در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 158

متن درس




حکمت الهی: تأملی در شرایط وصول و سلوک عرفانی

حکمت الهی: تأملی در شرایط وصول و سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۸)

دیباچه

حکمت، چونان گوهری تابناک در نظام اسماء و صفات الهی، معرفتی قلبی و ربوبی است که با یقین، استحکام و عمل خیر درآمیخته و در وجود انبیاء، اولیاء و سالکان مخلص تجلی می‌یابد. این موهبت الهی، که فراتر از فلسفه و عرفان نظری است، نه‌تنها به برگزیدگان الهی اختصاص دارد، بلکه راه وصول به آن برای مؤمنان و سالکان با کسب شرایط خاص، چون قلب سلیم، اخلاص و رفع موانع نفسانی، گشوده است. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین حکمت، شرایط وصول به آن و نقش آن در سلوک عرفانی می‌پردازد.

بخش نخست: ماهیت حکمت و امکان وصول به آن

حکمت، معرفتی قلبی و ربوبی

حکمت، به‌عنوان یکی از جلوه‌های برجسته اسماء الحسنی، معرفتی است که در قلب مؤمن ریشه دارد و با یقین، استحکام و عمل خیر پیوند خورده است. این موهبت الهی، برخلاف فلسفه و عرفان نظری که در قلمرو ذهن و مفاهیم محصور می‌مانند، در ساحت قلب سلیم ظهور می‌یابد و سالک را به سوی حقیقت ربوبی رهنمون می‌سازد. حکمت، چونان نوری است که از ذات اقدس الهی ساطع شده و در قلب مؤمن، آیینه‌وار، بازتاب می‌یابد. این معرفت، نه‌تنها در انبیاء و اولیاء به اوج خود می‌رسد، بلکه برای مؤمنان و سالکان نیز با کسب شرایط خاص قابل دسترسی است. آیه وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا [مطلب حذف شد] : «جز صاحبان خرد متذکر نمی‌شوند») بر این حقیقت تأکید دارد که حکمت، ویژه کسانی است که با قلب سلیم و خرد ربوبی به سوی معرفت گام برمی‌دارند.

درنگ: حکمت، معرفتی قلبی و ربوبی است که با یقین، استحکام و عمل خیر درآمیخته و برای مؤمنان با کسب شرایط خاص قابل وصول است.

امکان وصول به حکمت برای غیرانبیاء

راه حکمت، برخلاف تصور برخی، منحصر به انبیاء و اولیاء نیست، بلکه برای مؤمنان و سالکان نیز گشوده است، مشروط به آنکه موانع نفسانی را رفع کرده و شرایط لازم را کسب کنند. این شرایط شامل تقوا، عمل خیر، اخلاص و قلب سلیم است که سالک را به سوی معرفت ربوبی هدایت می‌کند. اگرچه حکمت در انبیاء و اولیاء به کمال خود می‌رسد، اما مؤمنان نیز می‌توانند با رفع موانع، چون هوس، شک و اضطراب، به این موهبت دست یابند. وجود مقتضی برای حکمت در همه انسان‌ها نهفته است، اما موانع نفسانی، چونان پرده‌هایی تاریک، مانع تجلی آن می‌شوند. سالک با متخلق شدن به حقایق ربوبی و کردار خیر، می‌تواند این موانع را کنار زده و به حکمت دست یابد. حتی معصومان علیهم‌السلام، که در رأس کمالات‌اند، پیوسته در رفع موانع و مراقبت از خود کوشیده‌اند، و به طریق اولی، سالکان دیگر نیز باید این مسیر را با جدیت بپیمایند.

درنگ: راه حکمت برای مؤمنان باز است، اما نیازمند رفع موانع نفسانی و کسب شرایطی چون تقوا، عمل خیر و اخلاص است.

