متن درس
اسماء و صفات الهی: گستردگی و اطلاق اسم «الخالق»
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۳۳)
مقدمه: درآمدی بر گستردگی و اطلاق خالقیت الهی
کاوش در اسماء و صفات الهی، سفری است عمیق به سوی شناخت حقیقت وجود و معرفت ربوبی. در این میان، اسم «الخالق» بهمثابه دریچهای است که عظمت و ظرافت آفرینش را بر سالک معرفت میگشاید. این نوشتار، با اتکا به درسگفتارهای عالمانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۲۳۳، به تبیین علمی و تخصصی این اسم الهی میپردازد.
بخش نخست: فراوانی و تنوع کاربرد خالق در قرآن کریم
۱.۱. گستردگی کاربرد اسم و فعل خالق
اسم «الخالق» در قرآن کریم بهصورت اسم، نه بار و بهصورت فعل، ۱۵۱ بار به کار رفته است. این فراوانی، نشاندهنده اهتمام ویژه قرآن کریم به توحید افعالی و تأکید بر خالقیت الهی است. افزون بر این، واژههای «خلاق» (به معنای مبالغه در خلقت) و «احسنالخالقین» (به معنای برترین آفرینندگان) بهصورت محدودتر ظاهر شدهاند، که هرکدام ظرایف خاصی را در بر دارند. این تنوع، مانند نغمههای گوناگون در سمفونی آفرینش، جلوههای مختلف خالقیت الهی را آشکار میسازد.
| درنگ: فراوانی کاربرد «خالق» (۹ بار بهصورت اسم و ۱۵۱ بار بهصورت فعل) نشاندهنده اهتمام قرآن کریم به توحید افعالی و برجستگی خالقیت الهی است. |
۱.۲. ظهور خالق در آیات قرآنی
آیات قرآنی که اسم «خالق» را به کار بردهاند، همگی به لسان حقاند و مستقیماً از سوی خداوند متعال بیان شدهاند. برای نمونه، آیه «هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ» [مطلب حذف شد] : «اوست خداوند، آفریننده، پدیدآورنده، صورتبخش») و آیه «ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ» [مطلب حذف شد] : «این است خداوند، پروردگارتان، هیچ معبودی جز او نیست، آفریننده همهچیز») بر خالقیت مطلق الهی تأکید دارند. این آیات، مانند ستارگان در آسمان معرفت، جایگاه بیهمتای خالق را در هستی نشان میدهند.
۱.۳. تنوع افعال خلقت
کاربرد فعل «خلق» در ۱۵۱ مورد، تنوع شگفتانگیزی را در بر دارد. از خلقت آسمانها و زمین («خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ»، [مطلب حذف شد] : «آسمانها و زمین را آفرید») تا خلقت انسان از نطفه، حیوانات از آب، و حتی مرگ و حیات («خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ»، [مطلب حذف شد] : «[او] مرگ و زندگی را آفرید»)، این تنوع، گستردگی فعل الهی را نشان میدهد. این گوناگونی، مانند باغی است که هر گل آن، جلوهای از حکمت بیکران خالق را به نمایش میگذارد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، به بررسی فراوانی و تنوع کاربرد اسم و فعل «خالق» در قرآن کریم پرداخت. نه مورد کاربرد اسم خالق و ۱۵۱ مورد کاربرد فعل خلق، همراه با ظهور محدود «خلاق» و «احسنالخالقین»، نشاندهنده اهتمام قرآن کریم به تبیین خالقیت الهی است. این گستردگی و تنوع، زمینه را برای کاوش عمیقتر در معنای خلقت و اطلاق آن فراهم میسازد.
بخش دوم: معنای حقیقی خلق و نقد معانی نادرست
۲.۱. تعریف خلق در قرآن کریم
خلق، در معنای حقیقی خود، به «ایجاد الشیء علی هویة مخصوصة بإیجاب الإرادة واقتضاء الحکمة» اشاره دارد، یعنی آفرینش یک شیء با هویت خاص، به اقتضای اراده الهی و حکمت ربوبی. این تعریف، خلق را از آثار آن (مانند تقدیر، اندازه یا صورتبخشی) متمایز میکند. خلق، مانند نوری است که از ذات الهی ساطع شده و هر موجود را با هویت منحصربهفردش در ظرف وجود متجلی میسازد.
| درنگ: خلق، ایجاد شیء با هویت خاص به اقتضای اراده و حکمت الهی است و از آثار آن مانند تقدیر یا صورتبخشی متمایز است. |
۲.۲. نقد معانی لغوی نادرست
برخی از عالمان، مانند حاجی سبزواری و فخر رازی، خلق را به تقدیر، ایجاد، ابداع یا «اخراج من العدم الی الوجود» معنا کردهاند. این تعاریف، به دلیل خلط ملزوم و لازم یا اتکا به مفاهیم کلامی غیرعلمی، نادرستاند. برای نمونه، حاجی سبزواری در شرح اسماء الحسنی (صفحه ۵۹۳) خلق را به تقدیر معنا میکند، حال آنکه تقدیر، تنها اثر خلق است و نه خود آن. همچنین، فخر رازی (صفحه ۲۰۳) خلق را به اخراج از عدم به وجود تفسیر میکند، که مفهومی عاميانه و غیرمنطقی است، زیرا عدم، مکان یا ظرف نیست که چیزی از آن خارج شود. این نقد، مانند روشنی آفتاب، نادرستی این معانی را آشکار میسازد و بر لزوم بازگشت به معنای قرآنی تأکید دارد.
| درنگ: معانی لغوی مانند تقدیر یا اخراج از عدم، به دلیل خلط ملزوم و لازم یا غیرعلمی بودن، معنای حقیقی خلق را بیان نمیکنند. |
۲.۳. نقد ترجمههای نادرست
بسیاری از ترجمههای قرآن کریم، بهویژه در مورد «خلاق» و «احسنالخالقین»، به اشتباه معانی کمی مانند «خیلی خلقکننده» یا «بهتر آفریننده» را به کار بردهاند. این ترجمهها، از حقیقت ذاتی و ابداعی خلق دورند، زیرا خلاقیت الهی به کثرت یا مقایسه کمی نیست، بلکه به افاضه وجود و استقلال ذاتی اشاره دارد. برای نمونه، ترجمه «هو الخلاق العلیم» به «خدا خیلی خلقکننده و داناست» معنای فاخر قرآنی را به سطحی عامیانه فرومیکاهد. این نقد، مانند نسیمی که غبار را از آینه حقیقت میزداید، بر لزوم دقت در ترجمههای قرآنی تأکید دارد.
| درنگ: ترجمههای نادرست که خلاق را «خیلی خلقکننده» یا احسن را «بهتر» معنا میکنند، از حقیقت ذاتی و ابداعی خلق دورند. |
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به تبیین معنای حقیقی خلق و نقد معانی و ترجمههای نادرست پرداخت. خلق، به معنای ایجاد شیء با هویت خاص به اقتضای اراده و حکمت الهی، از آثار آن مانند تقدیر متمایز است. نقد آرای حاجی سبزواری و فخر رازی، و نیز ترجمههای نادرست، بر لزوم بازگشت به معنای قرآنی و اجتناب از مفاهیم کلامی غیرعلمی تأکید کرد. این بخش، زمینه را برای بررسی اطلاق خالقیت الهی فراهم میسازد.
بخش سوم: اطلاق خالقیت الهی و لسان حقی
۳.۱. خالق کل شیء و اطلاق خالقیت
عبارت «خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ» [مطلب حذف شد] : «آفریننده همهچیز») بر اطلاق خالقیت الهی دلالت دارد. «کل شیء» شامل همه موجودات جز خداوند است، زیرا خدا، بهعنوان شیء لا کالأشیاء، مخلوق نیست. برهان عقلی «فاقد شیء معطی آن نیست» اثبات میکند که خالق نمیتواند خالق خود باشد. این اطلاق، مانند اقیانوسی بیکران است که همه مخلوقات را در بر میگیرد، اما خود خالق از آن مستثناست.
| درنگ: خالق کل شیء، اطلاقی است که همه موجودات جز خدا را در بر میگیرد، زیرا خدا خالق خود نیست. |
۳.۲. لسان حقی در آیات خالقیت
نه مورد کاربرد اسم «خالق» در قرآن کریم، همگی به لسان حقاند و مستقیماً از سوی خداوند بیان شدهاند. برای نمونه، آیاتی مانند «هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرِ اللَّهِ» [مطلب حذف شد] : «آیا آفرینندهای جز خداوند هست؟») و «أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ» [مطلب حذف شد] : «آیا شما آن را خلق میکنید یا ما آفرینندگانیم؟») لسان مستقیم الهی را نشان میدهند. این لسان حقی، مانند نوری است که از عرش الهی ساطع شده و قلب مؤمن را به معرفت ربوبی روشن میسازد.
| درنگ: نه مورد اسم «خالق» در قرآن کریم، همگی به لسان حقاند و مستقیماً از سوی خداوند بیان شدهاند. |
۳.۳. احسنالخالقین و لسان غیر
برخلاف اسم «خالق»، عبارت «احسنالخالقین» در دو مورد ذکر شده است: یکی به لسان حق («فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ»، [مطلب حذف شد] : «پس بزرگ است خداوند، بهترین آفرینندگان») و دیگری به لسان حضرت الیاس («أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ»، [مطلب حذف شد] : «آیا بعل را میخوانید و بهترین آفرینندگان را وا میگذارید؟»). در آیه دوم، حضرت الیاس در جدال احسن، بتپرستان را به دلیل ترک خالق برتر سرزنش میکند، که این رویکرد، مانند آیینهای است که حقیقت توحید را در برابر بتپرستی آشکار میسازد.
| درنگ: احسنالخالقین در دو مورد ذکر شده: یکی به لسان حق و دیگری به لسان حضرت الیاس در جدال احسن با بتپرستان. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به بررسی اطلاق خالقیت الهی و لسان حقی آیات خالق پرداخت. عبارت «خالق کل شیء» بر شمول همه موجودات جز خدا دلالت دارد، و نه مورد اسم خالق، همگی به لسان حقاند. در مقابل، احسنالخالقین در دو مورد، یکی به لسان حق و دیگری به لسان حضرت الیاس، برتری خالقیت الهی را نشان میدهد. این بخش، بر جایگاه بیهمتای خالق در نظام هستی تأکید کرد.
بخش چهارم: تمایز خالق، باریء و مصور
۴.۱. خالق، باریء و مصور: معانی متمایز
در قرآن کریم، اسماء «خالق»، «باریء» و «مصور» در کنار یکدیگر ذکر شدهاند، اما هر یک معنای متفاوتی دارند. «خالق» به ایجاد شیء با هویت خاص، «باریء» به پدیدآوردن بدون سابقه، و «مصور» به صورتبخشی اشاره دارد. آیه «هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ» [مطلب حذف شد] : «اوست خداوند، آفریننده، پدیدآورنده، صورتبخش») این تمایز را آشکار میسازد. این تفاوتها، مانند رنگهای گوناگون در یک تابلوی الهی، جلوههای مختلف آفرینش را به نمایش میگذارند.
| درنگ: خالق، باریء و مصور، هر یک معانی متفاوتی دارند: خالق به ایجاد با هویت خاص، باریء به پدیدآوردن بدون سابقه، و مصور به صورتبخشی اشاره دارد. |
۴.۲. نقش تمایز در فهم اسماء الهی
تمایز این سه اسم، مانع از یکی بودن معنای آنها است و بر غنای اسماء فعلی الهی دلالت دارد. خالق، به ایجاد اصل وجود با هویت خاص اشاره دارد، باریء بر خلقت بدون نمونه پیشین تأکید میکند، و مصور به شکلدهی و صورتبخشی مخلوقات اشاره دارد. این تمایز، مانند نغمههای مختلف در یک سمفونی الهی، هماهنگی و تنوع خلقت را نشان میدهد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به تمایز معانی خالق، باریء و مصور پرداخت و نشان داد که هر یک، جلوهای خاص از خلقت الهی را بازمیتابانند. این تمایز، بر غنای اسماء فعلی الهی و هماهنگی در نظام آفرینش تأکید دارد و زمینه را برای بررسی تنوع و ظرافت خلقت فراهم میسازد.
بخش پنجم: تنوع و ظرافت خلقت الهی
۵.۱. تنوع خلقت در قرآن کریم
خلقت الهی در قرآن کریم، از تنوع شگفتانگیزی برخوردار است. از خلقت آسمانها و زمین («خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ»، سوره اعراف، آیه ۵۴) تا خلقت انسان از نطفه («ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ»، سوره مؤمنون، آیه ۱۴)، حیوانات از آب («وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ»، [مطلب حذف شد] : «و خداوند هر جنبندهای را از آب آفرید»)، و حتی مرگ و حیات («خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ»، سوره ملک، آیه ۲)، این تنوع، مانند باغی است که هر گوشه آن، گلی از حکمت الهی را به نمایش میگذارد.
| درنگ: خلقت الهی در قرآن کریم، از تنوع شگفتانگیزی برخوردار است، از آسمانها و زمین تا انسان، حیوانات و مرگ و حیات. |
۵.۲. ظرافت خلقت انسان
خلقت انسان، بهویژه به دلیل پیچیدگی و ظرافتش، مورد تمجید الهی قرار گرفته است. آیه «ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» (سوره مؤمنون، آیه ۱۴) بر این ظرافت تأکید دارد. این پیچیدگی، در مقایسه با حیوانات، آشکارتر است، زیرا خلقت انسان از نطفه تا خلق آخر، مراحلی دقیق و شگفتانگیز را طی میکند. این ظرافت، مانند تابلویی است که هر خط آن، حکایتی از حکمت و زیبایی الهی دارد.
| درنگ: خلقت انسان، به دلیل پیچیدگی و ظرافتش، مورد تمجید الهی قرار گرفته و نشانهای از احسنیت خالقیت است. |
۵.۳. خلقت استمراری و تازگی مدام
خلقت الهی، نهتنها متنوع، بلکه استمراری است. آیه «إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ» [مطلب حذف شد] : «اگر بخواهد شما را میبرد و آفرینشی جدید میآورد») نشان میدهد که مشیت الهی (شاء) فعلی دائم است و خلقت، لحظهبهلحظه نو میشود. این تازگی، چنان ظریف است که گاه از نظر انسان پنهان میماند، مانند نسیمی که هر لحظه گلهای نو را در باغ هستی میگشاید.
| درنگ: خلقت الهی استمراری است و عالم لحظهبهلحظه نو میشود، چنانکه مشیت الهی دائماً خلقی جدید میآورد. |
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، به تنوع، ظرافت و استمرار خلقت الهی پرداخت. از خلقت آسمانها و زمین تا انسان و مرگ و حیات، تنوع خلقت، جلوههای حکمت الهی را آشکار میسازد. ظرافت خلقت انسان، مورد تمجید الهی است و استمرار خلقت، تازگی مدام عالم را نشان میدهد. این بخش، بر پویایی و زیبایی آفرینش الهی تأکید کرد.
نتیجهگیری کلی
تبیین اسم «الخالق» در این نوشتار، نمونهای برجسته از رویکردی چندرشتهای به اسماء الحسنی است که با تکیه بر زبانشناسی، فلسفه، عرفان و الهیات قرآنی، گستردگی، اطلاق و ظرافت خلقت الهی را کاوش کرد. فراوانی کاربرد خالق (۹ اسم، ۱۵۱ فعل)، معنای حقیقی خلق بهعنوان ایجاد با هویت خاص، نقد معانی و ترجمههای نادرست، اطلاق خالقیت در «خالق کل شیء»، لسان حقی آیات، و تنوع و استمرار خلقت، همگی بر جایگاه بیهمتای خالق در نظام هستی تأکید دارند. آیات قرآنی، مانند «هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ» و «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ»، این حقیقت را روشن میسازند. این نوشتار، برای پژوهشگران و مخاطبان تحصیلکرده، منبعی ارزشمند است که معرفت ربوبی را در پرتو اسم «الخالق» آشکار میکند.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ»
| با نظارت صادق خادمی |