در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 130

متن درس




اسماء اربعه: تبیین حقیقت اطلاقی و جامعیت توحیدی

اسماء اربعه: تبیین حقیقت اطلاقی و جامعیت توحیدی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۰)

دیباچه

در گستره بی‌کران معارف توحیدی، اسماء اربعه (اول، آخر، ظاهر، باطن) چونان قله‌هایی رفیع، جامعیت و کمال ذات و صفات الهی را به نمایش می‌گذارند. این اسماء، که تنها یک‌بار در قرآن کریم به صورت یکپارچه ذکر شده‌اند، چونان گوهری یگانه، حقیقت وجود مطلق را در مراتب آغاز، انجام، ظهور و نهان متجلی می‌سازند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای عمیق آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره و تحلیل‌های تفصیلی مبتنی بر آن، به کاوش در معنای حقيقی، ثبوتی و مطلق این اسماء، با تمرکز بر کلام معصومین (ع) در نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه، می‌پردازد.

بخش یکم: جایگاه اسماء اربعه در قرآن کریم

ظهور اسماء در قرآن

اسماء اربعه (اول، آخر، ظاهر، باطن) تنها یک‌بار در قرآن کریم ذکر شده‌اند: هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (حدید: ۳؛ : «اوست آغاز و انجام و آشکار و نهان، و او به هر چیزی داناست»). این اسماء، به صورت متفرّد ذکر نشده و یک دولت کامل اسمائی را تشکیل می‌دهند که جامعیت توحید ذاتی و فعلی را نشان می‌دهند.

درنگ: اسماء اربعه، به عنوان یک دولت کامل اسمائی، جامعیت توحید ذاتی و فعلی را در قرآن کریم متجلی می‌سازند.

تحلیل جایگاه قرآنی

ذکر یک‌باره این اسماء در سوره حدید، چونان نوری یگانه در آسمان معرفت، بر عظمت و کمال آنها دلالت دارد. این اسماء، به دلیل ارتباط با وجود مطلق، از عظیم‌ترین صفات الهی‌اند و حقیقت ذات باری‌تعالی را در مراتب آغاز، انجام، ظهور و نهان بازتاب می‌دهند. این دیدگاه، با تفاسیر علامه طباطبایی در المیزان همخوانی دارد و بر نقش محوری این اسماء در تبیین توحید تأکید می‌ورزد.

جمع‌بندی بخش یکم

اسماء اربعه، چونان آیینه‌ای زلال، جامعیت توحید را در قرآن کریم منعکس می‌کنند و به عنوان یک دولت کامل اسمائی، مبنای معرفتی برای کاوش‌های عمیق‌تر فراهم می‌آورند.

بخش دوم: کلام امیرالمؤمنین (ع) در نهج‌البلاغه

بیان خطبه ۶۵

در خطبه ۶۵ نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: الحمد لله الذي لم تسبق له حال حالا، فيكون أولا قبل أن يكون آخرا، ويكون ظاهرا قبل أن يكون باطنا. این کلام شامل دو بخش است:

  • مقسم: لم تسبق له حال حالا، یعنی هیچ صفتی بر صفت دیگر تقدم ندارد.
  • اقسام: فيكون أولا قبل أن يكون آخرا، ويكون ظاهرا قبل أن يكون باطنا، که به نظر می‌رسد تقدم اول بر آخر و ظاهر بر باطن را نشان می‌دهد.
درنگ: کلام امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۶۵، با مقسم لم تسبق له حال حالا، بر عدم تقدم مصداقی اسماء اربعه تأکید دارد.

اشکال مطرح‌شده

اشکالی که بر این کلام وارد شده، چنین است:

  • مقسم (لم تسبق له حال حالا) دلالت بر عدم تقدم هیچ صفتی دارد، اما اقسام، به ظاهر تقدم اول بر آخر و ظاهر بر باطن را نشان می‌دهد.
  • آیا می‌توان گفت فيكون آخرا قبل أن يكون أولا؟ آخر، متفرع بر اول است و تقدم مفهومی و وجودی اول بر آخر قابل انکار نیست.

تحلیل اشکال

این اشکال، مانند غباری بر آینه حقیقت، ناشی از خلط بین دو مفهوم کلیدی است: ترتیب (مفهومی) و اضافه (مصداقی). کلام امیرالمؤمنین، به لحاظ اضافه و مصداق است، نه ترتیب و مفهوم. در ظرف مصداق، اسماء اربعه در مرتبه واحده‌اند و تقدم و تأخر ندارند. این تحلیل، در بخش بعدی به تفصیل بررسی می‌شود.

جمع‌بندی بخش دوم

کلام امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۶۵، چونان کلیدی، درهای فهم حقیقت اسماء اربعه را می‌گشاید و با مقسم لم تسبق له حال حالا، بر وحدت مصداقی این اسماء تأکید می‌ورزد.

بخش سوم: تمایز ترتیب و اضافه در تبیین اسماء اربعه

مفهوم ترتیب و اضافه

برای فهم دقیق کلام معصوم، تمایز بین ترتیب و اضافه ضروری است:

  • ترتیب (مفهومی): در نگاه مفهومی، اول بر آخر تقدم دارد، مانند تقدم عدد یک بر دو یا زمین بر سقف در ساخت بنا. این تقدم، ترتیبی و مفهومی است.
  • اضافه (مصداقی): در نگاه مصداقی، اول و آخر، مانند ابوت و بنوت یا فوق و تحت، در ظرف واحده‌اند. در اضافه، هیچ‌یک بر دیگری تقدم ندارد، زیرا مضافین در مرتبه واحده‌اند.

مثال‌های تبیینی

برای روشن شدن این تمایز، به مثال‌ها توجه کنید:

  • ابوت و بنوت: به لحاظ ترتیب، پدر مقدم بر پسر است، زیرا وجود پسر متوقف بر پدر است. اما در اضافه، ابوت و بنوت هم‌زمان‌اند؛ در لحظه‌ای که پسر پدید می‌آید، پدر نیز پدر می‌شود.
  • فوق و تحت: به لحاظ ترتیب، زمین مقدم بر سقف است، زیرا سقف بر زمین استوار می‌شود. اما در اضافه، فوقیت و تحتیت در ظرف واحدند؛ در لحظه‌ای که سقف پدید می‌آید، زمین نیز به عنوان تحت تعریف می‌شود.
درنگ: کلام امیرالمؤمنین (ع) به لحاظ اضافه و مصداق است، نه ترتیب و مفهوم؛ لذا در ظرف مصداق، اول و آخر، ظاهر و باطن، در مرتبه واحده‌اند.

تحلیل تمایز

کلام لم تسبق له حال حالا، مانند نوری که تاریکی‌های سوءتفاهم را می‌زداید، بر عدم تقدم مصداقی اسماء اربعه تأکید دارد. در وجود مطلق الهی، اول، آخر، ظاهر و باطن، چونان امواجی در اقیانوس واحد وجود، هم‌زمان و بدون تقدم و تأخرند. این تحلیل، با تمایز مفهوم و مصداق در فلسفه اسلامی همخوانی دارد و نشان می‌دهد که کلام معصوم، به مصداق وجودی خدا اشاره دارد، نه ترتیب مفهومی.

جمع‌بندی بخش سوم

تمایز بین ترتیب و اضافه، چونان کلیدی برای گشودن قفل اشکالات، فهم دقیق کلام معصوم را ممکن می‌سازد و بر وحدت مصداقی اسماء اربعه تأکید می‌ورزد.

بخش چهارم: پاسخ به اشکال تقدم آخر بر اول

صورت‌بندی اشکال

اشکال این است: چگونه می‌توان گفت فيكون آخرا قبل أن يكون أولا، در حالی که اول، مفهوماً و وجوداً مقدم بر آخر است؟ آخر، متفرع بر اول است و تقدم اول قابل انکار نیست.

پاسخ به اشکال

در ظرف مصداق و اضافه، تقدم و تأخر وجود ندارد. وجود الهی، یک حقیقت مطلق وجوبی است که همه اسماء را در بر دارد. لذا فيكون أولا فى الظهور و فيكون آخرا فى الختم هم‌زمان‌اند. این پاسخ، با مثال فلسفی زیر روشن‌تر می‌شود:

  • علت فاعلی و غایی: در حکمت متعالیه، علت فاعلی (اول) و علت غایی (آخر) در خدا عين یکدیگرند. در مخلوقات، غایت متأخر است (مثل تشنگی که به آب منتهی می‌شود)، اما در خدا، فاعلیت و غاییت در ظرف واحدند.
درنگ: در ظرف مصداق، اسماء اربعه در مرتبه واحده‌اند و تقدم و تأخر ندارند؛ لذا فيكون آخرا قبل أن يكون أولا در وجود مطلق الهی صحیح است.

تحلیل پاسخ

کلام امیرالمؤمنین، مانند رودی زلال، به مصداق وجودی خدا اشاره دارد، نه ترتیب مفهومی. در وجود مطلق، اول و آخر، ظاهر و باطن، چونان وجوه یک گوهر، در وحدت ذاتی متجلی‌اند. این دیدگاه، با وحدت وجود در عرفان نظری هم‌راستاست و اشکال را به طور کامل رفع می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

پاسخ به اشکال تقدم آخر بر اول، چونان نوری بر تاریکی‌های تردید، نشان می‌دهد که اسماء اربعه در ظرف مصداق، در مرتبه واحده‌اند و کلام معصوم، خالی از هرگونه نقص است.

بخش پنجم: تبیین اسماء اربعه در نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه

تعابیر نهج‌البلاغه

امیرالمؤمنین (ع) در نهج‌البلاغه این‌گونه فرموده‌اند:

  • خطبه ۸۵: الأول لا شيء قبله، والآخر لا غاية له.
  • خطبه ۱۶: الأول فلا شيء قبله، والآخر فلا شيء بعده.

تفاوت بین لا غاية له و فلا شيء بعده ظاهری است، زیرا غایت، همان شیء بعد است. لذا معنای هر دو تعبیر یکسان است.

تعابیر صحیفه سجادیه

امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه فرموده‌اند:

  • دعای ۱، فقره ۱: الحمد لله الأول بلا أول كان قبله، والآخر بلا آخر يكون بعده.
  • دعای ۴۷، فقره ۹: الأول قبل كل أحد، والآخر بعد كل عدد.

تعابیر قبل كل أحد و بعد كل عدد، به جامعیت اول و آخر اشاره دارند. أحد به موجودات فردی، و عدد به غایت معدودات دلالت دارد.

درنگ: تعابیر نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه، با تفاوت ظاهری، معنای واحدی دارند و بر جامعیت و اطلاق اسماء اربعه تأکید می‌ورزند.

تحلیل تعابیر

این تعابیر، چونان شاخه‌های درختی تنومند، از ریشه واحد توحید سرچشمه می‌گیرند. تفاوت ظاهری آنها، مانند رنگ‌های مختلف یک گوهر، تنها در بیان است، نه در معنا. این تحلیل، با مبانی کلامی در باب جامعیت صفات الهی همخوانی دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

تعابیر نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه، چونان آینه‌هایی، حقیقت اطلاقی و جامعیت اسماء اربعه را بازتاب می‌دهند و بر وحدت معنایی آنها تأکید می‌ورزند.

بخش ششم: اشکالات وارد بر کلام معصومین و پاسخ‌ها

اشکال اول: نسبی بودن اسماء

ادعا: تعابیر لا شيء قبله و لا شيء بعده، اول و آخر را نسبی می‌کنند، زیرا به عدم شیء قبل و بعد وابسته‌اند.

پاسخ: این تعابیر، انتزاعی و تفصیلی‌اند، نه نسبی. اول، به معنای مطلق است (الأول في أوليته). لا شيء قبله، وصف لازم و انتزاعی از اوليت مطلق است، مانند لم يلد ولم يولد در سوره توحید که انتزاعی از احدیت است.

اشکال دوم: سلبی بودن اسماء

ادعا: لا شيء قبله و لا شيء بعده، معنای سلبی دارند، نه ثبوتی.

پاسخ: این تعابیر، سلبی نیستند، بلکه نفي قید و تقييدند. اول، صفت ثبوتی و وجودی است، و لا شيء قبله، نفي اول مقيد است، نه نفي مطلق.

درنگ: تعابیر لا شيء قبله و لا شيء بعده، انتزاعی و نفي قیدند، نه نسبی یا سلبی؛ لذا اسماء اربعه، حقيقی و ثبوتی‌اند.

تحلیل پاسخ‌ها

این پاسخ‌ها، مانند کلیدی که قفلی پیچیده را می‌گشاید، نشان می‌دهند که کلام معصومین با لسان قرآن کریم (هو الأول والآخر) هم‌راستاست. تعابیر سلبی، برای رفع قید و تبیین اطلاق‌اند، و اسماء اربعه، چونان ستارگانی در آسمان توحید، حقيقی، ثبوتی و مطلق‌اند.

جمع‌بندی بخش ششم

اشکالات نسبی و سلبی بودن اسماء، با تبیین انتزاعی و نفي قید، رفع می‌شوند و حقیقت اطلاقی و ثبوتی اسماء اربعه آشکار می‌گردد.

بخش هفتم: اشکال سوم: تناقض اثبات و نفي اسماء

صورت‌بندی اشکال

تعبیر الأول بلا أول كان قبله، از اثبات اول، نفي اول را نتیجه می‌دهد، زیرا اگر اول، بدون اول قبل باشد، پس اول نیست. همین‌طور آخر بلا آخر، ظاهر بلا ظاهر، و باطن بلا باطن، به نفي این اسماء منجر می‌شود.

پاسخ به اشکال

پاسخ:

  • بلا أول كان قبله، نفي أول مقيد است، نه أول مطلق. خدا الأول في أوليته است، یعنی اول مطلق، بدون قید.
  • این تعبیر، مانند علم بلا نهاية یا قدرت بلا نهاية، نفي حد و قید است، نه نفي خود صفت.
  • لذا الأول بلا أول، به معنای الأول المطلق است، نه لا أول.
درنگ: تعبیر الأول بلا أول كان قبله، نفي اول مقيد است، نه نفي اول مطلق؛ لذا اسماء اربعه، مطلق و ثبوتی‌اند.

تحلیل پاسخ

این تعبیر، مانند آینه‌ای زلال، نفي تقييد و رفع حد از اسماء را نشان می‌دهد. اسماء اربعه، چونان قله‌های رفیع، مطلق، ثبوتی و وجودی‌اند. این تحلیل، با فلسفه ملاصدرا در باب اطلاق وجود هم‌راستاست و تناقض ظاهری را رفع می‌کند.

جمع‌بندی بخش هفتم

اشکال تناقض اثبات و نفي اسماء، با تبیین نفي قید و اطلاق مطلق، رفع می‌شود و حقیقت اسماء اربعه به عنوان صفات ثبوتی و مطلق آشکار می‌گردد.

بخش هشتم: برتری بیان امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه

بیان دعای ۳۲، فقره ۸

در دعای ۳۲، فقره ۸ صحیفه سجادیه، امام سجاد (ع) می‌فرماید: أنت الله الأول في أوليته. این بیان، به دلیل ویژگی‌های زیر، بر سایر تعابیر برتری دارد:

  • مستقیماً به اطلاق و حقیقت اول اشاره دارد، بدون ذکر لا شيء قبله یا بلا أول كان قبله.
  • مشابه وحدانية العدد، خالص و بدون لحاظ غیر است.
درنگ: بیان أنت الله الأول في أوليته، به دلیل تمرکز بر اطلاق و حقیقت ذاتی، رساترین تبیین از اوليت الهی است.

تحلیل برتری

این بیان، چونان قله‌ای رفیع در میان سخنان، خالص‌ترین و روشن‌ترین تبیین از اوليت الهی است. برخلاف تعابیر نهج‌البلاغه که گاه لحاظ غیر دارند، این تعبیر، مانند نسیمی پاک، از هرگونه قید و محدودیت مبراست. این برتری، با نقش صحیفه سجادیه در تبیین معارف توحیدی همخوانی دارد و با لسان قرآن کریم (هو الأول) هم‌راستاست.

جمع‌بندی بخش هشتم

بیان امام سجاد (ع)، چونان گوهری درخشان، اطلاق و حقیقت ذاتی اسماء اربعه را با رسایی بی‌مانند متجلی می‌سازد.

بخش نهم: بی‌اعتنایی متکلمان به اسماء اربعه

کاستی‌های کلام سنتی

متکلمان، به دلیل پیچیدگی و دشواری تحلیل اسماء اربعه، کمتر به تبیین دقیق آنها پرداخته‌اند. تمرکز بر صفات ساده‌تر مانند علم و قدرت، مانع از تحلیل عمیق این اسماء شده است.

درنگ: بی‌اعتنایی متکلمان به اسماء اربعه، ناشی از دشواری تبیین مصداقی و اطلاقی آنهاست.

تحلیل بی‌اعتنایی

این بی‌توجهی، مانند غفلت از گنجی نهان، مانع از فهم کامل حقیقت اسماء اربعه شده است. ضرورت بازنگری در کلام سنتی، چونان نیازی به بازسازی بنایی کهن، آشکار است. این نقد، با ضرورت تحلیل عمیق‌تر در الهیات هم‌راستاست.

جمع‌بندی بخش نهم

بی‌اعتنایی متکلمان، راه را بر فهم دقیق اسماء اربعه بسته است. بازنگری در تعاریف کلامی، مانند کلیدی، درهای معرفت به این اسماء را می‌گشاید.

بخش دهم: اسماء اربعه به عنوان دولت کامل

جامعیت اسماء اربعه

اسماء اربعه (اول، آخر، ظاهر، باطن)، یک دولت کامل اسمائی را تشکیل می‌دهند که:

  • حقيقی، ثبوتی و مطلق‌اند.
  • در ظرف اضافه و مصداق، بدون تقدم و تأخرند.
  • نفي قید و تقييد، آنها را به اطلاق قرآنی (هو الأول والآخر) می‌رساند.
درنگ: اسماء اربعه، به عنوان یک دولت کامل، جامعیت توحید ذاتی و فعلی را در مراتب آغاز، انجام، ظهور و نهان متجلی می‌سازند.

تحلیل جامعیت

این اسماء، مانند وجوه یک گوهر، مبدأ وجود (اول)، غایت (آخر)، ظهور (ظاهر) و حقیقت نهان (باطن) را نشان می‌دهند. این جامعیت، با تحلیل‌های عرفانی ابن‌عربی در باب وحدت وجود همخوانی دارد و حقیقت توحید را در مراتب گوناگون آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دهم

اسماء اربعه، چونان تاجی بر سر توحید، جامعیت و کمال ذات و صفات الهی را متجلی می‌سازند و مبنایی برای فهم عمیق‌تر توحید فراهم می‌آورند.

نتیجه‌گیری کل

اسماء اربعه (اول، آخر، ظاهر، باطن)، چونان ستارگانی در آسمان معرفت توحیدی، حقیقت وجود مطلق الهی را در مراتب آغاز، انجام، ظهور و نهان متجلی می‌سازند. کلام امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۶۵ نهج‌البلاغه، با مقسم لم تسبق له حال حالا، بر وحدت مصداقی این اسماء تأکید دارد. اشکالات ناشی از خلط ترتیب و اضافه، نسبی و سلبی بودن، و تناقض اثبات و نفي، با تبیین نفي قید و اطلاق مطلق رفع می‌شوند. بیان امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه (أنت الله الأول في أوليته)، به دلیل خلوص و تأکید بر اطلاق، رساترین تبیین است. بی‌اعتنایی متکلمان به این اسماء، ضرورت بازنگری در کلام سنتی را نشان می‌دهد. اسماء اربعه، به عنوان یک دولت کامل، جامعیت توحید ذاتی و فعلی را آشکار می‌سازند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، منبعی جامع برای پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان فراهم آورده و راه را برای کاوش‌های عمیق‌تر در حوزه اسماء حسنی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی


فوتر بهینه‌شده