در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

بررسی مفهوم بسط معنوی در کتاب تپش ایمان و کفر: خوانش دیدگاه آیت الله نکونام

در کتاب “تپش ایمان و کفر” نوشته آیت الله نکونام، تقابل جالبی میان ایمان و کفر مطرح شده است که در آن، ایمان با مفهوم بسط (گشایش) و کفر با قبض (تنگی) پیوند خورده است. این دیدگاه عمیق، نگاه تازه‌ای به مفهوم رشد معنوی و اخلاقی در زندگی انسان ارائه می‌دهد.

در واقع، مفهوم بسط معنوی که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته، نقشی اساسی در درک عمیق‌تر ارتباط انسان با خداوند دارد. همچنین، آیت الله نکونام تأکید می‌کند که فقدان بسط در زندگی می‌تواند به نگرشی محدود نسبت به ایمان منجر شود که پیامدهای منفی برای فرد و جامعه به همراه خواهد داشت.

در این مقاله، به بررسی دقیق مفهوم بسط معنوی در کتاب “تپش ایمان و کفر” می‌پردازیم و چگونگی تأثیر آن بر رشد معنوی و اخلاقی انسان را مورد مطالعه قرار می‌دهیم. به عبارت دیگر، خواهیم دید که چگونه درک صحیح از مفهوم بسط و قبض می‌تواند چارچوبی برای ارزیابی سیر و سلوک معنوی و انتخاب‌های اخلاقی ما فراهم کند.

مفهوم‌شناسی بسط معنوی در اندیشه آیت‌الله نکونام

مفهوم بسط معنوی نقش محوری در تفکر عرفانی آیت‌الله نکونام دارد و عمیقاً با دیدگاه‌های ایشان در کتاب تپش ایمان و کفر پیوند خورده است. این مفهوم، به عنوان یکی از کلیدی‌ترین مؤلفه‌های اندیشه ایشان، ابعاد مختلف حیات معنوی و باطنی انسان را تبیین می‌کند.

تعریف بسط معنوی و تمایز آن با مفاهیم مشابه

بسط معنوی در اندیشه آیت‌الله نکونام به معنای گشایش و انشراح باطنی است که انسان را به فراسوی عالم ماده متصل می‌سازد. ایشان معتقدند: «بُعد مادی ما اگر انشراح بیابد و به بسط و شرح صدر برسد، انشعابی به مجردات می‌یابد و می‌تواند امور مجردی را که درون ما می‌گذرد با همین چشم ببینیم و انسان نهاد خود را می‌یابد که عالَم کبیر است.»

در واقع، تمایز اصلی بسط با قبض در نگاه آیت‌الله نکونام اینگونه است که بسط سبب گشایش افق دید انسان می‌شود، در حالی که قبض موجب تنگنای روحی و محدودیت بینش می‌گردد. فرد بسط‌یافته می‌داند که «تمامی ذرات هستی اعم از کوچک و بزرگ، در دست قدرت حقیقتی دانا و توانا می‌چرخد و او توجه مضاعف و بالایی به این امر دارد.»

همچنین باید توجه داشت که «معنویت به تنهایی زمینه‌ساز یک رشد، نگرش و حداکثر تجربه‌های انسانی است» و «همانند هیجان درجات و جلوه‌های مختلفی دارد مانند: هوشیار و ناهوشیار یا ساده و پیچیده.» بنابراین، بسط معنوی را می‌توان حالتی از معنویت دانست که در آن، روح انسان از تنگنای مادیات رها شده و قابلیت درک حقایق عالیه را می‌یابد.

از سوی دیگر، بسط معنوی با تعالی معنوی پیوندی عمیق دارد. «تعالی معنوی به معنای حرکت صعودی و ارتقای درجه وجودی و حرکت از سطح وجودی ضعیف‌تر به سوی «بودن» در سطح وجودی قوی‌تر است.» این تعالی «با «رشد» و توسعه و بسط وجودی سالک همراه می‌شود» که نشان‌دهنده ارتباط عمیق این دو مفهوم است.

ریشه‌های قرآنی و روایی مفهوم بسط

مفهوم بسط در قرآن کریم ریشه‌های عمیقی دارد. آیت‌الله نکونام با استناد به آیه شریفه «مَا تَرَی فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ» اشاره می‌کند که استعداد شکوفایی معنوی در همه انسان‌ها وجود دارد: «این شاکله در همه وجود دارد؛ اما باید آن را جلا و صیقل داد و به فعلیت رساند.»

علاوه بر این، در بحث معناشناسی قرآنی، بسط معنایی نقشی کلیدی دارد. «بسط در معنی شناسی قرآن کریم بواسطه تفکیک بین تأویل و تفسیر» صورت می‌گیرد. معناشناسی شناختی نیز «سعی در ایجاد برقراری ارتباط میان واژه‌ها و مفاهیم ذهنی از طریق الگوگیری از افعال فیزیکی و اندام‌های جسمی انسان دارد.»

در این راستا، یکی از روش‌های مهم «بسط استعاری معنای مرکزی واژگان و ارائه طرح‌واره تصویری در جهت درک مفهوم انتزاعی نهفته در حوزه معنایی واژه در بافت زبانی‌گفتاری است.» این رویکرد نشان می‌دهد که «بیان مفاهیم ذهنی با استفاده از تعامل فیزیکی انسان با پدیده‌های محیط بیرونی گستره معنایی واژگان را وسعت می‌بخشد.»

جایگاه بسط معنوی در منظومه فکری آیت‌الله نکونام

بسط معنوی در منظومه فکری آیت‌الله نکونام، محور اصلی تکامل روحی انسان است. ایشان معتقدند: «نفوذ به عالم مجردات، نیاز به ترقیق بُعد مادی دارد.» و «وجود هرکسی نظیر خشت خام است که اگر حرارت داده شود نخست به آجر و سپس با حرارت بیش‌تر به چینی و کریستال تبدیل می‌شود.»

در دیدگاه ایشان، انسان بسط‌یافته کسی است که «به نیکی در می‌یابد که همهٔ هستی را حقیقت دانا و توانایی نظم می‌بخشد و اوست که آن را هدایت و اداره می‌نماید.» چنین فردی «ورای تمامی چشم‌ها، چشم باطن طبیعت را باور داشته باشد و از آن نیز حساب برد و بداند که چشم باطن، ریزبین و تواناست؛ هرچند حلیم، حکیم و مهربان نیز می‌باشد.»

بدین ترتیب آیت‌الله نکونام، بسط معنوی را در پیوند با «علم و بصیرت»، «ایمان و تقوی» و «آراستگی به ویژگی‌های بهشتیان» می‌بیند که ملاک‌های قرآنی برای تعالی معنوی هستند. راهکارهایی مانند «خودشناسی و خداشناسی»، «عبادت خدا»، «طهارت» و «جهاد و مجاهده» نیز از جمله راه‌های رسیدن به این بسط معنوی هستند.

در کتاب تپش ایمان و کفر، آیت‌الله نکونام تقابل میان بسط و قبض را مورد بررسی قرار داده و نشان می‌دهد که «کم‌تر کسی می‌شود که به اندکی از این حقایق رسیده باشد و بیش‌تر افراد درگیر قبض وجودی خود و تنگ‌نظری‌های خویش هستند.» این تقابل، محور اصلی تفاوت میان افراد مؤمن و کافر است که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت.

تقابل بسط و قبض در کتاب تپش ایمان و کفر

در کتاب “تپش ایمان و کفر” آیت‌الله نکونام، تقابل میان بسط و قبض به عنوان دو حالت متضاد روحی-معنوی مورد بررسی قرار گرفته است. این تقابل، مرز اصلی میان ایمان و کفر را ترسیم می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این دو حالت روحی، تمام ابعاد زندگی انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

ویژگی‌های روحی انسان منبسط

انسان منبسط در اندیشه آیت‌الله نکونام، دارای ویژگی‌های برجسته‌ای است که او را از انسان دچار قبض متمایز می‌سازد. از دیدگاه ایشان، “مؤمن باز است و کافر بسته. مؤمن روشن است و کافر تاریک. مؤمن شیرین است و کافر تلخ.” این تعابیر زیبا نشان‌دهندهٔ وضعیت روحی انسان مؤمن است که در حالت بسط و گشایش به سر می‌برد.

ویژگی‌های اصلی انسان منبسط عبارتند از:

  1. گشاده‌رویی: انسان منبسط در برخوردهایش بشاش و گشاده‌رو است. “کسی که بشاش و گشاده‌روست مؤمن است و کسی که گرفته است کافر می‌باشد.”
  2. ظرفیت بالا: “آنکه ظرفیت بالا و دلی وسیع و گسترده دارد مؤمن است.”
  3. راحتی و بی‌آلایشی: “آنکه راحت و بی‌آلایش است مؤمن است و فردی که تکلف دارد کافر است.”
  4. خوش‌رویی: “مؤمن خوش‌روست و کافر بدعنق است.”

در حقیقت، انسان منبسط کسی است که روح او قابلیت پذیرش حقایق هستی را دارد. او همچون ظرفی گسترده است که می‌تواند پذیرای معانی والا باشد. از سوی دیگر، انسان منبسط دارای صداقت درونی است، چنانکه آیت‌الله نکونام تأکید می‌کند: “ممکن است کافری صادق باشد؛ ولی هرگز دروغ‌گو نمی‌تواند مؤمن به‌حق باشد.”

بسط روحی، انسان را به عالم ملکوت متصل می‌سازد و او را از محدودیت‌های عالم ماده فراتر می‌برد. چنانکه در متون عرفانی آمده است: “انسان اعجوبه‌ای است دارای دو نشئۀ و دو عالَم: نشئۀ ظاهرۀ ملکیۀ دنیویه که آن بدن او است؛ و نشئۀ باطنۀ غیبیۀ ملکوتیه که از عالَم دیگر است.” بنابراین، انسان منبسط کسی است که توانسته است به نشئه دوم خود ارتباط برقرار کند.

نشانه‌های قبض روحی در انسان‌های کافر

در مقابل انسان منبسط، انسان دچار قبض روحی قرار دارد که آیت‌الله نکونام او را با صفت “کافر” توصیف می‌کند. البته باید توجه داشت که مفهوم کفر در اینجا فراتر از معنای متداول آن است و به حالت روحی اشاره دارد.

نشانه‌های قبض روحی در انسان‌های کافر عبارتند از:

  • بسته بودن: “مؤمن باز است و کافر بسته.”
  • تاریکی درونی: “مؤمن روشن است و کافر تاریک.”
  • تلخی: “مؤمن شیرین است و کافر تلخ.”
  • گرفتگی روحی: “کسی که گرفته است کافر می‌باشد.”
  • ظرفیت محدود: “کسی که ظرفیت کمی دارد کافر است.”
  • تکلف: “فردی که تکلف دارد کافر است.”

تنگنای روحی سبب می‌شود انسان نتواند حقایق را آن‌گونه که هست درک کند. آیت‌الله نکونام در این‌باره می‌گوید: “نجاست کافر همان «خباثت نفس» است که از بریدگی و از قبض او سرچشمه می‌گیرد و امری اعتباری نیست.”

همچنین ایشان تأکید می‌کنند: “ملاک و اساس نجاست کافر ظلم و قبض است که نمی‌تواند به سبب تنگی وجود خود، هر چیزی را در جای متناسب آن قرار دهد.” این نگاه عمیق نشان می‌دهد که قبض روحی سبب می‌شود انسان نتواند نظم درست هستی را درک کند و هر چیز را در جای خود قرار دهد.

علاوه بر این، آیت‌الله نکونام اشاره می‌کند که “کفر و کافر هم‌چون ظلمت و تاریکی و نظیر قبض، تو در تو و لایه به لایه است و میان مصادیق آن‌ها تفاوت زیاد و آشکاری وجود دارد.” این بدان معناست که قبض روحی دارای مراتب و درجات مختلفی است.

یکی از نکات مهم این است که “فاصلهٔ میان کفر و ایمان به «توجه» و «التفاتی» فاصله بیش نیست.” این نشان می‌دهد که گذر از قبض به بسط، امری ممکن و در دسترس است، هرچند برای بسیاری از انسان‌ها این گذر آسان نیست.

به طور کلی، تقابل بسط و قبض در کتاب تپش ایمان و کفر، بیانگر دو حالت متضاد روحی است که سرنوشت معنوی انسان را رقم می‌زند و مسیر او را به سوی کمال یا نقص تعیین می‌کند.

مراتب بسط معنوی در سیر و سلوک انسان

سیر و سلوک معنوی انسان، مراتب مختلفی دارد که در هر مرتبه، بسط و گشایش روحی به شکل خاصی تجلی می‌یابد. امام باقر(علیه السلام) در بیانی عمیق، قلب را به چهار نوع تقسیم می‌کنند: “قلبی که در آن نفاق و ایمان است، قلبی که وارونه است، قلبی که مُهر خورده است و قلبی که تابناک و پاکیزه است”. آیت‌الله نکونام در کتاب تپش ایمان و کفر، چگونگی تحقق بسط معنوی در سه مرتبه اصلی وجود انسان – نفس، قلب و روح – را تبیین می‌کند.

بسط در مرتبه نفس

بسط در مرتبه نفس، اولین مرحله گشایش روحی است که انسان را از تنگنای خودخواهی و خودبینی رها می‌سازد. نفس انسانی دارای مراتبی است که باید آن‌ها را طی کند تا به بسط حقیقی برسد. این مراتب عبارتند از:

نفس اماره، مرتبه‌ای است که در آن، “انسان در شهوت، غضب و امیال نفسانی خلاصه می‌شود”. در این مرحله، “عقل و ایمان آن قدرت را نیافته‌اند که نفس سرکش را مهار زنند”. برای رسیدن به بسط در این مرتبه، انسان باید “از گناهان صغیره هم اجتناب کند و بر آن‌ها اصرار نکند”.

پس از آن، نفس لوامه است که در آن، “انسان بر اثر تعلیم و تربیت و مجاهدت، به این مرتبه ارتقاء می‌یابد”. در این مرحله، “ممکن است بر اثر طغیان غرائز گاه‌گاه مرتکب خلاف‌هایی بشود، اما فوراً پشیمان می‌گردد و به ملامت و سرزنش خویش می‌پردازد”. مولوی این مرتبه را هویت عقلانی می‌نامد که “وظیفه حراست از خود حقیقی و تأدیب هویت نفسانی را برعهده دارد”.

سرانجام، نفس مطمئنه است که “پس از تصفیه و تهذیب و تربیت کامل، انسان به آن می‌رسد”. در این مرتبه، “غرائز سرکش توانایی پیکار با عقل و ایمان در خود نمی‌بینند”. آیت‌الله نکونام این مرتبه را مرحله‌ای می‌داند که در آن، بسط کامل نفسانی تحقق می‌یابد.

بسط در مرتبه قلب

قلب در عرفان اسلامی، “جوهر نورانی و مجرد است که میان روح و نفس قرار دارد”. بسط در مرتبه قلب، فراتر از بسط نفسانی است و به انسان اجازه می‌دهد تا حقایق هستی را عمیق‌تر درک کند.

علامه جیلی وسعت قلب را به سه نوع تقسیم می‌کند:

  1. وسعت علم: که همان معرفت به “الله” است
  2. وسعت مشاهده: که کشفی است که قلب از زیبایی‌های جمال الهی آگاه می‌شود
  3. وسعت خلافت: که تحقق اسما و صفات الهی در وجود انسان است

قلب مؤمن در حدیثی قدسی چنین آمده است: “لَمْ يَسَعْنِي سَمَائِي وَ لَا أَرْضِي وَ وَسِعَنِي قَلْبُ عَبْدِي الْمُؤْمِنِ”. بنابراین، قلب مؤمن، خودسر و هرزه‌گرد نیست: قَلْبُ الْمُؤْمِنِ بَیْنَ إصْبَعَیِ الرَّحْمنِ، یُقَلِّبُهُ کَیْفَ یَشاءُ”.

بسط در مرتبه روح

بسط در مرتبه روح، عالی‌ترین مرتبه بسط معنوی است. در این مرتبه، “انسان آن‌به‌آن در حال شدن است” و مصداق “كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ” می‌شود.

حالت بسط روحی چنان است که “سالک در حال بسط سراپا عشق است. روحش با نشاط و سبک‌بال است. دوست دارد بدود و ره صدساله را یک‌شبه طی کند”. او “ذکر می‌گوید، دعا می‌خواند، نماز به پا می‌دارد، اشک می‌ریزد، به اهل طریق خدمت می‌کند و هیچ احساس خستگی و گذر زمان نمی‌کند”.

در این مرتبه، “دیگر خودش را نمی‌یابد، آنچه هست حق است”. این همان حالتی است که از آن تعبیر به “نماز دائم” شده است. در این مقام، انسان از “وسعت خلافت” بهره‌مند می‌شود، یعنی “تحقق اسما و صفات او تا اینکه ذات خود را ذات او می‌بیند و هویت حق عین هویت بنده می‌شود”.

علاوه بر این، انسانی که به بسط روحی رسیده، ارتباط عمیقی با مبدأ هستی دارد: “انسان مرتبط با مبدأ هستی و پروردگار عالم یعنی انسان مؤمن چون از یاد حق بهره‌ور است، از آرامش روحی برخوردار است و هرچه یاد حق بیشتر باشد، سکون نفس و آرامش جان پایدارتر است”.

به گفته سهروردی، “پیدایش قبض به سبب ظهور صفات نفس و غلبه آنهاست و پدید آمدن بسط به علت ظهور صفات قلب و چیرگی آنهاست”. درحقیقت، هرقدر انسان “مجاهده نفس بیشتری کند و با خدا و قرآن و اهل بیت (ع) انس بیشتری گرفته و دل از هواهای نفسانی تخلیه کند، به تدریج اقبالش بیشتر شده و به صورت ملکه راسخه در می‌آید”.

پس از این مرحله، “سالک پس از کمال از قبض و بسط به معنایی که گذشت رهیده است، او دیگر نه درد هجران دارد و نه شوق وصول به رحمان”. این مقام، مقام “قلب سلیم” است که “ملاقات می‌کند پروردگار خود را و حال آنکه نیست در آن احدی سوای او”.

رابطه بسط معنوی با صدق و راستی

صداقت و راستی از ارزش‌های بنیادینی است که آیت‌الله نکونام در کتاب تپش ایمان و کفر با مفهوم بسط معنوی پیوند زده‌اند. از دیدگاه ایشان، حقیقت‌گویی و صدق نه تنها یک فضیلت اخلاقی، بلکه عنصری اساسی در گشایش روحی انسان است که این دو در یک رابطه متقابل، یکدیگر را تقویت می‌کنند.

صدق به عنوان پایه بسط معنوی

آیت‌الله نکونام در کتاب تپش ایمان و کفر اشاره می‌کنند: “ممکن است کافری صادق باشد؛ ولی هرگز دروغ‌گو نمی‌تواند مؤمن به‌حق باشد.” این عبارت عمیق نشان می‌دهد که صدق، شرط لازم برای ایمان حقیقی است، هرچند به تنهایی کافی نیست. در واقع، ایشان از فراوانی واژه‌های زیبا و مقدسی مانند «صداقت» و «ایمان» رنج می‌برند؛ زیرا این واژه‌ها بدون توجه به جوهره‌ی حقیقی آن‌ها، در ادبیات دینی و سیاسی مکرر استفاده می‌شوند.

آیت‌الله نکونام معتقدند: “سخنی مؤثر است که زمینهٔ عملی، جهت اجرایی، تخلق فاعلی و تحقق غایی داشته باشد.” بنابراین، صدق و راستی وقتی در مسیر بسط معنوی قرار می‌گیرند که با عمل همراه شده و از حد لفظ و ادعا فراتر روند. این نکته مهمی است که نشان می‌دهد صداقت حقیقی، پایه و اساس بسط معنوی است.

از سوی دیگر، دین اسلام به عنوان “جامع‌ترین مرام فکری و عملی” می‌تواند مشکلات امروز و فردای بشری را برطرف کند، مشروط بر اینکه “دین از آن حقیقت خود به حالت‌ها و پیرایه‌های مختلف گرفتار نشده باشد.” این نشان می‌دهد که صداقت و راستی در تبیین آموزه‌های دینی نقش محوری دارد.

همچنین، در اندیشه آیت‌الله نکونام، “دین ضد ظلم، نادانی و به صورت کلی هرگونه قبض و تنگی است.” از این رو، صدق و راستی که در ذات خود با نور و گشایش پیوند دارند، زمینه‌ساز بسط معنوی می‌شوند.

تأثیر راستی در گشایش روحی انسان

راستی و صدق، تأثیر عمیقی بر گشایش روحی انسان دارد. در کتاب تپش ایمان و کفر، آیت‌الله نکونام به این نکته اشاره می‌کنند که “یکی از فضیلت‌های اخلاقی که نقش به‌سزایی در زندگی دارد، راست‌گویی است.” بدین ترتیب، “پیش‌رفت و تعالی بشر، در گرو پای‌بندی آنان به راستی در کردار و گفتار است.”

اثرات راستی بر گشایش روحی انسان را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • تقویت ارتباط با خداوند: راستی و صدق، انسان را به خداوند نزدیک‌تر می‌کند. به گفته آیت‌الله نکونام، “ذکر و چنگ زدن به ریسمان الهی که پیوندی استوار و ناگسستنی است، انسان را به وادی ایمن می‌رساند.”
  • طهارت روحی: “دعا سبب طهارت روح انسان می‌شود” و این طهارت بدون صدق و راستی امکان‌پذیر نیست.
  • آرامش درونی: “انسان مرتبط با مبدأ هستی و پروردگار عالم، یعنی انسان مؤمن، چون از یاد حق بهره‌ور است، از آرامش روحی برخوردار است.”

از دیدگاه آیت‌الله نکونام، “اگر همه کارهای انسان بر صدق و راستی بنا نهاده شود و از هر گونه کذب و ناراستی پیراسته باشد، زمینه‌های نیک‌بختی و گران‌قدری او فراهم می‌آید.” علاوه بر این، “گشوده شدن دریچه‌های کمال و بهروزی به روی جامعه بشری، تنها با استوار کردن پایه صداقت فراهم می‌شود.”

در نهایت، آیت‌الله نکونام بر این باورند که “تجربه‌های علمی و تحقیقات تجربی” باید در تبیین حقایق دینی مورد استفاده قرار گیرند تا “دین موقعیت حیاتی خود را باز یابد و مورد استفادهٔ علمی همگان قرار گیرد و خرافات و پیرایه‌های بدون اساس از آن خارج شود.” این رویکرد علمی و صادقانه به دین، زمینه‌ساز بسط معنوی در سطح فردی و اجتماعی است.

تجلی بسط معنوی در روابط اجتماعی

بسط معنوی انسان، نه تنها تجربه‌ای درونی است بلکه در روابط اجتماعی و تعاملات انسانی نیز به شکل ویژه‌ای تجلی می‌یابد. آیت‌الله نکونام در کتاب “تپش ایمان و کفر” به خوبی نشان می‌دهد که چگونه انسان‌های برخوردار از بسط روحی، در ارتباطات اجتماعی خود به گونه‌ای متفاوت عمل می‌کنند و این تفاوت، حاکی از گشایش روحی آنهاست.

گشاده‌رویی و خوش‌خلقی با مردم

حُسن خلق، که در تعریف به معنای «خوش رویی، خوش رفتاری، حُسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران» است، از مهم‌ترین نشانه‌های بسط معنوی در روابط اجتماعی به شمار می‌رود. در واقع، همانطور که امام علی(ع) می‌فرمایند: «البَشاشَةُ حِبالَةُ المَوَدَّةِ»، یعنی خوش‌رویی و گشاده‌رویی، وسیله‌ای برای صید کردن محبت و مودت دیگران است.

انسان‌های برخوردار از بسط معنوی، به راحتی می‌توانند در تعاملات اجتماعی خود با گشاده‌رویی برخورد کنند. به تعبیر زیبای آیت‌الله نکونام، «کسی که بشاش و گشاده‌روست مؤمن است و کسی که گرفته است کافر می‌باشد.» این بیان عمیق نشان می‌دهد که بین حالت روحی درونی انسان و رفتارهای اجتماعی او پیوندی ناگسستنی وجود دارد.

گشاده‌رویی تأثیرات شگفت‌انگیزی بر روابط اجتماعی دارد. از جمله:

  • ایجاد محبت و از بین رفتن کینه
  • جذب افراد و تقویت پیوندهای اجتماعی
  • ارتقای موقعیت اجتماعی فرد

به بیان امام باقر(ع): «البِشرُ الحَسَنُ وَطَلاقَةُ الوَجهِ مَكسَبَةٌ لِلمَحَبَّةِ وَقُربَةٌ مِنَ اللّهِ، وَعُبوسُ الوَجهِ وَسوءُ البِشرِ مَكسَبَةٌ لِلمَقتِ وَبُعدٌ مِنَ اللّهِ»؛ یعنی خوش‌رویی و گشاده‌رویی، محبت می‌آورد و به خدا نزدیک می‌کند و عبوس بودن و بدرویی، نفرت می‌آورد و از خدا دور می‌سازد.

تواضع به عنوان نشانه بسط باطنی

تواضع از دیگر نشانه‌های بارز بسط معنوی در روابط اجتماعی است. تواضع «آن است که انسان، خود را از کسانی که در جاه و مقام از او پایین‌ترند، برتر نداند و نیز به معنای شکسته نفسی که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند.» تواضع حقیقی زمانی محقق می‌شود که فرد از خودبزرگ‌بینی و تکبر رها شده باشد.

تواضع در اندیشه آیت‌الله نکونام حاصل بسط معنوی است، زیرا فرد متواضع به این بینش رسیده است که:

  1. ارزش انسان‌ها به قلب و جانشان است: «اگر فردی عالِم دهر و دانشمند روزگار باشد و درمقابلش شخص بی سوادی باشد که قلبا محبت و بندگی بیشتری نسبت به خدا دارد قطعاً این شخص بی سواد نزد خداوند شریف تر است.»
  2. ارزش انسان‌ها به پایان کار آن‌هاست: «اگر من از خاتمۀ کار خودم خبر ندارم پس هیچ وقت نمی توانم خودم را از کسی برتر بدانم.»
  3. تمام کمالات از آن خداست: «اگر انسان بفهمد همه کارۀ عالم خداوند است دیگر حق این که بخواهد در این عالم منم منم بکند ندارد.»

پذیرش دیگران با وجود تفاوت‌های عقیدتی

یکی از مهم‌ترین جلوه‌های بسط معنوی در روابط اجتماعی، توانایی پذیرش دیگران با وجود تفاوت‌های عقیدتی است. آیت‌الله نکونام در اندیشه خود به این حقیقت توجه عمیق دارد که «وقت آن فرا رسیده که رهبری مذهبی با کمال صداقت و بدون طفره‌روی مقتضیات این حقیقت را بپذیرد که خداوند یکی است و دین نیز در ورای تمام جلوه‌های متنوّع فرهنگی و تعبیرات بشری یکی است.»

این نگرش بر پایه یکی از مفروضات اساسی در اندیشه ایشان بنا نهاده شده است: «دین برای انسان است، نه انسان برای دین». از این رو، انسان برخوردار از بسط معنوی می‌تواند با دیگران، فارغ از اعتقادات مذهبی‌شان، با احترام و پذیرش برخورد کند.

در کتاب تپش ایمان و کفر، آیت‌الله نکونام تأکید می‌کند که برای پذیرش دیگران، «دین سازمان‌یافته باید در خود این شهامت را بیابد که از اندیشه‌های انعطاف‌ناپذیری که از گذشتۀ دور به ارث برده است فراتر رود.» این گام، جز با بسط معنوی و گشایش روحی امکان‌پذیر نیست.

موانع دستیابی به بسط معنوی

آیت‌الله نکونام در کتاب «تپش ایمان و کفر» موانع اصلی رسیدن به بسط معنوی را با دقت بررسی کرده است. این موانع همچون سدی محکم، انسان را از دستیابی به گشایش روحی و معنوی بازمی‌دارند و او را در تنگنای قبض گرفتار می‌سازند.

خودخواهی و منیت

سرسخت‌ترین مانع رشد و کمال انسان، منیت و خودخواهی است که فرد همه چیز را برای خود می‌خواهد و سهمی برای دیگران نمی‌شناسد. به عبارت دیگر، خودخواهی سرچشمه گرفتاری‌ها، خطاها و مشکلات بشری است.

نفس انسان به طور طبیعی نمی‌خواهد بپذیرد که باید خود را از میان بردارد؛ از این رو فرافکنی می‌کند و پدیده‌ها را دچار کاستی می‌سازد. نفس می‌خواهد پرتوقع و زیاده‌طلب باشد و توقع یعنی این که آنچه دارد کم است و به کمبود و نقص دچار است. چنین نفسی حتی با خود صادق نیست و نمی‌تواند میل و تمایلات خود را به صورت مشروع ارضا سازد.

تعصب و جمود فکری

تحجر و جمود فکری به معنای مثل سنگ بودن است؛ یعنی بر باوری تعصب جاهلانه داشتن و گوش به استدلال دیگران ندادن. مقابل آن، پویایی عقیده است. تعصب، زندان است و متعصب در بند و اسیر قفس جهل و عناد خویش است.

به تعبیر قرآن کریم: «فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ». تعصب، کور است و متعصب به درد کوری مبتلاست؛ منتهی نه کوری چشم سر، بلکه کوری دیده دل و نابینایی از دیدن حقیقت. به راستی، مرگ تعصب، تولد حقیقت است. حقیقت از هیچ چیز به اندازه تعصب، زیان ندیده و واقعیت با هیچ چیز به اندازه تعصب، نادیده انگاشته نشده است.

دنیاطلبی و وابستگی به مادیات

آیت‌الله نکونام در کتاب تپش ایمان و کفر تأکید می‌کند: «مال‌طلبی، جاه‌طلبی، دنیاطلبی، شهرت‌طلبی، عزت‌خواهی، علم‌جویی، عرفان‌پژوهی و واپسین‌گرایی و در پی حور و قصور بهشتی و نور بودن همه کمال است و طمع به کمال در نظرگاه اهل معرفت و محبت از شعبه‌های شرک است».

در واقع، بسیاری از بیماری‌ها یا مبتلا شدن به برخی معصیت‌ها یا بلایا، بر اثر غفلت از مصرف نکردن رزق ذکر درست و غفلت از حق‌تعالی می‌باشد. کمترین آفت فرد غافل این است که به‌راحتی به معصیت تن می‌دهد.

پس از پایان جنگ و دوران پیشرفت مادی و توسعه، روح خودمحوری و انسان‌مداری کم‌کم در جامعه ریشه دوانید و افراد در مسابقه تکاثر ثروت و به دنبال مسائل شخصی خود گرفتار آمدند. در این حالت، فرهنگ «جمع‌آوری مال برای خود» در جامعه رسوخ نمود و هر کس بر آن شد تا به اموال خود بیفزاید.

راهکارهای عملی برای تقویت بسط معنوی

در اندیشه آیت‌الله نکونام، تحقق بسط معنوی نیازمند تمرین و ممارست مستمر است. ایشان در کتاب تپش ایمان و کفر، راهکارهایی عملی برای دستیابی به این حالت روحی ارائه می‌دهند که می‌توان آنها را در چهار محور اصلی تبیین کرد.

ریاضت و تزکیه نفس

تهذیب نفس در معنای “پیراستن نفس از صفات ناپسند و آراستن به فضایل”، گام نخست در راه دستیابی به بسط معنوی است.

ریاضت در معنای صحیح آن، “تمرین دادن نفس بر پذیرش راستی است؛ یعنی عادت دادن آن”. هدف از ریاضت سه چیز است: “رفع موانع وصول به حق، مطیع گردانیدن نفس حیوانی برای عقل عملی، و آماده شدن نفس انسانی برای پذیرش فیض الهی”.

استجماع و تمرکز قوای درونی

استجماع یا گردآوری قوای درونی، پایه اساسی تقویت بسط معنوی است. ریاضت صحیح، توانایی تمرکز و جمع‌آوری نیروهای پراکنده روح را به انسان می‌بخشد. به تعبیر آیت‌الله نکونام، “ریاضت فعلی هدفمند و باشگاهی برای تمرین تقویت اراده و توانمندسازی نفس است تا با کم‌ترین خستگی، بیش‌ترین حرکت را داشته باشد”.

سالک باید به نقطه‌ای برسد که تمام افعال و حرکات او ارادی و آگاهانه شود، زیرا “سالک تا در پرتو ریاضت، دارای اراده، همت و هدف نشده باشد، نمی‌تواند سیر و سلوکی داشته باشد”.

ذکر و یاد الهی

ذکر و یاد خداوند، خوراک روح انسان است. “ذکر، غذای روح انسان و باطن او می‌باشد” و “تغذیه‌ی روان و جان انسان است”. در قرآن کریم بر “کثرت ذکر، بلکه تداوم آن، تأکید شده است”.

اهمیت ذکر تا آنجاست که “هر چیز حدی دارد، وقتی به آن حد رسیدی پایان می‌پذیرد، جز ذکر خدا که حدی که به آن پایان پذیرد ندارد”. ذکر صحیح “روح را به نیکی سوق می‌دهد، و از بدی‌ها و زشتی‌ها پیراسته می‌دارد”.

خدمت به خلق

خدمت به مردم، تجلی عملی بسط معنوی است. در حقیقت، “کسی که می‌خواهد متخلّق به اخلاق حسنه باشد، باید بکوشد تا روح همیاری و همدردی را در خود ایجـاد کند”. خدمت به مردم، “تشریک مساعی در رفع حاجات مردم موهبتی الهی است، البته برای کسانی که جویای رضایت پروردگار و امنیت در روز قیامت‌اند”.

اسلام ناب در پرتو این نگرش، “ضد ظلم، نادانی و به صورت کلی هرگونه قبض و تنگی است” و خدمت به خلق “علاوه بر انگیزة الهی و تقرب به خدا” باید با شرایطی همچون “در راه خدا بودن”، “مخلصانه انجام گرفتن” و “خیرخواهانه بودن” همراه باشد.

بسط معنوی و چالش‌های زندگی معاصر

زندگی در دنیای معاصر با چالش‌های متعددی همراه است که بسط معنوی می‌تواند به عنوان راهکاری موثر در مواجهه با آنها عمل کند. از نگاه آیت‌الله نکونام، این گشایش روحی، توانایی عجیبی در عبور از تنگناهای زندگی به انسان می‌بخشد.

کاربرد بسط معنوی در مواجهه با استرس‌های روزمره

امروزه، انسان ناگزیر با استرس و پیامدهای منفی آن روبرو می‌شود. اخیراً، استفاده از سنت‌های دینی-فرهنگی به عنوان راهبردهای موثر برای مقابله با استرس معرفی شده‌اند. ذکر، به عنوان خوراک معنوی و تغذیه روان و جان انسان، می‌تواند طول عمر را افزایش دهد، بلایی را دفع کند یا به انسان آرامش ببخشد. به عنوان مثال، سوره حمد می‌تواند در حرکت روانی و آرامش‌بخشی به افراد دارای مشکلات روانی و اعصاب تاثیر به‌سزایی داشته باشد. مطالعات وزارت بهداشت از پنج مؤلفه مهم به عنوان استراتژی معنوی برای کاهش استرس یاد می‌کند: حمایت اجتماعی، شرکت در مراسم مذهبی، شکرگزاری، بخشش و انجام کارهای خیر.

نقش بسط در حل تعارضات خانوادگی

تعارضات زوجین از شایع‌ترین مسائل خانوادگی است و مدیریت صحیح آن نقش مهمی در حفظ ثبات و آرامش خانواده‌ها دارد. در نگاه قرآنی، فلسفه تشکیل خانواده آرامش و سکون است؛ چرا که هر یک از زوجین بدون دیگری ناقص می‌باشند. نتایج پژوهش‌ها نشان داده که بین شاخص معنویت و مذهب با رضایت زناشویی و حتی سلامت جسمانی زوجین رابطه معناداری وجود دارد. همچنین داشتن نگرش معنوی در زندگی، نقش چشمگیری در پیش‌بینی رضایت زناشویی و سطح انعطاف‌پذیری زوجین دارد.

بسط معنوی و ارتباطات در عصر دیجیتال

افزون بر این، بسط معنوی در عصر دیجیتال می‌تواند به انسان کمک کند تا با وجود هیاهوی فناوری‌های ارتباطی، آرامش درونی خود را حفظ کند. در واقع، انسان مرتبط با مبدأ هستی و پروردگار عالم، یعنی انسان مؤمن، چون از یاد حق بهره‌ور است، از آرامش روحی برخوردار می‌باشد و هر چه یاد حق بیشتر باشد، سکون نفس و آرامش جان پایدارتر است. دانش ذکر می‌تواند در ایجاد معنویت و طهارت روح، به ساختار باطن انسان بپردازد و در روش حرکت درونی او دخالت کند.

نتیجه‌گیری

بررسی مفهوم بسط معنوی در کتاب تپش ایمان و کفر آیت‌الله نکونام، نشان می‌دهد که این مفهوم عمیق، راهگشای بسیاری از چالش‌های زندگی معاصر است. بسط معنوی، فراتر از یک تجربه شخصی، نیرویی تحول‌آفرین در روابط اجتماعی و زندگی روزمره محسوب می‌شود.

به طور کلی، بسط معنوی سه کارکرد اساسی در زندگی انسان دارد: نخست، رهایی از تنگناهای روحی و گشایش افق دید؛ دوم، تقویت روابط سالم اجتماعی از طریق گشاده‌رویی و تواضع؛ و سوم، توانایی مواجهه مؤثر با چالش‌های زندگی معاصر.

بنابراین، دستیابی به بسط معنوی نیازمند تلاش مستمر در مسیر خودسازی، تزکیه نفس و خدمت به خلق است. این مسیر، هرچند دشوار می‌نماید، با راهکارهای عملی که آیت‌الله نکونام ارائه کرده‌اند، دست‌یافتنی است.

در نهایت، بسط معنوی راهی است برای رسیدن به آرامش حقیقی در دنیای پرتلاطم امروز. این مفهوم ارزشمند می‌تواند چراغ راه انسان معاصر در عبور از تنگناهای مادی و معنوی باشد و او را به سوی افق‌های روشن‌تر رهنمون سازد.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده