متن درس
اسماء و صفات الهی: تحلیل فلسفی و قرآنی صفت قدرت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه دویست و هشت)
مقدمه: درآمدی بر صفت قدرت و چالشهای تفسیری آن
در نظام معرفتی اسلام، صفت «قدرت» از اسماء و صفات برجسته الهی است که چونان خورشیدی تابان، اقتدار بیکران حقتعالی را در آفرینش و تدبیر عالم متجلی میسازد. این صفت، در قرآن کریم با هئیتهای گوناگون چون «قادر»، «قدیر»، و «مقتدر» ظهور یافته و در برخی آیات، بهظاهر به معنای «اندازه» به کار رفته است. این تنوع ظاهری، چالشی عمیق در تفسیر ایجاد کرده است: آیا ماده «قدر» میتواند دو معنای متمایز (قدرت و اندازه) داشته باشد، یا باید به وحدت معنا پایبند ماند؟ این پرسش، که در قلب علوم قرآنی و الهیاتی جای دارد، نیازمند تحلیلی دقیق، فلسفی، و مبتنی بر اصول تفسیری است.
نوشتار حاضر، برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه دویست و هشت، به بازنویسی و تحلیل جامع این موضوع میپردازد.
بخش یکم: چالش وحدت معنا در ماده «قدر»
مسأله دوگانگی ظاهری در قرآن کریم
ماده «قدر» در قرآن کریم گاهی به معنای قدرت و گاهی بهظاهر به معنای اندازه ظهور یافته است. این دوگانگی ظاهری، پرسشی بنیادین را مطرح میکند: آیا یک ماده میتواند دو معنای متمایز داشته باشد، یا باید به وحدت معنای آن پایبند بود؟ اصل وحدت معنا، که در علوم ادبی و تفسیری قاعدهای استوار است، ایجاب میکند که ماده «قدر» در همه هئیتها (قدیر، قادر، مقتدر، و مقدر) به معنای واحد بازگردد. اما آیاتی چون آیه ۲۳ سوره مرسلات، این اصل را به چالش میکشد:
فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ
در این آیه، «قدر» بهظاهر به معنای اندازهگیری آمده، نه قدرت. این تناقض ظاهری، نیازمند تحلیلی عمیق است تا وحدت معنا حفظ شود.
نقد دوگانگی معنا
پذیرش دو معنای متمایز برای ماده «قدر» (قدرت و اندازه) با اصل وحدت معنا منافات دارد. اگر فرض کنیم «قدیر» و «قادر» به معنای قدرت و «مقدر» به معنای اندازه است، این دوگانگی، نظام معرفتی ماده را مختل میکند. از سوی دیگر، انکار معنای اندازه در آیاتی چون آیه مرسلات، خلاف ظاهر قرآن کریم است. این چالش، مانند دو راهیای است که سالک معرفت را در میانه حقیقت و ظاهر متوقف میسازد. راه حل، در یافتن نسبتی فلسفی میان قدرت و اندازه نهفته است که هر دو معنا را در چارچوبی واحد جای دهد.
جمعبندی بخش یکم
چالش دوگانگی ظاهری معنا در ماده «قدر»، پرسشی بنیادین در تفسیر قرآن کریم است. آیاتی چون آیه ۲۳ سوره مرسلات، که بهظاهر به معنای اندازهاند، اصل وحدت معنا را به آزمون میکشند. پذیرش دو معنا، نظام معرفتی ماده را مختل میکند، و انکار معنای اندازه، خلاف ظاهر آیات است. این بخش، زمینه را برای تحلیل فلسفی رابطه قدرت و اندازه فراهم میآورد تا وحدت معنا حفظ شود.
بخش دوم: رابطه فلسفی قدرت و اندازه
اصول فلسفی پیوند قدرت و اندازه
قدرت و اندازه، از منظر فلسفی، چون دو روی یک سکهاند که جداییناپذیرند. دو اصل بنیادین این رابطه را تبیین میکنند:
- اصل اول: قدرت بدون متعلق فعلیت ندارد. قدرت الهی، مانند نوری است که تا بر شیء نتابد، ظهور نمییابد. متعلق قدرت (مانند خلق نطفه یا احیای موجودات) آن را از قوه به فعل میرساند. برای مثال، وقتی گفته میشود «ان الله قادر على کل شیء»، متعلق «کل شیء» قدرت را فعلیت میبخشد.
- اصل دوم: متعلق قدرت بدون اندازه ممکن نیست. هر متعلقی، مانند نطفه در رحم، دارای نظم، حد، و اندازهای است. این اندازه، مانند قالبی است که متعلق قدرت را شکل میدهد. بدون اندازه، متعلق بینظم و بیهویت خواهد بود.
نتیجه این دو اصل، آن است که اندازه، لازمه متعلق قدرت است و دو مرتبه متأخر از قدرت. مانند معماری که برای ساخت بنایی عظیم، نخست قدرت طراحی و اجرا را داراست، سپس متعلق (بنا) را انتخاب میکند، و آن را با اندازه و نظم دقیق میسازد.
اندازه به مثابه ظهور قدرت
اندازه، نه معنایی مستقل از قدرت، بلکه مظهر و جلوه آن است. برای اندازهگیری یک دیوار، نیاز به دست، چشم، مغز، و ابزار است که همه مظاهر قدرتاند. بدون این قدرتها، اندازهگیری ممکن نیست. در قرآن کریم، وقتی از «قدر معلوم» یا «فقدرنا» سخن به میان میآید، این اندازهگیری، ظهور اقتدار الهی در متعلق (مانند نطفه) است. مانند نقاشی که با قلمموی قدرت، تابلویی منظم و دقیق میآفریند، خداوند با قدرت بیکران، عالم را با نظم و اندازه خلق میکند.
جمعبندی بخش دوم
رابطه فلسفی قدرت و اندازه، کلید حل چالش دوگانگی معنا در ماده «قدر» است. قدرت بدون متعلق فعلیت ندارد، و متعلق بدون اندازه ممکن نیست. اندازه، مانند آینهای است که اقتدار الهی را در نظم و چیدمان عالم بازمیتاباند. این تحلیل، زمینه را برای بررسی آیات قرآنی فراهم میکند تا نشان دهد چگونه «قدر» در همه موارد به معنای قدرت است.
بخش سوم: تحلیل آیات قرآنی مرتبط با صفت قدرت
بررسی آیه ۲۰-۲۳ سوره مرسلات
آیات ۲۰ تا ۲۳ سوره مرسلات، از برجستهترین آیاتیاند که صفت «قدر» را بهظاهر به معنای اندازه به کار بردهاند:
أَلَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ فَجَعَلْنَاهُ فِي قَرَارٍ مَكِينٍ إِلَىٰ قَدَرٍ مَعْلُومٍ فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ
این آیات، مراحل خلقت انسان از نطفه تا قرارگیری در رحم و تکامل آن را با زبانی فاخر و طمطراقآمیز بیان میکنند. «قدر معلوم» به مدت حمل (۹ ماه) اشاره دارد که نظم و اندازه متعلق قدرت الهی است. «فقدرنا» بر اقتدار الهی در چیدمان و تنظیم نطفه دلالت دارد، و «نعم القادرون» مدح قدرت بیکران خداوند است که این نظم را با کمال خلق کرده است.
تخفیف و تشدید در «فقدرنا»
در قرائت آیه «فقدرنا»، اختلاف قرائت میان تخفیف (فَقَدَرْنَا) و تشدید (فَقَدَّرْنَا) وجود دارد. قرائت تخفیف، که در میان اکثر قراء رایج است، به معنای اندازهگیری با اقتدار است. قرائت تشدید، که نزد اهل مدینه و کسائی آمده، بر شدت و کمال اظهار قدرت تأکید دارد. اما این اختلاف، در معنای ماده «قدر» تفاوتی ایجاد نمیکند. هر دو قرائت، مانند دو شعاع از یک خورشید، اقتدار الهی را در نظم و اندازه متعلق (نطفه) متجلی میسازند.
جمعبندی بخش سوم
آیات ۲۰ تا ۲۰ سوره مرسلات، با زبانی فاخر و طمطراقآمیز، اقتدار الهی را در خلقت انسان به نمایش میکشند. «قدر معلوم» و «فقدنرنا»، نظم و اندازه را بهعنوان مظهر قدرت الهی معرفی میکنند. اختلاف قرائت در تخفیف و تشدید، بر شدت اظهار قدرت تأکید دارد، اما ماده «قدر» در هر دو به معنای قدرت است. این تحلیل، وحدت معنا را در این آیات تأیید میکند.
بخش چهارم: نقد تفاسیر دوجانبه و دیدگاههای لغوی
بررسی تفاسیر طبرسی و راغب
برخی مفسران، مانند طبرسی در «مجمع البیان» و راغب در «مفردات»، ماده «قدر» را با دو معنای قدرت و اندازه تفسیر کردهاند:
- طبرسی: در جلد ۱۰ «مجمع البیان»، «قدر معلوم» را به مدت حمل (۹ ماه) و «فقدرنا» را به اندازهگیری خلقت (کوتاه یا بلند، مذکر یا مؤنث) تفسفیر کرده است. وی قرائت تخفیف را به معنای قدرت و قدرت قرائت تشدید را به معنای اندازه میداند، اما این دوگانگی را جایز میشمارد.
- راغب: در صفحه ۳۹۴ «مفردات»، تقدیر الهی را به دو وجه میداند: اعطای قدرت و تنظیم اندازه جایگاه اشیاء. وی معتقد است که «فقدرنا» با تشدید میتواند از قدرت باشد، و آیاتی چون «قدر اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ» (انعام: ۹۶) را به معنای اندازهگیری میآورد.
این تفاسیر، مانند دو شاخه از یک تنه، دو معنای قدرت و اندازه را برای «قدر» میپذیرند، اما به وحدت ماده توجه کافی ندارند.
نقد دوجانبه
پذیرش دو معنا برای «قدر»، مانند افزودن کلیدی از دست خود به قفل قرآن است که با وحیانیت آن سازگار نیست. قرآن کریم، چون نوری ناطق، خود معانی را بیان میکند. پیشنهاد «نعم المقدرون» به جای «نعم القادرون»، دخلتی در متن قرآنی است که با اصل امانت تفسیر منافات دارد. مانند آن است که نقاشی اثر استاد را با رنگهای بیگانه بیاراید. تفسیر صحیح، آن است که معنای ظاهر را با حفظ وحدت ماده تبیین کند.
جمعبندی بخش چهارم
تفاسیر طبرسی و راغب، با پذیرش دو معنای قدرت و اندازه برای ماده «قدر»، از اصل وحدت معنا فاصله میگیرندند. این رویکرد، مانند افزودن چیزی به متن وحیانی، با امانت تفسیر منافات دارد. تحلیل فلسفی نشان میدهد که اندازه، مظهر قدرت است و وحدت معنا در «قدر» باید حفظ شود.
بخش پنجم: قدرت و اندازه در نظام توحیدی
اقتدار الهی و ظهور در کثرهت
در آیه ۲۳ سوره مرسلات، استفاده از جمع «فقدرنا» و «نعم القادرون» به جای مفرد، توحید فعلی را متجلی میسازد. خداوند نه تنها خود قادر است، بلکه نطفه، رحم، و وملائکه را نیز قادر ساخته است. این اقتدار، مانند پادشاهی است که با فرمانش، همه عوامل عالم را به حرکت درمیآورد. نطفه که میجنبد، رحم که نگه میدارد، و ملائکه که واسطهاندند، همگی مظاهر قدرت الهیاند. این جمعآمدن، اقتداری بینظیر را نشان میدهد که در کثرت، وحدت را حفظ میکند.
نظم و اختیار در خلقت
اقتدار الهی، خلقت را نه جبری، بلکه اختیاری و منظم نشان میدهد. نطفه و رحم، با قدرتی که خداوند به آنها اعطا کرده، وظایف خود را انجام میدهند، اما این نظم، مانند دستگاهی خودکار نیست. گاهی نطفه میگیرد، گاهی نمیگیرد؛ گاهی رحم نگه میدارد، گاهی خیر. این تفاوتها، مانند امتحانات یک حکیم، اختیار و حکمت الهی را نشان میدهند. «نعم القادرون» به این اقتدار اشاره دارد که همه عوامل عالم، از نطفه تا ملائکه، در دربار قدرت او قادرند.
جمعبندی بخش پنجم
صفت «قدرت» در نظام توحیدی، اقتداری را متجلی میسازد که همه عوامل عالم را بهعنوان مظاهر قدرت الهی به کار میگیرد. جمعآمدن «فقدرنا» و «نعم القادرون» نشانگر توحید فعلی است که در کثرات، وحدت را حفظ میکند. این نظم اختیاری، حکمت و اقتدار بیکران حقتعالی را آشکار میسازددارد.
بخش ششم: نقد روشهای تفسیری غیرعلمی
مشکلات سبکهای منبری و کشکولوار
روشهای تفسیری که آیات و روایات را بدون نظم و تمرکز سرهم میکنند، مانند گونیای از شن است که بینظم ریخته میشود. این سبک، که در برخی حوزهها و منابر رایج است، از علم فاصله دارد و به جای تبیین، به سردرگمی میانجامد. مانند آن است که پژوهشگری به جای تحلیل یک آیه، دهها آیه و روایت را بیارتباط کنار هم نهد. چنین روشی، قرآن کریم را از نطق خود محروم میسازد و مخاطب را از فهم عمیق بازمیدارد.
روش علمی در تفسیر
تفسیر علمی، مانند کندوکاو در معدنی گرانبهاست که هر آیه را با دقت بررسی میکند. قرآن کریم، ناطق است و نیاز به انباشت بینظم آیات ندارد. روش صحیح، تمرکز بر یک آیه، تحلیل ماده و هئیت، و و پیوند با اصول فلسفی و تفسیری است. این روش، مانند تراش گوهر، معنا را آشکار میسازد و از گمراهی جلوگیری میکند.
جمعبندی بخش ششم
روشهای تفسیری غیرعلمی، مانند سبکهای منبری و کشکولوار، قرآن کریم را از نطق معنایی محروم میکنند و به جای فهم، سردرگمی میآفرینند. تفسیر علمی، با تمرکز و دقت، مانند کلیدی است که درهای معرفت قرآنی را میگشاید. این درس، بر ضرورت روش علمی در حوزههای تفسیر تأکید دارد.
جمعبندی نهایی
صفت «قدرت»، چون مشعلی فروزان در نظام معرفتی قرآن کریم، اقتدار بیکران حقتعالی را متجلی میسازد. چالش دوگانگی ظاهری در ماده «قدر» (قدرت و اندازه)، با تحلیل فلسفی رابطه این دو حل شده است. اندازه، مظهر متعلق قدرت است و دو مرتبه متأخر از آن. آیات سوره مرسلات، با لسان اندازه، اقتدار الهی را در خلقت نطفه به رخ میکشند. نقد تفاسیر دوجانبه نشان داد که پذیرش دو معنا، با وحدت ماده و امانت تفسیر منافات دارد. توحید فعلی در «فقدرنا نعم القادرون»، کثرت عوامل عالم را در نظمی اختیاری به وحدت میرساند.
نقد روشهای غیرعلمی، بر ضرورت تفسیر دقیق و متمرکز تأکید کرد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، منبعی جامع برای پژوهشگران الهیات و علوم قرآنی فراهم آورده و راهگشای سالکان معرفت خواهد بود. مانند دریایی ژرف، این تحلیل، گوهرهای معرفتی را به دست پژوهشگر میسپارد تا در مسیر حقیقتجویی بدرخشند.