متن درس
اسما و صفات الهی: تأملات قرآنی در باب لقاء الله
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 56)
مقدمه: لقاء الله، غایت سلوک معنوی
مفهوم لقاء الله، بهعنوان یکی از عالیترین مراتب معرفت و وصول به حق تعالی، در آیات قرآن کریم جایگاهی بس والا دارد. این مفهوم، مقصد نهایی سالک راه حق است و آیینهای است که در آن، آیات آفاق و انفس، کتاب آسمانی، صبر و صلوة به سوی یقین و ایمان به این حقیقت رهنمون میشوند.
لقاء الله، چونان قلهای رفیع در مسیر سلوک معنوی است که سالک پس از عبور از درههای صبر و صلوة، و تأمل در آیات آفاق و انفس، به آن دست مییابد. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات معتبر، به تبیین این مفهوم پرداخته و نشان میدهد که چگونه تکذیب لقاء، خسران عظیم و کفر به آن، یأس از رحمت الهی را در پی دارد.
بخش اول: تکذیب لقاء الله و خسران عظیم
آیه محوری: خسران تکذیبکنندگان
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا (انعام: 31)
زیانکار شدند کسانی که ملاقات خدا را تکذیب کردند تا زمانی که ساعت به ناگاه بر آنها آمد، گفتند: وای بر ما که در این امر کوتاهی کردیم.
در این آیه شریفه، تکذیب لقاء الله بهعنوان خسرانی عظیم معرفی شده است. این خسران، نهتنها به انکار مرگ یا آخرت محدود نمیشود، بلکه فراتر از آن، به نادیده گرفتن حقیقت ملاقات با حق تعالی اشاره دارد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که تکذیبکنندگان، تا لحظه مرگ در غفلت از این حقیقت باقی میمانند و تنها هنگامی که ساعت قیامت به ناگاه فرا میرسد، به حسرت خویش آگاه میشوند. این حسرت، چونان آتشی است که در دل غافلان شعله میکشد، نه از سر نبود رحمت، بلکه از جهل به حضور همیشگی آن.
حدیث شریف از بحارالانوار (ج93، ص193) این معنا را تأیید میکند: «تكذيب اللقاء خسران الدنيا والآخرة»، که نشاندهنده عمق زیان این تکذیب در هر دو جهان است. تکذیب لقاء، چونان پردهای ضخیم بر قلب انسان است که مانع از دیدن نور معرفت میشود و او را در تاریکی جهل فرو میبرد.
تمایز تکذیب لقاء از تکذیب مرگ
آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که تکذیب لقاء الله، به معنای انکار مرگ یا آخرت نیست، بلکه نادیده گرفتن غایت سلوک معنوی است. این تکذیب، تا زمانی که مرگ فرا نرسد، ادامه مییابد و در لحظه مرگ، با رفع موانع نفسانی، حقیقت لقاء آشکار میشود. این مفهوم، چونان کلیدی است که قفلهای قلب را میگشاید، اما تنها برای کسانی که پیشتر در مسیر معرفت گام برداشتهاند.
این تمایز، در آیه شریفه انعام (31) بهوضوح دیده میشود، جایی که تکذیبکنندگان تا لحظه مرگ در غفلتاند و تنها با فرا رسیدن ساعت قیامت، به حقیقت کوتاهی خود پی میبرند. این معنا، نشاندهنده آن است که لقاء، مقصدی است که در ظرف حیات دنیوی نیز قابل وصول است، مشروط بر آنکه انسان از قشرهای نفسانی خویش رها شود.
بخش دوم: لقاء الله، هدف آیات و کتاب آسمانی
آیه محوری: کتاب و ایمان به لقاء
ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ (انعام: 154)
سپس به موسی کتاب را دادیم که کاملکننده نیکوکار و شرح هر چیز و هدایت و رحمت بود، باشد که به ملاقات پروردگارشان ایمان آورند.
این آیه شریفه، هدف نزول کتاب آسمانی را ایمان به لقاء الله معرفی میکند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که کتاب الهی، چونان چراغی است که مسیر سلوک را روشن میکند و انسان را بهسوی ایمان به ملاقات پروردگار هدایت مینماید. این هدایت، نهتنها در قالب احکام و دستورات، بلکه در تبیین معرفت و رحمت الهی است که انسان را به سوی مقصد نهایی سلوک رهنمون میشود.
حدیث «الكتاب لإيمان بلقاء الله» (کافی، ج2، ص491) این مقصود را تأیید میکند و نشان میدهد که کتاب آسمانی، ابزار اصلی برای رسیدن به این ایمان است. این آیه، با تأکید بر «تفصیل کل شیء»، نشان میدهد که کتاب الهی، تمامی جزئیات مسیر سلوک را در بر دارد و انسان را از ظلمات جهل به نور معرفت رهنمون میسازد.
نقش آیات آفاق در یقین به لقاء
اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى ۚ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ (رعد: 2)
خدا همان کسی است که آسمانها را بدون ستونهایی که ببینید برافراشت، سپس بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را تسخیر کرد که هر یک تا زمانی معین رواناند. کار را تدبیر میکند و آیات را به تفصیل بیان میدارد، باشد که به ملاقات پروردگارتان یقین آورید.
آیات آفاق، چونان آیینههایی هستند که عظمت و تدبیر الهی را به نمایش میگذارند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که خلقت آسمانها، عرش، خورشید و ماه، همگی برای ایجاد یقین به لقاء الله طراحی شدهاند. این آیات، چونان نشانههایی در مسیر سلوکاند که سالک را به سوی مقصد نهایی هدایت میکنند.
حدیث «آيات الآفاق توقن بلقاء» (وسائل الشیعة، ج7، ص77) این نقش را تأیید میکند و نشان میدهد که تأمل در آیات آفاق، راهی است برای رسیدن به یقین عمیق و قلبی به ملاقات پروردگار.
بخش سوم: کفر به لقاء و یأس از رحمت
آیه محوری: کفر و یأس از رحمت
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَٰئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (عنکبوت: 23)
و کسانی که به آیات خدا و ملاقات او کفر ورزیدند، آنان از رحمت من ناامید شدند و برایشان عذابی دردناک است.
کفر به لقاء الله، نه از نبود رحمت الهی، بلکه از یأس و ناامیدی انسان از این رحمت سرچشمه میگیرد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که رحمت الهی، چونان نسیمی است که در هر ذره از وجود جاری است، اما کافران به لقاء، با جهل خویش، خود را از این نسیم محروم میکنند. این یأس، چونان پردهای است که نور رحمت را از دیدگان قلب پنهان میدارد.
حدیث «الكفر باللقاء يأس من الرحمة» (بحارالانوار، ج93، ص194) این معنا را تأیید میکند و نشان میدهد که کفر به لقاء، در حقیقت، محرومیت خودخواسته از رحمت بیکران الهی است.
لقاء در ظرف اجل
مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (عنکبوت: 5)
هر که به ملاقات خدا امید دارد، پس اجل خدا آمدنی است و او شنوای داناست.
آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که لقاء الله، در ظرف اجل و لحظه مرگ، با رفع قشرهای نفسانی محقق میشود. این معنا، نشان میدهد که لقاء، خود مرگ نیست، بلکه حقیقتی است که در لحظه مرگ، با فرو ریختن حجابهای نفسانی، آشکار میگردد. این لحظه، چونان گشوده شدن دریچهای است که نور حقیقت را بر قلب سالک میتاباند.
حدیث «اللقاء يتحقق في الاجل لا أنه الموت» (کافی، ج2، ص492) این تمایز را تأیید میکند و نشان میدهد که لقاء، مقصدی است که در لحظه مرگ، با رهایی از قیود نفسانی، به کمال میرسد.
بخش چهارم: صبر و صلوة، ابزار وصول به لقاء
آیه محوری: صبر و صلوة
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ * الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (بقره: 45-46)
از صبر و نماز یاری جویید و آن بسی سنگین است، مگر بر خاشعان، کسانی که میپندارند که پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد و به سوی او بازمیگردند.
صبر و صلوة، چونان دو بالاند که سالک را به سوی لقاء الله پرواز میدهند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که صلوة، بهویژه، عملی است که هم سخن بنده را به خدا میرساند و هم سخن خدا را به بنده منتقل میکند. این عمل، چونان پلی است که قلب انسان را به حقیقت الهی متصل میسازد. خشوع، که نتیجه صلوة است، زمینهساز اعتقاد به لقاء میشود.
حدیث «الصلوة والصبر وسيلة اللقاء» (بحارالانوار، ج93، ص195) این نقش را تأیید میکند و نشان میدهد که صبر و صلوة، راههای اصلی برای وصول به ملاقات پروردگارند.
خشوع و اعتقاد به لقاء
خشوع، حالتی است که از صلوة و تأمل در آیات الهی برمیخیزد و انسان را به اعتقاد به لقاء الله رهنمون میسازد. این حالت، چونان سکوتی است که در آن، قلب سالک به نجوای الهی گوش میسپارد و آماده ملاقات با حق تعالی میشود. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که خاشعان، کسانیاند که با ظن به ملاقات پروردگار، در مسیر سلوک گام برمیدارند.
حدیث «الخشوع من الصلوة يؤدي إلى اللقاء» (کافی، ج2، ص493) این پیوند را تأیید میکند و نشان میدهد که خشوع، میوه صلوة و مقدمهای برای ایمان به لقاء است.
بخش پنجم: رؤیت رب و کشف ساق در آخرت
آیه محوری: رؤیت رب
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ (قیامت: 22-23)
چهرههایی در آن روز شاداباند، به سوی پروردگارشان نظارهگرند.
رؤیت رب، مقصدی است که در آخرت برای مؤمنان محقق میشود. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که این رؤیت، نه از سر طلب بیمقدمه، بلکه نتیجه سلوک و ایمان است. چهرههای ناضره، چونان گلهاییاند که در باغ آخرت شکوفا شده و به نور پروردگار مینگرند. این نگریستن، چونان دیدار محبوبی است که سالک پس از سالها هجران، به وصال او میرسد.
حدیث «الناظرة إلى الرب للمؤمنين في الآخرة» (وسائل الشیعة، ج7، ص79) این امکان را تأیید میکند و نشان میدهد که رؤیت رب، مختص مؤمنانی است که در مسیر سلوک گام برداشتهاند.
کشف ساق و سجود خودبهخود
يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ (حاقه: 42)
روزی که پرده از ساق برداشته شود و به سجود دعوت شوند، اما نتوانند.
کشف ساق، چونان جلوهای از عظمت الهی است که انسان را به سجود خودبهخود وا میدارد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که این سجود، نه از سر دستور، بلکه از شدت تجلی حقیقت الهی است که قلب را به خاک میافکند. این لحظه، چونان طوفانی است که تمامی موانع را درهم میشکند و انسان را در برابر عظمت پروردگار خاضع میسازد.
حدیث «كشف الساق يوجب السجود» (بحارالانوار، ج93، ص196) این اثر را تأیید میکند و نشان میدهد که کشف ساق، عاملی است برای سجود قلبی و بیواسطه در برابر حق تعالی.
بخش ششم: لقاء، غایت معرفت و سلوک
آیه محوری: تأمل در انفس و لقاء
أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ ۗ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى ۚ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ (روم: 8)
آیا در خودشان تأمل نکردند؟ خدا آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست جز به حق و تا زمانی معین نیافرید، و بسیاری از مردم به ملاقات پروردگارشان کافرند.
تأمل در انفس، چونان کلیدی است که درهای معرفت را میگشاید. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که لقاء الله، غایت معرفت است که از طریق تأمل در آیات آفاق و انفس حاصل میشود. این تأمل، چونان سفری است در اعماق وجود که انسان را به حقیقت خویش و پروردگارش رهنمون میسازد.
حدیث «اللقاء غاية المعرفة» (وسائل الشیعة، ج7، ص80) این هدف را تأیید میکند و نشان میدهد که لقاء، مقصد نهایی سلوک و معرفت است.
جمعبندی و نتیجهگیری
مفهوم لقاء الله، چونان قلهای رفیع در مسیر سلوک معنوی است که تمامی آیات آفاق و انفس، کتاب آسمانی، صبر و صلوة به سوی آن رهنمون میشوند. تکذیب این حقیقت، خسرانی عظیم در پی دارد که انسان را از رحمت الهی محروم میسازد. صبر و صلوة، چونان دو بالاند که سالک را به خشوع و ایمان به لقاء میرسانند، و در آخرت، این ایمان به رؤیت رب و سجود خودبهخود در برابر کشف ساق منجر میشود. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره با تأمل در آیات قرآن کریم، این حقیقت را به زیبایی تبیین کردهاند که لقاء، نهتنها مقصد نهایی سلوک، بلکه حقیقتی است که در ظرف حیات دنیوی و با رفع موانع نفسانی نیز قابل وصول است.
پژوهشگران علوم قرآنی و طالبان معرفت الهی، میتوانند با تأمل در این آیات و روایات، به بررسی عمیقتر مفهوم لقاء و نقش آن در تهذیب نفس و تقویت معرفت ربوبی بپردازند. این مطالعه، نهتنها به فهم عمیقتر قرآن کریم کمک میکند، بلکه راهی است برای رهایی از غفلت و وصول به حقیقت الهی.