متن درس
خواستگاری و پیوند آغازین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 63)
مقدمه
نهاد خانواده، بهسان بنیادی استوار در نظام آفرینش، پیوندی معنادار میان انسانها پدید میآورد که نهتنها به حیات فردی، بلکه به استمرار جامعه و تعالی آن یاری میرساند. در این نوشتار، با تأمل در احکام و مبانی ازدواج، از منظری فقهی و اخلاقی، به بررسی دقیق و عالمانه موضوعاتی چون خواستگاری، ازدواج دائم و موقت پرداخته شده است. این بررسی، با تکیه بر اصول شرعی و عقلانی، در پی آن است که جایگاه زن و مرد را در این پیوند مقدس بهگونهای متوازن و عادلانه تبیین نماید. ساختار این اثر، با بخشبندی منظم و عناوین معنادار، راه را برای فهمی عمیقتر از این موضوع هموار میسازد و با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و روایات، نوری بر زوایای پنهان این مباحث میافکند.
بخش اول: خواستگاری و پیوند آغازین
خواستگاری، چونان دروازهای است که به سوی پیوندی مقدس گشوده میشود. این مرحله، که سرآغاز تشکیل خانواده است، در بردارنده آداب و احکامی است که نهتنها به حفظ کرامت انسانی، بلکه به ایجاد توازن در روابط زن و مرد یاری میرساند. در این بخش، با نگاهی به مبانی فقهی و اخلاقی، به بررسی جایگاه خواستگاری و نقش آن در حفظ حیثیت زن و مرد پرداخته میشود.
ماهیت خواستگاری و جایگاه آن
خواستگاری، بهمثابه پیشنهادی عالمانه و آگاهانه، فرصتی است برای شناخت متقابل و دستیابی به تفاهم در مسیر تشکیل زندگی مشترک. این فرآیند، که با ابراز میل و گفتوگوی معقول آغاز میگردد، به دو طرف امکان میدهد تا با آگاهی از ویژگیها و شرایط یکدیگر، تصمیمی شایسته اتخاذ کنند. برخلاف برخی برداشتها، خواستگاری نهتنها امری یکسویه نیست، بلکه حقی است که به هر دو طرف، اعم از زن و مرد، تعلق دارد. زن، همانند مرد، میتواند خواستار و طالب پیوند باشد و با لطافت ذاتی خود، زمینهساز گفتوگویی سازنده گردد. این آزادی انتخاب، که ریشه در عدالت الهی دارد، ضامن حفظ کرامت و استقلال هر دو طرف است.
درنگ: خواستگاری، فراتر از رسمی اجتماعی، فرصتی است برای شناخت متقابل و آگاهانه، که با رعایت کرامت انسانی، زمینهساز پیوندی استوار و عادلانه میگردد.
نقد برداشتهای ناصواب از جایگاه زن
برخی دیدگاهها، با استناد به تفاوتهای جسمانی میان زن و مرد، جایگاه زن را در مقام پاسخگویی صرف و مرد را در مقام خواستار تعریف کردهاند. این برداشت، که گاه با عنوان ضعف جسمانی زن توجیه میشود، از منظری علمی و شرعی چندان استوار نیست. نظام آفرینش، زن و مرد را بهسان دو نیمه مکمل آفریده است، هرکدام با ویژگیهای منحصربهفرد که نهتنها نقصان نیست، بلکه نشانهای از حکمت الهی است. برای مثال، عاطفه در زن و اندیشه در مرد، هر یک بهگونهای متناسب با نقشهای طبیعی آنها تقویت شده است، بیآنکه یکی بر دیگری برتری یابد یا کاستی تلقی گردد.
مقایسه زن و مرد با معیارهای یکسان، چون سنجش دو گوهر متفاوت با ترازویی یکسان است که نتیجهای جز خطا به بار نمیآورد. شجاعت، که گاه به مردان نسبت داده میشود، در زنان نیز بهگونهای دیگر متجلی است. این ویژگی در آیه شریفه ذیل به روشنی بیان شده است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر کس از شما از دین خود بازگردد، بهزودی خداوند قومی را میآورد که آنها را دوست میدارد و آنها نیز او را دوست میدارند؛ با مؤمنان فروتن و بر کافران سرفرازند، در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمیهراسند. این فضل خداست که به هر کس بخواهد عطا میکند و خداوند گشایشگر و داناست.
(سوره مائده، آیه ۵۴)
مصداق بارز این آیه، بانوی گرامی، حضرت خدیجه (س)، است که با شجاعت و ایمان راسخ، از سرزنشهای دیگران نهراسید و با پیوند با پیامبر اکرم (ص)، نقشی بیبدیل در تقویت بنیانهای اسلام ایفا کرد. این بانوی والامقام، با ایثار اموال خویش در راه خدا، بهویژه در دوران تحریمهای شعب ابیطالب، نمونهای برجسته از اقتدار و ایمان یک زن مؤمن ارائه داد.
حق انتخاب زن در خواستگاری
در فرهنگ اسلامی، زن همانند مرد از حق انتخاب برخوردار است. این حق، که در فقه به «اختیار النساء» شناخته میشود، به زن اجازه میدهد تا در فرآیند خواستگاری، نهتنها پاسخگوی پیشنهادات باشد، بلکه خود نیز خواستار و پیشنهاددهنده باشد. با این حال، فرهنگ غالب در برخی جوامع، به دلیل غلبه نگاههای ظاهری و سلطهجویانه، این حق را محدود کرده و ابزارهای حقوقی و قانونی لازم برای حمایت از آن فراهم نیامده است. این محدودیت، نهتنها به زیان زنان، بلکه به ضرر مردان نیز تمام میشود؛ زیرا فقدان آزادی انتخاب، به تصمیمگیریهای ناسنجیده و پیوندهای ناپایدار میانجامد.
درنگ: حق انتخاب زن در خواستگاری، نشانهای از عدالت الهی است که کرامت و استقلال او را تضمین میکند و هرگونه محدودیت در این حق، به ناپایداری پیوندهای خانوادگی میانجامد.
هدایای خواستگاری ناموفق
در فرآیند خواستگاری یا عقد، گاه هدایایی میان طرفین رد و بدل میشود که در صورت فسخ، احکام خاص خود را دارد. این احکام، که در فقه با دقت بررسی شدهاند، به شرح زیرند:
- چنانچه هدیهای به قصد مالکیت و استفاده فوری اهدا شده باشد، مالکیت آن به خریدار تعلق دارد و باید عین یا مثل آن بازگردانده شود.
- هدایای مصرفی، مانند خوراکیها، که به طور طبیعی از بین میروند، قابل مطالبه نیستند.
- هزینههای مراسم عروسی، که به طور مشترک یا جداگانه متحمل شدهاند، در صورت فسخ، قابل مطالبه نیست، چه فسخ به دلیل تقصیر یکی از طرفین باشد یا خیر.
- چنانچه یکی از طرفین، اموال باقیمانده طرف دیگر را عمداً از بین ببرد، موظف است مثل یا قیمت آن را جبران کند.
این احکام، با هدف حفظ عدالت و جلوگیری از ضرر به طرفین وضع شدهاند و نشاندهنده توجه فقه به جزئیات روابط انسانی است.
نتیجهگیری بخش اول
خواستگاری، بهمثابه گامی بنیادین در مسیر تشکیل خانواده، نهتنها فرصتی برای شناخت متقابل، بلکه بستری برای حفظ کرامت و استقلال هر دو طرف است. نقدهای وارد بر برخی برداشتهای ناصواب، مانند تصور ضعف جسمانی زن یا محدودیت حق انتخاب او، نشان میدهد که فهم صحیح از احکام الهی، راه را برای پیوندی عادلانه و پایدار هموار میسازد. توجه به آیات قرآن کریم و الگوهای برجستهای چون حضرت خدیجه (س)، بر اهمیت شجاعت و ایمان در این مسیر تأکید دارد.
بخش دوم: ازدواج موقت و نقش آن در نظام خانواده
پیوند با بخش پیشین: در بخش پیشین، به بررسی خواستگاری و جایگاه آن در تشکیل خانواده پرداختیم. اکنون، با تمرکز بر ازدواج موقت، به تبیین تفاوتها و احکام آن نسبت به ازدواج دائم میپردازیم، تا زوایای این موضوع از منظری فقهی و اجتماعی روشن گردد.
تفاوتهای ازدواج دائم و موقت
ازدواج موقت، که در فقه شیعه جایگاهی ویژه دارد، از نظر حدود و قیود، انعطاف بیشتری نسبت به ازدواج دائم ارائه میدهد. این انعطاف، به طرفین اجازه میدهد تا بر اساس اراده و توافق، شرایط پیوند را تعیین کنند. برخلاف ازدواج دائم، که در آن تولید نسل و استمرار پیوند خانوادگی از اهداف اصلی است، ازدواج موقت میتواند با شرایط خاصی، مانند عدم تولید نسل یا محدود شدن به زمانی معین، منعقد گردد.
یکی از تفاوتهای کلیدی، در حقوق مربوط به فرزند است. در ازدواج دائم، فرزند به طور طبیعی به پدر تعلق دارد، اما در ازدواج موقت، اگر مرد از پذیرش فرزند خودداری کند، فرزند به مادر تعلق میگیرد. در صورتی که مادر نیز از پذیرش فرزند امتناع ورزد، نظام اسلامی موظف است سرپرستی او را بر عهده گیرد، همانگونه که در مورد اموال بدون وارث عمل میکند.
درنگ: ازدواج موقت، با انعطاف در قیود و زمان، راهحلی شرعی برای شرایط خاص ارائه میدهد، اما هرگز جایگزین ازدواج دائم، که بنیان خانواده است، نمیگردد.
بلوغ جنسی و اجتماعی
ازدواج دائم، بهسان درختی است که ریشه در زمینی استوار دارد و ثمره آن، تشکیل خانواده و تولید نسل است. با این حال، در دنیای مدرن، فاصله میان بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی، که توانایی تشکیل خانواده را به همراه دارد، افزایش یافته است. این فاصله، گاه جوانان را در برابر فشار غریزه و چالشهای اجتماعی قرار میدهد. برخی پیشنهاد کردهاند که ازدواج موقت میتواند راهحلی برای این چالش باشد، اما این دیدگاه نیازمند بررسی دقیقتر است.
از منظر فقهی، ازدواج دائم بهعنوان اصل اولی و بنیادین در نظام اسلامی مطرح است. جامعه اسلامی موظف است شرایطی فراهم آورد که جوانان بتوانند با ازدواج دائم، هم به تحصیل ادامه دهند و هم از گناه مصون بمانند. ازدواج موقت، هرچند در شرایط اضطراری راهحلی شرعی است، اما نباید بهعنوان جایگزین ازدواج دائم ترویج شود.
نقدهای وارد بر ازدواج موقت
ازدواج موقت، با وجود مشروعیت شرعی، با نقدهایی مواجه شده است که در ادامه به بررسی آنها پرداخته میشود:
- عدم دوام پیوند: برخی معتقدند که ازدواج باید بر پایه دوام استوار باشد و ازدواج موقت، به دلیل محدودیت زمانی، نمیتواند پیوندی پایدار ایجاد کند.
- عدم استقبال اجتماعی: در برخی جوامع شیعی، بهویژه در ایران، ازدواج موقت به دلیل سوءاستفادههای احتمالی یا فرهنگسازی نادرست، مورد استقبال قرار نگرفته و گاه بهعنوان امری تحقیرآمیز تلقی شده است.
- شبهه اجاره: برخی ازدواج موقت را به دلیل وجود مهر، به اجاره انسان تشبیه کردهاند، که این دیدگاه به حیثیت زن لطمه میزند.
تبیین و پاسخ به نقدها
نقد اول: عدم دوام پیوند
دوام در ازدواج، امری پسندیده و مطلوب است، اما این دوام، لزوماً به معنای ضرورت دائمی بودن عقد نیست. ازدواج، چه دائم و چه موقت، یک عقد و پیمان است که میتواند بر اساس شرایط طرفین تعریف شود. حتی ازدواج دائم نیز ممکن است با طلاق پایان یابد، و از اینرو، دوام امری نسبی است. ازدواج موقت، با هدف پاسخ به نیازهای خاص و موقت، طراحی شده و نباید بهعنوان جایگزین ازدواج دائم تلقی گردد.
نقد دوم: عدم استقبال اجتماعی
عدم استقبال از ازدواج موقت، بیش از آنکه به ماهیت آن مربوط باشد، به فرهنگسازی نادرست و فقدان نظاممندی در اجرای آن بازمیگردد. در تاریخ ایران، به دلیل سلطه فرهنگهای غیرشیعی و عدم حمایت نظاممند از این نهاد، ازدواج موقت به حاشیه رانده شده است. با این حال، چنانچه این نوع ازدواج در ساختاری قانونی و سالم سامان یابد، میتواند جایگاه خود را بهعنوان راهحلی شرعی و عادلانه بیابد.
نقد سوم: شبهه اجاره
تشبیه ازدواج موقت به اجاره، از اساس نادرست است. در عقد اجاره، موضوع معامله، مابهازای خارجی مشخصی دارد، اما در ازدواج، چه دائم و چه موقت، موضوع عقد، بهرهمندی متقابل است که وصفی معنوی است و نه مادی. مهر، که در هر دو نوع ازدواج وجود دارد، نه به معنای خرید و فروش، بلکه بهعنوان جبران محدودیتهایی است که زن در اثر ازدواج متحمل میشود. این محدودیتها، مانند کاهش استقلال مالی یا اجتماعی، با پرداخت مهر و نفقه جبران میگردد.
درنگ: ازدواج موقت، با وجود تفاوتهایش با ازدواج دائم، نه اجاره است و نه تحقیر زن، بلکه راهحلی شرعی برای شرایط خاص است که با مدیریت صحیح، میتواند به سلامت جامعه یاری رساند.
نتیجهگیری بخش دوم
ازدواج موقت، بهسان پلی است که در شرایط خاص، راه را برای حفظ عفت و سلامت جامعه هموار میسازد. با این حال، این نوع ازدواج نباید بهعنوان جایگزین ازدواج دائم، که بنیان خانواده است، ترویج شود. نقدهای وارد بر ازدواج موقت، از جمله شبهه اجاره یا عدم استقبال اجتماعی، با مدیریت صحیح و فرهنگسازی مناسب قابل رفع است. نظام اسلامی موظف است با حمایت از ازدواج دائم و ارائه راهحلهای ساختاری، زمینه را برای پیوندهای پایدار و عادلانه فراهم آورد.
جمعبندی نهایی
نهاد خانواده، چونان قلبی تپنده در پیکره جامعه، نیازمند توجهی عمیق و عالمانه است. در این نوشتار، با بررسی دقیق خواستگاری و ازدواج موقت، کوشیدیم تا زوایای این موضوعات را از منظری فقهی و اخلاقی روشن سازیم. خواستگاری، بهعنوان گام نخست، فرصتی برای شناخت و انتخاب آگاهانه است که کرامت و استقلال هر دو طرف را حفظ میکند. ازدواج موقت، هرچند راهحلی شرعی برای شرایط خاص است، اما نباید جایگزین ازدواج دائم گردد. نظام اسلامی، با ایجاد ساختارهای مناسب و فرهنگسازی دقیق، میتواند این نهادها را به گونهای سامان دهد که هم عفت جامعه حفظ شود و هم عدالت میان زن و مرد برقرار گردد.