در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

تحلیل میان‌رشته‌ای تزویر دینی: منظری الهیاتی و علوم اجتماعی

تحلیل میان‌رشته‌ای تزویر دینی در فصل ششم کتاب تزویر و دین الاهی اثر صادق خادمی: منظری الهیاتی و علوم اجتماعی

مقدمه

فصل ششم کتاب تزویر و دین الاهی اثر صادق خادمی، با عنوان «برانداز دین و قاتل دینداری»، نقدی عمیق و الهیاتی از مفهوم «تزویر» ارائه می‌دهد که به‌مثابه دینی کاذب و برانداز، دین الاهی راستین را از طریق نفاق، ستمگری، و فقر فکری مخدوش می‌سازد. تحلیل خادمی، که ریشه در الهیات اسلامی، تفسیر قرآنی، و سنت‌های ادبی پارسی دارد، تزویر را نیرویی سیستمیک معرفی می‌کند که اصالت معنوی را تضعیف و انسجام اجتماعی را فرسوده می‌کند. این مقاله با رویکردی میان‌رشته‌ای، استدلال‌های خادمی را با یافته‌های علوم اجتماعی مدرن، از جمله جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، و مطالعات رسانه‌ای، تلفیق کرده و با مقایسه مفهوم تزویر با نظریه‌های معاصر در باب دستکاری دینی، کنترل اجتماعی، و شکل‌گیری هویت، سازوکارهای دین کاذب و پیامدهای آن در جوامع مدرن را روشن می‌سازد. این تحلیل با اهتمام علمی، ارجاعات معتبر و منطق منسجم، به بررسی این موضوع می‌پردازد.

چارچوب الهیاتی خادمی: تعریف تزویر

خادمی تزویر را به‌مثابه دینی جعلی تعریف می‌کند که به دین راستین نفوذ کرده و فاقد صفات الاهی، وحیانی، و نورانی است که برای دین حقیقی ضروری‌اند. او تزویر را «کسب‌وکاری مزدورانه» می‌داند که معنویت را برای کسب منفعت دنیوی کالایی کرده و از انعطاف، جامعیت، و هم‌زمانی با عصر خویش بی‌بهره است (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم). محور استدلال او غیاب واسطه‌ای الاهی—چه امامی معصوم یا رهبری فرزانه و برگزیده—است که دین را به تزویر آلوده می‌کند و هدفش اضمحلال نظام امامت و وحی الاهی است.

«تزویر، فریبی خودمرجع و اغواگر است که با امیال پست و هسته‌ای شریر و منقطع از خدا هدایت می‌شود و توطئه‌ای علیه دینداری است که از درون خود دین و اعلان آن سرچشمه می‌گیرد.» (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم)

خادمی نقد خود را با استناد به آیات ۴۱ و ۴۲ سوره قصص، که پیشوایان تزویری را به‌عنوان دعوت‌کنندگان به سوی آتش و ملعون در دنیا و آخرت معرفی می‌کند، مستند می‌سازد. این دیدگاه با سنت الهیاتی اسلامی هم‌خوانی دارد که بر ضرورت هدایت الاهی برای حفظ اصالت معنوی تأکید می‌ورزد (نصر، ۱۳۸۵). مفهوم تزویر خادمی با نظریه «افسون‌زدایی» ماکس وبر در نهادهای دینی مدرن شباهت‌هایی دارد، جایی که عقلانیت و بوروکراتیزه شدن، قداست دین را زایل کرده و انگیزه‌های سودجویانه را جایگزین می‌کند (وبر، ۱۹۲۲/۱۳۷۲). با این حال، تأکید خادمی بر واسطه‌های الاهی، منظری متمایز و اسلامی ارائه می‌دهد که با جامعه‌شناسی سکولار وبر تفاوت دارد.

منظر جامعه‌شناختی: تزویر به‌مثابه کنترل اجتماعی

تصویر خادمی از تزویر به‌عنوان نظامی یکنواخت، مناسک‌گرا، و ستمگر با نظریه‌های جامعه‌شناختی کنترل اجتماعی هم‌سو است. او تزویر را «یکنواخت، هم‌شکل، نامناسب، ملال‌آور، ستمگر، و مخرب اندیشه اصیل» توصیف می‌کند که با اجبار و تبلیغات، همنوایی را تحمیل می‌کند (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم). این توصیف با مفهوم قدرت انضباطی میشل فوکو هم‌خوانی دارد، جایی که نهادها از طریق نظارت و عادی‌سازی، مخالفت را سرکوب و یکسان‌سازی را ترویج می‌کنند (فوکو، ۱۹۷۷/۱۳۸۳). استفاده تزویر از رسانه برای انحصار گفتمان، که خادمی به آن اشاره می‌کند، با مفهوم فوکو از «رژیم‌های حقیقت» سازگار است، جایی که روایت‌های مسلط، صداهای بدیل را به حاشیه می‌رانند.

مطالعات تجربی درباره اقتدارگرایی دینی از ادعاهای خادمی پشتیبانی می‌کنند. آلتمایر (۲۰۰۶) جنبش‌های دینی اقتدارگرا را با پایبندی جزمی، سرکوب نقد، و خصومت با گروه‌های خارجی مشخص می‌کند، ویژگی‌هایی که با توصیف خادمی از سختی و عدم تسامح تزویر هم‌راستاست. خادمی به گفت‌وگویی از سریال مختارنامه استناد می‌کند تا دورویی تزویر را نشان دهد:

«تزویر بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوا به میدان می‌آید. تزویر سکه‌ای دوروست که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است.» (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم، به نقل از مختارنامه)

این دورویی با نظریه مدیریت تأثیر گافمن (۱۹۵۹) هم‌خوانی دارد، که در آن افراد یا نهادها چهره‌ای مقدس را در «صحنه پیشین» نمایش می‌دهند تا نیات پنهان خود را بپوشانند. در زمینه‌های مدرن، برنامه‌های تلویزیونی مذهبی و کلیساهای عظیم‌الجثه اغلب از چنین راهبردهایی استفاده می‌کنند و از رسانه برای نمایش دینداری در راستای اهداف مالی یا سیاسی بهره می‌برند (هادن و شوپ، ۱۹۸۸). تحلیل خادمی بدین‌ترتیب منظری الهیاتی برای فهم این پدیده‌ها ارائه می‌دهد و آن‌ها را به‌مثابه جلوه‌هایی از تزویر معرفی می‌کند که از احساسات دینی برای کنترل سوءاستفاده می‌کنند.

ابعاد روان‌شناختی: تزویر و فرسایش هویت

خادمی استدلال می‌کند که دین تزویری فرهنگی از بی‌اعتمادی، فقدان هویت، و بی‌ارزشی ایجاد می‌کند و افراد را به سوی سکولاریسم یا دینداری خودمرجع سوق می‌دهد (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم). این با پژوهش‌های روان‌شناختی درباره تأثیر محیط‌های دینی اقتدارگرا بر شکل‌گیری هویت هم‌خوانی دارد. اریکسون (۱۹۶۸) معتقد است که بحران‌های هویتی زمانی پدید می‌آیند که افراد در معرض ساختارهای اجتماعی سخت‌گیرانه‌ای قرار گیرند که خودمختاری را سرکوب می‌کنند و به بیگانگی و ناامیدی وجودی منجر می‌شوند. مشاهده خادمی مبنی بر اینکه تزویر «همه را در تاریکی و ابهام به بردگی می‌کشد و فرمان‌برداری و تسلیم می‌طلبد» این پویایی را بازتاب می‌دهد، زیرا خودبیانگری و تفکر نقادانه را سرکوب می‌کند.

نظریه ناهماهنگی شناختی نیز نقد خادمی را روشن می‌سازد. فستینگر (۱۹۵۷) پیشنهاد می‌کند که افراد هنگام مواجهه با تناقض میان باورها و واقعیت، ناراحتی روان‌شناختی را تجربه می‌کنند و اغلب با همنوایی با روایت‌های مسلط این تناقض را رفع می‌کنند. گفتمان انحصاری تزویر، چنان‌که خادمی توصیف می‌کند، با خاموش کردن دیدگاه‌های بدیل، چنین ناهماهنگی‌ای را القا می‌کند و پیروان را وادار به هم‌راستایی با دروغ‌هایش یا مواجهه با طرد شدن می‌کند. خادمی به سوره اسراء (آیات ۴۵–۴۷) اشاره می‌کند که پیروان تزویری را به لحاظ فکری نفوذناپذیر توصیف می‌کند، با «پرده‌هایی بر قلب‌هایشان» و «ناشنوایی در گوش‌هایشان» (قرآن کریم، ۱۷:۴۵–۴۷). مطالعات روان‌شناختی درباره بنیادگرایی دینی این را تأیید می‌کنند و نشان می‌دهند که باورمندان جزمی اغلب سختی شناختی از خود نشان می‌دهند و در برابر شواهد متضاد مقاومت می‌کنند تا خلوص ایدئولوژیک خود را حفظ کنند (هود و همکاران، ۲۰۰۵).

تأکید خادمی بر نقش تزویر در ترویج دینداری خودمرجع نیز در روان‌شناسی مدرن پشتیبانی می‌شود. نظریه خودتعیین‌گری (رایان و دسی، ۲۰۰۰) بیان می‌کند که افراد برای دستیابی به بهزیستی روان‌شناختی به خودمختاری، شایستگی، و ارتباط نیاز دارند. هنگامی که دین تزویری با اجبار و بی‌معنایی این نیازها را انکار می‌کند، افراد ممکن است به معنویت شخصی‌شده روی آورند، همان‌طور که خادمی مشاهده می‌کند، تا خودمختاری و اصالت خود را بازپس گیرند. این روند در ظهور هویت‌های «معنوی اما نه دینی» در جوامع غربی مشهود است، جایی که افراد نهادهای دینی را به نفع نظام‌های اعتقادی التقاطی و خودساخته رد می‌کنند (مرکز تحقیقات پیو، ۲۰۱۷).

مطالعات رسانه‌ای: تزویر و تبلیغات

تحلیل خادمی از وابستگی تزویر به رسانه برای ترویج روایت خود و سرکوب حقیقت با مطالعات رسانه‌ای معاصر هم‌خوانی دارد. او خاطرنشان می‌کند که تزویر از «تبلیغات مدرن» برای پخش حقانیت خود استفاده می‌کند و مانع از تحلیل مقایسه‌ای میان دین راستین و کاذب می‌شود (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم). این با مدل تبلیغاتی هرمن و چامسکی (۱۹۸۸) هم‌سو است که استدلال می‌کند رسانه به منافع نخبگان خدمت می‌کند و با فیلتر کردن اطلاعات، سلطه ایدئولوژیک را حفظ می‌کند. کنترل انحصاری تزویر بر گفتمان، چنان‌که خادمی توصیف می‌کند، نقش رسانه را در شکل‌دهی به ادراک عمومی از طریق چارچوب‌بندی گزینشی و تعیین دستور کار بازتاب می‌دهد.

