در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 234

متن درس





کتاب اسماء و صفات الهی: تبیین اسم «الخالق»

اسماء و صفات الهی: تبیین اسم «الخالق»

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۳۴)

مقدمه: درآمدی بر تبیین اسم «الخالق»

کاوش در اسماء و صفات الهی، سفری است عمیق به سوی فهم حقیقت هستی و معرفت ربوبی. در این میان، اسم «الخالق» به‌مثابه دریچه‌ای است که عظمت آفرینش و ظرایف خلقت را بر سالک معرفت می‌گشاید. این نوشتار، با اتکا به درس‌گفتارهای عالمانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۲۳۴، به تبیین علمی و تخصصی این اسم الهی می‌پردازد. رویکرد حاضر، ترکیبی است از زبان‌شناسی، فلسفه، عرفان اسلامی و الهیات قرآنی که با زبانی فاخر و ساختاری دانشگاهی، گستردگی مفهوم «الخالق» و ابعاد وجودی خلقت را بررسی می‌کند.

بخش نخست: گستردگی و ظرافت مفهوم خلقت

۱.۱. پیچیدگی معرفت خالقیت الهی

مفهوم «الخالق» و فعل خلقت، از چنان عمق و گستردگی برخوردار است که در ابعاد لفظی، معنایی و متعلقات، پیچیدگی‌های ظریفی را به نمایش می‌گذارد. این گستردگی، معرفت خالقیت الهی را به امری دشوار و حیرت‌انگیز بدل می‌سازد، زیرا فهم کامل آن نیازمند درک تمامی ظرایف خلقت است. حیرت در این مقام، نه سردرگمی، بلکه حالتی معرفتی است که از مواجهه با عظمت آفرینش الهی سرچشمه می‌گیرد، گویی سالک در برابر اقیانوسی بی‌کران از زیبایی و حکمت ایستاده باشد. این دیدگاه، ریشه در عرفان اسلامی دارد که حیرت را مقدمه‌ای برای نیل به مقامات عالی معرفت می‌داند.

درنگ: گستردگی خلقت در لفظ، معنا و متعلقات، مؤمن را به حیرت معرفتی وا می‌دارد که نشانه‌ای از عظمت خالقیت الهی است.

۱.۲. دشواری فهم معنای خالقیت

اظهار اینکه «الله خالق است» امری ساده است، اما درک عمیق معنای خلقت، ویژگی‌های خالقیت و حدود آن، سفری است که از معرفت ظاهری فراتر می‌رود. این معرفت، نیازمند تأمل وجودی و شهودی است، گویی سالک باید از پوسته الفاظ عبور کند تا به گوهر حقیقت دست یابد. تمایز بین معرفت لفظی و معرفت باطنی، در اینجا آشکار می‌شود؛ معرفتی که تنها با تهذیب نفس و سلوک عرفانی به دست می‌آید.

۱.۳. مراتب معرفت خلقت در افراد

معرفت خلقت، بسته به ظرفیت و زمینه ذهنی افراد، مراتب گوناگونی دارد. همان‌گونه که مفهوم «علم» برای یک ریاضیدان به معادلات، برای یک نقاش به نقش و برای یک فیلسوف به حکمت کلی اشاره دارد، مفهوم «الخالق» نیز در ذهن افراد، بسته به سطح معرفت و تجربه، معانی متفاوتی می‌یابد. این تنوع، ریشه در تفاوت‌های وجودی و مراتب سلوکی افراد دارد، گویی هر کس به فراخور ظرف وجودی خویش، جرعه‌ای از این دریای بی‌کران می‌نوشد.

درنگ: معرفت خلقت، مانند علم، در افراد مختلف مراتب متفاوتی دارد و به ظرفیت وجودی و معرفتی آنان وابسته است.

۱.۴. ظرایف قرآنی در تبیین خلقت

قرآن کریم، با تکرار واژه «خلق» و تأکید بر ویژگی‌ها و انواع خلقت، ظرایفی را ارائه می‌دهد که فهم آنها نیازمند تأمل عمیق است. این ظرایف، از مفاهیم ساده فراتر رفته و به ابعاد وجودی خلقت اشاره دارند. تکرار واژه «خلق» در قرآن کریم، نه تکراری بی‌معنا، بلکه روشی است برای نفوذ کلام الهی در قلب و ایجاد تحول وجودی، گویی هر ذکر، دریچه‌ای نو به سوی معرفت می‌گشاید.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین گستردگی و ظرافت مفهوم خلقت پرداخت و نشان داد که معرفت خالقیت الهی، سفری است پیچیده و حیرت‌انگیز که مراتب گوناگونی دارد. از دشواری فهم معنای خلقت تا تنوع مراتب معرفت در افراد و ظرایف قرآنی، این بخش چارچوبی جامع برای درک اسم «الخالق» ارائه داد. این تبیین، زمینه را برای کاوش عمیق‌تر در بخش‌های بعدی فراهم می‌سازد.

بخش دوم: ابعاد وجودی و عرفانی اسم «الخالق»

۲.۱. مراتب شناخت خلقت

معرفت خلقت، مانند معرفت ذات الهی، دارای مراتب مختلفی است که می‌تواند مفهومی، مصداقی، محدود یا نامحدود باشد. این مراتب، به سطح معرفت فرد بستگی دارد، گویی هر سالک به فراخور همت خویش، گوشه‌ای از این حقیقت بی‌کران را درمی‌یابد. این تقسیم‌بندی، با مفهوم مراتب وجود در فلسفه اسلامی هم‌خوانی دارد و نشان می‌دهد که معرفت خلقت، از شناخت ظاهری مخلوقات تا درک باطنی ظهورات الهی، درجات گوناگونی را در بر می‌گیرد.

۲.۲. تأثیر عظمت خلقت بر سالک

عظمت و گستردگی خلقت الهی، چنان تأثیری بر سالک می‌گذارد که ممکن است او را به تلاشی وجودی یا حتی متلاشی شدن معنوی بکشاند. این حالت، نتیجه مواجهه با وسعت و ثقل خلقت است، مانند تلاش برای جابه‌جایی کوهی عظیم. در عرفان اسلامی، این تلاشی، نشانه‌ای از حیرت و فنای فی‌الله است که سالک را به مقامات عالی معرفت سوق می‌دهد.

درنگ: عظمت خلقت می‌تواند سالک را به تلاشی وجودی و حیرت عرفانی بکشاند، که مقدمه‌ای برای فنای فی‌الله است.

۲.۳. خلق به‌عنوان اسم ظاهر

«خلق» یکی از اسماء ظاهر الهی است که به ظهور، گشایش و انبساط وجودی اشاره دارد. این اسم، تحت سیطره اسم «ظاهر» قرار دارد، به‌گونه‌ای که خلق و ظاهر در ارتباطی متقابل، وحدت در عین کثرت صفات الهی را نشان می‌دهند. این ارتباط، مانند رقص نور و سایه است که هر یک، جلوه‌ای از حقیقت واحد را آشکار می‌سازد.

۲.۴. تأثیر ذکر «یا خالق» در رفع جمود و ترس

ذکر «یا خالق» برای رفع جمود فکری و ترس توصیه شده است، زیرا این اسم، با برانگیختن حس گشایش و انبساط، موانع روانی و معنوی را برطرف می‌کند. این اثر، ریشه در تأثیر معنوی اسماء الهی دارد که قلب سالک را به سوی نور معرفت می‌گشاید، گویی نسیمی الهی، غبار ترس و تحجر را از دل می‌زداید.

درنگ: ذکر «یا خالق» با ایجاد گشایش معنوی، ترس و جمود را رفع می‌کند و قلب را به سوی معرفت ربوبی می‌گشاید.

۲.۵. معنای گسترده خلق

مفهوم «خلق» فراتر از آفرینش مادی است و تمامی چهره‌های وجودی، استعدادها، فطرت‌ها، فعلیت‌ها، خُلق (صفات نفسانی) و حتی سنت‌های اعتباری را در بر می‌گیرد. این تعریف گسترده، خلقت را به‌مثابه ظهور جامع صفات ربوبی نشان می‌دهد، گویی هر پدیده، آینه‌ای است که جلوه‌ای از خالقیت الهی را بازمی‌تاباند.

۲.۶. تعلیم اسماء به آدم

«عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» [مطلب حذف شد] : «و همه نام‌ها را به آدم آموخت») نه صرف یادگیری الفاظ، بلکه ظهور تمامی خُلق‌ها و خَلق‌ها در وجود انسان است. این تعلیم، انسان را به مقام خلیفه‌اللهی ارتقا می‌دهد، گویی خداوند، انسان را به باغی بی‌کران از اسماء الهی دعوت کرده است.

درنگ: تعلیم اسماء به آدم، ظهور خُلق و خَلق در وجود اوست که انسان را به مقام خلیفه‌اللهی می‌رساند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به ابعاد وجودی و عرفانی اسم «الخالق» پرداخت و نشان داد که خلقت، نه‌تنها آفرینش مادی، بلکه ظهور جامع صفات ربوبی است. از مراتب شناخت خلقت تا تأثیر عظمت آن بر سالک، نقش ذکر «یا خالق» و تعلیم اسماء به آدم، این بخش بر ظرفیت بی‌نهایت انسان برای دریافت و تجلی اسماء الهی تأکید کرد.

بخش سوم: خالقیت سالک و ریزش معرفت

۳.۱. خالقیت سالک در سلوک

عارف، با همتی که تجلی مشیت الهی است، به مقام خالقیت می‌رسد و می‌تواند با اراده خود خلق کند. این همت، ریشه در مشیت الهی دارد که اصل خلقت است: «خَلَقَ الْأَشْیَاءَ بِالْإِرَادَةِ وَخَلَقَ الْإِرَادَةَ بِالْمَشِیَّةِ وَالْمَشِیَّةُ بِنَفْسِهَا». این اصل عرفانی، وحدت بین عبودیت و ربوبیت را نشان می‌دهد، گویی سالک، با همت خویش، آینه‌ای از خالقیت الهی می‌شود.

درنگ: عارف با همت خویش، که ظهور مشیت الهی است، به مقام خالقیت می‌رسد و می‌تواند خلق کند.

۳.۲. دشواری ادراک خالقیت

فهم عظمت خالقیت الهی، به دلیل گستردگی و عمق آن، چنان دشوار است که ممکن است سالک را به تلاشی وجودی بکشاند. این ادراک، نیازمند سلوک و تهذیب نفس است، گویی سالک باید از میان طوفان حیرت عبور کند تا به ساحل بقای بالله برسد.

۳.۳. ریزش معرفت در سالک

معرفت خلقت، در سالک به‌صورت ریزش خودبه‌خود ظاهر می‌شود، مانند شعری که از شاعر می‌جوشد. این ریزش، نتیجه سلوک و تهذیب است و فراتر از بحث‌های نظری، نشانه‌ای از تجلیات الهی در قلب سالک است، گویی چشمه‌ای از معرفت در وجود او جاری می‌شود.

درنگ: معرفت خلقت، مانند شعر شاعر، به‌صورت ریزش خودبه‌خود در قلب سالک ظاهر می‌شود.

۳.۴. تکرار خلق در قرآن کریم

قرآن کریم ۱۵۱ بار واژه «خلق» را تکرار کرده است تا ریزش معرفت در انسان ایجاد کند. این تکرار، از خَلق به خُلق و سپس به خلاق پیش می‌رود تا انسان را به درک عمیق خلقت سوق دهد، گویی هر آیه، نغمه‌ای است که قلب را به سوی معرفت بیدار می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به خالقیت سالک و ریزش معرفت در سلوک پرداخت. از مقام خالقیت عارف تا دشواری ادراک خالقیت و نقش تکرار قرآنی در ایجاد ریزش معرفت، این بخش بر پویایی سلوک و ظرفیت انسان برای تجلی اسماء الهی تأکید کرد.

بخش چهارم: خلاق و ظرافت‌های خلقت

۴.۱. معنای خلاق

«خلاق» به اندازه‌ها، چیدمان‌ها و بهره‌های هر موجود از خلقت اشاره دارد. هر خَلق و خُلق، خلاقی دارد که هویت و ویژگی آن را تعیین می‌کند. این مفهوم، با «تقدیر» الهی در فلسفه اسلامی هم‌خوانی دارد، گویی هر موجود، با میزان دقیق فیض الهی آفریده شده است.

۴.۲. شناخت خلاق خلایق

فهم خلاق خلایق، نیازمند توجه عمیق و شهودی به موجودات است، گویی سالک باید گوش جان به نغمه وجود هر مخلوق بسپارد. این دیدگاه، با کلام امیرمؤمنان (ع): «نحن اسماء الحسنی» هم‌خوانی دارد که شناخت خلاق را درک فیض الهی در هر موجود می‌داند.

درنگ: شناخت خلاق خلایق، نیازمند گوش سپردن به نغمه وجود مخلوقات و درک بهره‌های الهی آنهاست.

۴.۳. تفاوت و کمال در خلق الرحمن

خلقت الهی، از حیث کمال، بدون نقص است («لا تَفَاوُتَ فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ»)، اما از حیث چیدمان و بهره‌ها، هر موجود ممتاز و بی‌مانند است («تَفَاوُتَ فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ»). این تفاوت، نشانه وحدت در عین کثرت است، گویی هر مخلوق، نغمه‌ای منحصربه‌فرد در سمفونی خلقت است.

۴.۴. ظرافت و زیبایی خلقت

ظرافت و زیبایی خلقت، انسان را به حیرت وا می‌دارد، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «فَارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ» [مطلب حذف شد] : «پس بار دیگر دیده بازگردان، آیا هیچ شکافی می‌بینی؟»). این ظرافت، مانند تابلویی است که هر جزء آن، حکایتی از حکمت الهی دارد.

۴.۵. تماشای خلقت و اعراض از اعتراض

سالک، با تأمل در کمال خلقت، به مقامی می‌رسد که از هرگونه اعتراض به قضای الهی اعراض می‌کند. این مقام، نشانه تسلیم کامل و رضایت به حکمت الهی است، گویی سالک در برابر عظمت خلقت، جز تسلیم و حیرت، راهی نمی‌یابد.

درنگ: تماشای کمال خلقت، سالک را به مقام اعراض از اعتراض و تسلیم در برابر حکمت الهی می‌رساند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به تبیین خلاق، ظرافت‌های خلقت و مقامات سالک در مواجهه با آن پرداخت. از معنای خلاق تا تفاوت و کمال در خلق الرحمن و نقش تماشای خلقت در رسیدن به تسلیم، این بخش بر زیبایی و حکمت آفرینش الهی تأکید کرد.

بخش پنجم: خلقت تدریجی و پویایی آفرینش

۵.۱. خلقت تدریجی سماوات و ارض

قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ» [مطلب حذف شد] : «پروردگار شما خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید»). این آیه، بر خلقت تدریجی سماوات و ارض دلالت دارد که نشانه‌ای از استمرار و گشایش مداوم خلقت است.

۵.۲. استمرار خلقت

خلقت سماوات و ارض، به دلیل تدریجی بودن، لحظه‌به‌لحظه در حال تجدید است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّا لَمُوسِعُونَ» [مطلب حذف شد] : «ما گسترش‌دهندگانیم»). این پویایی، مانند گلی است که هر لحظه شکوفه‌ای نو می‌گشاید.

درنگ: خلقت سماوات و ارض، به دلیل تدریجی بودن، استمرار دارد و لحظه‌به‌لحظه در حال گشایش است.

۵.۳. تفاوت آثار ماده‌ها در خلقت

خصوصیات و آثار ماده‌ها در ظرف خلقت، به دلیل تغییرات وجودی و زمانی، متفاوت می‌شود. این تفاوت، مانند عطر برنج یا گلاب است که با گذر زمان، جلوه‌ای نو می‌یابد. این پویایی، نشانه‌ای از زنده بودن خلقت الهی است.

۵.۴. مرگ به‌عنوان خلقت

قرآن کریم می‌فرماید: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ» [مطلب حذف شد] : «[او] مرگ و زندگی را آفرید»). مرگ، نه ضد حیات، بلکه خود یک خلقت است، گویی دروازه‌ای است به سوی حیات دیگر.

۵.۵. خلقت‌های درشت و ریز

خلقت‌های درشت (مانند سماوات) و ریز (مانند پشه)، هر دو حیرت‌انگیزند. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «هرچه در فیل است، در پشه نیز هست». این سخن، بر وحدت در خلقت تأکید دارد، گویی هر مخلوق، آینه‌ای از کل خلقت است.

درنگ: خلقت‌های درشت و ریز، هر دو حیرت‌انگیزند و در خلاق، برابرند، چنان‌که پشه و فیل هر دو جلوه‌ای از حکمت الهی‌اند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به خلقت تدریجی، پویایی آفرینش و وحدت در خلقت‌های درشت و ریز پرداخت. از استمرار خلقت تا مرگ به‌عنوان خلقت و ظرافت‌های خلایق، این بخش بر پویایی و حکمت آفرینش الهی تأکید کرد.

نتیجه‌گیری کلی

تبیین اسم «الخالق» در این نوشتار، نمونه‌ای برجسته از رویکردی چندرشته‌ای به اسماء الحسنی است که با تکیه بر زبان‌شناسی، فلسفه، عرفان و الهیات قرآنی، گستردگی و ظرافت خلقت الهی را کاوش کرد. از مراتب معرفت خلقت تا خالقیت سالک، نقش ذکر «یا خالق» و خلقت تدریجی سماوات و ارض، این اثر چارچوبی جامع برای فهم خالقیت الهی ارائه داد. آیات قرآنی، مانند «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» و «فَارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ»، بر ظرفیت بی‌نهایت انسان برای تجلی اسماء الهی تأکید دارند. این نوشتار، برای پژوهشگران و مخاطبان تحصیل‌کرده، منبعی ارزشمند است که معرفت ربوبی را در پرتو اسم «الخالق» روشن می‌سازد.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ»

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، مفهوم «خلق» به چه معناست؟

2. طبق متن، کدام ویژگی خلقت الهی در قرآن مورد تأکید قرار گرفته است؟

3. بر اساس متن، «خلاق» به چه معنایی اشاره دارد؟

4. متن درسگفتار درباره «تفاوت فی خلق الرحمن» چه می‌گوید؟

5. طبق متن، چرا خلقت الهی حیرت‌آور توصیف شده است؟

6. خلقت الهی طبق متن تنها به صورت دفعی انجام می‌شود و تدریجی نیست.

7. مفهوم خلق شامل ظهور فطرت‌ها، استعدادها و باطن‌ها می‌شود.

8. هر موجودی در خلقت الهی شبیه دیگری است و تفاوتی وجود ندارد.

9. معرفت به خالقیت حق تعالی نیازمند اهتمام فراوان است.

10. موت در متن به عنوان ضد حیات معرفی شده و خلقت محسوب نمی‌شود.

11. تفاوت بین «خلق» و «خلاق» در متن درسگفتار چیست؟

12. چرا خلقت سماوات و ارض در قرآن به صورت تدریجی توصیف شده است؟

13. منظور از «لا تفاوت فی خلق الرحمن» در متن چیست؟

14. چرا معرفت به خالقیت حق تعالی آسان نیست؟

15. طبق متن، چگونه سالک می‌تواند به مقام خالقیت برسد؟

پاسخنامه

1. گشایش، ظهور و انبساط چهره‌ها و استعدادها

2. خلقت سماوات و ارض به صورت تدریجی است

3. اندازه‌ها، چینش‌ها و بهره‌های موجودات

4. هر موجودی در خلقت ممتاز و متفاوت است

5. به دلیل گستردگی، ظرافت و تنوع آن

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. خلق به معنای گشایش و ظهور چهره‌ها و استعدادها است، در حالی که خلاق به اندازه‌ها، چینش‌ها و بهره‌های خاص هر موجود اشاره دارد.

12. زیرا خلقت الهی در ظرف ظهور و استمرار تدریجی است و لحظه به لحظه باز می‌شود.

13. این عبارت به معنای نبود نقص یا اشکال در خلقت الهی و تفاوت ممتاز هر موجود است.

14. زیرا درک گستردگی، ظرافت و تنوع خلقت و شناخت مصادیق و خصوصیات آن نیازمند اهتمام و سلوک عمیق است.

15. سالک با همت خود که ظهور مشیت الهی است، می‌تواند خلق کند و به خالقیت برسد.