در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 232

متن درس






کتاب اسماء و صفات الهی: تبیین مفهوم خالق

کتاب اسماء و صفات الهی: تبیین مفهوم خالق

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۳۲)

مقدمه: درآمدی بر مفهوم خالق در اسماء حسنی

مفهوم «خالق»، به‌عنوان یکی از اسماء حسنی الهی، در نظام معرفتی الهیات اسلامی جایگاهی بس والا و محوری دارد. این صفت، که در ذات خود ایجاد، ابداع و افاضه وجود را نهفته دارد، چونان نوری درخشان، گستردگی و ظرافت آفرینش الهی را در مراتب وجودی متجلی می‌سازد. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با رویکردی علمی، منطقی و نظام‌مند، به تبیین مفهوم خالق پرداخته و آن را از منظرهای قرآنی، فلسفی و عرفانی بررسی می‌کند.

بخش نخست: معنای خالق و تمایز آن از مفاهیم مشابه

تعریف خلق: ایجاد با هویت مخصوص

خلق، در اصطلاح، به معنای «ایجاد الشیء علی هویة مخصوصة بإیجاب الإرادة واقتضاء الحکمة» تعریف می‌شود، یعنی آفرینش شیء با هویتی خاص که اراده واجب الهی و اقتضای حکمت در آن حاکمیت دارد. این تعریف، خلق را از مفاهیمی چون تقدیر، کهنگی، استواء، تصویر و ابداع متمایز می‌سازد. خلق، چونان قله‌ای رفیع در میان صفات الهی، نه تنها ایجاد وجودی شیء را شامل می‌شود، بلکه آن را با هویتی خاص و در پرتو اراده و حکمت الهی متجلی می‌سازد. این معنا، از استعمالات مجازی یا خلط با مفاهیم دیگر مبراست و در نظام فلسفی و عرفانی، جایگاه ویژه‌ای دارد.

درنگ: خلق، به معنای ایجاد شیء با هویت خاص در پرتو اراده و حکمت الهی است و از مفاهیمی چون تقدیر، کهنگی، استواء و ابداع متمایز می‌گردد. این تعریف، خالقیت را به‌عنوان صفتی ذاتی و وجودی در نظام الهیات تبیین می‌کند.

تمایز خلق از آثار و لوازم آن

خلق، به‌عنوان صفتی ذاتی، از آثار و لوازم خود مانند تقدیر، تسویه و تصویر متمایز است. این آثار، جلوه‌های خلقت‌اند و نه معنای ذاتی آن. به‌عنوان مثال، قرآن کریم می‌فرماید: ﴿خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا﴾ (فرقان: ۲؛ : «هر چیزی را آفرید و برایش اندازه‌ای قرار داد»). این آیه نشان می‌دهد که تقدیر، اثری متفرع بر خلق است و نه خود خلق. همچنین، تسویه (سامان‌دهی) و تصویر (صورت‌بخشی) نیز از آثار خلق‌اند که در برخی مخلوقات ظهور می‌یابند، اما معنای اصلی خلق را تشکیل نمی‌دهند.

درنگ: تقدیر، تسویه و تصویر، آثار خلق‌اند و نه معنای ذاتی آن. این تمایز، از خلط معنای خلق با لوازم آن جلوگیری کرده و خالقیت را در مرتبه‌ای وجودی تبیین می‌کند.

تقسیم‌بندی آثار خلق: عام و خاص

آثار خلق به دو دسته عام و خاص تقسیم می‌شوند. آثار عام، مانند تقدیر و استواء، در همه مخلوقات حاضرند، زیرا هر خلقی دارای اندازه و سامان‌مندی است. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى﴾ (اعلی: ۲؛ : «آن که آفرید و سامان داد»). اما آثار خاص، مانند تصویر (صورت‌بخشی ظاهری)، تنها در برخی مخلوقات، مانند انسان، ظاهر می‌شوند. این تمایز، نشان‌دهنده ظرافت و نظام‌مندی خلقت الهی است که هر مخلوقی را با ویژگی‌های خاص خود متجلی می‌سازد.

درنگ: آثار خلق به عام (تقدیر و استواء) و خاص (تصویر) تقسیم می‌شوند. آثار عام در همه مخلوقات حاضرند، اما آثار خاص تنها در برخی مخلوقات ظهور می‌یابند.

بخش دوم: خالقیت الهی و تمایز آن از خالقیت اعدادی

خالق حقیقی: افاضه وجود بدون ماده سابقه

خالقیت حقیقی، مختص خداوند است که افاضه وجود را بدون نیاز به ماده سابقه انجام می‌دهد. این خالقیت، چونان چشمه‌ای جوشان، وجود را به تمامی مراتب هستی فیضان می‌بخشد. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ﴾ (حشر: ۲۴؛ : «اوست خداوند، آفریننده، پدیدآورنده، صورت‌بخش»). این آیه، خالقیت الهی را به‌عنوان صفتی جامع و بی‌نیاز از ماده پیشین معرفی می‌کند.

درنگ: خالقیت حقیقی، مختص خداوند است که وجود را بدون ماده سابقه افاضه می‌کند. این صفت، از خالقیت اعدادی که وابسته به مواد پیشین است، متمایز می‌گردد.

خالقیت اعدادی: ترکیب با مواد پیشین

خالقیت اعدادی، که به مخلوقات نسبت داده می‌شود، به ترکیب و اعداد مواد پیشین وابسته است. به‌عنوان مثال، انسان با ترکیب خاک و آب، گل می‌سازد و خالق این گل نامیده می‌شود. اما این خالقیت، وابسته به موادی است که خود مخلوق خداوندند. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ﴾ (نحل: ۴؛ : «انسان را از نطفه آفرید»). این آیه، خلقت انسان از ماده پیشین (نطفه) را نشان می‌دهد، اما خالقیت الهی، خود نطفه و خالق آن را نیز در بر می‌گیرد.

درنگ: خالقیت اعدادی، که به مخلوقات نسبت داده می‌شود، به ترکیب مواد پیشین وابسته است، اما خالقیت الهی، خالق هم مواد و هم خالقان اعدادی است.

احسن‌الخالقین: برتری خالقیت الهی

صفت «احسن‌الخالقین» برتری خالقیت الهی را نسبت به خالقان اعدادی نشان می‌دهد. خداوند نه تنها خالق تمامی اشیاء است، بلکه خالق خالقان اعدادی و خلق آن‌ها نیز هست. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾ (مؤمنون: ۱۴؛ : «پس بزرگ است خداوند، بهترین آفرینندگان»). این برتری، به دلیل افاضه وجود و استقلال خالقیت الهی از ماده و واسطه است.

درنگ: احسن‌الخالقین، به برتری خالقیت الهی اشاره دارد که خالق خالقان و خلق آن‌هاست، برخلاف خالقان اعدادی که به مواد پیشین وابسته‌اند.

رفع تنافی ظاهری آیات خالقیت

آیاتی چون ﴿هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ﴾ (فاطر: ۳؛ : «آیا آفریننده‌ای جز خدا وجود دارد؟») و ﴿أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾ (مؤمنون: ۱۴) در ظاهر تنافی دارند. اما این تنافی با تمایز خالقیت حقیقی (افاضه وجود) و اعدادی (ترکیب مواد) رفع می‌شود. آیه اول، خالقیت حقیقی را منحصر به خداوند می‌داند، درحالی‌که آیه دوم، خالقیت اعدادی مخلوقات را تأیید و برتری خدا را نشان می‌دهد.

درنگ: تنافی ظاهری آیات خالقیت با تمایز خالقیت حقیقی (مختص خدا) و اعدادی (مخلوقات) رفع می‌شود، که این تحلیل با روش تفسیری قرآن به قرآن همخوانی دارد.

بخش سوم: تقسیم‌بندی خلقت: مکونات و مبدئات

مکونات: خلقت با ماده پیشین

خلقت مکونات، به آفرینش موجوداتی با ماده پیشین اشاره دارد، مانند خلقت انسان از نطفه یا جن از مارج. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ﴾ (نحل: ۴؛ : «انسان را از نطفه آفرید») و ﴿وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾ (انبیاء: ۳۰؛ : «هر چیز زنده‌ای را از آب قرار دادیم»). این آیات، ماده پیشین (نطفه، آب) را در خلقت مکونات نشان می‌دهند.

درنگ: مکونات، خلقتی با ماده پیشین است، مانند خلقت انسان از نطفه یا جن از مارج، که ماده پیشین در آن‌ها نقش اساسی دارد.

مبدئات: خلقت بدون ماده پیشین

مبدئات، خلقتی است که بدون ماده پیشین انجام می‌شود، مانند خلقت عقل یا ملائکه. قرآن کریم به‌طور صریح به ماده خلقت ملائکه اشاره نمی‌کند، زیرا این خلقت، چونان آفرینشی بی‌واسطه، از نور خاص الهی است که ماده پیشین ندارد. این تمایز، خلقت مجردات را از مادیات متمایز می‌سازد و ظرافت خالقیت الهی را نشان می‌دهد.

درنگ: مبدئات، خلقتی بدون ماده پیشین است، مانند خلقت عقل یا ملائکه، که از نور خاص الهی و بدون واسطه ماده پدید می‌آیند.

بخش چهارم: گستردگی و ظرافت خلقت الهی

گستردگی خلقت: از سماوات تا معقولات

خلقت الهی، چونان دریایی بی‌کران، شامل موجودات خارجی (سماوات، ارض)، معقولات، صفات و حتی اعتباریات (سنت‌ها، عادات) است. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿فَارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ﴾ (ملک: ۴؛ : «دیده را دوبار بازگردان، آیا خللی می‌بینی؟»). این آیه، ظرافت و کمال خلقت را نشان می‌دهد که هیچ نقص یا خللی در آن راه ندارد.

درنگ: خلقت الهی، از سماوات و ارض تا معقولات و اعتباریات را در بر می‌گیرد و ظرافت آن، معرفتی حیرت‌آور و عمیق را برای سالک ایجاد می‌کند.

خلقت تدریجی و استمراری

خلقت سماوات و ارض، چونان گلی که به‌تدریج شکوفا می‌شود، در ظرف شش روز (ستة ایام) و در استمرار (کل یوم هو فی شأن) تحقق می‌یابد. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ﴾ (اعراف: ۵۴؛ : «پروردگارتان خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید»). این آیه، تدریجی بودن و تازگی مستمر خلقت را نشان می‌دهد.

درنگ: خلقت سماوات و ارض، تدریجی و استمراری است و در ظرف شش روز و با تازگی مستمر تحقق می‌یابد، که نشان‌دهنده پویایی خلقت الهی است.

خلاق خلایق: تفاوت بدون نقص

هر مخلوقی، چونان شاخه‌ای از درخت خلقت، بهره و اندازه خاص خود (خلاق) را دارد، بدون نقص یا تکرار. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿لَا تُرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ﴾ (ملک: ۳؛ : «در آفرینش رحمان هیچ ناسازگاری نمی‌بینی»). این تفاوت‌ها، ظرافت خلقت را نشان می‌دهند و سالک را به مقام اعراض عن الاعتراض رهنمون می‌سازند.

درنگ: خلاق خلایق، تفاوت در بهره هر مخلوق را بدون نقص یا تکرار نشان می‌دهد، که سالک را به تماشای ظرافت خلقت و اعراض از اعتراض هدایت می‌کند.

بخش پنجم: خالقیت در سلوک عرفانی

ذکر یا خالق: انبساط و گشایش

ذکر «یا خالق»، چونان نسیمی روح‌افزا، انبساط، گشایش و رفع ترس را برای سالک به ارمغان می‌آورد. این ذکر، که از اسماء ظاهر الهی است، سالک را به مقام خالقیت (یخلق بهمته) رهنمون می‌سازد، مانند شاعری که با همت خود شعر می‌آفریند. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا﴾ (بقره: ۳۱؛ : «همه نام‌ها را به آدم آموخت»). این آیه، ظهور خالقیت در انسان را از طریق آموزش اسماء نشان می‌دهد.

درنگ: ذکر «یا خالق» انبساط و گشایش را برای سالک به ارمغان آورده و او را به مقام خالقیت (یخلق بهمته) رهنمون می‌سازد.

خلقت و معرفت عرفانی

معرفت به خالقیت الهی، چونان کلیدی برای گشودن درهای شهود، سالک را به حیرت و تلاش وجودی می‌کشاند. گستردگی خلقت، از سماوات تا معقولات، و ظرافت آن، سالک را به تماشای آیات الهی و تعالی معنوی دعوت می‌کند. این معرفت، سالک را از اعتراض به خلقت بازداشته و او را به تسلیم و رضا رهنمون می‌سازد.

درنگ: معرفت به خالقیت الهی، سالک را به حیرت و شهود رهنمون ساخته و او را از اعتراض به خلقت به تسلیم و رضا هدایت می‌کند.

بخش ششم: خلقت و جبر در نظام الهی

فقدان جبر در خلقت الهی

خلقت الهی، چونان جریانی طبیعی و ذاتی، فاقد هرگونه جبر است. هر مخلوقی، از آتش که می‌سوزاند تا آب که جاری است، بر اساس میل ذاتی خود عمل می‌کند. قرآن کریم، با آیاتی چون ﴿وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾ (انبیاء: ۳۰؛ : «هر چیز زنده‌ای را از آب قرار دادیم»)، نشان می‌دهد که خلقت بر اساس طبیعت و میل ذاتی مخلوقات است، نه زور و اجبار.

درنگ: خلقت الهی فاقد جبر است و هر مخلوق بر اساس میل ذاتی خود عمل می‌کند، که این امر نشان‌دهنده حکمت و نظام‌مندی خلقت است.

تمایز جبر و اطاعت

جبر، امری قهری و غیرطبیعی است که در خلقت الهی جایی ندارد. اطاعت مخلوقات، مانند عبادت جن و انس، بر اساس میل ذاتی و اختیار است. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾ (ذاریات: ۵۶؛ : «جن و انس را جز برای عبادت نیافریدم»). این عبادت، خلقی اختیاری است و نه جبری.

درنگ: اطاعت و عبادت در خلقت الهی، بر اساس میل ذاتی و اختیار است و از جبر، که امری قهری و غیرطبیعی است، متمایز می‌گردد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

مفهوم خالق، به‌عنوان یکی از اسماء حسنی الهی، در این نوشتار به‌صورت نظام‌مند و با رویکردی علمی و عرفانی بررسی شد. خلق، به معنای ایجاد شیء با هویت خاص در پرتو اراده و حکمت الهی، از مفاهیم مشابه مانند تقدیر، تسویه و تصویر متمایز است. خالقیت حقیقی، مختص خداوند است که وجود را بدون ماده سابقه افاضه می‌کند، درحالی‌که خالقیت اعدادی مخلوقات به ترکیب مواد پیشین وابسته است. صفت احسن‌الخالقین، برتری خالقیت الهی را نشان می‌دهد که خالق خالقان و خلق آن‌هاست. خلقت به دو دسته مکونات (مادی) و مبدئات (مجرد) تقسیم می‌شود، و آثار آن به عام و خاص دسته‌بندی می‌گردد. گستردگی و ظرافت خلقت، از سماوات تا معقولات، معرفتی حیرت‌آور را برای سالک ایجاد می‌کند. ذکر «یا خالق»، سالک را به انبساط و مقام خالقیت رهنمون می‌سازد، و فقدان جبر در خلقت، حکمت و نظام‌مندی آن را آشکار می‌کند. این بررسی، چونان مشعلی فروزان، بر ضرورت معرفت به خالقیت الهی و کاربرد آن در سلوک عرفانی تأکید دارد و دعوتی است به بازنگری در نظام خلقت برای دستیابی به معرفتی عمیق و کارآمد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، معنای اصلی خلق چیست؟

2. کدام یک از موارد زیر طبق درسگفتار، از لوازم خلق محسوب می‌شود؟

3. طبق درسگفتار، تفاوت خالقیت حق تعالی با خالقیت غیر خدا چیست؟

4. کدام عبارت قرآنی در درسگفتار به عنوان مثال تفاوت خلق و تقدیر ذکر شده است؟

5. طبق درسگفتار، خالقیت غیر خدا به چه نوع خلقی اشاره دارد؟

6. طبق درسگفتار، هر خلقی ایجاد است، اما هر ایجادی خلق نیست.

7. درسگفتار بیان می‌کند که خلق به معنای تقدیر و استوا است.

8. طبق درسگفتار، خالقیت حق تعالی شامل افاضه وجود و ابداع بدون ماده سابقه است.

9. درسگفتار تأکید دارد که اطلاق موجد بر غیر خدا جایز است.

10. طبق درسگفتار، عبادت در آیه 'ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون' خود دارای لحاظ خلقی است.

11. چرا طبق درسگفتار، خلق با تقدیر و استوا تفاوت دارد؟

12. تفاوت خالقیت حق و غیر حق در چیست؟

13. چرا طبق درسگفتار، اطلاق موجد بر غیر خدا جایز نیست؟

14. منظور از مکونات در درسگفتار چیست؟

15. چرا درسگفتار جبر را در خلقت طبیعی نفی می‌کند؟

پاسخنامه

1. ایجاد شیء با هویت مخصوصه و اراده و حکمت الهی

2. تقدیر

3. خالقیت غیر ابداعی است

4. خلق کل شیء فقدره تقدیرا

5. ترکیب مکونات

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا تقدیر و استوا از آثار و لوازم خلق هستند، نه معنای اصلی آن.

12. خالقیت حق ابداعی و بدون ماده سابقه است، اما خالقیت غیر ترکیبی و با ماده سابقه است.

13. زیرا ایجاد و افاضه وجود مختص حق تعالی است و غیر خدا تنها ترکیب مکونات می‌کند.

14. مکونات به مخلوقاتی اشاره دارد که با ماده سابقه مانند آب و خاک خلق می‌شوند.

15. زیرا خلقت بر اساس میل ذاتی موجودات است، نه اجبار و زور.

فوتر بهینه‌شده