در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

نهایات 45

متن درس

نهایات: تحلیل مفهوم کفر و ظلم در قرآن کریم

نهایات: تحلیل مفهوم کفر و ظلم در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله العظمی محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۵)

دیباچه

مفهوم کفر در قرآن کریم، چونان گوهری درخشان در میان آیات الهی، از دیرباز کانون توجه عالمان دین و پژوهشگران معارف قرآنی بوده است. این مفهوم، فراتر از یک باور نظری، با کردارهای انسانی و پیامدهای اخلاقی و اجتماعی آن پیوندی ناگسستنی دارد. در این نوشتار، با تکیه بر آیات نورانی قرآن کریم، رابطه‌ی کفر و ظلم به مثابه دو روی یک سکه بررسی می‌شود. کفر در منظومه‌ی قرآنی، نه تنها به انکار حقایق الهی، بلکه به اعمال ظالمانه‌ای گره خورده که ریشه در آگاهی، اراده و استمرار دارند. این پژوهش، با رویکردی نظام‌مند، به کاوش در آیات مرتبط پرداخته و با بهره‌گیری از تحلیل‌های عمیق، پیوند میان کفر و ظلم را به گونه‌ای روشن و تفصیلی تبیین می‌کند.

بخش نخست: پیوند کفر و ظلم در آیات قرآنی

کفر و عذاب در دنیا و آخرت

فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ (آل عمران: ۵۶)
اما كسانى كه كفر ورزيدند، آنان را در دنيا و آخرت به عذابى سخت معذب مى‌دارم و براى آنان ياورانى نخواهد بود.

این آیه، چونان آیینه‌ای روشن، شدت عذاب کافران را در دو جهان به تصویر می‌کشد. کفر در این سیاق، نه صرف انکار اعتقادی، بلکه کرداری است که با ظلم و ستم آمیخته شده است. عذاب شدید، نتیجه‌ی انتخاب آگاهانه و ارادی کافران در مسیر ستمگری است. این پیوند، کفر را از یک مفهوم نظری به عملی ظالمانه بدل می‌سازد که پیامدهای آن در دنیا و آخرت ظهور می‌یابد.

درنگ: کفر در قرآن کریم، زمانی مستوجب عذاب شدید است که با ظلم عملی و آگاهانه همراه شود.

کفر مستمر و عدم پذیرش توبه

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ (آل عمران: ۹۰)
كسانى كه پس از ايمان آوردن كافر شدند، سپس بر كفر خود افزودند، هرگز توبه‌شان پذيرفته نخواهد شد و آنان همان گمراهانند.

این آیه، چونان چراغی در تاریکی، بر کفر پس از ایمان نور می‌افکند. کفر مستمر و فزاینده، که با اعمال ظالمانه همراه است، راه بازگشت به سوی حق را مسدود می‌سازد. این آیه نشان می‌دهد که کفر، زمانی که با استمرار در ستمگری و آگاهی از حقیقت همراه شود، به گمراهی عمیق منجر می‌شود.

تأثیر کفر بر مؤمنان

يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ (آل عمران: ۱۴۹)
شما را به عقب بازمى‌گردانند، پس زيانكار بازمى‌گرديد.

این آیه، به مثابه هشداری است که از تأثیر کافران بر مؤمنان سخن می‌گوید. کافران، با سنگ‌اندازی و ایجاد موانع، مانع پیشرفت معنوی و اجتماعی مؤمنان می‌شوند. این عمل، مصداق ظلم عملی است که کفر را از یک باور نظری به کنشی ظالمانه بدل می‌سازد. میزان و ترازوی الهی، اعمال را با دقت می‌سنجد و ظلم را از کفر جدا نمی‌داند.

کفر و عذاب آتش

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا (نساء: ۵۶)
كسانى كه به آيات ما كفر ورزيدند، به‌زودى آنان را در آتش درآوريم.

این آیه، چونان شعله‌ای سوزان، عاقبت کفر به آیات الهی را نشان می‌دهد. انکار عملی و آگاهانه‌ی نشانه‌های الهی، که با ظلم و ستم همراه است، به عذاب آتش منجر می‌شود. کفر در اینجا، نه تنها یک باور، بلکه عملی ظالمانه علیه حق است.

کافران به‌عنوان دشمنان آشکار

إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِينًا (نساء: ۱۰۱)
اگر بترسيد كه كافران شما را در فتنه اندازند، همانا كافران براى شما دشمنى آشكارند.

این آیه، کافران را چونان دشمنانی آشکار معرفی می‌کند که با فتنه‌انگیزی و ظلم، به مؤمنان آسیب می‌رسانند. کفر در این سیاق، به اقدامات عملی ظالمانه‌ای اشاره دارد که در قالب دشمنی و فتنه ظهور می‌یابد.

درنگ: کفر در قرآن کریم، زمانی مستحق عذاب است که با ظلم عملی، مانند فتنه‌انگیزی و دشمنی، همراه باشد.

کفر و ممانعت از راه خدا

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِيدًا (نساء: ۱۶۷)
كسانى كه كفر ورزيدند و از راه خدا باز داشتند، به گمراهى دورى گرفتار شده‌اند.

این آیه، چونان راهنمایی حکیمانه، کفر را با جلوگیری از راه خدا پیوند می‌زند. این عمل، مصداق ظلم اجتماعی و معنوی است که نه تنها کافر را به گمراهی می‌کشاند، بلکه دیگران را نیز از هدایت محروم می‌کند.

کفر و شرک

ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ (انعام: ۱)
سپس كسانى كه به پروردگارشان كفر ورزيدند، [او را] با ديگران برابر مى‌دارند.

کفر در این آیه، به شرک و برابر دانستن غیر خدا با او تعبیر شده است. این شرک، ظلمی اعتقادی و عملی است که به حق الهی و حقوق دیگران آسیب می‌رساند. این آیه، کفر را به مثابه انحرافی از مسیر عدالت و حقیقت معرفی می‌کند.

کفر در میدان جنگ

سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ (انفال: ۱۲)
به‌زودى در دل‌هاى كسانى كه كفر ورزيدند، ترس مى‌افكنم، پس بر فراز گردن‌ها بزنيد و از آنان هر بند انگشتى را قطع كنيد.

این آیه، کافران را در میدان نبرد به تصویر می‌کشد، جایی که کفر با دشمنی عملی و ظلم در قالب جنگ آمیخته است. ترس و عذاب، پاسخ الهی به این ظلم آشکار است.

زنجیرهای کافران در آخرت

أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ (رعد: ۵)
آنان كسانى‌اند كه به پروردگارشان كفر ورزيدند و آنانند كه زنجيرها بر گردن‌هاشان است.

زنجیرها در این آیه، نمادی از محدودیت‌هایی هستند که به دلیل ظلم کافران بر آن‌ها اعمال می‌شود. کفر در این سیاق، با آزادی‌طلبی ظالمانه همراه است که به محدودیت اخروی منجر می‌شود.

استهزای آیات و عذاب جهنم

ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي هُزُوًا (کهف: ۱۰۶)
كيفرشان دوزخ است، به سبب آنكه كفر ورزيدند و آيات من و پيامبرانم را به ريشخند گرفتند.

استهزای آیات و رسولان، ظلمی است که به حقیقت الهی و پیامبران آسیب می‌رساند. کفر در این آیه، با این عمل ظالمانه پیوند خورده و عذاب جهنم را به دنبال دارد.

کافران ظالم و عذاب آتش

فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ (ص: ۲۷)
پس واى بر كسانى كه كفر ورزيدند از [عذاب‌] آتش.

کافران در این آیه، ظالمانی هستند که با اعمال خود مستحق عذاب آتش شده‌اند. این آیه، ظلم را به‌عنوان محور کفر معرفی می‌کند.

کفر و سنگ‌اندازی در مسیر ایمان

کافران، با ادعای برتری‌جویی و ایجاد موانع در برابر ایمان دیگران، ظلم می‌کنند. این عمل، مصداق کفر عملی است که هدایت دیگران را مختل می‌سازد.

تکذیب آیات و عذاب ابدی

وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (بقره: ۳۹)
و كسانى كه كفر ورزيدند و آيات ما را تكذيب كردند، آنان اهل آتشند و در آن جاودانند.

تکذیب آیات، ظلمی است که کفر را به کنشی آسیب‌رسان بدل می‌سازد. این آیه، پیوند کفر و ظلم را در قالب تکذیب برجسته می‌کند.

کفر و خرابکاری زنان نوح و لوط

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ (تحریم: ۱۰)
خدا براى كسانى كه كفر ورزيدند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده است.

زنان نوح و لوط، به دلیل اقدامات ظالمانه و خرابکارانه، مصداق کفر معرفی شده‌اند. این آیه نشان می‌دهد که کفر، با اعمال ظالمانه‌ای که به دیگران آسیب می‌رساند، تعریف می‌شود.

کفر و استفاده از سحر

وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيَزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (قلم: ۵۱)
و نزديك است كه كافران، چون ذكر را شنيدند، با چشمان خود تو را بلغزانند و گويند او ديوانه است.

استفاده از سحر و اقدامات خرابکارانه، ظلمی است که کفر را به کنشی عملی بدل می‌سازد. این آیه، کفر را با ظلم آمیخته می‌داند.

جنگ‌افروزی کافران

وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ (هود: ۱۷)
و هر كس از گروه‌ها به آن كفر ورزد، آتش وعده‌گاه اوست.

کفر در این آیه، با جنگ‌افروزی و دشمنی عملی همراه است که به عذاب آتش منجر می‌شود.

اجتناب از گناهان کبیره

إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا (نساء: ۳۱)
اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى شده‌ايد اجتناب كنيد، بدي‌هاى شما را از شما مى‌زداييم و شما را به جايگاهى ارجمند درمى‌آوريم.

اجتناب از گناهان کبیره، که عمدتاً ظلم به خود و دیگران را شامل می‌شود، راه رهایی از کفر است. این آیه، ترک ظلم را مقدمه‌ی رستگاری می‌داند.

نسیء و افزایش کفر

إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا (توبه: ۳۷)
جز اين نيست كه نسیء، افزايشى در كفر است كه كافران به وسيله آن گمراه مى‌شوند.

نسیء، به‌عنوان عملی ظالمانه، کفر را فزونی می‌بخشد. این آیه، ظلم را به‌عنوان عاملی برای تعمیق گمراهی معرفی می‌کند.

اتهام سحر به انبیاء

فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ (مائده: ۱۱۰)
پس كسانى از آنان كه كفر ورزيدند، گفتند: اين جز سحرى آشكار نيست.

اتهام سحر به انبیاء، ظلمی کلامی و عملی است که کافران برای جلوگیری از گسترش حقیقت به کار می‌برند.

عدم محکومیت کفر بدون ظلم

هیچ آیه‌ای در قرآن کریم کفر صرف را، بدون همراهی با ظلم، مستوجب عذاب جهنم نمی‌داند. کافران مستضعف، که از روی نادانی کفر ورزیده‌اند، مورد عذاب قرار نمی‌گیرند، مگر آنکه ظلم آگاهانه و مستمر مرتکب شوند.

درنگ: کفر بدون ظلم، در قرآن کریم مستوجب عذاب نیست؛ ظلم آگاهانه و مستمر، معیار اصلی محکومیت کفر است.

عدم محبت الهی به کافران ظالم

فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ (آل عمران: ۳۲)
پس اگر روى گرداندند، خدا كافران را دوست ندارد.

کافران مورد اشاره، کسانی هستند که با اعمال ظالمانه و روی‌گردانی آگاهانه از حق، خود را از محبت الهی محروم می‌کنند.

منافقان و کافران در جهنم

إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا (نساء: ۱۴۰)
خدا منافقان و كافران را همگى در جهنم گرد خواهد آورد.

منافقان و کافران، به دلیل اعمال ظالمانه‌ای که در قالب نفاق یا کفر آشکار بروز می‌دهند، در جهنم گردآوری می‌شوند.

دعای کافران در گمراهی

وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ (رعد: ۱۴)
و دعاى كافران جز در گمراهى نيست.

دعای کافران، که از ظلم و گمراهی نشئت می‌گیرد، بی‌ثمر است.

تأثیر شیاطین بر کافران

أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا (مریم: ۸۳)
آيا ندانسته‌اى كه ما شياطين را بر كافران گسيل داشته‌ايم تا آنان را به‌سختى بيازارند؟

کافران، به دلیل ظلم خود، تحت تأثیر شیاطین قرار می‌گیرند و به گمراهی بیشتر سوق داده می‌شوند.

استکبار و کفر

اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ (بقره: ۳۴)
تكبر ورزيد و از كافران شد.

استکبار، به‌عنوان مصداقی از ظلم، زمینه‌ساز کفر است. این آیه، ظلم را ریشه‌ی کفر معرفی می‌کند.

دعای نوح علیه کافران

وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا (نوح: ۲۶)
و نوح گفت: پروردگارا، هيچ كس از كافران را بر روى زمين باقى مگذار.

کافران مورد دعای نوح، ظالمانی هستند که به دیگران آسیب رسانده‌اند. این آیه، ظلم را محور کفر می‌داند.

شیطان و کفران نعمت

وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا (اسراء: ۲۷)
و شيطان نسبت به پروردگارش ناسپاس بود.

کفران نعمت، ظلمی به نعمات الهی است که شیطان را به کفر کشاند.

نسل ظالم کافران

إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا (نوح: ۲۷)
اگر آنان را واگذارى، بندگانت را گمراه مى‌كنند و جز تبهكار ناسپاس نزايند.

کافران در این آیه، ظالمانی هستند که نسل آن‌ها نیز به ظلم و گمراهی ادامه می‌دهد.

عمل صالح و ایمان

فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ (انبیاء: ۹۴)
پس هر كس از كارهاى شايسته انجام دهد و مؤمن باشد، تلاش او ناسپاسى نمى‌بيند و ما آن را ثبت مى‌كنيم.

ایمان و عمل صالح، در مقابل کفر و ظلم قرار دارند. این آیه، عمل صالح را معیار ایمان و رهایی از کفر می‌داند.

بخش دوم: بازنگری در فهم کفر و ظلم

ظلم به‌عنوان ریشه‌ی کفر

ظلم، چونان ریشه‌ای است که همه‌ی مفاسد و گناهان از آن می‌روید. کفر، به‌عنوان یکی از مصادیق ظلم، زمانی مستوجب عذاب می‌شود که با آگاهی، اراده و استمرار همراه باشد. این پیوند ناگسستنی، کفر را از یک مفهوم نظری به کنشی عملی بدل می‌سازد.

درنگ: ظلم، ریشه‌ی همه‌ی مفاسد و محور اصلی کفر در قرآن کریم است.

تبرئه‌ی ظلم در علم دینی

در برخی تفاسیر سنتی علم دینی، ظلم به اشتباه از برخی مؤمنان تبرئه شده و کفر صرفاً به انکار اعتقادی محدود گشته است. این رویکرد، به تضعیف درک صحیح از رابطه‌ی کفر و ظلم منجر شده و نیازمند بازنگری است.

مرتد و ظلم مستمر

مرتد، کسی است که با آگاهی و اراده، ظلم مستمر مرتکب شود. این تعریف، ظلم را معیار اصلی کفر و ارتداد معرفی می‌کند، نه صرف انکار اعتقادی.

نقد تبرئه‌ی ظلم در علم دینی

تبرئه‌ی ظلم در علم دینی، به اختلال در فهم دیانت منجر شده است. این رویکرد، به اشتباه ظلم را از مسلمانی جدا کرده و کفر را صرفاً به انکار اعتقادی محدود ساخته است.

جمع‌بندی

تحلیل آیات قرآن کریم نشان می‌دهد که کفر، به‌ندرت به‌عنوان یک باور نظری صرف مطرح شده و در اکثر موارد، با ظلم عملی و آگاهانه پیوند خورده است. ظلم، به‌عنوان ریشه‌ی همه‌ی مفاسد، محور اصلی کفر معرفی شده و کافران، به دلیل اقداماتی چون سنگ‌اندازی، جنگ‌افروزی، استهزای آیات و جلوگیری از راه خدا، مستحق عذاب شناخته شده‌اند. این تحلیل، بر ضرورت بازنگری در فهم سنتی از کفر و ظلم در علم دینی تأکید دارد و نشان می‌دهد که ایمان، تنها با عمل صالح معنا می‌یابد. کفر، زمانی که با ظلم مستمر همراه باشد، پیامدهای سنگین اخروی را به دنبال دارد. این دیدگاه، درک عمیق‌تری از دیانت ارائه می‌دهد که در آن عدالت و پرهیز از ظلم، معیار اصلی ایمان و رستگاری است.

با نظارت صادق خادمی