در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

شهود و معرفت 53

متن درس

شهود و معرفت

شهود و معرفت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۳)

دیباچه

عرفان اسلامی، چونان دریایی ژرف و بی‌کران، راهی به سوی کمال الهی می‌گشاید که در آن، سالک با انقطاع از کثرت‌های دنیوی و تمرکز بر ذکر و خلوت، به قرب پروردگار دست می‌یابد. این مسیر، نه تنها یک روش معرفتی، بلکه شیوه‌ای وجودی است که جان آدمی را به سوی حقیقت بی‌انتهای الهی رهنمون می‌سازد. در این نوشتار، که برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه است، به تبیین سلوک عرفانی، نقش ذکر، اهمیت خلوت و طهارت، و نقد وضعیت کنونی عرفان پرداخته شده است. هدف، ارائه دیدگاهی جامع و عمیق از عرفان اسلامی است که چونان چراغی، راه سالکان را روشن می‌سازد.

بخش یکم: حقیقت عرفان و استقلال آن در مسیر کمال

ماهیت عرفان اسلامی

عرفان اسلامی، مسیری مستقل به سوی کمال است که از علوم نقلی و عقلی نظیر فقه، اصول، یا صرف و نحو متمایز است. این مسیر، نه به‌عنوان شاخه‌ای از علوم دینی، بلکه به‌مثابه راهی وجودی تعریف می‌شود که سالک را از کثرت‌های ظاهری به وحدت باطنی رهنمون می‌سازد. عرفان، چونان پلی است که از اسماء الهی به سوی مسمی، یعنی ذات باری‌تعالی، امتداد می‌یابد. این استقلال، به معنای نفی علوم دیگر نیست، بلکه بر اولویت تزکیه نفس و ارتباط بی‌واسطه با خداوند تأکید دارد.

درنگ: عرفان اسلامی، راهی خودبسنده است که بر تجربه شهودی و انقطاع از غیرخدا استوار است و از علوم صوری متمایز می‌گردد.

نقد دیدگاه‌های ناصواب درباره عرفان

در برخی دیدگاه‌ها، عرفان به‌عنوان جزئی از علوم دینی مانند فقه یا کلام تلقی می‌شود. این برداشت، ماهیت عرفان را به سطحی صوری فرومی‌کاهد. عرفان، فراتر از یک رشته علمی، شیوه‌ای برای زیستن است که سالک را از پراکندگی‌های ذهنی و مادی به سوی وحدت الهی هدایت می‌کند. این تمایز، بر ضرورت تمرکز بر باطن و دوری از کثرت‌های ظاهری تأکید دارد.

تضعیف عرفان در روزگار کنونی

عرفان در دوران معاصر، از اصالت خود فاصله گرفته و به دلیل آلودگی‌های ذهنی و مادی، چونان گوهری نایاب گم شده است. کثرت‌زدگی، اشتغال به امور دنیوی، و پراکندگی ذهنی، مانع از تحقق سلوک حقیقی شده‌اند. این نقد، دعوتی است به بازگشت به اصول اصیل عرفان، یعنی خلوت، ذکر، و طهارت، تا سالک بتواند راه خود را به سوی کمال باز یابد.

بخش دوم: سلوک عرفانی و ابزارهای آن

سلوک میان اسم و مسمی

سلوک عرفانی، سفری است که سالک از طریق ذکر اسماء الهی، مانند «یا رئوف یا رب»، «یا ودود یا رب»، یا «یا کریم یا رب»، به سوی ذات الهی طی می‌کند. این اسماء، چونان کلیدهایی هستند که درهای معرفت را می‌گشایند و سالک را به مسمی، یعنی پروردگار عالمیان، نزدیک می‌سازند. این سلوک، نیازمند شرایطی خاص است: زمان و مکان معین، معده‌ای خالی از طعام، و ذهنی پاک از افکار متفرقه.

نقش ذکر در سلوک

ذکر، قلب تپنده سلوک عرفانی است. سالک با ذکر اسماء الهی، چونان «یا ودود یا رب»، سفر خود را آغاز می‌کند. این ذکر، که در ابتدا جلی (با لفظ) است، به‌تدریج به اذکار خفی (درونی و بی‌لفظ) ارتقا می‌یابد. شرایط ذکر، مانند خلوت، کم‌خوری، و طهارت جسم و ذهن، زمینه‌ساز تمرکز کامل بر ارتباط با خداوند هستند. ذکر، چونان جویی است که جان سالک را سیراب می‌سازد و او را به سوی قرب الهی هدایت می‌کند.

درنگ: ذکر، ابزار اصلی سلوک است که با شرایطی مانند خلوت و طهارت، سالک را از کثرت به وحدت رهنمون می‌سازد.

تشبیه عرفان به زایمان

عرفان، چونان زایمان است؛ همان‌گونه که زنی باردار نمی‌تواند به امور متعدد بپردازد و تمام همتش را بر حفظ فرزند خویش متمرکز می‌کند، سالک نیز باید از پراکندگی‌های ذهنی و جسمی پرهیز کند و تمام وجودش را وقف سلوک نماید. این تشبیه، بر ضرورت انقطاع از غیرخدا و تمرکز بر هدف اصلی، یعنی قرب الهی، تأکید دارد.

نقش مربی در هدایت سالک

مربی عرفانی، چونان راهنمایی دانا، سالک را از انحرافات و پراکندگی‌ها حفظ می‌کند. او با تجربه و بینش خود، ذهن و نفس سالک را به سوی وحدت هدایت می‌کند و از آسیب‌های احتمالی سلوک جلوگیری می‌نماید. حضور مربی، مانند چراغی است که مسیر تاریک سلوک را روشن می‌سازد.

بخش سوم: طهارت ذهن و جسم در سلوک

تقدم عرفان بر علوم صوری

عرفان، پیش از تحصیل علوم صوری، باید در جان سالک ریشه بدواند. ذهن آلوده به مفاهیم و الفاظ، چونان زمینی سنگلاخ است که بذر معرفت الهی در آن رشد نمی‌کند. سالک باید پیش از وصول به قرب الهی، ذهن خود را از پیش‌فرض‌ها و پراکندگی‌ها تخلیه کند. پس از وصول، تحصیل علوم صوری مانعی ندارد، اما پیش از آن، مانع تمرکز بر ذکر و خلوت است.

کنترل ذهن و نفس

کنترل ذهن و نفس، از کم‌خوری نیز مهم‌تر است. سالک باید از ورود افکار متفرقه، مانند دغدغه‌های خانوادگی یا کسب‌وکار، به ذهن خود جلوگیری کند. این کنترل، نیازمند تمرین و هدایت مربی است تا ذهن سالک، چونان آینه‌ای صاف، تنها بازتاب‌دهنده ذکر الهی باشد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: ﴿وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَکُنْ مِنَ الْغَافِلِینَ﴾ (اعراف: ۲۰۵)؛ «و پروردگارت را در دل خود، با تضرع و خوف، آهسته، صبح و شام یاد کن و از غافلان مباش».

درنگ: کنترل ذهن و نفس، هسته اصلی سلوک است که ذهن را از پراکندگی‌ها تخلیه کرده و برای ذکر الهی آماده می‌سازد.

خلوت و کم‌خوری

خلوت، کم‌خوری، و کم‌اندیشی، اصول بنیادین عرفان هستند. خلوت، سالک را از کثرت‌های دنیوی جدا می‌کند، کم‌خوری معده را از آلودگی‌های مادی پاک می‌سازد، و کم‌اندیشی ذهن را از پراکندگی نجات می‌دهد. این اصول، چونان ستون‌هایی هستند که بنای سلوک را استوار می‌سازند. قرآن کریم در تأیید این اصل می‌فرماید: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ﴾ (بقره: ۱۸۳)؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، روزه بر شما نوشته شده، همان‌گونه که بر پیشینیان شما نوشته شده بود، شاید که پرهیزگار شوید».

نقد عادت به پرخوری

پرخوری، معده را آلوده و ذهن را از تمرکز بر ذکر بازمی‌دارد. عادت به خوردن، نشانه‌ای از وابستگی به مادیات است که با سلوک عرفانی ناسازگار است. کم‌خوری، چونان تمرینی زهدآمیز، سالک را به سوی طهارت جسم و ذهن هدایت می‌کند.

بخش چهارم: انواع ذکر و سیر تکاملی آن

انواع اذکار و سلسله‌مراتب آنها

اذکار عرفانی، از مفرد (مانند «یا رب») به مرکب (مانند «یا ودود یا رب»)، تسلیسی، مخمس، و مسدس پیش می‌روند. هر یک از این اذکار، پیچیدگی و عمق خاص خود را دارند. اذکار مسدس، به دلیل کثرت، ممکن است نتیجه کمتری داشته باشند، اما برخی اسماء با همراهی یکدیگر، این پیچیدگی را تعدیل می‌کنند. این سلسله‌مراتب، چونان نردبانی است که سالک را به سوی مراتب بالاتر قرب الهی هدایت می‌کند.

ذکر جلی و خفی

ذکر جلی، که با لفظ و در مراحل ابتدایی سلوک انجام می‌شود، پلی است به سوی اذکار خفی که درونی‌تر و عمیق‌ترند. ذکر خفی، به دلیل عدم وابستگی به لفظ و نیاز به خلوت عمیق‌تر، سنگین‌تر است و سالک را به مراتب بالاتری از قرب می‌رساند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: ﴿وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ﴾ (اعراف: ۲۰۵)؛ «و پروردگارت را در دل خود یاد کن».

درنگ: ذکر خفی، به دلیل عمق و سنگینی، نیازمند خلوت و آمادگی ذهنی بیشتری است و سالک را به مراتب بالاتری از قرب الهی می‌رساند.

خلوتگاه و نقش آن در ذکر

خلوتگاه، فضایی است که سالک در آن از کثرت‌های دنیوی جدا شده و به ذکر و عبادت می‌پردازد. پیامبران، مانند پیامبر اکرم (ص) در غار حرا، در خلوتگاه‌هایی به ذکر و قرب الهی می‌رسیدند. این فضا، چونان معبدی است که سالک در آن با پروردگار خود خلوت می‌کند و معارف الهی را دریافت می‌نماید.

بخش پنجم: نقد عرفان‌های ظاهری و انحرافات کنونی

انحراف عرفان به آیین‌های ظاهری

عرفان در روزگار کنونی، به دلیل کثرت‌زدگی و آلودگی‌های ذهنی، به آیین‌های ظاهری مانند رقص سماع یا تولیدات علمی بدون عمق عرفانی محدود شده است. سماع حقیقی، حالتی درونی است که در خلوت و عبادت رخ می‌دهد، نه نمایشی ظاهری که از عرفان فاصله دارد. این انحراف، چونان غباری است که بر آینه عرفان نشسته و شفافیت آن را کدر ساخته است.

نقد علم دینی بدون سلوک

علم دینی، اگر با سلوک عرفانی همراه نباشد، به پراکندگی ذهنی منجر می‌شود و از اصالت خود دور می‌افتد. این نقد، بر ضرورت پیوند علم و عمل تأکید دارد، تا دانش دینی به جای کثرت‌زدگی، به وحدت و قرب الهی منتهی شود.

بخش ششم: وصول به قرب الهی و مخاطرات آن

هدف سلوک: قرب الهی

هدف نهایی عرفان، وصول به قرب الهی است که از طریق ذکر، خلوت، و طهارت محقق می‌شود. این قرب، چونان رسیدن به ساحل امن پس از سفری پرتلاطم است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: ﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ﴾ (ق: ۱۶)؛ «و ما به او از رگ گردن نزدیک‌تریم».

مخاطرات سلوک و نقش مربی

وصول به قرب الهی، ممکن است سالک را از تعادل زندگی روزمره خارج کند. این مخاطره، مانند ورزش سنگین است که بدون مربی، به جسم آسیب می‌رساند. مربی عرفانی، با هدایت و نظارت، سالک را از این آسیب‌ها حفظ می‌کند و او را به سوی سلامت معنوی رهنمون می‌سازد.

انس با مخلوقات الهی

سالک ممکن است در مسیر سلوک، با مخلوقات الهی مانند ملائکه انس پیدا کند، اما باید همواره خدا را محور قرار دهد. این انس، چونان همراهی با یارانی است که سالک را در مسیر قرب یاری می‌کنند، مشروط بر آنکه از خدا غافل نشوند.

امداد الهی در سلوک

امداد الهی، چونان نسیمی است که راه سالک را هموار می‌سازد و او را به وصول می‌رساند. این امداد، نتیجه اخلاص و طهارت است و سالک را از موانع عبور می‌دهد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ﴾ (بقره: ۱۵۳)؛ «همانا خدا با صابران است».

بخش هفتم: نماز وحدتی و نقش آن در عرفان

نماز جماعت وحدتی در برابر کثرتی

نماز جماعت وحدتی، نمازی است که با تمرکز و اتصال به خدا انجام می‌شود و از شلوغی و پراکندگی به دور است. این نماز، چونان جویی زلال است که جان سالک را به سوی وحدت سیراب می‌کند. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ﴾ (عنکبوت: ۴۵)؛ «همانا نماز از فحشا و منکر بازمی‌دارد».

نقد شلوغی در مساجد

شلوغی و پراکندگی در مساجد، مانع از تحقق نماز وحدتی است. سالک باید در خلوت خود یا در جماعتی که وحدت را تقویت می‌کند، به ذکر و عبادت بپردازد. این نقد، بر ضرورت حفظ تمرکز در عبادت تأکید دارد.

جمع‌بندی

عرفان اسلامی، چونان راهی نورانی، سالک را از کثرت‌های مادی و ذهنی به سوی وحدت الهی هدایت می‌کند. این مسیر، با ابزارهایی چون ذکر، خلوت، و طهارت، و با هدایت مربی، به قرب الهی منتهی می‌شود. نقد وضعیت کنونی عرفان، دعوتی است به بازگشت به اصول اصیل سلوک، یعنی انقطاع از غیرخدا، کنترل ذهن و نفس، و تمرکز بر ذکر جلی و خفی. آیات قرآن کریم، چونان چراغ‌هایی، این مسیر را روشن می‌سازند و امداد الهی، سالک را به مقصد می‌رساند. این نوشتار، تلاشی است برای بازنمایی این حقیقت ژرف در قالب زبانی روشن و فاخر، تا راهنمای سالکان و جویندگان معرفت باشد.

با نظارت صادق خادمی

دعا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