در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 235

متن درس





خالق و خلقت در اسماء حسنی: تأملات قرآنی و عرفانی

خالق و خلقت در اسماء حسنی: تأملات قرآنی و عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۳۵)

مقدمه: درآمدی بر معرفت خلقت در پرتو اسم خالق

در منظومه بی‌کران اسماء حسنی، صفت «الخالق» چونان گوهری درخشان می‌درخشد و جلوه‌ای از قدرت بی‌منتهای الهی را در آفرینش هستی نمایان می‌سازد. این صفت، نه‌تنها به فعل آفرینش اشاره دارد، بلکه دریچه‌ای است به سوی فهم عمیق‌تر حقیقت وجود و پیوند انسان با خالق خویش. درس‌گفتار شماره ۲۳۵ از سلسله مباحث آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با محوریت اسم «خالق»، به کاوش در ابعاد گوناگون خلقت از منظر قرآن کریم، عرفان اسلامی، فلسفه و علوم زیستی می‌پردازد. این گفتار، با نگاهی چندرشته‌ای، از خلقت کلان آسمان‌ها و زمین تا ریزه‌کاری‌های پنهان در رحم‌ها را بررسی کرده و بر ضرورت معرفت خلقت به‌عنوان بابی از معرفت‌شناسی الهی تأکید می‌ورزد.

بخش اول: مفهوم‌شناسی خلقت در قرآن کریم

دو سطح خلقت: کلان و خُرد

قرآن کریم، خلقت را در دو سطح کلان و خُرد مورد توجه قرار داده و هر یک را به‌گونه‌ای تبیین کرده که عظمت و حکمت الهی را نمایان می‌سازد. در سطح کلان، خلقت آسمان‌ها و زمین‌ها (سماوات و ارضین) جلوه‌ای از قدرت بی‌کران خالق است که در آیاتی چون «الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» (انعام: ۱) به آن اشاره شده است. اما در سطح خُرد، قرآن کریم به ریزه‌کاری‌های پنهان خلقت، به‌ویژه آنچه در رحم‌ها می‌گذرد، اهتمام ویژه‌ای دارد. این امور، که در آیاتی چون:

﴿يُخَلِّقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ﴾ (زمر: [مطلب حذف شد] آفرینشی پس از آفرینشی در سه تاریکی می‌آفریند» آمده، به فرآیند پیچیده خلقت جنین اشاره دارد. آیه دیگری، بر اهمیت عدم کتمان این خلقت تأکید می‌ورزد:

﴿وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ﴾ (بقره: ۲۲۸) [مطلب حذف شد] را خداوند در رحم‌هایشان آفریده، پنهان کنند» خوانده شده است. این دو سطح خلقت، چونان دو بال معرفت‌اند که انسان را به سوی فهم عمیق‌تر حکمت الهی پرواز می‌دهند.

درنگ: قرآن کریم خلقت را در دو سطح کلان (سماوات و ارضین) و خُرد (ما فی الأرحام) تبیین کرده و هر یک را نشانه‌ای از عظمت و حکمت الهی دانسته است.

مراحل خلقت انسان: از تراب تا بشره

قرآن کریم، خلقت انسان را در مراحل گوناگون و با مواد اولیه‌ای چون تراب، نطفه، علقه، مضغه و عظام توصیف می‌کند. این مراحل، که در آیه‌ای جامع آمده‌اند:

﴿ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ﴾ (مؤمنون: [مطلب حذف شد] و علقه را مضغه کردیم، و مضغه را استخوان کردیم، و بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم، سپس آن را آفرینشی دیگر بخشیدیم» آمده است. این توصیف، نه‌تنها فرآیند زیستی خلقت را نشان می‌دهد، بلکه با جنین‌شناسی مدرن نیز هم‌خوانی دارد. مواد اولیه خلقت، چون تراب، صلصال، حماء مسنون و فخار، که در آیاتی چون:

﴿خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ﴾ (روم: [مطلب حذف شد] ذکر شده‌اند، به منشأ خاکی انسان اشاره دارند. این مواد، چونان بذرهایی هستند که در خاک وجود، به نهال انسان بدل می‌شوند.

درنگ: قرآن کریم مراحل خلقت انسان را از نطفه تا خلق آخر با دقتی علمی توصیف کرده و مواد اولیه آن را تراب، صلصال و حماء مسنون دانسته است.

خلقت ظاهری و باطنی: بشره و ما فی الأرحام

قرآن کریم به خلقت ظاهری (بشره) و باطنی (امور پنهان رحم‌ها) اهتمام ویژه‌ای دارد. خلقت ظاهری، در آیه‌ای چون:

﴿خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا﴾ (فرقان: [مطلب حذف شد] به جلوه بیرونی انسان اشاره دارد. اما خلقت باطنی، که در رحم‌ها شکل می‌گیرد، رازهای نهان الهی را در بر دارد. این دو بعد، چونان دو آیینه‌اند که حقیقت انسان را از ظاهر و باطن بازمی‌تابانند.

درنگ: خلقت انسان در قرآن کریم دو بعد ظاهری (بشره) و باطنی (ما فی الأرحام) دارد که هر یک جلوه‌ای از حکمت الهی است.

جمع‌بندی بخش اول

در این بخش، مفهوم خلقت در قرآن کریم در دو سطح کلان و خُرد بررسی شد. خلقت آسمان‌ها و زمین‌ها، عظمت الهی را نشان می‌دهد، و خلقت در رحم‌ها، ریزه‌کاری‌های حکمت الهی را آشکار می‌سازد. مراحل خلقت انسان از نطفه تا خلق آخر، با دقتی علمی توصیف شده و مواد اولیه آن، چون تراب و صلصال، منشأ خاکی انسان را نمایان می‌کنند. خلقت ظاهری و باطنی، دو جلوه مکمل از حقیقت انسان‌اند که راه را برای تأملات عمیق‌تر در بخش‌های بعدی هموار می‌کنند.

بخش دوم: ناآگاهی از خلقت و پیامدهای آن

محدودیت معرفت دینی به احکام فقهی

در سنت دینی، معرفت خلقت اغلب به احکام فقهی، مانند احکام دماء ثلاثه، حمل و زایمان، محدود شده و از حقایق تشریعی و زیستی آن غفلت شده است. این محدودیت، ریشه در رویکردی دارد که خلقت را صرفاً از منظر احکام شرعی بررسی می‌کند و جنبه‌های معرفتی و علمی آن را نادیده می‌گیرد. قرآن کریم، با تأکید بر «ما فی الأرحام»، خلقت را موضوعی چندبعدی می‌داند که نیازمند کاوش در علوم زیستی، عرفان و الهیات است.

درنگ: معرفت دینی خلقت به احکام فقهی محدود شده و از جنبه‌های تشریعی و زیستی آن غفلت شده است.

ناآگاهی از ظرایف بدن: گوارش و مزاج

نا�آگاهی از ظرایف خلقت بدن، مانند فرآیند گوارش یا تأثیر مزاج، در میان مردم و حتی علما رایج است. این ناآگاهی، به رفتارهای ناسالم و امراض جسمی و روانی منجر می‌شود. به تعبیری، انسان چونان مسافری است که در سرای تن خویش غریب مانده و از اسرار آن بی‌خبر است. اگر آگاهی از ظرایف مزاج و گوارش وجود داشت، انسان با ملاحظه بیشتری با بدن خویش رفتار می‌کرد و امراض کاهش می‌یافت.

درنگ: ناآگاهی از ظرایف خلقت بدن، مانند گوارش و مزاج، به امراض جسمی و روانی منجر می‌شود.

نقش تغذیه در استحکام نطفه

استحکام نطفه، که بستر خلقت انسان است، به تغذیه مناسب و آگاهی از شرایط زیستی وابسته است. ناآگاهی از این امر، به ضعف جسمی، روانی و روحی فرزندان منجر می‌شود. قرآن کریم، با توصیف نطفه به‌عنوان «امشاج»:

﴿إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ﴾ (انسان: [مطلب حذف شد] آمیخته آفریدیم» آمده، به پیچیدگی و اهمیت نطفه اشاره دارد. این دیدگاه، با جنین‌شناسی و تغذیه مدرن هم‌خوانی دارد و بر ضرورت آگاهی از تغذیه والدین در زمان انعقاد نطفه تأکید می‌ورزد.

درنگ: استحکام نطفه به تغذیه و آگاهی وابسته است و ناآگاهی، ضعف جسمی و روانی فرزندان را به دنبال دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش به بررسی ناآگاهی از خلقت و پیامدهای آن اختصاص یافت. محدودیت معرفت دینی به احکام فقهی، ناآگاهی از ظرایف بدن و نقش تغذیه در استحکام نطفه، از محورهای اصلی این بررسی بود. این ناآگاهی‌ها، چونان سایه‌ای بر معرفت خلقت افتاده و به امراض و مشکلات جسمی و روانی منجر شده‌اند. قرآن کریم، با تأکید بر خلقت خُرد، راه را برای آگاهی و تأمل گشوده است.

بخش سوم: خلقت غیرطبیعی و امکان‌پذیری آن

خلقت آدم و عیسی: غیرطبیعی یا طبیعی؟

قرآن کریم خلقت آدم و عیسی را غیرطبیعی، یعنی بدون نطفه، توصیف می‌کند:

﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ﴾ (آل‌عمران: [مطلب حذف شد] مثل آدم است که او را از خاک آفرید» آمده است. بااین‌حال، این خلقت در چارچوب مشیت الهی طبیعی تلقی می‌شود، چرا که «حکم الأمثال فی ما یجوز و ما لا یجوز واحد». اگر خداوند اراده کند، خلقت بدون نطفه برای همه ممکن است. این اصل، قدرت مطلق الهی را نشان می‌دهد و خلقت غیرطبیعی را استثنایی در روند خلقت می‌داند.

درنگ: خلقت آدم و عیسی، گرچه غیرطبیعی است، در چارچوب مشیت الهی ممکن و طبیعی تلقی می‌شود.

امکان خلقت بدون نطفه

پرسشی که در درس‌گفتار مطرح شده، امکان خلقت بدون نطفه، مانند مورد حضرت مریم، برای بشر امروز است. قرآن کریم خلقت عیسی را بدون نطفه توصیف می‌کند:

﴿تَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا﴾ (مریم: [مطلب حذف شد] تمثل یافت» آمده است. پاسخ این پرسش، بر اساس قدرت الهی، مثبت است. این بحث، به فناوری‌های مدرن، مانند شبیه‌سازی، نزدیک است، اما در چارچوب دینی، باید با احکام شرعی هماهنگ باشد.

درنگ: خلقت بدون نطفه، بر اساس قدرت الهی، برای بشر امروز ممکن است، اما باید با احکام شرعی هماهنگ باشد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش به بررسی خلقت غیرطبیعی آدم و عیسی و امکان‌پذیری خلقت بدون نطفه اختصاص یافت. قرآن کریم، این خلقت را در چارچوب مشیت الهی ممکن می‌داند و پرسش از امکان آن برای بشر امروز را با پاسخ مثبت مواجه می‌سازد. این تأملات، قدرت بی‌کران الهی و پیوند خلقت با حکمت را آشکار می‌کنند.

بخش چهارم: معرفت خلقت و نقش آن در معرفت‌شناسی الهی

نطفه‌شناسی و رحم‌شناسی: باب معرفت

شناخت خلقت، از نطفه‌شناسی و رحم‌شناسی تا مزاج‌شناسی، بابی از معرفت‌شناسی الهی است. این علوم، که در قرآن کریم و روایات، به‌ویژه توحید مفضل، مورد توجه قرار گرفته‌اند، به دلیل جمود فکری از حوزه دینی خارج شده و به علوم سکولار واگذار شده‌اند. توحید مفضل، با تبیین ظرایف خلقت، مانند نبود مو در کف دست یا ساختار ناخن، نشانه‌های حکمت الهی را آشکار می‌سازد.

درنگ: نطفه‌شناسی، رحم‌شناسی و مزاج‌شناسی، باب‌هایی از معرفت‌شناسی الهی‌اند که از حوزه دینی خارج شده‌اند.

انحراف معرفت خلقت به مفاهیم کلی

معرفت خلقت، در برخی سنت‌های فلسفی و عرفانی، به مفاهیم کلی، مانند آینه و مثال، منحرف شده و از جنبه‌های زیستی و عینی آن غفلت شده است. قرآن کریم و روایات، خلقت را عینی و جزء‌به‌جزء بررسی می‌کنند، اما فلسفه اسلامی، گاه به کلی‌گویی گراییده است. این انحراف، چونان غباری است که بر آیینه معرفت خلقت نشسته و وضوح آن را کاسته است.

درنگ: معرفت خلقت به مفاهیم کلی فلسفی منحرف شده و از جنبه‌های زیستی و عینی آن غفلت شده است.

نطفه امشاج و امکان نطفه‌سازی

قرآن کریم نطفه را «امشاج» توصیف می‌کند، یعنی مخلوطی پیچیده که ساختار زیستی ویژه‌ای دارد. این توصیف، پرسش از امکان نطفه‌سازی را مطرح می‌کند. آیا می‌توان نطفه‌ای استاندارد و با ویژگی‌های معنوی، مانند ایمان و محبت، ساخت؟ پاسخ، در چارچوب علمی و شرعی، مثبت است، اما نیازمند هماهنگی با احکام اسلامی است.

درنگ: نطفه امشاج، مخلوطی پیچیده است و نطفه‌سازی، در چارچوب علمی و شرعی، ممکن است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش به نقش معرفت خلقت در معرفت‌شناسی الهی اختصاص یافت. نطفه‌شناسی و رحم‌شناسی، باب‌هایی از معرفت‌اند که از حوزه دینی خارج شده‌اند. انحراف معرفت خلقت به مفاهیم کلی و امکان نطفه‌سازی، از دیگر محورهای این بررسی بود. این تأملات، ضرورت بازگشت به معرفت عینی خلقت را نشان می‌دهند.

بخش پنجم: آزادی و تنوع در خلقت الهی

آزادی الهی و بی‌نیازی از خلق

خداوند، به‌عنوان «غنی عن العالمین»، در خلقت آزاد است و از کفر یا ایمان مخلوقات باکی ندارد. این آزادی، در آیه‌ای چون:

﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كَافِرٌ وَمِنْكُمْ مُؤْمِنٌ﴾ (تغابن: [مطلب حذف شد] برخی از شما کافرند و برخی مؤمن» آمده، نمایان است. تقدم کافر بر مؤمن، بی‌طرفی و علم پیشین الهی را نشان می‌دهد. این آزادی، چونان اقیانوسی است که همه تفاوت‌های خلق را در بر می‌گیرد.

درنگ: خداوند در خلقت آزاد است و از کفر یا ایمان مخلوقات باکی ندارد.

اطوار خلقت: تنوع در آفرینش

قرآن کریم انسان را با اطوار مختلف خلق کرده است:

﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَطْوَارٍ﴾ (نوح: [مطلب حذف شد] گوناگون آفریدیم» آمده است. این اطوار، مراحل تکامل، تنوع روانی و اجتماعی را شامل می‌شود و نشان‌دهنده سعه خلقت الهی است.

درنگ: اطوار خلقت، تنوع مراحل تکامل و خصوصیات روانی-اجتماعی انسان را نشان می‌دهد.

خلقت اعمال و نادانسته‌ها

خلقت الهی، اعمال و حتی نادانسته‌های انسان را در بر می‌گیرد:

﴿وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ﴾ (صافات: [مطلب حذف شد] انجام می‌دهید آفرید» آمده است. این شمولیت، نشان‌دهنده حاکمیت مطلق الهی بر همه ابعاد وجود است.

درنگ: خلقت الهی، اعمال و نادانسته‌های انسان را در بر می‌گیرد و حاکمیت مطلق الهی را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش به آزادی و تنوع در خلقت الهی اختصاص یافت. آزادی الهی در آفرینش، اطوار مختلف خلقت و شمولیت خلقت بر اعمال و نادانسته‌ها، از محورهای اصلی این بررسی بود. این تأملات، سعه و حکمت الهی را در خلقت آشکار می‌کنند.

بخش ششم: زوجیت و توازن در خلقت

زوجیت: اصل توازن خلقت

قرآن کریم همه موجودات را جفت آفریده است:

﴿وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ﴾ (ذاریات: [مطلب حذف شد] آفریدیم» آمده است. آیه دیگری می‌فرماید:

﴿خَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجًا﴾ (نبأ: [مطلب حذف شد] زوجیت، توازن خلقت را نشان می‌دهد، اما مشکلات اجتماعی، مانند ناهماهنگی‌های روانی و محیطی، زوجیت موزون را مختل می‌کنند.

درنگ: زوجیت، اصل توازن خلقت است، اما مشکلات اجتماعی، زوجیت موزون را مختل می‌کنند.

نقد تفسیر فلسفی زوجیت

تفسیر زوجیت به ترکیب «ماهیت و وجود»، که در فلسفه ملاصدرا دیده می‌شود، از معنای قرآنی آن دور است. زوجیت قرآنی، به جفت بودن موجودات در عالم خلق اشاره دارد، نه به مفاهیم انتزاعی فلسفی. این نقد، بر ضرورت بازگشت به معنای عینی آیات تأکید می‌ورزد.

درنگ: زوجیت قرآنی به جفت بودن موجودات اشاره دارد، نه به ترکیب ماهیت و وجود در فلسفه.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش به بررسی زوجیت و توازن در خلقت اختصاص یافت. زوجیت، اصل بنیادین خلقت است که توازن عالم را تضمین می‌کند، اما مشکلات اجتماعی آن را مختل می‌کنند. نقد تفسیر فلسفی زوجیت، بر اهمیت معنای عینی آیات قرآنی تأکید دارد.

بخش هفتم: جلال الهی و تخلق به اسم خالق

جلال الهی در برابر ظلم

قرآن کریم، در برابر ظلم، جلال الهی را با لحنی غضبناک نشان می‌دهد:

﴿ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدًا﴾ (مدثر: [مطلب حذف شد] را به او آفریدم واگذار» آمده است. این آیه، که احتمالاً به مغیره اشاره دارد، در برابر ظلم، لحنی متفاوت با کفر دارد:

﴿أَفَمَنْ يَخْلُقُ كَمَنْ لَا يَخْلُقُ﴾ (نحل:

[مطلب حذف شد] کسی است که نمی‌آفریند؟» آمده است. ظلم، به دلیل نقض عدالت، جلال الهی را برمی‌انگیزد.

درنگ: ظلم، به دلیل نقض عدالت، جلال الهی را با لحنی غضبناک برمی‌انگیزد.

تخلق به اسم خالق: از اکتشاف تا عرفان

تخلق به اسم «خالق»، برای محققان، عارفان و روان‌شناسان کاربرد دارد. محقق در اکتشافات، عارف در باطل‌السحر و روان‌شناس در سلامت مزاج، از این اسم بهره می‌جویند. این فرآیند، نیازمند ترکیب اسماء، مانند مصور، باری و حی، است و تحولی عرفانی-علمی را به دنبال دارد.

درنگ: تخلق به اسم خالق، در اکتشافات، باطل‌السحر و سلامت مزاج کاربرد دارد و نیازمند ترکیب اسماء است.

جمع‌بندی بخش هفت

این بخش به جلال الهی و تخلق به اسم خالق اختصاص یافت. ظلم، جلال الهی را برمی‌انگیزد، و تخلق به اسم خالق، راهی برای تحول عرفانی و علمی است. این تأملات، پیوند خلقت و خلاقیت را در انسان نشان می‌دهند.

نتیجه‌گیری: خالق، آیینه معرفت خلقت

این نوشتار، با تبیین اسم «خالق» در پرتو درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، خلقت را چون دریچه‌ای به سوی معرفت الهی معرفی کرد. خلقت در قرآن کریم، در دو سطح کلان و خُرد، با مراحل و مواد اولیه‌ای دقیق توصیف شده و ناآگاهی از آن، به مسائل جسمی و روانی منجر شده است. خلقت غیرطبیعی، زوجیت، آزادی الهی و تخلق به اسم خالق، از دیگر محورهای این بررسی بودند. این اثر، با الهام از قرآن کریم و توحید مفضل، بر ضرورت معرفت زیستی و عرفانی تأکید دارد و چون چراغی در مسیر حقیقت‌جویی، راهگشای پژوهشگران الهیات، عرفان و علوم زیستی است.

دعا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

با نظارت: صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، چه جنبه‌ای از خلقت در قرآن به‌ویژه در مورد ارحام مورد تأکید قرار گرفته است؟

2. بر اساس متن، خلقت حضرت عیسی و حضرت آدم در مقایسه با خلقت انسان عادی چگونه توصیف شده است؟

3. طبق متن، چه عاملی باعث بسیاری از امراض جسمانی و روانی در جوامع ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، عبارت 'خلقناکم ازواجا' به چه معنایی اشاره دارد؟

5. طبق متن، چرا خداوند در آیه 'فمنکم کافر و منکم مؤمن' ابتدا کافر را ذکر کرده است؟

6. طبق متن، آگاهی از ظرایف خلقت می‌تواند به کاهش امراض کمک کند.

7. بر اساس متن، خلقت حضرت آدم و عیسی کاملاً غیرطبیعی و غیرممکن برای دیگران است.

8. متن بیان می‌کند که نطفه هر چیزی را به خود جذب می‌کند و استحکام آن اهمیتی ندارد.

9. طبق متن، معرفت خلقت تنها به مسائل شرعی و معراج محدود می‌شود.

10. بر اساس متن، خداوند در خلقت خود کاملاً آزاد است و باکی از کفر یا ایمان مخلوقات ندارد.

11. طبق متن، چرا ناآگاهی از ظرایف خلقت باعث بروز امراض می‌شود؟

12. بر اساس متن، چرا خلقت حضرت آدم و عیسی طبیعی تلقی می‌شود؟

13. طبق متن، منظور از 'نطفه امشاج' چیست؟

14. چرا طبق متن، زوجیت‌های ناموزون در جامعه زیاد است؟

15. بر اساس متن، چرا خداوند در آیه 'ذرنی و من خلقت وحیدا' خشمگین به نظر می‌رسد؟

پاسخنامه

1. پنهانی‌ها و ظرایف خلقت

2. غیرطبیعی، اما امکان‌پذیر برای همه

3. ناآگاهی از ظرایف خلقت و مزاج

4. خلقت جفت‌جفت همه موجودات

5. برای تأکید بر آگاهی خدا از خلقت

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا افراد نمی‌دانند چگونه با مزاج و گوارش خود رفتار کنند و چه غذاهایی مصرف کنند.

12. چون اگر خدا بخواهد، می‌تواند همه انسان‌ها را مانند آدم و عیسی خلق کند.

13. نطفه‌ای است که با ساختار خاص خود، برخی مواد را جذب و برخی را دفع می‌کند.

14. به دلیل مشکلات روانی و اجتماعی که مانع توازن زوجیت می‌شوند.

15. به دلیل ظلم و کارهای زشت فرد مورد نظر که موجب جلال الهی شده است.