در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

شهود و معرفت 44

متن درس

شهود و معرفت

شهود و معرفت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۴)

دیباچه

این نوشتار، با الهام از درس‌گفتارهای عرفانی و قرآنی، به کاوش در مفاهیم بنیادین معرفت، قدرت، خضوع و جایگاه موجودات غیرمادی مانند جن در نظام هستی می‌پردازد. این گفتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و سیره اهل بیت (ع)، به بررسی چالش‌های معرفت‌شناختی و اجتماعی جوامع اسلامی پرداخته و تأثیر عوامل تاریخی مانند استعمار بر محرومیت از مظاهر قدرت معنوی را تحلیل می‌کند. نوشتار حاضر، با زبانی فصیح و متین، درصدد است تا مفاهیم عمیق عرفانی را با نگاهی نظام‌مند و پیوندی معنایی با تجربه‌های زیسته و آیات الهی به خوانندگان عرضه دارد.

بخش نخست: معرفت و قدرت در عرفان اسلامی

پیچیدگی و قدمت مباحث عرفانی

مباحث عرفانی و فلسفی، به‌ویژه آن‌هایی که ریشه در معارف قرآنی دارند، از عمق و پیچیدگی تاریخی برخوردارند. این موضوعات، به دلیل ماهیت متافیزیکی و چندلایه، نیازمند رویکردی ژرف و نظام‌مند هستند که نمی‌توان آن‌ها را به‌صورت سطحی یا شتاب‌زده بررسی کرد. عدم قطعیت در فهم این مسائل، به محدودیت‌های معرفتی انسان و پیچیدگی مفاهیم ماورایی اشاره دارد، گویی که انسان در برابر اقیانوسی بی‌کران از معرفت ایستاده و تنها قطره‌ای از آن را می‌تواند درک کند. این پیچیدگی‌ها، ضرورت رویکردی میان‌رشته‌ای را آشکار می‌سازد که فلسفه، الهیات و عرفان را در هم می‌آمیزد، همان‌گونه که در آثار عرفایی چون ابن‌عربی و ملاصدرا مشاهده می‌شود.

درنگ: مباحث عرفانی، به دلیل قدمت و پیچیدگی، نیازمند مطالعه‌ای عمیق و نظام‌مند است که محدودیت‌های معرفتی انسان را در برابر حقایق متافیزیکی آشکار می‌سازد.

معرفت به‌مثابه دروازه قدرت

در عرفان اسلامی، معرفت به‌عنوان پلی به سوی قدرت الهی تعریف می‌شود. این قدرت، برخلاف سلطه‌گری مادی، از جنس شهود باطنی و درک وجودی است که انسان را به حقیقت الهی نزدیک می‌سازد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» (بقره: ۲۸۲)؛ «و از خدا پروا کنید که خدا به شما تعلیم می‌دهد». این قدرت، درونی و متعالی است و در خدمت قرب به پروردگار قرار می‌گیرد، نه در راستای زورآزمایی و قلدری، که صفت اهل دنیاست.

درنگ: معرفت، دروازه‌ای به سوی قدرت الهی است که برخلاف قدرت مادی، از جنس شهود و قرب به حق بوده و انسان را به کمال وجودی رهنمون می‌سازد.

قدرت در خضوع و فروتنی

قدرت حقیقی در عرفان اسلامی، در خضوع و خشوع در برابر پروردگار متجلی می‌شود. این خضوع، نشانه‌ای از ایمان و معرفت عمیق است که در برابر صفات دنیوی مانند تکبر و خودبرتربینی قرار می‌گیرد. قرآن کریم می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» (مؤمنون: ۱-۲)؛ «به‌راستی که مؤمنان رستگار شدند، همانان که در نمازشان خاشع‌اند». خضوع، گویی گلی است که در باغ ایمان می‌روید و انسان را به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

درنگ: قدرت حقیقی، در خضوع و فروتنی در برابر پروردگار نهفته است که انسان را از صفات دنیوی چون تکبر دور ساخته و به مقام قرب الهی می‌رساند.

اهل بیت (ع): الگوهای قدرت و خضوع

اهل بیت (ع)، به‌عنوان نمونه‌های والای عرفان و معنویت، تجلی‌گاه ترکیب قدرت و خضوع‌اند. قدرت آن‌ها، نه در سلطه‌گری مادی، بلکه در معرفت الهی و تأثیر معنوی بر عالم بود. شجاعت بی‌مانند امام حسین (ع) در کربلا و تواضع بی‌مرز امام سجاد (ع) در دعاهای صحیفه سجادیه، گواهی بر این مدعاست. به‌ویژه، دعای مکارم الاخلاق، چونان آینه‌ای است که عمق خضوع و فروتنی را در برابر عظمت الهی بازمی‌تاباند.

مفهوم «أنا أقل الاقلین» در صحیفه سجادیه

عبارت «أنا أقل الاقلین» در صحیفه سجadie، نمادی از اوج تواضع و خودشناسی عرفانی است. این بیان، نه تحقیر نفس، بلکه نشانه‌ای از درک عمیق عظمت الهی و کوچکی انسان در برابر آن است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ» (زمر: ۶۷)؛ «و خدا را چنان‌که شایسته اوست، نشناختند». این توerdi>تواضع، گویی دری است که انسان را به سوی اقیانوس بی‌کران معرفت الهی می‌گشاید.

درنگ: عبارت «أنا أقل الاقلین» در صحیفه سجadie، تجلی‌گاه تواضع عرفانی است که انسان را در برابر عظمت الهی به مقام فناء فی الله رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش به بررسی معرفت به‌عنوان دروازه قدرت الهی و تجلی آن در خضوع و فروتنی پرداخت. اهل بیت (ع)، به‌ویژه در سیره و دعاهای خود، نمونه‌های والای این مفاهیم‌اند. معرفت، انسان را به قدرتی متعالی می‌رساند که نه در سلطه‌گری، بلکه در قرب به حق و تواضع در برابر او متجلی می‌شود.

بخش دوم: جن و جایگاه آن در نظام هستی

ماهیت متافیزیکی جن

جن، به‌عنوان موجودی غیرمادی، از «نَارٍ السَّمُومِ» (الرحمن: ۱۵)؛ «آتش زهرآگین» خلق شده است. این موجود، برخلاف انسان که از طین آفریده شده، فاقد جسم مادی است و توانایی تغییر شکل و تأثیر بر عالم را دارد. این ویژگی، جن را به یکی از مظاهر قدرت الهی تبدیل کرده که در خدمت اراده پروردگار عمل می‌کند.

درنگ: جن، موجودی غیرمادی با توانایی‌های متافیزیکی است که به‌عنوان مظهر قدرت الهی، در نظام هستی جایگاهی خاص دارد.

ناشناختگی جن

ناشناختگی جن، ریشه در ماهیت غیرمادی آن و محدودیت‌های معرفتی انسان دارد. قرآن کریم به وجود پیامبران جن اشاره دارد: «يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ» (انعام: ۱۳۰)؛ «ای گروه جن و انس، آیا پیامبرانی از خودتان بر شما نیامدند؟». این آیه، به جامعیت رسالت الهی و جایگاه جن در نظام هستی اشاره دارد.

جن و انسان در برابر اعجاز قرآن

قرآن کریم، اعجازی است که جن و انس از آوردن مانند آن عاجزند: «لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ» (اسراء: ۸۸)؛ «اگر انس و جن گرد آیند که مانند این قرآن بیاورند، هرگز مانند آن را نخواهند آورد». این آیه، برتری کلام الهی و محدودیت‌های معرفتی موجودات را نشان می‌دهد.

درنگ: قرآن کریم، اعجازی است که جن و انس، با وجود توانایی‌هایشان، از آوردن مانند آن عاجزند، که این امر برتری کلام الهی را نشان می‌دهد.

طی‌الارض و تفاوت آن با جن

طی‌الارض، توانایی جابه‌جایی سریع در عالم ماده است که مختص انسان‌های مؤمن و عارف است. جن، به دلیل ماهیت غیرمادی، نیازی به طی‌الارض ندارد و توانایی حضور آنی در مکان‌های مختلف را دارد. این تفاوت، ریشه در خلقت مادی انسان و غیرمادی جن دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

جن، به‌عنوان موجودی غیرمادی، مظهر قدرت الهی است که در نظام هستی جایگاهی ویژه دارد. ناشناختگی آن، نتیجه محدودیت‌های معرفتی انسان است. قرآن کریم، با اشاره به پیامبران جن و اعجاز خود، جایگاه این موجودات را در کنار انسان تبیین می‌کند.

بخش سوم: انحطاط جوامع اسلامی و دوری از قدرت

محرومیت از مظاهر قدرت

جوامع اسلامی، به دلیل تأثیرات استعمار، جهل و دوری از معرفت الهی، از مظاهر قدرت معنوی و مادی محروم شده‌اند. استعمار، با ترویج مادی‌گرایی و سرکوب معارف معنوی، این جوامع را از توانایی‌های متافیزیکی مانند ارتباط با جن و قدرت‌های معنوی محروم کرده است.

درنگ: استعمار، با ترویج جهل و مادی‌گرایی، جوامع اسلامی را از مظاهر قدرت معنوی و مادی محروم ساخته و هویت دینی آن‌ها را تضعیف کرده است.

بی‌محتوا شدن دین در جهان

دین در جهان معاصر، به دلیل فقدان معرفت، علم و قدرت، به حاشیه رانده شده و به خشونت و جهل تقلیل یافته است. گروه‌های افراطی، با دوری از معرفت الهی، به خشونت روی آورده و چهره دین را مخدوش کرده‌اند.

حضرت زهرا (س): نماد قدرت و خضوع

حضرت زهرا (س)، به‌عنوان «ناموس الهی»، نمادی از ترکیب قدرت و خضوع است. تجربه‌های عرفانی مرتبط با ایشان، از تأثیر وجودی و معنوی بی‌مانند ایشان حکایت دارد که فراتر از درک عادی است.

درنگ: حضرت زهرا (س)، نمونه‌ای بی‌مانند از قدرت الهی و خضوع در برابر پروردگار است که تأثیر معنوی عمیقی بر سالک عرفانی دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش به بررسی انحطاط جوامع اسلامی در اثر استعمار و دوری از معرفت پرداخت. این انحطاط، به حاشیه رفتن دین و تقلیل آن به خشونت و جهل منجر شده است. اهل بیت (ع)، به‌ویژه حضرت زهرا (س)، الگوهایی بی‌مانند برای بازگشت به معرفت و قدرت الهی‌اند.

بخش پایانی: ضرورت بازگشت به معرفت الهی

این گفتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و سیره اهل بیت (ع)، به ضرورت بازگشت به معرفت الهی و بازسازی هویت دینی تأکید دارد. معرفت، قدرتی متعالی به انسان می‌بخشد که با خضوع و فروتنی همراه است. جن، به‌عنوان مظهر قدرت الهی، و انحطاط جوامع اسلامی در اثر استعمار، نشان‌دهنده نیاز به احیای معارف معنوی است. مطالعه دقیق متون دینی و تجربه شهود باطنی، راهگشای این مسیر است.

با نظارت صادق خادمی