در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 102

متن درس





کتاب اسما و صفات الهی: تحقق توحید در کلام طیبه

اسما و صفات الهی: تحقق توحید در کلام طیبه

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۲)

دیباچه

کلام طیبه «لا إله إلا الله»، به مثابه گوهر ناب توحید، نه‌تنها رکن بنیادین ایمان اسلامی است، بلکه چونان کلیدی زرین، درهای معرفت و کمال انسانی را می‌گشاید. این کلام، که در متون دینی به عنوان ثقل ثقیل و اثقل اذکار توصیف شده، حامل اوصاف و اسمائی است که هر یک چونان شعاعی از نور الهی، بُعدی از حقیقت توحید را روشن می‌سازد.

بخش نخست: بنیاد توحید و کلام طیبه

۱. محوریت کلام طیبه در معارف و کمالات

کلام طیبه «لا إله إلا الله»، چونان ریشه‌ای استوار، اساس تمامی معارف الهی و بنیاد کمالات انسانی را تشکیل می‌دهد. این کلام، که در فَٱعْلَمْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ (محمد: ۱۹، : «بدان که جز خدای یکتا هیچ معبودی نیست») ریشه دارد، با نفی شرک و تلبس به توحید، موانع سلوک معنوی را مرتفع می‌سازد. تحقق این ذکر در وجود انسان، دل را از آلودگی‌های شرک و دوگانگی اعتقادی پاک کرده و راه را برای رشد معنوی هموار می‌کند. همان‌گونه که درختی تنومند با ریشه‌ای عمیق از طوفان‌ها مصون می‌ماند، دلی که به این کلام متلبس شود، در برابر وسوسه‌های نفسانی و شرک‌آلود پایدار خواهد بود.

درنگ: کلام طیبه، چونان کلیدی زرین، درهای معرفت و کمال را می‌گشاید و با نفی شرک، دل را برای سلوک آماده می‌سازد.

۲. ثقل و برتری کلام طیبه بر سایر اذکار

کلام طیبه، به دلیل عمق معرفتی و تأثیر عمیق در تطهیر دل، ثقیل‌ترین ذکر و برتر از سایر اذکار است. در حدیث نبوی آمده: «قولوا لا إله إلا الله تفلحوا» (بخاری، حدیث ۲۹۴۶)، که نشان‌دهنده نقش بی‌بدیل این کلام در رستگاری است. این ثقل، نه از سنگینی ظاهری، بلکه از بار معرفتی و مسئولیت ایمانی آن ناشی می‌شود. همان‌گونه که کوهی استوار در برابر بادها مقاومت می‌کند، این کلام نیز دل را در برابر تزلزل‌های ایمانی حفظ می‌کند.

۳. نقش کلام طیبه در تطهیر دل و رفع موانع سلوک

عدم موفقیت در سلوک معنوی و آلودگی دل به شرک، ریا و دوئیت، اغلب از عدم استفاده صحیح از کلام طیبه سرچشمه می‌گیرد. دلی که به این کلام خو گیرد، چونان قلعه‌ای نفوذناپذیر، از شرک مصون می‌ماند. إِنَّ ٱلْمُشْرِكِينَ نَجَسٌ (توبه: ۲۸، : «مشركان نجس‌اند») نشان می‌دهد که شرک، نجاست معنوی است و کلام طیبه، چون آبی زلال، این نجاست را زایل می‌کند.

درنگ: کلام طیبه، چون آبی زلال، نجاست شرک را از دل می‌زداید و آن را برای سلوک آماده می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

کلام طیبه «لا إله إلا الله» محور معارف الهی و کمالات انسانی است. این کلام، با ثقل و برتری خود، دل را از شرک و آلودگی‌های معنوی پاک کرده و راه سلوک را هموار می‌سازد. همان‌گونه که خورشید با نور خود تاریکی را می‌زداید، این کلام نیز با نور توحید، قلب را روشن و از موانع سلوک مصون می‌دارد.

بخش دوم: اوصاف و اسماء کلام طیبه در قرآن کریم و مأثورات

۴. کلام طیبه: کلمة التوحید و مطهر

کلام طیبه، به عنوان کلمة التوحید، دارای صفت مطهر بودن است، نه صرفاً طاهر. این کلام، با نفی شرک، نجاست مشرکان را زایل کرده و مؤمن را به طهارت باطنی می‌رساند. إِنَّ ٱلْمُشْرِكِينَ نَجَسٌ (توبه: ۲۸) و حدیث «من قال لا إله إلا الله فهو مسلم» (مسلم، حدیث ۳۲) این نقش را تأیید می‌کند. ٱلطَّيِّبَٰتُ لِلطَّيِّبِينَ (نور: ۲۶، : «چیزهای پاکیزه برای پاکان است») نیز نشان می‌دهد که مؤمن، با این کلام، به طهارت و پاکی دست می‌یابد.

۵. سبب عمارة قلب و عالم

کلام طیبه، چونان بذری حاصلخیز، سبب آبادانی قلب و عالم است، در حالی که شرک، چون آتشی ویرانگر، عامل تخریب آنهاست. وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا۟ ٱلتَّوْرَىٰةَ وَٱلْإِنجِيلَ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ (مائده: ۶۶، : «و اگر تورات و انجیل و آنچه از پروردگارشان به سویشان نازل شده است را برپا می‌داشتند») به آبادانی ناشی از ایمان اشاره دارد. در مقابل، يَكَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ (شوری: ۵، : «نزدیک است که آسمان‌ها از آن [شرک] بشکافند») تخریب ناشی از شرک را نشان می‌دهد.

۶. کلمة الإخلاص و پیوند با سوره توحید

کلام طیبه، کلمة الإخلاص است، زیرا سوره توحید (قُلْ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ، اخلاص: ۱-۴) که شناسنامه حق تعالی است، بازتاب کامل این کلام است. این سوره، با تمرکز بر یگانگی الله و نفی هرگونه شریک، معادل قرآنی «لا إله إلا الله» است و در میان سایر سور، به دلیل خلوص در توحید، بی‌نظیر است.

درنگ: سوره توحید، چونان آیینه‌ای صاف، حقیقت کلام طیبه را منعکس می‌کند و شناسنامه الهی را در قالب «لا إله إلا الله» ارائه می‌دهد.

۷. کلمة الإحسان و احسن القول

کلام طیبه، کلمة الإحسان است، زیرا احسن القول دعوت به الله است و جزای احسان، مغفرت و پاداش الهی است. وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ (فصلت: ۳۳، : «کیست خوش گفتارتر از کسی که به سوی خدا دعوت کند») و هَلْ جَزَآءُ ٱلْإِحْسَٰنِ إِلَّا ٱلْإِحْسَٰنُ (الرحمن: ۶۰، : «آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟») این پیوند را نشان می‌دهد.

۸. فلاح مؤمنان و نقش کلام طیبه

فلاح مؤمنان، به ایمان و کلام طیبه وابسته است، در حالی که کافران، به دلیل فقدان این کلام، رستگار نمی‌شوند. قَدْ أَفْلَحَ ٱلْمُؤْمِنُونَ (مؤمنون: ۱، : «به راستی که مؤمنان رستگار شدند») و إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ ٱلْكَٰفِرُونَ (مؤمنون: ۱۱۷، : «به راستی که کافران رستگار نمی‌شوند») این نقش را تأیید می‌کند.

۹. احسن القول و پیوند با عدل و احسان

کلام طیبه، احسن القول است، زیرا دعوت به توحید و نفی شرک را دربرمی‌گیرد. فَبَشِّرْ عِبَادِ ٱِلَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ ٱلْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ (زمر: ۱۷-۱۸، : «بندگانم را که به سخن گوش فرا می‌دهند و بهترین آن را پیروی می‌کنند بشارت ده») به پیروی از بهترین گفتار دعوت می‌کند. إِنَّ ٱللَّهَ يَأْمُرُ بِٱلْعَدْلِ وَٱلْإِحْسَٰنِ (نحل: ۹۰، : «خدا به عدالت و نیکوکاری فرمان می‌دهد») نیز عدل را اعراض از غیر الله و احسان را ایمان به الله تعریف می‌کند.

۱۰. کلمة دعوة الحق

کلام طیبه، کلمة دعوة الحق است، زیرا دعوت به الله، برخلاف دعوت کافران که در ضلالت است، حق است. لَهُ دَعْوَةُ ٱلْحَقِّ ۖ وَٱلَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ (رعد: ۱۴، : «دعوت حق از آن اوست و کسانی را که جز او می‌خوانند») و وَمَا دُعَآءُ ٱلْكَٰفِرِينَ إِلَّا فِى ضَلَٰلٍ (رعد: ۱۴، : «و دعای کافران جز در گمراهی نیست») این تمایز را نشان می‌دهد.

۱۱. کلمة الطیبة و مقابلة کلمة الخبیثة

کلام طیبه، کلمة الطیبة است که در مقابل کلمة الخبیثة (شرک) قرار دارد. هُدُوا۟ إِلَى ٱلطَّيِّبِ مِنَ ٱلْقَوْلِ (حج: ۲۴، : «به سوی گفتار پاکیزه هدایت شدند») به پاکیزگی این کلام اشاره دارد.

۱۲. کلمة الثابتة، الواقیة و الباقیة

کلام طیبه، کلمة الثابتة (تثبیت ایمان در دنیا و آخرت)، کلمة الواقیة (محافظت از شرک) و کلمة الباقیة (بقا با ایمان) است. يُثَبِّتُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ بِٱلْقَوْلِ ٱلثَّابِتِ فِى ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَفِى ٱلْءَاخِرَةِ (ابراهیم: ۲۷، : «خدا کسانی را که ایمان آورده‌اند در زندگی دنیا و در آخرت با گفتار استوار تثبیت می‌کند») و كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ۞ وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ (الرحمن: ۲۶-۲۷، : «هر که بر آن [زمین] است فانی است و چهره پروردگارت باقی می‌ماند») این اوصاف را تأیید می‌کند.

درنگ: کلام طیبه، چونان سپری استوار، ایمان را تثبیت کرده، از شرک محافظت می‌کند و بقای معنوی را تضمین می‌نماید.

۱۳. کلمة الله هی العلیا

کلام طیبه، کلمة الله هی العلیا است، زیرا الله پس از نفی شرک (لا إله) به عنوان علو مطلق معرفی می‌شود. وَٱللَّهُ جَعَلَ كَلِمَةَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ ٱلسُّفْلَىٰ ۗ وَكَلِمَةُ ٱللَّهِ هِىَ ٱلْعُلْيَا (توبه: ۴۰، : «و خدا کلمه کسانی را که کفر ورزیدند پست گردانید و کلمه خدا برتر است») برتری این کلام را نشان می‌دهد.

۱۴. کلمة المثل الأعلی

کلام طیبه، کلمة المثل الأعلی است، زیرا پس از نفی شرک، الله به عنوان مثل اعلی معرفی می‌شود. وَلِلَّهِ ٱلْمَثَلُ ٱلْأَعْلَىٰ (نحل: ۶۰، : «و برای خدا مثل اعلی است») این وصف را تأیید می‌کند.

۱۵. کلمة السواء

کلام طیبه، کلمة السواء است، زیرا دعوت به عبادت الله و نفی عبادت غیر اوست. قُلْ يَٰٓأَهْلَ ٱلْكِتَٰبِ تَعَالَوْا۟ إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَآءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ (آل‌عمران: ۶۴، : «بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی کلمه‌ای مشترک میان ما و شما که جز خدا را نپرستیم») این کلام را به عنوان محور وحدت معرفی می‌کند.

۱۶. کلمة الاستقامة و صراط المستقیم

کلام طیبه، کلمة الاستقامة است، زیرا صراط مستقیم را محقق می‌کند. إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُوا۟ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسْتَقَٰمُوا۟ (فصلت: ۳۰، : «کسانی که گفتند پروردگار ما الله است سپس پایداری کردند») استقامت بر این کلام را شرط رستگاری می‌داند.

۱۷. کلمة النجاة

کلام طیبه، کلمة النجاة است، زیرا شرک مانع نجات است و این کلام شرک را نفی می‌کند. وَلَا يُغْفَرُ أَن يُشْرَكَ بِهِۦ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ (نساء: ۴۸، : «و آمرزیده نشود که به او شرک ورزیده شود و جز آن را برای هر که بخواهد می‌آمرزد») نقش این کلام در نجات را نشان می‌دهد.

۱۸. کلمة العهد

کلام طیبه، کلمة العهد است، زیرا عهد با الله در قَالُوا۟ بَلَىٰ (اعراف: ۱۷۲، : «گفتند آری») و أَوْفُوا۟ بِعَهْدِىٓ أُوفِ بِعَهْدِكُمْ (بقره: ۴۰، : «به عهدم وفا کنید تا به عهدتان وفا کنم») با این کلام محقق می‌شود.

۱۹. کلمة المقالید

کلام طیبه، کلمة المقالید است، زیرا نظم آسمان‌ها و زمین به آن وابسته است. لَوْ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَا (انبیاء: ۲۲، : «اگر در آن دو [آسمان و زمین] خدایانی جز الله بود هر آینه تباه می‌شدند») نقش این کلام در حفظ نظم هستی را نشان می‌دهد.

۲۰. کلمة السدید

کلام طیبه، کلمة السدید است، زیرا مؤمن را از شرک و آتش حفظ می‌کند. این وصف، به استواری و حفاظت اشاره دارد و در روایات به کلام طیبه نسبت داده شده است.

۲۱. کلمة البر و الدین الخالص

کلام طیبه، کلمة البر و الدین الخالص است، زیرا ایمان خالص را محقق می‌کند. لَيْسَ ٱلْبِرَّ أَن تُوَلُّوا۟ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ ٱلْمَشْرِقِ وَٱلْمَغْرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلْبِرَّ مَنْ ءَامَنَ بِٱللَّهِ (بقره: ۱۷۷، : «نیکی آن نیست که رویهاتان را به سوی مشرق و مغرب کنید بلکه نیکی آن است که کسی به خدا ایمان آورد») این وصف را تأیید می‌کند.

۲۲. کلمة الحق و الشهادة

کلام طیبه، کلمة الحق و کلمة الشهادة است، زیرا شهادت به یگانگی الله را دربرمی‌گیرد. شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ (آل‌عمران: ۱۸، : «خدا گواهی داد که جز او هیچ معبودی نیست») این شهادت را تأیید می‌کند.

۲۳. کلمة العروة الوثقی

کلام طیبه، کلمة العروة الوثقی است، زیرا کفر به طاغوت و ایمان به الله را دربرمی‌گیرد. فَمَن يَكْفُرْ بِٱلطَّٰغُوتِ وَيُؤْمِن بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسْتَمْسَكَ بِٱلْعُرْوَةِ ٱلْوُثْقَىٰ (بقره: ۲۵۶، : «پس هر که به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به دستاویز استوار چنگ زده است») این وصف را تأیید می‌کند.

۲۴. کلمة الصدق

کلام طیبه، کلمة الصدق است، زیرا تصدیق آن حق و تکذیب آن کفر است. وَٱلَّذِى جَآءَ بِٱلصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِۦٓ أُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُتَّقُونَ (زمر: ۳۳، : «و کسی که سخن راست آورد و آن را تصدیق کرد آنان همان پرهیزگارانند») و فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى ٱللَّهِ (زمر: ۳۲، : «پس کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بست») این وصف را تأیید می‌کند.

درنگ: کلام طیبه، چونان گواهی صادق، حقیقت توحید را تصدیق کرده و کفر را نفی می‌نماید.

جمع‌بندی بخش دوم

اوصاف و اسماء کلام طیبه، از کلمة التوحید و الإخلاص تا کلمة الصدق و العروة الوثقی، هر یک چونان نگینی در تاج توحید، بُعدی از حقیقت این کلام را آشکار می‌سازد. این اوصاف، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات، نقش بی‌بدیل کلام طیبه در تطهیر دل، تثبیت ایمان و تحقق کمالات انسانی را نشان می‌دهند.

بخش سوم: ضرورت آب‌بندی دل با کلام طیبه

۲۵. آب‌بندی دل برای سلوک موفق

برای سلوک موفق، دل باید با کلام طیبه آب‌بندی شود تا از شرک، ریا و کثرت مصون بماند. این آب‌بندی، چونان درزی محکم بر پارچه‌ای گران‌بها، دل را از نفوذ آلودگی‌ها حفظ می‌کند. بدون این کلام، اعمال عبادی، چون آبی که از ظرف سوراخ‌دار بیرون می‌ریزد، بی‌اثر می‌مانند.

درنگ: آب‌بندی دل با کلام طیبه، چونان درزی محکم، اعمال صالح را حفظ کرده و از نفوذ شرک و ریا جلوگیری می‌کند.

۲۶. کاستی کمیت بدون کیفیت

تمرکز بر کمیت اعمال (نماز، درس، عبادت) بدون کیفیت ایمانی، چونان انباشتن برف در آفتاب است که به سرعت ذوب می‌شود. أَلَا بِذِكْرِ ٱللَّهِ تَطْمَئِنُّ ٱلْقُلُوبُ (رعد: ۲۸، : «آگاه باشید که با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد») نشان می‌دهد که آرامش و اثرگذاری در گرو ذکر کیفی است.

۲۷. تطهیر دل تنها با کلام طیبه

دل تنها با کلام طیبه تطهیر می‌شود و هیچ ذکر یا عملی نمی‌تواند جایگزین آن شود. همان‌گونه که تنها آب زلال می‌تواند جامه‌ای ناپاک را پاک کند، این کلام نیز دل را از نجاست شرک می‌زداید.

۲۸. لزوم تعمق در کلام طیبه

گفتن صرف کلام طیبه برای سلوک کافی نیست؛ باید با تعمق و عمل، دل به این کلام متلبس شود. این تعمق، چونان کندوکاو در معدنی گران‌بها، گوهر توحید را از اعماق دل استخراج می‌کند.

۲۹. ثبات اولیاء الله با کلام طیبه

اولیاء الله، به دلیل آب‌بندی دل با کلام طیبه، چونان صخره‌ای استوار در برابر وسوسه‌ها و تهدیدات تغییرناپذیرند. إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُوا۟ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسْتَقَٰمُوا۟ (فصلت: ۳۰، : «کسانی که گفتند پروردگار ما الله است سپس پایداری کردند») این ثبات را تأیید می‌کند.

درنگ: اولیاء الله، با آب‌بندی دل به کلام طیبه، چونان صخره‌ای استوار، در برابر طوفان‌های نفسانی پایدار می‌مانند.

جمع‌بندی بخش سوم

آب‌بندی دل با کلام طیبه، شرط اساسی موفقیت در سلوک و تطهیر باطن است. این کلام، چونان کلیدی است که قفل‌های دل را گشوده و آن را از آلودگی‌های شرک و ریا پاک می‌کند. تمرکز بر کیفیت ایمان و تعمق در این کلام، راهکار اصلی رفع موانع سلوک و دستیابی به کمالات انسانی است.

سخن پایانی

کلام طیبه «لا إله إلا الله»، چونان ستاره‌ای درخشان در آسمان معرفت، راه سلوک و کمال را روشن می‌سازد. این کلام، با اوصاف و اسماء متعدد خود، از کلمة التوحید و الإخلاص تا کلمة الصدق و العروة الوثقی، نه‌تنها شرک را نفی می‌کند، بلکه دل را برای تحقق توحید و معرفت الهی آماده می‌سازد. آب‌بندی دل با این کلام، چونان ساختن قلعه‌ای نفوذناپذیر، اعمال صالح را حفظ کرده و از نفوذ شرک و ریا جلوگیری می‌کند. این اثر، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات، نشان داد که کلام طیبه، محور وحدت، استقامت و نجات است و نقش بی‌بدیلی در تحقق کمالات انسانی دارد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، کدام صفت برای کلمه 'لا اله الا الله' به دلیل تطهیر دل از شرك ذکر شده است؟

2. طبق متن، کدام سوره قرآن به عنوان شناسنامه حق معرفی شده که معادل 'لا اله الا الله' است؟

3. طبق متن، چرا 'لا اله الا الله' به عنوان کلمة الاحسان معرفی شده است؟

4. طبق متن، کدام آیه قرآن به 'کلمة السواء' اشاره دارد که معادل 'لا اله الا الله' است؟

5. طبق متن، کدام صفت 'لا اله الا الله' به حفظ از شرك اشاره دارد؟

6. طبق متن، 'لا اله الا الله' تنها کلمة طيبه است و صفت احسان ندارد.

7. متن بیان می‌کند که شرك باعث خرابی عالم می‌شود، اما 'لا اله الا الله' سبب آبادانی دل و عالم است.

8. طبق متن، سوره اخلاص تنها به توحید اشاره دارد و هیچ محتوای دیگری ندارد.

9. متن تأکید دارد که بدون تلبس به 'لا اله الا الله'، دل از شرك و ریا پاک نمی‌شود.

10. طبق متن، 'لا اله الا الله' بدون نفى طاغوت، عروة الوثقى محسوب می‌شود.

11. طبق متن، چرا 'لا اله الا الله' کلمة المطهر نامیده شده است؟

12. چرا طبق متن، 'لا اله الا الله' کلمة الاخلاص نامیده شده است؟

13. طبق متن، تفاوت کلمة السواء با مشترکات ادیان چیست؟

14. طبق متن، چرا 'لا اله الا الله' کلمة الاستقامه محسوب می‌شود؟

15. طبق متن، چرا 'لا اله الا الله' کلمة النجاة نامیده شده است؟

پاسخنامه

1. مطهر

2. سوره اخلاص

3. چون احسن القول است

4. تعالوا الى كلمة السواء بيننا و بينكم

5. کلمة الواقیه

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا مشرک نجس است و 'لا اله الا الله' دل را از شرك تطهیر می‌کند.

12. چون معادل سوره اخلاص است که تنها به توحید و شناسنامه حق اشاره دارد.

13. کلمة السواء به معنای 'لا اله الا الله' است، نه صرفاً اشتراکات ادیان.

14. زیرا کسانی که می‌گویند 'ربنا الله' و به آن استقامت ورزند، صراط مستقیم را طی می‌کنند.

15. چون مشرک از نجات محروم است و 'لا اله الا الله' انسان را از شرك نجات می‌دهد.

فوتر بهینه‌شده