در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 287

متن درس





کتاب اسماء و صفات الهی: تأملات در مفهوم سلام

کتاب اسماء و صفات الهی: تأملات در مفهوم سلام

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۸۷)

دیباچه: درآمدی بر مفهوم سلام در پرتو اسماء الحسنی

این نوشتار، کاوشی عمیق در مفهوم اسم «سلام» در پرتو اسماء و صفات الهی است که بر پایه درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۲۸۷ و تحلیل تفصیلی آن سامان یافته است. هدف، ارائه تبیینی جامع از ظرفیت‌های معرفتی و عملی قرآن کریم و بررسی جایگاه محوری این اسم، پیچیدگی‌های معنایی و مصداقی آن، و چالش‌های ادراک آن است. این اثر، با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و تأملات فلسفی، عرفانی و علمی، انسان را به پویایی در شناخت ذات الهی دعوت می‌کند و با استعاراتی نو، مانند مشعلی که تاریکی‌های جهل را می‌زداید، روح پرسش‌گری و حقیقت‌جویی را در خواننده بیدار می‌سازد.

بخش اول: جایگاه و اهمیت اسم سلام در نظام قرآنی

ویژگی ممتاز اسم سلام

اسم «سلام»، از جمله اسماء ذاتی پروردگار، تنها یک‌بار در قرآن کریم، در سوره حشر، آیه ۲۳ ذکر شده است: هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ [مطلب حذف شد] : «اوست خدا که جز او معبودی نیست، پادشاه، پاک، سلام، مؤمن، نگهبان، عزیز، جبار، متکبر؛ منزه است خدا از آنچه شریک می‌گیرند»). این کمیاب بودن، نشانه‌ای از عظمت و اهمیت این اسم است، چنان‌که مانند گوهری نایاب در میان گنجینه اسماء الحسنی می‌درخشد. مانند «صمد» که تنها در سوره اخلاص ذکر شده، «سلام» نیز به دلیل تک‌بار بودن، از اسماء کلیدی و دشوار ادراک است که نیازمند تأملی عمیق و دقیق است.

درنگ: اسم «سلام»، به دلیل ذکر تنها یک‌بار در قرآن کریم، از اسماء ذاتی و کلیدی پروردگار است که عظمت و دشواری ادراک آن، تأمل عمیق معرفتی را می‌طلبد.

موقعیت محوری اسم سلام در سوره حشر

قرار گرفتن اسم «سلام» در میانه مجموعه‌ای منحصربه‌فرد از اسماء الحسنی در آیه ۲۳ سوره حشر، که در میان سه آیه پایانی این سوره جای دارد، نشان‌دهنده جایگاه محوری آن در نظام معرفتی قرآن کریم است. این آیه، به مثابه قلبی تپنده در میان آیات پایانی سوره، اسم «سلام» را در کنار اسمایی چون «ملک»، «قدوس»، «مؤمن»، «مهیمن»، «عزیز»، «جبار» و «متکبر» قرار داده است. این هم‌نشینی، مانند نقش‌نگاری استادانه‌ای بر تار و پود معرفت الهی، بر اهمیت محوری این اسم در شناخت ذات پروردگار تأکید دارد.

درنگ: قرار گرفتن «سلام» در میانه اسماء الحسنی و در آیه میانی سه آیه پایانی سوره حشر، نشان‌دهنده جایگاه محوری آن در نظام معرفتی قرآن کریم است.

اهمیت تلاوت اسماء حشر

تلاوت روزانه اسماء ذکرشده در آیه حشر، حداقل وظیفه هر مؤمن است و غفلت از آن، نشانه نقص در توجه معنوی است. این تلاوت، مانند آبی زلال که روح را سیراب می‌کند، راهی برای قرب به حق و بهره‌مندی از آثار معنوی اسم «سلام» و سایر اسماء است. این عمل، انسان را به سوی فهم عمیق‌تر حقیقت الهی رهنمون می‌سازد و قلب را از تاریکی غفلت به نور معرفت رهنمون می‌کند.

درنگ: تلاوت روزانه اسماء حشر، وظیفه‌ای معنوی است که انسان را به سوی قرب الهی و فهم عمیق‌تر اسم «سلام» هدایت می‌کند.

بخش دوم: پیچیدگی‌های معنایی و مصداقی اسم سلام

سؤالات بنیادین درباره چیستی سلام

اسم «سلام»، از نظر معنا، مصداق و ویژگی‌ها، حقیقتی پیچیده و دشوار ادراک است. پرسش‌های بنیادین درباره این اسم، مانند اینکه آیا «سلام» صفتی ثبوتی (مثبت) است یا سلبی (نفی نقص)، لازم است یا متعددی، و تفاوت آن با اسمایی چون «قدوس» و «صمد» چیست، ذهن پژوهشگران را به خود مشغول داشته است. چرا این اسم تنها یک‌بار در قرآن کریم ذکر شده، در حالی که مشتقات آن مانند «سلم» و «سلامة» فراوان‌اند؟ این پرسش‌ها، مانند کوچه‌های تودرتو در شهر معرفت، نیازمند کاوشی دقیق و عمیق‌اند تا حقیقت این اسم آشکار گردد.

این پیچیدگی، ریشه در عظمت اسم «سلام» و ارتباط آن با ذات الهی دارد که فراتر از قوای ادراکی بشر قرار دارد. مانند حیات الهی که ادراک آن برای ذهن بشری دشوار است، «سلام» نیز به دلیل پیوند با ذات بی‌نهایت پروردگار، از مفاهیمی است که ذهن در برابر آن متحیر می‌ماند.

درنگ: اسم «سلام»، به دلیل ارتباط با ذات الهی، حقیقتی پیچیده و دشوار ادراک است که نیازمند کاوش عمیق در ابعاد ثبوتی، سلبی، لازم و متعددی آن است.

مقایسه با اسم صمد

اسم «صمد»، مانند «سلام»، تنها یک‌بار در قرآن کریم (سوره اخلاص، آیه ۲) ذکر شده است: درنگ: «سلام» به دلیل مشتقات فراوان، جامعیت بیشتری نسبت به «صمد» دارد که فاقد مشتقات است و حقیقتی جامد را نمایندگی می‌کند.

بخش سوم: نقد روش‌های سنتی تفسیر اسم سلام

کاستی‌های تحلیل‌های سنتی

کتب سنتی، در تحلیل اسماء سنگین مانند «سلام»، اغلب به تکرار مصادیق یا آیات بسنده کرده و از تعمق در معنا و جوهر این اسم بازمانده‌اند. این سطحی‌نگری، مانند کاوشگری که تنها سطح زمین را بکاود و به اعماق نرسد، مانع از کشف گوهر حقیقت اسم «سلام» شده است. این مشکل، ناشی از نبود رویکردی علمی و تحقیقی عمیق در مواجهه با مفاهیم پیچیده است.

درنگ: تحلیل‌های سنتی اسم «سلام»، به دلیل سطحی‌نگری و فقدان رویکرد علمی عمیق، از کشف جوهر این اسم بازمانده‌اند.

نقد تحلیل فخر رازی

فخر رازی در کتاب «لوامع» (ص ۱۸۷)، اسم «سلام» را به «سلامت» معنا کرده و آن را به مفاهیمی چون بهشت، تحیت، یا نبود عیب و ظلم ربط داده است. اما تحلیل او پراکنده و پراشکال است. او بین معانی ثبوتی (سلام به معنای ذو السلام) و سلبی (سالم از نقص) سرگردان مانده و به تعریف منسجمی نرسیده است. اشکالات تحلیل وی شامل عدم تمایز روشن بین «سلام» و «سلامت»، خلط معانی لازم و متعددی (مانند «یخبره بالسلامة» یا «سلم من النقص»)، نسبت دادن معانی مصداقی (مثل بهشت یا تحیت) بدون تبیین جوهر اسم، و تفاوت‌گذاری غیرمستند بین «قدوس» (نبود عیب در گذشته و آینده) و «سلام» (نبود عیب در آینده) است.

به عنوان مثال، فخر رازی می‌گوید: وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ [مطلب حذف شد] : «و خدا به سرای سلام فرا می‌خواند»)، یعنی بهشت. اما این تفسیر، از تبیین جوهر «سلام» بازمی‌ماند و به مصادیق بسنده می‌کند. او همچنین می‌گوید: وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ [مطلب حذف شد] : «و چون نادانان ایشان را خطاب کنند، گویند سلام»). این تفسیر، «سلام» را به پاسخ محترمانه به جاهلان تقلیل می‌دهد که با عظمت اسم ذاتی پروردگار سازگار نیست. این پراکندگی، مانند بافنده‌ای که نخ‌های معنا را به هم گره می‌زند اما طرحی منسجم نمی‌آفریند، تحلیل را ناقص می‌گذارد.

درنگ: تحلیل فخر رازی از اسم «سلام» به دلیل پراکندگی، خلط معانی ثبوتی و سلبی، و عدم تبیین جوهر اسم، ناقص و پراشکال است.

نقد فرهنگ علمی حوزه‌ها

روش‌های تدریس و تحقیق در حوزه‌های علمی، اغلب به مسائل سنگین و سبک به یک اندازه توجه می‌کنند و این امر، مانند باغبانی که به همه گیاهان به یک میزان آب می‌دهد، به سطحی شدن تحلیل‌ها منجر شده است. این رویکرد، در مواجهه با مفاهیم پیچیده‌ای مانند اسم «سلام»، به شتابزدگی و عدم تعمق می‌انجامد. مانند کاوشگری که به جای کندن چاه عمیق، چاه‌های متعدد کم‌عمق حفر می‌کند، این روش مانع از رسیدن به گوهر حقیقت می‌شود.

درنگ: فرهنگ علمی حوزه‌ها، به دلیل توجه یکسان به مسائل سنگین و سبک، از تعمق در مفاهیم پیچیده مانند «سلام» بازمانده است.

بخش چهارم: بازسازی علوم دینی در پرتو اسم سلام

ضرورت تصفیه علوم دینی

برای رفع کاستی‌های موجود در تحلیل اسماء الحسنی، لازم است علوم دینی تصفیه شوند و مطالب غیرمستند به بایگانی سپرده شوند. ایجاد بخشی برای بایگانی در حوزه‌های علمی، مانند انباری که اشیای غیرضروری را در خود جای می‌دهد، مطالب غیرمستند را از جریان علمی حذف خواهد کرد. تمرکز عمیق بر مفاهیم کلیدی مانند «سلام»، مانند تمرکز نوری که پرتوهای پراکنده را به یک نقطه می‌رساند، علوم دینی را کارآمدتر و پاسخگوتر به نیازهای معرفتی خواهد کرد.

درنگ: تصفیه علوم دینی و بایگانی مطالب غیرمستند، راه را برای تمرکز عمیق بر مفاهیم کلیدی مانند «سلام» هموار می‌کند.

چالش‌های روش‌شناختی در تحلیل اسماء

یکی از مشکلات اصلی در تحلیل اسماء سنگین مانند «سلام»، شتابزدگی در تکمیل مباحث و عدم تمایز بین مسائل سبک و سنگین است. مانند بنایی که بدون نقشه دقیق، ساختمانی ناپایدار بنا می‌کند، این شتابزدگی به تحلیل‌های ناقص منجر شده است. حوزه‌های علمی باید به جای کثرت‌گرایی در مباحث، به عمق‌گرایی روی آورند و مانند کاوشگری که به دنبال گنج، زمین را عمیق می‌کاود، در مفاهیم پیچیده تعمق کنند.

درنگ: شتابزدگی در تکمیل مباحث و عدم تمایز بین مسائل سبک و سنگین، مانع از تحلیل عمیق اسم «سلام» شده است.

بخش پنجم: اسم سلام در سلوک و اخلاق اجتماعی

سلام در سلوک عرفانی

در سلوک عرفانی، «سلام» جوهره‌ای است که باید با دقت و حرمت به کار رود. سلام گفتن، اگر با نیت خالص نباشد، مانند کلامی توخالی است که به نفاق منجر می‌شود. این عمل، مانند آینه‌ای که قلب گوینده را بازتاب می‌دهد، باید از عمق جان برخیزد تا ارزش معنوی خود را حفظ کند.

درنگ: «سلام» در سلوک عرفانی، جوهره‌ای است که نیازمند اخلاص و دقت است تا از نفاق دور بماند.

سلام و اخلاق اجتماعی

سلام گفتن، عملی مستحب و پاسخ به آن واجب است، اما باید با نیت صادقانه انجام شود تا از دروغ و شبهه به دور باشد: وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ [مطلب حذف شد] : «و چون نادانان ایشان را خطاب کنند، گویند سلام»). این عمل، مانند پلی که دل‌ها را به هم پیوند می‌دهد، اگر با آگاهی و اخلاص انجام شود، به تقویت روابط معنوی و اجتماعی کمک می‌کند. اما اگر با نیت ناپاک باشد، مانند کلامی که به جای صلح، تفرقه می‌آفریند، به نفاق منجر می‌شود.

به عنوان مثال، اگر کسی با گفتن السَّلَامُ عَلَيْكُمْ، در دل شبهه یا غیبت داشته باشد، این سلام به دروغ آلوده است. مانند نقاشی که ظاهری زیبا دارد اما باطنی تهی، چنین سلامی ارزش معنوی خود را از دست می‌دهد. پاسخ به سلام، که واجب است، نیز باید با قصد اخبار و نه انشاء باشد تا از دروغ پرهیز شود. مانند نقل کلامی از شریعت که صرفاً وظیفه را ادا می‌کند، این پاسخ باید خالصانه باشد.

درنگ: سلام گفتن و پاسخ به آن، اگر با اخلاص انجام شود، به تقویت روابط معنوی و اجتماعی منجر می‌شود، اما بدون نیت خالص، به نفاق می‌انجامد.

بخش ششم: تأملات عمیق در اسم سلام

دشواری ادراک اسم سلام

ادراک مفهوم و مصداق «سلام»، مانند ادراک حیات الهی، از دشوارترین چالش‌های معرفتی است. مانند ستاره‌ای در آسمان معرفت که نورش دیده می‌شود اما دسترس‌ناپذیر است، «سلام» نیز حقیقتی است که ذهن بشر در برابر آن متحیر می‌ماند. این دشواری، نه تنها به عظمت این اسم، بلکه به محدودیت قوای ادراکی بشر اشاره دارد.

درنگ: ادراک اسم «سلام»، به دلیل عظمت و پیوند با ذات الهی، از دشوارترین چالش‌های معرفتی است.

ضرورت اجتناب از ساده‌سازی

اسم «سلام»، به دلیل عظمت و سنگینی، نیازمند مطالعه دقیق و اجتناب از ساده‌سازی است. مانند گوهری که تنها با تراش دقیق، درخشش خود را نشان می‌دهد، این اسم نیز باید با احتیاط و عمق معرفتی بررسی شود تا حقیقت آن آشکار گردد.

درنگ: اسم «سلام» نیازمند مطالعه دقیق و عمیق است و ساده‌سازی آن، مانع از کشف حقیقت آن می‌شود.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تأمل در مفهوم اسم «سلام» در پرتو درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره و تحلیل تفصیلی آن، به کاوشی عمیق در جایگاه این اسم در نظام معرفتی قرآن کریم پرداخت. «سلام»، به‌عنوان یکی از اسماء ذاتی پروردگار، با تنها یک‌بار ذکر در سوره حشر، آیه ۲۳، در میانه اسماء الحسنی، جایگاهی محوری دارد. پیچیدگی‌های معنایی (ثبوتی یا سلبی، لازم یا متعددی) و دشواری ادراک آن، نشان‌دهنده عظمت این اسم است. نقد تحلیل‌های سنتی، مانند فخر رازی، ضعف روش‌شناختی در مواجهه با اسماء سنگین را آشکار کرد. پیشنهاد تصفیه علوم دینی و بایگانی مطالب غیرمستند، راهی برای تعمیق معرفت است. «سلام» در سلوک و اخلاق اجتماعی، نیازمند اخلاص و دقت است تا از نفاق دور بماند. مانند رودی زلال که زمین‌های تشنه را سیراب می‌کند، این اسم انسان را به سوی تحول معرفتی و معنوی رهنمون می‌سازد. این اثر، با تبیین این حقیقت، راه را برای مطالعات بعدی در باب اسماء و صفات الهی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، اسم 'سلام' در قرآن کریم چند بار به صورت مستقیم نسبت به پروردگار ذکر شده است؟

2. طبق درسگفتار، اسم 'سلام' در کدام سوره و آیه قرآن ذکر شده است؟

3. طبق درسگفتار، جایگاه اسم 'سلام' در میان اسماء الهی در آیه 23 سوره حشر چیست؟

4. طبق درسگفتار، کدام ویژگی اسم 'سلام' مشابه اسم 'صمد' است؟

5. طبق درسگفتار، چرا فخر رازی در تفسیر اسم 'سلام' دچار اشکال شده است؟

6. طبق درسگفتار، اسم 'سلام' از اسماء ذاتی پروردگار است.

7. درسگفتار بیان می‌کند که مشتقات اسم 'سلام' در قرآن کریم اندک است.

8. طبق درسگفتار، فخر رازی معتقد است که 'سلام' به معنای 'ذو سلام' و از باب مبالغه است.

9. درسگفتار تأکید دارد که 'سلام' تنها دارای معنای سلبي است و معنای ثبوتی ندارد.

10. طبق درسگفتار، تفاوت اصلی 'سلام' و 'قدوس' در زمان (ماضی و مستقبل) است.

11. طبق درسگفتار، چرا اسم 'سلام' تنها یک بار در قرآن ذکر شده است؟

12. تفاوت اصلی 'سلام' با 'صمد' طبق درسگفتار چیست؟

13. چرا طبق درسگفتار، ادراک معنای 'سلام' دشوار است؟

14. طبق درسگفتار، چرا فخر رازی در تفسیر 'سلام' به اشتباه آن را به معنای 'معطی السلام' گرفته است؟

15. منظور از 'دارالسلام' در قرآن طبق درسگفتار چیست؟

پاسخنامه

1. یک بار

2. سوره حشر، آیه 23

3. اسم میانی

4. ذاتی بودن و ذکر یک‌باره

5. به دلیل توضیحات ناقص و پراکنده

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. نادرست

11. زیرا کمیاب بودن آن نشان‌دهنده اهمیت و عظمت ویژه این اسم است.

12. سلام دارای مشتقات فراوان در قرآن است، اما صمد مشتقات ندارد و جامد است.

13. به دلیل پیچیدگی در ثبوتی یا سلبي بودن و لازم یا متعددی بودن آن.

14. زیرا از معنای اصلی سلام غافل شده و به مصادیق و مشتقات پرداخته است.

15. دارالسلام به معنای بهشت است که در آن از مرگ و غصه خبری نیست.