در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

نهایات 40

متن درس

نهایات: تأملاتی در مدیریت عقلانی و نقد امارت

نهایات: تأملاتی در مدیریت عقلانی و نقد امارت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه چهلم)

دیباچه

مفهوم مدیریت، سرپرستی، و امارت از دیرباز در کانون تأملات بشری جای داشته و در بستر تمدن‌ها و ادیان گوناگون، به‌ویژه در اندیشه اسلامی، مورد بررسی عمیق قرار گرفته است. این نوشتار، با نگاهی ژرف به این مفاهیم، در پی آن است که با تکیه بر اصول قرآنی و عقلانیت، چارچوبی روشن و نظام‌مند برای فهم و نقد این موضوعات ارائه دهد. هدف، بازخوانی این مفاهیم در پرتو خرد و عدالت است تا از این رهگذر، راهی به سوی اداره عادلانه و عقلانی جامعه گشوده شود. این اثر، با بهره‌گیری از آیات نورانی قرآن کریم و تحلیل‌های عقلانی، به کاوش در تفاوت‌های بنیادین میان مدیریت عقلانی و امارت آمرانه پرداخته و چالش‌های تاریخی و معاصر را در این زمینه بررسی می‌کند.

بخش نخست: خشونت و نادانی، ننگ تاریخ بشری

خشونت و جنگ، زخم کهن بشریت

از سپیده‌دم خلقت تا به امروز، خشونت و جنگ چونان سایه‌ای شوم بر تاریخ بشری سایه افکنده است. انسان‌ها برای دستیابی به قدرت، یکدیگر را نابود کرده‌اند، بی‌آنکه فاتحان از مغلوبان در فضیلت پیشی گیرند. این چرخه نکبت‌بار، که ریشه در طمع و خودبرتربینی دارد، نه تنها نشان از فقدان مدیریت عقلانی است، بلکه گواهی است بر غلبه امارت آمرانه که به جای هدایت، به نابودی می‌انجامد.

درنگ: خشونت و جنگ، نتیجه طمع و فقدان عقلانیت در اداره امور است. مدیریت عقلانی، راهی است برای برون‌رفت از این چرخه شوم.

این چرخه، که از آغاز خلقت تا کنون جریان داشته، نشان‌دهنده ناکامی بشر در دستیابی به حکومتی است که بر پایه عدالت و خرد استوار باشد. نمونه‌های تاریخی، از جنگ‌های صلیبی گرفته تا منازعات سیاسی در بستر ادیان، گواه این مدعاست که ادعای برتری، بدون پایبندی به اصول اخلاقی، جز به تباهی نمی‌انجامد.

نقش توده‌ها در تداوم چرخه قدرت

انسان‌ها، در بسیاری از برهه‌های تاریخی، به ابزاری در دست قدرت‌طلبان بدل شده‌اند. با فریب‌خوردن از شعارهای فریبنده، توده‌ها به تداوم این چرخه یاری رسانده‌اند. گاه با شعارهایی در ستایش یک حاکم و گاه با نفرین بر او، مردم در دام نادانی گرفتار آمده و از حقیقت دور مانده‌اند.

این نادانی، که ریشه در فقدان بصیرت و آگاهی دارد، ضرورت آموزش و ارتقای فهم عمومی را برجسته می‌سازد. همان‌گونه که گلی در خاک حاصلخیز می‌روید، جامعه‌ای آگاه نیز می‌تواند از دل آموزش و خرد، به سوی عدالت و پیشرفت شکوفا شود.

سوءاستفاده از دین برای توجیه خشونت

جنگ‌های صلیبی و کشتارهای انجام‌شده به نام ادیان گوناگون، از مسیحیت و یهودیت گرفته تا اسلام، نمونه‌هایی روشن از سوءاستفاده از دین برای توجیه خشونت‌اند. حتی ادعای نسبت با پیامبران نیز نتوانسته مانع از جنایات شود. این سوءاستفاده‌ها، که گاه با شعارهای دینی همراه بوده، نشان‌دهنده انحراف از روح حقیقی ادیان است.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (آل عمران: ۵۷)، یعنی خداوند ظالمان را دوست نمی‌دارد. این آیه، نکوهشی است بر کسانی که به نام دین، به ظلم و جنایت دست می‌یازند.

درنگ: سوءاستفاده از دین برای توجیه خشونت، انحرافی است که با روح عدالت و خرد قرآنی در تضاد است.

جمع‌بندی بخش نخست

خشونت و نادانی، دو آفت بزرگ تاریخ بشری‌اند که ریشه در فقدان مدیریت عقلانی و غلبه امارت آمرانه دارند. توده‌های فریب‌خورده، با حمایت از قدرت‌طلبان، به تداوم این چرخه کمک کرده‌اند. آیات قرآن کریم و اصول عقلانی، ما را به سوی آگاهی و عدالت رهنمون می‌سازند تا از این نکبت تاریخی رهایی یابیم.

بخش دوم: مدیریت، سرپرستی و نقد امارت

مدیریت، ضرورتی عقلانی در زندگی

مدیریت، مفهومی عام و بنیادین است که در همه شئون زندگی، از خانواده تا جامعه، نقشی محوری دارد. همان‌گونه که باغبانی ماهر، باغ را با نظم و دقت می‌پروراند، مدیر نیز با عقل و تدبیر، جامعه را به سوی پیشرفت هدایت می‌کند. مدیریت ضعیف، به‌ویژه در کانون خانواده، به ناهنجاری‌هایی چون تربیت فرزندان ناتوان منجر می‌شود، حال آنکه مدیریت قوی، فرزندان را به سوی زرنگی و خودکفایی سوق می‌دهد.

درنگ: مدیریت عقلانی، کلید نظم و پیشرفت در زندگی فردی و اجتماعی است.

تمایز مدیریت و سرپرستی از امارت

مدیریت و سرپرستی، مفاهیمی عقلانی و مبتنی بر قانون‌اند که در خدمت هماهنگی و پیشرفت‌اند، حال آنکه امارت، نمادی از دیکتات —

وری و زورگویی است. امارت، چونان بادی است که شاخه‌های نحیف را می‌شکند، اما مدیریت، چون نسیمی است که به درختان حیات می‌بخشد. مدیر، با تکیه بر قواعد و خرد، جامعه را هدایت می‌کند، درحالی‌که emir، با تحمیل دستورات، مانع رشد و شکوفایی می‌شود.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (بقره: ۲۵۸)، یعنی خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی‌کند. این آیه، بر نفی هرگونه استبداد و تأکید بر عدالت دلالت دارد.

نقد مفهوم ولایت و امارت در تاریخ اسلامی

مفهوم امارت، به‌ویژه در تاریخ اسلامی، گاه به سوءاستفاده‌های سیاسی انجامیده است. عنوان‌هایی چون «امیرالمؤمنین»، که در برخی دوره‌ها برای توجیه جنایات به‌کار رفته، فاقد مشروعیت عقلانی و دینی است. این سوءاستفاده‌ها، نشان‌دهنده انحراف از اصول عدالت و خرد است که در قرآن کریم به شدت نکوهش شده‌اند.

مدیریت به‌عنوان توانایی هدایت و سازمان‌دهی

مدیر، کسی است که با توانایی هدایت و سازمان‌دهی، جامعه را بر اساس قواعد عقلانی به سوی اهداف مشترک سوق می‌دهد. مدیریت، برخلاف امارت، استبدادی نیست و به نتایج عملی وابسته است. همان‌گونه که ناخدایی ماهر، کشتی را در میان امواج به سلامت هدایت می‌کند، مدیر نیز با تدبیر، جامعه را به سوی سعادت می‌برد.

درنگ: مدیریت، صفتی عملکردی است که موفقیت آن به توانایی هدایت عقلانی و نتایج عملی وابسته است.

جمع‌بندی بخش دوم

مدیریت و سرپرستی، به‌عنوان مفاهیمی عقلانی و قانون‌مدار، در برابر امارت آمرانه قرار می‌گیرند. نقد تاریخی امارت و ولایت، ضرورت بازتعریف این مفاهیم را در چارچوب عقلانیت و عدالت نشان می‌دهد. مدیریت، چونان چراغی است که راه را در تاریکی می‌گشاید، و جامعه را به سوی هماهنگی و پیشرفت هدایت می‌کند.

بخش سوم: دموکراسی، دیالوگ و عدالت قرآنی

دموکراسی و دیالوگ، راه‌حل‌های مدرن

دموکراسی و دیالوگ، به‌عنوان ابزارهای مدیریت عقلانی، بر مشارکت عمومی و شفافیت استوارند. انتخابات، که نماد اراده ملت است، مشروعیت خود را از آگاهی و انتخاب آزاد مردم می‌گیرد. همان‌گونه که باغبان، با انتخاب بذرهای سالم، باغی پرثمر می‌آفریند، مردم نیز با انتخابی آگاهانه، جامعه‌ای عادلانه می‌سازند.

نقد سوءاستفاده‌های انتخاباتی

انتخاباتی که با فریب و پول همراه باشد، از مشروعیت تهی است. انتخابات، مانند میدان ورزشی، باید شفاف و مبتنی بر شایستگی باشد. همان‌گونه که در میدان ورزش، داوران با دقت بر عملکرد نظارت می‌کنند، در انتخابات نیز نظارت دقیق و عادلانه، ضامن مشروعیت است.

حصبه، سرپرستی مسئولانه

در سنت اسلامی، حصبه به معنای سرپرستی مسئولانه از افراد ناتوان، مانند یتیمان، است. هرگونه سوءاستفاده از این مسئولیت، حرام و غیرمشروع است. حصبه، چونان مادری است که با مهر و تدبیر، فرزندان را پروراند، و نمونه‌ای است از مدیریت عقلانی در سطح فردی و اجتماعی.

درنگ: حصبه، الگویی از سرپرستی مسئولانه است که بر عدالت و عقلانیت استوار است.

نقد تاریخی حاکمان و نقش نادانی

تاریخ نشان می‌دهد که بسیاری از حاکمان، با سوءاستفاده از قدرت، مرتکب جنایات شده‌اند و مردم، با حمایت کورکورانه، به تداوم این چرخه یاری رسانده‌اند. این نادانی، چونان غباری است که دیدگان را از حقیقت می‌پوشاند، و ضرورت آگاهی‌بخشی را برجسته می‌سازد.

تفاوت عقل و فهم

عقل و فهم، دو مفهوم متمایزند. فهم، توانایی تشخیص خوب از بد است و فقدان آن، به ظلم و نادانی می‌انجامد. قرآن کریم می‌فرماید: وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا (احزاب: ۷۲)، یعنی انسان بار [امانت] را بر دوش گرفت، همانا او ستمگر و نادان بود. این آیه، نادانی را ریشه ظلم می‌داند.

ظلم، ریشه جنایات بشری

ظلم، بدترین صفت انسانی است که در قرآن کریم بارها نکوهش شده است. آیاتی چون:

  • فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ (اعراف: ۴۴)، یعنی منادی‌ای در میانشان بانگ برآورد که لعنت خدا بر ستمگران باد.
  • وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا (اسراء: ۸۲)، یعنی ستمگران را جز زیان افزون نمی‌گردد.
  • بِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ (آل عمران: ۱۵۱)، یعنی چه بد است جایگاه ستمگران.

این آیات، بر شدت نکوهش ظالم در نظام قرآنی دلالت دارند.

اظلم، شدیدترین نوع ظلم

قرآن کریم در آیاتی چون:

  • مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (بقره: ۱۴۰)، یعنی کیست ستمگرتر از آن که شهادتی را که از جانب خدا نزد اوست کتمان کند، و خدا از آنچه می‌کنید غافل نیست.
  • وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (انعام: ۲۱)، یعنی کیست ستمگرتر از آن که بر خدا دروغ بندد یا آیات او را تکذیب کند، همانا ستمگران رستگار نمی‌شوند.

به شدیدترین انواع ظلم اشاره دارد که از کتمان حقیقت تا افترا به خداوند را در بر می‌گیرد.

درنگ: ظلم، ریشه جنایات بشری است و قرآن کریم آن را بدترین صفت انسانی می‌داند.

جمع‌بندی بخش سوم

دموکراسی، دیالوگ و عدالت قرآنی، راه‌هایی‌اند برای رهایی از ظلم و نادانی. انتخابات، حصبه و مدیریت عقلانی، همگی بر شایستگی و شفافیت استوارند. آیات قرآن کریم، با نکوهش ظالم و تأکید بر عدالت، چارچوبی روشن برای اداره عادلانه جامعه ارائه می‌دهند.

بخش چهارم: فهم و آگاهی، کلید رهایی از ظلم

پیشرفت عقلانی انسان معاصر

انسان امروز، در مقایسه با گذشته، از منظر عقلانی و فکری پیشرفت کرده است. این پیشرفت، چونان نوری است که تاریکی نادانی را می‌زداید و زمینه‌ساز مدیریت بهتر در زندگی فردی و اجتماعی است.

نقد سنت‌های ناکارآمد در علم دینی

برخی سنت‌های ناکارآمد در علم دینی، مانند تأکید بر افراد ناتوان برای مدیریت، به سوءاستفاده‌های سیاسی و اجتماعی انجامیده است. انتخاب مدیران، باید چون گزینش گوهر از سنگ، بر شایستگی و توانمندی استوار باشد.

در سنت اسلامی، آمده است: «کسی که نمی‌تواند لقمه خویش را بجود، چگونه می‌تواند جامعه را مدیریت کند؟» این سخن، بر ضرورت انتخاب مدیران توانمند و میان‌سال تأکید دارد.

مدیریت، ویژگی نظام هستی

نظام هستی، از گردش خورشید و فلک گرفته تا امور انسانی، بر پایه مدیریت عقلانی اداره می‌شود. قرآن کریم به پیامبر می‌فرماید: مَا أَنْتَ بِوَكِيلٍ (انعام: ۶۶)، یعنی تو وکیل [مردم] نیستی. این آیه، پیامبر را تنها بشیر و نذیر می‌داند، نه حاکم مطلق.

درنگ: مدیریت، اصلی جهانی است که نظام هستی و جامعه انسانی را بر اساس عقلانیت و قانون هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

فهم و آگاهی، کلید رهایی از ظلم و نادانی است. پیشرفت عقلانی بشر، ضرورت بازنگری در سنت‌های ناکارآمد و جایگزینی آنها با مدیریت عقلانی را نشان می‌دهد. نظام هستی، نمونه‌ای است از مدیریت قانون‌مند که باید در جامعه انسانی نیز پیاده شود.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با کاوش در مفاهیم مدیریت، سرپرستی و امارت، چارچوبی عقلانی و قرآنی برای اداره جامعه ارائه داد. مدیریت، به‌عنوان صفتی عملکردی و قانون‌مدار، در برابر امارت و ولایت آمرانه قرار می‌گیرد که اغلب به ظلم و نادانی انجامیده‌اند. آیات قرآن کریم، با نکوهش ظالم و تأکید بر عدالت، مبنای این تحلیل را تشکیل می‌دهند. تاریخ بشری، از جنگ‌های صلیبی تا سوءاستفاده‌های سیاسی به نام دین، نشان‌دهنده ضرورت آگاهی و فهم عمومی است. دموکراسی و دیالوگ، به‌عنوان ابزارهای مدیریت مدرن، با تکیه بر شایستگی و شفافیت، راه را برای اداره عادلانه جامعه هموار می‌کنند. این اثر، دعوتی است به بازنگری در مفاهیم سنتی و جایگزینی آنها با مدیریت عقلانی که هم‌راستا با اصول قرآنی و نیازهای جامعه معاصر است.

با نظارت صادق خادمی