متن درس
زن و زندگی: تأملی در مسائل اجتماعی و دینی زنان
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه هجدهم
مقدمه
این نوشتار به بررسی عمیق و نظاممند مسائل اجتماعی و دینی مرتبط با زنان در پرتو معارف اسلامی میپردازد. با رویکردی علمی و با بهرهگیری از نگرشهای انتقادی و اصلاحی، این اثر در پی تبیین چالشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگیای است که زنان و خانوادهها در جامعه اسلامی با آن مواجهاند. موضوعاتی چون ازدواج، خشونت خانوادگی، شفافیت در روابط خانوادگی، و جایگاه زنان در حوزههای علمی و دینی، با زبانی فاخر و استدلالی مورد کاوش قرار گرفتهاند. هدف این کتاب، ارائه راهکارهایی برآمده از عقل و شرع برای ساختن جامعهای عادلانهتر و مبتنی بر ارزشهای والای اسلامی است..
بخش اول: چالشهای اجتماعی و اقتصادی در نهاد خانواده
پدیده ازدواج سفید و کاستی زیرساختهای اجتماعی
یکی از پدیدههای نوظهور در جامعه معاصر، «ازدواج سفید» است که در آن زوجین بدون تعهدات حقوقی و مالی برای مدتی کوتاه با یکدیگر همزیستی کرده و سپس جدا میشوند. این پدیده، نتیجه نبود زیرساختهای اقتصادی مناسب، مانند تأمین مسکن و شغل پایدار، برای تشکیل خانوادههای پایدار است. فقدان برنامهریزی نظاممند برای تسهیل ازدواج، جوانان را به سوی روابطی سوق داده که فاقد پایداری و تعهد است. این وضعیت، مانند درختی بیریشه در خاک سست، نهتنها به بار نمینشیند، بلکه به آشفتگی اجتماعی دامن میزند.
برای رفع این معضل، باید سیاستگذاریهای کلان اقتصادی و اجتماعی بازنگری شوند. تأمین میلیونها واحد مسکونی کوچک و مقرونبهصرفه در سطح کشور، بهگونهای که طی دو سال قابل تحقق باشد، میتواند گامی مؤثر در جهت حمایت از ازدواج و خانواده باشد. این دیدگاه، مانند چراغی در تاریکی، بر ضرورت مهندسی اجتماعی برای تقویت بنیان خانواده تأکید دارد.
افزایش طلاق و فقدان شرایط اقتصادی مناسب
افزایش آمار طلاق در جامعه، نتیجه مستقیم نبود شغل، مسکن و شرایط اقتصادی مناسب است. ازدواجهایی که در سایه فشارهای اقتصادی و اجتماعی شکل میگیرند، اغلب به ناپایداری و جدایی منجر میشوند. این وضعیت، مانند بنایی بدون پی محکم، در برابر طوفانهای زندگی تاب نمیآورد. نبود زیرساختهای لازم، جوانان را از ازدواج پایدار بازمیدارد و طلاق را به گزینهای ناگزیر تبدیل میکند.
برای کاهش طلاق، باید شرایطی فراهم شود که جوانان بتوانند با اطمینان از آینده، زندگی مشترک را آغاز کنند. این امر، نیازمند برنامهریزیهای کلان برای ایجاد فرصتهای شغلی، تأمین مسکن و کاهش فشارهای اقتصادی است.
نقد کاستی علم دینی در مهندسی اجتماعی
علم دینی، که باید راهنمایی برای حل مسائل اجتماعی باشد، در ارائه راهکارهای عملی برای چالشهایی چون ازدواج و طلاق ناکارآمد عمل کرده است. فقدان رویکردی مهندسیشده و کاربردی در این حوزه، به آشفتگیهای اجتماعی دامن زده است. این وضعیت، مانند کتابی که تنها بر قفسه خاک میخورد، فاقد اثرگذاری در زندگی واقعی مردم است.
بازنگری در رویکردهای علم دینی، با هدف توسعه راهکارهای عملی و متناسب با نیازهای جامعه مدرن، ضرورتی اجتنابناپذیر است. این بازنگری، مانند بازسازی پلی فرسوده، میتواند ارتباط میان دین و نیازهای روز جامعه را تقویت کند.
بخش دوم: خشونت و آسیبهای روانی در روابط خانوادگی
سادیسم و خشونت علیه زنان
وجود رفتارهای سادیستی در برخی مردان، که به اعمال خشونت علیه زنان منجر میشود، نشانهای از اختلالات روانی است. این رفتارها، مانند طوفانی که آرامش خانه را درهم میشکند، نهتنها به زنان آسیب میرساند، بلکه بنیان خانواده را متزلزل میکند. شناسایی و درمان این اختلالات، گامی اساسی در مسیر کاهش خشونتهای خانگی است.
فرهنگسازی و ارائه خدمات روانشناختی، میتواند به کاهش این رفتارها کمک کند. این امر، مانند کاشتن نهالی از محبت در خاک خانواده، به رشد آرامش و همدلی منجر خواهد شد.
رفتارهای خودآزارانه در زنان
برخی زنان نیز به رفتارهای خودآزارانه یا سادیستی روی میآورند که نشانهای از اختلالات روانی است. این رفتارها، مانند خودزنی یا آسیبرساندن به بدن، نیازمند بررسی و درمان روانشناختی است. این وضعیت، مانند آینهای شکسته، بازتابدهنده نیازهای نادیدهگرفتهشده در جامعه است.
ارائه خدمات درمانی و آموزشهای روانشناختی، میتواند به کاهش این رفتارها و بهبود سلامت روان زنان کمک کند. این اقدام، مانند مرهمی بر زخمهای پنهان، به ترمیم پیوندهای خانوادگی یاری میرساند.
ترویج مهرورزی و خشونتگریزی در فقه
فقه، بهعنوان علمی کاربردی، باید زمینههای مهرورزی و خشونتگریزی را در جامعه فراهم کند. این امر، با استناد به حدیث شریف «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ» (با رفتار خود، نه صرفاً زبان، مردم را به سوی خیر دعوت کنید)، بهعنوان وظیفهای دینی برجسته میشود. این حدیث، مانند چراغی هدایتگر، بر نقش رفتار عملی در اصلاح جامعه تأکید دارد.
توسعه فقهی پویا و متناسب با نیازهای جامعه، میتواند مانند جویباری زلال، محبت و آرامش را در روابط اجتماعی جاری سازد.
بخش سوم: تأثیر عوامل روانی و اجتماعی بر سلامت خانواده
تأثیر استرس بر سلامت جسمی و روانی
استرس و اضطرابهای اجتماعی، مانند سایهای سنگین، بر سلامت جسمی و روانی افراد تأثیر میگذارند و به مشکلاتی چون ناتوانیهای جسمی و ادرار شبانه منجر میشوند. این مسائل، ریشه در فشارهای اقتصادی و اجتماعی دارند که مانند زنجیری، افراد را در تنگنا قرار میدهند.
کاهش این فشارها، از طریق بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی، میتواند مانند نسیمی خنک، آرامش را به زندگی افراد بازگرداند.
نقد پنهانکاری در روابط خانوادگی
پنهانکاری مالی در خانواده، مانند دیواری که میان اعضای خانه فاصله میاندازد، به ایجاد عقدههای روانی و کاستی در روابط خانوادگی منجر میشود. مخفی کردن امکانات مالی از همسر و فرزندان، اعتماد را تضعیف کرده و به تنشهای خانوادگی دامن میزند.
شفافیت و صداقت در روابط خانوادگی، مانند آفتابی که تاریکی را میزداید، میتواند به تقویت پیوندهای خانوادگی کمک کند.
شفافیت مالی و تنظیم سطح زندگی
آگاهی اعضای خانواده از وضعیت مالی، مانند نقشهای که مسیر را روشن میکند، به تنظیم سطح زندگی و کاهش تنشها کمک میکند. پنهانکاری، مغایر با ارزشهای اسلامی است و به فساد اخلاقی در خانواده منجر میشود.
ترویج فرهنگ صداقت و مسئولیتپذیری، میتواند مانند پلی استوار، اعضای خانواده را به یکدیگر نزدیکتر کند.
بخش چهارم: جایگاه زنان در علم و تخصصهای دینی
نقد جداسازی جنسیتی در تخصصهای علمی و دینی
علم، مانند جویباری زلال، برای همه انسانها در دسترس است و نباید بر اساس جنسیت محدود شود. زنان، مانند مردان، در رشتههای علمی چون پزشکی و مهندسی موفقیتهای چشمگیری کسب کردهاند. این پرسش مطرح است که چرا در حوزههای دینی، زنان از دستیابی به تخصصهای مشابه محروم شدهاند؟ این محدودیت، مانند قفلی بر درهای دانش، مانع شکوفایی زنان در این عرصه شده است.
