متن درس
روانشناسی منطقی: تأملاتی در پیوند علم، قدرت و هدایت دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 283)
مقدمه: ضرورت پیوند علم و اقتدار در هدایت دینی
علم و اقتدار، چونان دو بال برای پرواز در آسمان هدایت دینیاند. همانگونه که پرندهای بیبال از اوجگیری بازمیماند، دین نیز بدون پشتوانه دانش و قدرت، از تحقق آرمانهای والای خود ناتوان است. این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در پیوند عمیق میان علم، قدرت و هدایت دینی میپردازد. هدف این اثر، ارائه چارچوبی علمی و آکادمیک برای تبیین نقش حوزههای علمی در ارتقای جامعه اسلامی است
بخش چهارم: تأمل و خلوت، دروازه معرفت الهی
4.1. اهمیت خلوت و تأمل در فهم عظمت هستی
برای دستیابی به معرفت الهی و درک عظمت آفرینش، انسان نیازمند خلوت و تأملی عمیق است. این انزوای هدفمند، چونان دریچهای است که ذهن را به سوی وسعت بیکران مخلوقات الهی میگشاید. در این خلوت، انسان با بهرهگیری از قوه تخیل و تفکر، به این حقیقت دست مییابد که هر آنچه در ذهنش نقش میبندد، در عالم هستی مصداقی دارد. خداوند، با خلق جهانی به این عظمت و لطافت، نشان داده است که هر خیال بشری در برابر آفرینش او ناچیز است. این تأمل، نهتنها به تعمیق آگاهی منجر میشود، بلکه انسان را به سوی اتصال به حقایق متافیزیکی رهنمون میسازد. همانگونه که شاعر پارسیگو در وصف عظمت خلقت سرود، هر آنچه در ذهن آید، در آفرینش خداوند پیشاپیش موجود است.
4.2. محدودیتهای روشهای سنتی در تحلیل هستی
روشهای سنتی در علوم دینی، بهویژه در مباحثی چون حرکت و سکون، به دلیل تکیه بر ابزارهای حسی و تجربی، به جایگاهی عاممنشانه و غیرتخصصی محدود شدهاند. این رویکرد، که فاقد ابزارهای علمی مدرن است، نمیتواند گفتوگویی جهانی و عمیق را در حوزه معرفت دینی رقم زند. این محدودیت، چونان نقاشی است که با رنگهای محدود، تنها تصویری ناقص از هستی ترسیم میکند.
4.3. حرکت در وجود، کلید معرفت متعالی
حرکت در وجود، برخلاف حرکت در ماده یا زمان، به معرفتی فرازمانی و فرامادی منجر میشود. خداوند، بهعنوان موجودی غیرجسمانی، نه در بند حرکت مادی است و نه در قید سکون. این اصل، که در مباحث فلسفی باب حادی عشر به آن اشاره شده، نشان میدهد که معرفت الهی در گرو حرکت در ساحت وجود است. این حرکت، چونان سفری است که روح را از تنگنای ماده به سوی بیکرانگی حقیقت رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش چهارم
تأمل و خلوت، دروازهای به سوی معرفت الهی است که انسان را به درک عظمت آفرینش رهنمون میسازد. روشهای سنتی، به دلیل محدودیتهای روششناختی، از ارائه تحلیلهای عمیق و جهانی بازماندهاند. در مقابل، حرکت در وجود، بهعنوان رویکردی متعالی، انسان را به سوی معرفتی فرازمانی هدایت میکند. علوم دینی باید با بهرهگیری از این اصول، به سوی تولید دانشی پویا و جهانی گام بردارند.
بخش پنجم: محدودیتهای فرهنگی و ضرورت اقتدار فکری
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵)
5.1. تأثیر محدودیتهای فرهنگی بر علوم دینی
محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، چونان زنجیری بر دست و پای علوم دینی، مانع از کاوش عمیق و خلاقانه در این حوزه شدهاند. در گذشته، این محدودیتها عقل و عمل عالمان دینی را به بند کشیده و آنها را به انفعال واداشته بود. این وضعیت، چونان خاکستری است که بر شعله معرفت نشسته و آن را از درخشش بازمیدارد. علوم دینی، برای ایفای نقش هدایتی خود، نیازمند رهایی از این قیود و دستیابی به اقتدار فکری و عملیاند.
5.2. نقش حرکت فیزیکی در تقویت عقل
حرکت دستها هنگام سخن گفتن، چونان جریانی است که عقل را شارژ کرده و فرآیندهای فکری را تقویت میکند. از منظر روانشناسی شناختی، این ارتباط میان حرکت فیزیکی و فعالیت مغزی، نشاندهنده پیوند عمیق جسم و ذهن است. محدودیتهای فیزیکی، مانند بسته شدن دستها، به کاهش کارآمدی عقل منجر میشود. همانگونه که دست شکستهای در لحظه خطر به کار میآید، اما دل شکسته حتی دست را از کار میاندازد، محدودیتهای عقل نیز علوم دینی را از پویایی محروم میکند.
5.3. نقد مباحث غیرکارآمد در علوم دینی
مباحثی چون طهارت یا نجاست معصوم، که در گذشته در حوزههای علمی مطرح میشد، به انحراف فکری و اتلاف انرژی منجر شده است. این مباحث، چونان شاخههای خشکیدهای هستند که از درخت دانش جدا شده و بارور نمیشوند. به عنوان مثال، در سوره احزاب، آیه ۳۳، خداوند میفرماید:
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
«همانا خداوند میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاک گرداند.» این آیه، به پاکی معنوی اهل بیت اشاره دارد، نه به مسائل ظاهری و غیرضروری که در مباحث حوزهای مطرح شده است. تمرکز بر چنین موضوعاتی، علوم دینی را از مسائل واقعی جامعه دور کرده و کارآمدی آنها را کاهش داده است.
5.4. تفاوت کار و کارآمدی در هدایت دینی
کارآمدی، نتیجه حرکت در وجود است، نه صرف انجام کار. انبیا و اولیا با حرکت در وجود، به کارآمدی فرازمانی دست یافتند، در حالی که حرکت مادی، کارآمدی محدودی دارد. به عنوان مثال، در روایات آمده است: «دو رکعت نماز مولا برتر از عبادت همه جن و انس است.» این برتری، نه به دلیل کمیت عمل، بلکه به سبب کیفیت و حرکت در وجود است که کارآمدی بینهایت به ارمغان میآورد.
5.5. ضرورت گفتوگوی جهانی در علوم دینی
علوم دینی باید گفتوگویی جهانی با زبان واحد علمی ایجاد کنند تا بتوانند در سطح بینالمللی تأثیرگذار باشند. این امر، مستلزم کنار گذاشتن مباحث غیرکارآمد و تمرکز بر موضوعات جهانشمول، مانند حرکت در وجود، است. این گفتوگو، چونان پلی است که علوم دینی را به جهان متصل میکند.
جمعبندی بخش پنجم
محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، مانعی بزرگ در برابر پویایی علوم دینی بودهاند. حرکت فیزیکی، بهعنوان عاملی برای تقویت عقل، و پرهیز از مباحث غیرکارآمد، از جمله راهکارهای رهایی از این محدودیتهاست. علوم دینی باید با تمرکز بر مسائل واقعی و کاربردی، و ایجاد گفتوگوی جهانی، اقتدار فکری و عملی خود را بازیافت کنند تا بتوانند نقش هدایتی خود را بهدرستی ایفا کنند.
بخش ششم: ضرورت تخصص و تجربه در علوم دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶)
6.1. محدودیتهای روشهای تجربی در علوم دینی
روشهای تجربی در علوم دینی، به دلیل تکیه بر ابزارهای حسی و فقدان تخصص، به جایگاهی عاممنشانه محدود شدهاند. این روشها، چونان حرفهای هستند که بدون ابزارهای تخصصی، تنها به تجربههای شخصی وابستهاند. عالمان دینی که با ابزارهای محدود کار میکردند، نتوانستند گفتمانی مدرن و جهانی ارائه دهند. این محدودیت، علوم دینی را از گفتوگوی علمی با جهان بازداشته است.
6.2. پیوند تخصص و تجربه در علوم ارزشمند
علم ارزشمند، علمی است که تخصص و تجربه را در هم آمیزد. در جوامع پیشرفته، علوم با ابزارهای تخصصی و تجربههای عملی به کارآمدی میرسند. علوم دینی، که هنوز در مرحله تجربی باقی ماندهاند، نیازمند تحول به سوی تخصص و بهرهگیری از ابزارهای مدرناند. این تحول، چونان پلی است که علوم دینی را به سوی اقتدار علمی رهنمون میسازد.
6.3. پتانسیل علوم دینی در گفتوگوی جهانی
علوم دینی، با بهرهگیری از صفا و طهارت باطنی، میتوانند گفتمانی مدرن و جهانی ارائه دهند. این پتانسیل، که ریشه در ایمان و معرفت دینی دارد، علوم دینی را قادر میسازد تا در گفتوگوی جهانی پیشرو باشند. اما این امر، مستلزم کنار گذاشتن روشهای سنتی و بهرهگیری از ابزارهای علمی مدرن است.
6.4. تأثیر ایمان و طهارت بر علوم دینی
عالمان دینی، به دلیل برخورداری از ایمان و طهارت، میتوانند با کسب تخصص، گفتمانی مدرن و جهانی ارائه دهند که از دانشمندان غیرمؤمن متمایز باشد. این ایمان، چونان نوری است که مسیر دانش را روشن میکند و علوم دینی را به سوی تعالی هدایت میکند.
جمعبندی بخش ششم
روشهای تجربی، به دلیل محدودیتهای روششناختی، از ارائه گفتمانی مدرن بازماندهاند. پیوند تخصص و تجربه، راهی برای دستیابی به علوم ارزشمند است که علوم دینی را به سوی اقتدار علمی هدایت میکند. عالمان دینی، با تکیه بر ایمان و بهرهگیری از ابزارهای مدرن، میتوانند در گفتوگوی جهانی پیشرو باشند.
بخش هفتم: فرهنگ پویایی و رهایی از انزوا
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷)
7.1. فرهنگ انزوایی و پیامدهای آن
فرهنگ انزوایی، که ریشه در سکون و عدم تحرک دارد، علوم دینی و جامعه را به سوی ضعف و وابستگی سوق داده است. این فرهنگ، چونان باتلاقی است که انرژی و پویایی جامعه را فرومیبلعد. در چنین فرهنگی، افراد به جای خلق و تولید، به انتظار کمک و حمایت مینشینند، مانند پیری ناتوان که دستانش در انتظار یاری دیگران است.
7.2. نقد فرهنگ تکدی در علوم دینی
فرهنگ تکدی، که در برخی نهادهای دینی ریشه دوانده، نتیجه انزوا و فقدان اقتدار است. در روایات آمده است: «شیعیان ما را با علم خود تیغ نزنید و از طریق ما گدایی نکنید.» این اصل، نشاندهنده لزوم رهایی از وابستگی و حرکت به سوی خودکفایی است. این فرهنگ، چونان زخمی است که خون حیات جامعه را میمکد.
7.3. ضرورت پویایی و فقرزدایی
علوم دینی باید با ترویج فرهنگ پویایی و فقرزدایی، جامعه را به سوی اقتدار و خودکفایی هدایت کنند. این پویایی، چونان نسیمی است که غبار انزوا را از چهره جامعه میزداید و آن را به سوی تعالی رهنمون میسازد. تحولات ناشی از نهضت اسلامی، با روح پویای خود، نشان داد که میتوان با تکیه بر معرفت و اقتدار، تحولی جهانی ایجاد کرد.
7.4. ضرورت بازنگری در فرهنگ علوم دینی
علوم دینی باید با تحقیق و بازنگری، فرهنگ تکدی و انزوا را به فرهنگ پویایی و اقتدار تبدیل کنند. این امر، مستلزم تعریف دقیق نقش علوم دینی در جامعه است. این بازنگری، چونان بازسازی بنایی است که پایههای آن سست شده و نیازمند استحکام است.
جمعبندی بخش هفتم
فرهنگ انزوایی و تکدی، مانعی بزرگ در برابر پویایی علوم دینی و جامعه است. علوم دینی باید با ترویج فرهنگ پویایی و خودکفایی، جامعه را به سوی اقتدار و تعالی هدایت کنند. این تحول، نیازمند کنار گذاشتن سکون و حرکت به سوی معرفت و عمل کارآمد است.
بخش هشتم: ضرورت تسلط بر متون آسمانی برای گفتوگوی جهانی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۸)
8.1. اهمیت تسلط بر متون آسمانی
حوزههای علمی، بهعنوان وارثان انبیا، باید بر متون آسمانی مانند اوستا، تورات، انجیل، زبور و صحف تسلط یابند تا بتوانند در گفتوگوی جهانی با اقتدار مشارکت کنند. این تسلط، چونان کلیدی است که درهای معرفت جهانی را میگشاید و علوم دینی را از انزوای فرهنگی رها میسازد. بدون آگاهی از این متون، علوم دینی نمیتوانند پاسخگوی چالشهای فکری جهانی باشند.
8.2. ضعف علوم دینی در برابر جریانهای نوظهور
فقدان تسلط بر متون آسمانی، علوم دینی را از رهبری فکری جهان اسلام بازداشته و به ظهور جریانهایی مانند بهائیت و وهابیت منجر شده است. این جریانها، با بهرهگیری از خلأهای فکری، خود را بهعنوان جایگزینهای علوم دینی معرفی کردهاند. این ضعف، چونان شکافی است که دشمنان از آن برای تضعیف اقتدار دینی بهره میجویند.
8.3. نقد فرهنگ تکدی و وابستگی
فرهنگ تکدی در حوزههای علمی، که در گذشته با دریافت اقلام غیرنقدی مانند نان و لباسهای کهنه همراه بوده، نشانهای از انزوا و فقدان اقتدار است. این فرهنگ، علوم دینی را از خودکفایی دور کرده و به وابستگی سوق داده است. در روایات آمده است: «شیعیان ما را با علم خود تیغ نزنید و از طریق ما گدایی نکنید.» این اصل، بر لزوم خودکفایی و استقلال علوم دینی تأکید دارد.
جمعبندی بخش هشتم
تسلط بر متون آسمانی، ضرورتی برای ارتقای جایگاه علوم دینی در گفتوگوی جهانی است. ضعف در این حوزه، به ظهور جریانهای انحرافی و کاهش اقتدار دینی منجر شده است. فرهنگ تکدی و وابستگی، مانعی در برابر خودکفایی علوم دینی است. علوم دینی باید با کسب دانش جامع و رهایی از وابستگی، به سوی اقتدار فکری و معنوی گام بردارند.
بخش نهم: معرفت راستین و خودپالایی در علوم دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۹)
9.1. ضرورت تخريج حرام و جهل در معرفت
صاحبان معرفت باید در هر شبانهروز به تخريج حرام (پرهیز از رزق غیرکریمانه) و جهل (زدودن باورهای بیاساس) اهتمام ورزند. این خودپالایی، چونان جریانی زلال است که روح را از آلودگیهای مادی و فکری پاک میسازد. توجه به سلامت رزق و باورها، پایهای برای رشد معنوی و فکری است. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ
«به خوراک و نوشیدنیات بنگر» (سوره کهف، آیه ۱۹). این آیه، بر اهمیت توجه به سلامت رزق و تأثیر آن بر معرفت تأکید دارد.
9.2. نقد کتابمحوری و غفلت از معرفت
تمرکز بیش از حد بر کتابخوانی و مطالعه، بدون توجه به تخريج حرام و جهل، به غفلت منجر میشود. معرفت، فراتر از مطالعه صرف است و نیازمند تعامل فعال با عالم هستی است. این تمرکز یکجانبه، چونان درختی است که شاخ و برگ آن فراوان، اما ریشههایش سست و ناپایدار است.
9.3. حساسیت به هستی، ویژگی معرفت راستین
صاحبان معرفت باید نسبت به تمام موجودات عالم حساسیت داشته باشند و عالم را بهمنزله آزمایشگاهی برای پژوهش و تأمل در نظر گیرند. این حساسیت، چونان دستگاهی است که هر ذره از هستی را رصد کرده و به کشف حقایق الهی رهنمون میشود. عالم دینی باید جهان را کتابی عظیم بداند که هر صفحهاش درس معرفتی نوین دارد.
9.4. تمکین و محاسبه در مسیر معرفت
معرفت، علاوه بر تخريج و حساسیت، نیازمند تمکین (اندازهگیری پیشرفت) و محاسبه (ارزیابی اعمال) است. این فرآیند، چونان ترازویی است که اعمال و باورهای انسان را وزن کرده و مسیر او را به سوی قرب الهی هموار میسازد. عالم دینی باید هر روز خود را محاسبه کند و پیشرفت خویش را بسنجد.
9.5. تفاوت معرفت و غفلت
معرفت، نتیجه تخريج حرام و جهل، حساسیت به هستی و تمکین است، در حالی که غفلت، از تمرکز صرف بر مطالعه و بیتوجهی به این اصول ناشی میشود. عالم غافل، چونان کتابخانهای است که کتابهایش فراوان، اما خوانندگانش بیخبر از محتوای آناند.
جمعبندی بخش نهم
معرفت راستین، نیازمند تخريج حرام و جهل، حساسیت به هستی و تمکین در مسیر رشد است. تمرکز صرف بر مطالعه، علوم دینی را به سوی غفلت سوق میدهد. عالمان دینی باید با خودپالایی، تعامل فعال با هستی و محاسبه مداوم، به سوی معرفتی متعالی گام بردارند.
بخش دهم: تحول علوم دینی در پرتو نهضت اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰)
10.1. تحول علوم دینی به برکت نهضت اسلامی
نهضت اسلامی، چونان جریانی حیاتبخش، به علوم دینی روحی تازه دمیده و زمینهساز تحولاتی عمیق در این حوزه شده است. این تحول، که ریشه در خون شهدا و تلاش عالمان دینی دارد، علوم دینی را به سوی پویایی و کارآمدی سوق داده است. این نهضت، چونان نسیمی است که غبار سکون را از علوم دینی زدوده و آن را به سوی تعالی هدایت کرده است.
10.2. نقد تکرار مکررات در علوم دینی
تکرار مکررات و تمرکز بر مباحث غیرکارآمد، علوم دینی را از پاسخگویی به نیازهای جامعه بازداشته است. این تکرار، چونان چرخهای است که انرژی حوزهها را هدر داده و از کارآمدی آنها کاسته است. علوم دینی باید با تحقیق و بازنگری، به سوی تولید دانشی نوین و کاربردی گام بردارند.
جمعبندی بخش دهم
نهضت اسلامی، با دمیدن روحی تازه در علوم دینی، زمینهساز تحول و پویایی این علوم شده است. با این حال، تکرار مکررات و تمرکز بر مباحث غیرکارآمد، مانعی در برابر کارآمدی علوم دینی است. حوزههای علمی باید با تحقیق و بازنگری، به سوی تولید دانشی نوین و کاربردی گام بردارند.
بخش یازدهم: معرفت الهی در پرتو عقل و احساس
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۱)
11.1. محدودیتهای رویکرد احساسی به معرفت الهی
معرفت الهی در حوزههای علمی، اغلب در ظرف احساس و عبادتهای ظاهری مانند دعا و مناجات دنبال شده است. این رویکرد، اگرچه ارزشمند، اما برد محدودی دارد و نمیتواند به معرفتی عمیق و پایدار منجر شود. معرفت الهی، چونان درختی است که ریشه در عقل و شاخه در احساس دارد؛ بدون عقل، این درخت از رشد بازمیماند.
11.2. ضرورت معرفت عقلانی و فلسفی
معرفت الهی باید با عقل و فلسفه درآمیزد تا به پایداری و عمق دست یابد. این معرفت، چونان بنایی است که با ستونهای عقل و برهان استوار میشود. حوزههای علمی باید با طبقهبندی مباحث علمی و کنار گذاشتن سخنان غیرمستدل، به سوی معرفتی عقلانی و فلسفی گام بردارند.
11.3. سرمایهگذاری علمی در شناخت خداوند
شناخت خداوند، نیازمند سرمایهگذاری علمی و تخصیص منابع برای پژوهشهای عقلانی است. همانگونه که برای انرژی هستهای سرمایهگذاری میشود، معرفت الهی نیز نیازمند هزینه و تلاش علمی است. این سرمایهگذاری، چونان کشتزاری است که بذر معرفت را بارور میسازد.
جمعبندی بخش یازدهم
معرفت الهی، که اغلب در ظرف احساس دنبال شده، نیازمند پیوند با عقل و فلسفه است تا به عمق و پایداری دست یابد. حوزههای علمی باید با سرمایهگذاری علمی و طبقهبندی مباحث عقلانی، به سوی معرفتی متعالی گام بردارند.
بخش دوازدهم: تعادل میان مطالعه و تجربه زیستی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲)
12.1. نقد تمرکز صرف بر مطالعه
تمرکز بیش از حد بر مطالعه و کتابخوانی، بدون تعامل با موجودات زنده و تجربه زیستی، به غفلت منجر میشود. عالم دینی باید با جهان بهمثابه آزمایشگاهی زنده تعامل کند، نه صرفاً با کاغذ و کتاب. این تعامل، چونان گفتوگویی است که با زبان هستی، حقایق الهی را آشکار میسازد.
12.2. تجربه زیستی و معرفت الهی
تعامل با موجودات زنده، از حیوانات گرفته تا طبیعت، به درک عمیقتر حقایق الهی منجر میشود. همانگونه که انبیا با زبان مخلوقات سخن میگفتند، عالم دینی نیز باید با هستی گفتوگو کند. این تجربه، چونان پلی است که انسان را به سوی معرفت الهی رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش دوازدهم
تمرکز صرف بر مطالعه، علوم دینی را از تعامل با هستی بازمیدارد و به غفلت منجر میشود. تجربه زیستی با موجودات زنده، راهی برای دستیابی به معرفت الهی است. عالمان دینی باید با تعادل میان مطالعه و تجربه زیستی، به سوی معرفتی متعالی گام بردارند.
بخش سیزدهم: ضرورت تحول در روشهای آموزشی حوزهها
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۳)
13.1. نقد روشهای کتابمحور در حوزهها
روشهای آموزشی کتابمحور در حوزههای علمی، که بر مطالعه متون خاص مانند سیوطی و مغنی تأکید دارند، از کارآمدی لازم برخوردار نیستند. این روشها، چونان ابزارهای کهنهای هستند که نمیتوانند نیازهای جامعه مدرن را برآورده کنند. علوم دینی باید به سوی روشهای استادمحور حرکت کنند.
13.2. اهمیت استادمحوری در آموزش دینی
آموزش دینی باید استادمحور باشد، نه کتابمحور. استاد لایق، چونان طبیبی است که نسخههای مناسب برای شاگرد تجویز میکند و او را در مسیر معرفت هدایت میکند. بدون استاد لایق، مطالعه حتی متون مقدس نیز به نتیجه مطلوب منجر نمیشود.
13.3. نقش مربی در تحول علوم دینی
مربی باید خود به کمالات معنوی و علمی رسیده باشد تا بتواند شاگردان را هدایت کند. مربی نالایق، چونان راهنمایی است که خود در تاریکی گم شده و دیگران را به گمراهی میکشاند. حوزههای علمی باید مربیانی تربیت کنند که در علم و عمل پیشرو باشند.
جمعبندی بخش سیزدهم
روشهای کتابمحور، علوم دینی را از کارآمدی بازمیدارند. استادمحوری و حضور مربیان لایق، راهی برای تحول علوم دینی و دستیابی به معرفت متعالی است. حوزههای علمی باید با بازنگری در روشهای آموزشی، به سوی تربیت مربیانی پیشرو گام بردارند.
بخش چهاردهم: موانع تاریخی و ضرورت تحول ساختاری
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴)
14.1. موانع تاریخی در مسیر علوم دینی
علوم دینی با موانع تاریخی متعددی مواجه بودهاند، از جمله تحقیرهای مداوم، فرهنگ انزوایی، روشهای کتابمحور و فقدان مربیان لایق. این موانع، چونان سنگهایی در مسیر رودخانه معرفت، جریان علوم دینی را مختل کردهاند.
14.2. ضرورت تحول ساختاری در حوزهها
حوزههای علمی باید با رفع موانع تاریخی، به سوی تحول ساختاری گام بردارند. این تحول، چونان بازسازی بنایی است که پایههای آن نیازمند استحکام است. علوم دینی باید با اتکا به استادمحوری، تعامل با هستی و خودپالایی، به سوی اقتدار و کارآمدی حرکت کنند.
14.3. وراثت انبیا و اقتدار معنوی
وراثت انبیا، فراتر از مال و کلام، در گرو اقتدار معنوی و صفا باطنی است. عالمان دینی باید با کمالات معنوی و علمی، اقتداری را به نمایش بگذارند که جامعه را به سوی اطاعت و تعالی سوق دهد. این اقتدار، چونان نوری است که تاریکیهای جهل را میزداید.
جمعبندی بخش چهاردهم
موانع تاریخی، از جمله تحقیرها، فرهنگ انزوایی و روشهای ناکارآمد، علوم دینی را از پویایی بازداشتهاند. تحول ساختاری، با تأکید بر استادمحوری، تعامل با هستی و اقتدار معنوی، راهی برای رهایی از این موانع و دستیابی به وراثت انبیا است.
نتیجهگیری: روانشناسی منطقی و آینده علوم دینی
روانشناسی منطقی، بهعنوان رویکردی که علم و قدرت را در خدمت هدایت دینی قرار میدهد، راهی روشن برای تحول علوم دینی ارائه میکند. این رویکرد، با تأکید بر تأمل و خلوت، حرکت در وجود، تخصص و تجربه، تسلط بر متون آسمانی، خودپالایی، تعامل با هستی و تحول ساختاری، علوم دینی را به سوی اقتداری سوق میدهد که نهتنها خود، بلکه جامعه و حتی دشمنان را به سوی رشد هدایت میکند.