متن درس
اسماء و صفات الهی: تأملاتی در معرفت اسماء الحسنی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه بیستوسوم)
مقدمه: درآمدی بر معرفت اسماء الحسنی
اسماء الحسنی، بهسان دریایی ژرف و بیکران، گنجینهای از معرفت الهی را در خود نهفته دارد که تأمل در آن، راهی به سوی شناخت پروردگار و تهذیب نفس میگشاید. این موضوع، که در متون اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار است، نهتنها در حوزه کلام و فلسفه، بلکه در ساحت عرفان و معنویت نیز مورد توجه عالمان و سالکان بوده است. درسگفتار حاضر، برگرفته از تأملات عمیق آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی شمارش، ترتیب و اسلوب اسماء الحسنی پرداخته و با نگاهی نقادانه، چالشهای معرفتی و تفسیری این حوزه را کاوش میکند.
بخش اول: شمارش و تعدد نقلها در اسماء الحسنی
تعدد نقلها و چالش عدد نودونه
یکی از موضوعات بنیادین در مطالعه اسماء الحسنی، تعدد نقلها درباره تعداد این اسمهاست. در متون اسلامی، عمدتاً بر عدد نودونه بهعنوان تعداد اسماء الحسنی تأکید شده است. با این حال، مقایسه نقلهای مختلف نشان میدهد که شمارش اسمها در برخی موارد از این عدد فراتر میرود. این اختلاف، که ریشه در تفاوتهای روششناختی و تفسیری دارد، پرسشهایی درباره معیارهای گزینش و تمایز اسمها ایجاد میکند.
برای نمونه، برخی منابع ممکن است اسمهای مترادف یا مشتقات یک صفت الهی را جداگانه محاسبه کنند. اسمهایی مانند الرحمن و الرحیم، هرچند از نظر معنایی به هم نزدیکاند، گاه بهعنوان دو اسم مستقل شمرده میشوند. این پیچیدگی، بهسان رشتهای درهمتنیده، نیازمند روششناسی دقیقی است تا گرههای معرفتی آن گشوده شود.
درنگ: اختلاف در شمارش اسماء الحسنی، ریشه در تفاوتهای روششناختی و تفسیری دارد و نیازمند اسلوبی منسجم برای شناسایی و دستهبندی اسمهاست.
تلاش کفعمی در تدوین فهرست ۱۳۸ اسم
جناب کفعمی، عالم برجسته اسلامی، با کنار هم قرار دادن سه نقل مختلف، اسمهای تکراری را حذف و فهرستی مشتمل بر ۱۳۸ اسم ارائه کرده است. این فهرست، که بهعنوان «عبارت چهارم» معرفی شده، تلاشی است برای رفع تناقضات ظاهری نقلها و ارائه نظامی منسجمتر از اسماء الحسنی.
این رویکرد، بهمانند معماری که بنایی پراکنده را بازسازی میکند، نشاندهنده اهتمام کفعمی به تحلیل انتقادی متون دینی و دستیابی به فهمی عمیقتر از اسماء الهی است. با این حال، افزایش تعداد اسمها به ۱۳۸، چالشی نوین در تعیین نودونه اسم اصلی پدید آورده است. این پرسش که چگونه میتوان از میان ۱۳۸ اسم، نودونه اسم اصلی را استخراج کرد، بهسان جستوجوی گوهری در میان انبوه سنگها، ذهن پژوهشگر را به خود مشغول میدارد.
عبارت پنجم کفعمی: فهرستی با ۱۲۳۸ اسم
کفعمی در گامی فراتر، در عبارتی پنجم، مجموعهای گستردهتر از اسماء الحسنی ارائه کرده که بر اساس حروف معجم (الفبا) مرتب شدهاند. در این فهرست، برای حرف «الف» ۱۳۵ اسم، برای «ب» ۲۶ اسم، برای «ت» ۲۷ اسم و به همین ترتیب برای سایر حروف، اسمهایی ذکر شده که در مجموع به ۱۲۳۸ اسم میرسد.
