در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسرار اسماءالحسنی در کلام آیت‌الله نکونام: از معنا تا معرفت

درسگفتارهای آیت الله محمدرضا نکونام: اسماءالحسنی راز شگفت‌انگیزی را آشکار می‌کند که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. آیا می‌دانستید خداوند متعال در سوره بقره (آیه ۳۱) به صراحت از آموزش اسماء به حضرت آدم سخن گفته و این امر را نشان‌دهنده جایگاه ویژه انسان در نظام هستی معرفی کرده است؟

علم اسماء، کلیدی برای درک صفات الهی و شناخت جایگاه منحصر به فرد انسان به عنوان تجلی‌گاه نام‌های خداوند است. طبق درسگفتارهای آیت الله محمدرضا نکونام: اسماءالحسنی، انسان برخلاف فرشتگان، توانایی تجسم اسماء الهی را دارد. این قابلیت، تفاوت اساسی میان انسان و فرشتگان را نشان می‌دهد.

اسماء الهی در ماهیت خود نامحدود هستند و تجلیات بی‌پایان ذات خداوند را نمایان می‌کنند. در سوره نجم (آیه ۲۳) آمده است: «إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا» که بیانگر این حقیقت است که تنها نام‌های الهی از اصالت حقیقی برخوردارند، در حالی که نام‌های ساخته انسان فاقد اصالت هستند.

در این مقاله، ما به بررسی دقیق مفهوم اسماءالحسنی از دیدگاه آیت‌الله نکونام می‌پردازیم. همچنین تقسیم‌بندی اسماء به «ذاتی»، «صفاتی» و «فعلی» را مورد بحث قرار خواهیم داد و خواهیم دید چگونه این اسماء می‌توانند کلیدی برای گشودن حقایق عمیق معنوی و درک ماهیت خداوند باشند، و ما را در مسیر رشد شخصی و معنوی هدایت کنند.

مفهوم اسماء الحسنی در قرآن و سنت

اصطلاح «اسماء الحسنی» در قرآن کریم چهار بار به صراحت ذکر شده و مفهومی عمیق در الهیات اسلامی دارد. این اصطلاح که به معنای «نام‌های نیکوی خداوند» است، پیوندی عمیق با جهان‌بینی توحیدی اسلام داشته و درک آن برای شناخت خداوند ضروری است.

تعریف اسماء الحسنی در آیات کلیدی قرآن

قرآن کریم در چهار آیه مشخص به اسماء الحسنی اشاره کرده است:

  1. سوره اعراف، آیه ۱۸۰: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها» – برای خدا نام‌های نیکویی است، خدا را به آن بخوانید.
  2. سوره اسراء، آیه ۱۱۰: «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیاما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى» – بگو «الله» را بخوانید یا «رحمان» را، هر کدام را بخوانید نام‌های نیک از اوست.
  3. سوره طه، آیه ۸: «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى» – او خداوندی است که معبودی جز او نیست و برای او نام‌های نیک است.
  4. سوره حشر، آیه ۲۴: «هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى» – او خداوندی است خالق، آفریننده و صورتگر بی‌نظیر و برای او نام‌های نیک است.

تعبیر «لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى» در این آیات دلالت بر حصر دارد. به عبارت دیگر، اسماء حسنی مخصوص خداوند است. علامه طباطبایی معتقد است این حصر به این معناست که هر اسم احسنی (بهترین و نیکوترین اسم) که در عالم وجود باشد، متعلق به خداوند است و هیچ‌کس در آن، با خداوند شریک نیست.

جایگاه سنت و روایات در تبیین اسماء

روایات اسلامی، نقش بسزایی در شرح و تبیین اسماء الحسنی دارند. در روایات متعددی که از طرق اهل بیت (علیهم‌السّلام) و اهل سنت رسیده، تعداد اسماء حسنی نود و نه شمرده شده است. در روایت معروفی از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است: «خداوند نود و نه اسم (یکصد الا یک اسم) دارد، هر کس آنها را شمارش کند وارد بهشت می‌شود».

از نکات جالب توجه در روایات شیعی، روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که می‌فرماید: «به خدا سوگند! ما اسماء الحسنی هستیم خداوند عمل کسی را قبول نمی‌کند مگر به معرفت ما». همچنین امام رضا (علیه السلام) می‌فرماید: «هر گاه برای شما سختی و مشکلی پیش آمد از ما استعانت و یاری بجویید و به‌وسیله ما از خداوند رفع مشکلات خود را بخواهید».

بنابراین، از دیدگاه روایات شیعی، ائمه اطهار (علیهم‌السلام) مصداق بارز و تجلی اسماء و صفات الهی هستند. این امر، به هیچ‌وجه منافاتی با وجود اسماء حسنی برای خداوند ندارد، زیرا ائمه صرفاً مظهر و تجلی آن اسماء هستند.

محدودیت‌های تفسیری و روایی در فهم اسماء

یکی از مباحث مهم در حوزه اسماء الحسنی، بحث توقیفی یا غیرتوقیفی بودن این اسماء است. منظور از توقیفی بودن این است که آیا جایز است اسمی که در کتاب و سنّت بر خدا اطلاق نشده، بر او اطلاق شود؟

برخی از علما بر توقیفی بودن اسماء الهی تأکید دارند، اما علامه طباطبایی از روایات توقیفی‌بودن را استفاده نکرده و معتقد است هر اسمی که دارای کمال وجودی است و عاری از نقص باشد، می‌تواند بر خدا اطلاق شود.

نکته مهم دیگر این است که منظور از احصاء و شمارش اسماء حسنی تنها به این معنی نیست که هر کس این نود و نه اسم را بر زبان جاری سازد وارد بهشت می‌شود، بلکه منظور این است که به محتوای این اسماء ایمان و معرفت داشته باشد و متخلق به این اوصاف الهی نیز گردد. به تعبیر دیگر، شعاعی از علم و قدرت و رحمت و رأفت الهی در وجود او پرتوافکن شود.

در درسگفتارهای آیت الله محمدرضا نکونام درباره اسماءالحسنی، مسئله درک عمیق و سلوکی این اسماء مورد توجه قرار گرفته است. چرا که خواندن خدا با این نام‌ها تنها به معنای جاری کردن الفاظ بر زبان نیست، بلکه تلاشی است برای پیاده کردن این صفات در وجود خود به قدر توان انسانی.

شأن انسان در دریافت اسماء الهی

در آیات قرآن کریم، جایگاه ویژه انسان با یک ویژگی منحصر به فرد معرفی شده است: دریافت اسماء الهی. این اسماء نه تنها مفاهیم ظاهری، بلکه تمام حقایق هستی را در بر می‌گیرند. بینش عمیق درسگفتارهای آیت الله محمدرضا نکونام درباره اسماءالحسنی، اهمیت این ظرفیت استثنایی را آشکار می‌سازد.

آموزش اسماء به آدم در سوره بقره

قرآن کریم در سوره بقره (آیه ۳۱) می‌فرماید: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ» – خداوند همه اسماء را به آدم آموخت، سپس آنها را بر فرشتگان عرضه کرد. همچنین در آیه ۳۳ همین سوره آمده است: «یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ» – ای آدم! آنان را از اسم‌هایشان آگاه کن [۹۱].

بر اساس تفاسیر، این آموزش صرفاً یک آموزش لفظی نبوده است. به عبارت دقیق‌تر، منظور از تعلیم اسماء، آموزش مسمای آن اسماء یعنی حقیقت موجوداتی غیبی است که فقط برای انسان قابل درک است [۹۲]. این علم، علمی شهودی و حضوری بوده، نه صرفاً حصولی و مفهومی [۱۴۳].

طبق روایات، این اسماء شامل تمام زمین‌ها، کوه‌ها، دره‌ها، بستر رودخانه‌ها و حتی آنچه زیر پای ماست می‌شود [۱۰۱]. از همین روست که دانستن این اسماء، فضیلتی برای آدم محسوب می‌شد که او را شایسته مقام خلافت الهی نمود.

تفاوت انسان و ملائکه در ظرفیت معرفتی

هنگامی که خداوند اسماء را به فرشتگان عرضه کرد، آنها از پاسخگویی ناتوان بودند و گفتند: «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا» – تو منزهی، ما دانشی نداریم جز آنچه به ما آموخته‌ای [۱۱۱]. این واقعه تفاوت اساسی ظرفیت معرفتی انسان و فرشتگان را نشان می‌دهد.

در میان موجودات کامل تنها انسان کامل است که مجلای همه اسماء الله است و این یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های انسان کامل نسبت به دیگر مظاهر است [۱۲۲]. در مقابل، فرشتگان تنها بخشی از اسماء الهی را در خود دارند.

تفاوت دیگر این است که ملائکه مقام معلوم دارند و هر چه دارند به صورت بالفعل است، اما انسان هر چند از نظر فعلیت محدود است، از نظر قابلیت نامحدود است. به همین جهت، انسان توانایی دریافت علومی را دارد که ملائکه توان تحمل آن علوم را ندارند [۱۱۲]. ابن عربی این تفاوت را چنین بیان می‌کند: ملائکه خداوند و خودشان و اسمایی که به آنها استناد می‌شود را جز از وجه جزئی تعیّنی نمی‌شناسند [۱۲۲].

نقش خلافت در تخلق به اسماء

خلافت الهی انسان که قرآن از آن پرده برداشته، از نوع خلافت تکوینی است نه خلافت اعتباری و قراردادی [۱۴۴]. این خلافت، جانشینی از خداوند است، نه از موجودات زمینی قبلی [۱۳۱].

محور و مدار خلافت الهی علم به اسماء است، و از سوی دیگر آگاهی به اسما الاهی نیازمند استقامت در مسیر بندگی است [۱۴۲]. درواقع، انسان نه تنها اسماء الهی را آموزش ندیده، بلکه آنها را در جان خود حمل کرده است [۱۳۲].

به تعبیر آیت‌الله جوادی آملی، خلیفه کسی است که در آغاز و انجام سمَت خود، آیینۀ مستخلفٌ عنه (یعنی خدا) است و هیچ‌گاه از آن قبله منحرف و از آن کعبه منصرف نمی‌شود [۱۳۲]. بدین ترتیب، انسان در مقام خلیفه الهی، می‌تواند مظهر اسماء الهی باشد و خداوند از طریق او کارهای خود را انجام دهد [۱۴۱].

خلافت حقیقی زمانی محقق می‌شود که انسان تلاش کند اسماء و صفات الهی در وجودش تبدیل به دارایی و مهارت شده و منشأ اثر باشند [۱۲۴]. این همان مفهوم عمیقی است که در درسگفتارهای آیت الله محمدرضا نکونام: اسماءالحسنی بر اساس وب سایت صادق خادمی مورد تأکید قرار گرفته است.

تقسیم‌بندی اسماء: ذاتی، صفاتی و فعلی

Image

Image Source: Philosophy Models

در مباحث عمیق عرفان اسلامی، اسماء الهی از نظر ماهیت و کارکرد به سه دسته تقسیم می‌شوند. این تقسیم‌بندی کلیدی برای فهم مراتب تجلی حق تعالی است. گفتمان عرفانی آیت‌الله نکونام درباره اسماءالحسنی این ساختار سه‌گانه را برای درک عمیق‌تر رابطه بین خالق و مخلوق تبیین می‌کند.

ویژگی‌های اسماء ذاتی در مقام احدیت

اسماء ذاتی در بالاترین مرتبه از سلسله مراتب هستی قرار دارند. این اسماء در مقام احدیت تحقق می‌یابند و مبدأ برای سایر اسماء و صفات هستند.

اسماء ذاتی، نشانگر تعیّن ذات به مقام احدیت هستند و ویژگی بارز آنها این است که با صراحت بیشتری به ذات حق اشاره می‌کنند. برخی از اسماء ذاتی عبارتند از: الله، رب، قدوس، سلام، مؤمن، مهیمن، عزیز و متکبر.

در واقع، ذات خداوند در مقام احدیت، مجهول مطلق است و هیچ اسم و رسمی ندارد. حتی از اسماء ذاتیه نیز مبرّی است، زیرا این اسماء صرفاً نشانگر تعیّن ذات به مقام احدیت هستند.

اسماء صفاتی و ظهور در واحدیت

پس از مقام احدیت، مقام واحدیت قرار دارد که محل ظهور اسماء صفاتی است. مقام واحدیت، اعتبار ذات به حسب مقام جمع اسماء و صفات است که گاهی به مقام جمع‌الجمع نیز تعبیر می‌شود. در این مقام، خداوند به اوصاف کمال چون علم، حیات، قدرت و اراده وصف می‌شود.

اسماء صفاتی همچون حیّ، شکور، قهار، قاهر، مقتدر، قوی، رحمان و رحیم در مراحل میانی تعیّن ثانی جای دارند. در این اسماء، جلوه وصفی بر جلوه ذاتی غلبه دارد، اگرچه ذات حق نیز در آنها حضور دارد. به تعبیر دیگر، اگر ذات وجود را طوری اعتبار کنیم که اسماء و صفات در آن مستهلک باشند، مقام احدیت است و اگر ذات را با اسماء و صفات به طور تفصیل اعتبار کنیم، مقام واحدیت است.

اسماء فعلی و ارتباط با خلق

اسماء فعلی در پایین‌ترین مرتبه قرار دارند و از مقام خلق انتزاع می‌شوند. این اسماء مفهوماً و مصداقاً غیر یکدیگر و غیر از ذات حق تعالی هستند. اسماء فعلی همچون خالق، رازق، غافر، محیی، ممیت، حمید و مجید از رابطه خاص میان صفات ذاتی و مخلوقات انتزاع می‌شوند.

عالمان شیعی، صفات فعلی را حادث می‌دانند، در حالی که صفات ذاتی را قدیم می‌شمارند. به عنوان نمونه، از ملاحظه رزقی که خداوند برای مخلوقش خلق می‌کند، صفت رازق بودن حق تعالی انتزاع می‌شود.

اسماء فعلی، جنبه فعلی غالب دارند و فضای معنایی آنها را افعال مختلف حق اشباع کرده است، مانند مبدئ، وکیل، باعث، مجیب، واسع، حسیب، حفیظ، خالق، باری و مصور. در واقع، وجود مخلوقات عین اسماء فعلیه خداست و عالم از طریق همین اسماء اداره می‌شود.

راه‌های انس با اسماء و کشف اسم ربوبی

انس با اسماء الهی، پلی است میان انسان و خالق هستی که به واسطه آن، روح انسان به مراتب عالی معنویت نزدیک می‌شود. درسگفتارهای آیت الله محمدرضا نکونام: اسماءالحسنی نشان می‌دهد که این انس، فراتر از تکرار الفاظ، راهی برای تحول درونی است.

قرائت و تدبر در اسماء به‌عنوان ابزار انس

اولین راه انس با اسماء الهی، شناخت عینیت این اسماء در نظام عالم است. خداوند فرموده: «وَ لِلَّهِ الأسْماءُ الْحُسْنٰى فَادْعُوهُ بِها» – خدا را با اسمای نیکویش بخوانید. با این حال، تنها خواندن لفظی اسماء کافی نیست. همان‌طور که در ناسوت، ذکر زبانی «یا رازق» به تنهایی انسان را سیر نمی‌کند، در معنویت نیز باید از لفظ فراتر رفت.

برای انس واقعی با اسماء الهی، باید آداب قرائت را رعایت کرد:

  • طهارت و تواضع در نشستن
  • سکوت و آرامش درونی
  • قرائت با ترتیل و تأمل

تلاوت و تدبر در اسماء الحسنی، علاوه بر آثار معنوی، بر زندگی فردی و اجتماعی نیز تأثیرات مثبتی دارد و ایمان را تقویت می‌کند.

شناخت اسم ربوبی و تأثیر آن در سلوک

اسم رب یکی از مهم‌ترین اسمای الهی است که کار آن، تربیت هر موجود در مسیر کمالش می‌باشد. این اسم در تمام مراتب وجودی انسان کار می‌کند و نقش پرورش‌دهنده را ایفا می‌نماید.

نکته مهم این است که متربی تحت پرورش اسم رب به کمال می‌رسد، اما صاحب و مالک کمالات نمی‌شود. بنابراین، نتیجه پرورش اسم رب در وجود انسان، خشوع، بزرگ‌داشت خداوند و درک فقر خویش است. به تعبیر معروف: «درخت هرچه پربارتر، سربه‌زیرتر».

در واقع، توحید ربوبی گسترش این نگاه در تمام شئون زندگی است؛ یعنی بدانیم سررشتۀ تمام امور به دست خداست. انسان ربّانی کسی است که در تمام شئون زندگی به اسم رب متوسل می‌شود.

نقش مربی در انشاء و هدایت سالک

بر هیچ عاقلی پوشیده نیست که سیر و سلوک بدون استاد و راهنما ممکن نیست. مرحوم سیّد علی آقا قاضی(ره) تأکید داشت: «اگر کسی نصف عمرش را در پیدا کردن استاد سپری کند، ارزش دارد».

بعد از اینکه بندگانی با تلاش خود مراحل ابتدایی مسیر را گذراندند، خداوند متعال خودش متولی تربیت خاص آنان می‌شود. در این مرحله، ابتدا خداوند از عامل عاطفی استفاده کرده و محبتش را در دل بنده ایجاد می‌کند: «أَسْكَنْتُ فِی قَلْبِهِ حُبّاً».

علاوه بر این، مربی باید به فراگیر در برطرف کردن موانع راه کمک کند، نه اینکه خود موانع را برطرف سازد. این امر سبب می‌شود اختیار متربی حفظ شود و در رشد معنوی خود نقش فعالی داشته باشد.

تأثیر اسماء در سلوک و دفع اسماء خبیثه

اسماء الهی نه تنها راهنمای مسیر معرفت‌اند، بلکه سپری محافظ در برابر آسیب‌های معنوی نیز به شمار می‌آیند. قرآن کریم با زبان تمثیل، تقابل این دو جریان را در زندگی انسان ترسیم می‌کند و راه‌های بهره‌مندی از اسماء طیبه را برای مقابله با اسماء خبیثه نشان می‌دهد.

تفاوت اسماء طیبه و خبیثه در قرآن

قرآن کریم در سوره ابراهیم، کلمه طیبه را به درختی پاکیزه با ریشه‌های استوار و شاخه‌های سر به آسمان کشیده تشبیه می‌کند که همواره میوه‌اش را به اذن پروردگار می‌دهد. در مقابل، کلمه خبیثه را به درختی ناپاک که از روی زمین برکنده شده و هیچ ثبات و قراری ندارد، تمثیل می‌زند.

نکته مهم اینجاست که همه اسمای مُظهری از حق‌تعالی بوده و «من عنداللّه» می‌باشند، بنابراین اسم خبیث در اسمای مُظهری وجود ندارد. اسمایی چون «یامضلّ»، «یاجبّار»، «یاقهّار» و «یامنتقم» همگی از اسمای ربوبی‌اند. اسمای خبیثه را تنها در میان اسمای مَظهری باید جست، مانند نفس، شیطان، عصیان، طغیان و کفر.

برخی از اسمای خبیثه، از حالات درونی انسان سرچشمه می‌گیرند و برخی از بیرون به او راه می‌یابند. البته همین اسماء در ذات بسیط خود خبیث نیستند؛ چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: «أَتُجَادِلُونَنِی فِی أَسْمَاءٍ سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآَبَاؤُکمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ».

اذکار مأثور برای دفع اسماء خبیثه

انسان برای دفع اسمای خبیثه نیازمند بهره‌گیری از اسمای مُظهری است. اذکاری همچون «سبحان اللّه»، «لا اله الااللّه» و «استغفراللّه» ابزارهایی کارآمد برای این منظورند. باید توجه داشت که ذکرهای توصیه شده برای اوقات مختلف، صرفاً جنبه استحباب ندارند، بلکه نیاز معنوی روزانه انسان هستند.

کسانی که از اسمای مُظهری استفاده نمی‌کنند، اسمای خبیثه در جان و دلشان نفوذ کرده و مشکلات زیادی برایشان ایجاد می‌کند. نشانه‌های این امر، بی‌حوصلگی در عبادت، عدم لذت از مطالعه و سستی در انجام کارهای خیر است.

علاوه بر این، صدبار گفتن «سبحان اللّه»، «الحمدلله» و «لا اله الا اللّه» اسمای خبیثه را متلاشی می‌کند. همچنین استفاده از اذکاری مانند «یاحی یاقیوم» آفات را از انسان دفع می‌نماید.

اسماء به‌عنوان ابزار سلوک معنوی

در اصطلاح عرفا، اسم لفظ نیست، بلکه ذات مسما همراه با اعتبار صفتی وجودی یا عدمی است. بر این اساس، همه موجودات اسامی حق تعالی هستند، زیرا ذات مطلق است که به همراه وصفی از اوصاف در هر موجودی ظهور خاصی دارد.

سالک در هر درجه از سلوک با اسمی از اسماء الهی متحد و به آن متحقق می‌گردد و قهراً در تحت سیطره حکم آن اسم واقع می‌شود تا در پایان سلوک در ام أئمه الاسماء یعنی الله فانی شود.

دولت اسما نیز متفاوت است؛ هنگام ذکر «یارحمن»، همه اسما با دولت رحمت خوانده می‌شوند و در ذکر «یاجبار»، همه اسما با دولت جبر دنبال می‌شوند. مربی پخته و حاذق بر اساس دولت اسما، اذکار مناسب را برای سالک تجویز می‌کند تا او را در مسیر سلوک یاری نماید.

Conclusion

سخن پایانی: اسماءالحسنی و تعالی روح انسان

بنابراین، درسگفتارهای آیت‌الله نکونام درباره اسماءالحسنی، دریچه‌ای ژرف به سوی شناخت پروردگار و جایگاه انسان در نظام هستی می‌گشاید. اسماء الهی نه تنها مفاهیمی انتزاعی، بلکه حقایقی زنده هستند که انسان می‌تواند با آنها ارتباط معنوی برقرار کند و از طریق آن به مراتب عالی کمال دست یابد.

همچنین آموزش اسماء به حضرت آدم(ع) نمایانگر ظرفیت شگفت‌انگیز انسان در دریافت و تجلی این اسماء است. این امتیاز استثنایی، وجه تمایز اساسی میان انسان و فرشتگان قرار گرفته و زمینه‌ساز مقام خلافت الهی برای نوع بشر شده است.

تقسیم‌بندی اسماء به ذاتی، صفاتی و فعلی به ما کمک می‌کند تا مراتب تجلی حق تعالی را درک کنیم. اسماء ذاتی در مقام احدیت، اسماء صفاتی در مقام واحدیت، و اسماء فعلی در ارتباط با خلق ظاهر می‌شوند. این ساختار سلسله‌مراتبی، نظام هستی را در پیوند با خالق آن معنادار می‌سازد.

از سوی دیگر، انس با اسماء الهی راهی برای تحول درونی است. کشف اسم ربوبی و تأثیر آن در سلوک معنوی، نقش مهمی در پرورش روح انسان دارد. مربی در این مسیر یاریگر سالک بوده و او را در مسیر معرفت هدایت می‌کند.

در حقیقت، اسماء الهی سپری محافظ در برابر آسیب‌های معنوی هستند. تفاوت میان اسماء طیبه و خبیثه در قرآن به روشنی بیان شده و راه‌های بهره‌مندی از اسماء طیبه برای مقابله با اسماء خبیثه نشان داده شده است.

سرانجام، باید گفت شناخت اسماء الحسنی صرفاً دانشی نظری نیست، بلکه راهی عملی برای زیستن در پرتو صفات الهی است. هر انسانی می‌تواند با تخلق به این اسماء، مرتبه‌ای از کمال را در وجود خود متجلی سازد و آینه‌ای برای ظهور جلوه‌های حق شود. این همان رسالت اصیل انسان در مقام خلیفه‌الهی است که با عنایت به درسگفتارهای آیت‌الله نکونام می‌توان به درک عمیق‌تری از آن نائل شد.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده