در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

زن و زندگی 20

متن درس

زن و زندگی: تحلیل و تبیین مسائل زن در اندیشه اسلامی

زن و زندگی: تحلیل و تبیین مسائل زن در اندیشه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (20)

مقدمه

کتاب حاضر، با الهام از درس‌گفتارهای عالمانه و عمیق، به بررسی مسائل بنیادین مرتبط با جایگاه زنان در حوزه‌های علمی، الهیاتی و اجتماعی در چارچوب اندیشه اسلامی می‌پردازد. این اثر، با نگاهی تحلیلی و انتقادی به محدودیت‌های تاریخی و اجتماعی، بر ضرورت بازنگری در ساختارهای سنتی علم دینی و ایجاد فرصت‌های برابر برای کمال علمی و اجتماعی زنان تأکید دارد. با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و روایات معتبر، این کتاب در پی تبیین جایگاه والای زنان در خلقت، نبوت و حقوق خانوادگی است و راهکارهایی برای تحقق عدالت جنسیتی در جامعه دینی ارائه می‌دهد. ساختار کتاب در سه بخش اصلی تنظیم شده است که هر یک به جنبه‌ای از مسائل زنان اختصاص دارد: رشد علمی، جایگاه الهیاتی و حقوق خانوادگی.

بخش اول: رشد علمی زنان و موانع تاریخی

معیار کمال علمی: شایستگی فارغ از جنسیت

در بررسی موانع رشد علمی زنان، معیار کمال علمی به عنوان مبنای اصلی ارزیابی مطرح می‌شود. کمال علمی باید بر پایه شایستگی‌های فردی و نه جنسیت استوار باشد. این دیدگاه، ریشه در اصل برابری انسانی دارد و محدودیت‌های جنسیتی را مانعی برای تحقق کمال واقعی می‌داند. تأکید بر شایستگی‌های فردی، دعوتی است به بازنگری در ساختارهای آموزشی که به طور سنتی، دسترسی زنان به دانش را محدود کرده‌اند.

درنگ: کمال علمی زنان باید بر اساس شایستگی‌های فردی سنجیده شود، نه تمایزات جنسیتی.

محدودیت‌های تاریخی و نقش‌های سنتی

در گذشته، زنان به مشاغلی مانند کیسه‌کشی، اصلاح زنان و نوحه‌گری محدود بودند که ناشی از نبود بسترهای اجتماعی مناسب برای مشارکت علمی و حرفه‌ای آن‌ها بود. این نقش‌های حاشیه‌ای، مانند نوحه‌گری که برای تحریک احساسات دیگران طراحی شده بود، نشان‌دهنده جایگاه فرعی زنان در جامعه سنتی است. حتی امروزه، تداوم برخی نقش‌های عاطفی مانند روضه‌خوانی، نشان از پیوستگی فرهنگی دارد که زنان را در موقعیت‌های محدود نگه می‌دارد.

برای نمونه، در گذشته، نبود حوزه‌های علمیه زنان، مانع بزرگی برای رشد علمی آن‌ها بود. این محدودیت، ریشه در ساختارهای آموزشی سنتی داشت که دسترسی زنان به دانش دینی را محدود می‌کرد. امروزه، با وجود بیش از پنجاه سال سابقه حوزه‌های علمیه زنان، همچنان نتایج قابل توجهی مشاهده نشده است که نشان‌دهنده چالش‌های ساختاری در علم دینی است.

درنگ: محدودیت‌های تاریخی و نبود بسترهای آموزشی برابر، مانع اصلی رشد علمی زنان بوده است.

چالش‌های معاصر و ضرورت بازنگری

برخی محدودیت‌های اعمال‌شده بر زنان در حوزه‌های علمی، ناشی از نگرانی از به چالش کشیده شدن جایگاه مردان است. این ترس، ریشه در ساختارهای سنتی دارد که از تغییرات جنسیتی هراس دارند. همچنین، محدودیت‌های آموزشی نه تنها برای زنان، بلکه برای مردان نیز وجود دارد تا از ادعاهای افراطی جلوگیری شود. این دیدگاه، بر ضرورت تعادل در آموزش تأکید دارد و خواستار بازنگری در رویکردهای آموزشی برای فراهم‌سازی فرصت‌های برابر است.

درنگ: ساختارهای آموزشی سنتی نیازمند بازنگری برای ایجاد فرصت‌های برابر برای زنان و مردان است.

نتیجه‌گیری بخش اول

رشد علمی زنان، نیازمند رفع موانع تاریخی و اجتماعی و ایجاد بسترهای آموزشی برابر است. تأکید بر شایستگی‌های فردی و بازنگری در ساختارهای سنتی علم دینی، می‌تواند به شکوفایی علمی زنان منجر شود و عدالت جنسیتی را در جامعه دینی تحقق بخشد.

بخش دوم: جایگاه الهیاتی زنان: تأملی بر نبوت و خلقت

امکان نبوت زنان

با نگاهی فلسفی و کلامی، می‌توان استدلال کرد که اگر خداوند بار دیگر پیامبرانی مبعوث کند، برخی از آن‌ها زنان خواهند بود. این دیدگاه، بر اصل برابری جنسیتی در نقش‌های الهی تأکید دارد و نشان می‌دهد که محدودیت‌های نبوت زنان، ناشی از شرایط اجتماعی بوده، نه ماهیت الهی.

حضرت زهرا (س) به عنوان نمونه‌ای والا، دارای عصمت، حقیقت، ولایت، قرب و ربوبیت بوده و به «ام ابیها» ملقب است. با این حال، شرایط اجتماعی مانع از ایفای نقش امامت توسط ایشان شد. این محدودیت، نه به دلیل کمبود شایستگی، بلکه به سبب موانع تاریخی و اجتماعی بوده است.

درنگ: محدودیت‌های نبوت زنان، ریشه در شرایط اجتماعی دارد، نه در ذات الهی یا شایستگی‌های فردی.

جایگاه حضرت زهرا (س) در خلقت

بر اساس اعتقادات شیعی، حضرت زهرا (س) افضل معصومین است و به عنوان «کوثر» و ناموس الهی شناخته می‌شود. روایتی که می‌فرماید: «ولو لا الفاطمة لما خلقتکما» (اگر فاطمه نبود، شما [پیامبر و علی] را خلق نمی‌کردم)، بر جایگاه محوری ایشان در خلقت تأکید دارد. این دیدگاه، نشان‌دهنده عمق تفسیری قرآن در خصوص شخصیت‌های الهی است.

قرآن کریم: إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (سوره کوثر، آیه ۱)؛ ما به تو کوثر عطا کردیم.

با این حال، ناشناخته ماندن شخصیت حضرت زهرا (س) حتی در میان مردم، نشان‌دهنده چالش‌های فرهنگی در شناخت عمیق شخصیت‌های مقدس است.

درنگ: حضرت زهرا (س) به عنوان محور خلقت و ناموس الهی، جایگاه بی‌نظیری در اندیشه شیعی دارد.

نقش‌های خانوادگی و اجتماعی زنان

روایتی از پیامبر اکرم (ص) که حضرت زهرا (س) را لذت‌بخش‌تر و حضرت علی (ع) را عزیزتر می‌داند، بر تمایز نقش‌های خانوادگی تأکید دارد. این تمایز، نباید به رقابت منجر شود، بلکه باید به تعادل در روابط خانوادگی بیانجامد. برای نمونه، رقابت میان مادرشوهر و عروس، ناشی از عدم درک این تمایز است.

دوران‌های خاص زنان، مانند قاعدگی و زایمان، بخشی از طبیعت خلقت است و نقش خلاقانه زنان به عنوان خالق بشر را برجسته می‌کند. حتی با پیشرفت‌های علمی مانند رحم اجاره‌ای، نقش محوری زنان در خلقت حفظ می‌شود. از منظر فقهی، اجاره رحم اشکالی ندارد، اما روابط نامشروع ممنوع است.

درنگ: نقش خلاقانه زنان در خلقت و تمایز نقش‌های خانوادگی، نیازمند پذیرش و تعادل است.

تحولات اجتماعی و مشاغل زنان

امروزه، زنان در نقش‌های پیشرفته‌ای مانند وزارت، معاونت و حتی جنگلبانی ایفای نقش می‌کنند که نشان‌دهنده تحولات اجتماعی است. مشاغل باید بر اساس تخصص و نه جنسیت تخصیص یابند. برای نمونه، فروشندگی طلا توسط مردان، به دلیل ایجاد ناامنی برای زنان، نامناسب است و زنان باید در این نقش‌ها حضور داشته باشند.

در تفسیر قرآن کریم، ضمیرهای مذکر و مؤنث بر اساس تناسب و نه مردسالاری به کار رفته‌اند. این دیدگاه، برداشت‌های جنسیتی را به چالش می‌کشد و بر پذیرش قرآن به عنوان منبعی عادلانه تأکید دارد.

درنگ: تخصیص مشاغل بر اساس تخصص و نه جنسیت، لازمه تحقق عدالت اجتماعی است.

نقد محدودیت‌های پزشکی و فقهی

در حوزه پزشکی، ضرورت حضور جراحان زن برای تأمین امنیت و راحتی زنان مطرح است. همچنین، در اصول فقهی، مفهوم انصراف تنها در شرایط برابر اعمال می‌شود و در جوامع مردسالار، نمی‌توان آن را به درستی به کار برد. این دیدگاه، بر ضرورت اجتهاد نوین و به‌روزرسانی فتواها تأکید دارد.

درنگ: اجتهاد نوین و حضور زنان در تخصص‌های پزشکی، لازمه تأمین عدالت و امنیت است.

نتیجه‌گیری بخش دوم

جایگاه الهیاتی زنان، با تأکید بر امکان نبوت و نقش محوری حضرت زهرا (س) در خلقت، نیازمند بازنگری در برداشت‌های سنتی است. تحولات اجتماعی و فقهی، همراه با پذیرش نقش خلاقانه زنان، می‌تواند به تحقق عدالت جنسیتی در جامعه دینی منجر شود.

بخش سوم: حقوق خانوادگی زنان: تأملی بر حق طلاق

نقد دیدگاه‌های سنتی در حق طلاق

حق طلاق به طور سنتی به مردان نسبت داده شده، اما این دیدگاه نیازمند بازنگری است. عقد نکاح، با پیشنهاد مرد و پذیرش زن شکل می‌گیرد و طلاق به معنای عدم پذیرش است. بنابراین، زن به عنوان متصدی اصلی عقد، باید در این حق مشارکت داشته باشد.

درنگ: حق طلاق باید بر اساس نقش محوری زن در عقد نکاح بازنگری شود.

چالش‌های فقهی در عقود

اگر حق طلاق صرفاً به مرد محدود شود، سایر عقود نیز دچار اشکال خواهند بود، زیرا متصدی ازدواج مرد است، اما پذیرش آن با زن است. این دیدگاه، بر ضرورت بازنگری در برداشت‌های سنتی از حقوق خانوادگی تأکید دارد.

درنگ: محدودیت حق طلاق به مردان، با اصول فقهی عقود ناسازگار است.

نتیجه‌گیری بخش سوم

حقوق خانوادگی زنان، به‌ویژه در مسئله طلاق، نیازمند بازنگری در چارچوب اصول فقهی است. تأکید بر نقش محوری زنان در عقد نکاح، می‌تواند به تحقق عدالت در روابط خانوادگی منجر شود.

جمع‌بندی نهایی

کتاب «زن و زندگی» با تحلیل درس‌گفتارهای عالمان دینی، به بررسی عمیق مسائل زنان در سه حوزه اصلی پرداخته است: رشد علمی، جایگاه الهیاتی و حقوق خانوادگی. این اثر، با نقد محدودیت‌های تاریخی و اجتماعی، بر ضرورت بازنگری در ساختارهای سنتی علم دینی و ایجاد فرصت‌های برابر برای زنان تأکید دارد. با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معتبر، این کتاب راهکارهایی برای تحقق عدالت جنسیتی ارائه می‌دهد و بر اهمیت تخصص، شناخت عمیق و عدالت در نقش‌های اجتماعی زنان اصرار می‌ورزد. همان‌گونه که آفتاب بر همه یکسان می‌تابد، دانش و کمال نیز باید برای همه، فارغ از جنسیت، در دسترس باشد.

با نظارت صادق خادمی