در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 96

متن درس

اسماء و صفات الهی: جایگاه و آثار کلمه طیبه لا اله الا الله در بسم الله الرحمن الرحیم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۹۶)

دیباچه

کلمه طیبه «لا اله الا الله»، چونان نگینی درخشان در تار و پود ذکر شریف «بسم الله الرحمن الرحیم»، عصاره توحید و کلید رستگاری است. این کلام، که پیش از ورود به «رحمن» و «رحیم» در سلسله اسماء الهی قرار دارد، جمع نفي کثرات و اثبات وحدت است و سالک را به ساحت قرب و حیرت رهنمون می‌شود. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین عمیق و نظام‌مند جایگاه، معانی، و آثار این کلمه طیبه در سلوک و معرفت الهی می‌پردازد. متن به تحلیل ادبی، عرفانی و روایی این ذکر پرداخته و با استناد به آیات قرآن کریم و احادیث معصومین علیهم‌السلام، شرافت و ثقل آن را روشن می‌سازد. هدف، ارائه دیدگاهی منسجم از جامعیت «لا اله الا الله» و کاربرد آن در سلوک توحیدی است، تا راهنمای سالکان و محققان در مسیر معرفت الهی باشد.

بخش نخست: جایگاه لا اله الا الله در بسم الله

مقدمه‌ای بر جایگاه

کلمه طیبه «لا اله الا الله» پیش از ورود به اسماء «رحمن» و «رحیم» در ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» قرار دارد و جمع‌بندی اسماء «الله»، «اله»، و «اللهم» است.

درنگ: «لا اله الا الله»، چونان ختامی است که بسم الله را به اوج توحید می‌رساند و پیش از رحمن و رحیم، قلب را به ساحت وحدت رهنمون می‌کند.

تحلیل ساختاری

«بسم الله» مفتاح ورود به اسماء الهی است، اما «لا اله الا الله» ختم کلام و جمع تمام حقایق توحیدی است. این کلمه، با ترکیب «اله» (اسم عام) و «الله» (اسم خاص)، نفي و اثبات را در خود جای داده و مقدم بر «رحمن و رحیم» است.

ارتباط با بسم الله

هر کاری که با «بسم الله» آغاز نشود، ابتر است، اما «لا اله الا الله» به‌عنوان قول رستگاری («قولوا لا اله الا الله تفلحوا») فراتر از آغاز و پایان، کل امر توحید را در بر می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش نخست

جایگاه «لا اله الا الله» به‌عنوان ختم کلام و عصاره توحید، آن را مقدم بر «رحمن و رحیم» قرار داده و پایه سلوک توحیدی است.

بخش دوم: لا اله الا الله، نفي و اثبات

ماهیت نفي و اثبات

«لا اله الا الله» نفي کثرات («لا اله») و اثبات وحدت («الله») است. هم‌زمان، نفي کثرت خلقی و اثبات کثرت حقی (جامعیت صفات الله) را شامل می‌شود.

درنگ: «لا اله الا الله»، چونان شمشیری است که کثرات باطل را می‌زداید و گوهری است که وحدت حق را آشکار می‌سازد.

تحلیل تنزیه و تشبیه

«لا اله» هر معبود باطل و قید خلقی را نفي می‌کند و تنزیه است؛ «الا الله» ذات و صفات حق را اثبات کرده و تشبیه است. این کلمه، ظرف استواء و جمع تنزیه و تشبیه است.

جامعیت در سلوک

این ذکر، با نفي همه قیود و اثبات حقیقت مطلق، سالک را از کثرت به وحدت و از محدودیت به اطلاق می‌رساند.

جمع‌بندی بخش دوم

«لا اله الا الله» با نفي و اثبات، تنزیه و تشبیه را جمع کرده و ظرف رفع قیود و وصول به حق است.

بخش سوم: شرافت بی‌نظیر لا اله الا الله

روایت نبوی

رسول الله (ص) فرمود: «ما قلت و لا قال القائلون قبلی مثله»، یعنی هیچ کلامی به شرافت «لا اله الا الله» نیست.

درنگ: «لا اله الا الله»، چونان قله‌ای است که هیچ کلامی به بلندای آن نمی‌رسد و دل را به افق توحید می‌کشاند.

ثقل معنوی

این کلام، به دلیل جامعیت و ثقل، دل نفاق‌آلود را افشا می‌کند، زیرا نمی‌تواند سنگینی آن را تحمل کند. حتی در ذکر ظاهری، زبان از گفتن مداوم آن خسته می‌شود.

آزمایش قلب

گفتن «لا اله الا الله» آزمایشی برای قلب است؛ دلی که زنگار دارد، در گفتن آن لکنت می‌گیرد، برخلاف صلوات که آسان‌تر است.

جمع‌بندی بخش سوم

شرافت بی‌نظیر «لا اله الا الله» آن را ذکری بی‌همتا برای آزمایش و پاکسازی قلب می‌سازد.

بخش چهارم: ثقل و سنگینی لا اله الا الله

ماهیت ثقل

«لا اله الا الله» ذکری سنگین است؛ صد بار گفتنش از هزار صلوات سنگین‌تر است و زبان را خسته می‌کند.

درنگ: ثقل «لا اله الا الله»، چونان باری است که قلب زنگارآلود را به زانو درمی‌آورد و دلی پاک را به پرواز درمی‌آورد.

نیاز به آمادگی

این ثقل به دلیل نفي کثرات و اثبات حق است که قلب ناپاک را تحت فشار قرار می‌دهد. مبتدیان باید آن را با صلوات ترکیب کنند تا دل سبک شود.

مقایسه با دیگر اذکار

هزار صلوات یا اذکاری مانند «لا حول و لا قوه الا بالله» به سنگینی صد «لا اله الا الله» نیست، زیرا این ذکر قلب را به چالش می‌کشد.

جمع‌بندی بخش چهارم

ثقل «لا اله الا الله» ضرورت آمادگی قلب و ترکیب با اذکار سبک‌تر را برای مبتدیان نشان می‌دهد.

بخش پنجم: لا اله الا الله، ذکر جلی و نه خفی

تمایز جلی و خفی

«لا اله الا الله» ذکری جلی است و ذکر خفی آن، به دلیل ثقل، کمرشکن و نیازمند سبکی قلب است.

درنگ: ذکر جلی «لا اله الا الله»، چونان آوایی است که قلب را بیدار می‌کند، اما خفی آن، چونان طوفانی است که جز سبکباران را تاب نمی‌آورد.

احتیاط در ذکر خفی

ذکر جلی با قول آغاز می‌شود، اما ذکر خفی نیاز به قلب پاک دارد، وگرنه سالک به پرت‌وپلا می‌افتد. برخلاف «الله» که خفی آن بی‌خطر است، این ذکر در خفی حساس است.

کاربرد در سلوک

برای عموم، ذکر جلی توصیه می‌شود، اما سالکان کامل با قلب سبک می‌توانند به خفی آن روی آورند.

جمع‌بندی بخش پنجم

جلی بودن «لا اله الا الله» و احتیاط در خفی آن، راهنمای سلوک برای عموم و خواص است.

بخش ششم: آثار لا اله الا الله

رفع نفاق و ضعف

«لا اله الا الله» نفاق، ضعف، و زنگار قلب را رفع کرده، هيبت جمع و قوت قلب می‌آورد.

درنگ: «لا اله الا الله»، چونان آبی است که زنگار قلب را می‌زداید و هيبت الهی را در دل می‌نشاند.

حیات و ممات

این ذکر در حیات، رستگاری می‌آورد و در ممات، محتضر را یاری می‌کند تا با توحید از دنیا برود.

کاربرد عملی

مداومت بر این ذکر، قلب را از بیماری‌های نفسانی حفظ کرده و آن را به حیات معنوی می‌رساند.

جمع‌بندی بخش ششم

آثار «لا اله الا الله» در رفع نفاق و قوت‌بخشی به قلب، آن را ذکری حیاتی برای سلوک و نجات می‌سازد.

بخش هفتم: لا اله الا الله و شهادت

ماهیت شهادت

«لا اله الا الله» ذکر شهادت است («اشهد ان لا اله الا الله»)، و خدا، ملائکه، و اولی‌العلم شاهد آن‌اند. در آیه ۱۸ سوره آل عمران آمده است:

شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ

: «خدا گواهی داد که هیچ معبودی جز او نیست، و فرشتگان و صاحبان دانش [نیز گواهی دادند] که به عدالت قیام کرده است.»

درنگ: «لا اله الا الله»، چونان شهادتی است که خود حق آن را گواهی داده و دل را به شهود توحید می‌رساند.

تمایز با بسم الله

برخلاف «بسم الله» یا اذکاری مانند «لا حول و لا قوه الا بالله» که شهادت ندارند، «لا اله الا الله» با شهادت، نفي شرک و اثبات حاکمیت حق را شامل می‌شود.

جمع‌بندی بخش هفتم

شهادت «لا اله الا الله» آن را ذکری توحیدی با شهود الهی متمایز می‌کند.

بخش هشتم: شهادت ثلاث و جوار الهی

شهادت کامل

شهادت به «لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله» مومن را به جوار الهی می‌رساند، که بالاتر از جنت است.

درنگ: شهادت ثلاث، چونان پلی است که مومن را از توحید به نبوت و ولایت و سپس به جوار حق می‌رساند.

روایت مفضل

مفضل بن عمر این شهادت را کرامتی بی‌نظیر می‌داند که با عمل اندک (ذکر) نعمت فراوان می‌آورد: «اعملوا قلیلاً تنعموا کثیراً».

کاربرد در ایمان

این سه شهادت، توحید، نبوت، و ولایت را جمع کرده و ایمان را کامل می‌کند.

جمع‌بندی بخش هشتم

شهادت ثلاث، نقش «لا اله الا الله» را در تکمیل ایمان و وصول به قرب الهی تأیید می‌کند.

بخش نهم: اهمیت مداومت بر لا اله الا الله

حیات قلب

قلب بدون «لا اله الا الله» مانند درخت بی‌آب پژمرده می‌شود؛ مداومت بر آن از نفاق و زنگار جلوگیری می‌کند.

درنگ: «لا اله الا الله»، چونان آبیاری است که قلب را از خشکی نفاق نجات داده و به حیات معنوی می‌رساند.

روایات عملی

روایات، مانند گفتن ۷۰ بار صبح، برای آبیاری قلب و حفظ صفا و قوت آن توصیه شده است.

خطر غفلت

فقدان این ذکر، قلب را بیمار و گرفتار نفاق می‌کند، مانند درختی که خشک می‌شود.

جمع‌بندی بخش نهم

مداومت بر «لا اله الا الله» برای حیات معنوی قلب ضروری است و غفلت از آن به بیماری نفسانی می‌انجامد.

بخش دهم: نقد رویکرد ثواب‌محور و اهمیت تعقیبات

نقد شیخ صدوق

شیخ صدوق در «توحید» بر ثواب «لا اله الا الله» تمرکز کرده، اما آثار آن فراتر از ثواب است، مانند باز کردن قلب و رفع نفاق.

درنگ: «لا اله الا الله»، چونان کلیدی است که قفل‌های قلب را گشوده و فراتر از ثواب، آن را به حیات توحیدی می‌رساند.

نقش مفاتیح الجنان

مفاتیح الجنان، کلید دل‌هاست، نه صرفاً بهشت. این اذکار، قلب را از زنگار پاک کرده و به سوی معرفت باز می‌کنند.

خطر غفلت از تعقیبات

غفلت از تعقیبات به بهانه درس یا کار، مانند رشد قارچ نفسانی است که قلب را فاسد می‌کند. مثال‌های تاریخی نشان می‌دهد که کسبه و مومنین قدیم با قرآن و اذکار، قلب خود را زنده نگه می‌داشتند.

جمع‌بندی بخش دهم

آثار «لا اله الا الله» فراتر از ثواب است و اولویت تعقیبات بر امور دنیوی، سلامت قلب را تضمین می‌کند.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله، به تبیین جایگاه و آثار کلمه طیبه «لا اله الا الله» در «بسم الله الرحمن الرحیم» پرداخته است. این ذکر، پیش از «رحمن و رحیم»، ختم کلام و عصاره توحید است که با نفي کثرات و اثبات وحدت و کثرت حقی، تنزیه و تشبیه را جمع کرده و ظرف استواء و رفع قیود است. شرافت بی‌نظیر آن («ما قلت و لا قال مثله») و ثقل آن، قلب نفاق‌آلود را افشا و پاک می‌کند. ذکر جلی آن برای عموم و خفی آن برای سبکباران است. آثار آن شامل رفع نفاق، قوت قلب، و هيبت الهی در حیات و ممات است. شهادت به «لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله» مومن را به جوار الهی می‌رساند. مداومت بر آن قلب را زنده نگه می‌دارد، و غفلت از تعقیبات مانند رشد قارچ نفسانی است. این تحلیل، با پیوند روایات، قرآن کریم، و عرفان، نقش این ذکر را در سلوک توحیدی روشن ساخته و منبعی جامع برای پژوهش و سلوک ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن، 'لا اله الا الله' چه نوع کلمه‌ای توصیف شده است؟

2. طبق متن، 'لا اله الا الله' چه چیزی را در بر می‌گیرد؟

3. متن کدام‌یک از موارد زیر را به عنوان ویژگی 'هو' ذکر می‌کند؟

4. بر اساس متن، چرا 'لا اله الا الله' از دیگر اذکار متمایز است؟

5. طبق متن، شیخ صدوق در توحید خود چند حدیث درباره 'لا اله الا الله' آورده است؟

6. متن بیان می‌کند که 'لا اله الا الله' تنها برای ثواب است و آثار دیگری ندارد.

7. بر اساس متن، 'لا اله الا الله' ذکری است که نفي و اثبات را در بر می‌گیرد.

8. متن اشاره می‌کند که گفتن 'لا اله الا الله' برای قلب‌های نفاق‌آلود دشوار است.

9. طبق متن، 'بسم الله' و 'لا اله الا الله' هر دو به یک اندازه در قرآن تکرار شده‌اند.

10. متن تأکید دارد که 'لا اله الا الله' شهادت است و نیاز به شاهد دارد.

11. چرا متن 'لا اله الا الله' را کلمه طیبه می‌نامد؟

12. تفاوت اصلی بین 'بسم الله' و 'لا اله الا الله' طبق متن چیست؟

13. متن چگونه ثقل 'لا اله الا الله' را توضیح می‌دهد؟

14. چرا متن 'لا اله الا الله' را ذکری جلي می‌داند؟

15. متن چگونه اهمیت شهادت در 'لا اله الا الله' را بیان می‌کند؟

پاسخنامه

1. کلمه طيبه

2. نفی کثرت خلقی و اثبات کثرت حقی

3. اسم برای غیب ذات و خلق به همت

4. چون معادل ندارد و جمع همه شئونات حق است

5. حدود 35 حدیث

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا نفي و اثبات را در بر می‌گیرد و جمع همه شئونات حق است.

12. 'بسم الله' مفتاح ورود است، اما 'لا اله الا الله' کل امر را با نفي و اثبات کامل می‌کند.

13. ثقل آن به حدی است که قلب نفاق‌آلود نمی‌تواند آن را تحمل کند و گفتنش دشوار است.

14. زیرا گفتن ظاهری آن سنگین است و نیاز به سبکی قلب دارد.

15. با اشاره به اینکه خود الله و ملائکه شهادت می‌دهند که 'لا اله الا هو'.

فوتر بهینه‌شده