در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

شهود و معرفت 47

متن درس

شهود و معرفت: تأملاتی در اسماًء الهی

شهود و معرفت: تأملاتی در اسماًء الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۷)

دیباچه

در گستره‌ی معرفت عرفانی، اسماًء الهی چونان چراغ‌هایی در مسیر سلوک، راه را برای سالک روشن می‌کنند. این اسما، که جلوه‌هایی از ذات بی‌کران الهی‌اند، نه‌تنها در مقام نظر، بلکه در ساحت عمل، ظرفیت‌هایی بی‌مانند برای قرب به حق‌تعالی دارند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتاری عمیق، به کاوش در ابعاد نظری و عملی اسماًء الهی می‌پردازد و با نگاهی ژرف به چینش، آثار، و کاربردهای این اسما، راهی به سوی فهم دقیق‌تر و بهره‌گیری مؤثرتر از این گنجینه‌های معنوی می‌گشاید. همانند درختی که ریشه در خاک معرفت دارد و شاخسار آن به آسمان تعالی می‌رسد، این متن در پی آن است که خواننده را به تأمل در این رازهای الهی دعوت کند.

بخش یکم: جایگاه اسماًء الهی در عرفان و قرب ربوبی

اسماًء الهی، چونان کلیدی زرین، درهای معرفت و قرب ربوبی را به روی سالک می‌گشایند. این اسما، که تجلی صفات بی‌نهایت خداوندند، فراتر از الفاظ و عبارات زبانی، دارای قدرتی معنوی‌اند که سالک را در مسیر سلوک یاری می‌کنند. استاد فرزانه در این درس‌گفتار، اسماًء الهی را به سلاح جنگجویی تشبیه کرده‌اند که او را در برابر موانع معنوی توانمند می‌سازد. این تشبیه، چونان آینه‌ای روشن، تفاوت میان سالکی که به اسما مسلح است و کسی که از این ابزار بی‌بهره است را نمایان می‌کند.

درنگ: اسماًء الهی، ابزارهایی معنوی‌اند که سالک را در سلوک عرفانی توانمند می‌سازند و او را از محدودیت‌های وجودی به سوی بی‌کرانگی ذات الهی رهنمون می‌کنند.

در عرفان اسلامی، اسماًء الهی به‌عنوان مظاهر صفات الهی، واسطه‌های فیض خداوند محسوب می‌شوند. عارفان بزرگی چون ابن‌عربی، اسما را چونان پل‌هایی دانسته‌اند که انسان را از خاک به افلاک می‌رسانند. این جایگاه والا، بر ضرورت شناخت دقیق و بهره‌گیری عمیق از اسما تأکید دارد.

برتری اسماًء الهی بر موجودات جنی

در مقایسه با موجودات جنی، اسماًء الهی از برتری بی‌مانندی برخوردارند. این برتری، نه از سر کمیت، بلکه از حیث کیفیت و ارتباط مستقیم با ذات الهی است. اگر موجودات جنی چون سایه‌هایی در عالم غیب‌اند، اسماًء الهی چون شعاع‌های نور الهی، عالم را روشن می‌کنند. این تفاوت، سالک را به تمرکز بر اسما به‌جای دیگر موجودات فرا می‌خواند.

نقد استفاده سطحی از اسما

بسیاری از افراد، اسماًء الهی را تنها در حد اذکار زبانی، مانند «سُبْحَانَ اللَّهِ» یا «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»، به کار می‌برند و از ژرفای معنوی و آثار عمیق آن‌ها غافل‌اند. این رویکرد، چونان نوشیدن قطره‌ای از اقیانوسی بی‌کران است که ظرفیت‌های بی‌نهایت آن را نادیده می‌گیرد. ذکر زبانی، تنها دروازه‌ای است به سوی مراتب بالاتر معرفت و عمل.

بخش دوم: ابعاد نظری اسماًء الهی

شناخت اسماًء الهی در دو سطح نظری قابل بررسی است: نخست، تحلیل معانی، ماده، و خصوصیات اسما؛ و دوم، مطالعه چینش و ترکیب آن‌ها. این دو سطح، چونان دو بال پرنده‌ای هستند که سالک را به سوی معرفت الهی پرواز می‌دهند.

نظریه اول: معانی و خصوصیات اسما

در سطح نخست، شناخت اسماًء الهی به بررسی معانی لغوی و ویژگی‌های آن‌ها اختصاص دارد. برای نمونه، پرسش‌هایی چون «ماده‌ی اسم چیست؟» یا «معنای آن کدام است؟» در این سطح مطرح می‌شوند. این شناخت، اگرچه ارزشمند است، تنها گام ابتدایی در مسیر معرفت اسما به شمار می‌رود. متأسفانه، بسیاری از معانی ارائه‌شده در منابع، به دلیل فقدان دقت کافی، نادرست یا ناقص‌اند. این امر، ضرورت بازنگری و تعمیق در این دانش را نشان می‌دهد.

نظریه دوم: چینش و ترکیب اسما

سطح دوم نظری، به چینش و ترکیب اسما اختصاص دارد که از پیچیدگی و اهمیت بیشتری برخوردار است. برخی اسما، مانند «صمد»، باید به‌تنهایی ذکر شوند، در حالی که برخی دیگر، مانند «الله»، قابلیت ترکیب با اسمای دیگر را دارند. این چینش، چونان نقشه‌ای دقیق، نیازمند دانش و تجربه‌ای عمیق است، زیرا ترکیب نادرست ممکن است نتایج زیان‌باری به دنبال داشته باشد.

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ * وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بگو اوست‏ خداى يگانه * خداى صمد (بى‏‌نياز از همه) * نزاده و زاده نشده * و هيچ‌کس همتاى او نبوده است.

اسم «صمد»، که در سوره اخلاص آمده، به دلیل یگانگی و بی‌نیازی مطلق خداوند، باید به‌تنهایی ذکر شود. آیات «لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ» توضیحی بر این اسم‌اند و بر استقلال ذاتی آن تأکید دارند. در مقابل، اسم «الله» به‌عنوان اسمی جامع و متکثر، با اسمایی چون «رحمن» و «رحیم» ترکیب می‌شود و در قرآن کریم با کثرت تکرار، جامعیت خود را نشان می‌دهد.

درنگ: چینش اسماًء الهی، مانند نقشه‌ای دقیق، نیازمند دانش تخصصی است. برخی اسما، مانند «صمد»، به‌تنهایی ذکر می‌شوند، در حالی که «الله» با اسمای دیگر ترکیب‌پذیر است.

اهمیت تعداد تکرار اسما

تعداد تکرار اسما در قرآن کریم و اعمال عرفانی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. برای نمونه، اسم «الله» به دلیل کثرت تکرار، در چینش‌های عرفانی نیاز به ذکر فراوان دارد، در حالی که اسم «صمد»، به دلیل کم‌تکرار بودن، از جایگاه خاصی برخوردار است. اسمایی مانند «رحمن»، «رحیم»، و «کریم» در میانه این طیف قرار دارند و به‌عنوان اسمای متوسط شناخته می‌شوند.

اشکال هندسی در چینش اسما

چینش اسماًء الهی گاه به‌صورت اشکال هندسی مانند مثلث، مربع، یا مسدس انجام می‌شود. این اشکال، چونان آیینه‌هایی که نور معرفت را منعکس می‌کنند، مراتب و روابط اسما را نمایان می‌سازند. هر شکل، ویژگی‌ها و آثار خاصی دارد که در سلوک عرفانی به کار می‌رود. این روش، در سنت‌های عرفانی پیشین، به‌ویژه در آثار عارفان بزرگ، رواج داشته و برای حفظ اسرار از دسترس ناهلان طراحی شده است.

بخش سوم: عملیات اسماًء الهی

فراتر از جنبه‌های نظری، اسماًء الهی در ساحت عمل، چونان چشمه‌ای جوشان، ظرفیت‌هایی بی‌پایان برای تحول معنوی دارند. این عملیات، شامل کاربرد اسما در اهداف خاص، مانند مقابله با شیاطین، طلسمات، یا پرهیزات، است. این ساحت، نیازمند تجربه‌ای عمیق و آمادگی معنوی است که سالک را به مراتب والای قرب ربوبی رهنمون می‌شود.

کاربردهای عملی اسما

اسماًء الهی در عملیات عرفانی، برای اهداف گوناگونی به کار می‌روند. برخی اسما، مانند «الله الصمد» یا «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ»، برای حفاظت در برابر شیاطین و سحر به کار می‌روند. برخی دیگر، در چله‌نشینی‌ها یا اذکار طولانی‌مدت، برای ایجاد سعه وجودی و قرب به خداوند استفاده می‌شوند. این کاربردها، چونان کلیدی برای گشودن قفل‌های وجودی، نیازمند دقت و هدایت استاد است.

درنگ: عملیات اسماًء الهی، فراتر از ذکر زبانی، در اهداف معنوی مانند مقابله با شیاطین و دستیابی به قرب ربوبی به کار می‌روند و نیازمند آمادگی و هدایت است.

تمایز اسماًء ذاتی و فعلی

اسماًء الهی به دو دسته ذاتی و فعلی تقسیم می‌شوند. اسماًء ذاتی، مانند «ربّی الله»، به ذات الهی اشاره دارند و آثار عمیق وجودی ایجاد می‌کنند. اسماًء فعلی، مانند «اللهم لبیک»، به افعال الهی مرتبط‌اند و در موقعیت‌های خاص، مانند مناسک حج، به کار می‌روند. این تمایز، چونان دو شاخه از یک درخت، نشان‌دهنده تنوع کارکردهای اسما در سلوک است.

شرایط و خطرات استفاده از اسما

استفاده از اسماًء الهی، چونان راه رفتن بر لبه تیغ، نیازمند شرایط خاصی مانند اخلاص، تقوا، و هدایت استاد است. استفاده نادرست یا بدون آمادگی ممکن است به نتایج زیان‌بار منجر شود. این حساسیت، نشان‌دهنده عمق و قدرت اسما و ضرورت حفظ آن‌ها از دسترس ناهلان است.

بخش چهارم: چالش‌های آموزش و انتقال دانش اسما

انتقال دانش اسماًء الهی، به‌ویژه در ساحت عملی، با چالش‌های فراوانی روبه‌روست. این چالش‌ها، مانند خارهایی در مسیر گلستان معرفت، مانع از بهره‌گیری کامل از این دانش شده‌اند.

محدودیت‌های علم دینی

علم دینی، در بسیاری موارد، به مباحث نظری بسنده کرده و از پیگیری جنبه‌های عملی اسما غفلت ورزیده است. این رویکرد، چونان متمرکز شدن بر پوسته میوه و نادیده گرفتن مغز آن، ظرفیت‌های عمیق اسما را ناشناخته گذاشته است. آموزش عملی اسما، نیازمند تمرینات طولانی‌مدت، مانند چله‌نشینی، است که کمتر مورد استقبال قرار گرفته است.

تجربه شخصی و دشواری انتقال

استاد فرزانه، با اشاره به بیست سال تلاش در زمینه اسما، این دانش را به تابلویی تشبیه کرده‌اند که اگرچه برای خودشان ارزشمند است، برای دیگران قابل فهم یا استفاده نیست. این تشبیه، چونان آینه‌ای، دشواری انتقال تجربیات عرفانی را نشان می‌دهد. دانش عملی اسما، مانند گوهری در صدف، نیازمند تجربه زیسته و سلوک فردی است.

نقش روایات در شناخت اسما

در روایات اسلامی، به اسماًء الهی و تعداد آن‌ها برای انبیا، مانند حضرت آدم و خاتم انبیا (ص)، اشاره شده است. برای نمونه، در قرآن کریم آمده است:

وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا
و به آدم همه نام‌ها را آموخت.

این آیه، بر جایگاه ویژه اسما در معرفت الهی تأکید دارد. روایات نیز اسما را به حسنی، غرباتی، و فعالیتی تقسیم کرده‌اند که هر کدام کارکردی خاص در سلوک دارند.

بخش پنجم: سنت‌های عرفانی و اسماًء الهی

در سنت‌های عرفانی، چینش اسما به‌صورت اشکال هندسی، مانند مثلث و مربع، رواج داشته است. این روش‌ها، چونان رازهایی در صندوقچه‌های کهن، برای حفظ اسرار از دسترس ناهلان طراحی شده‌اند. این سنت‌ها، اگرچه ارزشمندند، برای افراد غیرآگاه قابل فهم نیستند و نیازمند شرح و تفسیر دقیق‌اند.

بخش ششم: جمع‌بندی و نگرشی به آینده

اسماًء الهی، چونان چشمه‌ای جوشان در گستره عرفان اسلامی، ظرفیت‌هایی بی‌پایان برای تحول معنوی و قرب به خداوند دارند. این اسما، در سه سطح نظری اول (معانی و خصوصیات)، نظری دوم (چینش و ترکیب)، و عملی (کاربردهای عرفانی)، راهنمایی ارزشمند برای سالکان ارائه می‌دهند. با این حال، بهره‌گیری از این گنجینه، نیازمند آمادگی معنوی، تمرین مداوم، و هدایت استاد است. محدودیت‌های علم دینی در پرداختن به جنبه‌های عملی، ضرورت بازنگری در روش‌های آموزشی را نشان می‌دهد.

این درس‌گفتار، چونان نوری در تاریکی، راه را برای پژوهشگران و سالکان روشن می‌کند. امید است که با توفیق الهی، این دانش به نسل‌های آینده منتقل شود و سالکان بیشتری در مسیر قرب ربوبی گام بردارند. در پایان، با توسل به اهل بیت (ع)، از خداوند متعال طلب می‌کنیم که راه معرفت را بر ما هموار سازد: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ».

با نظارت صادق خادمی