متن درس
اسماء و صفات الهی: تبیین اسماء فتحیه در سلوک عرفانی و معارف قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکوهیده (جلسه دویست و پنجاه و ششم)
دیباچه
اسماء الحسنی، چونان نوری ازلی، تجلیات ذات اقدس الهی را در مراتب وجود نمایان میسازند و در مسیر سلوک عرفانی، چونان کلیدهایی گشاینده، راه سالکان را به سوی معرفت و قرب ربوبی هموار میکنند. در این میان، اسماء فتحیه (فاتح، فتّاح، مفتّح، مفتاح) به مثابه دروازههای عظیم گشایش، نقشی بیبدیل در فتح قلب، غیب و مراتب وجود ایفا مینمایند.
بخش نخست: جایگاه و تعریف اسماء فتحیه در نظام ربوبی
ماهیت و خاندان فتحیه
اسماء فتحیه، شامل فاتح، فتّاح، مفتّح و مفتاح، در نظام اسماء الحسنی، خاندانی واحد را تشکیل میدهند که محوریت آنها بر گشایش و فتح استوار است. این اسماء، مبدأ تمامی فتوحات وجودی و معرفتیاند، از گشایش قلب سالک تا مکاشفات غیبی و شهود مراتب ناسوت تا سموات. همانگونه که درختی تنومند ریشههایش را در خاک و شاخههایش را در آسمان میگستراند، اسماء فتحیه نیز در تمامی مراتب وجود، از خاک ناسوت تا افلاک ذات، حضور دارند و سالک را در مسیر سلوک هدایت میکنند.
این اسماء، به مثابه چهار دروازه عظیم، هر یک در جایگاهی خاص، راه را برای سالک مؤمن میگشایند. فاتح در مقام عمل، مفتاح در رفع موانع، مفتّح در گشایش قلب و فتّاح، چونان قله این خاندان، در فتح صفات و ذات الهی ایفای نقش میکنند. این وحدت و همافزایی، اسماء فتحیه را به ابزاری قدرتمند در سلوک عرفانی بدل ساخته است.
وضوح مفهومی و ثقل سلوکی
برخلاف برخی اسماء، مانند سمیع، بصیر یا عالم که مفاهیمشان در نظر نخست پیچیده و دشوار مینمایند، اسماء فتحیه از حیث مفهوم، ساده و روشناند. فتح، به معنای گشایش و بازگشایی، در لغت و عرف، معنایی آشکار دارد. با این حال، این وضوح مفهومی نباید سالک را به اشتباه اندازد، زیرا اسماء فتحیه در باب سلوک و ریاضت، از ثقلی عظیم برخوردارند. این ثقل، نه در فهم معنا، بلکه در ادراک مصداق، تحقق و تلبّس به این اسماء آشکار میشود.
اگر سلوک را به سفری در اقیانوسی بیکران تشبیه کنیم، اسماء فتحیه چونان جزایری نورانیاند که رسیدن به آنها نیازمند قایقی استوار، پارویی محکم و سکانداری آگاه است. سالک برای وصول به این اسماء، باید از مراتب ریاضت، طهارت و خلوت عبور کند و با صفا و قوت باطنی، ظرفیت دریافت فتح الهی را در خود پدید آورد.
جمعبندی بخش نخست
اسماء فتحیه، به مثابه خاندانی واحد در نظام اسماء الحسنی، با محوریت گشایش، نقشی محوری در سلوک عرفانی ایفا میکنند. این اسماء، با وجود وضوح مفهومی، از ثقل سلوکی برخوردارند و نیازمند ریاضت و صافای باطن برای تحققاند. جایگاه آنها، از فتح قلب تا شهود مراتب وجود، گواهی بر عظمت و جامعیتشان در نظام ربوبی است.
بخش دوم: ابعاد گشایش در اسماء فتحیه
مراتب گشایش: قلب، غیب و غیر
اسماء فتحیه، گشایش را در سه مرتبه متمایز پدید میآورند: فتح القلب، فتح الغیب و فتح باب الغیر. فتح القلب، به مثابه گشوده شدن درهای معرفت و محبت در دل سالک است، چنانکه نور حقایق الهی در آن تجلی مییابد. فتح الغیب، دریچهای است به سوی مکاشفات و شهوداتی که از ناسوت تا سموات امتداد دارد. فتح باب الغیر، گشایش در روابط سالک با دیگران، از امور زمینی تا مراتب آسمانی، را شامل میشود.
این مراتب، چونان نهرهایی از یک سرچشمه واحد، در مسیر خود، سالک را از تنگنای نفس به وسعت ذات رهنمون میسازند. سالک با عبور از فتح قلب، به سوی فتح غیب گام برمیدارد و در نهایت، با فتح بابین، تأثیرگذاری خود را بر جهان و دیگران گسترش میدهد.
