متن درس
فاعل و فعال در اسماء حسنی: تبیین الهیاتی و عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۲۷)
مقدمه: درآمدی بر تحلیل فاعل و فعال
در گستره معارف الهی، اسماء حسنی چونان نوری بیکران بر دلهای حقیقتجویان میتابد و هر یک از این نامهای مقدس، جلوهای از ذات بیمنتهای حقتعالی را نمایان میسازد. در میان این اسماء، «فاعل» و «فعال» جایگاه ویژهای دارند، چرا که به فعل الهی و ظهورات آن در عالم وجود اشاره میکنند. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای عمیق و ژرف آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین مفهوم فاعل و فعال در چارچوبی الهیاتی، فلسفی و عرفانی میپردازد. هدف از این بررسی، نهتنها فهم دقیق این دو اسم از منظر قرآنی و حکمی، بلکه بازنمایی نقش حوزههای علمیه در تولید علم دینی و پیوند آن با تحقیقات عملی است.
بخش اول: مفهومشناسی فاعل و فعال در اسماء حسنی
تمایز فاعل و فعال: از صیغه اشتقاقی تا حقیقت ذاتی
در منظومه اسماء حسنی، فاعل و فعال هر دو به فعل الهی اشاره دارند، اما تفاوتهای ظریفی در معنا و مرتبه آنها وجود دارد. فاعل، به معنای صدور فعل از ذات فاعل است و بر نسبت ایجاد و تحقق عمل دلالت میکند. اما فعال، که صیغه مبالغه است، نه به کثرت کمی، بلکه به نفسیت و ذاتی بودن فعل در حقتعالی اشاره دارد. این صیغه، فعل را به گونهای وصف میکند که گویی از سرچشمه ذات الهی بهصورت بیواسطه و ذاتی جوشیده است.
درنگ: فعال، صیغهای است که کثرت کمی فعل را نشان دهد، بلکه بر نفسیت و ذاتی بودن فعل در ذات حقتعالی تأکید دارد. |
برای فهم دقیقتر، میتوان به آیه شریفه قرآن کریم استناد کرد:
﴿إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ﴾ (انبیاء: ۱۰۴)
در این آیه، که به «ما انجامدهندگانیم» خوانده شده، فاعلین به اقتدار الهی در انجام فعل اشاره دارد. این اقتدار، نهتنها بر صدور فعل، بلکه بر تحقق آن در عالم وجود دلالت میکند. جمعهای فاعل، نظیر فعال، افعال و افاعیل، مراتب گوناگون ظهورات فعلی را نشان میدهند. افعال، به کثرت ظهورات اشاره دارد و افاعیل، که جمعالجمع است، منتهای سعه و گستردگی فعل الهی را نمایان میسازد. این مراتب، چونان امواجی هستند که از اقیانوس بیکران ذات الهی برخاسته و در عالم خلق متجلی میشوند.
تمایز فعل و عمل: نسبت صدوری و ظهور خارجی
در تحلیل دقیقتر، لازم است میان فعل و عمل تمایز قائل شویم. فعل، به نسبت صدوری عمل از فاعل اشاره دارد، در حالی که عمل، ظهور خارجی آن فعل در عالم است. به تعبیر دیگر، فعل چونان نیت و ارادهای است که در ذات فاعل شکل میگیرد، و عمل، تحقق آن نیت در ظرف وجود است. این تمایز، در لغتشناسی قرآنی و فلسفه اسلامی ریشه دارد.
﴿فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا﴾ (کهف: ۱۱۰)
در این آیه، که به «باید عملی صالح انجام دهد» آمده، عمل صالح به ظهور خارجی فعل نیک اشاره دارد. فعل میتواند دفعی یا تدریجی باشد، اما همواره متعین و مقید است، چرا که ظرف وجود، تعین را اقتضا میکند. این نکته، ما را به تأملی عمیقتر در ماهیت افعال الهی سوق میدهد.
تعین در افعال الهی: از اطلاق ذات به تقید فعل
ذات حقتعالی مطلق است و از هر قید و حد بری. اما افعال الهی، به دلیل وقوع در ظرف وجود، ناگزیر متعین و مقید هستند. فیض الهی، گرچه در ذات خود اطلاق دارد، در مراتب ظهور با تعینات و خصوصیات خاص همراه میشود. این تعین، نه نقص، بلکه اقتضای حکمت الهی است که هر فعل را در جایگاه و مرتبه خویش قرار میدهد.
درنگ: افعال الهی، برخلاف ذات مطلق حق، متعین و مقید به مراتب و خصوصیات هستند و این تعین، جلوهای از حکمت الهی است. |
این تحلیل، با حکمت متعالیه همخوانی دارد که میان اطلاق ذات و تعین فعل تمایز قائل میشود. به تعبیر تمثیلی، ذات الهی چونان خورشیدی است که نورش بیحد و مرز میتابد، اما در هر آینهای که بازتاب مییابد، به رنگ و شکل آن آینه متعین میشود.
جمعبندی بخش اول
در این بخش، مفهوم فاعل و فعال بهعنوان دو صفت از اسماء حسنی تبیین شد. فاعل، به صدور فعل از ذات الهی اشاره دارد، در حالی که فعال، با صیغه مبالغه، بر ذاتی بودن و نفسیت فعل تأکید میکند. تمایز میان فعل و عمل، و نیز تعین افعال الهی در برابر اطلاق ذات، از دیگر محورهای این بررسی بود. این مفاهیم، نهتنها بنیانی برای فهم الهیات اسلامی فراهم میآورند، بلکه زمینهساز تأملات عمیقتر در بخشهای بعدی هستند.
بخش دوم: فعال لما یرید و پیوند آن با اراده و مشیت الهی
فعال لما یرید: صفتی خاص و منحصر به حق
صفت «فعال لما یرید» از برجستهترین اوصاف الهی است که در قرآن کریم بهصراحت ذکر شده و بر تحقق قطعی اراده الهی در فعل دلالت میکند. این صفت، برخلاف اراده مخلوقات که ممکن است به فعل نرسد، بیانگر آن است که هرچه حقتعالی اراده کند، بیتخلف محقق میشود.
﴿إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ﴾ (هود: ۱۰۷)
در این آیه، که به «پروردگارت هرچه را اراده کند، انجامدهنده است» آمده، فعال لما یرید بهعنوان صفتی خاص معرفی شده که تحت قید حکمت الهی قرار دارد. این قید حکمت، تضمینکننده آن است که افعال الهی نهتنها مقتضی اراده، بلکه مقتضی حکمت و خیر مطلقاند.
درنگ: فعال لما یرید، صفتی است که تحقق بیتخلف اراده الهی را نشان میدهد و تحت دولت حکمت الهی قرار دارد. |
ترتیب اسماء الهی: از حیات تا فاعلیت
در سلسلهمراتب اسماء الهی، ترتیب خاصی وجود دارد که فاعلیت را در مرتبهای متأخر از اراده و مشیت قرار میدهد. حیات، بهعنوان امالاسماء، در رأس این مراتب جای دارد، سپس علم، قدرت، اراده و مشیت قرار میگیرند. مشیت، بر اراده تقدم دارد، چرا که خلق اشیاء بالمشیت است. فاعلیت، ظهور اراده و قدرت در فعل است و به تعبیری، میوه این درخت معرفتی است.
درنگ: ترتیب اسماء الهی بهصورت حیات، علم، قدرت، اراده و مشیت است، و فاعلیت، ظهور متأخر اراده و قدرت الهی است. |
این ترتیب، با عرفان نظری همخوانی دارد و نشان میدهد که فاعلیت، نه امری مستقل، بلکه نتیجه و مظهر مراتب پیشین است. به تعبیر تمثیلی، فاعلیت چونان رودی است که از سرچشمههای حیات، علمی و ارادی الهی سرچشمه میگیرد.
فعال لما یرید در اولیاء: ظهور تنزیلی صفت الهی
اولیاء معصومین و سالکان کامل، در ظرف تنزیل و مظهر بودن، میتوانند به اراده خود خلق کنند و به تعبیری فعال لما یرید باشند. اما این فاعلیت، نه ذاتی، بلکه در سایه اقتدار الهی و در حالی است که حقتعالی بهتنهایی در ظرف ذاتی و وجوبی این صفت را داراست.
درنگ: اولیاء در ظرف تنزیل، مظهر فعال لما یرید هستند، اما حقتعالی ذاتاً و وجوباً این صفت را داراست. |
به عنوان مثال، عارف صاحب تمکین که در مقام خلاقیت به مرتبهای رسیده که هرچه اراده کند، محقق میشود، مظهر این صفت است. این دیدگاه، با عرفان عملی و مقامات اولیاء در تصوف اسلامی همخوانی دارد و نشان میدهد که اولیاء، آیینهداران صفت فعال لما یرید در عالم خلقاند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش به بررسی صفت فعال لما یرید، ترتیب اسماء الهی و ظهور این صفت در اولیاء اختصاص یافت. فعال لما یرید، بهعنوان صفتی خاص، تحقق بیتخلف اراده الهی را تحت قید حکمت نشان میدهد. ترتیب اسماء، از حیات تا فاعلیت، و ظهور تنزیلی این صفت در اولیاء، از دیگر محورهای این بررسی بود. این تبیین، دریچهای به سوی فهم عمیقتر پیوند اراده و فعل الهی گشوده است.
بخش سوم: تخلق به فعال لما یرید و آثار عملی آن
تخلق به فعال لما یرید: راهی به سوی قرب الهی
تخلق به صفت فعال لما یرید، سفری است معنوی که سالک را به مقام قرب الهی میرساند. این تخلق، نیازمند کاهش صفات خلقی، بیتوجهی به تعلقات ناسوتی و پذیرش بلایای الهی است. سالک باید از نان و آب دنیا دست بشوید و آماده ضربات الهی باشد، چرا که این مسیر، چونان گذرمایشی است که گوهر وجود را صیقل میدهد.
درنگ: تخلق به فعال لما یرید، مستلزم فنای خلقی، بیباکی از بلا و پذیرش ضربات الهی است. |
این تحلیل با آداب سلوک در تصوف اسلامی همخوانی دارد و نشان میدهد که تخلق به این اسم، نه امری ساده، بلکه بار سنگین قرب الهی را به دوش میکشد.
کاربرد فعال لما یرید در برابر ظالم: دعا و اثر سریع
صفت فعال لما یرید، در موقعیتهای اضطراری، بهویژه در برابر ظالم، اثری سریع و قاطع دارد. مظلوم میتواند در سجده یا صلاة، با استمداد از این اسم، علیه ظالم دعا کند، که اثراتی چون دلپیچه یا انصراف ظالم را به دنبال دارد. با این حال، اولیاء به دلیل کاهش معنویت قربی، کمتر از این اسم استفاده میکنند.
درنگ: فعال لما یرید در مظلومیت و اضطرار علیه ظالم اثر سریع دارد، اما اولیاء به دلیل کاهش معنویت، کمتر از آن بهره میجویند. |
این دیدگاه، با اخلاق اسلامی و شروط استجابت دعا همخوانی دارد و نشان میدهد که استفاده از این صفت، نیازمند شرایط خاصی است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش به بررسی تخلق به فعال لما یرید و کاربرد آن در برابر ظالم اختصاص یافت. تخلق به این صفت، راهی دشوار اما متعالی به سوی قرب الهی است که نیازمند فنای خلقی و پذیرش بلا است. کاربرد این اسم در برابر ظالم، نشاندهنده قدرت و قاطعیت آن است، اما محدودیتهای اخلاقی آن نیز مورد توجه قرار گرفت. این تبیین، زمینهساز بحث نقش حوزههای علمیه در بخش بعدی است.
بخش چهارم: نقش حوزههای علمیه در تولید علم دینی
نقد عقبماندگی علمی و ضرورت تحقیقات عملی
حوزههای علمیه، بهعنوان پایگاههای تولید علم دینی، باید از گفتوگوی صرف به تحقیقات علمی و عملی روی آورند. قرآن کریم به روششناسی خلقت الهی اشاره دارد که میتواند مبنای حل مسائل علمی باشد:
﴿كَذَلِكَ ٱللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ﴾ (آلعمران: ۴۰)
در این آیه، که به «اینگونه خداوند هرچه بخواهد انجام میدهد» آمده، «کذلك» به روش علمی و حکیمانه خلقت اشاره دارد. حوزههای علمیه باید با تحقیقات عملی، به حل مسائل مانند عقیمی بپردازند و از تکرار صرف آیات به سوی کشف معانی آنها حرکت کنند.
درنگ: حوزههای علمیه باید از گفتوگوی صرف به تحقیقات علمی روی آورند تا معنای آیاتی چون «کذلك الله يفويل فما يشاء» را کشف کنند. |
نقد تاریخی: موانع انبیاء و عقبماندگی علمی
انبیاء و اولیاء، اگر از موانع اجتماعی آزاد بودند، میتوانستند باغهای علم را بگشایند. اما موانع، مانع از تحقق کامل هدایت شد و بشر در علوم، از جمله درمان بیماریهایی چون سرطان، به گدایی افتاده است.
درنگ: موانع اجتماعی، انبیاء را از ابداع علوم باز داشت و بشر در علم به گدایی افتاده است. |
به تعبیری، انبیاء چون باغبانانی بودند که دستشان از خاک و آب کوتاه شد، وگرنه، عالم معرفت به بهار دانش شکوفا میشد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش به نقد عقبماندگی علمی و نقش حوزههای علمی در تولید علم دینی اختصاص یافت. تأکید بر لزوم تحقیقات عملی و کشف معانی آیات قرآنی، و نیز نقد موانع تاریخی که مانع شکوفایی علوم الهی شد، از محورهای اصلی این بررسی بود. حوزهها باید به چکش علم دست گیرند تا راه را برای پیشرفت معرفتی هموار کنند.
نتیجهگیری: فاعل و فعال، دریچهای به سوی علم و قرب
این نوشتار، با تبیین فاعل و فعال بهعنوان دو صفت از اسماء حسنی، آنها را چونان دو گوهر درخشان در منظومه معارف الهی معرفی کرد. فاعل، به صدور فعل، و فعال، به نفسیت و ذاتی بودن آن اشاره دارد، و صفت فعال لما یرید، تجلی تحقق اراده الهی تحت قید حکمت است. تخلق به این صفت، راهی دشوار اما متعالی به سوی قرب الهی است، و حوزههای علمیه، با تحقیقات علمی، باید معنای آیات را کشف کنند تا علم دینی را احیا کنند.
این بررسی، با الهام از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، نهتنها به فهم عمیقتر اسماء حسنی کمک کرد، بلکه بر ضرورت پیوند علم و عمل در حوزههای دینی تأکید ورزید. امید است که این اثر، چون چراغی در مسیر حقیقتجویی، راهگشای پژوهشگران و طالبان معرفت باشد.
با نظارت: صادق خادمی |