متن درس
روانشناسی منطقی: بازنمایی درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 299)
مقدمه: درآمدی بر روانشناسی منطقی و تربیت وجودی
روانشناسی منطقی، به مثابه شاخهای از دانش بشری، در پی کاوش در زوایای پنهان وجود انسانی است که فراتر از آموزشهای ظاهری، به گشایش منافذ باطنی و پرورش مشاعر وجودی میپردازد. این دانش، که ریشه در معارف دینی و حکمت اسلامی دارد، انسان را به مثابه آینهای از صفات الهی مینگرد و تربیت را نه صرفاً آموختن، بلکه شکوفایی ظرفیتهای نهفته در وجود او میداند. در این اثر، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاش شده است تا مفهوم تربیت از منظری عمیق و چندوجهی بررسی شود. این دیدگاه، با تأکید بر پرورش مشاعر، تقویت اراده، و ارتباط مستقیم با حقیقت الهی، راهی نوین در روانشناسی و تربیت ارائه میدهد که همسو با آیات قرآن کریم و روایات اسلامی است.
بخش اول: اقتدار انسانی و بهرهبرداری از موجودات عالم
بهرهبرداری بهینه از موجودات عالم
انسان، به مثابه موجودی برخوردار از اقتدار ذاتی، میتواند با بهرهبرداری بهینه از موجودات عالم، اعم از سماوی و ارضی، زندگی خود را از حالت ابتدایی به سوی پیشرفت و اقتدار سوق دهد. استاد فرزانه تأکید دارند که این بهرهبرداری، نه تنها شامل موجودات مادی، بلکه شامل مغیبات و موجودات غیبی نیز میشود. این دیدگاه، زندگی را به مثابه فرایندی پویا تعریف میکند که در آن، انسان با تعامل با هستی، به سوی کمال وجودی حرکت میکند.
انبیا و اولیای الهی، با بهرهگیری از وحی، اعجاز و مغیبات، الگویی از زندگی برتر ارائه کردهاند که فراتر از زندگی مادی و ابتدایی است. این الگو، انسان را به سوی استفاده از منابع غیبی، مانند وحی و الهام، هدایت میکند تا به توانمندیهای وجودی خویش دست یابد. به تعبیر استاد، همانگونه که یک جامعه پیشرفته امکانات بیشتری برای زندگی برتر فراهم میکند، انبیا نیز با ارائه طرحی الهی، انسان را به سوی زندگی مقتدرانه رهنمون میسازند.
درنگ: اقتدار انسانی در گرو بهرهبرداری بهینه از موجودات عالم، اعم از مادی و غیبی، است که انسان را از زندگی ابتدایی به سوی زندگی برتر هدایت میکند.
تأثیر تاریخ استعمار و استبداد بر روان انسان
استاد فرزانه با نگاهی عمیق به تاریخ بشری، بر این باورند که استعمار و استبداد، روح و روان انسان را خسته و شکسته کرده و مانع از دسترسی او به عوالم غیبی شده است. این آسیبهای تاریخی، مانند شلاقهایی بر پیکر وجود انسان، او را از پویایی و خلاقیت محروم کرده و به موجودی خسته و ناتوان تبدیل کرده است. روانشناسی منطقی، بر ضرورت التیام این زخمهای روانی تأکید دارد تا انسان بتواند به ظرفیتهای باطنی خود دست یابد.
این دیدگاه، با آیات قرآن کریم مانند «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا» (سوره طه، آیه ۱۲۴) همسویی دارد که به زندگی تنگ و دشوار ناشی از دوری از یاد خدا اشاره میکند. این آیه، خستگی روانی ناشی از ظلم و استبداد را به تصویر میکشد و بر ضرورت بازگشت به معرفت الهی تأکید دارد.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست این کتاب، بر اهمیت بهرهبرداری از موجودات عالم و تأثیر تاریخ استعمار بر روان انسان تأکید دارد. روانشناسی منطقی، با ارائه الگویی از زندگی برتر، انسان را به سوی استفاده از منابع مادی و غیبی هدایت میکند. نقد تاریخ استعمار و استبداد، ضرورت التیام زخمهای روانی را نشان میدهد تا انسان بتواند به سوی اقتدار وجودی حرکت کند. این دیدگاه، با آیات قرآن کریم و معارف دینی همسویی دارد و راهی نوین برای تربیت و رشد انسانی ارائه میدهد.
بخش دوم: سلامت جسمانی و روانی در تربیت وجودی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسات ۵، ۶، ۷، ۸ و ۹)
ضرورت سلامت جسمانی و روانی
برای تعامل با عوالم غیبی و دستیابی به ظرفیتهای باطنی، انسان نیازمند بدنی سالم و روحی شاداب است. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، بدن و روح سالم را به رخش در میدان وجود تشبیه میکنند که انسان را برای کشتیگیری با عالم غیب آماده میسازد. خستگی و شکستگی روان، مانند پایی شکسته، مانع از حرکت انسان به سوی کمال میشود.
بهداشت، تفریح و نشاط، ابزارهایی هستند که خستگی و شکستگی روان را التیام میبخشند. استاد با تأکید بر ورزشهای ساده، مانند شل و سفت کردن ماهیچهها یا بازی با اشیاء روزمره، بر دسترسیپذیری این روشها تأکید دارند. این دیدگاه، با آیات قرآن کریم مانند «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» (سوره الشرح، آیه ۷) همسویی دارد که بر اهمیت پویایی و فعالیت پس از فراغت تأکید میکند.
درنگ: سلامت جسمانی و روانی، پیشنیاز تعامل با عوالم غیبی و شکوفایی ظرفیتهای باطنی انسان است.
نقد سرکوب نفس
استاد فرزانه با نقدی عمیق بر دیدگاههایی که نفس را صرفاً منفی میدانند، بر ضرورت مدیریت و هدایت نفس به جای سرکوب آن تأکید دارند. سرکوب نفس، مانند زنجیری بر روح، خلاقیت و پویایی انسان را مختل میکند. این دیدگاه، با آیه «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي» (سوره یوسف، آیه ۵۳) همسویی دارد که بر امکان هدایت نفس با رحمت الهی تأکید میکند.
تأثیر تغذیه و محیط بر سلامت وجودی
تغذیه سالم و محیط زیست پاک، از ارکان اساسی تربیت منطقی هستند. استاد فرزانه با اشاره به تأثیر خاکهای آلوده، مانند خاک قم، بر سلامت جسم و روان، بر ضرورت انتخاب غذای پاکیزه تأکید دارند. این دیدگاه، با آیه «كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ» (سوره البقره، آیه ۵۷) همسویی دارد که بر خوردن غذاهای پاکیزه تأکید میکند.
محیط، به ویژه خاکهای رسوبی، میتواند بر اعصاب و سلامت انسان اثر منفی بگذارد. استاد با تمثیلی زیبا، خاک را به عاملی تشبیه میکنند که وجود انسان را کوچک و ذوب میکند، مگر آنکه با آگاهی و دقت از آن پرهیز شود.
نماز و تحرک به مثابه ورزش وجودی
استاد فرزانه، نماز را به مثابه عالیترین ورزش اعضا و جوارح معرفی میکنند که با فعالسازی بدن و اراده، به تطهیر جسم و روح کمک میکند. حرکات نماز، مانند رکوع و سجده، اگر با حضور قلب و تأنی انجام شوند، به سان موجی هستند که کثافات جسمانی و روحانی را از وجود انسان میزدایند. این دیدگاه، با آیه «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ» (سوره عنکبوت، آیه ۴۵) همسویی دارد که بر نقش نماز در تطهیر وجودی تأکید میکند.
درنگ: نماز، به مثابه ورزش وجودی، با فعالسازی بدن و اراده، انسان را از کثافات جسمانی و روحانی پاک میسازد.
جمعبندی بخش دوم
سلامت جسمانی و روانی، تغذیه پاکیزه، و تحرک، از ارکان اساسی تربیت منطقی هستند. این بخش، با تأکید بر نقش محیط، تغذیه، و مناسک دینی مانند نماز، بر ضرورت پویایی و سلامت وجودی تأکید دارد. نقد سرکوب نفس، اهمیت هدایت و مدیریت آن را نشان میدهد. آیات قرآن کریم و معارف دینی، این دیدگاه را تقویت کرده و راهی جامع برای پرورش انسان ارائه میدهند.
بخش سوم: مرگ و هلاكت در روانشناسی منطقی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسات ۱۲ و ۱۳)
مفهوم هلاكت در قرآن کریم
استاد فرزانه با تحلیلی عمیق از واژه هلاكت در قرآن کریم، آن را به معنای تبدیل و نه نابودی تعریف میکنند. هلاكت، به مثابه گذر از یک حال به حال دیگر، میتواند به سوی احسنالحال یا اسوءالحال باشد. این دیدگاه، با آیات متعدد قرآن کریم، مانند «كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» (سوره قصص، آیه ۸۸) همسویی دارد که بر باقی ماندن وجه الهی و تبدیل اشیاء تأکید میکند.
هلاكت، در مقابل خلقت و انشاء، به معنای مرگ و انتقال به عالم دیگر است. استاد با تمثیلی زیبا، هلاكت را به سفری تشبیه میکنند که انسان را از عالم ناسوت به عوالم دیگر میبرد، بدون آنکه به معنای نابودی باشد.
درنگ: هلاكت در قرآن کریم، به معنای تبدیل و انتقال از یک حال به حال دیگر است، نه نابودی مطلق.
موت اختیاری و موت طبیعی
استاد فرزانه، مرگ را به دو نوع طبیعی و اختیاری تقسیم میکنند. موت طبیعی، مرگی است که پس از عمری طولانی و در شرایط عادی رخ میدهد، در حالی که موت اختیاری، نتیجه عواملی مانند تغذیه ناسالم، گناه، یا حوادث غیرطبیعی است. این دیدگاه، با آیه «وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ» (سوره النساء، آیه ۷۸) همسویی دارد که بر حتمی بودن مرگ، حتی در شرایط امن، تأکید میکند.
استاد با نقد دیدگاههای کافرانه که مرگ را نابودی میدانند، بر این باورند که مرگ، تبدیل به عالم دیگر است. این دیدگاه، با نظریههای فلسفی اسلامی، مانند آرای ملاصدرا، همسویی دارد که بر بقای حقیقت وجودی انسان تأکید میکنند.
نقش تغذیه و سبک زندگی در مرگ اختیاری
استاد فرزانه با تأکید بر تأثیر تغذیه و سبک زندگی بر مرگ اختیاری، بر ضرورت پرهیز از لقمه حرام و غذاهای ناسالم تأکید دارند. لقمه حرام، مانند زهر، عمر انسان را کوتاه میکند و به مرگ اختیاری منجر میشود. این دیدگاه، با دعای «اللَّهُمَّ ارزُقْنِي رِزْقًا حَلَالًا طَيِّبًا» همسویی دارد که بر اهمیت رزق حلال و پاکیزه تأکید میکند.
جمعبندی بخش سوم
مرگ و هلاكت، در روانشناسی منطقی، به مثابه تبدیل و انتقال به عالم دیگر تعریف میشوند. این بخش، با تأکید بر تفاوت موت طبیعی و اختیاری، بر ضرورت انتخاب سبک زندگی سالم و پرهیز از گناه تأکید دارد. آیات قرآن کریم و معارف دینی، این دیدگاه را تقویت کرده و انسان را به سوی زندگی آگاهانه و معنوی هدایت میکنند.
بخش چهارم: تحرک و رقص وجودی در تربیت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۱)
رقص به مثابه حرکت وجودی
استاد فرزانه، رقص را به مثابه حرکتی وجودی تعریف میکنند که ریشه در ذات انسان دارد. این حرکت، با فعالسازی بدن و اراده، به تقویت مشاعر و پویایی وجودی کمک میکند. رقص، به سان موجی است که وجود انسان را از رکود و فساد رهایی میبخشد.
این دیدگاه، با نظریههای روانشناسی جسمانی، که بر تأثیر حرکت بر سلامت روان تأکید دارند، همسویی دارد. استاد با تمثیلی زیبا، رقص را به چشمهای تشبیه میکنند که با جریان خود، وجود انسان را زنده و پویا نگه میدارد.
درنگ: رقص وجودی، با فعالسازی بدن و اراده، انسان را از رکود رهایی بخشیده و به پویایی وجودی هدایت میکند.
نقد بیتحرکی و رکود
استاد فرزانه با نقدی عمیق بر بیتحرکی، آن را به فساد و بیخاصیتی تشبیه میکنند. انسانهای بیتحرک، مانند فسیل، از رشد وجودی بازمیمانند. این دیدگاه، با آیه «كُلُّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (سوره الرحمن، آیه ۲۹) همسویی دارد که بر پویایی ذاتی موجودات تأکید میکند.
جمعبندی بخش چهارم
تحرک و رقص وجودی، از ارکان اساسی تربیت منطقی هستند که انسان را از رکود رهایی میبخشند. این بخش، با تأکید بر اهمیت حرکت و نقد بیتحرکی، بر ضرورت پویایی در زندگی تأکید دارد. آیات قرآن کریم و معارف دینی، این دیدگاه را تقویت کرده و راهی نوین برای پرورش وجودی ارائه میدهند.
نتیجهگیری کلی
روانشناسی منطقی، به مثابه رویکردی جامع و عمیق، تربیت را فراتر از آموزشهای ظاهری و انباشت معلومات میبیند. این رویکرد، با تأکید بر بهرهبرداری از موجودات عالم، سلامت جسمانی و روانی، مدیریت نفس، و تحرک وجودی، انسان را به سوی تحقق ظرفیتهای الهی خود هدایت میکند. نقد تاریخ استعمار، سرکوب نفس، و بیتحرکی، ضرورت بازنگری در مفهوم تربیت را نشان میدهد. این دیدگاه، با آیات قرآن کریم مانند «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ» (سوره انعام، آیه ۱۲۵) و روایات اسلامی همخوانی دارد و بر اهمیت ارتباط مستقیم با خدا و پرورش وجودی تأکید میکند. پیادهسازی این اصول، نیازمند تغییر پارادایم از آموزش صرف به تربیتی است که انسان را به مقام «وَفِيكُمْ أَكْبَرُ» رهنمون سازد.
با نظارت صادق خادمی