این فهرست، بهسان دایرهالمعارفی جامع، تلاشی است برای گردآوری تمامی اسماء الهی که در متون دینی پراکندهاند. ترتیب الفبایی، بهمانند کلیدی برای گشودن قفلهای پراکندگی، امکان دسترسی و مطالعه نظاممند را فراهم میکند. با این حال، تفاوت چشمگیر در تعداد اسمها (از نودونه به ۱۲۳۸) پرسشهایی درباره معیارهای گزینش و تمایز بین اسماء اصلی و مشتقات آنها ایجاد میکند. برای نمونه، ذکر ۱۳۵ اسم برای حرف «الف» در مقایسه با ۳۲۱ اسم برای حرف «میم»، نشاندهنده عدم توازن در توزیع اسمهاست که ممکن است به تفاوت در منابع یا تفسیرها بازگردد.
درنگ: فهرست ۱۲۳۸ اسم کفعمی، بهسان دایرهالمعارفی جامع، تلاشی برای نظاممند کردن اسماء الحسنی است، اما تفاوت در تعداد اسمها چالشهایی در معیارهای گزینش ایجاد میکند.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست این نوشتار، به بررسی شمارش و تعدد نقلها در اسماء الحسنی پرداخت. از اختلاف در عدد نودونه تا تلاش کفعمی برای تدوین فهرستهای ۱۳۸ و ۱۲۳۸ اسم، چالشهای معرفتی این حوزه آشکار شد. این پیچیدگیها، بهسان آینهای، ضرورت اسلوبی منسجم برای مطالعه اسماء را بازتاب میدهند. در ادامه، به بررسی منابع و روایات مرتبط با این موضوع خواهیم پرداخت.
بخش دوم: منابع و جایگاه مصباح کفعمی
برتری مصباح کفعمی بر سایر منابع دعایی
کتاب مصباح کفعمی، بهعنوان یکی از منابع برجسته در حوزه دعا و اسماء الحسنی، از نظر جامعیت و دقت بر متونی مانند مفاتیحالجنان و زادالمعاد برتری دارد. این اثر، که برای اهل علم منبعی ضروری شمرده میشود، تمامی محتوای کتاب مقامالاسماء کفعمی را در خود جای داده و از صفحه ۳۱۲ تا ۳۴۹ به تفصیل به اسماء الحسنی پرداخته است.
این برتری، بهمانند نوری که از مشکات دانش میتابد، ریشه در رویکرد تحلیلی و جامع کفعمی دارد. مصباح، نهتنها برای عموم، بلکه برای پژوهشگران و عالمان دینی طراحی شده و حاوی جزئیات و تحلیلهایی است که در متون عمومیتر یافت نمیشود. این ویژگی، بر اهمیت استفاده از منابع معتبر و تخصصی در مطالعات دینی تأکید میورزد.
مقامالاسماء و انتقال محتوا به مصباح
کفعمی در کتاب مقامالاسماء (صفحات ۸۶ تا ۱۰۱)، فهرست ۱۲۳۸ اسم را ارائه کرده و این محتوا را بهطور کامل در مصباح گنجانده است. این انتقال، نشاندهنده اهتمام کفعمی به ارائه منبعی جامع و قابلاستفاده برای پژوهشگران است. در واقع، مصباح بهسان گنجینهای است که تمامی گوهرهای مقامالاسماء را در خود حفظ کرده و به نمایش گذاشته است.
درنگ: مصباح کفعمی، با گنجاندن محتوای مقامالاسماء، منبعی جامع و تخصصی برای مطالعه اسماء الحسنی است که برای اهل علم ضروری شمرده میشود.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، جایگاه برجسته مصباح کفعمی را بهعنوان منبعی جامع و تخصصی در مطالعه اسماء الحسنی تبیین کرد. برتری این اثر بر سایر منابع دعایی و انتقال کامل محتوای مقامالاسماء به مصباح، نشاندهنده عمق و دقت کفعمی در این حوزه است. در بخش بعدی، به بررسی روایت اصول کافی و ساختار ۳۶۰ اسم خواهیم پرداخت.
بخش سوم: روایت اصول کافی و ساختار ۳۶۰ اسم
روایت اصول کافی: اسمی با چهار جزء
یکی از عمیقترین متون درباره اسماء الحسنی، روایتی است که در جلد اول اصول کافی (باب حدوث الاسماء، صفحه ۸۷) از امام صادق علیهالسلام نقل شده است. این روایت بیان میکند که خداوند اسمی را با حروف خلق کرد، بدون صوت، لفظ، جسم، توصیف یا رنگ، و آن را به کلمهای تام با چهار جزء تقسیم کرد که هیچیک بر دیگری مقدم نیست.
این توصیف، بهسان نقشی بر آب، از فراتر بودن اسم الهی از محدودیتهای مادی و زبانی حکایت دارد. تقسیم به چهار جزء و تأکید بر عدم تقدم آنها، بهمانند حلقههای زنجیری یکپارچه، وحدت و انسجام ذاتی اسم الهی را نشان میدهد. این روایت، رویکردی متافیزیکی به اسماء ارائه میدهد که فراتر از فهرستهای متعارف قرار دارد.
ظهور سه اسم و مخفی ماندن اسم مکنون
روایت مذکور بیان میکند که خداوند از چهار اسم، سه اسم را به دلیل نیاز مخلوقات ظاهر کرد و یک اسم را بهعنوان «اسم مکنون و مخزون» پنهان نگه داشت. این اسم مکنون، که ممکن است به ذات الهی یا اسمایی اشاره کند که فهم آنها برای انسانها در دسترس نیست، بهسان گوهری در صدف پنهان است.
این تمایز، با آیه شریفه قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ [مطلب حذف شد] : «بگو: خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را که بخوانید، نامهای نیکو از آن اوست») همخوانی دارد، که بر تعدد و تنوع اسماء تأکید میکند.
درنگ: اسم مکنون و مخزون، بهسان گوهری پنهان، مرتبهای از معرفت الهی را نشان میدهد که فراتر از دسترس بشر است.
تفسیر سه اسم ظاهر: الله، تبارک، تعالی
روایت، سه اسم ظاهر را الله، تبارک و تعالی معرفی میکند و بیان میدارد که هر یک از این اسمها دارای چهار رکن است که در مجموع ۱۲ رکن را تشکیل میدهند. این ساختار، بهسان درختی با شاخههای منظم، نظامی سلسلهمراتبی را پیشنهاد میکند که مظاهر و تجلیات اسماء الهی را نشان میدهد.
استفاده از «تبارک» و «تعالی» بهعنوان اسمهای مستقل، چالشی تفسیری است، زیرا این واژگان در زبان عربی معمولاً بهعنوان صفت به کار میروند. این موضوع، بهمانند رازی در پرده، عمق تفسیری روایت را آشکار میسازد.
اختلاف در نقل: تبارک و تعالی در برابر تبارک و سبحان
در اصول کافی و توحید صدوق، سه اسم بهصورت الله، تبارک، تعالی ذکر شدهاند، اما در بحارالانوار، بهصورت الله، تبارک، سبحان آمده است. این اختلاف، که ممکن است ناشی از تفاوت در نسخههای خطی یا تفسیرهای مختلف باشد، بهسان سایهای بر متن، دقت در نقل روایات را ضروری میسازد.
سبحان، به معنای تنزیه و پاکی خداوند، با تعالی (بلندی و رفعت) تفاوت معنایی دارد. این اختلاف، پرسشهایی درباره صحت نقل و تأثیر آن بر فهم اسماء ایجاد میکند.
ساختار ۳۶۰ اسم: ۱۲ رکن و ۳۰ اسم
روایت اصول کافی بیان میکند که هر یک از ۱۲ رکن، ۳۰ اسم دارد که در مجموع ۳۶۰ اسم را تشکیل میدهد. با این حال، شمارش برخی اسمها، مانند فهرستی با ۳۶ اسم، با این ساختار همخوانی ندارد. برای نمونه، اسمهایی مانند الرحمن، الرحیم، الملک، القدوس، الخالق، الباری، المصور، الحی، القیوم و غیره، در فهرستی ذکر شدهاند که تعداد آنها به ۳۶ میرسد.
این عدم انطباق، بهسان معمایی پیچیده، ممکن است ناشی از وجود اسمهای مترادف یا تکراری باشد. برای حل این مسئله، باید اسمهای تکراری شناسایی و حذف شوند یا بهعنوان مشتقات یک اسم اصلی در نظر گرفته شوند.
درنگ: ساختار ۳۶۰ اسم در روایت اصول کافی، بهسان نقشهای دقیق، نیازمند تحلیل ریشهشناختی برای رفع تناقضات ظاهری است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، به بررسی روایت اصول کافی و ساختار ۳۶۰ اسم پرداخت. از توصیف متافیزیکی اسم الهی تا چالشهای تفسیری در شمارش و ترتیب اسمها، پیچیدگیهای این حوزه آشکار شد. در بخش بعدی، به چالشهای فهم روایت و دیدگاههای عالمان خواهیم پرداخت.
بخش چهارم: چالشهای فهم و دیدگاههای عالمان
فصاحت و بلاغت روایت اصول کافی
روایت اصول کافی، به دلیل فصاحت و بلاغت والا، بهگونهای نگاشته شده که معنای کامل آن بهراحتی در دسترس قرار نمیگیرد. این ویژگی، بهمانند پردهای از ابریشم، هم زیبایی متن را افزون کرده و هم فهم آن را دشوار ساخته است.
این پیچیدگی، به عمد در متون روایی به کار رفته تا از سوءاستفاده یا فهم سطحی جلوگیری شود. روایت، با زبان تمثیلی و متافیزیکی، مخاطب را به تأمل عمیق و تهذیب نفس دعوت میکند.
دیدگاه مجلسی و صدرایی
علامه مجلسی در بحارالانوار و مرآةالعقول، این روایت را از «متشابهات» دانسته و فهم آن را به خدا و راسخان در علم محدود میکند. وی اظهار میدارد که اعتراف به ناتوانی در فهم این روایت، بهتر از ادعای درک آن است. در مقابل، صدرایی در شرح اصول کافی، با استمداد از لطف الهی، تلاش میکند روایت را تبیین کند.
این تفاوت، بهسان دو مسیر در یک باغ، نشاندهنده رویکردهای متفاوت در مواجهه با متون پیچیده دینی است. مجلسی، با احتیاط، راه سکوت را برمیگزیند، در حالی که صدرایی، با امید به لطف الهی، به سوی تبیین گام برمیدارد.
درنگ: تفاوت رویکرد مجلسی و صدرایی، بهسان دو بال، تنوع در مواجهه با متون دینی را نشان میدهد.
نقش تهذیب نفس و رزق حلال
فهم اسماء الحسنی، بهمانند گشودن دری به سوی نور، نیازمند تهذیب نفس، رزق حلال و خلوص است. این پیشنیازها، نشاندهنده بعد معنوی و اخلاقی مطالعه اسماء هستند. تهذیب نفس، دل را از موانع معرفتی پاک میسازد و رزق حلال، زندگی را با اصول اخلاقی همراستا میکند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، چالشهای فهم روایت اصول کافی و دیدگاههای عالمان را بررسی کرد. فصاحت روایت، دیدگاههای متفاوت مجلسی و صدرایی، و نقش تهذیب نفس، ابعاد مختلف این موضوع را روشن ساختند. در بخش بعدی، به چالشهای عملی و راهکارهای پیشنهادی خواهیم پرداخت.
بخش پنجم: چالشهای عملی و راهکارهای پیشنهادی
چالش استخراج نودونه اسم از ۱۳۸ اسم
استخراج نودونه اسم اصلی از فهرست ۱۳۸ اسم کفعمی، بهسان یافتن سوزنی در دریا، نیازمند روشی دقیق و غیرتصادفی است. این چالش، به فقدان معیارهای روشن برای گزینش بازمیگردد. روشهایی مانند تحلیل لغوی، بررسی روایات معتبر، یا توجه به کاربرد اسمها در قرآن کریم میتوانند به حل این مسئله کمک کنند.
برای نمونه، آیه شریفه وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ [مطلب حذف شد] : «و نامهای نیکو از آن خداست، پس او را به آنها بخوانید») بر دعا با اسماء الحسنی تأکید دارد و میتواند مبنای گزینش باشد.
خانوادههای معنایی اسماء
برخی اسمها، مانند الرحمن، الرحیم، الخالق، الباری، المصور و الحی، القیوم، بهعنوان خانوادههای معنایی معرفی شدهاند که ارتباط ساختاری و معنایی دارند. این دستهبندی، بهسان شاخههای درختی تنومند، نظام معنایی اسماء را نشان میدهد.
برای نمونه، الخالق، الباری، المصور به مراحل مختلف خلقت اشاره دارند و الرحمن، الرحیم به جنبههای رحمت الهی. این خانوادهها، مبنای تحلیلهای عمیقتر و تدوین اسلوب مناسب برای مطالعه اسماء هستند.
درنگ: خانوادههای معنایی اسماء، بهسان شاخههای درختی، نظام معنایی و ساختاری اسماء الحسنی را آشکار میسازند.
تکرار اسمها و تأثیر آن بر شمارش
تکرار برخی اسمها، مانند الباری، به افزایش تعداد اسمها منجر شده است. این تکرار، که ممکن است ناشی از تفاوت در منابع یا تفسیرها باشد، بهسان سایهای بر وضوح فهرستها افتاده است. برای حل این مسئله، باید اسمهای تکراری شناسایی و حذف شوند یا بهعنوان مشتقات یک اسم اصلی در نظر گرفته شوند.
ارتباط اسماء با مسائل روانشناختی
توسل به اسماء الحسنی، بهمانند چشمهای زلال، میتواند بسیاری از مشکلات روانی را التیام بخشد. با این حال، اثربخشی این روش، به شناخت دقیق اسمها و کاربرد آنها در موقعیتهای خاص بستگی دارد. این دیدگاه، جنبه کاربردی اسماء در زندگی معنوی و روانی را برجسته میسازد.
پیشنهاد سادهسازی و حذف تکرارها
برای حل چالشهای شمارش، پیشنهاد شده است که اسمهای مرکب، مانند قاضیالحاجات یا کاشفالکرب، به اجزای بسیط تجزیه شوند و تکرارها حذف گردند. این روش، بهسان غربال کردن گندم از کاه، به شناسایی ریشههای اصلی و کاهش پیچیدگی فهرستها کمک میکند.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، چالشهای عملی در مطالعه اسماء الحسنی و راهکارهای پیشنهادی را بررسی کرد. از استخراج نودونه اسم تا شناسایی خانوادههای معنایی و حذف تکرارها، راههایی برای نظاممند کردن این حوزه پیشنهاد شد. در بخش پایانی، نتیجهگیری کلی ارائه خواهد شد.
نتیجهگیری کلی
اسماء الحسنی، بهسان گنجینهای بیکران، راهی به سوی معرفت الهی و تهذیب نفس میگشایند. این نوشتار، با تأمل در درسگفتار آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی شمارش، ترتیب و اسلوب اسماء الحسنی پرداخت. از تعدد نقلها و تلاش کفعمی برای تدوین فهرستهای جامع تا روایت اصول کافی و ساختار ۳۶۰ اسم، چالشهای معرفتی و تفسیری این حوزه آشکار شد. اختلاف در نقلها، تکرار اسمها، و دشواریهای تفسیری، بهسان ابرهایی بر آسمان معرفت، ضرورت اسلوبی منسجم را برجسته ساختند.
مصباح کفعمی، بهعنوان منبعی جامع، گنجینهای از اسماء الحسنی را در خود جای داده و برای پژوهشگران، راهنمایی ارزشمند است. روایت اصول کافی، با رویکردی متافیزیکی، اسماء را فراتر از محدودیتهای مادی و زبانی معرفی میکند و فهم آن، به تهذیب نفس و خلوص نیاز دارد. خانوادههای معنایی اسماء، نظام ساختاری و معنایی آنها را نشان میدهند و توسل به اسماء، راهی برای التیام مشکلات روانی است.
در پایان، پیشنهاد میشود پژوهشگران با تحلیل لغوی، بررسی تطبیقی منابع، و توجه به جنبههای معنوی، به تدوین اسلوبی جامع برای مطالعه اسماء الحسنی بپردازند. این مسیر، بهسان سفری در دریای معرفت، نهتنها دانش را افزون میکند، بلکه دل را به نور الهی روشن میسازد.
با نظارت صادق خادمی