متن درس
زن و زندگی: بازتابهایی از احکام و حکمت الهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه بیست و هشتم
مقدمه
مباحث مربوط به جایگاه زن در اسلام، از منظر آیات قرآن کریم و احکام شرعی، همواره یکی از موضوعات بنیادین در فهم نظاممند حیات انسانی بوده است. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد، به بررسی اصول حاکم بر تعاملات اجتماعی، نقشهای خانوادگی و هویت زنانه میپردازد. این اصول، ریشه در حکمت الهی و فطرت انسانی دارند و هدفشان ایجاد تعادل میان کرامت فردی و سلامت جمعی است. بخش حاضر، با محوریت موضوعاتی چون غض بصر، مسئولیتهای خانوادگی و نقد فرهنگسازیهای ناسازگار با طبیعت زنانه، به تبیین این مفاهیم میپردازد.
بخش اول: غض بصر و اصول تعاملات اجتماعی
اهمیت غض بصر در حفظ کرامت انسانی
یکی از اصول بنیادین در تعاملات اجتماعی میان زن و مرد، رعایت غض بصر یا فرو بستن نگاه است که در آیات قرآن کریم به صراحت بیان شده است:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ (قرآن کریم، سوره نور، آیه 30)
ترجمه: به مؤمنان بگو دیدگان خود را فرو بندند و شرمگاههای خود را حفظ کنند؛ این برایشان پاکیزهتر است. همانا خداوند به آنچه انجام میدهند آگاه است.
وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغُضُّنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا (قرآن کریم، سوره نور، آیه 31)
ترجمه: و به زنان مؤمن بگو دیدگان خود را فرو بندند و شرمگاههای خود را حفظ کنند و زینت خود را جز آنچه به طور طبیعی آشکار است، نمایان نکنند.
غض بصر، به معنای حفظ نگاه در حالت خمار و پرهیز از نگاههای تیز و نافذ است که ممکن است به سوءتفاهم یا گناه منجر شود. این دستور الهی، برای هر دو جنس یکسان بوده و نشاندهنده تساوی در احکام تشریعی و فطری است. نگاه خمار، نگاهی است که در عین باز بودن چشم، از تحریک و جلب توجه غیرطبیعی پرهیز میکند. این اصل، نه به معنای بستن کامل چشمها یا اجتناب از تعامل، بلکه به مثابه سپری برای حفظ کرامت انسانی و سلامت اخلاقی جامعه است.
پرهیز از نگاههای نامناسب
نگاههایی که به قصد لذتجویی، قضاوت یا ارزیابی باشند، مانند نگاههای معاینهگونه، ملامسهگونه یا مقایسهگونه، مصداق «زناى عین» یا گناه چشم هستند. چنین نگاههایی، به دلیل ایجاد اختلال در روابط سالم اجتماعی و اخلاقی، ممنوع شمرده شدهاند. این نوع نگاهها، که گاه با محاسبه یا مقایسه همراه است، از حدود تعامل طبیعی خارج شده و به روابط انسانی آسیب میرساند. نگاه باید صرفاً برای ارتباط ضروری و طبیعی باشد، نه برای تحریک یا ارزیابی.
ظهور طبیعی زنان در جامعه
آیه 31 سوره نور به صراحت بیان میکند که زنان نباید زینت خود را جز آنچه به طور طبیعی آشکار است، نمایان کنند. منظور از «ما ظهر منها»، ظهور طبیعی چهره، دستها یا بخشهایی از بدن است که در تعاملات اجتماعی به طور معمول نمایان میشود. این ظهور باید ساده و بدون آرایش مصنوعی باشد که به قصد جلب توجه انجام میشود. استفاده از پوششهایی مانند پوشیه که چهره را کاملاً مخفی میکند، با روح دین که بر تعاملات طبیعی و سالم تأکید دارد، سازگار نیست. این اصل، به مثابه آینهای است که طبیعت اصیل انسانی را بازتاب میدهد، نه تصویری مصنوعی و تحریفشده.
نقد بدحجابی و تزیین مصنوعی
بدحجابی و تزیین مصنوعی، مانند آرایش غیرطبیعی، به دلیل تحریکآمیز بودن و خروج از حدود طبیعی، مورد نکوهش قرار گرفته است. حضور زنان در جامعه باید با ظاهری ساده و مطابق با فطرت انسانی باشد تا از اختلالات اخلاقی و اجتماعی جلوگیری شود. این اصل، نه تنها کرامت زنان را حفظ میکند، بلکه به مثابه نسیمی است که فضای جامعه را از آلودگیهای اخلاقی پاک میسازد.
بخش دوم: زنان سرپرست و مسئولیتهای خانوادگی
سبکسازی بار مسئولیتهای زنان
اسلام به دنبال سبک کردن بار مسئولیتهای سنگین از دوش زنان است. اگر زنی همسر خود را از دست داده و دارای فرزند باشد، نباید به دلیل مسئولیت فرزندان از ازدواج مجدد محروم شود. این حکم، به مثابه پلی است که زنان را از انزوا به سوی زندگی متعادل هدایت میکند. هدف این اصل، حفظ نهاد خانواده و جلوگیری از انزوای عاطفی و اجتماعی زنان است.
سرپرستی فرزندان یتیم
در صورت فقدان پدر، سرپرستی فرزندان یتیم بر عهده ولی فقیه یا حاکم شرع است، نه مادر. این حکم، نه به معنای نادیده گرفتن عواطف مادرانه، بلکه برای جلوگیری از تحمیل بار سنگین مسئولیتهای مالی و اجتماعی بر زنان است. این رویکرد، مانند سپری است که زنان را از فشارهای طاقتفرسا حفظ میکند تا بتوانند زندگی خود را با آرامش ادامه دهند.
تفاوت مسئولیتهای زن و مرد
برخلاف زنان، مردان موظف به تأمین نفقه و سرپرستی فرزندان هستند، حتی اگر این امر برایشان دشوار باشد. این تفاوت، ریشه در حکمت الهی و مقتضیات فطری و اجتماعی دارد. مردان، به دلیل نقش اجتماعی و اقتصادی خود، این مسئولیت را بر عهده دارند، در حالی که زنان از این تکلیف معاف هستند تا بتوانند زندگی خود را بدون فشارهای سنگین ادامه دهند. این تفاوت، مانند دو بال پرندهای است که هر یک نقش متفاوتی در پرواز به سوی سعادت ایفا میکنند.
نقد تحمیل عاطفی بر زنان
تحمیل مسئولیتهای سنگین، مانند نگهداری طولانیمدت از فرزندان بدون حمایت، ممکن است به انزوا و ناراحتی عاطفی زنان منجر شود. اسلام با سپردن سرپرستی به دیگران، مانند پدربزرگ یا حاکم شرع، به دنبال جلوگیری از این وضعیت است. این رویکرد، مانند جویباری است که زنان را از سنگلاخهای زندگی به سوی دشتی آرام هدایت میکند.
بخش سوم: نقد تبدیل زنان به موجودات خشن
نقد فرهنگسازی خشونتبار
تصاویر رسانهای که زنان را در نقشهای خشن، مانند کشتیگیران یا مبارزان، به نمایش میگذارند، با طبیعت و کرامت زنانه ناسازگار است. زن در فرهنگ اسلامی، به عنوان مظهر رحمت و لطافت (ریحانه) معرفی شده است، نه موجودی خشن و درنده (گرگینه). این تصاویر، مانند طوفانی هستند که لطافت زنانه را در خود غرق میکنند و به هویت انسانی و اجتماعی زنان آسیب میرسانند.
زن به عنوان ریحانه، نه قهرمانه
با استناد به حدیث «النّساء ریحانة لیست بقهرمانة»، نقش زنان در اسلام مبتنی بر لطافت و عاطفه است، نه نمایش قدرت و خشونت. تبدیل زنان به موجودات خشن در رسانهها، مانند تحریف گلی ظریف به سنگی سخت است که با ارزشهای الهی و انسانی در تضاد است.
حدیث: النّساء ریحانة لیست بقهرمانة
ترجمه: زنان ریحانهاند، نه قهرمانه.
تأثیرات منفی نمایش خشونت زنان
نمایش زنان در نقشهای خشن، مانند کشتیگیران، به سلامت روانی و عاطفی جامعه آسیب میرساند و با ایجاد ترس و وحشت، از ارزشهای انسانی و دینی فاصله میگیرد. این نمایشها، مانند اهلی کردن حیوانات وحشی برای انجام کارهای غیرطبیعی است که با ماهیت زنانه سازگار نیست. چنین تصاویری، مانند سایهای تاریک بر روشنایی فطرت انسانی میافتند.
جمعبندی
درسگفتارهای ارائهشده، با تکیه بر آیات قرآن کریم و احکام شرعی، اصول بنیادین در تعاملات اجتماعی، نقشهای خانوادگی و هویت زنانه را تبیین میکنند. تأکید بر غض بصر، حفظ ظهور طبیعی زنان در جامعه، سبکسازی بار مسئولیتهای سنگین از دوش زنان و نقد فرهنگسازیهای خشونتبار، همگی نشاندهنده حکمت الهی در احکام اسلامی است. این احکام، مانند چراغی هستند که مسیر سعادت فردی و جمعی را روشن میکنند. رویکرد مبتنی بر فطرت انسانی و احکام تشریعی، راهنمایی جامع برای زندگی متعادل و معنوی ارائه میدهد که برای مخاطبان تحصیلکرده و پژوهشگران دینی، منبعی ارزشمند و عمیق است.