متن درس
اسماء و صفات الهی: تبیین اسم سلام در پرتو قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه دویست و نود و چهار)
مقدمه
در گستره الهیات و معرفت الهی، اسماء و صفات حق تعالی چونان نوری بیکران، راهنمای سالکان و پژوهشگران حقیقتاند. در این میان، اسم «سلام» به مثابه جوهری درخشان، نه تنها در ذات الهی که در تمام مظاهر خلقت، نقشی بنیادین ایفا میکند. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای عمیق و روشمند آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین جایگاه رفیع اسم «سلام» در نظام اسماء الحسنی میپردازد. با رویکردی علمی و آکادمیک، این بررسی درصدد است تا با اتکا به آیات قرآن کریم و تحلیلهای فلسفی و عرفانی، پیوند ناگسستنی سلامت و سعادت را آشکار سازد و غفلت تاریخی از این اسم شریف را نقد کند.
بخش هشتم: سلام، امالاسماء پس از حیات
جایگاه اسم سلام در سلسله اسماء الهی
اسم «سلام» از جمله اسماء ذاتی حق تعالی است که به مثابه یکی از ایمه اسماء الهی، جایگاهی محوری در نظام الهیات دارد. در ترتیب پیشنهادی درسگفتار، برخلاف رویکرد سنتی که حیات، علم، قدرت و اراده را به عنوان ایمه اسماء برمیشمرد، سلام پس از حیات قرار میگیرد و بدین ترتیب، سلسله اسماء به صورت: حیات، سلام، علم، قدرت و اراده چیده میشود. این ترسیم نوین، دستگاه الهیاتی را دگرگون میسازد و بر نقش بنیادین سلامت به عنوان بستر تحقق سایر کمالات الهی تأکید دارد.
|
درنگ: اسم «سلام» به مثابه امالاسماء پس از حیات، ریشه تمام کمالات الهی است و بدون سلامت، هیچ صفتی به کمال نمیرسد. |
حیات، چونان ریشهای تنومند، اساس تمام اسماء الهی است؛ اما حیات بدون سلامت، چون درختی بیبر و ناقص است. علم، قدرت و اراده، تنها در سایه سلامت به کمال میرسند. بدین سان، حق تعالی حیٌ سالم و سلامٌ است و این سلامت، در ذات، صفات و افعال الهی جاری و ساری است.
نقد غفلت تاریخی از اسم سلام
در متون عرفانی، کلامی، فلسفی و تفسیری، اسم «سلام» به عنوان اصلالاصول مغفول مانده و بحث سلامت به صورت نظاممند طرح نشده است. این غفلت، ریشه در رویکردهای فرممحور و آمرانه به دین دارد که از جوهره وجودی «سلام» غافل شدهاند. در حالی که سلام، ریشه تمام اسماء الهی است، بزرگان معرفت و عرفان، آن را در سلسله ایمه اسماء جای ندادهاند. این نقصان، ضرورت بازنگری در علوم دینی را آشکار میسازد تا جایگاه سلام به مثابه امالاسماء تثبیت گردد.
سلام در ذات و مظاهر خلقت
در ذات حق تعالی، سلام به معنای سلامت کامل و بینقص است که تمام صفات و افعال الهی را در بر میگیرد. حق، حیٌ سالم است و این سلامت، در تمام مظاهر خلقت نیز تجلی مییابد. در ظرف مخلوقات، سلامت بستر تمام کمالات انسانی و اجتماعی است. معرفت، عمل، عبادت و جامعه، تنها در سایه سلامت به کمال میرسند. علم بدون سلامت، معوج است؛ قدرت بدون سلامت، ناقص است و اراده بدون سلامت، به بیراهه میرود. بدین سان، سلام چونان نوری فراگیر، در تمام شئون هستی ساری است.
وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا [مطلب حذف شد] : «و از ما برخی صالحانند و برخی غیر آن. ما راههای پراکندهای بودیم»).
این آیه شریفه، صلاح را به مثابه سلامت وجودی معرفی میکند که مقدم بر ایمان است. صالحان، کسانیاند که طبیعت سالم و وجودی پاک دارند، هرچند ممکن است هنوز ایمان نیاورده باشند.
سلامت، پیشنیاز سعادت
سعادت، چه در بعد فردی و چه در ساحت اجتماعی، بدون سلامت محال است. سلامت، چونان ظرفی است که سعادت را در خود جای میدهد. جامعه یا فردی که از سلامت محروم باشد، نمیتواند سعید باشد. این اصل، پیوند ناگسستنی دنیا و آخرت را آشکار میسازد. دنیا، مزرعه آخرت است و بدون سلامت دنیوی، سعادت اخروی نیز ممکن نیست.
مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى [مطلب حذف شد] : «هر کس در این [جهان] کور باشد، در آخرت نیز کور و گمراهتر خواهد بود»).
این آیه، بر ضرورت سلامت در دنیا به عنوان شرط سعادت اخروی تأکید دارد. غفلت از سلامت، به مثابه کاشتن بذری در خاکی خشک است که هرگز به بار نمینشیند.
|
درنگ: سلامت، ظرف سعادت است و بدون آن، نه دنیا آباد میشود و نه آخرت به کمال میرسد. |
نقد فرهنگ ترک دنیا
فرهنگ ترک دنیا، که در برخی برداشتهای نادرست از دین رواج یافته، مسلمین را از فرهنگ، علم، قدرت و اعتبار محروم کرده و به فقر و عقبماندگی کشانده است. این فرهنگ، با روح قرآن کریم که دنیا را مزرعه آخرت میداند، ناسازگار است. دنبال کردن سعادت بدون سلامت و دنیا، چونان خواستن میوهای بدون ریشه است. مسلمین، به دلیل غفلت از سلامت، از سعادت و آخرت محروم ماندهاند.
این غفلت، ریشه در برداشتهای نادرست از دین دارد که ترک دنیا را فضیلت میشمرد. حال آنکه قرآن کریم، آبادانی دنیا را مقدمه سعادت اخروی میداند. جامعهای که از سلامت محروم باشد، چونان درختی بیریشه است که نه شاخ و بری دارد و نه میوهای.
ترتیب قرآنی: صلاح، ایمان، اسلام
آیات سوره جن، ترتیب قرآنی صلاح، ایمان و اسلام را به زیبایی ترسیم میکنند. صلاح، به معنای سلامت وجودی، مقدم بر ایمان است. ایمان، نتیجه سلامت و مواجهه با هدایت الهی است و اسلام، کمال ایمان و تسلیم آزادانه به حق تعالی.
وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى [مطلب حذف شد] : «و ما چون هدایت را شنیدیم به آن ایمان آوردیم»).
این آیه، ایمان را نتیجه سلامت وجودی (صلاح) و شنیدن هدایت (قرآن کریم) میداند. صالحان، به دلیل سلامت وجودی، آماده پذیرش ایماناند.
وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ [مطلب حذف شد] : «و از ما برخی تسلیمشدگانند و برخی ستمپیشگان. پس کسانی که تسلیم شدند، آنان راه رشد را جستهاند»).
اسلام، در این آیه، کمال ایمان است که با تسلیم آزادانه و رشد وجودی همراه است. این ترتیب، با فقه سنتی که مسلم را پایینتر از مومن میداند، متفاوت است و بر عظمت اسلام به عنوان مرحلهای متعالی تأکید دارد.
|
درنگ: ترتیب قرآنی صلاح، ایمان و اسلام، بر اولویت سلامت وجودی و تسلیم آزادانه تأکید دارد. |
نقد فرهنگ زورمدار
فرهنگ سههزارساله سلطنتی، اسلام را به زور و اجبار آلوده کرده و مفاهیم «تسلیم» و «اسلام» را تحریف کرده است. در آیات سوره جن، تسلیم با اختیار و بدون زور ترسیم شده است. قرآن کریم، به جای دستور و اجبار، با رویکردی توصیفی، زیباییهای دین را به تصویر میکشد و انسان را به میل و اختیار دعوت میکند.
این فرهنگ زورمدار، نه تنها در حوزه دین، بلکه در علم، منبر، پزشکی و زندگی روزمره نیز رخنه کرده و روشهای آمرانه (بکن، نکن) را رواج داده است. این روشها، انسان را از اختیار و سلامت محروم کرده و به انفعال میکشانند. اصلاح این فرهنگ، نیازمند بازگشت به رویکرد توصیفی قرآن کریم و تأکید بر سلامت و اختیار است.
برکت و باران، نتیجه ایمان و تقوا
قرآن کریم، ایمان و تقوا را منشأ برکت و آبادانی دنیا میداند. این برکت، به صورت باران، سبزینگی و خیرات دنیوی تجلی مییابد.