کاربردهای عملی هر اسم
هر یک از اسماء فتحیه، درگاهی خاص برای گشایش دارند:
– **فاتح**: در مقام عمل، برای گشایش در امور ظاهری و تأثیرگذاری بر فعل دیگران به کار میرود. این اسم، چونان کلیدی است که قفلهای موانع عملی را میگشاید.
– **مفتاح**: در رفع مشکلات و گرفتاریها، چونان نوری در تاریکی، راهحل را نمایان میسازد.
– **مفتّح**: در باب قلب و محبت، دلها را به سوی تجویب و تصحیح نفوس هدایت میکند، مانند نسیمی که غبار از آینه دل میزداید.
– **فتّاح**: بهعنوان اشرف این اسماء، در فتح صفات و ذات الهی عمل میکند و سالک را به مراتب عالی معرفت و ربوبیت رهنمون میسازد.
این تقسیمبندی، اسماء فتحیه را به ابزاری هدفمند در سلوک بدل کرده است. سالک، با توجه به نیاز و مرتبه خود، از هر اسم بهفراخور بهره میگیرد.
جمعبندی بخش دوم
اسماء فتحیه، با ایجاد گشایش در مراتب قلب، غیب و غیر، سالک را در مسیر سلوک از محدودیتهای نفسانی به سوی آزادی ربوبی هدایت میکنند. کاربردهای عملی هر اسم، از فاتح در امور ظاهری تا فتّاح در معرفت ذات، نشاندهندهی جامعیت و دقت این اسماء در نظام سلوکی است.
بخش سوم: ترکیب و کاربردهای ترکیبی اسماء فتحیه
ترکیب اسماء: هنر و پیچیدگی
اسماء فتحیه، گاه بهتنهایی و گاه در ترکیب با یکدیگر یا سایر اسماء، چون وهاب، جواد، کریم، رزاق، غنی و مغنی، به کار میروند. این ترکیبها، ممکن است با حروف، اعداد، آیات قرآنی یا حتی تجربه سالک شکل گیرند. ترکیب اسماء، چونان بافتن تاروپودی ظریف از نور، نیازمند دقت و دانش است.
برای نمونه، ترکیب فتّاح با وهاب برای گشایش رزق، یا با لطف و رئوف برای دفع خصم، اثرات ویژهای دارد. این ترکیبها، بهویژه در طلسمات، حرزها و باطلالسحر، نقشی کلیدی دارند و گاه با توجه به سال و ماه تولد یا شرایط فردی تنظیم میشوند.
کاربرد در طلسمات و امور معنوی
اسماء فتحیه در طلسمات، حرزها، باطلالسحر و جلب محبت، کاربرد گستردهای دارند. چیدمانهای خاص این اسماء، که گاه با شرایط فردی یا زمانی هماهنگ میشوند، اثرات معنوی عمیقی ایجاد میکنند. این کاربردها، چونان حکاکی نگینی گرانبها، نیازمند دقت و رعایت شرایط شرعی است.
برای مثال، در باطلالسحر، اسماء فتحیه چون کلیدی زرین، قفلهای طلسم را میگشایند، و در جلب محبت، چون نسیمی، دلها را به سوی تجویب رهنمون میکنند.
پیچیدگی و خطر در ترکیب
ترکیب اسماء فتحیه، به دلیل ثقل و پیچیدگی، خطرناک است. استفاده نادرست ممکن است به عدم اثر یا حتی آسیب منجر شود. این امر، چون راه رفتن بر لبه تیغ، نیاز به احتیاط و هدایت مربی دارد. سالک باید با تجربه و رعایت شرایط شرعی، از این اسماء بهره برد.
جمعبندی بخش سوم
ترکیب اسماء فتحیه، با سایر اسماء و آیات، هنری سلوکی است که گشایشهای عمیقی را ممکن میسازد. کاربرد در طلسمات و امور معنوی، نیازمند دقت و تجربه است، اما پیچیدگی و خطر آن، لزوم اخلاص و هدایت را گوشزد میکند.
بخش چهارم: موکلان و نظام ربوبی اسماء فتحیه
موکلان و مأذونان
اسماء فتحیه دارای موکلان خاص، از جمله ملائکه و ایادی مأذون، هستند که سال با خلوت و ریاضت میتواند با آنها ارتباط برقرار کند. این موکلان، گشایش را برای دیگران پدید میآورند، اما خود از این اسماء برای رفع مشکلات شخصی بهره نمیگیرند.
این نظام، چونان حکومتی منظم در عالم ربوبیت است که هر اسم، ایادی و مأموران خاص خود را دارد. ارتباط با موکلان، سالک را به مراتب عالیتر سلوک هدایت میکند، اما نیازمند طهارت و اخلاص است.
عدم تزاحم در نظام اسماء
در نظام ربوبی، برخلاف ناسوت، تزاحم و تعارض میان اسماء وجود ندارد. هر اسم، وفق جایگاه خود عمل میکند و با دیگر اسماء هماهنگی دارد. این نظم، چونان رقص ستارگان در آسمان، حکایت از حکمت الهی دارد.
مثالهایی از طبیعت، مانند جنگل یا دیوانگان، نشاندهنده نظم غریزی در مقابل آشوب عقلی ناسوت است. در نظام اسماء، این نظم بهصورت کاملتر محقق میشود.
جمعبندی بخش چهارم
موکلان و مأذونان اسماء فتحیه، در نظام ربوبی، گشایشهایی عظیم برای سالکان و دیگران پدید میآورند. عدم تزاحم در این نظام، گواهی بر حکمت و نظم الهی است.
بخش پنجم: سلوک با اسماء فتحیه و ریاضت
ریاضت برای وصول به فتّاح
وصول به فتّاح، اشرف اسماء فتحیه، نیازمند خلوت، طهارت، درد و بلاست. سالک باید از مراتب فاتح، مفتاح و مفتّح عبور کند تا به فتّاح برسد، که ملكوت اسماء را آشکار میکند. این مرتبه، چون صعود به قلهای رفیع، گشایش قلب، غیب و رؤیت حق را آسان میسازد.
این فرآیند، نیازمند روزه، اجتناب از حرام، وحدت و فراغت از کثرت است. مربی نیز برای هدایت سالک ضروری است.
کتمان در مرتبه فتّاح
در مرتبه فتّاح، سالک به کتمان کامل میرسد و هیچ اظهار و تظاهری ندارد. این مرتبه، باب معرفت، مودّت و رؤیت حق است. سالک در این مقام، چونان نوری در پس پرده، تنها حق را مشاهده میکند.
هشدار در برابر طمع و اخّاذی
استفاده از اسماء برای مطامع مادی، انحرافی است که به اخّاذی و آسیب منجر میشود. سالک واقعی، از اسماء برای قرب و انس بهره میگیرد، نه رفع مشکلات شخصی. این امر، چونان دوری از سراب در بیابان، لزوم اخلاص را گوشزد میکند.
جمعبندی جمعبندی بخش پنجم
سلوک با اسماء فتحیه، نیازمند ریاضت، طهارت و کتمان است. وصول به فتّاح، گشایشهای نهایی را پدید میآورد، اما دوری از طمع و اخلاص، شرط اساسی این مسیر است.
بخش هفتم: انس با قرآن کریم و آیات فتحیه
اهمیت انس با قرآن کریم
سالک باید با آیات قرآنی مرتبط با اسماء فتحیه انس داشته باشد. قرآن کریم، بهعنوان دست راست سالک، و هستی، بهعنوان دست چپ، باید در تعادل باشند. آیات فتحیه، چونان چراغهایی در مسیر سلوک، راه را روشن میکنند.
از جمله آیات کلیدی، اینهاست:
رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَا وَبَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَحَقِّ وَأَأَنْتَخَيْرُ الْفَفَاتِحِينَ [مطلب حذف شد] )
يَفْتَحُ بَحْ بَيَنَنَنا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ [مطلب حذف شد] )
جمعبندی بخش ششم
انس با قرآن کریم، سالک را به فهم دقیقتر اسماء فتحیه هدایت میکند. آیات فتحیه، راهنمای عملی و معرفتی در این مسیرند.
نتیجهگیری نهایی
اسماء فتحیه، چونان دروازههایی به سوی بیکران الهی، در سلوک عرفانی و گشایشهای وجودی، معرفتی و عملی نقشی بیبدیل دارند. این اسماء، با وجود وضوح مفهومی، از ثقل سلوکی برخوردارند و نیازمند ریاضت، طهارت و خلوت برای تحققاند. کاربردهای متنوع، از رفع مشکلات مادی تا گشایش قلب و رؤیت حق، آنها را به ابزاری قدرتمد تبدیل کرده است. ترکیب با سایر اسماء، استفاده در طلسمات و ارتباط با موکلان، پیچیدگی و دقت در کاربرد این اسماء را نشان میدهد. نظام ربوبی، عاری از تزاحم است و هر اسم در جایگاه خود عمل میکند. وصول به فتّاح، نیازمند کتمان و اخلاص است. انس با قرآن کریم و اجتناب از طمع، سالک را به قرب الهی هدایت میکند.