نقد این فصل از فرهنگ سلبریتی به‌مثابه محصول جانبی سلطه تزویر با مطالعات رسانه‌ای ارتباط بیشتری می‌یابد. خادمی استدلال می‌کند که سلبریتی‌ها، که با جذابیت و برجستگی رسانه‌ای توانمند شده‌اند، جایگزین مراجع دینی می‌شوند و روایت‌های تجویزشده را در چارچوبی سیستمیک ترویج می‌کنند (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم). این پدیده در مطالعات فرهنگ سلبریتی به‌خوبی مستند شده است، جایی که رسانه تأثیر شخصیت‌هایی را که ویژگی‌های ایده‌آل‌شده‌ای مانند زیبایی یا ثروت را تجسم می‌بخشند، تقویت می‌کند تا ارزش‌های اجتماعی را شکل دهد (کشمور، ۲۰۰۶). ظهور تأثیرگذاران شبکه‌های اجتماعی، که اغلب محتوای معنوی یا سبک زندگی را تبلیغ می‌کنند، این تغییر را نشان می‌دهد، زیرا آن‌ها از اصالت و ارتباط‌پذیری برای جذب دنبال‌کنندگان استفاده می‌کنند، اغلب به قیمت گفتمان دینی عمیق (مارویک، ۲۰۱۳).

اشاره خادمی به ادبیات پاددینی، به‌ویژه شعرهایی با الهام از متون یهودی مانند غزل غزل‌های سلیمان، نقش رسانه را در نشر روایت‌های برانداز برجسته می‌کند. او این آثار را سفسطه‌آمیز و پوچ‌گرا می‌داند که با ترویج بیگانگی، در خدمت تزویر هستند (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم). این با مفهوم ابر واقعیت بودریار (۱۹۹۴) هم‌خوانی دارد، که در آن رسانه واقعیت‌های شبیه‌سازی‌شده‌ای را می‌سازد که حقیقت را پنهان می‌کنند و به «بیابان واقعیت» منجر می‌شوند. نقد الهیاتی خادمی بدین‌ترتیب مطالعات رسانه‌ای را تکمیل می‌کند و چنین ادبیاتی را ابزاری برای تزویر می‌داند که اصالت معنوی را فرسایش می‌دهد.

نقطه مقابل الهیاتی: رهبری فرزانه

در تقابل با تزویر، خادمی از رهبری دینی فرزانه تجلیل می‌کند که با انتصاب الاهی، بصیرت نافذ، و حکمت نورانی مشخص می‌شود. او به روایتی از امام علی (ع) استناد می‌کند تا عالمان حقیقی—که با دانش، بردباری، و خاموشی متمایزند—را از مدعیان تزویری که با نافرمانی، ستمگری، و حمایت از ستمگران شناخته می‌شوند، متمایز سازد (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم). این با سنت‌های الهیاتی اسلامی هم‌خوانی دارد که بر ضرورت رهبری هدایت‌شده الاهی برای حفظ یکپارچگی ایمان تأکید می‌ورزند (طباطبایی، ۱۳۵۴).

«امیرمؤمنان، علیه‌السلام، فرمود: ای جویای دانش، عالم حقیقی سه نشانه دارد: دانش، بردباری، و خاموشی. مدعی که با زحمت عالم‌نمایی می‌کند… با سرپیچی از بالادستان نزاع می‌کند، بر زیردستان با سلطه ستم می‌ورزد، و از ستمگران حمایت می‌کند.» (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم)

از منظر علوم اجتماعی، این مدل رهبری با نظریه رهبری تحول‌آفرین هم‌خوانی دارد که بر الهام‌بخشی، تحریک فکری، و توجه فردی تأکید می‌کند (باس، ۱۹۸۵). رهبران فرزانه، چنان‌که خادمی توصیف می‌کند، انعطاف‌پذیری، فروتنی، و شفقت را ترویج می‌کنند و پیروان را برای مواجهه با چالش‌های مدرن توانمند می‌سازند. این در تقابل با رهبری معامله‌گرانه است که با تاکتیک‌های سودجویانه و اجباری تزویر هم‌راستاست. مطالعات تجربی درباره رهبری دینی تأیید می‌کنند که رویکردهای تحول‌آفرین، تعامل و رشد معنوی جماعت را تقویت می‌کنند و از حمایت خادمی از شخصیت‌های هدایت‌شده الاهی پشتیبانی می‌کنند (روولد، ۲۰۰۸).

ادبیات و معنا: نقدی فرهنگی

دفاع خادمی از ادبیات معنامحور، به‌ویژه غزل پارسی، به‌مثابه محملی برای حقیقت و پرسش‌های جاودان انسانی، نقطه مقابل فرهنگی برای فقر فکری تزویر ارائه می‌دهد. او استدلال می‌کند که تأثیر شعر به تعامل آن با قداست الاهی و دقت منطقی وابسته است و جاودانگی آن را در فراسوی محدودیت‌های زمانی تضمین می‌کند (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم). این دیدگاه با نظریه ادبی هم‌خوانی دارد که ادبیات را مکانی برای تأمل فرهنگی و اخلاقی می‌داند (ایگلتون، ۲۰۰۸).

خادمی شعرهای پاددینی، که از متونی مانند غزل غزل‌های سلیمان الهام گرفته‌اند، را سفسطه‌آمیز و پوچ‌گرا می‌داند و فاقد عمق گفتمان معنوی اصیل می‌شمارد. او به سوره انعام (آیات ۱۱۲–۱۱۳) استناد می‌کند تا این «گفتار آراسته» را فریب شیطانی محکوم کند (خادمی، ۱۴۰۴، فصل ششم). از منظر روان‌شناختی، این با مطالعات هویت روایی هم‌خوانی دارد که نشان می‌دهد روایت‌های معنادار، انسجام و هدف را ترویج می‌کنند، درحالی‌که روایت‌های تکه‌تکه یا پوچ‌گرا به پریشانی وجودی منجر می‌شوند (مک آدامز، ۲۰۰۱). فرم و محتوای هماهنگ غزل، که خادمی از آن دفاع می‌کند، روایتی ساخت‌یافته ارائه می‌دهد که ابعاد معنوی و زیبایی‌شناختی را یکپارچه کرده و بهزیستی روان‌شناختی را ترویج می‌کند.

از منظر جامعه‌شناختی، تأکید خادمی بر ادبیات معنامحور، مفهوم سرمایه فرهنگی بوردیو (۱۹۸۴) را بازتاب می‌دهد، جایی که فرم‌های ادبی مانند غزل، ارزش نمادین را تجسم می‌بخشند و هویت فرهنگی و انسجام اجتماعی را تقویت می‌کنند. در مقابل، ترویج تزویر از گفتمان سطحی، که در محتوای سلبریتی‌محور دیده می‌شود، با کالایی‌سازی فرهنگ هم‌راستاست و بازارپذیری را بر محتوا ترجیح می‌دهد (آدورنو، ۱۹۹۱). نقد خادمی بدین‌ترتیب الهیات و جامعه‌شناسی فرهنگی را پیوند می‌دهد و از ادبیاتی دفاع می‌کند که حقیقت را پاس داشته و در برابر تأثیرات فرساینده تزویر مقاومت می‌کند.

ترکیب میان‌رشته‌ای: تزویر در زمینه‌های مدرن

تحلیل خادمی از تزویر چارچوبی نیرومند برای فهم پدیده‌های دینی و اجتماعی معاصر ارائه می‌دهد. از منظر الهیاتی، تأکید او بر واسطه‌های الاهی با آخرت‌شناسی اسلامی هم‌خوانی دارد که ضرورت رهبری هدایت‌شده را برای عبور از بحران‌های معنوی مطرح می‌کند (اسپوزیتو، ۱۳۸۱). از منظر جامعه‌شناختی، سازوکارهای کنترل تزویر، جنبش‌های دینی اقتدارگرا را بازتاب می‌دهد، جایی که جزم‌اندیشی و اجبار، خودمختاری را سرکوب می‌کنند (آلتمایر، ۲۰۰۶). از منظر روان‌شناختی، فرسایش هویت و معنا با نظریه‌های بیگانگی و ناهماهنگی شناختی هم‌راستاست و هزینه انسانی دین کاذب را برجسته می‌کند (اریکسون، ۱۹۶۸؛ فستینگر، ۱۹۵۷). در مطالعات رسانه‌ای، تاکتیک‌های تبلیغاتی تزویر، دستکاری ادراک عمومی از طریق چارچوب‌بندی و ابر واقعیت را بازتاب می‌دهد (هرمن و چامسکی، ۱۹۸۸؛ بودریار، ۱۹۹۴).

تحلیل تطبیقی همگرایی‌ها و واگرایی‌هایی را آشکار می‌کند. منظر الهیاتی خادمی نقدی هنجاری ارائه می‌دهد که در علوم اجتماعی سکولار غایب است و تزویر را شکست اخلاقی و معنوی می‌داند، نه صرفاً پدیده‌ای اجتماعی. در مقابل، نظریه‌های علوم اجتماعی، دقت تجربی ارائه می‌دهند و مفاهیم انتزاعی خادمی را در الگوهای قابل‌مشاهده مستند می‌کنند. برای نمونه، ظهور دینداری خودمرجع، که خادمی به آن اشاره می‌کند، در مطالعات فردگرایی معنوی پشتیبانی تجربی می‌یابد (مرکز تحقیقات پیو، ۲۰۱۷)، اما تأکید خادمی بر هدایت الاهی، عنصری تجویزی معرفی می‌کند که در روایت‌های جامعه‌شناختی غایب است. این ترکیب میان‌رشته‌ای فهم ما را غنی می‌سازد و عمق الهیاتی را با بینش تجربی پیوند می‌دهد تا ماهیت چندوجهی تزویر دینی را مورد توجه قرار دهد.

نتیجه‌گیری

فصل ششم کتاب تزویر و دین الاهی اثر صادق خادمی نقدی فاخر و الهیاتی از دین تزویری ارائه می‌دهد و آن را نیرویی برانداز می‌داند که از طریق نفاق، ستمگری، و فقر فکری، ایمان اصیل را تضعیف می‌کند. این مقاله با تلفیق استدلال‌های خادمی با منظرهای علوم اجتماعی، سازوکارهای تزویر را، از کنترل اجتماعی و فرسایش هویت تا دستکاری رسانه‌ای و کالایی‌سازی فرهنگ، روشن می‌سازد. از منظر الهیاتی، حمایت خادمی از رهبری فرزانه و ادبیات معنامحور، ضرورت هدایت الاهی و اصالت فرهنگی را برای مقابله با تأثیرات فرساینده تزویر تأکید می‌کند. از منظر اجتماعی و روان‌شناختی، بینش‌های او با نظریه‌های اقتدارگرایی، بیگانگی، و هویت روایی هم‌خوانی دارد و چارچوبی نیرومند برای تحلیل چالش‌های دینی معاصر ارائه می‌دهد. این تحلیل میان‌رشته‌ای نه تنها نقد خادمی را معتبر می‌سازد، بلکه با گسترش اهمیت آن به زمینه‌های مدرن، فهم جامعی از تعامل ایمان، قدرت، و فرهنگ ارائه می‌دهد. پژوهش‌های آتی می‌توانند مطالعات موردی تجربی جنبش‌های دینی تزویری را بررسی کنند و روش‌شناسی‌های الهیاتی و علوم اجتماعی را برای رسیدگی به این موضوع حیاتی پیوند دهند.

منابع

  • آدورنو، تئودور. (۱۹۹۱). صنعت فرهنگ: مقالاتی درباره فرهنگ توده‌ای. ترجمه مراد فرهادپور، تهران: هرمس، ۱۳۸۴.
  • آلتمایر، باب. (۲۰۰۶). اقتدارگرایان. انتشارات دانشگاه منیتوبا.
  • اسپوزیتو، جان. (۱۳۸۱). آنچه همه باید درباره اسلام بدانند. ترجمه محمدحسین آریا، تهران: کویر.
  • ایگلتون، تری. (۲۰۰۸). نظریه ادبی: درآمدی. ترجمه نصرالله مرادی، تهران: نشر نی، ۱۳۹۰.
  • اریکسون، اریک. (۱۹۶۸). هویت: جوانی و بحران. ترجمه مهدی گنجی، تهران: ساوالان، ۱۳۸۰.
  • باس، برنارد. (۱۹۸۵). رهبری و عملکرد فراتر از انتظارات. انتشارات فری پرس.
  • بودریار، ژان. (۱۹۹۴). شبیه‌سازی و شبیه‌سازها. ترجمه افشین جهاندیده، تهران: نیکا، ۱۳۸۶.
  • بوردیو، پیر. (۱۹۸۴). تمایز: نقدی اجتماعی بر قضاوت سلیقه. ترجمه حسن چاوشیان، تهران: ثالث، ۱۳۸۹.
  • خادمی، صادق. (۱۴۰۴). تزویر و دین الاهی. شیراز: صبح ظهور.
  • روولد، جنس. (۲۰۰۸). «اثرات رهبری تحول‌آفرین در سازمان‌های دینی». مجله توسعه رهبری و سازمان، ۲۹(۷)، ۶۱۹–۶۳۶.
  • طباطبایی، محمدحسین. (۱۳۵۴). شیعه در اسلام. قم: انتشارات انصاریان.
  • فستینگر، لئون. (۱۹۵۷). نظریه ناهماهنگی شناختی. ترجمه احمد علی‌پور، تهران: ارجمند، ۱۳۸۵.
  • فوکو، میشل. (۱۹۷۷). نظم و مجازات: تولد زندان. ترجمه نیکو سرخوش، تهران: نی، ۱۳۸۳.
  • کشمور، الیس. (۲۰۰۶). فرهنگ سلبریتی. ترجمه مهدی یزدانی‌خرم، تهران: چشمه، ۱۳۸۸.
  • گافمن، اروینگ. (۱۹۵۹). ارائه خود در زندگی روزمره. ترجمه مسعود کیانپور، تهران: مرکز، ۱۳۸۶.
  • مارویک، آلیس. (۲۰۱۳). به‌روزرسانی وضعیت: سلبریتی، تبلیغات، و برندسازی در عصر رسانه‌های اجتماعی. ترجمه رضا مقدم، تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۹۵.
  • مرکز تحقیقات پیو. (۲۰۱۷). چشم‌انداز در حال تغییر دین جهانی. مرکز تحقیقات پیو.
  • مک آدامز، دن. (۲۰۰۱). داستان‌هایی که با آن‌ها زندگی می‌کنیم: اسطوره‌های شخصی و ساخت خود. ترجمه محمد گذرآبادی، تهران: نی، ۱۳۸۷.
  • نصر، سیدحسین. (۱۳۸۵). فلسفه اسلامی از آغاز تا امروز. ترجمه محمد ایلخانی، تهران: سروش.
  • هادن، جفری و شوپ، آنسون. (۱۹۸۸). تلوانجلیسم: قدرت و سیاست در مرز خدا. انتشارات هنری هولت.
  • هرمن، ادوارد و چامسکی، نوام. (۱۹۸۸). تولید رضایت: اقتصاد سیاسی رسانه‌های جمعی. ترجمه محمود عبدالله‌زاده، تهران: اختران، ۱۳۸۷.
  • هود، رالف و همکاران. (۲۰۰۵). روان‌شناسی دین: رویکردی تجربی. ترجمه محمد دهقانی، تهران: رشد، ۱۳۸۸.
  • وبر، ماکس. (۱۹۲۲/۱۳۷۲). جامعه‌شناسی دین. ترجمه احمد تدین، تهران: هرمس.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده