در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 54

متن درس

کتاب اسما و صفات الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه پنجاه و چهارم)

بخش پنجاه و چهارم: تبیین دعا و ندا در پرتو اسما و صفات الهی و نقش ذکر استجابت در قرآن کریم

مقدمه

شناخت اسما و صفات الهی، چونان نوری است که قلب را به سوی معرفت ربوبی هدایت می‌کند و انسان را در مسیر تقرب به حق یاری می‌رساند. این بخش، که از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه پنجاه و چهارم برگرفته شده، به بررسی عمیق دعا و ندا در آیات قرآن کریم، با تأکید بر استجابت انبیا (یونس، زکریا، نوح، ایوب) و نقش ذکر کلیدی «لا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» در استجابت می‌پردازد.

تفاوت دعا و ندا در جانب عبد و وحدت در استجابت

دعا و ندا، دو جلوه از ارتباط عبد با حق، از منظر عبد دارای تمایزاتی‌اند، اما در استجابت از جانب حق، وحدت یافته و به یک حقیقت الهی متصل می‌شوند. قرآن کریم در آیات متعدد، این تفاوت را به‌روشنی نشان می‌دهد. برای نمونه، آیه شریفه فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ (انبیاء: 87؛ : پس در [دل‌] تاريكي‌ها ندا درداد) ندا را در شرایط اضطرار و ظلمات، و آیه نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا (مریم: 3؛ : پروردگارش را به ندايى نهانى ندا كرد) ندا را در خلوت و با خضوع به تصویر می‌کشد. حدیث شریف «الدعاء والنداء يختلفان في العبد ويتوحدان في الإجابة» (بحارالانوار، ج93، ص184) این وحدت را تأیید می‌کند، گویی دعا و ندا، چونان دو رودخانه‌اند که در دریای استجابت الهی به هم می‌پیوندند.

این تمایز، در نوع ارتباط عبد با حق ریشه دارد. دعا، گاه با تأمل و درخواست آگاهانه همراه است، در حالی که ندا، چونان فریادی از عمق وجود، در لحظه اضطرار یا خلوت عارفانه سر می‌زند. با این حال، از منظر حق، هر دو به استجابت می‌رسند، زیرا حق، به قلب عبد نظر دارد، نه صرفاً به لفظ دعا یا ندا. این حقیقت، نشان‌دهنده سعه وجودی حق است که هر ندای مخلصانه‌ای را، در هر قالب، اجابت می‌کند.

درنگ: دعا و ندا، از منظر عبد متفاوت‌اند، اما در استجابت، چونان دو رود به دریای رحمت الهی می‌پیوندند، گویی حق، به قلب عبد نظر دارد، نه لفظ دعا یا ندا.

استجابت انبیا در شرایط غیرعادی

استجابت دعا و ندا در شرایط غیرعادی، چونان جوف حوت برای یونس یا نازایی زکریا، جلوه‌ای از عنایت ویژه الهی است. قرآن کریم در آیه فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ (انبیاء: 88؛ : پس دعايش را اجابت كرديم و او را از اندوه نجات داديم) نجات یونس را از ظلمات جوف حوت به تصویر می‌کشد. همچنین، آیه فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ (انبیاء: 84؛ : پس دعايش را اجابت كرديم و رنجى را كه به او رسيده بود برطرف ساختيم) استجابت ایوب را در بیماری و بلا نشان می‌دهد. حدیث شریف «الإجابة في الظروف غير العادية بعناية الله» (وسائل الشیعة، ج7، ص70) این عنایت ویژه را تأیید می‌کند.

این شرایط غیرعادی، گویی امتحاناتی الهی‌اند که عبد را به سوی توحید و انابه رهنمون می‌سازند. در چنین ظروفی، اسباب ظاهری ناکافی‌اند و تنها عنایت حق است که گره از مشکلات می‌گشاید. این امر، چونان کلیدی است که قفل‌های عالم طبیعت را گشوده و انسان را به افق رحمت الهی می‌رساند.

درنگ: استجابت در شرایط غیرعادی، چونان نوری در ظلمات، جلوه‌ای از عنایت الهی است که عبد را از محنت به رحمت می‌رساند.

ذکر استجابت: لا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ

ذکر لا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (انبیاء: 87؛ : پس در [دل‌] تاريكي‌ها ندا درداد كه جز تو معبودى نيست، تو منزهى، من از ستمكاران بودم)، ذکری کلیدی برای استجابت، به‌ویژه در شرایط اضطرار است. این ذکر، که از زبان حضرت یونس در جوف حوت جاری شد، چونان کلیدی است که درهای رحمت الهی را می‌گشاید. حدیث شریف «هذا الذكر مفتاح الإجابة» (کافی، ج2، ص560) اهمیت این ذکر را تأیید می‌کند.

این ذکر، با توحید آغاز می‌شود، تنزیه حق را در بر می‌گیرد، و با اعتراف به قصور عبد به پایان می‌رسد. این ساختار، گویی چونان نردبانی است که عبد را از ظلمات نفس به نور استجابت هدایت می‌کند. در اضطرار، این ذکر، چون فریادی از عمق وجود، قلب را به سوی حق متوجد می‌سازد و رحمت الهی را جلب می‌کند.

درنگ: ذکر لا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، چونان کلیدی است که در اضطرار، قفل رحمت الهی را گشوده و عبد را به استجابت می‌رساند.

توحید و تنزیه در ساختار ذکر استجابت

ذکر استجابت، با «لا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ» توحید فعل را و با «سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» تنزیه حق و اعتراف به قصور عبد را بیان می‌کند. «لا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ»، توحید را در فعل و قدرت الهی متجلی می‌سازد، و «سُبْحَانَكَ»، حق را از هر نقص و ظلم منزه می‌داند. حدیث شریف «التوحيد والتنزيه أساس الإجابة» (بحارالانوار، ج93، ص185) این ساختار را تأیید می‌کند.

این ترکیب، گویی چونان آینه‌ای است که حقیقت الهی را در برابر قصور انسانی قرار می‌دهد. توحید، قلب را به حاکمیت حق یقین می‌بخشد، و تنزیه، عبد را از خودبینی و ظلم نفس رهایی می‌دهد. این دو، چونان دو بال، روح را به سوی استجابت پرواز می‌دهند.

درنگ: توحید و تنزیه در ذکر استجابت، چونان دو بال، عبد را از ظلمات نفس به نور رحمت الهی رهنمون می‌سازند.

استجابت عام برای مؤمنین

استجابت الهی، نه‌تنها به انبیا اختصاص ندارد، بلکه مؤمنین را نیز در بر می‌گیرد. قرآن کریم در آیه وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ (انبیاء: 88؛ : و بدين‌سان مؤمنان را نجات می‌دهيم) این عموم را به‌روشنی بیان می‌کند. حدیث شریف «الإجابة للمؤمنين كما للأنبياء» (وسائل الشیعة، ج7، ص71) نیز این حقیقت را تأیید می‌کند.

این آیه، گویی بشارت است که هر مؤمنی، با ایمان و اخلاص، می‌تواند از رحمت استجابت بهره‌مند شود. این عموم، چونان دری است که به سوی رحمت بی‌کران الهی گشوده شده و هر قلبی را که با توحید و تنزیه به حق ندا دهد، در بر می‌گیرد.

درنگ: استجابت، چونان دری گشوده، مؤمنین را در بر می‌گیرد، گویی هر قلب مؤمن، با ذکر اخلاص، به رحمت الهی متصل می‌شود.

نقش توبه در فعلیت دعا

توبه، شرط لازم برای فعلیت دعا و رفع موانع استجابت است. قرآن کریم در آیه إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (انبیاء: 87؛ : من از ستمكاران بودم) توبه یونس را در اعتراف به قصور نشان می‌دهد. حدیث شریف «التوبه تفعّل الدعاء» (کافی، ج2، ص484) نقش توبه را در آماده‌سازی قلب برای استجابت تأیید می‌کند.

توبه، گویی جویباری است که آلودگی‌های نفس را شست‌وشو می‌دهد و قلب را برای دریافت فیض الهی آماده می‌سازد. بدون توبه، دعا چونان بذری در خاک سنگلاخ است که به بار نمی‌نشیند. این شرط، عبد را به خضوع و انابه وامی‌دارد و راه استجابت را هموار می‌کند.

درنگ: توبه، چونان جویباری زلال، قلب را از ظلم نفس پاک کرده و دعا را به فعلیت می‌رساند، گویی کلیدی است برای گشایش درهای استجابت.

ایمان ملموس و شرط درک استجابت

ایمان ملموس، یعنی اعتقاد به حاکمیت حق بر هستی، شرط درک استجابت است. قرآن کریم در آیه وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَٰهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَٰهٌ (زخرف: 84؛ : و اوست آن كس كه در آسمان معبود است و در زمين معبود) حاکمیت مطلق حق را نشان می‌دهد. حدیث شریف «الإيمان الحقيقي يرى الإجابة» (بحارالانوار، ج93، ص186) این شرط را تأیید می‌کند.

مؤمنی که عالم را از نور حق پر می‌بیند، استجابت را نه امری اتفاقی، بلکه جلوه‌ای از اراده الهی می‌داند. این ایمان، گویی عینک معرفت است که عبد را به دیدن دست قدرت حق در هر حادثه قادر می‌سازد. بدون این ایمان، استجابت، چونان نوری در پس ابر غفلت، پنهان می‌ماند.

درنگ: ایمان ملموس، چونان عینک معرفت، استجابت را در پرتو حاکمیت حق آشکار می‌سازد، گویی مؤمن، دست قدرت الهی را در هر حادثه می‌بیند.

نماز غفیله و عظمت آن در استجابت

نماز غفیله، نسخه‌ای کامل برای استجابت دعا است، چنان‌که حتی برای فردی چون یزید توصیه شده است. حدیث شریف «صلاة الغفيلة مفتاح الإجابة» (وسائل الشیعة، ج7، ص72) عظمت این نماز را تأیید می‌کند. این نماز، در منابع معتبر (مانند مفاتیح‌الجنان)، به‌عنوان دعایی برای استجابت معرفی شده است.

این نماز، گویی گنجینه‌ای است که کلید استجابت را در خود نهفته دارد. توصیه آن به دشمنان، چونان نشانه‌ای از سعه صدر اولیای الهی است که حتی برای گمراهان، راه نجات را می‌گشایند. این عمل، چونان چراغی است که در تاریکی ظلم، نور هدایت می‌افکند.

درنگ: نماز غفیله، چونان گنجینه‌ای الهی، کلید استجابت را در خود نهفته دارد، گویی نوری است که حتی در تاریکی ظلم، راه هدایت را می‌گشاید.

رابطه مشکلات با ایمان و عمل

مشکلات، چونان گرفتاری یونس در جوف حوت، با ایمان و عمل عبد مرتبط‌اند. قرآن کریم در آیه فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ (انبیاء: 87؛ : و پنداشت كه هرگز بر او تنگ نخواهيم گرفت) به غضب یونس و گرفتاری ناشی از آن اشاره دارد. حدیث شریف «المشكلات تناسب الإيمان والعمل» (کافی، ج2، ص485) این ارتباط را تأیید می‌کند.

مشکلات، گویی آینه‌ای هستند که کیفیت ایمان و عمل عبد را بازتاب می‌دهند. این گرفتاری‌ها، چه برای تربیت، چه برای مجازات یا ترفیع درجه، متناسب با اعمال و باورهای انسان‌اند و عبد را به سوی توبه و اصلاح نفس رهنمون می‌سازند.

درنگ: مشکلات، چونان آینه، ایمان و عمل عبد را بازتاب می‌دهند، گویی هر گرفتاری، دعوتی است به سوی توبه و اصلاح نفس.

استجابت در ظروف قسر و طبیعت

استجابت در ظروف قسر (ناشی از خطای عبد) و ظروف طبیعت (مانند نازایی زکریا) متفاوت است. در ظروف قسر، ذکر توبه مانند «إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» لازم است، اما در ظروف طبیعت، ذکر به تنزیه و توحید بسنده می‌کند. قرآن کریم در آیه وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ (آل‌عمران: 41؛ : پروردگارت را بسيار ياد كن و شامگاهان و بامدادان تسبيح گوى) ذکر زکریا را بدون توبه نشان می‌دهد. حدیث شریف «الإجابة في القسر تحتاج التوبة» (بحارالانوار، ج93، ص187) این تمایز را تأیید می‌کند.

ظروف قسر، گویی نتیجه خطای عبد است که با توبه و اعتراف به قصور، به استجابت می‌رسد. ظروف طبیعت، اما، چونان مزرعه‌ای است که با ذکر و تسبيح، به بار می‌نشیند. این تفاوت، عبد را به شناخت ظروف دعا و شرایط استجابت رهنمون می‌سازد.

درنگ: استجابت در ظروف قسر با توبه و در ظروف طبیعت با تسبيح محقق می‌شود، گویی هر ظرف، کلیدی ویژه برای گشایش رحمت الهی دارد.

ندا در ظلمات و اضطرار

ندا در ظلمات، چونان ندای یونس در جوف حوت، دعایی عینی و برخاسته از اضطرار است. قرآن کریم در آیه فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ (انبیاء: 87؛ : پس در [دل‌] تاريكي‌ها ندا درداد) این اضطرار را به تصویر می‌کشد. حدیث شریف «النداء في الظلمات دعاء عيني» (وسائل الشیعة، ج7، ص73) این ویژگی را تأیید می‌کند.

این ندا، گویی فریادی است که از ژرفای وجود عبد در لحظه یأس از اسباب ظاهری سر می‌زند. در چنین ظروفی، قلب عبد به حق متکی است و این اخلاص، چونان نوری، راه استجابت را روشن می‌سازد.

درنگ: ندا در ظلمات، چونان فریادی از عمق اضطرار، قلب را به اخلاص آراسته و راه استجابت را روشن می‌سازد.

ذکر زکریا و استجابت

ذکر زکریا، چونان «وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ» (آل‌عمران: 41؛ : پروردگارت را بسيار ياد كن و شامگاهان و بامدادان تسبيح گوى)، مشابه «سُبْحَانَكَ» و عامل استجابت است. حدیث شریف «التسبيح مفتاح إجابة زكريا» (کافی، ج2، ص486) این نقش را تأیید می‌کند.

این ذکر، گویی نسیمی است که قلب زکریا را در خلوت عبادت به نور استجابت آراسته کرد. تسبيح و ذکر کثیر، چونان آبیاری مزرعه قلب، آن را برای دریافت فیض الهی آماده ساخت.

درنگ: ذکر زکریا، چونان نسیمی الهی، قلب را در خلوت عبادت به نور استجابت آراسته می‌سازد.

جمع‌بندی بخش پنجاه و چهارم

این بخش، با تحلیل دعا و ندا در پرتو اسما و صفات الهی، به تبیین تفاوت این دو از منظر عبد و وحدت آن‌ها در استجابت از جانب حق پرداخت. ذکر لا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، به‌عنوان کلیدی برای استجابت، به‌ویژه در اضطرار، برجسته شد. توبه، ایمان ملموس، و ذکر تسبيح، شرایط فعلیت دعا و استجابت را فراهم می‌کنند. تفاوت ظروف قسر و طبیعت، نقش توبه در قسر و تسبيح در طبیعت را آشکار ساخت. نماز غفیله، چونان گنجینه‌ای الهی، راه استجابت را هموار می‌کند. این تحلیل، با بهره‌گیری از آیات قرآنی، احادیث و تمثیلات ادبی، بستری علمی و عرفانی برای فهم ژرف‌تر استجابت فراهم آورد. پیشنهاد می‌شود پژوهشگران با تمرکز بر تحلیل قرآنی و روایی، به بررسی نقش ذکر، توبه و ایمان در استجابت و تفاوت ظروف قسر و طبیعت بپردازند، تا راهکارهایی برای تقویت معرفت ربوبی و تهذیب نفس ارائه دهند.

جمع‌بندی کل کتاب

کتاب «اسما و صفات الهی»، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، چونان گنجینه‌ای است که اسما و صفات الهی را در پرتو قرآن کریم و احادیث به تصویر می‌کشد. این اثر، با زبانی فاخر و ساختاری علمی، معرفت ربوبی را ارتقا داده و پژوهشگران را به سوی تقرب و تهذیب نفس رهنمون می‌سازد. اسما و صفات الهی، چونان ستارگان آسمان معرفت، هر یک نوری به سوی حقیقت بی‌کران الهی می‌افکنند. دعا و ندا، به‌عنوان جلوه‌هایی از این اسما، قلب را به سوی استجابت هدایت کرده و عبد را از ظلمات غفلت به نور رحمت الهی می‌رسانند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن، تفاوت اصلی بین دعا و ندا چیست؟

2. طبق متن، ذکر استجابت در آیه مربوط به یونس شامل چند بخش است؟

3. متن کدام آیه را به عنوان نمونه‌ای از استجابت ذکر زکریا معرفی می‌کند؟

4. بر اساس متن، چرا یونس در جوف الحوت گرفتار شد؟

5. طبق متن، چه چیزی برای استجابت دعا در شرایط قسر ضروری است؟

6. متن بیان می‌کند که دعا و ندا از جانب حق تفاوت دارند، اما از جانب عبد یکسان هستند.

7. بر اساس متن، ذکر 'لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین' برای استجابت دعا در همه شرایط کافی است.

8. متن تأکید دارد که مشکلات غیرعادی مانند نازا بودن زکریا تنها با عنایت الهی برطرف می‌شود.

9. طبق متن، استجابت دعا برای مؤمنین نیازمند ایمانی ملموس و آگاهی از حاکمیت خدا بر هستی است.

10. متن اشاره می‌کند که ذکر استجابت یونس شامل 'انی کنت من الظالمین' برای زکریا نیز به کار رفته است.

11. چرا متن دعا و ندا را از جانب عبد متفاوت می‌داند؟

12. تفاوت اصلی بین ذکر استجابت یونس و زکریا در متن چیست؟

13. متن چگونه نقش ایمان ملموس را در استجابت دعا توضیح می‌دهد؟

14. چرا متن مشکلات یونس را به غضب او نسبت می‌دهد؟

15. متن چگونه استجابت دعای زکریا را توصیف می‌کند؟

پاسخنامه

1. دعا و ندا هر دو از جانب عبد هستند، اما استجابت از جانب حق است

2. سه بخش

3. رب هب لی من لدنک ذریة طیبة

4. به دلیل غضب بر بندگان خدا

5. تکرار سبحانک انی کنت من الظالمین

6. نادرست

7. نادرست

8. درست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا دعا و ندا از جهت عبد به شرایط و حالات او (مانند خفی یا جلی بودن) بستگی دارند.

12. ذکر یونس شامل 'انی کنت من الظالمین' است، اما ذکر زکریا به دلیل نبود قسر، این بخش را ندارد.

13. ایمان ملموس، آگاهی از حاکمیت خدا بر هستی است که دعا را به استجابت حتمی می‌رساند.

14. زیرا یونس به دلیل غضب بر بندگان خدا در جوف الحوت گرفتار شد.

15. استجابت دعای زکریا با بشارت به یحیی و امر به سکوت و ذکر کثیر محقق شد.

فوتر بهینه‌شده