متن درس
اسماء و صفات الهی: نقش ذکر در تهذیب نفس و معرفت ربوبی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه چهل و هفتم)
دیباچه: درآمدی بر نقش ذکر در سلوک الهی
ذکر الهی، چونان نوری است که قلب مؤمن را روشن میسازد و روح او را به سوی کمال ربوبی هدایت میکند. در قرآن کریم، این کتاب آسمانی و راهنمای بشر، ذکر بهمثابه اکسیری معرفی شده که نهتنها قلب را صیقل میدهد، بلکه انسان را از ظلمات غفلت به سوی روشنایی معرفت میرساند. درسگفتار جلسه چهل و هفتم از سلسله مباحث آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در ادامه مباحث پیشین (جلسات ۲۱ تا ۴۶)، به تبیین نقش بیبدیل ذکر در تهذیب نفس، دفع شیطان، و کسب بصیرت میپردازد.
بخش نخست: جایگاه ذکر در معرفت و ایمان
ذکر، نافع برای مؤمن پس از ایمان و معرفت
ذکر الهی، چونان آبی زلال است که پس از ایمان و معرفت، قلب مؤمن را سیراب میکند. درسگفتار تأکید میکند که ذکر، پس از کسب ایمان و معرفت، نافع است و بدون این دو مقدمه، اثرگذاری آن ناقص میماند. ایمان، بهمثابه بذری است که در خاک معرفت کاشته میشود و ذکر، چون بارانی است که این بذر را به شکوفایی میرساند. قرآن کریم در آیه «فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ [مطلب حذف شد] : «و همانا یادآوری برای مؤمنان سودمند است») به این نفع اشاره دارد. حدیث شریف «الذكر بعد الإيمان يصقل القلب» (بحارالانوار، ج۷۷، ص۸۰) نیز ذکر را صیقلدهنده قلب مؤمن پس از ایمان معرفی میکند. این صیقل، قلب را از زنگار غفلت پاک کرده و آن را برای دریافت انوار الهی آماده میسازد.
| درنگ: ذکر، چونان اکسیری است که پس از ایمان و معرفت، قلب مؤمن را صیقل میدهد و او را به سوی کمال معنوی هدایت میکند. بدون این دو مقدمه، ذکر بهتنهایی نمیتواند به ژرفای روح نفوذ کند. |
ایمان و معرفت، پیشنیازهای ذکر
درسگفتار تأکید دارد که ایمان، معرفت و عمل صالح، پیشنیازهای ذکر هستند. مؤمن بدون معرفت و عمل، به حقیقت ذکر دست نمییابد. معرفت، چونان چراغی است که مسیر ایمان را روشن میکند و عمل صالح، پلی است که ایمان را به ذکر متصل میسازد. این پیوند، در آیه «إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ [مطلب حذف شد] : «تنها خردمندان متذکر میشوند») آشکار است، که ذکر را به خردمندان (اولوالالباب) نسبت میدهد. حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» (بحارالانوار، ج۲، ص۳۲) نیز خودشناسی را دروازه معرفت الهی و مقدمه ذکر میداند.
بخش دوم: آثار زیانبار ترک ذکر
ترک ذکر، ظلم و معیشت ضنک
ترک ذکر، چونان خاموش کردن چراغ در تاریکی است که انسان را در ظلمات ظلم و گمراهی فرو میبرد. درسگفتار، با استناد به قرآن کریم، ترک ذکر را ظلم عظیم و عامل زندگی سخت (معیشت ضنک) معرفی میکند. آیه «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ [مطلب حذف شد] : «کیست ستمکارتر از آن که به آیات پروردگارش تذکر داده شد و از آن روی گردانید؟») ترک ذکر را ظلم میداند. همچنین، آیه «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ [مطلب حذف شد] : «و هر که از یاد من روی گرداند، زندگی تنگ و سختی خواهد داشت») زندگی سخت را نتیجه اعراض از ذکر معرفی میکند. این معیشت ضنک، نهتنها به تنگنای مادی، بلکه به تنگنای روحی و معنوی نیز اشاره دارد.
| درنگ: ترک ذکر، چونان فرو رفتن در تاریکی ظلم است که انسان را به معیشت ضنک، چه در بعد مادی و چه در ساحت معنوی، گرفتار میسازد. |
همراهی شیطان و قساوت قلب
درسگفتار، ترک ذکر را عاملی برای همراهی شیطان و قساوت قلب میداند. هنگامی که انسان از ذکر روی میگرداند، شیطان چونان سایهای شوم بر او مسلط میشود و افکارش را به سوی هوی و هوس میکشاند. آیه «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي … وَقَيَّضْنَا لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ [مطلب حذف شد] : «و هر که از یاد من روی گرداند … برایش شیطانی گماریم که همدم او باشد») این همراهی شوم را تأیید میکند. همچنین، آیه «وَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ [مطلب حذف شد] : «وای بر کسانی که دلهایشان از یاد خدا سخت شده است») قساوت قلب را نتیجه دوری از ذکر میداند. حدیث «ترك الذكر يقسي القلب» (بحارالانوار، ج۷۸، ص۹۰) نیز این حقیقت را تأیید میکند.
دوری از هدایت و ضلالت
ترک ذکر، انسان را از مسیر هدایت دور کرده و به سوی ضلالت میکشاند. درسگفتار، با استناد به آیه «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ [مطلب حذف شد] : «کیست ستمکارتر از آن که به آیات پروردگارش تذکر داده شد، سپس از آن روی گردانید؟ ما از مجرمان انتقام میگیریم»)، تأکید میکند که تارک ذکر، نهتنها به ظلم گرفتار میشود، بلکه از هدایت الهی محروم میگردد. این دوری، چونان گم شدن در بیابانی بیانتها، انسان را در تاریکی ضلالت فرو میبرد.
بخش سوم: ذکر، سپر و صیقلدهنده روح
ذکر، سپر در برابر شیطان
ذکر الهی، چونان سپری است که مؤمن را از هجوم شیطان محافظت میکند. درسگفتار، ذکر را عاملی برای کسب بصیرت و دفع شیطان معرفی میکند، چنانکه قرآن کریم در آیه «إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا [مطلب حذف شد] : «چون وسوسهای از شیطان به آنها رسد، یاد خدا کنند و همان دم بینا شوند») ذکر را عامل بصیرت و دفع وسوسههای شیطانی میداند. حدیث «الذكر حصن من الشيطان» (کافی، ج۲، ص۴۹۹) نیز ذکر را دژی مستحکم در برابر شیطان معرفی میکند. این سپر، چونان سنگی است که شیطان را از قلب مؤمن دور میسازد.
| درنگ: ذکر، چونان سپری استوار است که مؤمن را از هجوم شیطان مصون میدارد و با اعطای بصیرت، قلب را به سوی نور هدایت رهنمون میسازد. |
ذکر، آب قلب و عامل خشوع
ذکر، چونان آبی زلال است که قلب را از خشکی و قساوت نجات میدهد و آن را به خشوع و صفا میرساند. درسگفتار، با استناد به آیه «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ [مطلب حذف شد] : «آیا برای مؤمنان وقت آن نرسیده که دلهایشان به یاد خدا خاشع شود؟») تأکید میکند که خشوع قلب، در گرو ذکر است. حدیث «الذكر ماء القلب» (کافی، ج۲، ص۵۰۰) نیز قلب را به گلی تشبیه میکند که بدون آب ذکر، خشک و بیروح میشود. این خشوع، چونان نسیمی است که پردههای غفلت را کنار زده و قلب را به سوی آرامش الهی هدایت میکند.
نمازهای یومیه، مصداقی از ذکر
درسگفتار، نمازهای یومیه را مصداق بارز ذکر معرفی میکند که با مواقیت خاص خود، قلب را از قساوت حفظ میکند. آیه «أَقِمِ [مطلب حذف شد] : «نماز را برای یاد من برپا دار») نماز را برای ذکر الهی میداند. حدیث «الصلاة ذكر الله» (کافی، ج۳، ص۲۶۴) نیز این پیوند را تأیید میکند. این مواقیت، چونان ستونهایی استوار، قلب را در طول روز با یاد خدا متصل نگه میدارند و از غفلت جلوگیری میکنند.
| درنگ: نمازهای یومیه، چونان چشمههایی زلال، قلب را با ذکر الهی سیراب کرده و از قساوت و غفلت مصون میدارند. |
بخش چهارم: ذکر و عقل
ذکر و اولوالالباب
ذکر، چونان کلیدی است که درهای عقل و حکمت را میگشاید. درسگفتار، با استناد به آیه «إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ [مطلب حذف شد] : «تنها خردمندان متذکر میشوند») ذکر را ویژگی اولوالالباب میداند. این خردمندان، که صاحب عقل و تصدیق هستند، نهتنها محفوظات دارند، بلکه با ذکر، عقل خود را صیقل میدهند. حدیث «الذكر يصقل العقل» (بحارالانوار، ج۷۸، ص۸۹) نیز این نقش را تأیید میکند. ذکر، چونان آینهای است که عقل را از زنگار هوی و هوس پاک میکند و به آن روشنی میبخشد.
رابطه عقل و ذکر
درسگفتار، رابطه عقل و ذکر را نیازمند تحلیل فلسفی میداند. آیا عقل مقدم بر ذکر است یا ذکر مقدم بر عقل؟ این پرسش، چونان معمایی است که پاسخ آن در پیوند دوسویه این دو نهفته است. عقل، بستری برای فهم ذکر فراهم میکند، و ذکر، عقل را از آلودگیهای نفسانی پاک میسازد. آیه «إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ» (ابراهیم: ۵۲) و حدیث «الذكر يصقل العقل» نشان میدهند که ذکر، عقل را به کمال میرساند، اما عقل نیز شرطی برای اثرگذاری ذکر است.
| درنگ: ذکر و عقل، چونان دو بالاند که انسان را به سوی آسمان معرفت پرواز میدهند؛ ذکر، عقل را صیقل میدهد و عقل، بستری برای فهم عمیقتر ذکر فراهم میسازد. |
بخش پنجم: غفلت فرهنگی از ذکر
فتاوای فقهی و کمتوجهی به ذکر
درسگفتار، غفلت از ذکر در جوامع اسلامی را نتیجه فتاوای فقهی و رسالههای عملی میداند که قرائت قرآن و ذکر را مستحب دانسته و از وجوب آن غفلت کردهاند. این غفلت، چونان ابری است که نور قرآن کریم را پوشانده و جامعه را از انس با ذکر محروم کرده است. آیه «وَلَقَدْ يَسَّرْنَا [مطلب حذف شد] : «و بهراستی قرآن را برای یادآوری آسان کردیم») بر سهولت دسترسی به ذکر تأکید دارد، اما رسالههای فقهی مدرن، برخلاف کتب قدما که توحید و معرفت را مقدم میداشتند، کمتر به ذکر پرداختهاند. این کمتوجهی، جامعه را به سوی بیاعتنایی به ذکر سوق داده است.
رشد دوران در احیای ذکر
درسگفتار، با اشاره به دوران پیش، از ناتوانی حتی فرهنگیان در قرائت قرآن کریم سخن میگوید و احیای قرائت قرآن کریم را با رشد دوران ستایش میکند. این تحول، چونان نسیمی است که خاک غفلت را از جامعه زدوده و انس با قرآن کریم را احیا کرده است. آیه «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ [مطلب حذف شد] : «کتابی است که آن را بهسوی تو فرو فرستادیم، مبارک است تا در آیاتش تدبر کنند») این احیا را تأیید میکند. رشد مردمان، با ترویج فرهنگ قرآنی، زمینه را برای انس با ذکر فراهم آورده است.
| درنگ: غفلت از ذکر، نتیجه کمتوجهی فقهی و رسالههای عملی است، اما رشد مردمان، چونان مشعلی فروزان، انس با قرآن کریم و ذکر را در جامعه احیا کرده است. |
بخش ششم: موانع ذکر و راهکارهای غلبه بر آنها
موانع دنیوی ذکر
درسگفتار، تجارت، مال و اولاد را موانع ذکر معرفی میکند که چونان زنجیرهایی، قلب را از یاد خدا دور میسازند. آیه «رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ [مطلب حذف شد] : «مردانی که نه تجارت و نه خرید و فروش، آنان را از یاد خدا بازنمیدارد») و آیه «لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ [مطلب حذف شد] : «ای مؤمنان، اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا بازندارد») بر لزوم غلبه بر این موانع تأکید دارند. این موانع، چونان ابرهایی هستند که نور ذکر را میپوشانند، اما مؤمن با همت والا میتواند آنها را کنار بزند.
سنتهای قدما و انحراف مدرن
درسگفتار، به سنتهای قدما در ذکر، مانند اذکار پس از نماز صبح و قرائت قرآن پیش از آغاز کسب، اشاره دارد و از انحراف مدرن در بیتوجهی به ذکر انتقاد میکند. این سنتها، چونان چشمههایی بودند که قلب را سیراب میکردند، اما در دوران مدرن، این چشمهها به دلیل کمتوجهی فقهی خشک شدهاند. حدیث «اذكار الصباح حصن المؤمن» (وسائل الشیعة، ج۴، ص۱۱۸۴) این سنتها را تأیید میکند. درسگفتار، با حسرت از این انحراف، به نمونههایی از گذشته اشاره میکند که کسبه پیش از معامله، قرآن میخواندند و ذکر میگفتند، اما این سنت در بازارهای مدرن کمرنگ شده است.
| درنگ: موانع دنیوی، چونان زنجیرهایی قلب را از ذکر بازمیدارند، اما سنتهای قدما، مانند چشمههایی زلال، راه را برای انس با ذکر هموار میکردند. |
بخش هفتم: نزول ذکر و عظمت قرآن کریم
نزول ذکر و لطف الهی
درسگفتار، نزول ذکر را لطفی الهی میداند که چونان بارانی، برای سیراب کردن قلب انسان نازل شده است. آیه «وَأَنْزَلْنَا [مطلب حذف شد] : «و بهسوی شما ذکر فرو فرستادیم») این نزول را تأیید میکند. اذکاری چون «بسم الله الرحمن الرحیم»، «لا حول ولا قوة إلا بالله»، و «یا حی یا قیوم»، چونان گوهرهایی هستند که در ظرف نزول، به زبان انسان متناسب شدهاند. این اذکار، اگر با همت و ریاضت به سوی علو بازگردند، میتوانند معجزاتی چون زنده کردن مرده یا عبور از آب را رقم بزنند.
اهل ذکر و عظمت قرآن کریم
قرآن کریم، چونان اقیانوسی بیکران است که ذکر را در خود جای داده و اهل ذکر را به سوی معرفت هدایت میکند. آیه «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ [مطلب حذف شد] : «از اهل ذکر بپرسید اگر نمیدانید») اهل ذکر را راهنمایان معرفت معرفی میکند. درسگفتار تأکید میکند که ذکر، منحصر به حق تعالی نیست و حتی کافران نیز ذکری دارند، اما ذکر رحمان، چونان نوری است که قلب مؤمن را روشن میکند. آیه «أَهَٰذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ [مطلب حذف شد] : «آیا این همان است که خدایان شما را یاد میکند، در حالی که خودشان به یاد رحمان کافرند؟») این تمایز را نشان میدهد.
| درنگ: نزول ذکر، چونان لطفی الهی است که قلب را برای دریافت معارف ربوبی آماده میسازد، و قرآن کریم، چونان گنجینهای بیپایان، ذکر را در خود نهان دارد. |
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با بازنویسی درسگفتار جلسه چهل و هفتم آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین نقش ذکر در تهذیب نفس و معرفت ربوبی پرداخت. ذکر، چونان اکسیری است که پس از ایمان و معرفت، قلب را صیقل میدهد و از قساوت و غفلت نجات میبخشد. ترک ذکر، ظلم، معیشت ضنک، و همراهی شیطان را در پی دارد، در حالی که ذکر، سپری در برابر شیطان و عاملی برای خشوع و بصیرت است. رابطه ذکر و عقل، چونان دو بال، انسان را به سوی کمال میرساند. غفلت فرهنگی از ذکر، نتیجه کمتوجهی فقهی است، اما رشد مردمان، انس با قرآن کریم را احیا کرده است. موانع دنیوی، چون تجارت و مال، قلب را از ذکر بازمیدارند، اما سنتهای قدما راه را برای انس با ذکر هموار میکنند. نزول ذکر، لطفی الهی است که قلب را برای معرفت آماده میسازد. پژوهشگران میتوانند با تحلیل قرآنی و روایی، نقش ذکر را در تهذیب نفس و تقویت عقل کاوش کنند، تا گامی در مسیر معرفت ربوبی و تحول معنوی بردارند.
| با نظارت صادق خادمی |