متن درس
اسماء و صفات الهی: تحلیل مفهوم عظیم در قرآن کریم و تمایز آن با سایر اسماء اجلالی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۲۱)
دیباچه
در گستره الهیات و معرفتشناسی اسلامی، اسماء و صفات الهی از جایگاه ویژهای برخوردارند. این نوشتار، با تمرکز بر صفت «عظیم» بهعنوان یکی از اسماء حسنی الهی، به بررسی عمیق و روشمند این مفهوم در قرآن کریم و تمایز آن با سایر اسماء اجلالی نظیر کبیر، جلیل، و علی میپردازد. عظیم، بهعنوان صفتی چندوجهی و پویا، در قرآن کریم با کاربردهای گسترده و اشتقاقات گوناگون ظاهر شده و از منظر لغوی، قرآنی، فلسفی و عرفانی، حامل معانی عمیقی است.
بخش یکم: مفهومشناسی عظیم در قرآن کریم
عظیم بهعنوان صفت عام الهی
صفت عظیم، از جمله اسماء عامه الهی است که در قرآن کریم با اشتقاقات متعدد و کاربردهای گسترده بهکار رفته و بر خدا، مخلوقات، امور مادی و معنوی، خیر و شر اطلاق شده است. این جامعیت، عظیم را به صفتی پویا و چندوجهی در نظام اسماء حسنی تبدیل کرده که از دیگر صفات اجلالی متمایز میشود.
در قرآن کریم، واژه عظیم در ۸۵ مورد بهصورت «عظیم»، ۲۲ مورد بهصورت «عظیماً»، و در اشکال دیگر نظیر «عظام» و «اعظم» ظاهر شده است. بهعنوان مثال، در آیه شریفه:
﴿وَهُوَ [مطلب حذف شد] : «و او والا و عظیم است»)
عظیم بهعنوان وصف خداوند متعال بهکار رفته و عظمت ذاتی و مطلق الهی را نشان میدهد. این کاربرد، بیانگر جایگاه والای این صفت در توصیف ذات باریتعالی است.
کاربردهای غیرالهی عظیم
عظیم در قرآن کریم تنها به خداوند محدود نشده، بلکه بر امور غیرالهی نظیر عذاب، اجر، روز قیامت، بهتان، و حتی بتها (مانند حس عظیم) نیز اطلاق شده است. این کاربردها، نشاندهنده تقیدی بودن عظیم در غیر خدا هستند. بهعنوان مثال:
﴿لَهُمْ [مطلب حذف شد] : «برای آنان عذابی بزرگ است»)
و یا:
﴿إِنَّكَ لَعَلَىٰ [مطلب حذف شد] : «و تو بر خلقی عظیم هستی»)
این آیات، عظیم را بهعنوان صفتی وابسته و مقید به موضوع خاص معرفی میکنند. در این موارد، عظیم بهعنوان وصف امور محدود و مشخص، از عظمت مطلق الهی متمایز میشود.
بخش دوم: عظیم در نسبت به خداوند
اطلاقی بودن عظیم در وصف خدا
در نسبت به خداوند، صفت عظیم در قرآن کریم تنها در ۶ مورد بهکار رفته و بهصورت اطلاقی و مطلق، بدون تقید به جهت خاص، ظاهر شده است. این کاربرد، عظیم را به صفتی ذاتی و وجودی تبدیل میکند که عظمت بیکران الهی را در برابر حقارت مخلوقات نشان میدهد. بهعنوان نمونه:
﴿فَسَبِّحْ بِاسْمِ [مطلب حذف شد] : «پس به نام پروردگار عظیمت تسبیح گوی»)
در این آیه، عظیم بهعنوان وصف «رب» بهکار رفته و بر عظمت مطلق و بیقید الهی تأکید دارد. این اطلاق، با فلسفه اسلامی که صفات الهی را مطلق و غیرمرکب میداند، همخوانی دارد.
همراهی عظیم با سایر اسماء
یکی از ویژگیهای برجسته صفت عظیم در قرآن کریم، عدم استعمال آن بهتنهایی است. این صفت همواره با اسماء دیگر نظیر الله، رب، یا علی همراه بوده و این همافزایی، جایگاه اجلالی عظیم را در نظام اسماء حسنی نشان میدهد. بهعنوان مثال:
﴿وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ [مطلب حذف شد] : «و حفظ آن دو او را خسته نمیکند و او والا و عظیم است»)
این همراهی، عظیم را به صفتی مکمل و پویا در نظام اسماء الهی تبدیل کرده که با دیگر صفات اجلالی همافزایی دارد.
بخش سوم: تمایز عظیم با سایر اسماء اجلالی
تمایز عظیم با کبیر
صفت عظیم در مقابل حقیر قرار دارد، نه صغیر، برخلاف کبیر که در مقابل صغیر است. کبیر و صغیر از نظر کمیت متفاوتاند و قابل تبدیل به یکدیگرند، مانند کودکی که با رشد به کبیر تبدیل میشود. اما عظیم و حقیر از نظر ذاتی متفاوتاند و حقیر نمیتواند عظیم شود. این تمایز در استعمال واژه «عظم» برای استخوان نیز مشهود است:
﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ [مطلب حذف شد] : «گفت: پروردگارا! استخوانم سست شده است»)
استخوان به دلیل قوت و استحکام، نماد عظمت است، در حالیکه گوشت، به دلیل وابستگی و ناپایداری، حقیر تلقی میشود.
تمایز عظیم با جلیل و علی
عظیم، برخلاف جلیل که به بزرگی غیرمادی (مانند شأن و مقام) اشاره دارد، میتواند در امور مادی و غیرمادی بهکار رود. همچنین، برخلاف علی و رفیع که به رفعت و تحول وابستهاند، عظیم از ثبات ذاتی برخوردار است. بهعنوان مثال:
﴿ذَلِكَ [مطلب حذف شد] : «این است کامیابی عظیم»)
در این آیه، عظیم به فوز مادی و معنوی اطلاق شده و شمول آن را در هر دو حوزه نشان میدهد. این ثبات ذاتی، عظیم را از صفاتی نظیر رفیع و صعود که به تدرج و تحول وابستهاند، متمایز میسازد.
بخش چهارم: استعاره استخوان و گوشت در تبیین عظیم
استخوان بهعنوان نماد عظمت
در قرآن کریم، استعمال واژه «عظم» برای استخوان، به دلیل قوت و استحکام آن، بهعنوان نمادی از عظمت الهی بهکار رفته است. استخوان، شالوده بدن و عامل حرکت و دوام آن است، در حالیکه گوشت، بدون استخوان، ناتوان و فاسدشدنی است. این استعاره، عظمت الهی را در برابر حقارت مخلوقات نشان میدهد، مانند استخوانی که ستون فقرات عالم هستی است و گوشت که مظهر وابستگی و حقارت است.
قلب و مغز: مرتبهای فراتر از ناسوت
در پاسخ به این اشکال که کمال انسان به قلب و مغز (گوشت) وابسته است، باید گفت که قلب، مغز، و عواطف از جنس ملکوت (روح، عقل، و نفس) هستند و در ظرف ناسوت با گوشت و استخوان مقایسه نمیشوند. در ظرف ناسوت، استخوان عظیم و گوشت حقیر است، اما قلب و مغز به دلیل ملکوتی بودن، از این مقایسه مستثنا هستند. این تحلیل، با فلسفه اسلامی که بین مراتب ناسوت و ملکوت تمایز قائل است، همخوانی دارد.
بخش پنجم: عظیم و رابطه آن با ایمان و خلقت
نقش عظیم در ایمان
عظمت الهی، ایجاب میکند که انسان به خداوند ایمان بیاورد. کفر، ناشی از عدم درک این عظمت است، چنانکه در قرآن کریم آمده:
﴿إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ [مطلب حذف شد] : «زیرا او به خدای عظیم ایمان نمیآورد»)
این آیه، عظمت الهی را دلیل الزام ایمان معرفی میکند و کفر را نتیجه نادیده گرفتن این عظمت میداند.
عظیم و حفظ آسمان و زمین
عظمت الهی، علت توانایی خداوند در حفظ آسمان و زمین بدون خستگی است:
﴿وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ [مطلب حذف شد] : «و حفظ آن دو او را خسته نمیکند و او والا و عظیم است»)
این آیه، عظمت الهی را بهعنوان علت مدبریت کل هستی معرفی میکند و نشان میدهد که عظیم بودن خداوند، امکان حفظ نظام خلقت را فراهم میسازد.
بخش ششم: عظیم در فرهنگ اسلامی و نامگذاری
محدودیت عظیم در نامگذاری غیرالهی
صفت عظیم، به دلیل اطلاقی بودن در نسبت به خداوند، در نامگذاری غیرالهی بهصورت مطلق (مانند عظیمخان) بهکار نمیرود و معمولاً بهصورت عبدالعظیم استفاده میشود. این محدودیت، با فرهنگ اسلامی و احترام به اسماء الهی همخوانی دارد و نشاندهنده تقیدی بودن عظیم در غیر خدا است.
نقش استخوان در طول عمر
استحکام استخوان، بهعنوان نماد عظمت، در طول عمر انسان نقش کلیدی دارد. ضعف استخوان (پوکی استخوان) به کاهش عمر منجر میشود، در حالیکه گوشت زیاد، بار اضافی و عامل بیماری است. این تحلیل، با یافتههای علمی و دیدگاه عرفانی که استخوان را نماد عظمت و گوشت را مظهر حقارت میداند، همخوانی دارد.
جمعبندی
صفت عظیم، بهعنوان یکی از اسماء حسنی الهی، در قرآن کریم با جامعیت و پویایی بینظیری ظاهر شده است. این صفت، در نسبت به خداوند، اطلاقی و مطلق است و عظمت ذاتی و بیکران الهی را در برابر حقارت مخلوقات نشان میدهد. استعاره استخوان و گوشت، به زیبایی این رابطه را تبیین میکند: استخوان، بهعنوان نماد عظمت الهی، شالوده هستی است و گوشت، بهعنوان مظهر مخلوقات، وابسته و حقیر. عظیم، در مقایسه با سایر اسماء اجلالی نظیر کبیر، جلیل، و علی، از ثبات ذاتی برخوردار است و در امور مادی و غیرمادی بهکار میرود. قلب و مغز، به دلیل ملکوتی بودن، از این مقایسه ناسوتی مستثنا هستند. عظمت الهی، ایمان را الزام میکند و حفظ نظام خلقت را ممکن میسازد. این بررسی، بر ضرورت تحلیل دقیق و روشمند اسماء حسنی با توجه به دلالتهای لغوی، قرآنی، فلسفی و عرفانی تأکید دارد و دعوتی است به بازنگری در تبیینهای سنتی برای دستیابی به معرفتی عمیقتر.