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ [مطلب حذف شد] : «و اگر اهل شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند، برکتهایی از آسمان و زمین بر آنان میگشودیم»).
این آیه، برکت را نتیجه ایمان و تقوا میداند که به صورت خیرات دنیوی ظاهر میشود. باران، به عنوان نماد رحمت الهی، در آیهای دیگر نیز مورد تأکید قرار گرفته است:
لَوْ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ [مطلب حذف شد] : «و اگر بر راه راست پایداری میکردند، آنان را با آبی فراوان سیراب میکردیم»).
باران، چونان رحمتی فراگیر، نتیجه صلاح، ایمان و تسلیم است که دنیا را زنده و آباد میکند. این آیات، بر پیوند ناگسستنی سلامت، ایمان و آبادانی دنیا تأکید دارند.
|
درنگ: باران و برکت، نماد رحمت الهیاند که نتیجه صلاح، ایمان و تسلیم است و دنیا را به سوی آبادانی سوق میدهند. |
ابوطالب، نمونه رشد و تمدن
گفتار ابوطالب علیهالسلام، «أنا رب الإبل وللبیت رب»، نمونهای درخشان از رشد، تمدن و کرامت وجودی است. او شرافت خود را به مال و سلامت خویش میداند و از وابستگی به کعبه پرهیز میکند. این گفتار، نشاندهنده فهم عمیق او از مسئولیت فردی و سلامت وجودی است که با تسلیم قرآنی همخوانی دارد. ابوطالب، با این کلام، چونان ستارهای درخشان در آسمان تمدن، راه رشد و کرامت را نشان میدهد.
ضرورت سلامت در انبیا و اولیا
انبیا و اولیا، برای ایفای رسالت الهی، باید از سلامت کامل برخوردار باشند. نقص سلامت، مانع هدایت است. این اصل، بر ضرورت سلامت در تحقق کمالات انسانی و الهی تأکید دارد. پیامبر، چونان آیینهای صاف و بیغبار، باید سالم باشد تا نور حق را به خلق برساند.
بازسازی فرهنگ دینی
برای رفع عقبماندگی و بیماریهای جامعه، باید فرهنگ دینی را از رویکرد زورمدار به توصیفی بازسازی کرد. تأکید بر سلامت، اختیار و رویکرد قرآنی، راهگشای این اصلاح است. دین، چونان نسیمی روحافزا، باید با محبت و اختیار، دلها را به سوی حق رهنمون شود، نه با زور و اجبار.
|
درنگ: بازسازی فرهنگ دینی، با بازگشت به رویکرد توصیفی قرآن کریم و تأکید بر سلامت و اختیار، ضرورتی اجتنابناپذیر است. |
جمعبندی بخش هشتم
بخش هشتم این نوشتار، اسم «سلام» را به مثابه امالاسماء پس از حیات معرفی کرد که بستر تحقق تمام کمالات الهی و انسانی است. آیات سوره جن و اعراف، بر ترتیب صلاح، ایمان و اسلام تأکید دارند و تسلیم را با اختیار و رشد ترسیم میکنند. نقد فرهنگ زورمدار، غفلت از سلامت و تمرکز صرف بر آخرت، از مهمترین محورهای این بخش بود. سلامت، شرط سعادت است و بدون آن، نه دنیا آباد میشود و نه آخرت به کمال میرسد. بازسازی فرهنگ دینی با تأکید بر سلامت و اختیار، ضرورتی است که این بررسی بر آن پای میفشارد.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با تبیین جایگاه رفیع اسم «سلام» در نظام اسماء الحسنی، گامی در راستای احیای مفهوم سلامت در الهیات و معرفت دینی برداشت. سلام، چونان نوری فراگیر، در ذات حق و مظاهر خلقت جاری است و بستر تمام کمالات را فراهم میآورد. آیات قرآن کریم، با ترسیم ترتیب صلاح، ایمان و اسلام، بر ضرورت سلامت و اختیار تأکید دارند. نقد غفلت تاریخی از سلام، فرهنگ زورمدار و ترک دنیا، راه را برای بازسازی فرهنگ دینی هموار میسازد. این بررسی، پژوهشگران را به تأمل در پیوند ناگسستنی سلامت و سعادت دعوت میکند و بر ضرورت بازگشت به رویکرد توصیفی قرآن کریم پای میفشارد. امید است این نوشتار، چراغی باشد برای سالکان حقیقت و گامی در مسیر احیای معارف الهی.
|
با نظارت صادق خادمی |