در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 61

متن درس

اسماء و صفات الهی: دعا و ذکر در پرتو روایات ولایی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۱)

مقدمه

دعا و ذکر، چونان دو بال پرواز معنوی، سالک را به سوی قله‌های قرب و لقای الهی رهنمون می‌سازند. درس‌گفتار شصت و یکم از سلسله مباحث آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با محوریت نقش دعا و ذکر در سلوک عرفانی، به تبیین این دو ابزار بنیادین در پرتو روایات ولایی و تعالیم اسماء و صفات الهی می‌پردازد. این گفتار، با تأکید بر برتری دعا به عنوان سلاح مؤمن، ضرورت پاکی قلب، حضور قلب، و انتخاب اوقات خاص برای دعا، راهنمایی جامع برای سالکان طریق معرفت ارائه می‌دهد.

بخش اول: انطباق مفاهیم قرآنی و روایی در دعا و ذکر

دعا و ذکر، به عنوان دو رکن اساسی سلوک عرفانی، در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم‌السلام جایگاه ویژه‌ای دارند. قرآن کریم، دعا را وسیله‌ای برای ارتباط با ذات الهی معرفی می‌کند، چنان‌که در آیه «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ» (غافر: ۶۰)؛ «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. کسانی که از عبادتم سرپیچی می‌کنند، به زودی با خواری وارد [مطلب حذف شد] )، بر اهمیت دعا و دوری از استکبار تأکید دارد. روایات نیز، دعا را سلاح مؤمن و ذکر را نور قلب می‌دانند. این انطباق، وحدت تعالیم قرآنی و روایی را در هدایت سالک به سوی قرب الهی نشان می‌دهد.

دعا، مانند کلیدی است که درهای رحمت الهی را می‌گشاید، و ذکر، چونان نوری است که تاریکی‌های نفس را روشن می‌سازد. روایات، به‌ویژه در کتب معتبر مانند الکافی و بحارالانوار، این مفاهیم را با بیانی ملموس و کاربردی تبیین کرده‌اند.

درنگ: دعا و ذکر، در قرآن کریم و روایات، به عنوان ابزارهای اصلی سلوک عرفانی، برای وصول به قرب و لقای الهی معرفی شده‌اند.

بخش دوم: نقش روایات در تبیین قواعد عرفانی

قواعد عرفانی مطرح‌شده در قرآن کریم، در روایات اهل بیت علیهم‌السلام با بیانی روشن و عملی تبیین شده‌اند. کتب روایی مانند الکافی اثر شیخ کلینی و بحارالانوار اثر علامه مجلسی، منابع اصلی این تبیین هستند. الکافی، با چینش دقیق و بیانی متقن، و بحارالانوار، با گستردگی روایات، رویکردهای مکملی در ارائه تعالیم عرفانی دارند. تفاوت در چینش این دو منبع، مانند دو باغ است که یکی با نظمی دقیق و دیگری با تنوعی گسترده، میوه‌های معرفت را به سالک عرضه می‌کنند.

شیخ کلینی در جلد سوم الکافی، ابتدا به دعا و سپس به ذکر پرداخته، در حالی که علامه مجلسی در جلد ۹۳ بحارالانوار، ابتدا ذکر و سپس دعا را بررسی کرده است. این تفاوت، نشان‌دهنده عمق و تنوع در ارائه مفاهیم عرفانی است.

درنگ: روایات، قواعد عرفانی قرآنی را با بیانی ملموس و کاربردی تبیین کرده و منابع معتبری مانند الکافی و بحارالانوار، این تعالیم را به صورت مکمل ارائه می‌دهند.

بخش سوم: برتری دعا و طلب از منظر روایی

روایت نقل‌شده از امام باقر علیه‌السلام، دعا و طلب را برترین عبادت معرفی می‌کند، زیرا انسان از طریق دعا، به سوی آنچه نزد خداست، از جمله ذات الهی، هدایت می‌شود. عبارت «ما من شیء أفضل عند الله من أن یسأل ویطلب مما عنده» (الکافی)، گستردگی طلب را نشان می‌دهد که شامل همه خیرات، حتی خود خداوند، می‌شود. این طلب، به دلیل ارادی بودن در انسان، افضل از سایر طلبات موجودات است.

