در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 206

متن درس





کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل اسم قدرت

کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل اسم قدرت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۰۶)

دیباچه

اسم قدرت، چون نگینی درخشان در تاج اسماء ذاتی الهی، در قرآن کریم به مثابه محور فعلیت و توانایی بی‌حد و مرز خداوند متعال می‌درخشد. این نوشتار، که برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۲۰۶ است، با تکیه بر آیات قرآنی و تحلیل‌های عمیق، به بررسی متعلقات قدرت الهی و تبیین تفاوت‌های ظریف میان صیغه‌های قدیر، قادر و مقتدر می‌پردازد.

بخش نخست: فراوانی و معانی صیغه‌های قدرت در قرآن کریم

فراوانی صیغه‌های قدیر، قادر و مقتدر

در قرآن کریم، واژه‌های مرتبط با اسم قدرت، یعنی قدیر، قادر و مقتدر، به ترتیب با فراوانی ۴۵، ۱۱ و ۴ مورد به کار رفته‌اند. این تفاوت در فراوانی، خود نشانه‌ای از عمق و دقت در انتخاب واژگان قرآنی است. صیغه قدیر، به عنوان صفت مشبهه، بر ثبوت و دوام قدرت الهی دلالت دارد و از این‌رو غالب‌ترین صیغه در قرآن کریم است. این صیغه، چون ستونی استوار، قدرت بی‌انتهای الهی را به مثابه صفتی ثابت و پایدار معرفی می‌کند. در مقابل، قادر، به عنوان اسم فاعل، بر تحقق فعل و پیوند قدرت با کنش الهی تأکید دارد، گویی قدرتی است که در لحظه فعل، ظهور می‌یابد. مقتدر اما، با هئیت افتعال، بر فعلیت و استحکام قدرت دلالت می‌کند، مانند رودی خروشان که نیروی خود را در جریان آشکار می‌سازد.

به عنوان نمونه، در آیه شریفه:

إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ [مطلب حذف شد] : «خداوند بر هر چیزی تواناست»)

صیغه قدیر به کار رفته و بر جامعیت و دوام قدرت الهی تأکید شده است. این فراوانی و تأکید بر قدیر، نشان‌دهنده اهتمام قرآن کریم به تثبیت مفهوم قدرت به عنوان صفتی ذاتی و پایدار در ذات باری‌تعالی است.

درنگ: فراوانی صیغه قدیر در قرآن کریم (۴۵ مورد) در مقایسه با قادر (۱۱ مورد) و مقتدر (۴ مورد)، نشان‌دهنده تأکید ویژه قرآن بر دوام و ثبوت قدرت الهی است که هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد.

تفاوت هئیت‌ها و ماده مشترک

واژگان قدیر، قادر و مقتدر، هرچند از ماده مشترک قدر ریشه می‌گیرند که بر توان‌مندی و توانایی دلالت دارد، اما هئیت‌های متفاوتشان معانی متمایزی را به ارمغان می‌آورد. ماده قدر، چون‌ریشه‌ای مشترک، جوهر معانی این واژگان را شکل می‌دهد، اما هئیت‌ها چون ظرف‌هایی هستند که این جوهر را به اشکال گوناگون ارائه می‌کنند:

  • قادر: اسم فاعل است و بر تحقق فعل قدرت تأکید دارد، گویی دستی است که عملی خاص را انجام می‌دهد.
  • قدیر: صفت مشبهه است و بر ثبوت و پایداری صفت قدرت در ذات الهی دلالت می‌کند، مانند نوری که در ذات خود ثابت است و پیوسته می‌تابد.
  • مقتدر: با هئیت افتعال، بر فعلیت و استحکام قدرت اشاره دارد، مانند نیرویی که در نهایت استواری خود را نشان می‌دهد.

مصادر متعدد این واژگان، مانند قدراً، قدرة، مقدرة، قداراً و قدورة، همگی از ماده قدر مشتق شده‌اند و تفاوت‌های معنایی آن‌ها از هئیت‌هایشان ناشی می‌شود، نه از ماده اصلی. این تفاوت‌ها، ظهورات گوناگون قدرت الهی را در قرآن کریم نمایان می‌سازند و بر جنبه‌های مختلف این صفت ذاتی تأکید دارند.

بخش دوم: متعلقات قدرت الهی در قرآن کریم

دامنه متعلقات قدرت

قدرت الهی در قرآن کریم، چون اقیانوسی بی‌کران، به تمامی موجودات و افعال تعلق می‌گیرد. این قدرت، خیر و شر، جزئي و کلي، ظاهر و باطن، خلقی و غیرخلقی، آسمانی و زمینی را در بر می‌گیرد. آیات قرآنی با بیانی رسا، این جامعیت را به تصویر می‌کشند:

وَاللَّهُ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ [مطلب حذف شد] : «مالکیت آسمان‌ها و زمین از آن خداست و خدا بر هر چیزی تواناست»)

وَاللَّهُ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ [مطلب حذف شد] : «خداوند غیب آسمان‌ها و زمین را می‌داند و بر هر چیزی تواناست»)

واژه کل شیء در این آیات، چون آینه‌ای، جامعیت قدرت الهی را بازتاب می‌دهد که هیچ موجود یا فعلی از دایره آن خارج نیست. این جامعیت، نشان‌دهنده کمال قدرت الهی است که هیچ استثنایی را برنمی‌تابد.

ساختار آیات قدیر

آیات مرتبط با صیغه قدیر در قرآن کریم، دارای ساختاری سه‌گانه هستند که قدرت الهی را با استدلالی روشن و عینی به نمایش می‌گذارند:

  1. تقریر: زمینه‌سازی برای بیان قدرت، مانند عبارات لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ یا أَلَمْ تَعْلَمْ، که ذهن مخاطب را آماده پذیرش حقیقت می‌کند.
  2. متعلق: ذکر مصادیق قدرت، مانند غیب، احیای مردگان، خلق موجودات، یا ملک آسمان‌ها و زمین.
  3. بیان قدرت: نتیجه‌گیری با عبارت وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، که بر جامعیت قدرت تأکید دارد.

برای نمونه، در آیه:

ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَأَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ [مطلب حذف شد] : «زیرا خداوند حق است و مردگان را زنده می‌کند و بر هر چیزی تواناست»)

تقریر با عبارت اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ، متعلق با يُحْيِي الْمَوْتَىٰ و بیان قدرت با عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ارائه شده است. این ساختار، قدرت الهی را به مثابه واقعیتی ملموس و استدلالی در برابر دیدگان مخاطب قرار می‌دهد.

درنگ: ساختار سه‌گانه آیات قدیر (تقریر، متعلق، بیان قدرت)، با ارائه شواهد عینی و استدلالی، قدرت الهی را از مفهومی ذهنی به واقعیتی ملموس و غیرقابل انکار تبدیل می‌کند.

بخش سوم: جلوه‌های قدرت الهی در قرآن کریم

فعلیت و عینیت قدرت الهی

قرآن کریم، قدرت الهی را نه به عنوان مفهومی انتزاعی، بلکه به صورت فعلی و عینی به تصویر می‌کشد. این کتاب آسمانی، با ذکر متعلقات خاص مانند غیب، احیای مردگان و خلق موجودات، و سپس تعمیم آن‌ها به كُلِّ شَيْءٍ، این قدرت را در ذهن مخاطب تثبیت می‌کند. برای مثال:

أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَىٰ ۚ بَلَىٰ إِنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ [مطلب حذف شد] : «آیا ندیدند که خدایی که آسمان‌ها و زمین را آفرید و از خلقشان خسته نشد، قادر است مردگان را زنده کند؟ آری، او بر هر چیزی تواناست»)

این آیه، با اشاره به خلق آسمان‌ها و زمین و سپس احیای مردگان، قدرت الهی را در قالب شواهد ملموس و سپس تعمیم آن به تمامی امور، به رخ مخاطب می‌کشد. این روش، هرگونه توجه به غیر خدا را از ذهن مخاطب زدوده و او را به سوی اقرار به اقتدار بی‌حد الهی سوق می‌دهد.

غیب به عنوان متعلق قدرت

غیب، که باطن هر ذره و موجودی است که از دید اهل دنیا پنهان است، یکی از متعلقات برجسته قدرت الهی در قرآن کریم است. این باطن، نزد خداوند و اولیای او آشکار است، در حالی که برای دیگران در پرده‌ای از راز نهفته است. آیه:

وَلِلَّهِ غَيْبُ [مطلب حذف شد] : «غیب آسمان‌ها و زمین از آن خداست»)

بر این حقیقت تأکید دارد که غیب نیز تحت سیطره قدرت الهی است. این امر، عمق و گستردگی قدرت الهی را نشان می‌دهد که از دسترس حواس ظاهری بشر فراتر می‌رود. گویی قدرت الهی، چون نوری است که در تاریکی‌های غیب می‌تابد و باطن اشیا را روشن می‌سازد.

تفاوت فاطر و خالق

در قرآن کریم، واژه فاطر در مقایسه با خالق از لطافت و ظرافت بیشتری برخوردار است. فاطر، بر خلق بدیع و ابداعی دلالت دارد که با دقت و هنرمندی همراه است، مانند نقاشی که با لطافت قلم، اثری بی‌نظیر خلق می‌کند. در مقابل، خالق به خلق عام اشاره دارد. آیه:

الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ [مطلب حذف شد] : «ستایش خدایی را که آفریننده آسمان‌ها و زمین است»)

با به‌کارگیری واژه فاطر، بر خلاقیت بدیع الهی تأکید می‌کند، در حالی که خالق، مفهومی عام‌تر را در بر می‌گیرد.

درنگ: واژه فاطر در قرآن کریم، در مقایسه با خالق، بر لطافت و بدیع بودن خلقت الهی دلالت دارد و جلوه‌ای خاص از قدرت خلاقانه خداوند را نمایان می‌سازد.

نسخ آیات و مظهر قدرت

نسخ و تبدل آیات، که از سوی برخی به عنوان نشانه‌ای از بی‌ثباتی تلقی می‌شد، در قرآن کریم به عنوان مظهری از قدرت الهی معرفی شده است. قرآن کریم این شبهه را با بیانی استوار پاسخ می‌دهد:

مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ [مطلب حذف شد] : «هر آیه‌ای را نسخ کنیم یا فراموشش کنیم، بهتر از آن یا مانندش را می‌آوریم. آیا ندانستی که خدا بر هر چیزی تواناست؟»)

این آیه نشان می‌دهد که تبدل و نسخ، نه نشانه ضعف، بلکه جلوه‌ای از اقتدار الهی است. ثبات الهی در توانایی او به تغییر و تحول است، نه در جمود و سکون. این قدرت، چون رودی است که در جریان خود، مسیرها را تغییر می‌دهد، اما همواره به سوی مقصدی واحد جاری است.

داستان عزیر و اثبات قدرت

داستان عزیر در قرآن کریم، یکی از بارزترین مصادیق فعلیت قدرت الهی است. خداوند عزیر را صد سال به مرگ فرو برد و سپس او را زنده کرد تا قدرت بی‌حد خود را به او و دیگران بنمایاند:

فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ [مطلب حذف شد] : «پس خداوند او را صد سال میراند، سپس او را برانگیخت»)

این رویداد، که به اقرار عزیر به قدرت الهی انجامید (أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ «دانستم که خدا بر هر چیزی تواناست»)، تجربه‌ای عینی از اقتدار الهی را به نمایش گذاشت. این واقعه، گویی نمایشی است که پرده از حقیقت قدرت بی‌کران الهی برمی‌دارد.

قدرت الهی و یاران امام زمان

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر، قدرت الهی را در جمع‌آوری یاران امام زمان (عج) به تصویر می‌کشد:

فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ [مطلب حذف شد] : «به سوی خیرات بشتابید، هر کجا باشید خدا همه شما را می‌آورد، خدا بر هر چیزی تواناست»)

این آیه، یاران پراکنده امام زمان را به پرندگانی تشبیه می‌کند که هر یک در گوشه‌ای از عالم پراکنده‌اند، اما قدرت الهی، چون مغناطیسی نیرومند، آنان را در زمان موعود گرد هم می‌آورد. این تجمع، نشانه‌ای از اقتدار بی‌حد الهی است که هیچ فاصله و پراکندگی‌ای نمی‌تواند در برابر آن مانع شود.

وجود موجودات در کرات دیگر

قرآن کریم به وجود موجودات در آسمان‌ها و زمین اشاره دارد و این امر را تحت قدرت الهی قرار می‌دهد:

وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ جَمْعِهِمْ إِذَا [مطلب حذف شد] : «از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین و آنچه از جنبندگان در آن‌ها پراکنده است، و او هرگاه بخواهد بر جمع‌آوری آن‌ها تواناست»)

واژه بث در این آیه، به پراکندگی موجودات در آسمان‌ها و زمین اشاره دارد و قدرت الهی را در آفرینش و جمع‌آوری این موجودات نشان می‌دهد. این آیه، وجود موجودات در کرات دیگر را تأیید می‌کند و این حقیقت را در زیر چتر قدرت بی‌کران الهی قرار می‌دهد.

درنگ: قدرت الهی، موجودات پراکنده در آسمان‌ها و زمین را در بر می‌گیرد و توانایی جمع‌آوری آن‌ها در زمان موعود، جلوه‌ای از اقتدار بی‌حد خداوند است.

جمع‌بندی

این نوشتار، با بررسی درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره و تحلیل‌های تفصیلی، به تبیین اسم قدرت در قرآن کریم پرداخت. قدرت الهی، چون خورشیدی درخشان، در تمامی آیات قرآنی می‌تابد و با صیغه‌های قدیر، قادر و مقتدر، جلوه‌های گوناگون خود را نمایان می‌سازد. قدیر، با تأکید بر دوام و ثبوت، غالب‌ترین صیغه در قرآن کریم است و جامعیت قدرت الهی را به نمایش می‌گذارد. متعلقات قدرت، از غیب و احیای مردگان تا خلق موجودات و نسخ آیات، همگی در زیر چتر این صفت ذاتی قرار دارند. داستان عزیر، نسخ آیات، جمع‌آوری یاران امام زمان و وجود موجودات در کرات دیگر، همگی مظاهر این اقتدار بی‌حد هستند. این تحلیل، با تکیه بر آیات قرآنی و ساختار استدلالی، قدرت الهی را به مثابه واقعیتی عینی و غیرقابل انکار به تصویر می‌کشد که تمامی هستی را در سیطره خود دارد. این اثر، مبنایی برای پژوهش‌های الهیاتی و عرفانی فراهم می‌آورد و خوانندگان را به تأمل در عمق این صفت ذاتی الهی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. کدام یک از اسامی الهی مرتبط با قدرت در قرآن کریم بیشترین تکرار را دارد؟

2. طبق متن درسگفتار، تعداد تکرار اسم 'قدیر' در قرآن کریم چند بار است؟

3. کدام باب از ابواب اشتقاقی در متن درسگفتار برای اسم 'قدیر' ذکر شده است؟

4. طبق متن، متعلق قدرت الهی در قرآن شامل چه چیزی است؟

5. اسم 'قدیر' در قرآن چند بار به تنهایی ذکر شده است؟

6. اسم 'قدیر' در قرآن همیشه به همراه اسامی دیگر مانند سمیع و بصیر ذکر شده است.

7. طبق متن، قدرت الهی شامل همه چیز از خیر و شر، جزئی و کلی، ظاهر و باطن می‌شود.

8. اسم 'قدیر' در قرآن تنها با صفت 'علیم' همراه شده است.

9. متن درسگفتار بیان می‌کند که قدرت الهی وابسته به غیر است.

10. طبق متن، خداوند در قرآن قدرت خود را به رخ مخلوقات می‌کشد.

11. تفاوت اصلی بین اسامی 'قدیر'، 'قادر' و 'مقتدر' از نظر تعداد تکرار در قرآن چیست؟

12. چرا اسم 'قدیر' اغلب به تنهایی در قرآن ذکر شده است؟

13. طبق متن، چرا خداوند در آیات قرآن متعلقات قدرت خود را به چشم می‌کشد؟

14. منظور از 'غیب السموات و الارض' در آیات مرتبط با قدرت الهی چیست؟

15. چرا ثبات در آیات قرآن به معنای تبدل و تغییر بیان شده است؟

پاسخنامه

1. قدیر

2. 45 بار

3. باب علم، نصر و ضرب

4. همه مخلوقات و موجودات

5. 40 بار

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. قدیر 45 بار، قادر 11 بار و مقتدر 4 بار در قرآن تکرار شده است.

12. زیرا قدرت الهی وابسته به غیر نیست و اصل در تمام صفات الهی است.

13. برای بیان تمامیت اقتدار الهی و اثبات قدرت بی‌نهایت خود.

14. غیب به معنای باطن هر موجود است که فقط خداوند و اولیای او تا حدی آن را می‌بینند.

15. زیرا خداوندی که می‌تواند متبدل شود، از جامد بودن قوی‌تر است.