متن درس
اسماء و صفات الهی: تبیین مفهوم عظیم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۲۳)
دیباچه
مفهوم «عظیم» بهعنوان یکی از اسماء حسنی الهی، از جایگاه والایی در معارف اسلامی برخوردار است. این صفت، که در ذات باریتعالی بهصورت مطلق و ذاتی متجلی است، دریچهای است به سوی فهم عظمت بیکران حقتعالی و تأثیر آن در سلوک معنوی انسان. درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نگاهی عمیق و چندلایه، این مفهوم را از منظرهای قرآنی، فلسفی، کلامی و عرفانی بررسی کرده و تبیینی جامع ارائه داده است.
بخش نخست: چیستی عظیم و جایگاه آن در اسماء حسنی
ماهیت اطلاقی و ذاتی عظیم
عظیم، صفتی است که در خداوند بهصورت مطلق و ذاتی متجلی است و از هرگونه قید و وابستگی به غیر، منزه است. این اطلاق، عظیم را از صفاتی که به فعل یا متعلق وابستهاند، متمایز میسازد. عظمت الهی، چونان اقیانوسی بیکران است که هیچ ساحلی آن را محدود نمیکند و در ذات، صفات و افعال حقتعالی جاری است.
| درنگ: عظیم در خداوند صفتی ذاتی و مطلق است که به هیچ حیثیت یا متعلقی وابسته نیست. |
در قرآن کریم، آیه ﴿هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ﴾ (بقره: ۲۵۵) این صفت را بهصورت مطلق وصف ذات الهی میداند: «و او والا [مطلب حذف شد] ). این اطلاق، نشاندهنده استقلال عظمت الهی از هرگونه قید و محدودیت است.
دشواری ادراک عظمت ذاتی
ادراک عظمت ذاتی خداوند، به دلیل محدودیت وجودی انسان، کاری بس دشوار است. این عظمت، چونان قلهای رفیع است که جز با سلوک، صفا و طمأنینه نمیتوان به آن نزدیک شد. انسان، به دلیل کوچکی وجودیاش، از وصول به کُنه این عظمت عاجز است، هرچند ادراک جلوههای آن از طریق قرب و تخلق ممکن است.
| درنگ: ادراک عظمت ذاتی خداوند به دلیل محدودیت وجودی انسان دشوار است و تنها از طریق سلوک و تخلق به این صفت ممکن میشود. |
این دشواری، ریشه در ماهیت عظیم بهعنوان معقول ثانی فلسفی دارد. برخلاف معقولات اولی، مانند خرما که ادراکشان آسان است، عظمت، مانند محبت یا علم، در ذهن تصور میشود، اما اتصاف آن در خارج واقعی است و فهم آن نیازمند تأمل عمیق است.
شباهت عظیم و لطيف در دشواری ادراک
عظیم، از اسماء جلالی، و لطيف، از اسماء جمالی، هر دو در دشواری ادراک مشابهاند. این دو صفت، برخلاف اسمائی مانند رحمن یا رزاق که ادراکشان آسانتر است، به دلیل معقول ثانی بودن، از دسترس ذهن عادی انسان دورند. عظیم و لطيف، چونان دو بال پرندهای هستند که در آسمان معرفت پرواز میکنند و تنها با بالهای سلوک و معرفت میتوان به آنها نزدیک شد.
| درنگ: عظیم و لطيف، به دلیل معقول ثانی بودن، در دشواری ادراک مشابهاند و از اسمائی مانند رحمن و رزاق متمایزند. |
این شباهت، نشاندهنده پیوند عمیق میان اسماء جلالی و جمالی در نظام الهی است که هر دو به معرفتی عمیق و سلوکی عملی نیاز دارند.
جمعبندی بخش نخست
عظیم، صفتی ذاتی و مطلق در خداوند است که به هیچ قید یا متعلقی وابسته نیست. ادراک این صفت، به دلیل محدودیت وجودی انسان، دشوار است و تنها از طریق سلوک و تخلق ممکن میشود. شباهت عظیم و لطيف در دشواری ادراک، جایگاه ویژه این دو صفت را در نظام اسماء حسنی نشان میدهد. این بخش، بنیانی است برای کاوشهای عمیقتر در نقد تعاریف سنتی و آثار عظیم در سلوک.