دعا، مانند رودی است که از قلب سالک جاری می‌شود و به دریای بی‌کران رحمت الهی می‌پیوندد. طلب ذات الهی، اوج این سلوک است، چنان‌که سالک می‌گوید: «مطلوبم تویی و طلبم نفس توست.» این مفهوم، با تعالیم عرفانی که خدا را غایت نهایی طلب می‌دانند، هم‌خوانی دارد.

درنگ: دعا و طلب، برترین عبادت‌اند، زیرا سالک را به سوی ذات الهی و خیرات نزد او هدایت می‌کنند.

بخش چهارم: مذمومیت استکبار در عدم طلب

استکبار در برابر عبادت و عدم طلب از خداوند، به دلیل قطع ارتباط انسان با مبدأ هستی، مورد نکوهش است. روایت «ما أحد أبغض إلى الله ممن یستکبر عن عبادته ولا یسأل ما عنده» (الکافی)، عدم سؤال را تنها در صورتی مذموم می‌داند که از روی استکبار باشد. سالک در مقام بقا، ممکن است به دلیل ادب یا وصول به بی‌نیازی، از طلب صرف‌نظر کند، که این امر نه از استکبار، بلکه از کمال ناشی می‌شود.

استکبار، مانند پرده‌ای است که نور رحمت الهی را از قلب انسان محروم می‌سازد، در حالی که ادب در عدم سؤال، نشانه‌ای از نزدیکی به حق است. این تمایز، عمق روایات را در تبیین حالات معنوی نشان می‌دهد.

درنگ: عدم طلب از خداوند، تنها در صورتی مذموم است که از استکبار ناشی شود، نه از ادب یا کمال معنوی.

بخش پنجم: دعا به عنوان سلاح مؤمن

دعا در روایات، به عنوان سلاح مؤمن معرفی شده که او را در برابر دشمنان درونی، مانند نفس، و دشمنان بیرونی، مانند شیطان و بلایا، محافظت می‌کند. روایت «الدعا سلاح المؤمن» (الکافی، ج ۳، ص ۳۳۹)، دعا را ابزار دفاعی و تهاجمی در برابر موانع معنوی و مادی می‌داند. دعا، شفا، مخ عبادت، و وسیله دفع شرور و گرفتاری‌هاست.

دعا، مانند سپری است که مؤمن را در میدان جهاد اکبر و اصغر مصون می‌دارد. این سلاح، با پاکی قلب و نیت خالص، اثرگذاری بیشتری می‌یابد.

درنگ: دعا، سلاح مؤمن است که او را در برابر دشمنان درونی و بیرونی محافظت کرده و وسیله شفای روحی و دفع بلایاست.

بخش ششم: شرط پاکی در دعا

بهترین دعا، دعایی است که از قلب پاک و نیت خالص برمی‌خیزد. روایت «خیر الدعا ما صدر عن صدر النقی و قلب تقی» (الکافی)، تأکید می‌کند که دعا باید با استغفار، تحمید، و تسبيح همراه باشد تا زمینه اجابت فراهم شود. پاکی قلب، مانند زمینی حاصلخیز است که بذر دعا در آن به بار می‌نشیند.

قرآن کریم در آیه «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى» (اعلی: ۱۴)؛ «به راستی کسی که خود را پاکیزه [مطلب حذف شد] )، بر اهمیت تزکیه نفس به عنوان مقدمه دعا تأکید دارد. دعا با معصیت و گناه، مانند کاشتن بذر در خاک شوره‌زار، بی‌ثمر است.

درنگ: پاکی قلب و نیت خالص، شرط اصلی اثرگذاری و استجابت دعاست.

بخش هفتم: دعا و دفع بلای نازل و غیرنازل

دعا، توانایی دفع بلای نازل‌شده و پیشگیری از بلای نازل‌نشده را دارد. روایت «الدعا یدفع البلاء النازل و ما لم ینزل» (الکافی، ج ۳، ص ۳۴۱)، دعا را ابزار پیشگیرانه و درمانی معرفی می‌کند. دعا در زمان خوشی و صحت، مانند ذخیره‌ای معنوی، از بلایای آینده پیشگیری می‌کند.

دعا، مانند چشمه‌ای است که پیش از خشک‌سالی، زمین را سیراب می‌کند. دعا در حال صحت برای بیماری، یا در خوشی برای ناخوشی، سالک را از گرفتاری‌های آینده مصون می‌دارد.

درنگ: دعا، بلای نازل‌شده را رفع و از بلای نازل‌نشده پیشگیری می‌کند، به‌ویژه اگر در زمان خوشی انجام شود.

بخش هشتم: حضور قلب در دعا

حضور قلب و یقین به اجابت، شرط اصلی اثرگذاری دعاست. روایت «اذا دعوت فاقبل بقلبک» (الکافی، ج ۳، ص ۳۴۴)، تأکید می‌کند که دعا باید با حضور قلب و اطمینان به جود، علم، و قدرت الهی انجام شود. دعا بدون یقین، مانند کمان بدون زه است که تیری از آن پرتاب نمی‌شود.

سالک باید دعا را چنان بخواند که گویی خداوند در برابر اوست و آماده اجابت است. این حضور، دعا را به عملی معنوی و مؤثر تبدیل می‌کند.

درنگ: حضور قلب و یقین به اجابت، دعا را به عملی مؤثر و مستجاب تبدیل می‌کند.

بخش نهم: برتری دعای خفی بر دعای جهری

دعای پنهانی، به دلیل خلوص و دوری از ریا، ارزشی معادل هفتاد دعای آشکار دارد. روایت «دعوة العبد سراً دعوة واحدة تعدل سبعین دعوة علنیة» (الکافی، ج ۳، ص ۳۴۵)، دعای قلبی و باطنی را برتر می‌داند. دعای خفی، مانند گوهری است که در صدف قلب پنهان است و از چشم نامحرمان مصون می‌ماند.

ذکر خفی، سخت‌تر از ذکر جلی است، زیرا نیازمند زبانی در قلب است که بدون حرکت ظاهری، با خداوند سخن می‌گوید. سالک در این مرحله، مانند پرنده‌ای است که در آسمان ملأ اعلی بی‌صدا پرواز می‌کند.

درنگ: دعای خفی، به دلیل خلوص و ارتباط مستقیم با ملأ اعلی، بر دعای جهری برتری دارد.

بخش دهم: اوقات خاص برای دعا

روایات، اوقات خاصی را برای دعا توصیه می‌کنند، زیرا این لحظات، ظرف استجابت‌اند. این اوقات شامل هنگام وزش نسیم، نماز وتر، قرائت قرآن کریم، بین اذان و اقامه، نزول باران، و هنگام دل‌شکستگی است. مانند لحظاتی است که درهای آسمان گشوده شده و رحمت الهی نازل می‌شود.

نماز وتر، به دلیل وحدت در ساختار، ظرف مناسبی برای دعاست. روایت تأکید می‌کند که دعا در قنوت، سجده، یا رکوع وتر، مستجاب است. همچنین، قرائت ۱۰۰ آیه از قرآن کریم، زمینه‌ساز استجابت دعاست.

روایات خاص این اوقات عبارت‌اند از:

  • عند حبوب الریاح: هنگام وزش نسیم.
  • عند الوتر: در نماز وتر، به‌ویژه در قنوت یا سجده.
  • عند قراءة القرآن: هنگام قرائت قرآن کریم.
  • بین الاذان و الاقامه: بین اذان و اقامه.
  • عند نزول الغیث: هنگام بارش باران.
  • عند رق القلب: هنگام دل‌شکستگی و رقّت قلب.
  • عند الاسحار: در سحرگاهان.
  • عند التقاء الصحیفة للشهادة: هنگام شهادت در دفاع از حق.
درنگ: اوقات خاص مانند نماز وتر، قرائت قرآن، و دل‌شکستگی، به دلیل ویژگی‌های ملكوتی، ظرف استجابت دعا هستند.

بخش یازدهم: تأخیر در اجابت دعا

اجابت دعا ممکن است به دلیل مصلحت الهی به تأخیر بیفتد. روایت «یستجاب للرجل الدعا ثم یؤخر» (الکافی، ج ۳، ص ۵۴)، نشان می‌دهد که این تأخیر، نشانه رد دعا نیست، بلکه حکمت الهی در انتخاب زمان مناسب است. تأخیر ممکن است تا بیست سال، روز جمعه، یا حتی قیامت طول بکشد.

تأخیر اجابت، مانند میوه‌ای است که باید بر درخت مصلحت الهی برسد تا شیرین شود. خداوند، با تأخیر، بنده را به کمال می‌رساند و دعایش را در بهترین زمان مستجاب می‌کند.

درنگ: تأخیر در اجابت دعا، نشانه حکمت الهی است و ممکن است تا قیامت ادامه یابد.

بخش دوازدهم: نقش صلوات در دعا

صلوات بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و آل او، شرط تکمیل دعاست. روایت «من دعا ولم یذکر النبی فرضت الدعا على رأسه» (الکافی)، دعا بدون صلوات را مانند پرنده‌ای بدون بال می‌داند که به اجابت نمی‌رسد. صلوات در ابتدا و انتهای دعا، آن را در برگرفته و به سوی ملأ اعلی هدایت می‌کند.

صلوات، مانند دو بال است که دعا را به آسمان اجابت می‌رساند. خداوند، به دلیل کرامت، صلوات را قبول کرده و دعای میان آن را رد نمی‌کند.

درنگ: صلوات بر پیامبر و آل او، دعا را کامل کرده و به سوی استجابت هدایت می‌کند.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شصت و یکم آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با محوریت دعا و ذکر در پرتو روایات ولایی، به تبیین نقش این دو ابزار معنوی در سلوک عرفانی می‌پردازد. دعا، به عنوان سلاح مؤمن، با پاکی قلب، حضور قلب، و یقین به اجابت، سالک را در برابر موانع درونی و بیرونی محافظت می‌کند. دعای خفی، به دلیل خلوص و دوری از کثرت، بر دعای جهری برتری دارد. اوقات خاص، مانند نماز وتر و قرائت قرآن کریم، ظرف استجابت دعا هستند. تأخیر در اجابت، نشانه حکمت الهی است و صلوات، دعا را به سوی ملأ اعلی هدایت می‌کند. این مطالعه، راهی به سوی تعالی معنوی و ارتباط با اسماء حسنی می‌گشاید.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن، افضل عبادت نزد خداوند چیست؟

2. طبق متن، دعا به چه چیزی تشبیه شده است که مؤمن را از دشمن حفظ می‌کند؟

3. متن کدام زمان را به عنوان یکی از بهترین اوقات دعا ذکر کرده است؟

4. بر اساس متن، دعای پنهانی (سرّ) نسبت به دعای ظاهری چه برتری دارد؟

5. متن کدام کتاب را به عنوان منبع اصلی روایات دعا و ذکر معرفی می‌کند؟

6. متن بیان می‌کند که عدم سؤال از خدا همیشه مذموم است، حتی اگر از روی ادب باشد.

7. بر اساس متن، دعا می‌تواند بلایی که نازل نشده را دفع کند و بلای نازل‌شده را رفع یا کم کند.

8. متن تأکید دارد که دعای بدون صلوات بر پیامبر و آل او مستجاب نمی‌شود.

9. طبق متن، ذکر خفی از ذکر جلی آسان‌تر است، زیرا نیاز به تمرکز کمتری دارد.

10. متن اشاره می‌کند که دعا در هنگام قرائت قرآن به دلیل بار عام بودن خداوند مستجاب می‌شود.

11. چرا متن عدم سؤال از خدا را در صورتی که از روی استکبار باشد، مذموم می‌داند؟

12. تفاوت اصلی بین دعای خفی و جلی در متن چیست؟

13. متن چگونه نقش صلوات را در استجابت دعا توصیف می‌کند؟

14. چرا متن دعا در وقت نزول باران را مستجاب می‌داند؟

15. متن چگونه اهمیت حضور قلب در دعا را توضیح می‌دهد؟

پاسخنامه

1. سؤال و طلب از آنچه نزد خداست

2. سلاح مؤمن

3. وقت طلوع فجر

4. یک دعای پنهانی معادل هفتاد دعای ظاهری است

5. کافی

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا استکبار مانع عبادت و طلب از خدا می‌شود و انسان را از خدا دور می‌کند.

12. دعای خفی از دل برمی‌خیزد و معادل هفتاد دعای جلی است، اما دعای جلی ظاهری و با کثرت مزاحم همراه است.

13. صلوات در ابتدا و انتهای دعا، آن را بسته‌بندی می‌کند و مانع رد شدن دعا توسط خدا می‌شود.

14. زیرا وقت نزول باران، درهای آسمان باز است و دعا به استجابت نزدیک‌تر است.

15. حضور قلب در دعا باعث می‌شود انسان با یقین دعا کند و استجابت حتمی شود.