بازنگری در ساختارهای آموزشی دینی، برای فراهم کردن فرصتهای برابر برای زنان، مانند باز کردن پنجرهای به سوی نور، به رشد علمی و معنوی جامعه کمک خواهد کرد.
ظلم تاریخی به زنان در حوزه دین
محدودیتهای تاریخی، مانند زنجیرهایی نامرئی، زنان را از مشارکت فعال در حوزههای دینی محروم کرده و این امر، بزرگترین ظلم به آنها بوده است. کاستی برخی نهادهای آموزشی دینی در تربیت زنان متخصص، مانند باغی که از آبیاری محروم مانده، به عدم شکوفایی استعدادهای زنان منجر شده است.
اصلاح این ساختارها، مانند کاشتن بذرهای جدید در خاک حاصلخیز، میتواند به رشد زنان متخصص در حوزههای دینی منجر شود.
تمایز میان تخصص و اتباع در فقه
تخصص در علم دینی، مانند گوهری درخشان، ارزشی ذاتی دارد، اما لزوماً به معنای الزام تبعیت نیست. زنان میتوانند در حوزههای دینی به تخصص دست یابند، حتی اگر در برخی موارد، موانع شرعی برای تبعیت از آنها وجود داشته باشد. این تمایز، مانند خطی که حقیقت را از پیشفرض جدا میکند، بر شایستهسالاری تأکید دارد.
بازنگری در معیارهای اجتهاد و مرجعیت، میتواند مانند کلیدی برای گشودن درهای بسته، فرصتهای جدیدی برای زنان در حوزههای دینی فراهم کند.
نقد دیدگاههای سنتی درباره زنان
دیدگاههایی که زنان را بهعنوان موجوداتی نادان، دیوانه یا کودکمانند توصیف میکنند، مانند ابرهایی تیره، حقیقت انسانی زنان را پنهان کردهاند. این دیدگاهها، هیچ مبنای عقلی یا شرعی ندارند و باید با نگاهی عادلانه جایگزین شوند.
بازخوانی متون دینی با رویکردی عقلانی، مانند آفتابی که ابرها را کنار میزند، میتواند به ترویج برابری انسانی زنان و مردان کمک کند.
استدلال عقلی در برابر دیدگاههای سنتی
قرآن کریم در آیهای روشن میفرماید:
هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ
(زمر: 9)؛ آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟ این آیه، مانند مشعلی فروزان، بر برتری علم و آگاهی تأکید دارد، نه جنسیت. هیچ پیامبری نمیتواند برخلاف عقل سخن بگوید، زیرا عقل، مبنای تصدیق پیامبران است.
این استدلال، مانند بنایی استوار، بر ضرورت بازنگری در احکام فقهی با تکیه بر عقل و منطق تأکید دارد.
نقد محدودیتهای تقلید از زنان
دیدگاههای فقهی که تقلید از زنان را مجاز نمیدانند، مانند حصاری که مانع شکوفایی است، فاقد مبنای قوی هستند. این محدودیتها باید با استدلالهای عقلی و شرعی بازنگری شوند تا عدالت در حوزههای دینی برقرار گردد.
این بازنگری، مانند باز کردن دروازهای به سوی عدالت، میتواند به مشارکت فعالتر زنان در حوزههای دینی منجر شود.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با تأمل در مسائل اجتماعی و دینی مرتبط با زنان، رویکردی انتقادی و اصلاحی را پیش گرفته است. نقد پدیدههایی چون ازدواج سفید، خشونتهای خانگی و پنهانکاری در روابط خانوادگی، بر ضرورت ایجاد زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی برای تقویت نهاد خانواده تأکید دارد. همچنین، بررسی جایگاه زنان در حوزههای علمی و دینی، دعوتی است به رفع تبعیضهای جنسیتی و ترویج شایستهسالاری. این دیدگاهها، با تکیه بر عقل، شرع و واقعیات اجتماعی، مانند چراغی در مسیر، به ساخت جامعهای عادلانه و مبتنی بر ارزشهای اسلامی هدایت میکنند. ترویج مهرورزی، شفافیت و برابری فرصتها، مانند بذرهایی در خاک حاصلخیز، میتواند به رشد جامعهای هماهنگ و پویا منجر شود.