نقش قلب سلیم در وصول به حکمت

قلب سلیم، شرط اصلی وصول به حکمت است، زیرا حکمت، معرفتی قلبی است، نه ذهنی یا عقلی. آیه لَهُمْ قُلُوبٌ لَا [مطلب حذف شد] : «آنان قلب‌هایی دارند که با آن نمی‌فهمند») بر این حقیقت تأکید دارد که بدون قلب سلیم، فهم ربوبی ممکن نیست. قلب، برخلاف ذهن که محاسبه‌گر و محدود به مفاهیم است، محل سیر و تقلب ربوبی است و با تبدلات انفسی و آفاقی به حقیقت متصل می‌شود. سالک بدون قلب سلیم، تنها انسانی عادی با استعدادهای ذهنی است که هرگز به حکمت دست نمی‌یابد. قلب سلیم، چونان آیینه‌ای صیقل‌یافته، آماده دریافت انوار الهی است و سالک را از ظلمت جهل به سوی نور معرفت هدایت می‌کند.

درنگ: قلب سلیم، شرط اصلی وصول به حکمت است، زیرا حکمت معرفتی قلبی است که با سیر ربوبی به حقیقت متصل می‌شود.

بخش دوم: اقتدار الهی و سیر حکیم

تقلب قلب و اقتدار الهی

قلب مؤمن، در تقلب دائم و تحت اقتدار الهی است، چنان‌که در روایت شریف آمده است: «قلب المؤمن بین إصبعین من أصابع الرحمن». این تقلب، نشانه سیر قلبی و اتصال به حق است و قلب مؤمن را چونان پرنده‌ای در دست اقتدار الهی قرار می‌دهد که با هر تپش، به سوی حقیقت پرواز می‌کند. این اقتدار، نه‌تنها علمی، بلکه عملی است و قلب را در مسیر ربوبی هدایت می‌کند. غیرمؤمن، فاقد این قلب متقلب است و از این اقتدار بی‌بهره می‌ماند، زیرا قلب او در بند مفاهیم دنیوی و نفسانی محصور است. آیه وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا [مطلب حذف شد] : «جز صاحبان خرد متذکر نمی‌شوند») بر این نکته تأکید دارد که تنها صاحبان قلب سلیم می‌توانند اقتدار الهی را در خود احساس کنند.

درنگ: قلب مؤمن، تحت اقتدار الهی در تقلب دائم است و این سیر، نشانه اتصال به حقیقت ربوبی است.

سیر حکیم در اسما و صفات الهی

حکیم، با قلب سلیم، در موجودات، اسما و صفات الهی سیر می‌کند، نه‌تنها در مفاهیم ذهنی. این سیر، چونان جریان نوری است که از همه موانع عبور کرده و در همه موجودات نفوذ می‌کند. آیه سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ [مطلب حذف شد] : «در زمین سیر کنید و بنگرید عاقبت تکذیب‌کنندگان چگونه بود») بر سیر انفسی و آفاقی تأکید دارد که حکیم را از مفاهیم ذهنی به مصادیق عینی و ربوبی رهنمون می‌سازد. این سیر، که در اسما و صفات الهی و حتی ظرف ذات جریان دارد، اعظم امور و دشوارترین مرحله سلوک است. حکیم در این مسیر، چونان راهرویی در ظلمات، با خلوت و وحدت، به سوی نور حقیقت گام برمی‌دارد و قدش در برابر عظمت ربوبی خم می‌شود.

درنگ: حکیم با قلب سلیم، در اسما و صفات الهی سیر می‌کند و این سیر، او را از مفاهیم ذهنی به مصادیق ربوبی رهنمون می‌سازد.

آرامش قلبی و رفع هموم

حکیم، با اتصال به اقتدار الهی، از اضطراب و هموم آزاد است، زیرا به مقدرات الهی یقین دارد. روایت «المقدور کائن و لهم فضل» (آنچه مقدر است رخ می‌دهد و غم زائد است) بر این حقیقت تأکید دارد که حکیم، با ایمان به اقتدار حق، از غم‌های زائد رها می‌شود. این آرامش، چونان دریایی آرام در دل طوفان‌های زندگی، نتیجه استحکام قلبی و اتصال به حقیقت است. حکیم، برخلاف انسان عادی که در بند هموم دنیوی گرفتار است، با سیر ربوبی به آرامشی عمیق دست می‌یابد که او را از تزلزل و اضطراب مصون می‌دارد.

درنگ: حکیم با اتصال به اقتدار الهی، از هموم زائد آزاد شده و به آرامش قلبی دست می‌یابد.

بخش سوم: شرایط عملی وصول به حکمت

نقش خلوت و اذکار حکمیه

وصول به حکمت، نیازمند خلوت، اذکار حکمیه و نظم در ارتزاق و مزاج است. اذکاری چون «یا حکیم»، «رب هب لی حکماً» و «یا علیم یا حکیم» در خلوت و با ذکر خفی، قلب را برای دریافت انوار حکمت آماده می‌کنند. این اذکار، چونان کلیدی برای گشودن درهای معرفت، قلب سالک را صیقل می‌دهند. سالک باید با نظم در تغذیه و رفتار، اعصاب و مزاج خود را آماده سازد تا تلاطم اولیه حکمت را تحمل کند. خلوت، چونان ظلمتی مقدس، سالک را از نور مادی دور کرده و به سوی نور ربوبی هدایت می‌کند. این ظلمت، نه ترس‌آور، بلکه زمینه‌ساز انس با حقیقت است.

درنگ: خلوت، اذکار حکمیه و نظم در ارتزاق، قلب سالک را برای دریافت انوار حکمت آماده می‌سازد.

استحکام و اخلاص در سلوک

حکمت، با اخلاص چهل‌روزه و استحکام قلبی ظهور می‌یابد. روایت شریف «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحًا ظَهَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ» بر این حقیقت تأکید دارد که اخلاص، قلب را چونان ظرفی محکم آب‌بندی می‌کند تا حکمت در آن جاری شود. این استحکام، سالک را از تزلزل و اضطراب مصون می‌دارد و او را به سوی معرفت ربوبی هدایت می‌کند. اخلاص، چونان آبی زلال، قلب را از آلودگی‌های نفسانی پاک کرده و آماده دریافت حکمت می‌سازد.

درنگ: اخلاص چهل‌روزه و استحکام قلبی، قلب را برای ظهور ینابیع حکمت آماده می‌کند.

مبادی علمی به‌عنوان سکو

علوم، از فقه و اصول گرفته تا فلسفه و عرفان، مبادی لازم برای وصول به حکمت‌اند، اما به‌تنهایی کافی نیستند. این علوم، چونان سکویی محکم برای پرتاب موشک، باید با طهارت، صداقت و اخلاص فراهم شوند تا سالک را به سوی معرفت ربوبی پرتاب کنند. بدون سیر عملی، این مبادی صرفاً زحمتی بی‌فایده‌اند و سالک را در مقدمات متوقف می‌کنند. حکیم، برخلاف عالم محض، از این مبادی عبور کرده و به مصادیق ربوبی می‌رسد. علوم، اگر با نیت خالص و برای وصول به حقیقت دنبال شوند، چونان شالوده‌ای استوار، سالک را به سوی حکمت هدایت می‌کنند.

درنگ: علوم، مبادی لازم برای حکمت‌اند، اما بدون سیر عملی و اخلاص، سالک را در مقدمات متوقف می‌کنند.

خطر توقف در مبادی

توقف در مبادی علمی یا انحراف به سوی ظواهر دنیوی، سالک را از حکمت محروم می‌کند. راهزنان سلوک، از طمع به مرید و مراد گرفته تا دل‌بستگی به ظواهر، چونان دام‌هایی پنهان، سالک را از مسیر حقیقت منحرف می‌کنند. سالک باید با خلوت، اخلاص و اتصال به حکیم مطلق، قلب خود را از این موانع پاک سازد. توقف در مبادی، چونان ساختن سکویی بدون پرتاب، تلاشی بی‌ثمر است که سالک را در بند مقدمات نگه می‌دارد.

درنگ: توقف در مبادی علمی یا انحراف به سوی ظواهر، سالک را از وصول به حکمت محروم می‌کند.

جمع‌بندی

حکمت، معرفتی قلبی و ربوبی است که با قلب سلیم، تقلب دائم و اتصال به اقتدار الهی در سالک ظهور می‌یابد. این موهبت، اگرچه در انبیاء و اولیاء به اوج خود می‌رسد، برای مؤمنان با اخلاص و رفع موانع نفسانی قابل دسترسی است. قلب سلیم، چونان آیینه‌ای صیقل‌یافته، محل دریافت انوار حکمت است و سیر حکیم در اسما و صفات الهی، او را به آرامش قلبی و دوری از هموم رهنمون می‌سازد. خلوت، اذکار حکمیه و استحکام قلبی، شرایط عملی وصول به حکمت‌اند، در حالی که علوم، به‌عنوان مبادی لازم، باید سکویی برای پرتاب به سوی معرفت ربوبی باشند. توقف در مبادی یا انحراف به سوی ظواهر، سالک را از حقیقت دور می‌کند. این اثر، با تکیه بر آیات قرآن کریم، روایات شریف و تحلیل‌های عرفانی، راهنمای جامعی برای سلوک به سوی حکمت ارائه کرده و سالکان را به سوی حقیقت ربوبی فرا می‌خواند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، شرط اصلی برای ورود به راه حکمت چیست؟

2. طبق متن، قلب المومن بین اصبعین من اصابع الرحمن به چه معناست؟

3. کدام ویژگی در متن به عنوان نشانه حکیم ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، حکمت با کدام یک از موارد زیر تفاوت اساسی دارد؟

5. طبق متن، سیر حکیم در چیست؟

6. راه حکمت طبق متن برای همه باز است، اما نیاز به شرایط خاص دارد.

7. متن بیان می‌کند که داشتن ذهن و حافظه برای حکیم شدن کافی است.

8. حکیم طبق متن در موجودات سیر می‌کند و از آن‌ها عبور می‌کند.

9. متن بیان می‌کند که حکمت همان فلسفه و عرفان کلاسی است.

10. طبق متن، قلب مومن در حال تقلب و تحول دائمی است.

11. چرا طبق متن، داشتن ذهن و حافظه برای حکیم شدن کافی نیست؟

12. تفاوت اصلی بین قلب مومن و ذهن افراد عادی چیست؟

13. چرا حکیم طبق متن اضطراب ندارد؟

14. منظور از سیر در اسما و صفات الهی چیست؟

15. چرا متن بر خلوت و تاریکی برای حکیم شدن تأکید دارد؟

پاسخنامه

1. رسیدن به مقام قلبی

2. قلب مومن تحت اقتدار حق است

3. آرامش و عدم اضطراب

4. فلسفه عمومی و عرفان کلاسی

5. سیر در اسما و صفات الهی

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا حکمت نیازمند رسیدن به مقام قلبی و سیر در موجودات با قلب است.

12. قلب مومن در حال تقلب و سیر در موجودات است، اما ذهن عادی در مفاهیم دنیوی محدود می‌ماند.

13. چون حکیم به مقام آرامش رسیده و می‌داند المقدور کائن است و هم و غم زائد است.

14. سیر در اسما و صفات الهی یعنی حرکت قلب حکیم در حقایق و ظهورات الهی.

15. خلوت و تاریکی به حکیم کمک می‌کند تا موانع نفسانی را رفع کرده و به سیر قلبی بپردازد.