در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

نهایات 64

متن درس

کتاب نهایات: تبیین مفهوم انسان در قرآن کریم (جلسه شصت و چهارم)

کتاب نهایات: تبیین مفهوم انسان در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۴)

دیباچه

این نوشتار به کاوش در مفهوم انسان از منظر قرآن کریم می‌پردازد و با رویکردی تحلیلی و جامعه‌شناختی، جایگاه و ویژگی‌های این موجود را در نظام هستی بررسی می‌کند. محور بحث، واژه «انسان» در قرآن کریم است که با نگاهی عمیق و روشمند، معانی و ابعاد آن تبیین می‌گردد. این بررسی، انسان را در نسبت با خدا، عالم، حیوان و دین قرار داده و با تأمل در آیات قرآنی، تلاش دارد تصویری جامع از ماهیت چندوجهی انسان ارائه دهد. همانند باغبانی که دانه‌ای را در خاک می‌کارد و با مراقبت، آن را به درختی تنومند بدل می‌سازد، این نوشتار نیز با پرورش مفاهیم قرآنی، به دنبال نمایاندن جایگاه والای انسان در نظام آفرینش است.

بخش نخست: جایگاه انسان در نظام واژگان قرآنی

در سلسله‌مراتب واژگان کلیدی قرآن کریم، «انسان» پس از «خدا»، «عالم» و «حیوان» به‌عنوان چهارمین مفهوم بنیادین جای گرفته و «دین» در مرتبه پنجم قرار دارد. این واژگان، ستون‌های اصلی شناخت جامعه انسانی را تشکیل می‌دهند و هیچ فردی از فهم آن‌ها بی‌نیاز نیست. واژه «الإنسان» با ۶۵ بار تکرار در قرآن کریم، نشان‌دهنده اهمیتی ویژه در نظام آفرینش است. این جایگاه، انسان را به‌عنوان موجودی برجسته معرفی می‌کند که بررسی ویژگی‌هایش، ضرورتی انکارناپذیر دارد.

درنگ: انسان در قرآن کریم، پس از خدا، عالم و حیوان، به‌عنوان چهارمین واژه کلیدی معرفی شده و جایگاه ویژه‌ای در نظام هستی دارد.

بخش دوم: هدف از تبیین مفهوم انسان در قرآن کریم

هدف این بررسی، فهم دقیق تعریف و معنای انسان از منظر قرآن کریم است. این کتاب آسمانی، به‌عنوان منبعی جامع و بی‌نظیر، معیار اصلی تحلیل قرار گرفته و تمامی استدلال‌ها بر پایه آیات آن استوار است. این کاوش، نه‌تنها ویژگی‌های وجودی انسان را آشکار می‌سازد، بلکه با تکیه بر آیات قرآنی، تصویری روشن از ماهیت او ارائه می‌دهد، گویی نوری است که در تاریکی جهل، راه انسان را روشن می‌کند.

بخش سوم: ویژگی‌های وجودی انسان در قرآن کریم

الف. ضعف ذاتی انسان

قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید:
خَلَقَ الْإِنْسَانَ ضَعِيفًا (انسان را ناتوان آفرید). این آیه به ضعف ذاتی انسان اشاره دارد که نه‌تنها به محدودیت‌های جسمانی، بلکه به شکنندگی‌های روحی و روانی او نیز دلالت می‌کند. این ضعف، انسان را در برابر وسوسه‌ها و چالش‌های وجودی آسیب‌پذیر می‌سازد، مانند درختی که در برابر طوفان، نیازمند تکیه‌گاهی استوار است.

ب. دشمنان انسان: شیطان و نفس اماره

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر می‌فرماید:
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ (نفس، انسان را به‌سوی بدی فرمان می‌دهد). همچنین در آیه‌ای دیگر آمده:
إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ (شیطان برای انسان دشمنی آشکار است). شیطان در این‌جا، به معنای عام آن، یعنی نفس اماره، معرفی می‌شود. این نیروی درونی، انسان را به‌سوی گناه سوق می‌دهد و یکی از بزرگ‌ترین موانع رشد معنوی اوست، مانند سایه‌ای که در کمین روشنایی وجود انسان نشسته است.

ج. ویژگی‌های منفی انسان

قرآن کریم در آیات متعدد، به ویژگی‌های منفی انسان اشاره دارد:

  • ظَلُومًا كَفَّارًا (انسان ستمگر و ناسپاس است).
  • خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ (انسان از شتاب آفریده شده است).
  • كَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا (انسان شتاب‌زده است).
  • أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا (انسان بیش از هر چیز جدال‌گر است).

این ویژگی‌ها، تمایلات منفی انسان را نشان می‌دهند که در صورت عدم کنترل، او را به انحراف می‌کشانند، مانند رودی که بدون سد، به هر سو سرریز می‌شود.

د. ناسپاسی و ناپایداری

آیاتی مانند
كَانَ الْإِنْسَانُ كَفُورًا و
كَانَ الْإِنْسَانُ قَتُورًا به ناسپاسی و ناپایداری انسان اشاره دارند. این ویژگی‌ها، ضعف‌های اخلاقی انسان را در برابر نعمت‌های الهی نشان می‌دهند، گویی انسانی که در برابر لطف بی‌کران الهی، به‌جای شکر، ناسپاسی پیشه می‌کند.

هـ. توصیه به نیکی به والدین

قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید:
وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا (و انسان را به نیکی کردن به پدر و مادرش سفارش کردیم). این توصیه، نشانه‌ای از فضیلت اخلاقی انسان و ظرفیت او برای عمل به خیر است، مانند گلی که در خاک وجود انسان شکوفا می‌شود.

و. خلقت انسان از خاک و نطفه

قرآن کریم در آیاتی مانند
خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ و
مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ به منشأ خاکی و نطفه‌ای انسان اشاره دارد. این منشأ مادی، نشانه تواضع وجودی انسان در برابر خالق است، اما در عین حال، به پیچیدگی خلقت او نیز اشاره دارد، مانند نگینی که از خاک سر برآورده و درخشش آن، حکایت از عظمت آفرینش دارد.

بخش چهارم: تلاش و پاداش انسان

قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید:
لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى (برای انسان جز آنچه کوشیده نیست). این آیه، اصل مسئولیت فردی را برجسته می‌سازد و تأکید دارد که هر فرد، نتیجه تلاش خود را دریافت می‌کند. مفهوم «سعی» در این‌جا، به تلاش مشروع و متعارف اشاره دارد که شامل هر کوشش سازنده‌ای است. این تلاش، مانند کاشتن بذری در باغ زندگی است که میوه آن، به خود انسان تعلق دارد.

درنگ: انسان تنها نتیجه تلاش مشروع خود را دریافت می‌کند، و این اصل، مالکیت او بر دستاوردهایش را تضمین می‌کند.

الف. مالکیت انسان بر نتایج تلاشش

این آیه بر مالکیت انسان بر نتایج تلاشش تأکید دارد. تلاش مشروع، در چارچوب قوانین الهی و عرفی، نتیجه‌ای است که به خود فرد تعلق دارد و از دخالت‌های غیرمشروع در امان است. این اصل، عدالت در پاداش‌دهی را تضمین می‌کند، مانند باغبانی که میوه درختان خود را برداشت می‌کند و هیچ‌کس حق تصرف در آن را ندارد.

ب. تفاوت تلاش مشروع و غیرمشروع

تلاش مشروع، که در قرآن کریم با واژه «سعی» بیان شده، با تلاش غیرمشروع مانند دزدی یا غصب متمایز است. تلاش مشروع، در چارچوب حدود الهی و عرفی انجام می‌شود و نتیجه آن، به خود فرد تعلق دارد. این تمایز، اهمیت رعایت قوانین الهی را در کسب دستاوردها نشان می‌دهد.

ج. امکانات الهی و نقش انسان

خداوند امکانات لازم برای تلاش را در اختیار انسان قرار داده و او را آزاد گذاشته تا با استفاده از این امکانات، به خلق دستاوردها بپردازد. این امکانات، مانند خاک حاصلخیزی است که بذر تلاش انسان در آن کاشته می‌شود و نتیجه آن، به خود او تعلق دارد.

بخش پنجم: امتیازات و ویژگی‌های متمایز انسان

الف. علم بیان

قرآن کریم می‌فرماید:
عَلَّمَهُ الْبَيَانَ (بیان را به او آموخت). این توانایی، امتیازی الهی است که انسان را از سایر موجودات متمایز می‌کند و زمینه‌ساز پیشرفت علمی، فرهنگی و اجتماعی اوست، مانند کلیدی که درهای دانش و معرفت را به روی انسان می‌گشاید.

ب. حرص و طمع

قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید:
إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا (انسان حریص آفریده شده است). حرص و طمع، اگرچه برای انگیزه‌بخشی به انسان لازم است، اما بدون تربیت و کنترل، به زیان او تمام می‌شود، مانند آتشی که اگر مهار نشود، خانه را به خاکستر بدل می‌کند.

ج. انسان، شکافنده تاریخ و جامعه

قرآن کریم می‌فرماید:
يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ (انسان می‌خواهد پیش روی خود را بشکافد). این آیه به توانایی انسان در تحول‌آفرینی و گشودن افق‌های جدید در تاریخ، جامعه و علم اشاره دارد، مانند پیشگامی که با نوآوری، راه‌های نو را در برابر بشریت می‌گشاید.

د. بصیرت انسان نسبت به خویشتن

قرآن کریم می‌فرماید:
بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ (انسان نسبت به خویشتن بیناست). این بصیرت، توانایی خودشناسی و آگاهی از اعمال و انگیزه‌های خویش است که انسان را از سایر موجودات متمایز می‌کند، مانند آینه‌ای که حقیقت وجود انسان را به او نشان می‌دهد.

هـ. خیال‌پردازی‌های نادرست

قرآن کریم می‌فرماید:
إِيحَسَبُ الْإِنْسَانُ (آیا انسان گمان می‌کند). این آیه به گرایش انسان به خیال‌پردازی‌های نادرست اشاره دارد که می‌تواند او را از واقعیت دور کند، مانند سرابی که راهزن حقیقت است.

بخش ششم: وجود انسان پیش از دنیا

قرآن کریم می‌فرماید:
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا (آیا بر انسان زمانی گذشته که چیزی قابل ذکر نبود؟). این آیه به وجود پیشامادی انسان اشاره دارد و نشان می‌دهد که انسان پیش از خلقت مادی‌اش، در مراتب دیگری از هستی حضور داشته است، مانند ریشه‌ای که پیش از روییدن درخت، در اعماق خاک نهفته است.

بخش هفتم: کمال و سختی‌های خلقت انسان

الف. خلقت در بهترین ساختار

قرآن کریم می‌فرماید:
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (ما انسان را در بهترین ساختار آفریدیم). این آیه به کمال خلقت انسان و جایگاه والای او اشاره دارد، مانند نگینی که در تاج آفرینش می‌درخشد.

ب. سختی‌های زندگی انسان

قرآن کریم می‌فرماید:
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ (ما انسان را در رنج آفریدیم). این آیه به سختی‌ها و چالش‌های زندگی انسان اشاره دارد که بخشی جدایی‌ناپذیر از وجود اوست، مانند کوره‌ای که طلا را در آن گداخته می‌کنند تا به کمال برسد.

ج. ناسپاسی و غرور

آیاتی مانند
قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ و
مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ به ناسپاسی و غرور انسان اشاره دارند. این ویژگی‌ها، انسان را از شکر نعمت‌های الهی بازمی‌دارند، مانند ابری که خورشید حقیقت را می‌پوشاند.

بخش هشتم: جامعیت ویژگی‌های انسان

انسان در قرآن کریم، موجودی چندوجهی و پیچیده توصیف شده که ویژگی‌های متضاد را در خود جمع کرده است. از یک‌سو، ظرفیت‌های والایی مانند بصیرت، خلاقیت و توانایی تحول‌آفرینی دارد و از سوی دیگر، به ضعف‌هایی مانند ناسپاسی، حرص و شتاب‌زدگی گرفتار است. این دوگانگی، انسان را به موجودی منحصربه‌فرد تبدیل کرده که می‌تواند به اوج کمال یا حضیض سقوط برسد، مانند عقابی که با بال‌های نیرومندش، هم می‌تواند به آسمان صعود کند و هم در پرتگاه سقوط نماید.

درنگ: انسان موجودی پیچیده با ویژگی‌های متضاد است که می‌تواند به اوج کمال یا حضیض سقوط برسد.

بخش نهم: هدایت و گمراهی انسان

قرآن کریم می‌فرماید:
يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ (روزی که هر گروه را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم). این آیه به نقش پیشوایان در هدایت یا گمراهی انسان اشاره دارد. انسان بر اساس انتخاب مرشد خود، به‌سوی سعادت یا شقاوت حرکت می‌کند، مانند مسافری که مسیرش را بر اساس راهنمای خود انتخاب می‌کند.

بخش دهم: قرآن کریم، منبعی جامع برای جامعه‌شناسی و روان‌شناسی

قرآن کریم، نه‌تنها کتابی دینی، بلکه منبعی بی‌نظیر برای فهم جامعه‌شناسی و روان‌شناسی انسان است. این کتاب، با تحلیل ویژگی‌های انسان، انواع او و مسیرهای سعادت و شقاوتش، راهنمایی کامل ارائه می‌دهد. متأسفانه، ظرفیت عظیم این کتاب در علم دینی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، مانند گنجی که در اعماق زمین نهفته و نیازمند کاوش است.

بخش یازدهم: پیچیدگی خلقت انسان

قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید:
مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ (از نطفه‌ای آمیخته). واژه «امشاج» به ترکیب پیچیده‌ای از عناصر اشاره دارد که خلقت انسان را به‌صورت موجودی متنوع و چندوجهی نشان می‌دهد. این پیچیدگی، مانند آشی است که از مواد گوناگون فراهم آمده و هر جزء آن، به انسان هویتی متمایز می‌بخشد.

بخش دوازدهم: جمع‌بندی ویژگی‌های انسان

انسان در قرآن کریم، موجودی با ویژگی‌های متضاد توصیف شده است. او از یک‌سو، دارای ظرفیت‌های والایی مانند بصیرت و خلاقیت است و از سوی دیگر، به ضعف‌هایی مانند ناسپاسی و حرص گرفتار است. این دوگانگی، انسان را به موجودی پیچیده تبدیل کرده که نیازمند هدایت الهی است، مانند مسافری که در مسیر زندگی، به چراغ هدایت نیاز دارد.

نتیجه‌گیری

تحلیل مفهوم انسان در قرآن کریم، تصویری جامع و چندوجهی از این موجود ارائه می‌دهد. انسان، به‌عنوان چهارمین واژه کلیدی در نظام قرآنی، موجودی است که با ویژگی‌های مثبت و منفی خود، در مسیری پرفراز و نشیب به‌سوی کمال یا سقوط حرکت می‌کند. آیات قرآنی، از یک‌سو به ضعف‌ها و کاستی‌های او مانند ناسپاسی و شتاب‌زدگی اشاره دارند و از سوی دیگر، به ظرفیت‌های والای او مانند بصیرت و خلاقیت تأکید می‌کنند. این دوگانگی، انسان را به موجودی منحصربه‌فرد تبدیل کرده که نتیجه تلاش‌ها و انتخاب‌هایش، سرنوشت او را رقم می‌زند. قرآن کریم، به‌عنوان منبعی بی‌نظیر، راهنمایی کامل برای شناخت انسان و مسیر سعادت او ارائه می‌دهد، مانند نوری که در تاریکی، راه را به او نشان می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی