در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 115

متن درس





تحلیل و تبیین اسماء رحمان و رحیم در سلوک عرفانی

تحلیل و تبیین اسماء رحمان و رحیم در سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۱۵)

دیباچه

اسماء «رحمان» و «رحیم»، چونان دو گوهر درخشان در منظومه اسماء حسنی الهی، نه‌تنها در قلمرو نظری الهیات و عرفان جایگاه رفیعی دارند، بلکه در ساحت عملی و سلوک عرفانی، راه‌های وصول به قرب الهی را فراروی سالکان می‌گشایند. این دو اسم، تجلی رحمت بی‌کران حق‌تعالی‌اند که وجود و کمالات را بر آفریدگان افاضه می‌کنند. درس‌گفتار حاضر، برگرفته از جلسه یکصد و پانزدهم آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین کیفیت تحقق انسان به این دو اسم و آثار معنوی و عملی آن می‌پردازد. متن با رویکردی علمی و تخصصی، مراحل وصول، شرایط تخلق، و آثار ذکر این اسماء را با استناد به آیات قرآن کریم، روایات، و دیدگاه‌های عرفانی و فلسفی تحلیل می‌کند.

بخش نخست: مراحل وصول به اسماء رحمان و رحیم

تصور و تصدیق: دروازه معرفت

وصول به اسماء «رحمان» و «رحیم» در نخستین گام، از تصور و تصدیق آغاز می‌شود. تصور، در اینجا به معنای فهم ذهنی رحمان به‌عنوان مبدأ افاضه وجود و رحیم به‌عنوان سرچشمه افاضه کمالات است. تصدیق، پذیرش قلبی این حقیقت است که رحمت الهی، چونان خورشیدی بی‌غروب، همه هستی را در بر گرفته است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:


قُلِ ٱدْعُوا۟ ٱللَّهَ أَوِ ٱدْعُوا۟ ٱلرَّحْمَٰنَ

(اسراء: ۱۱۰، ترجمه: «بگو خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید»).

این آیه، دعوت به شناخت رحمان به‌عنوان تجلی رحمت عام الهی است. قشیری در «رساله قشیریه» (ص۷۸) این مرحله را با معرفت عرفانی هم‌سان می‌داند، جایی که سالک با ذهن و قلب خویش به حقیقت رحمت الهی راه می‌یابد. حدیث شریف «تخلقوا بأخلاق الله» (بحارالانوار، ج۵۸، ص۱۲۸) نیز بر ضرورت شناخت اوصاف الهی به‌عنوان مقدمه سلوک تأکید دارد.

تخلق عملی: افاضه رحمت به خود و دیگران

پس از تصور و تصدیق، سالک باید به تخلق عملی روی آورد، یعنی خود را به صفت رحمت بیاراید. تخلق، به معنای افاضه وجود و کمالات به خویشتن و دیگران است. سالک نباید تنها دریافت‌کننده فیض الهی باشد، بلکه باید چونان جویی زلال، خیر و کمال را به دیگران نیز برساند. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌کند:


وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ

(اعراف: ۱۵۶، ترجمه: «و رحمتم هر چیزی را فرا گرفته است»).

این آیه، فراگیری رحمت الهی را نشان می‌دهد که سالک باید در عمل خویش آن را متجلی سازد. ابن‌عربی در «فصوص الحکم» (ص۹۲) تأکید دارد که تخلق به رحمت، سالک را به آینه‌ای برای انعکاس فیض الهی بدل می‌کند.

تحقق: مظهریت کامل رحمانیت و رحیمیت

مرحله نهایی، تحقق است، جایی که سالک به مظهر کامل رحمانیت و رحیمیت بدل می‌شود. این مقام، چونان قله‌ای رفیع در سلوک عرفانی است که تنها انبیا و اولیای الهی به تمامی آن دست یافته‌اند. تحقق، یعنی سالک نه‌تنها رحمت را در خود متجلی کند، بلکه دیگران نیز از او به‌عنوان مظهر رحمت الهی بهره‌مند شوند. این مقام، با حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» (الکافی، ج۱، ص۱۴۶) پیوند دارد، زیرا معرفت نفس، دروازه تحقق به اسماء الهی است.

درنگ: وصول به اسماء رحمان و رحیم در سه مرحله تصور و تصدیق، تخلق عملی، و تحقق صورت می‌گیرد. این مراحل، چونان پله‌های نردبانی معنوی، سالک را به قله قرب الهی رهنمون می‌سازند.

بخش دوم: رحمت به نفس و اعتدال نفسانی

رحمت به قوای ادراکی: تخلیه از جهل و تحلیه به علم

رحمت به نفس، در درجه نخست، شامل قوای ادراکی است. این رحمت، به معنای رهایی قوای ادراکی از جهل و آراستن آن‌ها به علم و یقین است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:


ٱلَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ

(زمر: ۹، ترجمه: «آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند برابرند؟»).

این آیه، برتری علم و معرفت را بر جهل نشان می‌دهد. غزالی در «إحیاء علوم الدین» (ج۳، ص۶۷) تأکید دارد که رهایی از جهل، چونان کلیدی است که درهای معرفت الهی را می‌گشاید. سالک با تخلیه ذهن از اوهام و تحلیه آن به یقین، به رحمت ادراکی دست می‌یابد.

رحمت به قوای عملی: حفظ از افراط و تفریط

رحمت به قوای عملی، در حفظ آن‌ها از افراط و تفریط نهفته است. سالک باید قوای عملی خود را در مسیر اعتدال نگاه دارد، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:


وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَٰكُمْ أُمَّةً وَسَطًا

(بقره: ۱۴۳، ترجمه: «و این‌گونه شما را امتی میانه قرار دادیم»).

اعتدال، چونان خطی مستقیم است که سالک را از پرتگاه‌های اسراف و اقتراء نجات می‌دهد. حدیث «خیر الأمور أوسطها» (بحارالانوار، ج۷۷، ص۱۸۲) این اصل را تأیید می‌کند.

رحمت به قوای نفسانی: اعتدال در نیازهای مادی

رحمت به قوای نفسانی، در حفظ تعادل در نیازهای مادی و پرهیز از اسراف و اقتراء جلوه‌گر می‌شود. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:


وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ ٱلْبَسْطِ

(اسراء: ۲۹، ترجمه: «و دستت را به گردنت زنجیر مکن و آن را نیز یکسره مگشای»).

این آیه، سالک را به می‌خواهی به میانه‌روی در امور مادی دعوت می‌کند. کسی که به قوای نفسانی خود ظلم کند، نمی‌خواهد مظهر رحمت الهی باشد، زیرا ظالم به نفس، از فیض رحمانی محروم است.

درنگ: رحمت به نفس، در تخلیه قوای ادراکی از جهل، حفظ قوای عملی از افراط و تفریط، و اعتدال در قوای نفسانی جلوه‌گر می‌شود. این رحت، زمینه‌ساز تخلق به اسماء رحمان و رحیم است.

بخش چهارم: رحمت به غیر و آثار آن

ایصال خیر و دفع شر: جوهر رحمت به غیر

رحمت به غیر، در ایصال خیر و دفع شر خلاصه می‌شود. خیر، در اینجا به معنای هدایت و کمال است، نه صرف نفع مادی. قرآن کریم می‌فرماید:


وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ

(انبیاء: 8، ترجمه: «و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم»).

این آیه، رسالت پیامبر (ص) را تجلی رحمت الهی می‌داند. دفع شر، رفع موانع هدایت و کمال است. حدیث «الرحمة إیصالل الخیر ودفع الشر» (توحید، ص۱۲۵) این تعریف را تأیید می‌کند. رحمت به غیر، تنها زمانی کامل می‌شود که برای تقرب به حق باشد، نه برای منت‌گذاری بر خلق.

صدق با حق و خلق با خلق

متخلق به رحمت، با حق صدق و با خلق اخلاق دارد. صدق با حق، اخلاص در عبادت است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:


وهم عندما عندما إله مخلصين له الدين

(بینیه: 5، ترجمه: «و به آنان جز این امر نشده بود که خدا را بپرستند»).

خلق با خلق، در ایصال خیر و دفع شر تجلی می‌یابد:


وأحسن كما أحسن الله إليك

(قصص: 58، ترجمه: «و نیکی کن چنان‌که خدا به تو نیکی کرده است»).

حدیث «أحب لأخيك ما تحب لنفسك» (الكافي، ج2، ص167) این اخلاق را تأیید می‌کند.

درنگ: رحمت به غیر، در ایصال خیر و دفع شر نهفته است، مشروط بر اینکه برای قرب به حق باشد. صدق با حق و خلق با خلق، دو بال پرواز سالک در این مسیرند.

بخش پنجم: آثار و شرایط ذکر رحمان و رحیم

آثار ذکر رحمان: اقتدار نفس و انقیاد خلق

ذکر «رحمان» اقتدار نفس و انقیاد خلق را به دنبال دارد، مشروط به تخلق به رحمت. این اقتدار، نفوذ معنوی است که از چوب و چماق برنمی‌خیزد:


الرحمن على العرش استوى

(طه: 5، ترجمه: «رحمان بر عرش استیلا یافت»).

انقیاد خلق، نتیجه محبت و نفوذ کلام است (قشیری، رساله، ص94). حدیث «من تخلق بالرحمة أحبه الخلق» (بحارالانوار، ج58، ص134) این اثر را تأیید می‌کند.

زمان‌های مناسب ذکر رحمان

زمان‌های مناسب برای ذکر «رحمان» شامل قبل از طلوع و غروب خورشید، عصر پنج‌شنبه، و ایام فرد (یکشنبه، سه‌شنبه، پنج‌شنبه) است. قرآن کریم می‌فرماید:


وسبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس وقبل غروبها

(طه: 130، ترجمه: «و پروردگارت را پیش از طلوع خورشید و پیش از غروبش تسبیح کن»).

تعداد ذکر، بر اساس حساب ابجد نام شخص یا اسم «رحمان» تعیین می‌شود. حدیث «أفضل أوقات الذكر عند طلوع الشمس وغروبها» (ترمذی، حدیث 3521) این اوقات را تأیید می‌کند.

آثار ذکر رحیم: توفیق، آرامش و محبت

ذکر «رحیم» توفیق، آرامش، وقار، رفع اضطراب، و تسهیل تقوا را به ارمغان می‌آورد. قرآن کریم می‌فرماید:


ألا بذكر الله تطمئن القلوب

(رعد: 13، ترجمه: «آگاه باشید که با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد»).

این آیه، آرامش ذکر را تأیید می‌کند. حدیث «ذكر الرحيم يجلب المحبة» (مجمع البیان، ج1، ص48) محبوبیت را نشان می‌دهد.

نحوه ذکر رحیم

ذکر «رحیم» به صورت انفرادی (یا رحیم) و بدون محدودیت زمانی توصیه می‌شود. تعداد آن بر اساس حساب ابجد نام شخص یا اسم «رحیم» تعیین می‌شود. ذکرهای مرتبط مانند «یا محبوب» یا «یا رفیق» نیز اثر محبت را تقویت می‌کنند. حدیث «من داوم على ذكر الرحيم أحبه الناس» (بحارالانوار، ج90، ص89) این اثر را تأیید می‌کند.

شرط تحقق: استعداد نفسانی و محاسبه نفس

شرط تحقق آثار ذکر، استعداد نفسانی و محاسبه نفس است. قرآن کریم می‌فرماید:


يأيها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت للغد

(حشر: 18، ترجمه: «ای مؤمنان، از خدا بترسید و هر کس بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است»).

محاسبه نفس، چونان آیینه‌ای است که عیوب را نشان می‌دهد. ابن‌عبی (فصوص الحکم، ص98) استعداد نفسانی را شرط دریافت فیض می‌داند. حدیث «حاسبوا أنفسكم قبل أن تحاسبوا» (الكافي، ج2، ص456) این ضرورت را تأیید می‌کند.

درنگ: ذکر رحمان و رحیم، با اقتدار، آرامش، و محبت همراه است، مشروط به استعداد نفسانی و محاسبه نفس. این ذکر، چونان کلیدی است که درهای قرب الهی را می‌گشاید.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار یکصد و پانزدهم، چونان مشعلی فروزان، راه‌های وصول به اسماء «رحمان» و «رحیم» را روشن می‌سازد. این وصول در سه مرحله تصور و تصدیق، تخلق عملی، و تحقق صورت می‌گیرد. رحمت به نفس، در تخلیه قوای ادراکی از جهل، حفظ قوای عملی از افراط و تفریط، و اعتدال در قوای نفسانی جلوه‌گر می‌شود. رحمت به غیر، با ایصال خیر و دفع شر برای تقرب به حق محقق می‌شود. ذکر «رحمان» اقتدار نفس و انقیاد خلق را به ارمغان می‌آورد و در اوقات خاص مانند قبل طلوع و غروب مؤثر است. ذکر «رحیم» توفیق، آرامش، و محبت را نازل می‌کند و انعطاف زمانی دارد. شرط تحقق، استعداد نفسانی و محاسبه نفس است. این بررسی، با تحلیل عرفانی و عملی، راه‌های قرب به «رحمان» و «رحیم» را برای پژوهشگران و سالکان روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی