در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 168

متن درس





اسماء و صفات الهی: تحلیل و تبیین اسم محیط

اسماء و صفات الهی: تحلیل و تبیین اسم محیط

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۸)

دیباچه

اسم «محیط» از جمله اسماء حسنی الهی است که چونان دری گران‌قدر در گنجینه معارف قرآنی می‌درخشد. این اسم، با ریشه‌ای عمیق در ماده «حوط»، نه‌تنها بیانگر احاطه علمی و وجودی خداوند بر تمامی موجودات است، بلکه با آمیزه‌ای از لطف جمالی و اقتدار جلالی، تصویری متعادل از رابطه حق‌تعالی با هستی ارائه می‌دهد. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره و تحلیل‌های تفصیلی، به کاوش در معنای لغوی، دلالی، و قرآنی اسم «محیط» پرداخته‌ایم.

بخش یکم: ریشه‌شناسی و معنای لغوی محیط

ریشه لغوی ماده «حوط»

اسم «محیط» از ماده «حوط» (به صورت حوط، یحوط، حوطاً) سرچشمه می‌گیرد که در باب‌های مختلف صرفی، معانی متفاوتی می‌یابد. در باب افعال، به «احاط» (احاطه) و در باب تفعیل، به «تحویط» تبدیل می‌شود. این ماده، به معنای دربرگرفتن و احاطه کردن است، چنان‌که گفته‌اند: «احاطه به شیء اذا احوظه کله و بلغ علمه اقصاء»، یعنی احاطه زمانی محقق می‌شود که علم به نهایت و حدود شیء برسد، مانند دیواری (حائط) که مکانی را دربرمی‌گیرد. این ریشه، بنیان معنای دلالی محیط را تشکیل می‌دهد و بیانگر دربرگیری کامل و فراگیر است.

هیئت‌های صرفی و تأثیر آن‌ها

هیئت‌های مختلف ماده «حوط» معانی متفاوتی به آن می‌بخشند:

  • حوط: بیانگر رعایت و استیلای ساده است.
  • احاط (باب افعال): تأکید بر حضور و اقتدار فاعل دارد و دلالت بر صدور فعل از فاعل می‌کند.
  • تحویط (باب تفعیل): بر وقوع فعل و تأثیر بر مفعول تأکید دارد.
  • احتياط (باب افتعال): رعایت همراه با احتیاط و دقت را نشان می‌دهد.

این هیئت‌ها، ماده «حوط» را در جهت‌های معنایی خاصی شکل می‌دهند و بر جنبه‌های مختلف احاطه الهی تأکید می‌کنند. به‌ویژه، باب افعال (احاط) در قرآن کریم بیشتر به کار رفته و اقتدار فاعل را برجسته می‌سازد.

درنگ: ماده «حوط» در اصل به معنای دربرگرفتن کامل است، که در هیئت‌های صرفی مختلف، از رعایت ساده تا استیلای فاعلی و احتیاط را دربرمی‌گیرد و بنیان معنای «محیط» را تشکیل می‌دهد.

بخش دوم: معنای دلالی و جایگاه محیط در اسماء الهی

معنای رعایت استیلایی

اسم «محیط» به معنای «رعایت استیلایی» است، یعنی توجه و مراقبت توأم با اشراف و استیلا بر موجودات. این معنا، محیط را از صرف استیلا (صفت جلالی) یا صرف رعایت (صفت جمالی) متمایز می‌سازد. رعایت استیلایی، چونان مادری است که فرزند خویش را در آغوش می‌گیرد و با لطف و اقتدار، او را از هر گزندی حفظ می‌کند. این ترکیب، محیط را به صفتی متعادل تبدیل می‌کند که هم لطف جمالی دارد و هم اقتدار جلالی.

جایگاه محیط در میان اسماء علمیه و جمالیه

محیط از اسماء علمیه الهی است، زیرا به علم فراگیر خداوند اشاره دارد، چنان‌که در قرآن کریم آمده است: وَهُوَ بِکُلِّ [مطلب حذف شد] : «و او به هر چیز احاطه دارد»). این آیه، علم الهی را به مثابه دیواری استوار نشان می‌دهد که هیچ موجودی از دایره آن بیرون نمی‌ماند. همچنین، محیط از اسماء جمالیه است، زیرا بر لطف و مراقبت الهی دلالت می‌کند، اما رنگ جلالی آن در استیلا و اشراف نمود می‌یابد. این آمیختگی، محیط را به صفتی لطیف و جامع تبدیل می‌کند که هم علم و هم لطف الهی را در خود جای داده است.

اسماء قرین محیط

اسماء و مفاهیم نزدیک به محیط شامل اهداق (احاطه نظری)، اداره (احاطه دورانی)، طواف، استیلا، و معرفت هستند. هر یک از این مفاهیم، جنبه‌ای از احاطه را بازتاب می‌دهند:

  • اهداق: احاطه از طریق نگاه و نظر.
  • اداره: احاطه از طریق دوران و چرخش.
  • طواف: دربرگیری همراه با حرکت.
  • استیلا: اشراف و تسلط.
  • معرفت: شناخت و آگاهی کامل.

با این حال، محیط به‌طور خاص، رعایت استیلایی را در خود دارد که آن را از این مفاهیم متمایز می‌سازد.

درنگ: محیط، با ترکیب رعایت جمالی و استیلای جلالی، صفتی است که علم، لطف، و اقتدار الهی را به‌گونه‌ای متعادل دربرمی‌گیرد و از سایر اسماء قرین مانند اهداق و معرفت متمایز می‌شود.

بخش سوم: کاربرد محیط در قرآن کریم

آیات مرتبط با محیط

اسم «محیط» در قرآن کریم در آیات متعددی به کار رفته که هر یک جنبه‌ای از معنای رعایت استیلایی را نشان می‌دهند:

  • إِنَّ رَبَّکَ [مطلب حذف شد] : «پروردگارت به مردم احاطه دارد»): این آیه، توجه و مراقبت الهی به انسان‌ها را نشان می‌دهد، نه تخریب یا هلاکت.
  • وَاللَّهُ [مطلب حذف شد] : «و خدا به کافران احاطه دارد»): این آیه، بیانگر مراقبت الهی حتی از کافران است، به‌گونه‌ای که هیچ عملی از دایره علم و استیلای او خارج نمی‌ماند.
  • وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ (فصلت: ۵۴): این آیه، سعه وجودی و احاطه فراگیر الهی بر همه موجودات را نشان می‌دهد.
  • وَأَحَاطَتْ [مطلب حذف شد] : «و گناهش او را دربرگرفت»): این کاربرد، احاطه خطا بر انسان را نشان می‌دهد که به معنای اشراف و تأثیر آن است.

این آیات، محیط را به‌عنوان صفتی نشان می‌دهند که نه‌تنها علم و اشراف الهی را شامل می‌شود، بلکه مراقبت و حفظ موجودات را نیز دربرمی‌گیرد.

تفاوت با استیلا یا رعایت خالص

محیط، نه صرف استیلا (مانند صفت «قاهر») است که به هلاکت منجر می‌شود، و نه صرف رعایت (مانند صفت «لطیف») که فاقد اقتدار است. محیط، چونان آسمانی است که با لطافت ابرهای رحمت، زمین را دربرمی‌گیرد و با اقتدار رعد و برق، عظمت خویش را آشکار می‌سازد. این تعادل، محیط را به صفتی متمایز تبدیل می‌کند.

درنگ: آیات قرآنی، محیط را به‌عنوان صفتی متعادل معرفی می‌کنند که علم، مراقبت، و استیلای الهی را به‌گونه‌ای هماهنگ در خود جای داده است.

بخش چهارم: نقد دیدگاه‌های سنتی درباره محیط

دیدگاه فخر رازی

فخر رازی در کتاب «اسماء» (ص ۳۵۸)، محیط را از اسماء معنوی (جمالی) و علمی می‌داند، اما آن را به «قادر»، «قاهر»، و «غالب» معنا می‌کند که صفات جلالی‌اند. او می‌گوید: «وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ، یعنی خداوند به همه چیز احاطه علمی دارد و قادر بر تمامی ممکنات است». این تفسیر، با معنای رعایت استیلایی ناسازگار است، زیرا ماده «حوط» را نادیده گرفته و به سمت صفات جلالی منحرف شده است.

دیدگاه کفعمی

کفعمی در «مقام الاثنا» (ص ۷۲)، محیط را به «شامل العلم» و «لم یعذب عنه» (عدم غفلت) معنا می‌کند. این تعریف، جنبه استیلایی محیط را حذف کرده و آن را به شمول علم محدود می‌سازد. لم یعذب، لازمه احاطه است، نه معنای اصلی آن، و این تفسیر از ماده «حوط» فاصله گرفته است.

دیدگاه مصباح المنیر

مصباح المنیر (ص ۲۱۵)، محیط را به «رعایه» (حوط، رعاه) معنا می‌کند. این تعریف، جنبه استیلایی را نادیده گرفته و محیط را به رعایت خالص محدود کرده است. محیط، نیازمند ترکیب رعایت و استیلاست، نه صرف رعایت.

دیدگاه راغب اصفهانی

راغب در «مفردات»، محیط را به «حافظ» و «مانع» معنا کرده و از «حائط» (دیوار) آغاز می‌کند. او معتقد است: «احاطه در حفظ است، یعنی خداوند حافظ همه جهات است». این تفسیر، حفاظت و ممانعت را لوازم محیط می‌داند، نه معنای اصلی آن. شروع از حائط، به خلط ماده و استعمال منجر شده است.

اشکال مشترک تفاسیر سنتی

تفاسیر سنتی، ماده «حوط» را با هیئت‌ها یا استعمال‌ها خلط کرده و معانی متفرقه‌ای مانند حافظ، مانع، قاهر، و غالب ارائه داده‌اند. این اشکال، ناشی از عدم تمرکز بر معنای وضعی و تطابقی ماده «حوط» است. لفظ محیط، به دلیل تجرد معنایی، نمی‌تواند با الفاظ متعدد جایگزین شود، زیرا معنا اوسع از لفظ است. این خلط، به تفاسیر نادرست منجر شده و از لطافت و جامعیت محیط کاسته است.

درنگ: تفاسیر سنتی، با خلط ماده و هیئت یا تمرکز بر لوازم محیط (مانند حافظ، قاهر)، از معنای اصلی رعایت استیلایی فاصله گرفته‌اند و نیازمند بازنگری با تکیه بر ماده «حوط» هستند.

بخش پنجم: محیط و لطافت الهی

محیط به‌عنوان صفت لطیف

محیط از اسماء لطیفه الهی است، زیرا خداوند با لطف و مراقبت، هستی را زیر بال و پر خویش حفظ می‌کند، مانند مادری که فرزندش را در دامان خویش جای می‌دهد. این لطافت، در آیه وَاللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ (بقره: ۱۹) نیز نمود دارد، که نشان‌دهنده مراقبت الهی حتی از کافران است، نه صرف هلاکت. این صفت، بیانگر آن است که هیچ موجودی از دایره لطف و توجه الهی بیرون نمی‌ماند.

ارتباط محیط با احصای الهی

محیط با آیه أَحْصَىٰ کُلَّ [مطلب حذف شد] : «هر چیزی را به عدد احصا کرده است») پیوند دارد. احاطه الهی، نه‌تنها تعداد اشیاء، بلکه ظهورات لایتناهی آن‌ها را نیز دربرمی‌گیرد. این ارتباط، محیط را به علم و اشراف الهی متصل می‌کند، که چونان نوری است که هر ذره‌ای از هستی را روشن می‌سازد.

اهمیت قصد انشاء در فهم محیط

قصد انشاء (فهم معنای حقیقی) در قرائت محیط، سود بیشتری از قصد اخبار (تکرار لفظی) دارد، مشروط به فهم صحیح معنا. فهم نادرست محیط (مانند قاهر یا حافظ) در قصد انشاء، به انحراف در معرفت منجر می‌شود. فقها قصد انشاء را دشوار می‌دانند، زیرا نیازمند دقت در معناست. این دقت، مانند کیمیاگری است که از سنگ خام، گوهر معرفت می‌سازد.

درنگ: محیط، به‌عنوان صفتی لطیف، بیانگر لطف و مراقبت الهی است که با علم و اشراف توأم شده و هیچ موجودی را از دایره توجه خویش بیرون نمی‌گذارد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

اسم «محیط»، چونان گوهری درخشان در گنجینه اسماء حسنی الهی، بیانگر رعایت استیلایی است که علم، لطف، و اقتدار الهی را به‌گونه‌ای متعادل در خود جای داده است. آیات قرآن کریم، مانند وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ و وَاللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ، این معنا را تأیید می‌کنند و نشان می‌دهند که محیط، نه صرف استیلا (مانند قاهر) و نه صرف رعایت (مانند لطیف) است، بلکه آمیزه‌ای از هر دو. نقد دیدگاه‌های سنتی، از فخر رازی تا راغب اصفهانی، نشان داد که خلط ماده «حوط» با هیئت‌ها یا تمرکز بر لوازم محیط (مانند حافظ، مانع) به تفاسیر نادرست منجر شده است. این تحلیل، با تأکید بر معنای وضعی و تطابقی ماده «حوط»، محیط را به‌عنوان صفتی لطیف و جامع معرفی می‌کند که لطف الهی را در حفظ و مراقبت از همه موجودات بازتاب می‌دهد. فهم صحیح این اسم در قصد انشاء، به معرفتی عمیق‌تر از رابطه خداوند با هستی می‌انجامد و پژوهشگران را به بازنگری منابع سنتی با نگاهی نوین فرا می‌خواند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. صفت 'محيط' در قرآن کریم به چه معنایی به کار رفته است؟

2. کدام باب در عربی برای صفت 'محيط' به معنای صدور فاعلی بیشتر تأکید دارد؟

3. طبق متن، کدام صفت الهی به 'محيط' نزدیک‌تر است؟

4. در آیه 'و الله محيط بالکافرین'، معنای محيط چیست؟

5. طبق متن، کدام مفهوم از مفاهیم نزدیک به 'محيط' به معنای احاطه نظری است؟

6. صفت 'محيط' از اسمای جلالی صرف است.

7. طبق متن، 'محيط' به معنای رعایت استیلایی است که هم جنبه جمالی و هم جلالی دارد.

8. در قرآن کریم، 'محيط' به معنای هلاک و نابودی موجودات به کار رفته است.

9. باب تفعیل در 'محيط' بر رعایت و وقوع مفعولی تأکید بیشتری دارد.

10. طبق متن، فخر رازی معنای 'محيط' را به درستی به عنوان صفت جمالی و علمی تعریف کرده است.

11. اصل معنای ماده 'محيط' در قرآن کریم چیست؟

12. چرا 'محيط' به عنوان صفت جمالی و علمی توصیف شده است؟

13. تفاوت معنای 'محيط' در باب افعال و باب تفعیل چیست؟

14. چرا فخر رازی در معنای 'محيط' به خطا رفته است؟

15. منظور از 'احاط به کل شیء' در قرآن چیست؟

پاسخنامه

1. رعایت استیلایی

2. باب افعال

3. لطیف

4. توجه و اشراف به کافران

5. احداق

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. اصل معنای ماده 'محيط' رعایت استیلایی است که شامل توجه و اشراف به موجودات با هدف حفظ آنهاست.

12. 'محيط' صفت جمالی است زیرا توجه و رعایت موجودات را نشان می‌دهد و علمی است چون وقوف بر اشیا را شامل می‌شود.

13. باب افعال بر صدور فاعلی و اقتدار تأکید دارد، در حالی که باب تفعیل بر وقوع مفعولی و رعایت تمرکز بیشتری دارد.

14. فخر رازی 'محيط' را به اشتباه به صفات جلالی مانند قادر و قاهر معنا کرده، در حالی که 'محيط' صفت جمالی و لطیف است.

15. 'احاط به کل شیء' به معنای توجه استیلایی خداوند به همه موجودات برای حفظ و مراعات آنهاست.