در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

تحلیل میان‌رشته‌ای و تطبیقی فصل چهاردهم: هویت و عناوین حضرت عیسی علیه السلام

تحلیل فصل چهاردهم از کتاب تزویر و دین الاهی اثر صادق خادمی

بخش نخست: گزارش محتوای فصل چهاردهم صادق خادمی

در فصل چهاردهم، با عنوان «مسیح پربار»، صادق خادمی به بررسی عمیق الهیاتی و فلسفی هویت، نقش و اهمیت عیسای مسیح می‌پردازد و او را در چارچوب‌های مسیحی، یهودی، اسلامی و خرد خسروانی (که احتمالاً به سنت حکمی پارسی اشاره دارد) قرار می‌دهد. این فصل هم پژوهشی تاریخی در زندگی عیسی است و هم نقدی بر آموزه‌های مسیحی، به‌ویژه آن‌هایی که به زعم خادمی دچار تحریف شده‌اند. در ادامه، خلاصه‌ای جامع از استدلال‌های کلیدی او ارائه می‌شود:

زمینه تاریخی و فرهنگی عیسی

خادمی با استناد به انجیل متی، به دیدار مغان از مشرق زمین به اورشلیم در زمان تولد عیسی اشاره می‌کند که با هدیه‌دادن و به‌رسمیت‌شناختن اهمیت الهی او همراه بود. او این رویداد را نشانه تأیید عیسی توسط نظام مغان پارسی تفسیر می‌کند و سنت هدیه‌دادن در کریسمس را به این پیشکش‌ها نسبت می‌دهد. خادمی بر اهمیت جهانی مسیحیت، با بیش از ۲.۳ میلیارد پیرو، و تأثیر فکری آن بر فلسفه غربی تأکید می‌کند و ضرورت فهم آن را در پرتو رشد و رقابت با اسلام برجسته می‌سازد.

هویت و عناوین عیسی

خادمی ریشه‌شناسی نام «عیسی» (عبری، به معنای «پربار») و «مسیح» (رهبر مسح‌شده در سنت یهودی) را توضیح می‌دهد و خاطرنشان می‌کند که یهودیان ابتدا عیسی را مسیح تورات می‌دانستند، اما بعداً الوهیت او را رد کردند. مسیحیان، در مقابل، عیسی را پسر الهی خدا می‌دانند که در آخرالزمان برای شکست دجال در آرماگدون بازمی‌گردد. خادمی انحصارگرایی نژادی یهودیت را با جهان‌شمولی مسیحیت مقایسه می‌کند و نقش عیسی را به‌عنوان پیامبری برای کل بشریت، نه فقط بنی‌اسرائیل، برجسته می‌سازد.

سلسله پیامبران و وحی

خادمی عیسی را در سلسله پیامبران قرار می‌دهد و او را با موسی مقایسه می‌کند که شریعتش را عیسی تأیید کرد، اما اصلاحاتی در آن اعمال نمود. او استدلال می‌کند که تاریخی‌بودن موسی فاقد شواهد خارجی است، در حالی که مسیحیت شریعت یهود را جهان‌شمول کرد. عیسی، برخوردار از وحی اقتداری و معنوی، فاقد شریعت مستقل است، برخلاف موسی. خادمی با استناد به آیات قرآنی (مانند آل‌عمران ۳:۴۵–۴۹) عیسی را کلمه الهی معرفی می‌کند که در کودکی و بزرگسالی سخن می‌گفت و معجزاتی مانند خلق پرنده از گل و زنده‌کردن مردگان انجام داد. او دکترین تجسد الهی مسیحی را رد می‌کند و تأکید دارد که روایت نبوی عیسی از وحی الهی سرچشمه می‌گیرد، نه الوهیت.

نبوت در برابر امامت

خادمی تمایز مهمی بین نبوت و امامت قائل می‌شود. نبوت به‌طور ذاتی شامل وحی الهی و عصمت است، در حالی که امامت چنین نیست، مگر اینکه پیامبر به صراحت عصمت امام را تأیید کند. او ارتقای پولس، که پیش‌تر مسیحیان را آزار داده بود، به مقام رسولی مورد تأیید روح‌القدس را نقد می‌کند و استدلال می‌کند که گذشته ناپاک او، وی را از رهبری الهی محروم می‌سازد. این را با امامت ابراهیم، که پس از امتحانات الهی به او عطا شد (بقره ۲:۱۲۴)، مقایسه می‌کند و تأکید دارد که امامت نیازمند پاکی و انتخاب الهی است.

نقد آموزه‌های کلیسا

خادمی تبلیغ بی‌تفاوتی دینی توسط کلیسا («موسی به دین خود، عیسی به دین خود») را به‌عنوان استراتژی خنثی‌سازی مخالفان سلطه سیاسی آن نقد می‌کند. او استدلال می‌کند که عیسی مسئولانه در شریعت موسی مداخله کرد و دین مستقلی ایجاد نکرد، بلکه پیرایه‌های آن را اصلاح نمود. روایت نجات جهان‌شمول کلیسا با انحصارگرایی یهودیت مقایسه می‌شود. خادمی نجات حقیقی را رهایی از رذایل و امیال تعریف می‌کند، حالتی که عیسی به‌عنوان محبوب الهی، حتی در آزمون‌هایی مانند تصلیب (به‌صورت تمثیلی ذکر شده)، آن را تجسم بخشید.

روح‌القدس و ظرایف الهیاتی

خادمی روح‌القدس را بررسی می‌کند که مسیحیان آن را اقنوم الهی می‌دانند و استدلال می‌کند که این باور تثلیثی به شرک منجر می‌شود. در حکمت خسروانی و اسلام، روح‌القدس موجودی غیرالهی و باشکوه است که به محبوبان الهی کمک می‌کند، نه به مؤمنان عادی، برخلاف ادعای کلیسا. آیات قرآنی (مانند بقره ۲:۸۷) تأیید عیسی توسط روح‌القدس را نشان می‌دهند که دانش، کتاب و ارتقای معنوی را عطا می‌کند. در تشیع، افراد دارای خلقت نورانی از مرتبه‌ای فراتر از روح‌القدس بهره‌مندند.

ابعاد اخلاقی و آخرالزمانی

فضایل اخلاقی عیسی—نرمی، تواضع و شفقت—برجسته شده و او را از رویکرد مادی‌محور موسی متمایز می‌کند. خادمی به مائده ۵:۱۱۸ اشاره می‌کند که عیسی امور انسان‌ها را به خدا می‌سپارد، در مقابل محکومیت کافران توسط نوح. او به درگیری‌های پایدار مسیحیت، طبق بقره ۲:۲۵۳، اذعان دارد و خاطرنشان می‌کند که دلایل الهی اختلافات انسانی را رفع نمی‌کنند. نقل‌قول کارن آرمسترانگ درباره سادگی اخلاقی عیسی، تأثیر ماندگار او را نشان می‌دهد.

نقد مسیحیت از طریق شخصیت عیسی

خادمی معتقد است که فهم عیسی کلید نقد مسیحیت است و شخصیت او را بزرگ‌ترین معجزه‌اش می‌داند. او ارزیابی عیسی را از طریق رویدادهای تاریخی و عقل ملکوتی، مستقل از کلیسا، پیشنهاد می‌کند. معجزات قرآنی (مانند سخن‌گفتن در گهواره) به‌عنوان شواهد جایگاه علمی و معنوی عیسی ذکر شده‌اند که برای علم مدرن قابل‌دسترسی‌اند. خادمی الوهیت عیسی را رد می‌کند و نقش او را به‌عنوان کلمه الهی، نه پسر خدا، طبق آل‌عمران ۳:۴۵–۴۹ تأیید می‌کند.

بخش دوم: تحلیل میان‌رشته‌ای و تطبیقی فصل چهاردهم

این تحلیل، فصل چهاردهم را با استفاده از روش‌های علمی، منطقی و تاریخی مدرن ارزیابی می‌کند و رویکردی میان‌رشته‌ای را در بر می‌گیرد که الهیات، تاریخ، فلسفه و دین‌شناسی تطبیقی را یکپارچه می‌سازد. این مطالعه با منابع معتبر و دیدگاه‌های اندیشمندان برجسته تعامل دارد تا استدلال‌های خادمی، انسجام و پیامدهای آن‌ها را ارزیابی کند و آن‌ها را در گفتمان‌های دانشگاهی گسترده‌تر جای دهد.

روش‌شناسی تاریخی و نقد منابع

اتکای خادمی به انجیل متی برای دیدار مغان با رویکردهای نقد تاریخی مطالعات کتاب مقدس هم‌خوانی دارد که متون کانونی را منابع اولیه روایت‌های اولیه مسیحی می‌دانند. بااین‌حال، ادعای او مبنی بر اینکه مغان نشان‌دهنده تأیید نظام مغان پارسی‌اند، نیازمند بررسی است. بارت دی. اهرمن، پژوهشگر برجسته عهد جدید، خاطرنشان می‌کند که مغان در متی ۲:۱–۱۲ احتمالاً شخصیت‌هایی نمادین‌اند که بر اهمیت جهان‌شمول عیسی تأکید دارند، نه کاهنان تاریخی پارسی (اهرمن، ۲۰۱۴، عهد جدید: مقدمه‌ای تاریخی). فقدان منابع غیرکتاب‌مقدسی تأییدکننده دیدار مغان، همان‌طور که گزا ورمس (۲۰۰۶، تولد عیسی) اشاره می‌کند، ادعای خادمی درباره ارتباط ملموس پارسی را تضعیف می‌کند.

شکاکیت خادمی نسبت به تاریخی‌بودن موسی با یافته‌های باستان‌شناختی مدرن هم‌خوانی دارد که، به گفته ویلیام جی. دوور (۲۰۰۱، نویسندگان کتاب مقدس چه می‌دانستند؟)، هیچ شواهد مستقیمی برای موسی یا خروج ارائه نمی‌دهند. بااین‌حال، ادعای او مبنی بر احیای یهودیت توسط مسیحیت، تعامل پیچیده یهودیت معبد دوم و مسیحیت اولیه را ساده‌سازی می‌کند، همان‌طور که یاکوب نوسنر (۱۹۹۳، از متن تا سنت) به تأثیر متقابل این دو اشاره دارد.

ارزیابی الهیاتی و فلسفی

رد تثلیث توسط خادمی به‌عنوان شرک، با نقدهای الهیاتی اسلامی، که استدلال می‌کرد تثلیث توحید را نقض می‌کند، هم‌سو است. بااین‌حال، این توصیف خطر ساده‌سازی دارد. الهی‌دانان مدرن مسیحی، مانند یورگن مولتمان (۱۹۹۳، تثلیث و پادشاهی)، از تثلیث به‌عنوان وحدت رابطه‌ای، نه شرک، دفاع می‌کنند و بر ارتباط درون‌الهی تأکید دارند. دیدگاه خسروانی خادمی، که روح‌القدس را موجودی غیرالهی می‌داند، با فرشته‌شناسی اسلامی و زرتشتی هم‌خوانی دارد، همان‌طور که در نقش فروهرها در متون اوستایی دیده می‌شود (بویس، ۱۹۷۵، تاریخ زرتشتی‌گری).

از منظر فلسفی، مفهوم نجات خادمی به‌عنوان رهایی از امیال، با اندیشه‌های نوافلاطونی و صوفیانه، به‌ویژه مفهوم فنای ابن‌عربی، هم‌نواست. بااین‌حال، رد دسترسی مؤمنان عادی به روح‌القدس با روح‌شناسی مسیحی، که به گفته ایو کنگار (۱۹۸۶، به روح‌القدس ایمان دارم)، روح را پس از پنطیکاست به‌طور عام در دسترس می‌داند، در تضاد است. لنز تطبیقی نشان می‌دهد که دیدگاه نخبه‌گرایانه خادمی با باطن‌گرایی شیعی، که لطف الهی را برای نخبگان نورانی محفوظ می‌داند، هم‌خوانی دارد، همان‌طور که هنری کربن (۱۹۷۱، در اسلام ایرانی) بحث می‌کند.

دیدگاه علمی درباره معجزات

ادعای خادمی مبنی بر اینکه معجزات عیسی، مانند زنده‌کردن مردگان، از نظر علمی قابل‌تکرارند، دیدگاه‌های سنتی معجزات به‌عنوان امور فراطبیعی را به چالش می‌کشد. این با تفسیرهای طبیعت‌گرایانه، مانند پیشنهاد جان دومینیک کرسان (۱۹۹۴، عیسی: زندگی‌نامه‌ای انقلابی)، که معجزات را کنش‌های نمادین توانمندسازی اجتماعی می‌داند، هم‌خوانی دارد. بااین‌حال، علوم اعصاب و زیست‌شناسی مدرن، همان‌طور که آنتونیو داماسیو (۲۰۱۰، خود به ذهن می‌آید) بحث می‌کند، هیچ مکانیسمی برای احیای مردگان ارائه نمی‌دهند و خوش‌بینی خادمی درباره بازتولید علمی ممکن است گمانه‌زنانه باشد. دیدگاه او مبنی بر اینکه معجزات منعکس‌کننده دانش پیشرفته عیسی‌اند، با سنت‌های علمی باستانی، مانند پزشکی هلنیستی، که بر روایت‌های معجزه مسیحی تأثیر گذاشت، قابل‌مقایسه است (آوالوس، ۱۹۹۹، مراقبت‌های بهداشتی و ظهور مسیحیت).

تحلیل تطبیقی دینی

تصویر خادمی از عیسی به‌عنوان پیامبر قرآنی با مسیح‌شناسی اسلامی هم‌خوانی دارد که، به گفته محمود ایوب (۱۹۹۲، قرآن و مفسران آن)، بر بشریت و نبوت عیسی تأکید دارد و الوهیت را رد می‌کند. این با الهیات تجسدی مسیحی، که ان.تی. رایت (۲۰۰۳، رستاخیز پسر خدا) بر ماهیت الهی-انسانی عیسی تأکید دارد، در تضاد است. تمایز خادمی بین نبوت و امامت با الهیات شیعی، که امامت را ادامه اقتدار نبوی می‌داند، موازی است، همان‌طور که سید حسین نصر (۲۰۰۷، باغ حقیقت) توضیح می‌دهد. تحلیل تطبیقی با مسیح‌گرایی یهودی، به گفته گرشوم شولم (۱۹۷۱، ایده مسیحایی در یهودیت)، نشان می‌دهد که رد عیسی به‌عنوان مسیح یهودی توسط خادمی با اندیشه یهودی پسامسیحی، که منتظر منجی سیاسی است، هم‌خوانی دارد.

تأکید بر شخصیت اخلاقی عیسی، با حمایت نقل‌قول کارن آرمسترانگ، با تز گسترده‌تر او (۱۹۹۳، تاریخ خدا) هم‌سوست که آموزش‌های عیسی جذابیت جهانی خود را حفظ کرده‌اند. این با اخلاق بودایی، که شفقت آن با نرمی عیسی هم‌خوانی دارد، قابل‌مقایسه است، همان‌طور که تیک نات هان (۱۹۹۵، بودای زنده، مسیح زنده) در گفت‌وگوی بین‌ادیانی خود کاوش می‌کند.

نقد اجتماعی-سیاسی

نقد خادمی بر سلطه سیاسی کلیسا و تبلیغ بی‌تفاوتی، دیدگاه‌های الهیات رهایی‌بخش و پسااستعماری را منعکس می‌کند، همان‌طور که گوستاوو گوتیرز (۱۹۷۳، الهیات رهایی) تبانی دین نهادی با قدرت را نقد می‌کند. تحلیل او از شعار «موسی به دین خود» به‌عنوان ابزاری برای سلطه، با نقد ادوارد سعید (۱۹۷۸، شرق‌شناسی) بر روایت‌های غربی که مقاومت را به حاشیه می‌رانند، موازی است. بااین‌حال، توصیف خادمی از یهودیت به‌عنوان مادی‌گرا خطر تداوم کلیشه‌ها را دارد، همان‌طور که دانیل بویارین (۱۹۹۴، یهودی رادیکال) استدلال می‌کند که مادی‌گرایی یهودی تفسیر نادرستی از اخلاق میثاقی آن است.

ترکیب میان‌رشته‌ای

ترکیب میان‌رشته‌ای نشان می‌دهد که فصل خادمی نقدی الهیاتی قوی است که در سنت‌های حکمی اسلامی و پارسی ریشه دارد، اما به‌صورت گزینشی با شواهد تاریخی و الهیات مسیحی تعامل می‌کند. ادعاهای تاریخی او، مانند تأیید مغان، فاقد تأیید است، همان‌طور که ورمس و اهرمن اشاره می‌کنند. از نظر الهیاتی، رد تثلیث او با توحید اسلامی هم‌خوانی دارد، اما دفاع‌های ظریف مسیحی، همان‌طور که مولتمان بیان می‌کند، را نادیده می‌گیرد. از منظر فلسفی، مفهوم نجات او عرفان اسلامی و نوافلاطون‌گرایی را به هم پیوند می‌دهد، اما خوش‌بینی علمی او درباره معجزات نیازمند اثبات بیشتری است، با توجه به یافته‌های داماسیو. از نظر تطبیقی، مسیح‌شناسی او گفت‌وگوی اسلامی-مسیحی را غنی می‌سازد، همان‌طور که ایوب پیشنهاد می‌کند، اما روح‌شناسی نخبه‌گرایانه او با جهان‌شمولی مسیحی، به گفته کنگار، متفاوت است.

تمرکز اخلاقی خادمی بر شخصیت عیسی، با حمایت آرمسترانگ، نقطه ورود جهان‌شمولی برای فهم بین‌ادیانی ارائه می‌دهد، مشابه ترکیب بودایی-مسیحی نات هان. از نظر اجتماعی-سیاسی، نقد او بر هژمونی کلیسا با الهیات رهایی‌بخش هم‌خوانی دارد، اما خطر کلیشه‌سازی یهودیت را دارد، همان‌طور که بویارین هشدار می‌دهد. در کل، این فصل مشارکت جدلی اما تأثیرگذاری در الهیات تطبیقی است که گفت‌وگوی بیشتری با روش‌های نقد تاریخی و علمی را دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری

فصل چهاردهم صادق خادمی رساله‌ای الهیاتی و فلسفی پیچیده است که عیسی را از طریق لنزهای اسلامی، خسروانی و نقادانه بازتفسیر می‌کند، آموزه‌های مسیحی را به چالش می‌کشد و در عین حال اهمیت نبوی و اخلاقی عیسی را تأیید می‌کند. تحلیل میان‌رشته‌ای نقاط قوت آن را در الهیات تطبیقی و تأمل اخلاقی نشان می‌دهد، اما محدودیت‌هایی در دقت تاریخی و ادعاهای علمی را برجسته می‌سازد. با تعامل با اندیشمندانی مانند اهرمن، مولتمان و ایوب، این مطالعه پتانسیل این فصل را برای پرورش گفت‌وگوی بین‌ادیانی نشان می‌دهد و خواستار تعامل ظریف‌تر با دیدگاه‌های مسیحی و یهودی است.

منابع

آرمسترانگ، ک. (۱۹۹۳). تاریخ خدا. انتشارات بالانتین.
آوالوس، ه. (۱۹۹۹). مراقبت‌های بهداشتی و ظهور مسیحیت. انتشارات هندریکسون.
ایوب، م. (۱۹۹۲). قرآن و مفسران آن. انتشارات سونی.
بویارین، د. (۱۹۹۴). یهودی رادیکال. انتشارات دانشگاه کالیفرنیا.
بویس، م. (۱۹۷۵). تاریخ زرتشتی‌گری. بریل.
کنگار، ای. (۱۹۸۶). به روح‌القدس ایمان دارم. انتشارات کراس‌رود.
کربن، ه. (۱۹۷۱). در اسلام ایرانی. گالیمار.
کرسان، ج.د. (۱۹۹۴). عیسی: زندگی‌نامه‌ای انقلابی. هارپروان.
داماسیو، آ. (۲۰۱۰). خود به ذهن می‌آید. انتشارات پانتئون.
دوور، و.ج. (۲۰۰۱). نویسندگان کتاب مقدس چه می‌دانستند؟. اردمانز.
اهرمن، ب.د. (۲۰۱۴). عهد جدید: مقدمه‌ای تاریخی. انتشارات آکسفورد.
گوتیرز، گ. (۱۹۷۳). الهیات رهایی. اوربیس.
ابن‌تیمیه. (۱۹۹۶). الجواب الصحیح. دارالاصمه.
مولتمان، ی. (۱۹۹۳). تثلیث و پادشاهی. انتشارات فورترس.
نصر، س.ح. (۲۰۰۷). باغ حقیقت. هارپروان.
نوسنر، ی. (۱۹۹۳). از متن تا سنت. انتشارات کتاو.
نات هان، ت. (۱۹۹۵). بودای زنده، مسیح زنده. انتشارات ریورهد.
سعید، ا. (۱۹۷۸). شرق‌شناسی. پانتئون.
شولم، گ. (۱۹۷۱). ایده مسیحایی در یهودیت. شاکن.
ورمس، گ. (۲۰۰۶). تولد عیسی. پنگوئن.
رایت، ان.تی. (۲۰۰۳). رستاخیز پسر خدا. فورترس.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *