در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 277

متن درس





تبیین مفهوم تعجیل در پرتو اسماء حسنی

تبیین مفهوم تعجیل در پرتو اسماء حسنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۷۷)

مقدمه

مفهوم «تعجیل» در قرآن کریم، به‌عنوان یکی از صفات الهی و انسانی، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است که بررسی آن در چارچوب اسماء حسنی، دریچه‌ای نو به سوی فهم حکمت الهی و روان‌شناسی انسانی می‌گشاید. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تحلیل عمیق و تفصیلی این مفهوم می‌پردازد ابعاد لغوی، معنایی، روان‌شناختی و الهیاتی آن را در سه ساحت انسان، انبیا و خداوند متعال کاوش می‌کند.

بخش نخست: ریشه‌ها و ویژگی‌های تعجیل در انسان

کمیاب بودن صفت تعجیل در قرآن کریم

اسماء الهی که در قرآن کریم به‌ندرت به کار رفته‌اند، مانند «صمد»، «منتقم» و «تعجیل»، به دلیل عظمت یا نزول معنوی خاص، شایسته توجه ویژه‌اند. صفت «تعجیل» تنها چهار بار در قرآن کریم به خداوند نسبت داده شده است، که این کمیابی، جایگاه ممتاز و غیرغالب آن را در میان اسماء حسنی نشان می‌دهد. برخلاف صفات جمالی و کمالی مانند «حلیم» که به فراوانی در قرآن کریم ذکر شده‌اند، تعجیل به دلیل نقصان ذاتی‌اش با دقت و احتیاط به کار رفته است. این ویژگی، همانند گوهری کمیاب در میان گنجینه اسماء الهی، دعوت به تأمل عمیق در معنا و کاربرد آن دارد.

درنگ: کمیابی صفت «تعجیل» در قرآن کریم، نشانه‌ای از جایگاه خاص و احتیاط در کاربرد آن است، که به دلیل نقصان ذاتی‌اش، با دقت در نسبت به خداوند و انسان به کار رفته است.

تعجیل به‌عنوان صفت جبلی انسان

قرآن کریم، تعجیل را صفتی ذاتی و جبلی در انسان معرفی می‌کند که ریشه در خلقت او دارد. آیات زیر این حقیقت را آشکار می‌سازند:

  • خُلِقَ الْإِنْسَانُ [مطلب حذف شد] : «انسان از شتاب آفریده شده است»).
  • كَانَ [مطلب حذف شد] : «انسان شتاب‌کار است»).
  • إِنَّ هَؤُلَاءِ [مطلب حذف شد] : «اینان شتابان را دوست دارند»).

این آیات، تعجیل را به‌عنوان ویژگی غالب و ذاتی انسان معرفی می‌کنند که او را به سوی امور فوری و نزدیک سوق می‌دهد. این تمایل، همانند جریانی خروشان در وجود انسان، او را به تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده وامی‌دارد، گویی خلقتش با شتاب آمیخته شده است.

نیاز به تربیت برای مهار تعجیل

در حالی که تعجیل صفتی جبلی و طبیعی در انسان است، صبوری و متانت، صفاتی اکتسابی‌اند که نیازمند تربیت و تعلیم‌اند. انسان، مانند نهالی که در بادهای تند خلقت می‌لرزد، نیازمند پرورش است تا در برابر طوفان شتاب‌زدگی استوار گردد. تربیت، نقش کلیدی در مهار این صفت و پرورش وقار و حلم ایفا می‌کند، و این فرآیند، همانند صیقل دادن گوهر وجود انسان، او را به سوی کمال هدایت می‌کند.

تنوع در خلق‌وخوی انسانی

انسان‌ها در خلق‌وخو متفاوت‌اند؛ برخی ذاتاً عجول و برخی برخوردار از متانت و صبوری‌اند. با این حال، غالب انسان‌ها، به دلیل ضعف نفسانی، تعجیل را بر صبوری ترجیح می‌دهند. این تنوع، مانند رنگ‌های گوناگون در تاروپود خلقت، نتیجه تفاوت‌های ژنتیکی، تربیتی و نفسانی است. غلبۀ تعجیل، همانند سایه‌ای سنگین بر وجود انسان، نشان‌دهنده ضعف عمومی در مهار نفس است که با تربیت و خودسازی قابل تعدیل است.

عوامل تعجیل در انسان

تعجیل در انسان از دو عامل اصلی نشأت می‌گیرد:

  • عامل قابلی و فاعلی: ویژگی‌های جبلی، وراثتی یا نفسانی که انسان را به سوی شتاب سوق می‌دهد، مانند خونی که در رگ‌های وجودش به تندی جریان می‌یابد.
  • عامل غایی: جهل به عواقب امور که انسان را به تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده وامی‌دارد، گویی در تاریکی نادانی، گام‌هایش را بی‌محابا برمی‌دارد.

این عوامل، تعجیل را به‌عنوان پدیده‌ای روان‌شناختی معرفی می‌کنند که ریشه در ضعف نفسانی و نادانی انسان دارد.

تمایز تعجیل و مسارعت

تعجیل با «مسارعت» (سرعت مقتضی و هدفمند) متفاوت است. مسارعت، مانند حرکت آگاهانه‌ای به سوی مقصدی روشن، صفتی کمالی است که بر اساس اقتضا و حکمت انجام می‌شود. اما تعجیل، مانند دویدن بی‌هدف در مه غلیظ، نتیجه جهل یا ضعف نفسانی است. این تمایز، تعجیل را صفتی ناقص و مذموم معرفی می‌کند که در برابر حکمت و عقلانیت قرار می‌گیرد.

پیامدهای تعجیل در انسان

تعجیل، انسان را به سوی خیر یا شر سوق می‌دهد، اما به دلیل بی‌توجهی به غایت، اغلب به نتایج زیان‌بار مانند مرگ یا عذاب منجر می‌شود. این صفت، مانند تیری که بدون نشانه‌گیری رها شود، انسان را از مسیر عقلانیت و حکمت دور می‌کند و به سوی پرتگاه‌های نادانی هدایت می‌کند.

درنگ: تعجیل، به دلیل ریشه در جهل و ضعف نفسانی، غالباً انسان را به سوی نتایج زیان‌بار سوق می‌دهد، در حالی که مسارعت، با حکمت و آگاهی، به سوی خیر هدایت می‌کند.

جهان‌نگری عاجله‌محور

قرآن کریم در آیه شریفه بَلْ تُؤْثِرُونَ [مطلب حذف شد] : «بلکه زندگی دنیا را ترجیح می‌دهید») به گرایش انسان به عاجله (جهان نقد و فوری) اشاره دارد. این تمایل، مانند کشش پروانه به سوی نور فریبنده، نتیجه صفت تعجیل است که انسان را به امور نزدیک و فوری سوق می‌دهد. اگر آخرت نقد بود، انسان‌های بسیاری به سوی آن گرایش می‌یافتند، و این نقصان تعجیل را به‌روشنی آشکار می‌سازد.

روان‌شناسی تعجیل

تعجیل، انسان را به تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده و بدون توجه به خیر و شر وامی‌دارد، مانند جویباری که بی‌محابا به سوی سراشیبی می‌شتابد. مثال‌هایی مانند ازدواج عجولانه یا انتخاب‌های بدون سنجش، نشان‌دهنده ضعف نفسانی و ناتوانی در تحمل تأخیر است. انسان عجول، به جای هدف‌مداری، به رفع فوری نیازهای خود می‌اندیشد، گویی در دام لحظه گرفتار شده است.

نقش تبلیغ دین در مهار تعجیل

انبیا و اولیای الهی وظیفه دارند با تبلیغ دین، انسان‌ها را از تعجیل به سوی صبوری و متانت هدایت کنند. تبلیغ دین، مانند نوری که در تاریکی جهل می‌درخشد، انسان را از شتاب‌زدگی بازمی‌دارد و او را به سوی اهداف معنوی و غایی هدایت می‌کند. کوتاهی در این امر، مانند خاموشی چراغ هدایت، انسان‌ها را به سوی گمراهی و تعجیل سوق می‌دهد.

مثال تاریخی تعجیل

در ماجرای بیعت پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، برخی به دلیل تعجیل، بدون انتظار برای حضرت علی(ع) با دیگری بیعت کردند. این تصمیم شتاب‌زده، مانند انتخاب راهی ناشناخته در تاریکی، مانع از توجه به شایستگی و حقیقت شد و نتایج زیان‌باری به دنبال داشت.

تعجیل و گناه

بسیاری از گناهان، نه از خباثت ذاتی، بلکه از تعجیل ناشی می‌شوند. انسان عجول، مانند مسافری که بی‌صبرانه به سوی مقصدی نامعلوم می‌شتابد، به دلیل ناتوانی در صبوری، به سوی گناه فوری (سیئه نقد) گرایش می‌یابد. صبوری، مانند سپری در برابر وسوسه‌ها، او را به سوی خیر هدایت می‌کند.

مسئولیت مؤمنان در قبال تعجیل دیگران

کوتاهی مؤمنان در هدایت، برخی را به سوی تعجیل و گناه سوق می‌دهد. این مسئولیت، مانند باری سنگین بر دوش مؤمنان، در روز قیامت مورد بازخواست قرار می‌گیرد. مؤمنان، مانند باغبانانی که مسئول پرورش نهال‌های هدایت‌اند، باید با تبلیغ و امر به معروف، انسان‌ها را از شتاب‌زدگی بازدارند.

بخش دوم: تعجیل در اقوام و ملل

تعجیل قوم بنی‌اسرائیل

قرآن کریم در آیه شریفه ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ [مطلب حذف شد] : «سپس گوساله را پس از او [موسی] پرستیدید، درحالی‌که ستمگر بودید») به تعجیل قوم بنی‌اسرائیل در پرستش گوساله اشاره دارد. این شتاب، مانند گرایش به سوی سرابی فریبنده، نتیجه عدم صبوری در انتظار حضرت موسی(ع) و تمایل به تصمیم‌گیری غیرمقتضی بود.

گوساله به‌عنوان نماد تعجیل

گوساله (عجل)، به دلیل رفتار شتاب‌زده‌اش، نمادی از تعجیل است. قرآن کریم در آیه وَأُشْرِبُوا فِي [مطلب حذف شد] : «و گوساله در دل‌هایشان جای گرفت») تعجیل را ویژگی ریشه‌دار در وجود قوم بنی‌اسرائیل معرفی می‌کند. این گرایش، مانند ریشه‌ای که در خاک جانشان نفوذ کرده بود، آن‌ها را به سوی گوساله سوق داد، زیرا با خلق عجولشان هم‌خوانی داشت.

پیامدهای تعجیل قوم بنی‌اسرائیل

تعجیل قوم بنی‌اسرائیل، به ظلم و گناه منجر شد، چنان‌که در آیه وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ (بقره: ۵۱) آمده است. این ظلم، مانند میوه‌ای تلخ از درخت شتاب‌زدگی، نتیجه تصمیم‌گیری غیرمقتضی و دوری از حقیقت بود.

درنگ: گرایش قوم بنی‌اسرائیل به پرستش گوساله، نتیجه هم‌خوانی خلق عجولشان با نماد تعجیل (گوساله) بود که به ظلم و گناه منجر شد.

بخش سوم: تعجیل در انبیا

تعجیل انبیا به سوی خیر

تعجیل در انبیا، مانند حضرت موسی(ع) و پیامبر اکرم(ص)، به سوی خیر و رضایت الهی بوده است. آیات زیر این حقیقت را نشان می‌دهند:

  • مَا عَجَّلْتَكَ عَنْ قَوْمِكَ [مطلب حذف شد] : «ای موسی، چه چیز تو را از قومت شتابان کرد؟»).
  • قَالَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ [مطلب حذف شد] : «گفت: پروردگارا، شتاب کردم تا خشنود شوی»).
  • وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى [مطلب حذف شد] : «و در قرآن شتاب مکن پیش از آنکه وحی آن به تو تمام شود»).

این تعجیل، مانند اشتیاق پرنده‌ای به سوی آشیانه الهی، نتیجه شدت اشتیاق به هدایت و رضایت پروردگار بود. با این حال، نفس صفت تعجیل، حتی در خیر، به دلیل خروج از تناسب، ناقص است و مورد نهی قرار گرفته است.

تعجیل پیامبر اکرم(ص)

پیامبر اکرم(ص)، به دلیل دلسوزی و نگرانی از گمراهی امت، در تلاوت قرآن شتاب می‌ورزیدند، چنان‌که در آیه لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ [مطلب حذف شد] : «زبانت را برای شتاب در آن حرکت مده») آمده است. این شتاب، مانند جوشش چشمه‌ای از خلق عظیم ایشان، ناشی از دلسوزی بود، اما به دلیل خروج از تناسب، مورد نهی قرار گرفت.

توصیه به صبر انبیا

قرآن کریم در آیه فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا [مطلب حذف شد] : «پس صبر کن چنان‌که پیامبران اولوالعزم صبر کردند و برایشان شتاب مکن») انبیا را به صبر و دوری از تعجیل دعوت می‌کند. صبر، مانند ستونی استوار در برابر بادهای شتاب‌زدگی، صفتی کمالی است که انبیا را به سوی کمال هدایت می‌کند.

درنگ: تعجیل انبیا، هرچند به سوی خیر بود، به دلیل خروج از تناسب، صفتی ناقص است و صبر به‌عنوان صفت کمالی توصیه شده است.

بخش چهارم: تعجیل و چالش‌های الهیاتی

استعجال به سوی عذاب

قرآن کریم در آیاتی مانند

تعجیل به سیئه پیش از حسنه

آیه يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ [مطلب حذف شد] : «از تو شتاب در بدی پیش از نیکی می‌خواهند») گرایش انسان به سیئه به دلیل نقد بودن آن را نشان می‌دهد. این تمایل، مانند انتخاب میوه‌ای نارس به جای انتظار برای میوه رسیده، نتیجه تعجیل و بی‌توجهی به خیر است.

سؤال قرآنی درباره تعجیل

آیه يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ [مطلب حذف شد] : «ای قوم من، چرا در بدی پیش از نیکی شتاب می‌کنید؟») انسان را به تأمل در رفتار عجولانه‌اش دعوت می‌کند. این سؤال، مانند آینه‌ای که حقیقت خلقت انسان را نشان می‌دهد، پاسخ را در صفت جبلی او (خلق من عجل) آشکار می‌سازد.

تعجیل و عدم ایمان

آیه يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا [مطلب حذف شد] : «کسانی که به آن [ساعت] ایمان ندارند، شتاب در آن می‌خواهند») تعجیل را به عدم ایمان نسبت می‌دهد. مؤمنان، مانند مسافرانی که به مقصد ایمان دارند، به دلیل آگاهی از ظرف وقوع قیامت، شتاب نمی‌کنند، اما کافران، در تاریکی جهل، به سوی عذاب می‌شتابند.

نهی از استعجال

آیه أَتَى أَمْرُ اللَّهِ [مطلب حذف شد] : «فرمان خدا آمد، پس در آن شتاب نکنید») انسان را از شتاب در امور الهی بازمی‌دارد. این نهی، مانند راهنمایی حکیمانه، انسان را به صبوری و اعتماد به زمان‌بندی الهی دعوت می‌کند.

تعجیل الهی و چالش الهیاتی

نسبت دادن صفت «تعجیل» به خداوند، که چهار بار در قرآن کریم آمده است، چالشی الهیاتی را مطرح می‌کند: چگونه صفتی ناقص با کمالات الهی سازگار است؟ تعجیل الهی، مانند پاسخ سریع و حکیمانه‌ای به اعمال انسان، با حکمت و قدرت الهی هم‌خوانی دارد و نمی‌تواند نقص باشد. این صفت، مانند بارانی که به‌موقع بر زمین تشنه می‌بارد، نشان‌دهنده سرعت حکیمانه در پاسخ به نیازهای بندگان است.

جمع حلم و تعجیل در خداوند

خداوند، هم «حلیم» است و هم صاحب «تعجیل». این دو صفت، مانند دو بال حکمت الهی، در توازن کامل‌اند. «حلم» به صبر و تأنی الهی در مجازات اشاره دارد، در حالی که «تعجیل» به پاسخ سریع در موارد خاص، مانند عذاب یا نعمت، دلالت می‌کند. این ترکیب، مانند رقص نور و سایه در حکمت الهی، توازن بین صبر و سرعت را نشان می‌دهد.

درنگ: تعجیل الهی، برخلاف تعجیل انسانی، صفتی حکیمانه و عاری از نقص است که با حلم الهی در توازن کامل قرار دارد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

تبیین مفهوم «تعجیل» در پرتو اسماء حسنی، عمق حکمت قرآنی را در تحلیل این صفت در سه ساحت انسان، انبیا و خداوند آشکار می‌سازد. در انسان، تعجیل صفتی جبلی است که ریشه در ضعف نفسانی و جهل به غایت دارد و او را به سوی امور فوری و نقد سوق می‌دهد. این صفت، مانند جریانی خروشان، انسان را به تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده و گاه زیان‌بار هدایت می‌کند. در انبیا، تعجیل به سوی خیر و رضایت الهی بوده، اما به دلیل خروج از تناسب، صفتی ناقص تلقی شده و صبر به‌عنوان صفت کمالی توصیه شده است. در خداوند، تعجیل با چهار کاربرد قرآنی، به پاسخ سریع و حکیمانه به اعمال انسان اشاره دارد و با کمالات الهی سازگار است. تمایز تعجیل از مسارعت و تضاد آن با حلم، دقت قرآن کریم در تحلیل روان‌شناختی و الهیاتی را نشان می‌دهد. تربیت و تبلیغ دین، مانند باغبانی که نهال‌های هدایت را پرورش می‌دهد، راهکارهایی برای مهار تعجیل و هدایت انسان به سوی صبوری و متانت ارائه می‌دهند. چالش اصلی، تبیین سازگاری تعجیل الهی با کمالات الهی است که نیازمند بررسی‌های عمیق‌تر در مطالعات آتی است.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، صفت تعجیل در انسان به چه معناست؟

2. کدام آیه قرآنی در متن به صفت تعجیل انسان اشاره دارد؟

3. طبق متن، یکی از عوامل اصلی تعجیل در انسان چیست؟

4. چرا قوم بنی‌اسرائیل طبق متن گوساله را انتخاب کردند؟

5. طبق متن، تعجیل در انبیا به چه هدفی بوده است؟

6. صفت تعجیل در همه انسان‌ها به صورت یکسان وجود دارد.

7. تعجیل در انبیا به دلیل خیرخواهی و هدایت مردم بوده است.

8. مسارعت همان تعجیل است و هر دو صفت نقص هستند.

9. جهل به غایت یکی از عوامل تعجیل در انسان است.

10. صفت تعجیل در خداوند به معنای نقص است.

11. تفاوت اصلی بین تعجیل و مسارعت طبق متن چیست؟

12. چرا صفت تعجیل در انسان‌ها غالب است؟

13. چرا قوم بنی‌اسرائیل طبق آیه 'و اشربوا فی قلوبهم العجل' گوساله‌پرست شدند؟

14. چرا تعجیل در انبیا صفت نقص محسوب نمی‌شود؟

15. چگونه صفت تعجیل در انسان به گناه منجر می‌شود؟

پاسخنامه

1. گرایش غالبی به انتخاب سریع

2. کان الانسان عجولا

3. جهل به غایات و نتایج

4. به دلیل تناسب با صفت تعجیل در وجودشان

5. هدایت مردم به خیر

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. تعجیل به تصمیم‌گیری سریع بدون توجه به غایت اشاره دارد، در حالی که مسارعت سرعت در جهت خیر و غایت مشخص است.

12. زیرا تعجیل جبلی انسان است و صبوری نیاز به تربیت دارد.

13. چون صفت تعجیل در وجودشان ریشه داشت و صبر برای تصمیم مقتضی نداشتند.

14. زیرا تعجیل انبیا برای خیر و هدایت مردم بوده، نه به دلیل جهل یا نقص.

15. تعجیل به دلیل جهل به غایت و عدم صبوری، انسان را به انتخاب سریع خیر یا شر سوق می‌دهد.