در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 225

متن درس





تحلیل و تبیین اسم «علی» در نظام اسماء حسنی: اشراف ذاتی و دشواری تخلق

تحلیل و تبیین اسم «علی» در نظام اسماء حسنی: اشراف ذاتی و دشواری تخلق

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۲۵)

مقدمه

در منظومه معرفتی الهیات اسلامی، اسماء حسنی الهی چونان آیینه‌هایی درخشان، جلوه‌های بی‌کران ذات باری‌تعالی را متجلی می‌سازند. اسم «علی»، به‌عنوان یکی از این جواهر تابناک، اشراف و بلندی ذاتی حق را بازمی‌نمایاند و در عین حال، به دلیل عمق و عظمتش، تخلق به آن در سلوک عرفانی چالش‌هایی بس دشوار پیش روی سالک می‌نهد. این نوشتار، که برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۲۲۵ است، به تحلیل جامع این اسم از منظرهای لغوی، قرآنی، فلسفی و عرفانی می‌پردازد. با تکیه بر ماده «علو» به‌عنوان ریشه این اسم، وحدت معنای آن، ذاتی و ثبوتی بودنش، و دشواری‌های سلوکی تخلق به آن بررسی می‌شود.

بخش اول: مبانی لغوی و مفهومی اسم «علی»

وحدت معنای ماده «علو»

ماده «علو»، که ریشه اسم «علی» و مشتقات آن چون «علا» و «علوّ» است، در همه صیغه‌ها و هیأت‌ها به معنای اشراف و بلندی حقیقی است. برخلاف برخی تعابیر که این ماده را به معانی متعدد یا مقید به مکان تفسیر می‌کنند، «علو» حقیقتی واحد دارد که از هرگونه محدودیت مکانی یا جهتی منزه است. این اشراف، گاه در ساحت ممدوح، چون وصف ذات الهی، و گاه در ساحت مذموم، چون طغیان فرعون، به کار می‌رود، اما معنای بنیادین آن ثابت می‌ماند.

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي ٱلْأَرْضِ (سوره قصص: ۴، : «فرعون در زمین سرکشی کرد») این آیه، کاربرد «علا» را در معنای طغیان نشان می‌دهد، اما اشراف و بلندی در آن حفظ شده است. در مقابل، هُوَ ٱلْعَلِيُّ ٱلْعَظِيمُ (سوره بقره: ۲۵۵، : «و او والا و عظیم است») «علی» را به‌عنوان وصف ذاتی حق معرفی می‌کند. این وحدت معنا، با تحلیل لغوی ابن‌فارس در «مقاییس اللغه» (ج۴، ص۱۲۳) همخوانی دارد که «علو» را به سمو و ارتفاع حقیقی تعریف می‌کند، نه صرف صعود مکانی.

درنگ: ماده «علو» در همه مشتقات، از جمله «علی» و «علا»، به معنای اشراف و بلندی حقیقی است و از هرگونه تعدد معنا یا تقید به مکان منزه است.

نقد تعاریف محدود «علو»

برخی کتب لغت، «علو» را به معانی محدود یا لوازمی چون صعود، تجبر، صلابت یا شدت فروکاسته‌اند. این تعاریف، گرچه در مواردی به لوازم «علو» اشاره دارند، معنای اصلی آن را مخدوش می‌سازند. برای نمونه، «مصباح المنیر» (فیومی، ص۴۵۶) «علو» را به مکان مشرف یا صعود مکانی مقید می‌کند، حال آنکه «علو» اشرافی است که از مکان و جهت فراتر می‌رود. ابن‌فارس در «مقاییس اللغه» (ج۴، ص۱۲۳) آن را به سمو و ارتفاع تعریف می‌کند، اما این سمو در «علو» حقیقی و در اسم ظاهری است. همچنین، «کتاب الاشتقاق» (ابن‌دُرَید، ص۲۹۸) «علو» را به صلابت و شدت معنا کرده، در حالی که این‌ها لوازم «علو»اند، نه معنای اصلی آن.

راغب اصفهانی در «مفردات» (ص۵۱۲) نیز گرچه «علا» را در هر دو ساحت ممدوح و مذموم به کار می‌برد، اما تأکید دارد که «علی» تنها در وصف الهی و ممدوح صادق است. این تمایز، نشان‌دهنده دقت در تفکیک معنای ماده از هیأت‌های اشتقاقی است. بنابراین، «علو» نه به صعود مکانی، نه به تجبر و نه به صلابت محدود می‌شود، بلکه اشرافی است که در ذات الهی به‌صورت اطلاقی و در غیر او به‌صورت نسبی متجلی است.

درنگ: «علو» به صعود، تجبر، صلابت یا شدت محدود نیست؛ این‌ها لوازم «علو»اند، و معنای اصلی آن اشراف حقیقی است که از مکان و جهت منزه است.

بخش دوم: جایگاه «علی» در نظام صفات الهی

ذاتی و ثبوتی بودن «علی»

«علی» از صفات ذاتی و ثبوتی حق است، نه فعلی یا سلبی. برخلاف صفات فعلی چون «رازق» که به متعلق (مرزوق) نیاز دارند، «علی» در ذات، صفات و افعال الهی صادق است بدون نیاز به غیر. این صفت، چونان علمی که به ذات متصل است، در خارج به‌صورت معقول ثانی فلسفی (وصف حقیقی) متجلی می‌شود. به بیان ملا صدرا در «اسفار اربعه» (ج۶، ص۷۸)، «علی» از صفات ذاتی است که در مراتب وجودی، از ذات باری تا افعال او، ساری و جاری است.

هُوَ ٱلْعَلِيُّ ٱلْعَظِيمُ (سوره بقره: ۲۵۵، : «و او والا و عظیم است») این آیه، «علی» را وصفی ذاتی معرفی می‌کند که به ذات حق متصل است. حدیث شریف «العلي صفة ذاتية لا تحتاج إلى متعلق» (کلینی، کافی، ج۱، ص۱۱۲) نیز بر این اصل تأکید دارد. برخلاف راغب که گاه «علی» را تنزیهی می‌داند، این صفت وصفی حقیقی است که وجود الهی را در بلندی مطلق نشان می‌دهد.

درنگ: «علی» صفتی ذاتی و ثبوتی است که در ذات، صفات و افعال حق صادق است و نیازی به متعلق ندارد.

نقد معنای سلبی «علی»

برخی آیات قرآن کریم، مانند تَعَالَىٰ عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيرًا (سوره اسراء: ۴۳، : «او بس والا و برتر از آن است که می‌گویند، بلندی‌ای بزرگ») به دلیل قرینه «عما یقولون» و «سبحانه»، معنای تنزیهی دارند. اما این معنای سلبی به هیأت جمله و قرائن آن مربوط است، نه به ماده «علو» یا اسم «علی». «علی» وصفی ثبوتی است و نه صرف تنزیه. این تمایز، با تحلیل راغب در «مفردات» (ص۵۱۲) همخوانی دارد که «علی» را مختص وصف ممدوح الهی می‌داند.

به تعبیر فلسفی، «علی» چون علم، معقول ثانی فلسفی است که در ذهن به ذات عروض می‌کند و در خارج به آن متصل است. بنابراین، گرچه تنزیه از لوازم «علی» است، معنای اصلی آن اشراف وجودی و بلندی حقیقی است. این نقد، از خلط معنای ماده با هیأت‌های اشتقاقی جلوگیری می‌کند و جایگاه «علی» را در نظام صفات الهی روشن می‌سازد.

درنگ: «علی» معنای سلبی ندارد و وصفی ثبوتی است؛ معنای تنزیهی در برخی آیات به هیأت جمله و قرائن آن مربوط است، نه ماده «علو».

تقابل مفهومی و مصداقی «علی»

«علو» از حیث مفهوم، صفتی اضافی و متقابل با «سفل» است، اما از حیث مصداق، در ذات الهی اطلاقی و بی‌مقابل است. در غیر حق، «علو» نسبی است و در برابر «دانی» قرار می‌گیرد، اما در حق، «سفل» همان ظهورات فعلی و فیض‌های الهی است که از بلندی ذاتی او سرچشمه می‌گیرند. این تمایز، با کلام امام صادق علیه‌السلام در «توحید صدوق» (ص۱۴۵) همخوانی دارد که فرمود: «الله أكبر ليس كما يقولون، بل هو أكبر من كل شيء بلا مقابل».

سَبِّحِ ٱسْمَ رَبِّكَ ٱلْأَعْلَىٰ (سوره اعلی: ۱، : «نام پروردگارت را که والاتر است تسبیح کن») این آیه، «علو» را در ساحت اطلاقی و بی‌مقابل نشان می‌دهد. در مقابل، در موجودات، «علو» نسبی است و عالی در برابر دانی قرار می‌گیرد. این تحلیل، وحدت مفهوم «علو» را در خدا و خلق حفظ می‌کند، اما مصادیق آن را متمایز می‌سازد.

درنگ: «علو» مفهوماً متقابل با «سفل» است، اما مصداقاً در حق اطلاقی و بی‌مقابل، و در خلق نسبی و متقابل است.

بخش سوم: تخلق به اسم «علی» در سلوک عرفانی

دشواری تخلق به «علی»

تخلق به اسم «علی» در سلوک عرفانی، چون صعود به قله‌ای رفیع، دشوار و پرچالش است. این اسم، که زلزال اسماء خوانده شده، وجود سالک را به لرزه درمی‌آورد و تلاشی وجودی در او پدید می‌آورد. برخلاف برخی اسماء که با ذکر ساده، انس می‌یابند، «علی» نیازمند مقدمات و شرایطی خاص است. سالک باید خود را به «صرف العدم» و «تنزیل ظهوری» برساند، یعنی از هرگونه انانیت و خودبینی رها شود. تواضع، صفا، بلاکشی و دردمندی، از شروط اساسی این تخلق‌اند.

به تعبیر عرفانی، دل سالک باید چون آیینه‌ای صیقلی، از هر کینه و غیر تهی باشد. این صفا، تنها با تحمل بلا و غربت حاصل می‌شود. ابن‌عربی در «فتوحات مکیه» (ج۲، ص۱۲۳) تخلق به صفات الهی را سفری می‌داند که در آن سالک باید خود را در برابر امواج بلا تسلیم کند. «علی»، چونان آتشی گدازان، سالک را در کوره غربت و سوز می‌گدازد تا به قرب الهی نائل آید.

درنگ: تخلق به «علی» دشوار است و نیازمند تواضع، صفا، بلاکشی و دردمندی است که سالک را به فنای وجودی و قرب الهی می‌رساند.

شرایط سلوکی تخلق به «علی»

تخلق به «علی» آدابی دقیق و شرایطی خاص می‌طلبد که چونان کلیدی برای گشودن درهای این اسم عمل می‌کنند. این شرایط، که در تصوف اسلامی ریشه دارند، عبارت‌اند از:

  • غسل و طهارت: برای پاکیزگی جسم و روح و آمادگی برای ذکر.
  • خلوت: برای تمرکز و دوری از اغیار.
  • مداومت و طول مدت: برای انس عمیق با اسم.
  • تلبس به لباس سفید: نماد صفا و بیاض نفسانی.
  • مصرف سیب: برای دفع کدورات نفسانی و ایجاد آرامش.
  • پرهیز از غذاهای سنگین: مانند گوشت و گندم که خوراک حیوانی‌اند و مانع صفا می‌شوند.

این آداب، که در تجارب عرفانی اولیاء ریشه دارند، سالک را برای دریافت فیض این اسم آماده می‌سازند. سیب، به‌عنوان میوه‌ای سبک و صافی‌بخش، کدورات نفسانی را می‌زداید و دل را برای انس با «علی» مهیا می‌کند. پرهیز از گوشت و گندم نیز از سنگینی نفس می‌کاهد و روح را به سوی بلندی سوق می‌دهد.

درنگ: تخلق به «علی» نیازمند غسل، خلوت، مداومت، لباس سفید، مصرف سیب و پرهیز از غذاهای سنگین است که سالک را برای انس با این اسم آماده می‌کنند.

آثار تخلق به «علی»

تخلق به «علی» دل را چون صفحه‌ای حق‌مدار می‌گستراند و سالک را به فنای وجودی و رؤیت حق می‌رساند. اما این مسیر، با غربت، سوز و اشک همراه است. ذکر خفی «هو العلی» یا «علی» به تنهایی، چونان نوری در ظلمات، دل را به سوی حق هدایت می‌کند، اما این نور با بلا و دردمندی درآمیخته است. حال امام علی علیه‌السلام در برابر ضربت، که فرمود: «فزت و رب الکعبه»، نمونه‌ای والا از این تخلق است که در آن، غربت و بلا به لذت قرب الهی بدل می‌شود.

أَنَا رَبُّكُمُ ٱلْأَعْلَىٰ (سوره نازعات: ۲۴، : «من پروردگار والای شما هستم») این آیه، گرچه در طغیان فرعون به کار رفته، اما در ساحت الهی به قرب و فنای وجودی اشاره دارد. تخلق به «علی»، سالک را به مقامی می‌رساند که جز حق، هیچ نمی‌بیند، اما این مقام با سوز و اشک درآمیخته است.

درنگ: تخلق به «علی» دل را حق‌مدار کرده و به فنای وجودی و قرب الهی می‌رساند، اما با غربت، سوز و اشک همراه است.

بخش چهارم: تجلی «علی» در وجود امام علی علیه‌السلام

امام علی علیه‌السلام، مظهر اسم «علی»

امام علی علیه‌السلام، چونان آیینه‌ای تمام‌نما، مظهر تام اسم «علی» است. صفا، دردمندی و غربت او در برابر ضربت، که با شادی قرب الهی همراه بود، این تجلی را به روشنی نشان می‌دهد. نام‌گذاری فرزندانش به «علی» (علی‌اکبر، علی‌اصغر، علی‌اوسط) و فراوانی این نام در میان ائمه علیهم‌السلام، عظمت این اسم را متجلی می‌سازد.

حال امام در لحظه ضربت، که فرمود: «فزت و رب الکعبه»، چونان قله‌ای رفیع در سلوک عرفانی است که در آن، بلا به لذت قرب بدل می‌شود. این حال، با آنچه در دعای جوشن کبیر آمده، که «علی» در صدر اسماء قرار گرفته، همخوانی دارد. غزالی در «المقصد الأسنی» (ص۹۸) اولیاء را مظاهر اسماء الهی می‌داند که در وجودشان، صفات حق متجلی می‌شود. امام علی علیه‌السلام، در این معنا، مظهر تام «علی» است که با صفا و بلاکشی به مقام قرب نائل آمد.

درنگ: امام علی علیه‌السلام مظهر تام اسم «علی» است که با صفا، غربت و بلاکشی به مقام قرب الهی نائل آمد.

جمع‌بندی

اسم «علی»، چونان نگینی در تاج اسماء حسنی، اشراف و بلندی ذاتی حق را متجلی می‌سازد. این صفت، که از ماده «علو» سرچشمه می‌گیرد، حقیقتی واحد دارد که در همه مشتقات، از جمله «علا» و «علوّ»، به معنای اشراف حقیقی است. «علی» صفتی ذاتی و ثبوتی است که در ذات، صفات و افعال الهی صادق است و از هرگونه معنای سلبی یا تقید به متعلق منزه است. از حیث مفهوم، «علو» متقابل با «سفل» است، اما در مصداق، در حق اطلاقی و بی‌مقابل، و در خلق نسبی و متقابل است.

تخلق به «علی» در سلوک عرفانی، چون صعود به قله‌ای رفیع، دشوار و پرچالش است. این تخلق، نیازمند تواضع، صفا، بلاکشی و آدابی چون غسل، خلوت، لباس سفید، مصرف سیب و پرهیز از غذاهای سنگین است. آثار این تخلق، فنای وجودی و قرب الهی است، اما با غربت، سوز و اشک درآمیخته است. امام علی علیه‌السلام، مظهر تام این اسم است که با صفا و دردمندی به مقام قرب رسید. این بررسی، با تکیه بر قرآن کریم، احادیث، و آرای فلاسفه و عرفا، جایگاه والای «علی» را در نظام الهیات اسلامی روشن می‌سازد و راه را برای پژوهش‌های عمیق‌تر در این حوزه هموار می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، معنای اصلی ماده 'علو' چیست؟

2. در درسگفتار، کدام یک از مشتقات 'علو' در موارد مذموم نیز به کار می‌رود؟

3. طبق درسگفتار، 'علی' در قرآن چند بار با صفت 'کبیر' هم‌جوار شده است؟

4. کدام آیه در درسگفتار به عنوان شاهد معنای ثبوتی 'علی' ذکر شده است؟

5. بر اساس درسگفتار، کدام ویژگی 'علی' آن را از صفات فعلی متمایز می‌کند؟

6. در درسگفتار، 'علو' و 'سفل' به عنوان اسماء متقابلی معرفی شده‌اند که در حق تعالی مقابل ندارند.

7. بر اساس درسگفتار، معنای 'علا' به تجبر و تکبر است.

8. درسگفتار بیان می‌کند که 'علی' در قرآن فقط در موارد ممدوح به کار رفته است.

9. طبق درسگفتار، 'علی' صفتی سلبی و تنزیهی است.

10. درسگفتار تأکید دارد که تخلق به اسم 'علی' نیازمند مقدماتی مانند صفا و خلوت است.

11. تفاوت اصلی بین 'علو' و 'علا' در درسگفتار چیست؟

12. چرا در درسگفتار گفته شده که معنای 'علی' سلبی نیست؟

13. چرا تخلق به اسم 'علی' در درسگفتار دشوار توصیف شده است؟

14. علت تأکید درسگفتار بر استفاده از سیب در سلوک با اسم 'علی' چیست؟

15. چگونه 'علی' در درسگفتار به عنوان صفت ساعی معرفی شده است؟

پاسخنامه

1. اشراف و بلندی

2. علا

3. پنج بار

4. انه علی حکیم

5. ذاتی بودن بدون نیاز به متعلق

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. 'علو' در موارد ممدوح و اشراف حقیقی به کار می‌رود، اما 'علا' در موارد مذموم مانند تجبر و طغیان نیز استعمال می‌شود.

12. زیرا 'علی' صفتی ثبوتی و وجودی است که به اشراف حقیقی اشاره دارد، نه به تنزیه یا سلب نقص.

13. زیرا تخلق به 'علی' نیازمند صفا، خلوت، مداومت، و تحمل بلا و درد است که شرایط سختی را می‌طلبد.

14. سیب صفا و آرامش می‌آورد و کدرات نفسانی را دفع می‌کند، که برای انس با 'علی' لازم است.

15. 'علی' صفتی است که ذات، صفات و افعال حق را در بر می‌گیرد و در تمام مراتب ظهورات الهی ساری است.

فوتر بهینه‌شده