متن درس
تحلیل اسم صمد در سوره توحید: تبیین توحیدی و دلالتهای معنایی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲۳)
دیباچه
اسماء حسنی، چونان نوری الهی، راهنمای سالکان در مسیر معرفت ذات اقدس حقتعالیاند. در میان این نامهای مبارک، اسم «صمد» در سوره توحید، چون گوهری یگانه میدرخشد که دلالتهای عمیق توحیدی و معانی ژرف آن، نیازمند تأمل و تدبر است. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین جایگاه، معانی و دلالتهای اسم «صمد» در سوره توحید میپردازد.
بخش یکم: جایگاه اسم صمد در سوره توحید
ترتیب و اهمیت صمد در سوره توحید
سوره توحید، چکیدهای از معارف توحیدی قرآن کریم، با آیات قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ (اخلاص: ۱-۲؛ ترجمه: «بگو او خدای یگانه است * خدا بینیاز است»)، ذات الهی را در اوج وحدت و بینیازی توصیف میکند. اسم «صمد»، تنها یکبار در قرآن کریم به کار رفته و این استعمال یگانه، در سوره توحید، آن را به مثابه کلیدی برای فهم توحید افعالی در کنار توحید ذاتی قرار میدهد. برخلاف «احد» و «واحد» که به صفات ذاتی اشاره دارند، «صمد» از اسماء فعلی است، اما اقتضای مقام سوره توحید، آن را در پی «احد» قرار داده تا تکمیلکننده توصیف ذات و فعل الهی باشد.
این ترتیب، چونان نردبانی معرفتی، ابتدا وحدت ذاتی (احد) را نشان میدهد و سپس با «صمد»، به بینیازی و مرجعیت مطلق الهی رهنمون میشود. این ساختار، با تفاسیر عالمان بزرگی چون علامه طباطبایی همخوانی دارد که سوره توحید را جامعترین بیان توحید میدانند.
تکرار «الله» و دلالت کلام تام
تکرار لفظ «الله» در اللَّهُ أَحَدٌ و اللَّهُ الصَّمَدُ، نشاندهنده دو کلام تام است: اولی، وصف ذاتی (وحدت) و دومی، وصف فعلی (بینیازی و مرجعیت). این تکرار، چونان دو بال پرواز معرفت، توحید را از دو منظر ذات و فعل به کمال میرساند. صمد، به مثابه مقصد نهایی نیازهای خلایق، مکمل احدیت است و سوره توحید را به آیینهای تمامنما از توحید تبدیل میکند.
درنگ: اسم «صمد» در سوره توحید، با قرار گرفتن پس از «احد»، بینیازی و مرجعیت مطلق الهی را در کنار وحدت ذاتی به نمایش میگذارد و سوره را به جامعترین بیان توحید تبدیل میکند. |
بخش دوم: معنای مطابقتی و لوازم معنایی صمد
معنای لغوی و روایی صمد
معنای مطابقتی (حقیقی) «صمد»، بر اساس لغت و روایات، به «القصد» و «الاعتماد» بازمیگردد. در لغت، «صمد» از مصدر «صَمَدَ علیه» به معنای قصد کردن و اعتماد نمودن است. این مصدر، به معنای مفعول (المصمود الیه) به کار میرود، مشابه «کتاب» به معنای «مکتوب» یا «اله» به معنای «مألوه». در روایات، صمد به «السيد المطاع» و «المصمود الیه» تفسیر شده، یعنی کسی که همه او را قصد میکنند، به او اعتماد دارند و او را اطاعت میکنند. این معنا، خدا را به عنوان مقصود و معتمد کل خلایق معرفی میکند.
به تعبیر ادبی، صمد چونان قلهای رفیع است که همه راههای نیاز و قصد خلایق به سوی آن روان است. این معنا، با نقش خدا به عنوان مرجع نهایی نیازها همخوانی دارد و در علوم قرآنی، به عنوان دلالت مطابقی صمد شناخته میشود.
تمایز معنای مطابقتی و لوازم معنایی
معانی متعددی برای صمد در لغت، روایات و کلمات غیرمعصومین ذکر شده، اما تنها «السيد المطاع المصمود الیه» معنای مطابقتی است. سایر معانی، به دو دسته سلبي و ثبوتی تقسیم میشوند که لوازم معنایی (ملازمی، تضمنی یا التزامی) صمد به شمار می روند:
- معانی سلبي:
- الذي لا جوف له (امام حسین (ع)، توحید صدوق، ص۹۰): فاقد خلأ و نقص.
- الذي لم يزل ولا يزال: باقی و غیرفانی.
- الذي لا يأكل ولا يشرب ولا ينام: منزه از نیازهای مادی.
- الذي لا يوصف بالتغاير: منزه از تغییر و غیریت.
- معانی ثبوتی:
- القائم بنفسه، الغني عن غيره (محمد بن حنفیه): بینیاز و مستقل.
- الذي اذا اراد شيئاً قال کن فيکون (امام سجاد (ع)): دارای قدرت مطلق.
- الذي ابدع الاشياء (امام سجاد (ع)): مبدع و خالق.
- القيوم: قائم و پایدار.
این معانی، اگرچه مصداقاً درستاند، معنای مطابقتی صمد نیستند، بلکه لوازم آناند. به تعبیر تمثیلی، صمد چونان خورشیدی است که نورش (معنای مطابقتی) مستقیم میتابد، اما پرتوهایش (لوازم معنایی) به رنگهای گوناگون در افقهای مختلف دیده میشوند.
درنگ: معنای مطابقتی صمد، «السيد المطاع المصمود الیه» است که خدا را مقصود و معتمد کل خلایق معرفی میکند. سایر معانی، لوازم معناییاند و نه معنای حقیقی. |
جمعبندی بخش دوم
معنای صمد، در هسته خود، به قصد و اعتماد خلایق به ذات بینیاز الهی اشاره دارد. این معنا، با دلالتهای لغوی و روایی همخوانی داشته و صمد را به صفتی ثبوتی و فعلی تبدیل میکند که مرجعیت مطلق خدا را نشان میدهد. تمایز میان معنای مطابقتی و لوازم معنایی، از اصول بنیادین در فهم دقیق صمد است که از خلط معانی جلوگیری میکند.
بخش سوم: نقد معانی لغوی و غیرروایی
معانی لغوی صمد
در لغت، صمد به معانی متعددی آمده است که هیچیک معنای مطابقتی نیستند:
- شيء مصمد: سفت و بدون رخاوت، مانند سنگ صاف که خاک به خود نمیگیرد.
- صامد الباقي من الشيء الزائد: تهمانده.
- صمده الصخره الراضيه المرتفع: سنگ بزرگ مرتفع.
- صمد الدراهم: جمع کردن دراهم.
این معانی، اگرچه در لغت استعمال شدهاند، به لوازم معنایی یا استعمالهای غیرحقیقی بازمیگردند. استعمال، نشانه حقیقت نیست و لغتشناسان، صلاحیت تعیین معنای مطابقتی را ندارند. صمد، در لغت، چونان سنگی استوار تصویر شده، اما در قرآن کریم، این استواری به مرجعیت و بینیازی الهی ارتقا یافته است.
معانی غیرروایی
در کلمات غیرمعصومین، معانی دیگری چون «العالم بجميع المعلومات»، «الحكيم الخالق»، «الذي يفعل ما يشاء» یا «الكامل في كل الصفات» برای صمد ذکر شده است. این معانی، اگرچه با اوصاف الهی سازگارند، معنای مطابقتی صمد نیستند و به لوازم معنایی یا تفاسیر غیرحقیقی تعلق دارند. اینگونه تعابیر، چونان شاخههای پراکندهایاند که از تنه اصلی صمد (المصمود الیه) منشعب شدهاند.
نقد دیدگاه فخر رازی
فخر رازی مدعی است که همه معانی ذکرشده برای صمد محتملاند و باید همه را بر خدا حمل کرد. این دیدگاه، به دلیل عدم تمایز میان معنای مطابقتی و لوازم معنایی، نادرست است. استعمال یک لفظ در چند معنای حقیقی به طور همزمان ممکن نیست. صمد، تنها یک معنای حقیقی دارد (المصمود الیه)، و سایر معانی، فرع بر آناند. این نقد، با روشهای کلامی شیعه در بررسی آرای متکلمان اهل سنت همخوانی دارد.
درنگ: دیدگاه فخر رازی مبنی بر حمل همه معانی بر صمد، به دلیل خلط معنای مطابقتی و لوازم معنایی، مردود است. صمد تنها یک معنای حقیقی دارد. |
جمعبندی بخش سوم
معانی لغوی و غیرروایی صمد، اگرچه در فهم زمینههای استعمال آن مفیدند، معنای مطابقتی را تعیین نمیکنند. نقد دیدگاه فخر رازی، بر اهمیت تمایز میان معنای حقیقی و لوازم معنایی تأکید دارد. صمد، در معنای اصلی خود، مرجعیت و بینیازی الهی را نشان میدهد و سایر معانی، پرتوهایی از این حقیقتاند.
بخش چهارم: روایات و محدودیتهای سائل
روایت امام صادق (ع) و تجزیه حروف صمد
در روایتی از امام صادق (ع) (توحید صدوق، حدیث ۹)، صمد به پنج حرف تجزیه شده است:
- الف: دلالت بر أنیة (وجود).
- لام: دلالت بر الوهیت.
- صاد: دلالت بر صدق.
- میم: دلالت بر ملک.
- دال: دلالت بر دوام ملک.
امام صادق (ع) میفرماید اگر حملة علم مییافت، توحید، ایمان، دین و شریعت را از صمد بیان میکرد، اما اهل آن را نیافت، همانگونه که امیرالمؤمنین (ع) نیز نیافت (سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي). این تجزیه، معنای مطابقتی نیست، بلکه تفسیری باطنی است که به سطح فهم سائل محدود شده. صمد، لفظی بسیط است و تجزیه آن به حروف، چونان گشودن دریچهای به سوی معانی باطنی است، نه معنای حقیقی.
فشار معرفتی بر معصومین
امام صادق (ع) از قول امیرالمؤمنین (ع) میفرماید که علم متراکم، مانند شیری که مادر به دلیل نبود طفل دفع میکند، ایشان را در فشار قرار داده بود. این فشار، به دلیل نبود حملة علم بود. به تمثیل، این علم، چون دریایی مواج است که معصومین، چون کشتیبانان آن، در پی ساحلی برای عرضه آن بودند، اما جزیرهای شایسته نیافتند. این روایت، عظمت معرفت توحیدی معصومین و محدودیت مخاطبان را نشان میدهد.
درنگ: فشار معرفتی بر معصومین، نشاندهنده عظمت علم توحیدی و کمبود حملة علم است، که پاسخها را به سطح فهم سائل محدود میکرد. |
جمعبندی بخش چهارم
روایات، بهویژه روایت امام صادق (ع)، نشاندهنده عمق معرفت توحیدی معصومین و تأثیر محدودیتهای سائل بر پاسخهاست. تجزیه صمد به حروف، تفسیری باطنی است که معنای مطابقتی را بیان نمیکند. فشار معرفتی بر معصومین، جلوهای از عظمت علم الهی و فقدان مخاطبان شایسته است.
بخش پنجم: صمد و لوازم توحیدی
مکمل احدیت و واحدیت
صمد، به عنوان «المصمود الیه»، مکمل احدیت و واحدیت است. احد، وحدت ذاتی را نشان میدهد، و صمد، مرجعیت و بینیازی مطلق را. این تکامل، سوره توحید را به بیان جامعی از توحید ذاتی و افعالی تبدیل میکند. به تعبیر عرفانی، صمد چونان مقصدی است که همه راههای خلایق به آن منتهی میشود، و احد، مبدأیی که همه از آن سرچشمه میگیرند.
پیوند با تفاسیر عرفانی
تحلیل صمد در سوره توحید، با تفاسیر عرفانی، مانند آثار ابنعربی، همخوانی دارد که توحید را از منظر ذات و فعل بررسی میکنند. صمد، با تأکید بر فعلیت الهی، توحید را از منظر نیاز خلایق به خدا تکمیل میکند. این دیدگاه، صمد را به مثابه پلی میان ذات و خلق میداند.
درنگ: صمد، با تأکید بر مرجعیت و بینیازی الهی، توحید را از منظر فعلیت تکمیل کرده و مکمل احدیت و واحدیت است. |
جمعبندی بخش پنجم
صمد، به عنوان مکمل احدیت و واحدیت، توحید را در سوره توحید به کمال میرساند. این اسم، با دلالت بر مرجعیت مطلق الهی، پیوندی عمیق میان ذات و فعل الهی برقرار میکند و سوره توحید را به منبعی بیبدیل برای فهم توحید تبدیل مینماید.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تحلیل اسم «صمد» در سوره توحید پرداخت. معنای مطابقتی صمد، «السيد المطاع المصمود الیه» است که خدا را مقصود و معتمد کل خلایق معرفی میکند. سایر معانی، از جمله معانی سلبي (مانند «الذي لا جوف له») و ثبوتی (مانند «القيوم»)، لوازم معناییاند و نه معنای حقیقی. روایات، به دلیل محدودیت فهم سائل، گاه به بیان لوازم پرداختهاند، و تجزیه صمد به حروف توسط امام صادق (ع)، تفسیری باطنی است. نقد دیدگاه فخر رازی، بر عدم تمایز میان معنای مطابقتی و لوازم تأکید دارد. صمد، مکمل احدیت و واحدیت، توحید را از منظر فعلیت و بینیازی تکمیل میکند. فشار معرفتی بر معصومین، نشاندهنده عظمت علم توحیدی و کمبود حملة علم است. این تحلیل، با ریشه در قرآن کریم، روایات و مبانی کلامی و عرفانی، منبعی جامع برای پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان فراهم میآورد.
با نظارت صادق خادمی |