بخش دوم: نقد تعاریف سنتی عظیم
نقد تعریف عظیم به قدرت یا جثه
برخی، مانند مؤلف روحالارواح، عظیم را به قدرت الهی یا جثه محدود کردهاند، اما این تعاریف، عظمت را تقیدی میکنند. عظمت الهی، نه به جثه (که خداوند از آن منزه است) و نه صرفاً به قدرت، بلکه در ذات، صفات و افعال او جاری است. تعریف عظیم به قدرت، چونان فروکاستن خورشید به پرتوی آن است که جامعیت حقیقت را نادیده میگیرد.
| درنگ: عظمت الهی به جثه یا قدرت محدود نمیشود، بلکه در ذات، صفات و افعال حقتعالی جاری است. |
در قرآن کریم، آیه ﴿سُبْحَانَهُ مَا أَعْظَمَ شَأْنَهُ﴾ (اشاره به عظمت شأن الهی) بر جامعیت این صفت تأکید دارد. این آیه، عظمت را به شأن الهی نسبت میدهد که فراتر از هر قید مادی یا فعلی است.
نقد تعاریف شیخ صدوق
شیخ صدوق در توحید خود، عظیم را در چهار معنا تعریف کرده است: ۱) سيد (بزرگ قوم)، ۲) غالب (غلبه بر اشیاء)، ۳) سلطان (به دلیل خضوع غیر)، ۴) مجید (دارای مجد). این تعاریف، به دلیل تقیدی بودن، نمیتوانند عظمت ذاتی را تبیین کنند:
- سيد: تعریف عظیم به سيد، اعتباری و اضافی است، زیرا سيد قوم به بزرگ بودن در قوم وابسته است. این تعریف، عظمت را به جایگاه اجتماعی یا قومی فرومیکاهد، درحالیکه عظمت الهی ذاتی و مستقل است.
- غالب: تعریف عظیم به غلبه بر اشیاء، عظمت را فعلی و وابسته به غیر میکند. اگر اشیائی نباشد، این عظمت تحقق نمییابد، که با اطلاق ذاتی عظیم ناسازگار است.
- سلطان: تعریف عظیم به سلطان، به دلیل خضوع غیر، نیز فعلی است. این تعریف، عظمت را به وجود مخلوقات خاضع وابسته میکند و مقابل آن را ذلیل (نه حقیر) میداند، که با معنای عظیم ناسازگار است.
- مجید: تعریف عظیم به مجید، به دلیل نیاز به صفتی دیگر (مجد)، تقیدی است. عظیم و مجید، هرچند هر دو از اسماء اجلالیاند، اما معانی متفاوتی دارند و نمیتوان یکی را به دیگری فروکاست.
| درنگ: تعاریف شیخ صدوق از عظیم، به دلیل تقیدی و وابسته بودن به غیر، نمیتوانند عظمت ذاتی و اطلاقی خداوند را بازتاب دهند. |
این نقدها، ضرورت روششناسی دقیق در تعریف اسماء الهی را نشان میدهند، زیرا تعاریف تقیدی، حقیقت عظمت را تحریف میکنند.
تمایز مقابل عظیم (حقیر) با ذلیل و دنی
عظیم در مقابل حقیر است، نه ذلیل یا خاضع. حقارت به ناچیزی ذاتی اشاره دارد، درحالیکه ذلت به فروپاشی اراده و خضوع به انقیاد دلالت میکند. این تمایز، نقص تعاریف شیخ صدوق را آشکار میسازد، زیرا ذلیل مقابل عظیم نیست، همانگونه که علی در مقابل دنی است، نه حقیر.
| درنگ: عظیم در مقابل حقیر است، نه ذلیل یا خاضع، و این تمایز، تعاریف تقیدی را باطل میکند. |
در قرآن کریم، آیه ﴿إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ العَظِيمِ﴾ (حاقه: ۳۳) عظمت را در برابر حقارت کفر قرار میدهد: «زیرا او به خدای [مطلب حذف شد] ). این آیه، عظمت را صفتی ذاتی معرفی میکند که مقابل آن حقارت است.
جمعبندی بخش دوم
نقد تعاریف سنتی، بهویژه آنچه شیخ صدوق ارائه کرده، نشاندهنده ضرورت روششناسی دقیق در تحلیل اسماء حسنی است. عظیم، صفتی ذاتی و مطلق است که به جثه، قدرت یا صفات فعلی محدود نمیشود. تمایز میان حقارت و ذلت، نقص تعاریف تقیدی را آشکار میسازد. این بخش، راه را برای بررسی آثار عظیم در سلوک و عبادت هموار میکند.
بخش سوم: آثار عظیم در سلوک و عبادت
تخلق به عظیم و وصول به عظمت الهی
تخلق به اسم عظیم، مسیری است برای وصول به عظمت الهی که از طریق درک حقارت ذاتی انسان ممکن میشود. این حقارت، چونان آینهای است که عظمت بیکران حق را در برابر سالک آشکار میسازد. امام سجاد علیهالسلام با عباراتی چون «أنا أقل الأقلین» یا «أسئلك مسألة حقير ذليل»، این حقارت را در برابر عظمت الهی نشان دادهاند.
| درنگ: وصول به عظمت ذاتی خداوند از طریق درک حقارت ذاتی انسان و فنای وجودی ممکن است. |
در قرآن کریم، آیه ﴿فَلَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ﴾ (حشر: ۲۱) به خضوع در برابر عظمت الهی اشاره دارد: «اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، آن را از خشیت خدا خاشع [مطلب حذف شد] ). این آیه، حقارت موجودات در برابر عظمت الهی را نشان میدهد.
مراتب آثار تخلق به عظیم
تخلق به عظیم، آثار متعددی در سلوک انسانی دارد که در چهار مرحله متجلی میشود:
- مرحله اول: رفع نواقص – اسم عظیم برای دفع فقر، غربت و دشمنان پیچیده (غیرجلالی) مؤثر است. این اثر، چونان کلیدی است که قفلهای مادی و معنوی را میگشاید.
- مرحله دوم: کسب دولت و عزت – عظیم، در کنار اسمائی مانند علی، غفور و رحیم، برای کسب مقام، منصب و کثرت مؤثر است. این اثر، چونان تاجی است که بر سر سالک نهاده میشود.
- مرحله سوم: کمالات نفسانی – عظیم برای قوت قلب، صفا، استحکام، دفع وسواس و کاستیهای نفسانی مؤثر است. این مرحله، چونان پلی است که سالک را به سوی کمالات معنوی هدایت میکند.
- مرحله چهارم: هیمان و رؤیت عجایب – تخلق به عظیم به حیرت در عظمت الهی و رؤیت عجایب منجر میشود. سالک در این مرحله، چونان پرندهای است که در آسمان عظمت الهی پرواز میکند و غرق در حیرت میشود.
| درنگ: تخلق به عظیم، از رفع نواقص تا وصول به هیمان و رؤیت عجایب را در بر میگیرد و سالک را به کمالات معنوی میرساند. |
این مراحل، با سلوک عرفانی همخوانی دارند و نشاندهنده تأثیر عمیق اسم عظیم در تحول وجودی انسان است.
کاربرد عظیم در عبادت
استفاده از اسم عظیم در عبادت، مانند ذکر «یا عظیم» در قنوت یا سجده، نیازمند فهم معنای حقیقی آن است تا قصد انشاء بهدرستی محقق شود. این ذکر، چونان نوری است که قلب سالک را به سوی عظمت الهی روشن میسازد. بدون معرفت، عبادت به سطحی مکانیکی فرومیغلتد و از انس با معبود بازمیماند.
| درنگ: ذکر «یا عظیم» در عبادت، با قصد انشاء، نیازمند فهم معنای حقیقی عظمت است تا به کمال معنوی منجر شود. |
در قرآن کریم، آیه ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾ (فاتحه: ۵) نمونهای از تخاطب انشایی است: «تنها تو را میپرستیم و تنها از [مطلب حذف شد] ). این آیه، الگویی برای ذکر اسماء الهی با حضور قلب و معرفت است.
جمعبندی بخش سوم
تخلق به عظیم، سالک را از رفع نواقص به سوی هیمان و رؤیت عجایب هدایت میکند. این صفت، در عبادت و سلوک، نیازمند معرفت و قصد انشاء است تا به کمال معنوی منجر شود. مراتب آثار عظیم، از دفع فقر تا وصول به حیرت الهی، نشاندهنده عمق تأثیر این اسم در تحول وجودی انسان است.
بخش چهارم: عظیم و اجلال امام سجاد علیهالسلام
اجلال سجadie: مظهر عظمت الهی
امام سجاد علیهالسلام، مظهر اجلال الهی است که با عظمت نفسانی، قافله کربلا را حفظ کرد و دشمنان را از تعرض بازداشت. این اجلال، چونان ذوالفقاری معنوی است که در برابر دشمنان، اقتداری غیرملموس و غیرقابل ادراک ایجاد کرد.
| درنگ: اجلال امام سجاد علیهالسلام، مظهر عظمت الهی است که قافله کربلا را حفظ کرد و دشمنان را از تعرض بازداشت. |
این اجلال، برخلاف شجاعت حسینی یا جلال موسوی، معقول ثانی است و ادراک آن برای ذهن عادی دشوار است. در تاریخ کربلا، این عظمت نفسانی بود که دشمنان را از درک خطر نسل امامت بازداشت و حريم امام را حفظ کرد.
تمایز اجلال سجadie با شجاعت حسینی و جلال موسوی
اجلال امام سجاد علیهالسلام از شجاعت حسینی و جلال موسوی متمایز است. شجاعت حسینی و جلال موسوی، معقول اولی و قابل ادراکاند، اما اجلال سجadie، معقول ثانی است و در عبارات صحیفه سجadie متجلی است. این اجلال، چونان نوری است که در تاریکی کربلا درخشید و قافله را به منزل رساند.
| درنگ: اجلال سجadie، به دلیل معقول ثانی بودن، از شجاعت حسینی و جلال موسوی متمایز است و در صحیفه سجadie متجلی شده است. |
این تمایز، نشاندهنده جایگاه والای امام سجاد علیهالسلام در ظهور عظمت الهی است که فراتر از ادراک عادی است.
صحیفه سجadie و برتری اجلالی بر نهجالبلاغه
صحیفه سجadie، در جهات اجلالی، از نهجالبلاغه پیشی گرفته و به دلیل تمرکز بر عظمت و حیرت الهی، اختالقرآن است. عباراتی چون «أنا أقل الأقلین» یا «أسئلك مسألة حقير ذليل»، حیرت در برابر عظمت الهی را نشان میدهند و این اثر را به اوج میرسانند.
| درنگ: صحیفه سجadie، در جهات اجلالی، از نهجالبلاغه پیشی گرفته و اختالقرآن است. |
این برتری، ریشه در تمرکز صحیفه بر عظمت و حیرت الهی دارد که آن را از سایر متون مقدس متمایز میکند.
جمعبندی بخش چهارم
اجلال امام سجاد علیهالسلام، مظهر عظمت الهی است که قافله کربلا را حفظ کرد و در صحیفه سجadie متجلی شد. این اجلال، از شجاعت حسینی و جلال موسوی متمایز است و به دلیل معقول ثانی بودن، ادراک آن دشوار است. صحیفه سجadie، به دلیل تمرکز بر عظمت و حیرت الهی، جایگاه والایی در میان متون مقدس دارد.
نتیجهگیری کلی
تبیین مفهوم عظیم در این نوشتار، عمق و پیچیدگی این صفت الهی را آشکار ساخت. عظیم، صفتی ذاتی و مطلق است که به هیچ قید یا متعلقی وابسته نیست. ادراک آن، به دلیل محدودیت وجودی انسان، دشوار است و تنها از طریق تخلق و فنای وجودی ممکن میشود. نقد تعاریف سنتی، بهویژه آنچه شیخ صدوق ارائه کرده، ضرورت روششناسی دقیق در تحلیل اسماء حسنی را نشان داد. تخلق به عظیم، از رفع نواقص تا وصول به هیمان و رؤیت عجایب را در بر میگیرد. اجلال امام سجاد علیهالسلام، مظهر عظمت الهی است که در صحیفه سجadie متجلی شده و از نهجالبلاغه در جهات اجلالی پیشی گرفته است. این اثر، دعوتی است به بازنگری در روشهای کلامی و بهرهمندی عملی از اسماء الهی در سلوک و عبادت.
| با نظارت صادق خادمی |