در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 51

متن درس

دعا و استجابت: قرب بی‌واسطه الهی در پرتو اسماء الحسنی (جلسه پنجاه و یکم)

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۱)

مقدمه: درآمدی بر دعا و استجابت در چارچوب اسماء الهی

دعا، چون آوایی است که از عمق نیاز انسان برخاسته و در آسمان قرب الهی طنین‌انداز می‌شود. درس‌گفتار پنجاه و یکم از سلسله مباحث اسماء الحسنی، ارائه‌شده توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین عمیق رابطه دعا و استجابت با محوریت آیه ۱۸۶ سوره بقره از قرآن کریم می‌پردازد. این نوشتار، دعا را ابزار وصول به اسماء الهی، ملازم با استجابت، و درمان‌کننده کدرات دل معرفی می‌کند، در حالی که شرک را اصلی‌ترین مانع آن می‌داند.

دعا، مانند کلیدی است که درهای رحمت بی‌کران الهی را می‌گشاید و انسان را به افق‌های معرفت و قرب رهنمون می‌سازد. این نوشتار، با ساختاری علمی و دانشگاهی، در پی تبیین جایگاه دعا در چارچوب اسماء الهی و نقش آن در تهذیب نفس و رفع موانع معنوی است.

بخش نخست: دعا و وصول به اسماء الهی

۱. دعا، ابزار وصول به اسماء الهی

دعا و ذکر، ابزارهای بنیادین برای وصول به اسماء و صفات الهی‌اند و راه رفع مشکلات معنوی را هموار می‌سازند. آیه
«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي [مطلب حذف شد] : «و چون بندگانم از تو درباره من پرسند، [بگو] من نزدیکم») قرب خدا را در دعا نشان می‌دهد. حدیث «الدعاء مفتاح الوصول إلى الأسماء» (بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۶۸) دعا را کلید وصول به اسماء الهی می‌داند. دعا، مانند نردبانی است که سالک را از کرانه‌های خاک به قله‌های نورانی معرفت الهی می‌رساند.

درنگ: دعا و ذکر، ابزارهایی برای وصول به اسماء الهی‌اند که انسان را از غربت معنوی به قرب ربوبی رهنمون می‌سازند.

۲. مخاطب عام آیه دعا

مخاطب آیه
«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي» (بقره: ۱۸۶) عام است و همه بندگان (عباد) را، اعم از مؤمن و غیرمؤمن، بدون قید خاص در بر می‌گیرد. این عموم، نشان‌دهنده شمول رحمت الهی است. حدیث «عباد الله كلهم مخاطبون بالدعاء» (کافی، ج۲، ص۴۷۵) این عموم را تأیید می‌کند. خداوند، مانند دریایی است که هر قطره نیاز، اعم از کوچک یا بزرگ، را در خود جای می‌دهد.

بخش دوم: ویژگی‌های آیه دعا و قرب الهی

۳. حذف واسطه در خطاب الهی

در آیه
«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ» (بقره: ۱۸۶)، حذف «قل» نشانه قرب بی‌واسطه خداوند به بندگان است. این بی‌واسطگی، رابطه مستقیم عبد و مولا را نشان می‌دهد. حدیث «لا واسطة بين العبد والدعاء» (بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۶۹) این بی‌واسطگی را تأیید می‌کند. این خطاب، مانند نجوای عاشقی است که بی‌هیچ حجابی با معشوق سخن می‌گوید.

درنگ: حذف واسطه در خطاب الهی، قرب بی‌حجاب خداوند به بندگان را نشان می‌دهد و رابطه مستقیم عبد و مولا را تأیید می‌کند.

۴. فاء تقریر در آیه

«فَ» در
«فَإِنِّي قَرِيبٌ» (بقره: ۱۸۶) فاء تقریر است، نه تفريع، و قرب خدا را به‌صورت قسمی و بدیهی تأیید می‌کند. این فاء، مانند سوگندی است که حقیقت قرب الهی را به بندگان خاطرنشان می‌سازد. این تحلیل با اصول بلاغت قرآنی، مانند شرح زمخشری در کشاف، سازگار است. فاء تقریر، مانند چراغی است که حقیقت آشکار قرب را در دل بندگان روشن می‌کند.

۵. قرب و استجابت عام خدا

قرب خداوند، عام و همراه با استجابت حتمی است، چنان‌که در
«أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ [مطلب حذف شد] : «دعای دعاکننده را چون مرا بخواند، اجابت می‌کنم») آمده است. حدیث «دعاء الداعي مستجاب إذا كان فعلياً» (وسائل الشیعة، ج۷، ص۶۰) استجابت را به فعلیت دعا وابسته می‌داند. قرب الهی، مانند سایه‌بان رحمتی است که هر فریاد نیاز را در خود جای می‌دهد.

بخش سوم: شرایط و آداب دعا

۶. فعلیت دعا و ملازمه با استجابت

فعلیت دعا، که با اضطرار و انقطاع از غیر همراه است، شرط استجابت است و آن را از دعای غیرفعلی متمایز می‌کند. آیه
«أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ [مطلب حذف شد] : «یا آنکه دعای درمانده را چون او را بخواند، اجابت می‌کند») فعلیت دعا در اضطرار را نشان می‌دهد. حدیث «الدعاء الفعلي لا يرد» (کافی، ج۲، ص۴۷۶) ملازمه فعلیت و استجابت را تأیید می‌کند. دعای فعلی، مانند شعله‌ای است که از دل مضطر زبانه می‌کشد و آسمان رحمت را روشن می‌کند.

درنگ: فعلیت دعا، با اضطرار و انقطاع از غیر، ملازم استجابت است و آن را از دعای غیرفعلی متمایز می‌سازد.

۷. شرک، سرطان دعا

شرک، اصلی‌ترین مانع استجابت و مانند سرطانی است که دعا را تباه می‌سازد. آیه
«فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ [مطلب حذف شد] : «خدا را در حالی که دین را برای او خالص کرده‌اید، بخوانید») اخلاص را شرط دعا می‌داند. حدیث «الشرک في الدعاء يحجب الإجابة» (بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۷۰) شرک را مانع استجابت معرفی می‌کند. شرک در دعا، مانند سمی است که چشمه زلال دعا را آلوده می‌کند.

۸. ادب در لسان دعا

دعای نوعی، مانند «وَافْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ»، بر دعای شخصی، مانند درخواست فرزند یا مال، برتری دارد و نشانه ادب در دعاست. حدیث «أفضل الدعاء التفويض إلى الله» (وسائل الشیعة، ج۷، ص۶۱) دعای تفویضی را برتر می‌داند. دعای «وَافْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ» در روایات (بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۷۱) به‌عنوان لسان ادب معرفی شده است. دعای نوعی، مانند کلیدی است که درهای حکمت الهی را می‌گشاید، در حالی که دعای شخصی ممکن است به ضرر انسان باشد.

۹. دعا و ترس از استجابت

دعای حقیقی با ترس از استجابت همراه است، زیرا داعي از مسئولیت آن آگاه است. حدیث «الداعي الحقيقي يخاف استجابة دعائه» (کافی، ج۲، ص۴۷۷) ترس از استجابت را نشانه دعای حقیقی می‌داند. این مفهوم با آثار عرفانی، مانند شرح مولوی در مثنوی، همخوانی دارد. ترس از استجابت، مانند سایه‌ای است که داعي را از غرور و بی‌توجهی به حکمت الهی بازمی‌دارد.

درنگ: دعای حقیقی با ترس از استجابت همراه است، زیرا داعي از مسئولیت و حکمت الهی آگاه است.

بخش چهارم: دعا و فعالیت خیر

۱۰. دعا و فعالیت در طول هم

فعالیت خیر، مانند تلاش و کوشش، در طول دعا مجاز است و با آن منافاتی ندارد، مشروط به اینکه با شرک همراه نباشد. آیه
«إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي [مطلب حذف شد] : «آنان در کارهای نیک شتاب می‌کردند و ما را می‌خواندند») سازگاری دعا و فعالیت را نشان می‌دهد. حدیث «العمل في طول الدعاء لا ينافيه» (بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۷۲) این هماهنگی را تأیید می‌کند. فعالیت خیر، مانند بادبانی است که با نسیم دعا به سوی مقصد الهی حرکت می‌کند.

بخش پنجم: آیه دعا، ذکر و درمان معنوی

۱۱. آیه، ذکر و درمان کدرات دل

آیه
«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي» (بقره: ۱۸۶) خود ذکر است و کدرات دل را زایل می‌کند. حدیث «الآية ذكر يزيل كدر القلب» (وسائل الشیعة، ج۷، ص۶۲) این آیه را ذکر درمانی معرفی می‌کند. این دیدگاه با تأکید عرفا، مانند غزالی، بر تلاوت آیات برای تهذیب نفس سازگار است. این آیه، مانند آبی زلال است که غبار غربت را از آیینه دل می‌زداید.

درنگ: آیه دعا، خود ذکر است و با تلاوت آن، کدرات دل زایل شده و قلب به نور معرفت روشن می‌شود.

۱۲. عظمت آیه در تبیین دعا و استجابت

آیه ۱۸۶ سوره بقره، اساسنامه دعا و استجابت است و ملازمه میان آن‌ها را به روشنی بیان می‌کند.
«أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ» (بقره: ۱۸۶) این ملازمه را نشان می‌دهد. حدیث «هذه الآية أساس الدعاء وإجابته» (بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۷۳) عظمت آیه را تأیید می‌کند. این آیه، مانند منشوری است که نور رابطه عبد و مولا را در طیف‌های دعا و استجابت می‌شکافد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار پنجاه و یکم، با محوریت آیه ۱۸۶ سوره بقره، دعا را ابزار وصول به اسماء الهی، ملازم با استجابت، و درمان‌کننده کدرات دل معرفی می‌کند. مخاطب آیه عام است و قرب خدا بی‌واسطه. فعلیت دعا، با اضطرار و انقطاع، شرط استجابت است، در حالی که شرک، اصلی‌ترین مانع آن است. دعای نوعی و تفویضی بر دعای شخصی برتری دارد و فعالیت خیر در طول دعا مجاز است. این آیه، خود ذکر است و قلب را به نور معرفت روشن می‌سازد. این نوشتار، مانند چراغی است که مسیر معرفت و سلوک را روشن کرده و پژوهشگران را به تحلیل عمیق‌تر ملازمه دعا و استجابت دعوت می‌کند. این مطالعه، به تهذیب نفس و تقویت معرفت ربوبی یاری می‌رساند.

درنگ: آیه ۱۸۶ سوره بقره، اساسنامه دعا و استجابت است که با قرب بی‌واسطه الهی، انسان را به وصول اسماء الحسنی هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، آیه 'و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب' در کدام سوره آمده است؟

2. طبق متن، مخاطب اصلی آیه 'اذا سئلک عبادی عنی' کیست؟

3. بر اساس متن، 'عبادی' در آیه 'اذا سئلک عبادی عنی' به چه کسانی اشاره دارد؟

4. طبق متن، کدام ویژگی دعا در آیه 'اجیب دعوة الداع اذا دعان' تأکید شده است؟

5. متن درسگفتار کدام آیه را به عنوان یکی از آیات مهم در باب دعا ذکر کرده است؟

6. متن بیان می‌کند که آیه 'اذا سئلک عبادی عنی' فقط به مؤمنان خاص اشاره دارد.

7. بر اساس متن، استجابت دعا به فعلیت و خلوص دعا وابسته است.

8. متن تأکید دارد که دعا همیشه باید به صورت قولی و صریح باشد.

9. طبق متن، آیه 'اذا سئلک عبادی عنی' نشان‌دهنده حذف واسطه در خطاب الهی است.

10. متن اشاره دارد که مشکل اصلی در عدم استجابت دعا، به دلیل شرك یا عدم خلوص در دعاست.

11. چرا طبق متن، آیه 'اذا سئلک عبادی عنی' واسطه را حذف کرده است؟

12. منظور از 'فانی قریب' در آیه مورد بحث چیست؟

13. چرا طبق متن، استجابت دعا به فعلیت دعا وابسته است؟

14. تفاوت دعای 'وفقنی لما تحب و ترضی' و 'افعل بی ما انت اهله' چیست؟

15. چرا متن دعا به لسان مأثور را توصیه می‌کند؟

پاسخنامه

1. سوره بقره

2. رسول الله

3. همه بندگان، اعم از خوب و بد

4. فعلیت دعا

5. امن یجیب المضطر اذا دعاه

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. درست

11. زیرا خطاب مستقیم الهی به بندگان است و نیازی به واسطه در بیان معنا ندارد.

12. بیانگر قرب عمومی و استمراری خداوند به همه بندگان، اعم از خوب و بد، است.

13. زیرا دعای واقعی نیازمند اضطرار، احتیاج و انقطاع از غیر است.

14. 'وفقنی لما تحب و ترضی' طلب رضا و محبت الهی است، اما 'افعل بی ما انت اهله' عمومی‌تر و شامل بزرگی خداوند است.

15. زیرا دعای مأثور با خلوص و مطابق خیر واقعی انسان است و از شرك جلوگیری می‌کند.