متن درس
کتاب اسماء و صفات الهی: تأملی در معنای محیط
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۹)
مقدمه: محیط، جلوهای از شمول و عنایت الهی
در میان اسماء حسنی الهی، نام «محیط» جایگاهی بس والا دارد، چه آنکه این صفت، تجلی رعایت استیلایی و اشراف بیکران خداوند بر تمامی هستی است. این نوشتار، با استناد به درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره و تحلیلهای تفصیلی، به کاوشی عمیق در معنای محیط، کاربردهای آن در قرآن کریم، و نقش آن در سلوک عرفانی میپردازد..
بخش اول: تبیین معنای محیط در قرآن کریم
الف) تعریف محیط و جایگاه آن در میان اسماء الهی
صفت «محیط» در قرآن کریم، به معنای رعایت استیلایی و اشراف کامل الهی بر هستی است که هیچچیز از دایره علم و قدرت او خارج نمیماند. این صفت، از اسماء علمیه، جمالیه، و عموم است که شمول و عنایت الهی را به تمامی مخلوقات و اعمال آنها نشان میدهد. محیط، تحت دولت اسماء اعم مانند علم و قدرت قرار دارد، زیرا احاطه الهی، نتیجه علم بیکران و قدرت مطلق خداوند است. این معنا، در آیه شریفه وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ (فصلت: ۵۴؛ : «و او به هر چیز احاطه دارد») به روشنی تجلی یافته است.
درنگ: محیط، صفتی است که شمول و عنایت الهی را بر تمامی هستی، از ذات اشیاء گرفته تا اعمال بندگان، بازتاب میدهد. این صفت، با علم و قدرت الهی پیوندی ناگسستنی دارد و از گم شدن یا نابودی هر چیزی جلوگیری میکند. |
ب) کاربردهای محیط در قرآن کریم
صفت محیط در قرآن کریم به سه صورت ظاهر شده است: اسمى، فعلى، و مصداقى. این کاربردها، ابعاد مختلف این صفت را در برگرفته و شمول آن را بر هستی و اعمال نشان میدهند.
۱. کاربرد اسمی (۸ مورد)
در این موارد، محیط بهصورت صفت اسمی به کار رفته است:
- کُلُّ شَیْءٍ (۲ مورد): مانند آیه وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ (فصلت: ۵۴)، که احاطه الهی بر تمامی اشیاء را نشان میدهد.
- بِمَا یَعْمَلُونَ (۴ مورد): مانند آیه كَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا (آل عمران: ۱۲۰)، که بر احاطه خداوند بر اعمال بندگان تأکید دارد.
- بِالْكَافِرِينَ (۲ مورد): مانند آیه وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ (بقره: ۱۹)، که احاطه الهی بر کافران را بیان میکند.
آیه وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِيطٌ (بروج: ۲۰) ظرافت خاصی دارد، زیرا نشان میدهد که خداوند نیازی به تقرب مکانی برای احاطه ندارد، بلکه از دور نیز بر همه چیز اشراف دارد.
۲. کاربرد فعلی (۵ مورد)
در این موارد، احاطه بهصورت فعل به کار رفته است، مانند:
- إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ (اسراء: ۶۰).
- قَدْ أَحَاطَ اللَّهُ بِهَا (فتح: ۲۱).
- أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا (طلاق: ۱۲).
این کاربرد، احاطه فعلی و عملی خداوند را بر اشیاء، اعمال، و حتی غنائم نشان میدهد.
۳. کاربرد مصداقی
در مواردی، بدون ذکر لفظ محیط یا احاطه، معنای احاطه الهی با عباراتی دیگر منتقل شده است، مانند:
- إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (بقره: ۲۰).
- أَحْصَىٰ كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا (جن: ۲۸).
- رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا (انعام: ۸۰).
این آیات، احاطه الهی را از منظر قدرت، علم، و شهود نشان میدهند.
ج) جمعبندی بخش اول
صفت محیط، چه بهصورت اسمی، فعلی، یا مصداقی، شمول و عنایت الهی را بر تمامی هستی و اعمال بندگان بازتاب میدهد. این صفت، نهتنها از گم شدن یا نابودی هر چیزی جلوگیری میکند، بلکه با توجه استیلایی، مخلوقات را در دایره حفاظت و هدایت الهی قرار میدهد.
بخش دوم: نقد دیدگاههای مفسران درباره محیط
الف) نقد دیدگاه راغب اصفهانی
راغب در «مفردات»، آیه وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ (بقره: ۸۱؛ : «و گناهش او را دربرگرفت») را استعارهای زیبا میداند. وی معتقد است که گناه، انسان را احاطه کرده و با استمرار، قلب را آلوده میکند، مانند تار عنکبوتی که عنکبوت را در خود خفه میکند. این تفسیر، از منظر روانشناختی، اعتیاد به گناه را به مصرف مواد مخدر تشبیه میکند، که با افزایش تدریجی، انسان را در بر میگیرد.
درنگ: راغب بهدرستی استمرار گناه را بهعنوان فرآیندی روانشناختی تبیین میکند، اما تفسیر او به استعاره محدود شده و معنای عمیقتر محیط بهعنوان صفت الهی را کاوش نمیکند. |
ب) نقد دیدگاه حاجی سبزواری
حاجی سبزواری در «شرح اسماء حسنی» (ص ۶۵۰)، محیط را به احاطه صورت بر ماده، فصل بر جنس، و وجود بر ماهیت تشبیه میکند و آن را احاطه متحول به لامتغیر میداند. وی مثال میآورد که فلک به محتویاتش احاطه دارد، اما با آنها متحد نیست.
این دیدگاه، بیش از حد به مباحث فلسفی (مانند اسفار و منظومه) محدود است و معنای قرآنی و عرفانی محیط را بهطور کامل بازتاب نمیدهد. تشبیهات سبزواری، گرچه دقیق، اما از تبیین دلالی و کاربردی محیط فاصله گرفته و به مباحث انتزاعی فلسفی بسنده کرده است.
ج) جمعبندی بخش دوم
نقد دیدگاههای راغب و سبزواری نشان میدهد که هرچند هر دو مفسر کوشیدهاند معنای محیط را تبیین کنند، اما تفسیر راغب به استعاره و روانشناسی محدود شده و دیدگاه سبزواری در چارچوب فلسفه محصور مانده است. این محدودیتها، ضرورت بازنگری در معنای قرآنی و عرفانی محیط را آشکار میسازد.
بخش سوم: احاطه گناه و پیامدهای روانشناختی آن
الف) مکانیزم احاطه گناه بر انسان
گناه، پس از ارتکاب، انسان را رها نمیکند و با استمرار، قلب را آلوده میسازد. این فرآیند، در آیه وَاشْرَبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ (بقره: ۹۳؛ : «و در دلهایشان گوساله را نوشیدند») به روشنی دیده میشود، که نشاندهنده تسخیر کامل قلب توسط گناه است. انسان، با تکرار گناه، بهتدریج در تار عنکبوتی گرفتار میشود که خود بافته است، تا جایی که گناه، هویت او را در بر میگیرد (مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ، فرقان: ۴۳).
این فرآیند، مانند اعتیاد به مواد مخدر است. همانگونه که فرد معتاد با افزایش مصرف، به دنبال لذت اولیه است، گناهکار نیز برای بازسازی لذت گناه، به تکرار و افزایش آن روی میآورد. این چرخه، قلب را آلوده کرده و ترک گناه را به عملی جراحیمانند دشوار میسازد.
درنگ: گناه، مانند تار عنکبوتی، انسان را در بر گرفته و با استمرار، قلب را آلوده میکند. ترک گناه، نیازمند توبهای عمیق و تحولی مانند عمل جراحی است. |
ب) نقش توبه در رهایی از احاطه گناه
توبه، بهمنزله عملی جراحی است که گناه را از قلب جدا میکند. این تحول، با عنایت الهی و توسل به صفت محیط ممکن میشود، زیرا محیط، با شمول و لطافت خود، انسان را در دایره هدایت و حفاظت الهی قرار میدهد.
ج) جمعبندی بخش سوم
احاطه گناه بر انسان، فرآیندی روانشناختی است که با استمرار، قلب را آلوده میکند. توبه، بهعنوان راه رهایی، با بهرهگیری از صفت محیط، انسان را از این چرخه نجات داده و به سوی هدایت الهی رهنمون میسازد.
بخش چهارم: نقش محیط در سلوک عرفانی
الف) ذکر محیط در رفع مشکلات نفسانی و خارجی
ذکر «یا محیط» برای رفع مشکلات نفسانی (مانند عجله، وسواس، و ضعف صبر) و خارجی (مانند فقر، بیماری، و تنگنا) بسیار مؤثر است. این ذکر، بهمنزله ویتامینی است که در هر شرایطی سودمند بوده و وسعت، شوق، صحت، و رزق را به ارمغان میآورد.
درنگ: ذکر «یا محیط» مانند ویتامینی است که در هر شرایطی سودمند بوده و با ایجاد وسعت و شوق، مشکلات نفسانی و خارجی را برطرف میکند. |
ب) نقش محیط در قرب و یقین
برای سالک در مسیر سلوک، ذکر محیط در رسیدن به قرب، یقین، و فنا مؤثر است. این صفت، بهعنوان اسمی حاکمه و لطیفه، سالک را از موانع نفسانی عبور داده و به وصول به ذات الهی کمک میکند. بااینحال، سالک باید مراقب باشد که آثار دنیوی محیط (مانند رزق و عافیت) او را از سلوک باز ندارد.
ج) احتیاط در استفاده از ذکر محیط
گرچه محیط ضرری ندارد و برای عموم ایمن است، سالک باید در خلوت و با قصد قرب از آن استفاده کند تا در عافیت دنیوی غرق نشود. این احتیاط، بهویژه برای حفظ مسیر سلوک و شهود ضروری است.
د) جمعبندی بخش چهارم
صفت محیط، با لطافت و شمول خود، هم برای رفع مشکلات نفسانی و خارجی و هم برای سلوک عرفانی مؤثر است. ذکر «یا محیط»، با ایجاد وسعت و شوق، سالک را به سوی قرب و یقین هدایت میکند، مشروط به رعایت شرایط سلوک و پرهیز از غرق شدن در عافیت دنیوی.
نتیجهگیری و جمعبندی
صفت محیط، بهعنوان یکی از اسماء حسنی الهی، تجلی رعایت استیلایی و عنایت بیکران خداوند بر هستی است. این صفت، در قرآن کریم بهصورت اسمی، فعلی، و مصداقی ظاهر شده و شمول الهی را بر ذات اشیاء، اعمال بندگان، و حتی کافران نشان میدهد. نقد دیدگاههای راغب و سبزواری، محدودیتهای تفاسیر سنتی را آشکار ساخته و ضرورت بازنگری در معنای قرآنی و عرفانی محیط را برجسته میکند. ذکر «یا محیط»، با لطافت و شمول خود، برای رفع مشکلات نفسانی و خارجی و برای سالکان در مسیر قرب و یقین، ابزاری کارگشا و ایمن است. این صفت، مانند نوری که تاریکیهای نفس را میزداید، انسان را به سوی هدایت و کمال رهنمون میسازد.
با نظارت صادق خادمی |