متن درس
مراتب سلوک معرفتی در تخلق به ذکر لا إله إلا الله
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه یکصد)
دیباچه
ذکر «لا إله إلا الله»، چونان گوهر توحید، نهتنها بنیاد اعتقادی اسلام است، بلکه در سلوک معرفتی و عرفانی، چون نوری راهنما، سالک را به سوی تخلق به اسماء الهی و وصول به مقامات ربوبی هدایت میکند. این ذکر، مانند کلیدی است که درهای معرفت و قرب را میگشاید و دل را از حجابهای شرک صافی میسازد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی عمیق و نظاممند مراتب سلوک معرفتی در تخلق به این ذکر میپردازد.
بخش یکم: مراحل کلی سلوک معرفتی
دو مرحله کلی سلوک معرفتی
سلوک معرفتی در تخلق به ذکر «لا إله إلا الله» به دو مرحله کلی تقسیم میشود: مرحله نخست، از اقرار زبانی تا یقین علمی، که شامل تقلید، اغناء، و دلایل قطعی است؛ و مرحله دوم، سلوک معرفتی که به وصول وجودی و تخلق به اسماء الهی منجر میشود.
نکته کلیدی: سلوک معرفتی در تخلق به ذکر توحید به دو مرحله تقسیم میشود: از اقرار زبانی تا یقین علمی، و سلوک معرفتی به سوی وصول وجودی. |
مرحله نخست، مانند بنایی است که با استدلال و برهان برپا میشود، و مرحله دوم، مانند پروازی است که روح را به سوی آسمان قرب میبرد. این تقسیمبندی، تمایز میان معرفت نظری و شهودی را روشن میسازد.
مرحله نخست: از قول تا یقین علمی
این مرحله، مراتبی از اقرار زبانی، تقلید، دلایل اغنایی، و نهایتاً یقین علمی را دربرمیگیرد. افراد در این مرحله، بدون شهود، به خالق ایمان دارند و با استدلال و برهان، معرفت کسب میکنند.
نکته کلیدی: مرحله نخست شامل اقرار زبانی، تقلید، دلایل اغنایی، و یقین علمی است که معرفتی نظری و استدلالی را فراهم میکند. |
آیهای از قرآن کریم این حقیقت را متجلی میسازد:
آیه 40 سوره رعد: فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ
بدان که معبودی جز خدا نیست و برای گناهت آمرزش بخواه (فولادوند).
این آیه، علم به توحید را هدفی معرفتی معرفی میکند که با استغفار همراه است، مانند نوری که با زدودن غبار، روشنتر میشود.
مرحله دوم: سلوک معرفتی و تخلق وجودی
مرحله دوم، سلوک معرفتی است که اولیاء، عرفای کامل، و موحدین در آن سیر میکنند. این مرحله، فراتر از استدلال عقلی، به تخلق به اسماء الهی و وصول به مقامات ربوبی میانجامد.
نکته کلیدی: مرحله دوم، سلوک معرفتی است که به تخلق اسمائی و وصول به مقامات ربوبی منجر میشود. |
این مرحله، مانند اقیانوسی است که سالک در آن غوطهور شده و با شهود، به ساحل قرب میرسد. جامعیت آن، در تنوع مراتبش نهفته است.
بخش دوم: تنوع مراتب و تقسیمبندی سالکان
تنوع مراتب سلوک معرفتی
مراتب سلوک معرفتی، به دلیل کثرت نفوس خلایق، قابل احصاء نیست، اما بهصورت کلی، مراتبی چون حضور، کشف، و شهود را میتوان مشخص کرد.
نکته کلیدی: مراتب سلوک معرفتی به تعداد نفوس خلایق متنوع است، اما حضور، کشف، و شهود از مراتب کلی آناند. |
این تنوع، مانند راههای بیشماری است که به یک مقصد میرسند، و عبارت «الطرق إلى الله بعدد أنفاس الخلائق» بر این رحمت الهی گواهی میدهد.
تقسیمبندی سالکان: محبین و محبوبین
سالکان به دو دسته محبین (که با ریاضت و کوشش به معرفت میرسند) و محبوبین (که بهصورت مجتبی و مرتضی از سوی خداوند برگزیده شدهاند) تقسیم میشوند.
نکته کلیدی: سالکان به محبین (اهل ریاضت) و محبوبین (برگزیدگان الهی) تقسیم میشوند که در سلوک و معرفت متفاوتاند. |
محبین، مانند کندن چاهی با کلنگ تلاشاند، و محبوبین، مانند چشمهای جوشان، بینیاز از کوشش، به سوی حق جاریاند. آیهای از قرآن کریم این تفاوت را نشان میدهد:
آیه 39 سوره نجم: لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ
برای انسان جز آنچه کوشیده، نیست (فولادوند).
و برای محبوبین:
آیه 33 سوره احزاب: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ
خداوند تنها میخواهد پلیدی را از شما بزداید (فولادوند).
بخش سوم: مراتب محبین و ویژگیهای آن
مراتب محبین: لوائح، لوامع، و طوالع
محبین در سه مرتبه معرفتی قرار دارند: لوائح (کشف برقمانند که بهسرعت محو میشود)، لوامع (کشف پایدارتر با اثر باقیمانده)، و طوالع (کشف با بقای آثار که سالک با آن زندگی میکند).
نکته کلیدی: محبین در سه مرتبهاند: لوائح (کشف آنی)، لوامع (کشف با اثر)، و طوالع (کشف با بقای آثار). |
لوائح، مانند جرقهای است که در تاریکی میدرخشد و محو میشود؛ لوامع، مانند سایهای است که از نور باقی میماند؛ و طوالع، مانند طلوعی است که دل را روشن نگه میدارد. این مراتب، پیشرفت تدریجی محبین را نشان میدهند.
ویژگی مشترک محبین: فقدان مداومت
محبین، به دلیل وابستگی به ریاضت، کشفی مداوم ندارند و کشفیاتشان بهصورت بروق (جرقهمانند) است.
نکته کلیدی: محبین به دلیل وابستگی به ریاضت، کشفی مداوم ندارند و کشفیاتشان جرقهمانند است. |
محبین، مانند ورزشکاری هستند که بدون تمرین، توان خود را از دست میدهد. این محدودیت، آنها را از محبوبین متمایز میکند.
بخش چهارم: مراتب محبوبین و ویژگیهای آن
مراتب محبوبین: محاضره، مکاشفه، و مشاهده
محبوبین در سه مرتبه قرار دارند: محاضره (حضور قلبی نزد هر چیز بهعنوان دلیل حق)، مکاشفه (کشف حق بدون نیاز به دلیل، همراه با خماری)، و مشاهده (شهود حق با رفع حجاب و معراج معنوی).
نکته کلیدی: محبوبین در سه مرتبهاند: محاضره (حضور قلبی)، مکاشفه (کشف با خماری)، و مشاهده (شهود با معراج). |
محاضره، مانند دلی است که در هر چیز بوی حق میشنود؛ مکاشفه، مانند مستی است که سالک را به خماری میبرد؛ و مشاهده، مانند معراجی است که حجاب را میدرد. آیهای از قرآن کریم این حالات را نشان میدهد:
آیه 1-2 سوره مزمل: يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا
ای جامه به خود پیچیده! شب را جز اندکی به پا خیز (فولادوند).
این آیه، حالتی از مکاشفه را در پیامبر (ص) نشان میدهد که با قیام و انذار همراه است.
تفاوت محبین و محبوبین در سلوک
محبین با تلاش خود به حق میرسند، اما محبوبین از سوی حق برگزیده شدهاند. محبین مانند چاهی هستند که نیازمند کندن است، و محبوبین مانند چشمهای که خودبهخود جوشان است.
نکته کلیدی: محبین با ریاضت و محبوبین با عنایت الهی به حق میرسند؛ اولی چاه است و دومی چشمه. |
محبوبین، مانند نهالی هستند که پیش از کاشت، بارور شده؛ و محبین، مانند خاکی که با زحمت به بار مینشیند.
بخش پنجم: رفع شرک و نقش استغفار در سلوک توحیدی
رفع شرک: محور سلوک توحیدی
تمام مراتب سلوک، چه در محبین و چه در محبوبین، به رفع شرک وابسته است. رفع شرک، بروق محبین را افزایش داده و دوام محبوبین را تقویت میکند.
نکته کلیدی: رفع شرک، محور سلوک توحیدی است که بروق محبین و دوام محبوبین را تقویت میکند. |
شرک، مانند غباری است که نور توحید را تیره میکند، و رفع آن، دل را برای تجلی ذکر توحید صافی میسازد.
شرک خفی در مراتب عالی سلوک
شرک در مراتب عالی، بهصورت خفی و لطیف (مانند رویت ناس بهجای نصر الله) ظاهر میشود و حتی برای اولیاء، استغفار را ضروری میکند.
نکته کلیدی: شرک خفی در مراتب عالی، مانند رویت ناس بهجای نصر الله، استغفار را برای اولیاء ضروری میکند. |
آیهای از قرآن کریم این حقیقت را روشن میسازد:
آیه 1-3 سوره نصر: إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ ۚ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا
چون یاری خدا و پیروزی فرا رسد و ببینی که مردم دستهدسته در دین خدا درآیند، پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از او آمرزش بخواه که او توبهپذیر است (فولادوند).
این آیه، استغفار پیامبر (ص) را به دلیل رویت ناس بهجای نصر الله نشان میدهد، که مصداق شرک خفی است.
همراهی استغفار با ذکر لا إله إلا الله
ذکر «لا إله إلا الله» با استغفار همراه است تا شرک (از جلی تا خفی) رفع شود و دل به توحید صافی گردد.
نکته کلیدی: استغفار، مکمل ذکر توحید است که شرک را رفع کرده و دل را برای توحید صافی میکند. |
استغفار، مانند آبی است که دل را از آلودگیهای شرک میشوید، و ذکر توحید، مانند نوری است که در دل صافی میدرخشد.
بخش ششم: آثار و تحولات ذکر توحید
آثار رفع شرک در ذکر توحید
با رفع شرک، ذکر «لا إله إلا الله» در دل و ذهن سالک مجسم شده و او را به سوی حق هدایت میکند. ذکر، همراه و راهنمای سالک میشود و در تمام شئون زندگی او تجلی مییابد.
نکته کلیدی: با رفع شرک، ذکر توحید در دل مجسم شده و سالک را در تمام شئون زندگی هدایت میکند. |
این تجلی، مانند درختی است که ریشه در دل دارد و شاخههایش در همه ابعاد وجود سالک گسترده میشود.
تحول رابطه سالک با ذکر
در ابتدا، سالک ذکر را دنبال میکند، اما با رفع شرک، ذکر او را دنبال میکند و به بخشی جداییناپذیر از وجودش تبدیل میشود.
نکته کلیدی: با رفع شرک، ذکر از حالتی که سالک دنبال میکند، به حقیقتی تبدیل میشود که سالک را دنبال میکند. |
این تحول، مانند آن است که سالک ابتدا در پی آب میدود، اما سپس چشمهای در وجودش میجوشد که او را سیراب میکند. ذکر، در این مرحله، از لفظ به حقیقتی زنده تبدیل میشود که در دل و ذهن سالک نقش میبندد، چنانکه بر میوه، آسمان، و دل او نوشته میشود.
جمعبندی
ذکر «لا إله إلا الله»، چونان محور توحید، سالک را از اقرار زبانی به شهود عرفانی هدایت میکند. این سلوک، در دو مرحله کلی (معرفت نظری و وجودی) و در دو گروه محبین (اهل ریاضت) و محبوبین (برگزیدگان الهی) تحقق مییابد. محبین، با لوائح، لوامع، و طوالع، به کشف جرقهمانند میرسند، و محبوبین، با محاضره، مکاشفه، و مشاهده، به شهود مداوم دست مییابند. رفع شرک، از جلی تا خفی، جوهره این سلوک است و استغفار، مکمل ذکر توحید در این مسیر. با رفع شرک، ذکر از لفظ به حقیقتی زنده تبدیل شده، در دل و ذهن سالک مجسم میگردد و او را در تمام شئون زندگی همراهی میکند. این تحلیل، با تبیین علمی، عرفانی، و قرآنی مراتب سلوک، راه را برای فهم عمیقتر و کاربرد عملی ذکر توحید در معرفت و قرب الهی هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی |