در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 21

متن درس

شمارش و تبیین اسماء الحسنی: تحلیل عقلانی و نقلی تعداد و مراتب اسماء الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه بیست و یکم)

مقدمه: جایگاه اسماء الحسنی در معارف اسلامی

اسماء الحسنی، چونان گوهرهایی درخشان در گنجینه معارف اسلامی، از دیرباز در کانون توجه متکلمان، فیلسوفان، عارفان و سالکان طریق حق قرار داشته است. این اسماء، نه‌تنها آیینه‌ای از کمالات ذات باری‌تعالی‌اند، بلکه راهنمایی برای سلوک معنوی و تقرب به ساحت قدس الهی به‌شمار می‌روند. درس‌گفتار بیست و یکم از سلسله مباحث آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تمرکز بر شمارش، دسته‌بندی و تبیین اسماء الحسنی، به بررسی روایات و منابع مرتبط با تعداد این اسماء و چالش‌های معرفتی و تفسیری آن می‌پردازد.

اسماء الحسنی، چونان ستارگانی در آسمان معرفت الهی، هر یک نوری خاص از ذات بی‌کران خداوند را منعکس می‌کنند. این اسماء، نه‌تنها در متون قرآنی و روایی، بلکه در آثار عرفانی و کلامی، چونان پلی میان انسان و خداوند عمل می‌کنند. درس‌گفتار حاضر، با کاوش در تعداد و مراتب این اسماء، به دنبال گشودن افق‌هایی نوین در فهم توحید و کمالات الهی است. در این مسیر، از روایات معتبر، مانند آنچه در اصول کافی، بحارالانوار و عدة الداعی آمده، بهره گرفته شده و با تحلیل‌های عقلی و نقلی، چالش‌های معرفتی این حوزه بررسی شده است.

بخش نخست: تبیین معنای ثبوتی و اثباتی اسماء الهی

نامحدود بودن اسماء در معنای ثبوتی

درس‌گفتار تأکید می‌کند که اسماء الهی در معنای ثبوتی، یعنی حقیقت وجودی و ذاتی آن‌ها، نامحدود و لایتناهی‌اند. این نامحدود بودن، ریشه در بی‌نهایت بودن ذات الهی دارد، زیرا هر صفت کمالی که در ذات خداوند متصور است، به‌صورت بی‌کران و غیرقابل شمارش تجلی می‌یابد. گویی اسماء الهی، چونان امواج اقیانوسی بی‌انتها، از سرچشمه ذات باری‌تعالی سرچشمه می‌گیرند و هیچ حد و مرزی نمی‌پذیرند.

این دیدگاه، با اصل توحید و کمال مطلق خداوند همخوانی دارد. ذات الهی، که از هرگونه محدودیت و نقص منزه است، نمی‌تواند به تعداد معینی از اسماء محدود شود. هر صفت کمالی، از علم و قدرت تا رحمت و عدالت، در ذات خداوند به‌صورت مطلق و بی‌کران وجود دارد و از این‌رو، شمارش آن‌ها در معنای ثبوتی غیرممکن است.

درنگ: اسماء الهی در معنای ثبوتی، به دلیل پیوند با ذات بی‌نهایت خداوند، نامحدود و لایتناهی‌اند و از شمارش و محدودیت فراترند.

محدودیت اسماء در معنای اثباتی

در مقابل معنای ثبوتی، درس‌گفتار به معنای اثباتی اسماء اشاره می‌کند، یعنی آن بخشی از اسماء که برای انسان‌ها از طریق قرآن کریم، روایات و تجربه‌های عرفانی قابل دسترسی است. در این معنا، تنها بخشی از اسماء الهی شناخته شده‌اند و معرفت انسانی، به دلیل محدودیت‌های وجودی، قادر به احاطه بر تمامی اسماء نیست. این تمایز، چونان تفکیک میان نور بی‌کران خورشید و پرتوهایی است که به زمین می‌رسند؛ نور خورشید نامحدود است، اما آنچه انسان می‌بیند، تنها بخشی از آن است.

این محدودیت، نه به ذات الهی، بلکه به ظرفیت معرفتی انسان بازمی‌گردد. انسان، هرچند با عقل و قلب خود می‌تواند به سوی معرفت الهی گام بردارد، اما این معرفت همواره ناقص و محدود است. از این‌رو، اسماء اثباتی، تنها آیینه‌ای کوچک از حقیقت بی‌کران اسماء ثبوتی‌اند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار نشان داد که اسماء الهی در معنای ثبوتی، به دلیل پیوند با ذات بی‌نهایت خداوند، نامحدود و لایتناهی‌اند، اما در معنای اثباتی، به دلیل محدودیت معرفت بشری، تنها بخشی از آن‌ها شناخته شده‌اند. این تمایز، افق جدیدی را در فهم رابطه میان ذات الهی و معرفت انسانی می‌گشاید و پژوهشگران را به تأمل در محدودیت‌های معرفتی و عظمت الهی دعوت می‌کند.

بخش دوم: تفاوت در معرفت اسماء الهی

مراتب معرفتی در شناخت اسماء

درس‌گفتار بیان می‌کند که افراد، گروه‌ها یا ملت‌ها ممکن است در کمیت (تعداد) و کیفیت (عمق معرفت) شناخت اسماء الهی با یکدیگر تفاوت داشته باشند. این تفاوت، ریشه در مراتب وجودی و ظرفیت‌های معرفتی انسان‌ها دارد. انبیا و اولیای الهی، به دلیل مقامات معنوی و قرب به ساحت الهی، معرفتی عمیق‌تر و گسترده‌تر از اسماء دارند، در حالی که مؤمنان عادی به بخشی از این اسماء دسترسی دارند.

این تفاوت، چونان مراتب نور در چراغ‌های گوناگون است؛ هر چراغ، به قدر ظرفیت خود، نوری از حقیقت الهی را منعکس می‌کند. انبیا، چونان چراغ‌هایی عظیم، نور بی‌کران اسماء را به‌صورت کامل‌تر بازمی‌تابانند، در حالی که مؤمنان، با چراغ‌های کوچک‌تر، تنها بخشی از این نور را دریافت می‌کنند.

آیه شریفه قرآن کریم این حقیقت را تأیید می‌کند:

وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ [مطلب حذف شد] : «و نام‌های نیکو از آن خداست، پس او را به آنها بخوانید»).

این آیه، دعا با اسماء الحسنی را به همه انسان‌ها توصیه می‌کند، اما عمق فهم و بهره‌مندی از این اسماء به ظرفیت معرفتی فرد بستگی دارد. گویی خداوند، دریای بی‌کران اسماء خود را به روی همه گشوده است، اما هر کس به قدر کوزه خود از آن برمی‌دارد.

درنگ: تفاوت در کمیت و کیفیت معرفت اسماء الهی، به مراتب وجودی و ظرفیت‌های معرفتی انسان‌ها بازمی‌گردد، و انبیا و اولیا از معرفتی عمیق‌تر برخوردارند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم این نوشتار نشان داد که معرفت اسماء الهی، به دلیل تفاوت در ظرفیت‌های وجودی انسان‌ها، در کمیت و کیفیت متفاوت است. این تفاوت، با آیه شریفه «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ» همخوانی دارد و بر اهمیت ظرفیت‌سازی معنوی برای فهم عمیق‌تر اسماء تأکید می‌ورزد. این تحلیل، پژوهشگران را به تأمل در مراتب معرفتی و راه‌های ارتقای آن دعوت می‌کند.

بخش سوم: شمارش اسماء الحسنی در روایات

روایت ۹۹ اسم و اهمیت احصاء

درس‌گفتار به روایتی از کتاب «عدة الداعی» اثر ابن فهد حلی استناد می‌کند که از امام رضا (ع) نقل شده و بیان می‌دارد که خداوند ۹۹ اسم دارد. این روایت، که از طریق شیخ صدوق به عبدالسلام بن صالح هروی و از او به امام رضا (ع) و سلسله اسناد به پیامبر اکرم (ص) می‌رسد، تأکید می‌کند که دعا با این اسماء مستجاب است و احصای آن‌ها موجب ورود به بهشت می‌شود.

روایت چنین است: «إن لله عزوجل تسعة و تسعین اسما، من دعى الیه بها استجاب له، و من أحصاها دخل الجنة» (عدة الداعی، ص ۲۹۸؛ بحارالانوار، ج۴، ص۱۸۷، حدیث ۲). احصاء در این روایت، به سه معنا تفسیر شده است: شمارش ظاهری، فهم معانی اسماء، و تخلق به این اسماء. درس‌گفتار تأکید می‌کند که معنای سوم، یعنی تخلق به اسماء، معنای اصلی احصاء است، زیرا این تخلق است که انسان را به مقام بهشت می‌رساند.

گویی احصاء، چونان سفری است در مسیر تقرب به خداوند؛ سالک با شمارش اسماء، گام نخست را برمی‌دارد، با فهم معانی آن‌ها، قلب خود را روشن می‌کند، و با تخلق به این اسماء، چونان آیینه‌ای صاف، نور الهی را در وجود خود منعکس می‌سازد. این تخلق، که به معنای زیستن با صفاتی چون رحمت، عدالت و حکمت است، انسان را به مقام «اهل الجنة» می‌رساند.

درنگ: احصای ۹۹ اسم الهی، به معنای تخلق به صفات الهی است که انسان را به مقام بهشت می‌رساند، نه صرف شمارش یا فهم معانی آن‌ها.

اختلاف در فهرست‌های ۹۹ اسم

درس‌گفتار اشاره می‌کند که روایات مختلف، فهرست‌های متفاوتی از ۹۹ اسم ارائه می‌دهند. هنگامی که اسم‌های تکراری از این فهرست‌ها حذف شوند، تعداد اسم‌ها به ۱۳۸ اسم می‌رسد. این اختلاف، ناشی از تفاوت در منابع، روش‌های گردآوری، یا تفسیر اسماء است. برای مثال، برخی روایات اسم‌های مترادف (مانند «الرحمن» و «الرحیم») یا مشتقات (مانند «الناصر» و «خیر الناصرین») را جداگانه می‌شمارند.

این اختلاف، چونان شاخه‌های متعدد یک درخت تنومند است که هر یک، جلوه‌ای از حقیقت واحد الهی را نشان می‌دهند. با این حال، وجود این تفاوت‌ها، چالش روش‌شناختی در تعیین فهرست استاندارد ۹۹ اسم را برجسته می‌کند. درس‌گفتار، با استناد به کار شیخ کفعمی در کتاب «مقام الاسماء»، نشان می‌دهد که وی با تلفیق سه نقل مختلف و حذف تکرارها، فهرستی با ۱۳۸ اسم ارائه کرده است.

روایت ۳۶۰ اسم در اصول کافی

درس‌گفتار به روایتی از اصول کافی (ج۱، ص۸۸) اشاره می‌کند که تعداد اسماء الهی را ۳۶۰ اسم ذکر کرده و آن‌ها را به دسته‌های اصلی (حاکم) و فرعی (محکوم) تقسیم‌بندی می‌کند. این روایت، که از امام صادق (ع) نقل شده، ساختاری سلسله‌مراتبی برای اسماء پیشنهاد می‌کند که در آن، اسم‌های اصلی بر اسم‌های فرعی حاکمیت دارند.

عدد ۳۶۰، ممکن است به‌صورت نمادین به کمال و جامعیت اشاره داشته باشد، مانند تقسیم‌بندی دایره به ۳۶۰ درجه، که نمادی از تمامیت و کمال است. این روایت، رویکردی متافیزیکی به اسماء ارائه می‌دهد که فراتر از شمارش ظاهری است. گویی اسماء الهی، چونان دایره‌ای کامل، همه جوانب کمالات الهی را در بر می‌گیرند و هر اسم، بخشی از این کمال بی‌کران را منعکس می‌کند.

درنگ: روایت اصول کافی با ذکر ۳۶۰ اسم، ساختاری سلسله‌مراتبی و متافیزیکی برای اسماء الهی ارائه می‌دهد که به کمال و جامعیت الهی اشاره دارد.

روایت ۴۰۰۰ اسم در عوالی اللئالی

درس‌گفتار به روایتی از کتاب «عوالی اللئالی» (ج۴، ص۱۰۶، حدیث ۱۵۷) استناد می‌کند که تعداد اسماء الهی را ۴۰۰۰ اسم ذکر کرده و آن‌ها را به چهار دسته تقسیم می‌کند:

  • ۱۰۰۰ اسم که تنها خداوند می‌داند.
  • ۱۰۰۰ اسم که خداوند و ملائکه می‌دانند.
  • ۱۰۰۰ اسم که خداوند، ملائکه و انبیا می‌دانند.
  • ۱۰۰۰ اسم که مؤمنان از طریق تورات، انجیل، زبور و قرآن کریم می‌دانند.

این ۱۰۰۰ اسم آخر، به‌صورت زیر تقسیم‌بندی شده است: ۳۰۰ اسم در تورات، ۳۰۰ اسم در انجیل، ۳۰۰ اسم در زبور، و ۱۰۰ اسم در قرآن کریم، که ۹۹ اسم آن ظاهر و یکی مکنون است. این تقسیم‌بندی، مراتب معرفتی در شناخت اسماء را نشان می‌دهد و بر نقش ویژه قرآن کریم در ارائه ۹۹ اسم اصلی تأکید می‌ورزد.

این ساختار، چونان نردبانی است که هر پله آن، مرتبه‌ای از معرفت الهی را نمایان می‌سازد. خداوند، در قله این نردبان، به‌تنهایی به ۱۰۰۰ اسم احاطه دارد، و در پله‌های پایین‌تر، ملائکه، انبیا و مؤمنان، به قدر ظرفیت خود، از این اسماء بهره‌مند می‌شوند.

درنگ: روایت ۴۰۰۰ اسم، مراتب معرفتی (خداوند، ملائکه، انبیا، مؤمنان) را تبیین می‌کند و بر نقش قرآن کریم در ارائه ۹۹ اسم اصلی تأکید دارد.

چالش معرفت ملائکه نسبت به انبیا

درس‌گفتار به تناقض ظاهری در روایت ۴۰۰۰ اسم اشاره می‌کند که ملائکه بیشتر از انبیا از اسماء آگاه‌اند، در حالی که آیه شریفه قرآن کریم می‌فرماید:

وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ [مطلب حذف شد] : «و همه نام‌ها را به آدم آموخت»).

این آیه، به تعلیم همه اسماء به آدم در مقام خلافت الهی اشاره دارد. درس‌گفتار این تناقض را با تفسیر مراتب معرفت حل می‌کند: تعلیم به آدم، معرفتی کلی و بالقوه است، در حالی که معرفت ملائکه، بالفعل و تفصیلی است. این تفاوت، به مراتب وجودی و وظایف متفاوت ملائکه و انبیا بازمی‌گردد.

گویی خداوند، به آدم، کلید گنجینه اسماء را عطا کرده است، اما گشودن هر قفل، به ظرفیت و تلاش او بستگی دارد. ملائکه، به دلیل وظیفه خاص خود، به بخشی از این گنجینه دسترسی تفصیلی دارند، اما آدم، به‌عنوان خلیفه الهی، معرفتی جامع و کلی از همه اسماء دریافت کرده است.

۱۰۰ اسم در قرآن کریم و اسم مکنون

درس‌گفتار بیان می‌کند که از ۱۰۰ اسم قرآنی، ۹۹ اسم ظاهر و یکی مکنون است. احصای ۹۹ اسم، انسان را به بهشت می‌رساند، اما احصای اسم مکنون ممکن نیست. اسم مکنون، که به‌عنوان اسم اعظم یا رمز اصلی اسماء تلقی می‌شود، به ذات غیرقابل دسترس الهی اشاره دارد.

اسم مکنون، چونان گوهری پنهان در اعماق اقیانوس الهی است که نور آن، از ورای حجاب‌ها، تنها برای خواصی از اولیا قابل رؤیت است. عدم امکان احصای آن، محدودیت معرفت بشری را نشان می‌دهد، در حالی که ۹۹ اسم ظاهر، چونان چراغ‌هایی در دسترس، راه سلوک را روشن می‌کنند.

درنگ: از ۱۰۰ اسم قرآنی، ۹۹ اسم ظاهر برای دعا و سلوک در دسترس‌اند، اما اسم مکنون، به‌عنوان رمز ذات الهی، از احصای بشری فراتر است.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم این نوشتار، با بررسی روایات ۹۹، ۳۶۰ و ۴۰۰۰ اسم، نشان داد که اسماء الحسنی در مراتب گوناگون معرفتی تجلی می‌یابند. روایت ۹۹ اسم، پایه‌ای برای دعا و سلوک است، در حالی که روایات ۳۶۰ و ۴۰۰۰ اسم، به ساختارهای متافیزیکی و مراتب معرفتی اشاره دارند. چالش‌هایی مانند اختلاف در فهرست‌ها و تناقض ظاهری در معرفت ملائکه و انبیا، با تحلیل مراتب معرفتی حل می‌شوند. این تحلیل، پژوهشگران را به کاوش عمیق‌تر در روایات و منابع دعوت می‌کند.

بخش چهارم: تحلیل فهرست‌های اسماء الحسنی

کار شیخ کفعمی در مقام الاسماء

درس‌گفتار به کتاب «مقام الاسماء» شیخ کفعمی اشاره می‌کند که سه نقل مختلف از ۹۹ اسم را آورده و با حذف تکرارها، فهرستی با ۱۳۸ اسم ارائه کرده است. کفعمی، با تلفیق این سه نقل، تلاش کرده است تا فهرستی جامع و بدون تکرار فراهم آورد. این فهرست، شامل اسم‌های بسیط (مانند «الرحمن») و مرکب (مانند «خیر الناصرین») است.

تلاش کفعمی، چونان کار جواهرسازی است که گوهرهای پراکنده را گرد آورده و در تاجی واحد جای داده است. فهرست ۱۳۸ اسم، نشان‌دهنده جامعیت کار وی است، اما همچنان چالش تعیین ۹۹ اسم اصلی باقی می‌ماند. این فهرست، نیاز به تحلیل ریشه‌شناختی برای دسته‌بندی دقیق‌تر اسماء را برجسته می‌کند.

درنگ: شیخ کفعمی با تلفیق سه نقل و حذف تکرارها، فهرستی با ۱۳۸ اسم ارائه کرده که جامعیت آن، چالش تعیین ۹۹ اسم اصلی را نشان می‌دهد.

عدم چیدمان منظم در فهرست‌های اسماء

درس‌گفتار اشاره می‌کند که فهرست‌های اسماء، مانند نقل کفعمی، چیدمان طبیعی و منظمی ندارند و شامل اسم‌های بسیط و مرکب هستند. برای مثال، «الرحمن» و «الرحیم» در برخی فهرست‌ها در ابتدا و در برخی در انتها قرار دارند. این نبود نظم، ناشی از تفاوت در منابع و روش‌های نقل است.

این بی‌نظمی، چونان باغی است که گل‌های آن، هرچند زیبا، بدون ترتیب خاصی کاشته شده‌اند. این موضوع، نیاز به یک اسلوب استاندارد برای ترتیب و دسته‌بندی اسماء (مانند ترتیب الفبایی یا معنایی) را نشان می‌دهد. چنین اسلوبی، می‌تواند پژوهش در اسماء الحسنی را نظام‌مندتر کند.

فهرست ۱۳۸ اسم شیخ کفعمی

درس‌گفتار فهرست ۱۳۸ اسم ارائه‌شده توسط کفعمی را نقل می‌کند که از تلفیق سه نقل و حذف تکرارها به‌دست آمده است. این فهرست، شامل اسم‌هایی چون «الله، الرحمن، الرحیم، الملک، القدوس، السلام، المؤمن، المهیمن، القدیر، الجبار، المتکبر، الخالق، الباری، المصور، الغفار، القهار، القاهر، الوهاب، الرزاق، الرازق، الفتاح، العلیم، القابض، الباسط، الحافظ، الرافع، المعز، المذل، السمیع، البصیر، الحکیم، الحکم، العدل، اللطیف، الخبیر، العظیم، العفو، الغفور، الشکور، العلی، الکبیر، الحفیظ، المقیت، الجلیل، الکریم، الرقیب، المجیب، القریب، الواسع، الغنی، المغنی، الودود، المجید، الماجد، الباعث، الشهید، الحق، الوکیل، القوی، المتین، الولی، المولی، الحمید، المعسی، المبدی، المعید، المحیی، الممیت، الحی، القیوم، الواجد، الواحد، الاحد، الصمد، القادر، المقتدر، المقدم، المؤخر، الاول، الاخر، الظاهر، الباطن، الضار، النافع، المقسط، الجامع، البر، المانع، الوالي، المتعالی، التواب، المنتقم، الرؤوف، مالک الملک، ذو الجلال و الاکرام، ذو الطول، ذو المعارج، النور، الهادی، البدیع، الباقی، الوارث، الرشید، الصبور، الرب، السيد، الجواد، شدید العقاب، الناصر، علام، المحیط، الفاطر، الاعلی، الاکرم، الحفی، الذاری، الصانع، الرائی، السبوح، الصادق، الطاهر، الغیاث، الفتح، الوتر، الفالق، القدیم، القاضی، المنان، المبین، کاشف الضر، خیر الناصرین، الوفی، الدیان، الشافی» است.

این فهرست، چونان نقشه‌ای است که گستره اسماء الحسنی را به نمایش می‌گذارد. هر اسم، چونان نگینی در این نقشه، جلوه‌ای از کمالات الهی را نمایان می‌سازد. با این حال، وجود اسم‌های مرکب و تفاوت در چیدمان، نیاز به تحلیل دقیق‌تر را برجسته می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم این نوشتار، با بررسی کار شیخ کفعمی و فهرست ۱۳۸ اسم، نشان داد که تلاش برای تلفیق روایات و ارائه فهرستی جامع، گامی مهم در نظام‌مندی پژوهش در اسماء الحسنی است. با این حال، نبود چیدمان منظم و وجود اسم‌های مرکب، نیاز به اسلوبی استاندارد برای دسته‌بندی اسماء را نشان می‌دهد. این تحلیل، پژوهشگران را به کاوش در روش‌های ریشه‌شناختی و معنایی دعوت می‌کند.

بخش پنجم: اسماء جمال و جلال و حجاب‌های الهی

حجاب‌های نور و ظلمت

درس‌گفتار به روایتی از کتاب «عوالی اللئالی» (ج۴، ص۱۰۶، حدیث ۱۵۸) اشاره می‌کند که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده و تعداد حجاب‌های الهی را ۷۰، ۷۰۰ یا ۷۰,۰۰۰ حجاب ذکر کرده است. این حجاب‌ها، از نور و ظلمت تشکیل شده‌اند و به اسماء جمال (نور) و جلال (ظلمت) تفسیر می‌شوند.

اسماء جمال، مانند «الرحمن» و «الرؤوف»، به صفات رحمت و زیبایی الهی اشاره دارند، در حالی که اسماء جلال، مانند «القهار» و «المنتقم»، به صفات قدرت و عظمت الهی مربوط‌اند. این حجاب‌ها، چونان پرده‌هایی هستند که هم ذات الهی را از دیدگان مخلوقات پنهان می‌کنند و هم راهنمای معرفت به سوی او هستند. گویی هر حجاب، آینه‌ای است که جلوه‌ای از اسماء الهی را منعکس می‌سازد.

روایت می‌فرماید: «ولو كشفها عن وجهه لاحترقت سبحات وجهه ما أدركه بصره من خلقه» (اگر خداوند این حجاب‌ها را کنار زند، نور جلال او هر آنچه را که ببیند، می‌سوزاند). این بیان، عظمت بی‌کران ذات الهی و محدودیت مخلوقات در ادراک آن را نشان می‌دهد.

درنگ: حجاب‌های نور و ظلمت، به اسماء جمال و جلال تفسیر می‌شوند که هم پرده‌ای بر ذات الهی‌اند و هم راهنمای معرفت به سوی او.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم این نوشتار، با بررسی روایت حجاب‌های نور و ظلمت، نشان داد که اسماء جمال و جلال، واسطه‌هایی میان خداوند و مخلوقات‌اند. این اسماء، هم حجاب ذات الهی‌اند و هم راهنمای سلوک به سوی او. این تحلیل، پژوهشگران را به تأمل در نقش دوگانه اسماء به‌عنوان حجاب و هدایتگر دعوت می‌کند.

بخش ششم: دیدگاه علامه طباطبایی و چالش شمارش اسماء در قرآن کریم

نظر علامه طباطبایی در المیزان

درس‌گفتار به دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان (ج۸، ص۳۷۳) اشاره می‌کند که معتقد است هیچ دلیلی بر تعیین تعداد مشخص برای اسماء الحسنی وجود ندارد. وی با استناد به آیه شریفه «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ» (اعراف: ۱۸۰)، هر صفت کمالی در عالم را از اسماء الهی می‌داند. علامه، تعداد اسماء قرآنی را ۱۱۷ یا ۱۲۷ اسم ذکر می‌کند.

این دیدگاه، چونان دریچه‌ای است که افق بی‌کران اسماء الهی را به روی پژوهشگران می‌گشاید. علامه، با تأکید بر فراگیری اسماء، نشان می‌دهد که هر صفت کمالی، از علم و قدرت تا زیبایی و عدالت، جلوه‌ای از اسماء الحسنی است. اختلاف در شمارش (۱۱۷ یا ۱۲۷)، به روش‌های مختلف استخراج اسماء از قرآن کریم (مانند توجه به الفاظ یا معانی) بازمی‌گردد.

درنگ: علامه طباطبایی با تأکید بر عدم محدودیت عددی اسماء، هر صفت کمالی را از اسماء الحسنی می‌داند و تعداد اسماء قرآنی را ۱۱۷ یا ۱۲۷ ذکر می‌کند.

چالش شمارش اسماء در قرآن کریم

درس‌گفتار بیان می‌کند که شمارش اسماء در قرآن کریم (۱۱۷ یا ۱۲۷) با روش علامه به‌طور کامل حل نمی‌شود و نیاز به بررسی دقیق‌تر دارد. این چالش، به دلیل تفاوت در معیارهای شمارش، مانند در نظر گرفتن اسم‌های وصفی یا فعلی، ایجاد شده است.

این چالش، چونان معمایی است که حل آن، نیازمند کلیدی دقیق و روشمند است. برای حل این معما، باید معیارهای روشنی مانند ریشه‌شناسی لغوی، کاربرد در آیات، یا ارتباط با صفات الهی تعریف شود تا شمارش دقیقی ارائه گردد.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم این نوشتار، با بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و چالش شمارش اسماء در قرآن کریم، نشان داد که رویکرد فراگیر علامه، افق جدیدی در فهم اسماء الحسنی می‌گشاید. با این حال، چالش‌های روش‌شناختی در شمارش اسماء، نیاز به معیارهای دقیق‌تر را برجسته می‌کند. این تحلیل، پژوهشگران را به کاوش در روش‌های ریشه‌شناختی و قرآنی دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی نهایی

درس‌گفتار بیست و یکم آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تمرکز بر شمارش و تبیین اسماء الحسنی، یکی از جامع‌ترین تحلیل‌های این حوزه را ارائه می‌دهد. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، نشان داد که اسماء الهی در معنای ثبوتی نامحدودند، اما در معنای اثباتی به اعدادی مانند ۹۹، ۱۳۸، ۳۶۰، ۴۰۰۰ یا حتی ۷۰,۰۰۰ اسم اشاره شده است. روایت ۹۹ اسم، به‌عنوان پایه‌ای برای دعا و سلوک، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، اما اختلاف در فهرست‌ها و رسیدن به ۱۳۸ اسم در کار شیخ کفعمی، چالش‌های روش‌شناختی را نشان می‌دهد. روایت ۳۶۰ اسم در اصول کافی، ساختاری متافیزیکی ارائه می‌کند، در حالی که روایت ۴۰۰۰ اسم، مراتب معرفتی (خداوند، ملائکه، انبیا، مؤمنان) را تبیین می‌نماید. دیدگاه علامه طباطبایی، با تأکید بر عدم محدودیت عددی اسماء، رویکردی فراگیر را پیشنهاد می‌کند.

اسماء الحسنی، چونان نغمه‌هایی از سمفونی بی‌کران الهی، هر یک جلوه‌ای از کمالات ذات باری‌تعالی را به گوش جان می‌رسانند. این اسماء، نه‌تنها راهنمای معرفت الهی، بلکه کلید سلوک معنوی و تقرب به خداوندند. پژوهشگران حوزه الهیات، فلسفه و عرفان اسلامی، با تأمل در این تحلیل‌ها، می‌توانند به درک عمیق‌تری از توحید و اسماء الهی دست یابند. پیشنهاد می‌شود با تحلیل تطبیقی روایات، بررسی ریشه‌شناختی اسم‌ها، و تدوین اسلوبی نظام‌مند، به فهم دقیق‌تر اسماء الحسنی پرداخته شود. این مطالعه، نه‌تنها به ارتقای معرفت الهی، بلکه به تحول سلوکی و تقرب به ساحت قدس ربوبی کمک می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، حداقل تعداد اسماء الحسنی که در روایات ذکر شده است چندتاست؟

2. طبق روایت نقل‌شده در عدة الداعی، چه نتیجه‌ای برای کسی که اسماء الحسنی را احصاء کند ذکر شده است؟

3. بر اساس روایت نقل‌شده در عوالی اللئالی، تعداد کل اسماء الهی چندتاست؟

4. طبق متن، تعداد اسماء الحسنی که در قرآن ذکر شده‌اند، بر اساس نظر علامه طباطبایی چندتاست؟

5. در روایت نقل‌شده از عوالی اللئالی، کدام گروه به 300 اسم از اسماء الحسنی در تورات دسترسی دارند؟

6. بر اساس متن، احصاء اسماء الحسنی صرفاً به معنای شمارش یا قرائت آنهاست.

7. متن بیان می‌کند که ملائکه نسبت به انبیاء به تعداد بیشتری از اسماء الهی آگاهی دارند.

8. طبق متن، تعداد اسماء الحسنی در قرآن دقیقاً 99 اسم است.

9. روایت نقل‌شده در عوالی اللئالی بیان می‌کند که 1000 اسم از اسماء الهی فقط توسط خدا و انبیاء شناخته شده‌اند.

10. بر اساس نظر علامه طباطبایی، تعداد اسماء الحسنی محدود و قابل تعیین است.

11. منظور از 'احصاء' اسماء الحسنی در روایت عدة الداعی چیست؟

12. چرا تعداد اسماء الحسنی در روایات مختلف متفاوت است؟

13. تفاوت مقام 'من دعی الیه بها' و 'من احصیها' در روایت چیست؟

14. چرا علامه طباطبایی معتقد است که تعداد اسماء الحسنی قابل تعیین نیست؟

15. منظور از 'حجاب من نور و ظلمة' در روایت قوال العالی چیست؟

پاسخنامه

1. 99 اسم

2. اهل بهشت می‌شود.

3. 4000 اسم

4. 117 یا 127 اسم

5. مؤمنون

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. احصاء به معنای تخلق به اسماء الحسنی و سلوک در مسیر آنهاست، نه صرف شمارش یا قرائت.

12. زیرا برخی روایات اسماء را به صورت غیرمکرر شمرده و برخی شامل تکرار یا چیدمان متفاوت هستند.

13. دعا با اسماء منجر به استجابت دعا می‌شود، اما احصاء (تخلق) به مقام بالاتر یعنی دخول بهشت می‌انجامد.

14. زیرا هر اسمی در موجودات که به کمال اشاره دارد، جزو اسماء الحسنی است و محدود نیست.

15. حجاب‌های نور به اسماء جمال و حجاب‌های ظلمت به اسماء جلال اشاره دارند.