متن درس
زن و زندگی: تحلیل فقهی و اجتماعی جایگاه زنان در جامعه معاصر
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 44
مقدمه
جایگاه زن در جامعه، چون گوهری تابناک در بستر تاریخ، دستخوش تحولات شگرف شده است. این کتاب، با نگاهی عمیق به مسائل فقهی و اجتماعی مرتبط با زنان در جامعه معاصر، میکوشد تا با استناد به آیات قرآنی و تحلیلهای اجتماعی، نگرشی نوین و پویا به این موضوع ارائه دهد. در این اثر، با رویکردی علمی و نظاممند، به بررسی موضوعاتی چون تعدد زوجات، مهریه، ارث و تحولات جایگاه اجتماعی زنان پرداخته شده است. هدف این نوشتار، ارائه تحلیلی جامع و هماهنگ با نیازهای جامعه مدرن است که ضمن پایبندی به اصول قرآنی، بر ضرورت بازنگری احکام فقهی در پرتو شرایط اجتماعی تأکید دارد.
بخش اول: تعدد زوجات در آیینه فقه و جامعه
ابهام در تفاسیر سنتی
آیات قرآنی مرتبط با تعدد زوجات، مانند آنچه در سوره نساء آمده، در تفاسیر سنتی اغلب با ابهام و فقدان توضیحات کافی همراه بوده است. این تفاسیر، گاه به دلیل عدم درک عمیق یا نگرانی از بیان واقعیتهای اجتماعی، از شرایط معاصر فاصله گرفتهاند. آیات مزبور، بهویژه آیه سوم سوره نساء، به شرایط اجتماعی و اقتصادی زمان نزول وابسته بوده و نیازمند بازنگری در چارچوب موضوعشناسی فقهی است تا با نیازهای امروز هماهنگ گردد.
قرآن کریم: وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا
و اگر بيم داريد كه در مورد يتيمان عدالت نورزيد، با زنانى كه شما را پسند افتاده است، دو يا سه يا چهار، ازدواج كنيد. و اگر بيم داريد كه عدالت را رعايت نكنيد، به يكى يا به آنچه مالك آنيد [اكتفا كنيد]. اين نزديكتر است كه ستم نكنيد.
ناسازگاری با شرایط اجتماعی معاصر
در گذشته، تعدد زوجات به دلیل شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی، مانند فقدان استقلال مالی زنان یا نیازهای خاص جامعه، جایز شمرده میشد. اما در جامعه امروز، که زنان از تحصیلات عالی برخوردارند و استقلال اقتصادی یافتهاند، اجرای این حکم در شرایط عادی غیرعادلانه و ناممکن است، مگر در موارد اضطراری با دلایل موجه. تحولات اجتماعی، جایگاه زنان را از تبعیت به مشارکت برابر ارتقا داده و توقعات اجتماعی را دگرگون ساخته است.
تحول جایگاه زنان
زنان امروز، چون ستارگانی درخشان در آسمان اجتماع، با تحصیلات و استقلال مالی، خود را هممرتبه با مردان میدانند. دیگر نمیپذیرند که در زندگی مشترک، بهعنوان نفر دوم تلقی شوند. این تحول، ریشه در پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی دارد که زنان را از حاشیه به متن جامعه آورده است. آنان اکنون شریکی برابر در زندگی مشترکاند و از نقشهای سنتی سر باز میزنند.
فقر و تأثیر آن
برخلاف گذشته که فقر در آیات قرآنی مرتبط با تعدد زوجات نقشی نداشته، در جامعه معاصر، فقر بهعنوان عاملی کلیدی در مشکلات اجتماعی مطرح است. این عامل، اجرای عادلانه تعدد زوجات را دشوار میسازد. شرایط اقتصادی امروز، برقراری عدالت میان همسران را به چالشی بزرگ تبدیل کرده و این حکم را در عمل غیرقابل اجرا مینماید.
نقد فرهنگ مصرفگرایی
روابط زناشویی در جامعه معاصر، گاه چون بازاری پرزرقوبرق، بیش از آنکه بر پایه محبت و صداقت بنا شود، بر مادیات استوار است. این فرهنگ پولمحور، اصالت روابط انسانی را کمرنگ کرده و ارزشهای معنوی را به حاشیه رانده است. چنین نگرشی، به کاهش عمق و پایداری روابط خانوادگی منجر شده است.
جمعبندی بخش اول
تعدد زوجات، که در گذشته به دلیل شرایط خاص اجتماعی جایز بود، در جامعه معاصر به دلیل تحولات عمیق در جایگاه زنان و شرایط اقتصادی، جز در موارد استثنایی جایز نیست. این بخش، با تأکید بر ضرورت بازنگری فقهی در پرتو موضوعشناسی، بر لزوم هماهنگی احکام با واقعیتهای اجتماعی تأکید دارد.
بخش دوم: مهریه، نشانهای از صداقت و تعهد
مفهوم مهریه در اسلام
مهریه، چون گوهری که از دل صداقت تراوش میکند، در اسلام نه برای خریدوفروش زن، بلکه بهعنوان نشانهای از تعهد و احترام مرد به زندگی مشترک وضع شده است. این نهاد، ریشه در آیه چهارم سوره نساء دارد:
قرآن کریم: وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً ۚ فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا
و مهر زنان را بهعنوان هديهاى از روى رضايت به ايشان بدهيد. و اگر به ميل خودشان چيزى از آن را به شما بخشيدند، آن را حلال و گوارا بخوريد.
مهریه، نشانهای از صدق نیت مرد در ایجاد رابطهای مبتنی بر مشارکت و احترام است و هدف آن، تضمین تعهد به زندگی مشترک و تولید نسل است.
نقد مهریههای غیرواقعی
مهریههای سنگین، مانند چند هزار سکه، که فراتر از توان مالی مرد است، از منظر فقهی باطلاند. چنین مهریههایی، نهتنها هدف شرعی مهریه را نقض میکنند، بلکه به بطلان عقد منجر میشوند، زیرا مرد قادر به پرداخت آن نیست. مهریه باید در حد توان مالی مرد باشد تا نشانهای واقعی از تعهد او محسوب شود.
رضایت زن در تعیین مهریه
اگر زنی به مهریهای اندک یا حتی صلوات راضی باشد، این رضایت معتبر است، مشروط بر اینکه مهریه در عرف تحقیرآمیز نباشد. این دیدگاه، بر احترام به کرامت زن تأکید دارد و مهریه را بهعنوان نشانهای از شأن اجتماعی و عرفی زن میداند.
ارزش معنوی مهریه
مهریه، به دلیل حلالبودن، ارزشی معنوی دارد که میتواند برای شفای بیماری یا سعادت زندگی مشترک به کار رود. روایتی وجود دارد که میفرماید: «اگر مریض شدی و شفا نیافتی، از مهریه همسرت بگیر و چیزی بخر، بیماریات بهبود مییابد، زیرا این پول حلال است.» این روایت، برکت معنوی مهریه را نشان میدهد.
ارزش کار و زحمت
پول حاصل از کار و زحمت، چون آبی زلال از چشمه تلاش، ارزشی معنوی بالاتر از پول آسان دارد. این اصل، در پرداخت مهریه یا دستمزد کارگران نیز صدق میکند. احترام به دسترنج دیگران، سعادت و برکت به همراه میآورد و این ارزشگذاری عادلانه، زندگی را پربارتر میسازد.
جمعبندی بخش دوم
مهریه، بهعنوان نشانهای از صداقت و تعهد، باید در حد توان مالی مرد و هماهنگ با شأن عرفی زن باشد. مهریههای غیرواقعی، به بطلان عقد منجر میشوند و ارزش معنوی مهریه، فراتر از جنبه مادی آن، برکت زندگی مشترک را تضمین میکند.
بخش سوم: ارث زنان، حقی مسلم در قرآن
برابری در اصل ارث
حق ارث زنان، چون ستونی استوار در بنای عدالت قرآنی، در آیه هفتم سوره نساء تثبیت شده است:
قرآن کریم: لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ ۚ نَصِيبًا مَفْرُوضًا
براى مردان از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان بهجاى گذاشتهاند، بهرهاى است، و براى زنان [نيز] از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان بهجاى گذاشتهاند، بهرهاى است، چه كم باشد يا زياد، بهرهاى است مقرر.
این آیه، بر حق مسلم زنان در ارث تأکید دارد و هرگونه تصرف غیرمجاز در آن را نفی میکند.
استقلال مالی زن
ارث زن، چون گنجینهای متعلق به خود اوست، و شوهر حق دخل و تصرف در آن را ندارد، مگر با اجازه صریح او. این استقلال مالی، جایگاه زن را بهعنوان فردی مستقل در جامعه تثبیت میکند.
محدودیتهای عرفی
زن در مصرف ارث خود آزاد است، اما باید به گونهای عمل کند که به شخصیت شوهر یا زندگی مشترک لطمهای وارد نشود. این شرط، به حفظ تعادل و تناسب در روابط خانوادگی تأکید دارد.
جمعبندی بخش سوم
ارث زنان، حقی مسلم و قرآنی است که استقلال مالی آنان را تضمین میکند. محدودیتهای عرفی، تنها برای حفظ تعادل زندگی مشترک وضع شدهاند و از هرگونه سلطه بر اموال زن جلوگیری میکنند.
بخش چهارم: تحولات جایگاه اجتماعی زنان
تحولات تاریخی
جایگاه زنان، چون نهالی که در گذر زمان به درختی تنومند بدل شده، دستخوش تحولات عظیم تاریخی شده است. در گذشته، زنان گاه بهعنوان موجوداتی فروتر یا صرفاً برای تولیدمثل تلقی میشدند، اما امروز، با تحصیلات و مشارکت اجتماعی، هممرتبه با مرداناند.
نقد تفاسیر سنتی
تفاسیر سنتی، مانند آنچه در آیه یازدهم سوره نساء آمده، به شرایط اجتماعی گذشته وابسته است:
قرآن کریم: لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ
براى پسر مانند سهم دو دختر است.
این حکم، در جامعهای که زنان و مردان از نظر اجتماعی و اقتصادی برابرند، نیازمند بازنگری است. زنان امروز، مانند مردان، تحصیل میکنند، کار میکنند و در جامعه مشارکت دارند.
نقد علم دینی سنتی
علم دینی سنتی، گاه چون چشمهای راکد، توانایی فهم مسائل اجتماعی جدید را ندارد. فقدان اجتهاد پویا و نبود متخصصان علوم اجتماعی، مانع از تطبیق احکام با شرایط روز شده است. این محدودیت، ضرورت ایجاد مراکز علمی و تحقیقاتی را برجسته میسازد.
برابری در انسانیت
از منظر قرآنی، انسانها، فارغ از جنسیت، چون جویبارهایی از یک سرچشمه، یک نوع واحدند. آیه سیزدهم سوره حجرات این حقیقت را تأیید میکند:
قرآن کریم: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ
اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم.
این آیه، هرگونه تبعیض جنسیتی را نفی کرده و بر وحدت انسانها تأکید دارد.
تحول احکام با تغییر موضوعات
احکام فقهی، چون برگهایی بر شاخسار زمان، با تغییر موضوعات اجتماعی تحول مییابند. احکام ارث، مهریه و تعدد زوجات، به شرایط اجتماعی وابستهاند و با تغییر این شرایط، نیازمند بازنگریاند.
نقد فرهنگ مردسالاری و طلاق
افزایش نرخ طلاق و کاهش تمایل زنان به ازدواج، چون آینهای، بازتاب فرهنگ مردسالارانه و رفتارهای سلطهجویانه است. زنان امروز، که استقلال مالی و اجتماعی دارند، از پذیرش نقشهای سنتی سر باز میزنند و این امر، ضرورت بازنگری در نگرشهای اجتماعی را نشان میدهد.
ضرورت بازنگری در ساختارهای علمی
برای فهم دقیق مسائل اجتماعی، علم دینی باید چون دانشگاهی پویا، به آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی مجهز شود. این تحول، امکان تطبیق احکام با نیازهای معاصر را فراهم میسازد.
جمعبندی بخش چهارم
جایگاه زنان در جامعه معاصر، با تحولات تاریخی و اجتماعی، از حاشیه به متن آمده است. این تحول، ضرورت بازنگری احکام فقهی و تطبیق آنها با شرایط روز را ایجاب میکند. علم دینی باید با علوم اجتماعی تلفیق شود تا پاسخی شایسته به نیازهای جامعه ارائه دهد.
جمعبندی نهایی
این کتاب، با نگاهی عمیق و انتقادی به مسائل فقهی و اجتماعی مرتبط با زنان، بر ضرورت پویایی فقه و هماهنگی احکام با واقعیتهای اجتماعی تأکید دارد. تعدد زوجات، مهریه و ارث، بهعنوان موضوعاتی ریشهدار در قرآن، نیازمند بازنگری در پرتو تحولات اجتماعیاند. زنان امروز، چون شریکی برابر در جامعه، از استقلال مالی و اجتماعی برخوردارند و این امر، بازتعریف نقشها و احکام را ضروری میسازد. تلفیق علم دینی با علوم اجتماعی، راهی است برای ارائه پاسخهایی کارآمد به چالشهای معاصر، تا عدالت و برابری در جامعه محقق گردد.