تحلیل فصل هفتم: گفتوگو، رواداری و امنیت ادیان از کتاب تزویر و دین الهی نوشته صادق خادمی
تحلیل فصل هفتم: گفتوگو، رواداری و امنیت ادیان از کتاب تزویر و دین الهی نوشته صادق خادمی
چکیده
این مقاله به تحلیل جامع فصل هفتم کتاب تزویر و دین الهی نوشته صادق خادمی با عنوان «گفتوگو، رواداری و امنیت ادیان» میپردازد. این فصل به بررسی وحدت ذاتی ادیان الهی، نقش محوری گفتوگوی بینالادیانی در تقویت صلح و امنیت جهانی، و تأثیر مخرب خرافات و تزویر بر هماهنگی دینی اختصاص دارد. خادمی با تأکید بر اشتراکات حقیقی ادیان، رویکردی عالمانه و فرزانهمحور به گفتوگوی بینالادیانی را ترویج میدهد، بهویژه میان ادیان ابراهیمی، بهمنظور کاهش تعارضات و ارتقای همزیستی جهانی. این مقاله استدلالهای خادمی را تشریح، آنها را در چارچوب گفتمانهای الهیاتی و فلسفی قرار داده و پیامدهای آن را برای مطالعات بینالادیانی معاصر ارزیابی میکند.
مقدمه
صادق خادمی در فصل هفتم کتاب تزویر و دین الهی به بررسی عمیق موضوعات گفتوگو، رواداری و امنیت ادیان پرداخته و چشماندازی ارائه میدهد که ادیان را بهعنوان مجاری الهی حقایق جاودانه معرفی میکند، حقایقی که علیرغم تنوع در بیان، ذاتاً متحدند. او استدلال میکند که گفتوگوی بینالادیانی، مبتنی بر حقیقتجویی و کاوش عقلانی، برای پرورش رشد دینی و تضمین صلح جهانی ضروری است. خادمی همچنین به نقد تحریفات ناشی از خرافات و تزویر میپردازد که وحدت دینی را مخدوش کرده و به تعارضات دامن میزنند. این مقاله استدلالهای خادمی را خلاصه کرده، چارچوب الهیاتی او را تبیین و اهمیت آن را برای پویاییهای بینالادیانی مدرن بررسی میکند.
بنیاد الهیاتی: وحدت حقایق الهی
خادمی دین حقیقی را روشی الهی برای بیان حقایق معرفی میکند، حقایقی که از محدودیتهای زمان، مکان و شرایط مادی فراتر میروند. او مینویسد: «دین حق، روشی الهی برای بیان حقایق است. حقایق، فرازمانی هستند و زمان و مکان و شرط و شک و دیگر زمینههای ناسوتی برنمیدارند» (خادمی، فصل هفتم). ادیان به میزان برخورداری از این حقایق، از حیاتی جاودانه برخوردارند. اسناد حقیقت به بیانکننده اولیه آن، معمولاً یک پیامبر، به معنای انحصار نیست، بلکه نشاندهنده میراث مشترکی از حکمت الهی است.
این فصل تأکید میکند که تفاوت در نامهای ادیان به تفاوت در حقایق منجر نمیشود. خادمی اظهار میدارد: «تفاوت نامهای ادیان به تفاوت حقایق نمیانجامد، بلکه هر دینی به معیار حقایقی که دارد، حقّ است و ایمان به حق هرجا که باشد، حکم عقل است» (خادمی، فصل هفتم). این دیدگاه با فلسفههای دیرینهگرا که بر وحدت زیربنایی سنتهای دینی تأکید دارند همخوانی دارد، اما خادمی استدلال خود را در چارچوبی الهیاتی اسلامی و با استناد به تفسیر قرآنی تثبیت میکند.
گفتوگوی بینالادیانی بهعنوان کاتالیزور صلح
محور اصلی استدلال خادمی، پتانسیل تحولآفرین گفتوگوی بینالادیانی است. او معتقد است که گفتوگو با تسهیل تبادل ایدهها و شناسایی حقایق مشترک، رشد دینی را تقویت میکند. به قول او: «گفتوگوی در دین و تحقیق بر آن به رشد دین میانجامد. گسترش دین و توسعهی آن با گفتوگو و بشارت زمینه مییابد، نه با جنگ و ستیزهجویی» (خادمی، فصل هفتم). این ادعا رویکردهای نظامیمحور به تبلیغ دینی را به چالش کشیده و بهجای آن، تعامل فکری و معنوی را ترویج میدهد.
خادمی حقیقتجویی را سنگ بنای گفتوگوی مؤثر دانسته و احترام به حق حیات و زیستن جوامع دینی را پیشنیاز آن میداند. او تأکید میکند: «حقطلببودن، آغاز گفتوگوست و محترمداشتن حق حیات و زیستن برای تمامی ادیان و پیروانشان به عنوان نخستین حق، زمینهی لازم آن است» (خادمی، فصل هفتم). این موضع اخلاقی با گفتمانهای حقوق بشر معاصر همخوانی داشته و گفتوگوی بینالادیانی را بهعنوان مکانیزمی برای حفظ کرامت جهانی معرفی میکند.
این فصل به آیه قرآنی «یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا» (آلعمران ۳:۷) بهعنوان اصل راهنمای تعامل بینالادیانی اشاره دارد. این آیه بر منشأ الهی مشترک حقایق دینی تأکید کرده و مؤمنان را به پذیرش ایمانی کثرتگرا که فراتر از مرزهای فرقهای است، تشویق میکند. تفسیر خادمی از این آیه، تعهد او به هرمنوتیک وحدت را نشان میدهد، جایی که ایمان بهعنوان نیرویی متحدکننده و نه تفرقهافکن عمل میکند.
نقش فرزانگی در گفتمان دینی
خادمی نقش فرزانگان الهی را در هدایت گفتوگوی بینالادیانی بهسوی تفاهم متقابل برجسته میکند. او مینویسد: «تنها یک فرزانهی الهی که از مقام بسط و حکم زندهی ربوبی برخوردار است میتواند جریان گفتمان ادیان و حقمداری را مدیریت کند و آنان را به تفاهم و عقل جمعی برساند» (خادمی، فصل هفتم). این تأکید بر رهبری فرزانهمحور، سنت الهیاتی اسلامی را بازتاب میدهد که پیامبران و اولیا را بهعنوان واسطههای حکمت الهی ارج مینهد.
این فصل خواستار گفتوگویی متمرکز بر «فرزانگی و محتوای عقلمندانهی ادیان» است که با عقل و برهان پشتیبانی شود. خادمی استدلال میکند که ادیان باید فرزانگان و محتوای درخشان تعالیم آنها را برای رسیدن به توافق بر اصول مشترک ارائه دهند. این رویکرد با روش سقراطی که در آن گفتوگو بهعنوان ابزاری دیالکتیکی برای کشف حقیقت عمل میکند، همخوانی دارد، اما با بُعدی معنوی ریشهدار در الهام الهی غنی شده است.
چالشهای هماهنگی بینالادیانی: خرافات و تزویر
خادمی خرافات و تزویر را بهعنوان موانع اصلی وحدت دینی معرفی میکند. او هشدار میدهد: «از مهمترین ریشههای اختلاف ادیان و از معضلات اساسی تمامی ادیان، ابتلا به تزویر و دجّال (مقابل دین) و تحریفهای دستگاهمند و سازمانیافتهی گروهی سودجو و بدخواه، انحرافها، پیرایهها و خرافهها در درازنای تاریخ و حوادث بیشمارش هست» (خادمی، فصل هفتم). خرافات، بهعنوان روایتهای جعلی و غیرعلمی، بنیاد عقلانی دین را تضعیف کرده و آن را در برابر نقد و رد آسیبپذیر میسازد.
این فصل به نقد انباشت تاریخی خرافات پرداخته و آنها را به نفوذ فرهنگی، دستکاری سیاسی و سهلانگاری علمی نسبت میدهد. خادمی اظهار میدارد: «پیرایههای دینی یا برآمده از حضور و نفوذ فرهنگهای بیگانه است و یا سیاستورزی بدخواهان یا شیّادان و سودجویان است و یا از جهل، ناآگاهی و ضعف، سستی و اهمال در علم و تحقیق و کمکاری و عدم مجاهدت لازم متولیان یا بدفهمی و برداشتهای سوء و غیرروشمند آنان» (خادمی، فصل هفتم). این تحلیل با بینشهای جامعهشناختی ماکس وبر در مورد عقلانیسازی دین همخوانی دارد، جایی که تحریفات بوروکراتیک و فرهنگی، اصالت معنوی را تضعیف میکنند.
نقد خادمی از دین تزویری بهویژه تیزبینانه است. او هشدار میدهد که چنین ادیانی، حتی در صورت تظاهر به مشارکت در گفتوگو، رویکردی سلطهجویانه اتخاذ کرده و روایتهای تحریفشدهای از سایر ادیان ارائه میدهند. «دین تزویری حتی اگر به گفتوگوی میان ادیان تظاهر داشته باشد، با پیشداوریهای غیرشناختی و منفی و با بیاحترامی، رهیافتی سلطهجویانه و دینزدایانه نسبت به ادیان دیگر خواهد داشت» (خادمی، فصل هفتم). این مشاهده بر ضرورت اخلاقی صداقت در تعاملات بینالادیانی تأکید دارد، اصلی که با نظریه عمل ارتباطی یورگن هابرماس همخوانی دارد، که بر تفاهم متقابل از طریق گفتوگوی عقلانی تأکید میکند.
تمرکز بر ادیان ابراهیمی: اسلام و مسیحیت
خادمی گفتوگو میان اسلام و مسیحیت را به دلیل تأثیر جهانی و میراث مشترک ابراهیمی در اولویت قرار میدهد. او استدلال میکند: «گفتمان ادیان لازم است نخست از ادیان بزرگ و مهم ابراهیمی و غیرنژادی یعنی دو دین مسیحیت و اسلام به هدف زیست مسالمتآمیز پیروان ادیان و با محور خدای ابراهیمی آغاز شود» (خادمی، فصل هفتم). این تمرکز اهمیت جمعیتی و الهیاتی این ادیان را منعکس میکند که بهطور جمعی بخش عمده گفتمان دینی جهانی را شکل میدهند.
این فصل در مورد تعامل با یهودیت احتیاط کرده و خودانگاره نژادی آن را مانعی برای گفتوگوی سازنده میداند. خادمی خاطرنشان میکند: «در گفتوگوی میان ادیان نمیشود به دین یهود که بهویژه خود را نژادی میدانند، خوشباور بود، مگر آنکه در میان آنان کسی بهطور اختصاصی و خودبنیاد، حقطلب و آزاداندیش باشد» (خادمی، فصل هفتم). این نقد، هرچند بحثبرانگیز، چالشهای پیمایش گرایشهای قوممحور در زمینههای بینالادیانی را برجسته میکند، موضوعی که در مطالعات الهیاتی پسااستعماری بهطور گسترده مورد بحث قرار گرفته است.
بیطرفی روششناختی در مطالعات دینی
خادمی رویکردی فرادینی را در مطالعات دینی ترویج داده و پژوهشگران را به فراتر رفتن از وابستگیهای حزبی دعوت میکند. او اظهار میدارد: «در تحقیق ادیان نباید به عنوان نمایندهی یک دین، از ادیان گفت، بلکه باید در مقام فرادین و بهطور مستقل و آزاد حتی آزاد از دین خود و نیز به عنوان کفیل و نمایندهی هر دینی و بدون سوگیری و جانبداری از دینی خاص و بدون تقید به آن» (خادمی، فصل هفتم). این بیطرفی روششناختی با اصول دینشناسی تطبیقی، همانطور که توسط پژوهشگرانی مانند ویلفرد کانتول اسمیت بیان شده، همخوانی دارد که بر نیاز به تعامل همدلانه اما عینی با ادیان متنوع تأکید دارند.
این رویکرد نیازمند تعهد به انصاف، صداقت و محبت است، با هدف نهایی دستیابی به حقیقت و هدایت. تأکید خادمی بر «فضایی پاک و آکنده از صفا، ارادت و عشق» (خادمی، فصل هفتم) بُعد معنوی پژوهش علمی را برجسته کرده و روششناسی او را از پارادایمهای دانشگاهی سکولار متمایز میکند.
اشتراکات میان ادیان
خادمی چندین اشتراک را که ادیان الهی را متحد میکند شناسایی میکند، از جمله ایمان به خدا، آخرت، نبوت، کتب آسمانی، اعمال صالح و مناسک دینی مانند طهارت، نماز، روزه و ازدواج شرعی. او خاطرنشان میکند: «در تمامی ادیان، بعد از اعتقاد به خداوند، باور به معاد و رستاخیز و سپس نبوت و پیامبری و نیز ایمان به کتاب آسمانی و الهی و لزوم کردار شایسته و نیک و تعهد به انجام برخی مناسک وجود دارد» (خادمی، فصل هفتم). این عناصر مشترک پایهای محکم برای گفتوگوی بینالادیانی فراهم میکنند و ادیان را قادر میسازند تا بر اصول اخلاقی و معنوی همگرا شوند.
این فصل به ممنوعیت قرآنی ظلم، دروغ، گناهان جنسی و مصرف مواد مستکننده بهعنوان امری جهانی در میان ادیان الهی اشاره دارد و چارچوب اخلاقی مشترک آنها را تقویت میکند. آیه «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ» (هود ۱۱:۱۱۳) این اجماع اخلاقی را نشان داده و نقش قرآن بهعنوان متنی متحدکننده در الهیات خادمی را برجسته میکند.
ماهیت تکاملی دین الهی
خادمی دین الهی را موجودیتی تکاملی تصور میکند که در هماهنگی با پیشرفت بشری رشد میکند. او استدلال میکند: «همانطور که انسانها دارای تکامل و رشد میباشند، دین الهی نیز امری تکاملی و برخوردار از رشد است» (خادمی، فصل هفتم). این دیدگاه تکاملی با الهیات فرآیندی همخوانی دارد که وحی الهی را پویا و پاسخگو به زمینههای تاریخی میداند.
این فصل بر درجات مختلف فضایل انبیا تأکید کرده و به آیه قرآنی «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ» (بقره ۲:۲۵۳) استناد میکند. این دیدگاه سلسلهمراتبی، تنوع مأموریتهای نبوی را تصدیق کرده و در عین حال منشأ الهی مشترک آنها را تأیید میکند، تعادلی که خادمی با دقت الهیاتی پیمایش میکند.
نتیجهگیری
فصل هفتم کتاب تزویر و دین الهی نوشته صادق خادمی چارچوبی الهیاتی جذاب برای فهم وحدت ادیان الهی و پتانسیل تحولآفرین گفتوگوی بینالادیانی ارائه میدهد. خادمی با تأکید بر حقیقتجویی، رهبری فرزانهمحور و ریشهکنی خرافات، رویکردی عقلانی و معنوی به همزیستی دینی را ترویج میدهد. تمرکز او بر اسلام و مسیحیت بهعنوان شرکای اصلی گفتوگو، اهمیت جهانی آنها را منعکس میکند، در حالی که نقد او از تزویر و قوممداری، چالشهای اخلاقی تعاملات بینالادیانی را برجسته میسازد.
این تحلیل مشارکتهای این فصل در مطالعات الهیاتی و بینالادیانی را روشن ساخته و کار خادمی را در گفتمانهای گستردهتر درباره کثرتگرایی، عقلانیت و صلحسازی قرار میدهد. در حالی که جوامع جهانی با تنشهای دینی دستوپنجه نرم میکنند، دعوت خادمی به گفتوگو، رواداری و امنیت، عمیقاً مرتبط باقی میماند و طرحی برای تقویت هماهنگی در جهانی بههمپیوسته ارائه میدهد.
منابع
- خادمی، صادق. تزویر و دین الهی. فصل هفتم: گفتوگو، رواداری و امنیت ادیان.
- قرآن کریم. ترجمه و استناد از آلعمران ۳:۷، هود ۱۱:۱۱۳، بقره ۲:۲۵۳، بقره ۲:۲۸۵–۲۸۶، انعام ۶:۱۲۱، حجرات ۴۹:۹–۱۰.
- بوبِر، مارتین. (نقلشده در خادمی، فصل هفتم). درباره نقش خودحفاظتی اسرائیل.