در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 2

متن درس

روان‌شناسی منطقی: مبانی و ضرورت‌های علمی در فقه و علوم انسانی

روان‌شناسی منطقی: مبانی و ضرورت‌های علمی در فقه و علوم انسانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه دوم)

مقدمه: ضرورت بازسازی علوم دینی در پرتو روان‌شناسی و جامعه‌شناسی

جهان معاصر، با پیچیدگی‌هایش در عرصه‌های اجتماعی و انسانی، از علوم دینی می‌طلبد که با نگاهی نو و پویا به میدان آید. استاد فرزانه قدس‌سره، در این گفتار، بر لزوم تحول در علوم حوزوی تأکید ورزیده و روان‌شناسی و جامعه‌شناسی را به‌سان دو بال برای پرواز در آسمان معرفت دینی معرفی می‌نماید. این دو علم، چونان دو برادر که در عین نزدیکی، هویت‌های متمایزی دارند، زیربنای فهم احکام و شناخت ویژگی‌های انسانی و اجتماعی را تشکیل می‌دهند. بازسازی فقه، نه به‌عنوان نظامی جزئی‌نگر، بلکه به‌مثابه نظامی کلان و اجتماعی، ضرورتی است که در این گفتار به زیبایی تبیین شده است. این نوشتار، با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات ادبی، می‌کوشد تا مفاهیم عمیق این علوم را به زبانی روشن و متین به مخاطبان عرضه نماید.

بخش نخست: روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، بنیان‌های علوم دینی نوین

نقش روان‌شناسی و جامعه‌شناسی در پویایی علوم دینی

علوم دینی، برای آنکه بتوانند در گفت‌وگو با جهان معاصر جایگاهی شایسته یابند، نیازمند تحول و تازگی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، علوم حوزوی را به درختی تشبیه می‌نماید که شاخسار آن باید در هوای نوین زمانه تنفس کند. روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، به‌مثابه ریشه‌های این درخت، دانش‌هایی بنیادین‌اند که بدون آنها، فهم عمیق از انسان و جامعه ممکن نیست. این علوم، چونان دو آینه‌اند که یکی چهره فرد را می‌نمایاند و دیگری بازتاب جمع را. روان‌شناسی، با تمرکز بر رفتارها و ویژگی‌های فردی، و جامعه‌شناسی، با نگاهی به ساختارها و تعاملات اجتماعی، مکمل یکدیگرند و هر یک، بدون دیگری، ناقص می‌ماند.

درنگ: روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، چونان دو بال معرفت، علوم دینی را به سوی پویایی و گفت‌وگو با جهان معاصر رهنمون می‌سازند.

تمایز و پیوند روان‌شناسی و جامعه‌شناسی

روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، هرچند در موضوع و سطح تحلیل متفاوت‌اند، در هدف و کارکرد به هم نزدیک‌اند. روان‌شناسی، انسان را چونان دانه‌ای در خاک وجود می‌نگرد که رشد و بالندگی‌اش در گرو شناخت ویژگی‌های درونی اوست. جامعه‌شناسی اما، این دانه‌ها را در باغ اجتماع می‌بیند و به پیوندها و ساختارهای میان آنها می‌پردازد. استاد فرزانه، این تمایز را به زیبایی با تمثیل صرف و نحو در زبان‌شناسی تبیین می‌نماید: روان‌شناسی، چونان صرف، به تجزیه رفتارهای فردی می‌پردازد و جامعه‌شناسی، چونان نحو، به ترکیب و ساختارهای اجتماعی نظر دارد. این دو علم، چونان دو روی یک سکه، مکمل یکدیگرند و فهم یکی بدون دیگری، به نقصان می‌انجامد.

بخش دوم: بازسازی فقه در پرتو علوم انسانی

نقد فقه سنتی و پیشنهاد فقه اجتماعی

فقه سنتی، که گاه به جزئیات زندگی مکلفان پرداخته و با رویکردی آمرانه، به تعیین تکالیف فردی مشغول بوده، از منظر استاد فرزانه، نیازمند بازنگری است. فقه باید چونان خیاطی باشد که نه لباس‌های تنگ و دست‌وپاگیر بدوزد، بلکه قالب‌های کلی و فراگیر ارائه دهد تا هر فرد، بر اساس نیاز و اندازه خود، از آن بهره گیرد. این رویکرد، فقه را از فضولی در امور شخصی به سوی هدایت‌گری اجتماعی سوق می‌دهد. مثال سری‌دوزی لباس، به زیبایی این مفهوم را روشن می‌سازد: فقیه، چونان استادکار، باید الگوهای کلی ارائه کند و انتخاب جزئیات را به افراد واگذارد.

درنگ: فقه اجتماعی، با ارائه قالب‌های کلی، به جای دخالت در جزئیات زندگی، آزادی عمل را به مکلفان می‌سپارد و هدایت‌گری را جایگزین آمریت می‌سازد.

ضرورت تسلط عالمان دینی بر روان‌شناسی و جامعه‌شناسی

استاد فرزانه، تسلط بر روان‌شناسی و جامعه‌شناسی را شرط لازم برای شایستگی عالمان دینی می‌داند. عالمی که از این دو علم بی‌بهره باشد، نمی‌تواند به درستی نیازهای جامعه را تحلیل کند و فتاوای او، از اعتبار و مشروعیت لازم برخوردار نخواهد بود. این دیدگاه، چونان آیینه‌ای است که ضعف‌های علم دینی در مواجهه با پیچیدگی‌های جهان مدرن را بازمی‌تاباند. عالم دینی باید، چونان دانشمندی در آزمایشگاه، جامعه را به‌دقت کاوش کند و با شناخت عمیق از روان انسان و پویایی‌های اجتماعی، به هدایت جامعه بپردازد.

بخش سوم: نقد تقلید و تأکید بر تولید دانش بومی

نقد خودباختگی در برابر علوم غربی

استاد فرزانه، از تقلید کورکورانه از علوم غربی در حوزه‌های روان‌شناسی و جامعه‌شناسی انتقاد می‌نماید. او علوم دینی را به چشمه‌ای زلال تشبیه می‌کند که باید از سرچشمه‌های قرآن کریم و سنت معصومان علیهم‌السلام سیراب شود، نه از آب‌های گل‌آلود تقلید. بزرگ‌ترین روان‌شناس جهان، به باور ایشان، امیرمؤمنان علیه‌السلام است که سخنانش در نهج‌البلاغه، گنجینه‌ای از معرفت انسانی و اجتماعی است. حوزه‌های علمی باید، به جای اقتباس بی‌چون‌وچرا از نظریه‌های غربی، دانشی بومی و ریشه‌دار در فرهنگ اسلامی تولید کنند.

روان‌شناسی و جامعه‌شناسی به‌مثابه علوم آزمایشگاهی

جامعه و مردم، بزرگ‌ترین آزمایشگاه برای مطالعه روان‌شناسی و جامعه‌شناسی‌اند. استاد فرزانه، عالمان را به حضور در دل جامعه فرا می‌خواند تا چونان دانشمندانی کنجکاو، رفتارها و تعاملات اجتماعی را مشاهده و تحلیل کنند. مثال‌هایی چون کاوش رفتار مردم در بازار یا اتوبوس، این دیدگاه را به زیبایی روشن می‌سازد: عالم دینی باید، چونان کاوشگری در طبیعت، با دقت و ظرافت، پویایی‌های جامعه را بررسی کند تا به فهمی عمیق از انسان و اجتماع دست یابد.

درنگ: جامعه، آزمایشگاهی عظیم است که عالم دینی باید در آن به کاوش بپردازد تا دانشی زنده و پویا از روان‌شناسی و جامعه‌شناسی به دست آورد.

بخش چهارم: روان‌شناسی فلسفی در برابر روان‌شناسی تجربی

تمایز روان‌شناسی فلسفی و تجربی

روان‌شناسی فلسفی، که بر منطق و استدلال استوار است، از روان‌شناسی تجربی، که صرفاً بر مشاهدات سطحی تکیه دارد، متمایز است. استاد فرزانه، علوم غربی را به دلیل فقدان زیرساخت فلسفی و تشتت در آراء، ناقص می‌داند. روان‌شناسی فلسفی، چونان بنایی است که بر پایه‌های استوار منطق و استدلال ساخته شده و می‌تواند قوانین کلی و معتبر برای فهم رفتار انسانی ارائه دهد. مثال وجود قلب و احساسات در همه انسان‌ها، به‌عنوان استقرای تام، این دیدگاه را تقویت می‌کند که روان‌شناسی فلسفی قادر است به اصول جهان‌شمول دست یابد.

استقرای تام و امکان‌پذیری آن

استاد فرزانه، با اشاره به استقرای تام، امکان دستیابی به قوانین کلی در روان‌شناسی را تأیید می‌نماید. او انسان را به درختی تشبیه می‌کند که هرچند شاخسارهایش متفاوت است، ریشه‌ای مشترک به نام قلب و احساسات دارد. این دیدگاه، با استناد به داده‌های جهانی و ابزارهای مدرن، نشان می‌دهد که روان‌شناسی فلسفی می‌تواند دانشی منسجم و معتبر تولید کند، برخلاف روان‌شناسی تجربی که به دلیل نبود منطق واحد، دچار تشتت است.

بخش پنجم: آزادی، بهداشت و نقش آنها در روان‌شناسی منطقی

آزادی به‌مثابه لازمه رشد فردی و اجتماعی

آزادی، چونان نسیمی است که روح انسان و جامعه را تازه می‌کند. استاد فرزانه، با استناد به آیه فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ (هود: ١١٢، ترجمه: «پس همان‌گونه که مأمور شده‌ای، استقامت کن»)، تأکید می‌ورزد که دین، به‌عنوان صراط مستقیم، نیازی به محدودیت‌های سخت‌گیرانه ندارد. انسان، اگر آزاد باشد، به‌طور طبیعی به سوی حقیقت هدایت می‌شود. این دیدگاه، محدودیت‌های بیش از حد بر کودکان و جوانان را مانعی برای رشد و خلاقیت می‌داند و آزادی را کلید شکوفایی می‌شمارد.

بهداشت و نظافت، ضرورتی روانی و اجتماعی

بهداشت و نظافت، نه‌تنها امری جسمانی، بلکه ضرورتی روانی و اجتماعی است. استاد فرزانه، با تمثیل عالم به عروسی پاکیزه و آراسته، بر اهمیت نظافت در زندگی دینی تأکید می‌ورزد. او کثیفی و بی‌نظمی را، چونان غباری بر آیینه روان، مانع سلامت روانی و اجتماعی می‌داند. مثال‌هایی چون شست‌وشوی مکرر و تعویض روزانه لباس، این باور را تقویت می‌کند که نظافت، بخشی جدایی‌ناپذیر از روان‌شناسی منطقی است.

درنگ: بهداشت و نظافت، چونان آیینه‌ای برای روان، به سلامت روانی و تقویت پیوندهای اجتماعی یاری می‌رساند.

بخش ششم: نقد آموزش‌های سطحی و ضرورت آموزش باکیفیت

نقد نظام‌های آموزشی تست‌محور

نظام‌های آموزشی مدرن، که گاه به تست‌زنی و مدرک‌گرایی محدود می‌شوند، از منظر استاد فرزانه، به تولید علم واقعی منجر نمی‌گردند. او علم دینی را به چشمه‌ای تشبیه می‌کند که باید از عمق وجود عالم جوشد، نه از سطح مدارک ظاهری. آموزش حوزوی باید، با تکیه بر علوم پایه مانند روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، عالمانی تربیت کند که قادر به پاسخگویی به نیازهای جامعه باشند.

ارتقای کیفیت آموزش حوزوی

استاد فرزانه، بر کاهش کمیت و افزایش کیفیت آموزش در حوزه‌های علمی تأکید می‌ورزد. او عالم را به پزشکی تشبیه می‌کند که باید با دانشی عمیق و ابزارهای علمی مجهز باشد. آموزش باکیفیت، که بر منطق و فلسفه استوار است، می‌تواند عالمانی تربیت کند که چونان مشعل‌دارانی در تاریکی، جامعه را به سوی نور هدایت کنند.

جمع‌بندی

روان‌شناسی منطقی و جامعه‌شناسی، چونان دو ستون استوار، علوم دینی را در جهان معاصر پابرجا می‌سازند. این علوم، با تکیه بر منطق و فلسفه، فقه را از نظامی جزئی‌نگر به سوی نظامی کلان و هدایت‌گر سوق می‌دهند. تأکید بر آزادی، بهداشت، و تولید دانش بومی، نشان‌دهنده عمق و پویایی این دیدگاه است. حوزه‌های علمی باید، با فاصله گرفتن از تقلید و تشتت، به تولید دانشی اصیل و منطقی بپردازند که نه‌تنها هویت فرهنگی اسلامی را تقویت می‌کند، بلکه عالمان را به ابزارهای لازم برای هدایت جامعه مجهز می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی