متن درس
روانشناسی منطقی: تأملاتی در پیوند علم، قدرت و هدایت دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 281)
مقدمه: ضرورت علم و قدرت در هدایت دینی
در سپهر معرفت دینی، علم و قدرت دو بال پرواز به سوی هدایت و ارشاد جامعهاند. همانگونه که پرندهای بیبال، ناتوان از اوجگیری است، دین نیز بدون پشتوانه دانش و اقتدار، از تحقق آرمانهایش بازمیماند. این کتاب، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در پیوند عمیق میان علم، قدرت و هدایت دینی میپردازد. هدف این اثر، ارائه نگاهی علمی و آکادمیک به نقش حوزههای علمی در ارتقای جامعه اسلامی است،
بخش چهارم: تأمل و خلوت، دروازه معرفت الهی
4.1. اهمیت خلوت و تأمل در فهم عظمت هستی
برای نیل به معرفت الهی و درک عظمت آفرینش، انسان نیازمند خلوت و تأملی عمیق است. این انزوای هدفمند، چونان دریچهای است که ذهن را به سوی وسعت بیکران مخلوقات الهی میگشاید. در این خلوت، انسان با بهرهگیری از قوه تخیل و تفکر، به این حقیقت دست مییابد که هر آنچه در ذهنش نقش میبندد، در عالم هستی مصداقی دارد. خداوند، با خلق جهانی به این عظمت و لطافت، نشان داده است که هر خیال بشری در برابر آفرینش او ناچیز است. این تأمل، نهتنها به تعمیق آگاهی منجر میشود، بلکه انسان را به سوی اتصال به حقایق متافیزیکی رهنمون میسازد.
4.2. محدودیتهای فلسفه سنتی در تحلیل هستی
فلسفه سنتی، بهویژه در مباحثی چون حرکت و سکون، به دلیل تکیه بر ابزارهای حسی و تجربی، به جایگاهی عاممنشانه و غیرتخصصی محدود شده است. فلاسفهای چون ابنسینا و ملاصدرا، به سبب فقدان ابزارهای علمی مدرن، به روشهای تجربی و شهودی وابسته بودند. این رویکرد، اگرچه ارزشمند، فاقد دقت و عمق لازم برای گفتوگوی جهانی و علمی است. فلسفهای که بر حواس ظاهری استوار باشد، چونان نقاشی است که تنها با رنگهای محدود، تصویری ناقص از هستی ترسیم میکند.
4.3. حرکت در وجود، کلید معرفت متعالی
حرکت در وجود، برخلاف حرکت در ماده یا زمان، به معرفتی فرازمانی و فرامادی منجر میشود. خداوند، بهعنوان موجودی غیرجسمانی، نه در بند حرکت مادی است و نه در قید سکون. این اصل، که در مباحث فلسفی باب حادی عشر به آن اشاره شده، نشان میدهد که معرفت الهی در گرو حرکت در ساحت وجود است. این حرکت، چونان سفری است که روح را از تنگنای ماده به سوی بیکرانگی حقیقت رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش چهارم
تأمل و خلوت، دروازهای به سوی معرفت الهی است که انسان را به درک عظمت آفرینش رهنمون میسازد. فلسفه سنتی، به دلیل محدودیتهای روششناختی، از ارائه تحلیلهای عمیق و جهانی بازمانده است. در مقابل، حرکت در وجود، بهعنوان رویکردی متعالی، انسان را به سوی معرفتی فرازمانی هدایت میکند. حوزههای علمی باید با بهرهگیری از این اصول، به سوی تولید دانشی پویا و جهانی گام بردارند.
بخش پنجم: محدودیتهای فرهنگی و ضرورت اقتدار فکری
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵)
5.1. تأثیر محدودیتهای فرهنگی بر حوزههای علمی
محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، چونان زنجیری بر دست و پای حوزههای علمی، مانع از کاوش عمیق و خلاقانه در علوم دینی شدهاند. در دوران گذشته، این محدودیتها عقل و عمل علما را به بند کشیده و آنها را به انفعال واداشته بود. این وضعیت، چونان خاکستری است که بر شعله معرفت نشسته و آن را از درخشش بازمیدارد. حوزههای علمی، برای ایفای نقش هدایتی خود، نیازمند رهایی از این قیود و دستیابی به اقتدار فکری و عملیاند.
5.2. نقش حرکت فیزیکی در تقویت عقل
حرکت دستها هنگام سخن گفتن، چونان جریانی است که عقل را شارژ کرده و فرآیندهای فکری را تقویت میکند. از منظر روانشناسی شناختی، این ارتباط میان حرکت فیزیکی و فعالیت مغزی، نشاندهنده پیوند عمیق جسم و ذهن است. محدودیتهای فیزیکی، مانند بسته شدن دستها، به کاهش کارآمدی عقل منجر میشود، چنانکه دست شکستهای همچنان در لحظه خطر به کار میآید، اما دل شکسته، حتی دست را از کار میاندازد.
5.3. نقد مباحث غیرکارآمد در حوزههای علمی
مباحثی چون طهارت یا نجاست معصوم، که در گذشته در حوزهها مطرح میشد، به انحراف فکری و اتلاف انرژی منجر شده است. این مباحث، چونان شاخههای خشکیدهای هستند که از درخت دانش جدا شده و بارور نمیشوند. به عنوان مثال، در سوره احزاب، آیه ۳۳، خداوند میفرماید:
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
«همانا خداوند میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاک گرداند.» این آیه، به پاکی معنوی اهل بیت اشاره دارد، نه به مسائل ظاهری و غیرضروری که در مباحث حوزهای مطرح شده است. تمرکز بر چنین موضوعاتی، حوزهها را از مسائل واقعی جامعه دور کرده و کارآمدی آنها را کاهش داده است.
جمعبندی بخش پنجم
محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، مانعی بزرگ در برابر پویایی حوزههای علمی بودهاند. حرکت فیزیکی، بهعنوان عاملی برای تقویت عقل، و پرهیز از مباحث غیرکارآمد، از جمله راهکارهای رهایی از این محدودیتهاست. حوزهها باید با تمرکز بر مسائل واقعی و کاربردی، اقتدار فکری و عملی خود را بازیافت کنند تا بتوانند نقش هدایتی خود را بهدرستی ایفا کنند.
بخش ششم: ضرورت تخصص و تجربه در علوم دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶)
6.1. محدودیتهای فلسفه تجربی در حوزهها
فلسفه سنتی در حوزهها، به دلیل تکیه بر ابزارهای حسی و تجربی، به جایگاهی عاممنشانه محدود شده است. این فلسفه، چونان حرفهای است که بدون ابزارهای تخصصی، تنها به تجربههای شخصی وابسته است. فلاسفهای که با ابزارهای محدود کار میکردند، نتوانستند فلسفهای مدرن و جهانی ارائه دهند. این محدودیت، حوزهها را از گفتوگوی علمی با جهان بازداشته است.
6.2. پیوند تخصص و تجربه در علوم ارزشمند
علم ارزشمند، علمی است که تخصص و تجربه را در هم آمیزد. در جوامع پیشرفته، علوم با ابزارهای تخصصی و تجربههای عملی به کارآمدی میرسند. حوزههای علمی، که هنوز در مرحله تجربی باقی ماندهاند، نیازمند تحول به سوی تخصص و بهرهگیری از ابزارهای مدرناند. این تحول، چونان پلی است که حوزهها را به سوی اقتدار علمی رهنمون میسازد.
6.3. پتانسیل حوزهها در فلسفه جهانی
حوزههای علمی، با بهرهگیری از صفا و طهارت باطنی، میتوانند فلسفهای مدرن و جهانی ارائه دهند. این پتانسیل، که ریشه در ایمان و معرفت دینی دارد، حوزهها را قادر میسازد تا در گفتوگوی جهانی پیشرو باشند. اما این امر، مستلزم کنار گذاشتن روشهای سنتی و بهرهگیری از ابزارهای علمی مدرن است.
جمعبندی بخش ششم
فلسفه تجربی، به دلیل محدودیتهای روششناختی، از ارائه گفتمانی مدرن بازمانده است. پیوند تخصص و تجربه، راهی برای دستیابی به علوم ارزشمند است که حوزهها را به سوی اقتدار علمی هدایت میکند. حوزههای علمی، با تکیه بر ایمان و بهرهگیری از ابزارهای مدرن، میتوانند در گفتوگوی جهانی پیشرو باشند.
بخش هفتم: فرهنگ پویایی و رهایی از انزوا
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷)
7.1. فرهنگ انزوایی و پیامدهای آن
فرهنگ انزوایی، که ریشه در سکون و عدم تحرک دارد، حوزهها و جامعه را به سوی ضعف و وابستگی سوق داده است. این فرهنگ، چونان باتلاقی است که انرژی و پویایی جامعه را فرومیبلعد. در چنین فرهنگی، افراد به جای خلق و تولید، به انتظار کمک و حمایت مینشینند، مانند پیری ناتوان که دستانش در انتظار یاری دیگران است.
7.2. نقد فرهنگ تکدی در جامعه
فرهنگ تکدی، که در برخی نهادها و ارگانها ریشه دوانده، جامعه را به سوی فقر و ضعف کشانده است. این فرهنگ، چونان زخمی است که خون حیات جامعه را میمکد. در روایات آمده است: «شيعيان ما را با علم خود تيغ نزنيد و از طريق ما گدايى نكنيد.» این اصل، نشاندهنده لزوم رهایی از وابستگی و حرکت به سوی خودکفایی است.
7.3. ضرورت پویایی و فقرزدایی
حوزههای علمی باید با ترویج فرهنگ پویایی و فقرزدایی، جامعه را به سوی اقتدار و خودکفایی هدایت کنند. این پویایی، چونان نسیمی است که غبار انزوا را از چهره جامعه میزداید و آن را به سوی تعالی رهنمون میسازد. انقلاب ۵۷، با روح پویای خود، نشان داد که میتوان با تکیه بر معرفت و اقتدار، تحولی جهانی ایجاد کرد.
جمعبندی بخش هفتم
فرهنگ انزوایی و تکدی، مانعی بزرگ در برابر پویایی حوزهها و جامعه است. حوزههای علمی باید با ترویج فرهنگ پویایی و خودکفایی، جامعه را به سوی اقتدار و تعالی هدایت کنند. این تحول، نیازمند کنار گذاشتن سکون و حرکت به سوی معرفت و عمل کارآمد است.
نتیجهگیری: روانشناسی منطقی و آینده حوزههای علمی
روانشناسی منطقی، بهعنوان رویکردی که علم و قدرت را در خدمت هدایت دینی قرار میدهد، راهی روشن برای تحول حوزههای علمی ارائه میکند. این رویکرد، با تأکید بر تأمل و خلوت، حرکت در وجود، تخصص و تجربه، و رهایی از فرهنگ انزوایی، حوزهها را به سوی اقتداری سوق میدهد که نهتنها خود، بلکه جامعه و حتی دشمنان را به سوی رشد هدایت میکند. این اثر، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاشی است برای ارائه چارچوبی علمی و آکادمیک برای این تحول.